معامله گر شکست خورده و دلایل شکست


پس اگر ما از قبل ميدانيم که به‌احتمال ۹۰ درصد بازنده خواهيم بود، چرا بازهم اين ريسک بزرگ را انجام مي‌دهيم و شغل معامله گري را انتخاب مي‌کنيم؟

زندگی 11 فرد فوق العاده موفق که شکست های سختی را تجربه کردند

موفقیت آسان به دست نمی آید. برای اینکه در زندگی موفق باشید، باید یاد بگیرید که بعد از هر شکست دوباره بلند شوید و تلاش خود را از سر گیرید. اینکه چند بار شکست می خورد .

در دیجیاتو ثبت‌نام کنید

جهت بهره‌مندی و دسترسی به امکانات ویژه و بخش‌های مختلف در دیجیاتو عضو ویژه دیجیاتو شوید.

تازه‌های تکنولوژی

موفقیت آسان به دست نمی آید. برای اینکه در زندگی موفق باشید، باید یاد بگیرید که بعد از هر شکست دوباره بلند شوید و تلاش خود را از سر گیرید. اینکه چند بار شکست می خورد اهمیتی ندارد، مهم آن است که هر بار بپاخیزید و نگذارید شکست جلودار شما باشد.

شکست طعم تلخی دارد و می تواند بسیار نا معامله گر شکست خورده و دلایل شکست امید کننده باشد، اما باید بدانید که هر بار زمین خوردن پایان دنیا نیست و زندگی می تواند همچنان ادامه داشته باشد. پس خود را آماده یک جنگ واقعی با نابرابری های زندگی کنید، چرا که سرانجام شیرینی پیروزی انتظارتان را می کشد.

حرف هایی که در بالا مطرح کردیم شاید شعار مانند به نظر برسند، اما واقعیت دارند. در ادامه مطلب نگاهی خواهیم انداخت به برخی از افراد فوق العاده موفق که در مسیر خود شکست های بسیاری را تجربه کرده اند.

با دیجیاتو همراه باشید.

1. زندگی افراد موفق ؛ اپرا وینفری

اپرا هم اکنون یکی از شناخته شده ترین مجری های تلویزیونی در سطح جهان است، اما اوضاع همیشه به این اندازه برای او دلپذیر نبوده است. او در سنین نوجوانی مرتبا توسط عمو و پسرعمو هایش مورد تجاوز قرار می گرفت و روزگاری سختی را سپری می کرد. اپرا حتی در سن ۱۴ سالگی بچه ای را به دنیا آورد که البته مدتی پس از تولد، درگذشت.

اولین تجربه اپرا در تلویزیون نیز چندان خوشایند نبود. بانوی بی رقیب قاب جادویی، از اولین برنامه تلویزیونی خود اخراج شد؛ در آن زمان مدیرانش به وی گفتند که بیش از حد احساساتی است و نمی تواند خود را در جلوی دوربین کنترل کند. اپرا بعدا از همین ویژگی استفاده کرد و توانست با ۳ میلیارد دلار سرمایه، عنوان پولدار ترین زن دنیا را به خود اختصاص دهد.

او یکبار در دانشگاه هاروارد و در زمانی که مشغول انتقال تجربیاتش بود، اینچنین گفت: «مفهومی به اسم شکست وجود ندارد. شکست یکی از روش های زندگی است برای اینکه ما را به راه درست هدایت کند.»

۲. توماس ادیسون

ادیسون یک مثال عالی برای فردی است که به حرف دیگران گوش نکرد و اسیر شکست نشد. جالب است بدانید که معلمان توماس به وی می گفتند که او احمق تر از آن است که بتواند چیزی را یاد بگیرد. ادیسون اما هیچگاه دست از تلاش بر نداشت و سرانجام پس از هزاران بار شکست، توانست نام خود را در تاریخ جاودانه کند.

ادیسون هنگامی که درباره شکست هایش از او سؤال کردند، چنین گفت: «من شکست نخوردم. من فقط هزار راه پیدا کردم که به موفقیت ختم نمی شدند.»

۳. زندگی افراد موفق‌ ؛ آلبرت آینشتین

آینشتین تا سن چهار سالگی در ارتباط برقرار کردن با دیگران مشکل داشت. او حتی تا سن ۷ سالگی نمی توانست خواندن را یاد بگیرد. اما همین فرد در نهایت موفق شد نام خود را به عنوان پدر فیزیک دنیا مطرح نماید و جایزه نوبل را به دست آورد.

۴. Jay-Z

شان کارتر که اکنون با نام مستعار Jay-Z در میان رپر ها شناخته می شود، یکی از تاثیرگذارترین و پولدارترین افراد این حوزه به شمار می رود. Jay-Z اما همیشه اینچین موفق نبوده است.

Jay-Z در ابتدا فعالیتش نتوانست توجه کسی را به کار خود جلب نماید. اولین CD او فروش نرفت و هیچ شرکتی حاضر نشد بر روی موسیقی وی سرمایه گذاری نماید.

Jay-Z اکنون ۲۱ جایزه Grammy را از آن خود کرده و به گفته Forbes سرمایه ای ۵۵۰ میلیون دلاری را در اختیار دارد.

۵. زندگی افراد موفق‌ ؛ هنری فرد

اکنون در صنعت اتوموبیل Ford یکی از پیشتازان به شمار می رود و کمتر کسی است که نام این برند را نشنیده باشد. اما بد نیست بدانید که آقای فورد به عنوان مؤسس این شرکت، شکست های بسیاری را تجربه کرد تا سرانجام توانست مجموعه موفق کنونی معامله گر شکست خورده و دلایل شکست را شکل دهد. او در اولین کسب و کاری که راه اندازی کرد شکست خورد و پس از آن نیز ۵ بار طعم ورشکستگی را چشید تا در نهایت برند Ford را خلق نمود.

۶. مایکل جردن

یکی از ماندگارترین نام های دنیای بسکتبال، قبل از رسیدن به موفقیت هایش، بارها شکست را تجربه کرده است. او زمانی که در دبیرستان بود به بسکتبال علاقه بسیاری داشت، اما هرگز نمی توانست به تیم اصلی مدرسه راه پیدا کند.

جردن در اظهار نظری معروف در رابطه با موفقیت هایش چنین می گوید: «من در طول مدت ورزشم بیش از ۹ هزار شوت را به بیرون زده ام. نزدیک به ۳۰۰ بازی را باخته ام. در ۲۶ بازی زمانی که می توانسته ام با شوت خود تیمم را برنده کنم، ضربه را هدر دادم. من در زندگیم بارها و بارها و بارها شکست خورده ام و این همان دلیل موفقیت من است.»

۷. زندگی افراد موفق‌ ؛ بیل گیتس

بیل گیتس سال های سال است که عنوان ثروتمند ترین مرد جهان را به خود اختصاص می دهد. اما حتی او هم در یک چشم بهم زدن نتوانسته به موفقیت کنونیش دست پیدا کند. اولین شرکت گیتس Traf-O-Data نام داشت. این شرکت دستگاهی را ساخته بود که می توانست اطلاعات ترافیکی را مورد تحلیل قرار دهد. گیتس و رفیقش پاؤل آلن، در اولین اقدام برای فروش محصولشان متوجه شدند که دستگاه کار نمیکند. در نهایت Traf-O-Data شکست سختی خورد و تمام زحمات گیتس به هدر رفت.

او سپس مایکروسافت را راه اندازی کرد و بقیه داستان نیز برای همه ما روشن است.

۸. چارلز داروین

داروین در زمان کودکی از سمت معلمان و حتی پدرش با کم لطفی های بسیاری مواجه بود. او در این رابطه می گوید: «معلمان و پدرم معتقد بودند که من یک پسر کاملا معمولی هستم که هوشم پایین تر از سطح استاندارد است.»

نیاز به توضیح نیست که داروین اکنون یکی از شناخته شده ترین دانشمندان دنیا است.

۹. زندگی افراد موفق‌ ؛ ونسان ون گوگ

ونگوگ در زمانی که در قید حیات بود تنها موفق شد تا یک تابلوی نقاشی را به فروش رساند. آثار ون گوگ هرچند در زمان خود مورد استقبال قرار نمی گرفتند اما این موضوع باعث نشد تا او دست از کار بکشد. ونسان ون گوگ تا زمانی که زنده بود ۹۰۰ اثر نقاشی را خلق کرد که هر یک از آن ها اکنون میلیون ها دلار قیمت دارند.

۱۰. استیون اسپیلبرگ

اگر بخواهیم نام ۵ کارگردان مطرح دنیا را لیست کنیم، قطعا استیون اسپیلبرگ را باید در میان آن ها جای دهیم. جالب است بدانید که در سال های دور، دانشگاه هنرهای سینمایی کالیفرنیا، دو بار درخواست تحصیل این کارگردان بزرگ را رد کرده است.

اسپیلبرگ بعد ها موفق شد ۳ بار جایزه اسکار را به دست آورد. دانشگاه هنرهای سینمایی کالیفرنیا نیز در سال ۱۹۹۴ از او به خاطر فیلم هایش تقدیر به عمل آورد.

۱۱. زندگی افراد موفق‌ ؛ آبراهام لینکلن

آبراهام لینکلن

یکی از بهترین رئیس جمهور های آمریکا راه بسیار سختی را برای رسیدن به کاخ سفید طی کرده است. لینکلن شکست را زمانی که در ارتش بود تجربه کرد و بعد ها نیز در کسب و کار خود به زمین خورد. او حتی در زمان رقابت های انتخاباتی نیز شکست های بسیاری را تحمل کرد تا اینکه سرانجام توانست عنوان ریاست جمهوری آمریکا را به خود اختصاص دهد.

شما تا کنون چند بار شکست خورده اید؟ تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.

سوالات متداول کاربران درباره موفق ترین افراد جهان

هنری فرد، مایکل جردن، جی زد، توماس ادیسون، اپرا وینفری و خیلی دیگر از افراد هستند که با دست خالی دنیای خود را به بهترین نحو ساخته‌اند.

هر گوشه از زندگی مردم می‌تواند با زندگی ما نیز اشتراکاتی داشته باشد. افراد موفق نیز مثل ما در شرایط سخت و دشوار، موقعیت‌ها حساس و. بوده‌اند که باید از نحوه برخورد آن‌ها با شرایط الهام گرفت.

دکتر محمود حسابی، مریم میرزاخانی، استاد محمود فرشچیان، محمد رضا شجریان و. جزو مشاهیر ایران هستند که زندگی سختی را پشت سرگذاشته و در اوج موفقیت بوده و هستند.

دوره روانشناسی معامله گری موفق در فارکس

قيمت: 599 هزار تومان
نوع برگزاري: فيلم ضبط‌شده باکيفيت بالا
نوع دسترسي: دانلود بلافاصله بعد از خريداري محصول
به‌روزرساني: به‌روزرساني مستمر و قرار دادن فايل‌هاي آن براي خريداران
تعداد جلسات: يک جلسه 2 ساعته
مدرس: بهرنگ موسوي
مخاطب: معامله گران بازارهاي مالي
پيش‌نياز: اين دوره براي معامله گران بازارهاي مالي تهيه‌شده است
قابليت مشاهده: فقط در يک کامپيوتر يا موبايل اندرويدي

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

آموزش روانشناسی بازار سرمايه گذاری

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

حتماً تا به امروز مطالب زيادی راجع به روانشناسي معامله گری و اهمیت روانشناسی معامله گری در کتاب‌ها يا دوره‌ها خوانده‌ايد و ديده‌ايد. اصولاً مطالب مربوط به روانشناسی و مطالبي ازاين‌دست، مطالبی هستند که هنگام ديدن آن‌ها احساس مي‌کنيد آن‌ها را مي‌دانستيد. ولي اجراي اين موارد کاري بسيار سختي است به‌طوري‌که ۵ درصد از افراد دنيا موفق به اجراي کامل موارد مربوط به روانشناسي موفقيت در هر کسب‌وکاري مي‌شوند. اين دوره حاصل تجربيات ۱۰ ساله معامله گري خودم و مطالب مفيد چندين دوره خارجي و داخلي است که به‌صورت يک وبينار در اختيار شما دوستان قرارگرفته است.
برای خواندن کتاب معامله گری به این لینک مراجعه نمایید.

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

در مورد اهميت روانشناسی معامله گری در اين فيلم به ۸ سؤال زير پاسخ خواهم داد:

آموزش سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی و بورس

۱٫ دوره روانشناسی معامله گری براي چه کساني مناسب است؟

واقعيت اين است که دوره روانشناسی معامله گری براي معامله گران شکست‌خورده است و مناسب تازه‌واردين به اين بازارها نيست. غير حرفه‌اي‌ها مفاهيم را مي‌فهمند ولي آن را درک نمي‌کنند. تفاوت مهمي بين درک يک موضوع و فهم آن موضوع وجود دارد. بايد در بازار شکست‌خورده باشيد و به دنبال دليل کشف شکست خود برويد تا مطالب اين دوره براي شما کاربردي باشد و به شما قول مي‌دهم در صورت رعايت مطالب اين دوره احتمال موفقيتتان در بازار مالي بسيار بالا مي‌رود.

۲٫ تعريف تريدر آماتور و تريدر حرفه‌ای

حرفه‌اي يا آماتور بودن به تعداد سال‌هاي تريد يا ميزان اطلاعات و حتي به ميزان سوددهي ارتباطي ندارد، بلکه به نوع تفکرمعامله گر بستگي دارد.

۳٫ نود درصد معامله گران بازارهای مالی در تمام دنيا شکست‌خورده هستند.

آمارها در سراسر دنيا نشان مي‌دهند که ۹۰ درصد افرادي که پا به دنياي معامله گري مي‌گذارند، درنهايت با شکست بازار مالي را ترک مي‌کنند. اين شکست براي افراد مختلف متفاوت است و بعضي‌ها با زيان کم و بعضي‌ها با زيان‌هاي بسيار بزرگي مواجه مي‌شوند. بعضي‌ها با شکست رواني کوچک و بعضي‌ها کل زندگي مادي و معنوي خود را در اين بازارها مي‌بازند.

سؤال اينجاست: اگر اين‌گونه آمارها براي هر شغلي در دسترس نيست علت اينکه اين‌گونه آمارها براي تريدر ها وجود دارد اين است که اين آمارها از کارگزاري‌ها گرفته مي‌شود و کارنامه معاملاتي همه تريدر ها در کارگزاري وجود دارد درنتيجه مي‌توان به‌راحتي از آن‌ها گزارش گرفت.

پس اگر ما از قبل ميدانيم که به‌احتمال ۹۰ درصد بازنده خواهيم بود، چرا بازهم اين ريسک بزرگ را انجام مي‌دهيم و شغل معامله گري را انتخاب مي‌کنيم؟

۴٫ آيا نمي‌توانيم در بازارهای مالی موفق شويم يا اصولاً نمي‌شود موفق شد؟

قسمت‌هايي از معامله گري را نمي‌توانيم انجام دهيم و قسمت‌هايي را اصولاً نمي‌شود که انجام دهيم. مواردي را که نمي‌توانيم را با تمرين مي‌توانيم حل کنيم و مواردي را معامله گر شکست خورده و دلایل شکست که اصولاً نمي‌شود را مي‌توانيم با مديريت ريسک و سرمايه حل کنيم. ولي مسائله اينجاست که بدانيم چه مواردي را نمي‌توانيم (در حال حاضر و بعداً با تمرين خواهيم توانست) و چه قسمت‌هايي را نمي‌شود.

۵٫ آيا بازار يک محيط کاملاً احتمالي است؟ منظور اين است که يعني تحليل در اين بازار کاربردي دارد يا خودمان را گول مي‌زنيم و وقت خود را مي‌گيريم؟

اگر بپذيريم که بازار محيطي کاملاً احتمالي است، درنتيجه يعني ما نمي‌توانيم جهت بعدي حرکت بازار را پيش‌بيني کنيم و اگر هم بتوانيم کاملاً شانسي بوده است و در درازمدت احتمالاً در صورت رعايت همه اصول مديريت ريسک و سرمايه، برنده نخواهيم بود. ولي اگر بازار تماماً محيط احتمالات نباشد و تحليل باعث چرخش وزنه بازار به سمت ما خواهد شد و ما مي‌توانيم در اين بازار برنده باشيم. در اين دوره اين موضوع بررسي مي‌شود.

۶٫ آيا سود کردن در بازار کار سختی است؟ پيدا کردن استراتژی سود ده نياز به سال‌ها تحقيق و بررسي دارد؟

واقعيت اين است که سود کردن در بازار، بعد از مطالعه و شرکت در کلاس و همچنين تست در بازار، درنهايت امکان‌پذير است. اين موضوع از تجربه ۱۵ ساله معامله گري من و همچنين تدريس در اين حوزه به‌دست‌آمده است
موضوع اصلي که تفاوت يک تريدر حرفه‌اي و يک تريدر آماتور است، نگه‌داري اين سود است.

۷٫ آيا معامله گری به‌عنوان شغل دوم، تصميمي منطقي و عاقلانه است؟

در مورد اينکه آيا شغل معامله گري را به‌عنوان شغل اول خود برگزينيم و با تمرکز بالا، آن را انجام دهيم يا اينکه ابتدا آن را به‌عنوان شغل دوم خود داشته باشيم، در اين دوره توضيح داده مي‌شود و تجربيات شخصي خودم را در اختيار شما قرار خواهم داد.

۸٫ اهميت روانشناسی معامله گری چیست؟

۳ پارامتر اصلي در معامله گري وجود دارد که موارد زير هستند:
• روش يا استراتژي
• م ديريت ريسک و سرمايه
• روانشناسي‌ معامله گر
روانشناسي‌ معامله گر از ديد من مهم‌ترين قسمت از اين ۳ قسمت است؛ که در اين دوره به شما ثابت مي‌کنم در صورت نداشتن روانشناسي‌ معامله گر موفق و قوي، دو مورد ديگر به کار شما نمي‌آيد.

اینترنت بستر مناسب برای کسب درآمد، اما…

دلایل شکست در فروش اینترنتی خود را بشناسید

تامین کالاهای مورد نیاز یک خانواده از طریق فروشگاه ها انجام می شود. در سال های اخیر با گسترش استفاده از اینترنت، فروشگاه های اینترنتی هم نقش بسیاری در تامین حجم زیادی از این کالاها داشته اند. برخی از فروشگاه ها به دلایل مختلف در سال های اولیه فعالیت خود با شکست روبرو می شوند و برخی با رعایت نکات مهم در فروشگاه داری، به پیروزی می رسند.
اینترنت فضایی بسیار عالی برای کسب و کارهای کوچک است تا در انجا بتوانند با برندهای بزرگ رقابت کنند. به مخاطبین دسترسی پیدا کنند، اشتراک گذاری عمومی و امکانات فروش و بازاریابی نامحدود که شرکت های بزرگ و کوچک را در یک رده قرار می هد. اما، هنوز هم بیشتر کسب و کارهای کوچک در این فضا کنار می روند. یا استراتژی بازاریابی انلانی ندارند، یا استراتژی ای آنها ناکافی است و در نتیجه منجر به عدم موفقیت می شود. چرا بسیاری از کمپانی های کوچک از موقعیت اینترنت به که می تواند ابزاری قدرتمند باشد درست استفاده نمی کنند؟ اگر شما جزو دارندگاه فروشگاه اینترنتی هستید یا تمایل به راه اندازی یک فروشگاه آنلاین دارید، مطالعه این مقاله از بنیاد آموزش مجازی ایرانیان را از دست معامله گر شکست خورده و دلایل شکست ندهید.

دلایل کلی شکست فروشگاه های اینترنتی:

1- طراحی ظاهری نامناسب یا تکراری

2- عدم عملکرد صحیح بخشی از قسمت های وبسایت

3- نداشتن روش های پرداخت مناسب (آنلاین، کارت به کارت، واریز وجه، پرداخت حضوری و…)

4- عدم برخورد صحیح با مشتری

5- تبلیغات نامناسب یا روش تبلیغ اشتباه

6- ارسال نامناسب یا دیر کالا

7- بروز نبودن وبسایت و کالاها و عدم بروزرسانی و اضافه کردن کالاهای جدید

8- ناموجود بودن اکثر کالاها

9- عدم پوشش کامل کالاهای یک دسته بندی

10- عدم استفاده از تکنولوژی های جدید و روش های جدید بازاریابی

11- ارائه کالاهایی که عمر استفاده آنها تمام شده است!

12- ارائه کالاهای با کیفیت پایین

13- عدم ارائه اطلاعات کامل و کافی در مورد کالاهای موجود

14- عدم توجه به درخواست مشتریان.

» در ادامه به بررسی عوامل مهم اما جزئی میپردازیم… «

1_ توقع بالا:

بعضی از صاحبان کسب و کار فکر میکنند پس از طراحی و ساخت یک فروشگاه اینترنتی، به سرعت جزو برترین فروشگاه های بزرگ ایران میشوند و درآمد میلیاردی آنها از روز اول شروع میشود. اما پس از آماده شدن فروشگاه آنها و اینکه مشاهده میکنند مخاطبان آنها بسیار اندک و انگشت شمار هستند، سریعا دچار سرخوردگی شده و انگیزه خود را در ادامه راه از دست میدهند.
فراموش نکنید که دیجی کالا پس از گذشت ده سال به جایگاه بالا در بین مخاطبان رسید و این موضوع به ما ثابت میکند که بدون صبر و تلاش نمیتوان در راه اندازی یک فروشگاه اینترنتی موفق شد.

2_ ایده آل گرایی:

خیلی از افراد پس از آماده شدن فروشگاه اینترنتی خود، فعالیت خود را در آن شروع نمیکنند. زمانی که از آنها در مورد وقفه ایجاد شده در فعالیتشان سؤال شود، بهانه های مختلفی می آورند تا ثابت کنند که الآن زمان مناسبی برای شروع نیست و منتظر بهتر شدن اوضاع و شرایط هستند. این بهانه ها میتواند مواردی چون: ثابت نبودن قیمت ها، قوی بودن رقبا، رکود بازار، کمبود اجناس و… باشد.

این که همیشه به دنبال معامله گر شکست خورده و دلایل شکست بهترین شرایط برای شروع باشیم نتیجه ای جز عقب ماندن و در نهایت شکست برای ما ندارد. مطمئنا باید از جایی حتی در بدترین شرایط نیز شروع کرد و شرایط خوب را ساخت.

3_ استفاده از سایت های تاریخ مصرف گذشته و بدون استفاده:

اگر از سایتی استفاده می کنید که چند سال پیش طراحی و سئو شده است ، توصیه می شود که آن را مورد ارزیابی قرار دهید . برای این کار کافی است سوالات زیر را از خود بپرسید :

۱ – آیا سایت شما قابلیت نمایش در موبایل را دارد ؟ و در تمامی صفحه های نمایش با هر ابعادی به خوبی نمایش داده می شود؟ ( آیا سایت شما Responsive است )
۲- آیا سایت شما تمیز ، مدرن و برای کارکردن به اندازی کافی ساده است ؟
۳ – آیا لینک های مناسبی از صفحه اصلی به سایر صفحه های سایت داده شده است ؟

اگر پاسخ شما به تمامی سوالات فوق منفی است ، بهترین کار طراحی مجدد یک سایت با در نظر گرفتن قابلیت های مورد نظر است تا به نوعی تعامل بازدید کننده با سایت افزایش پیدا کند .

4_ عدم ساخت لیست ایمیل:

یکی از مهم ترین نکات در شروع یک کسب‌و‌کار اینترنتی ، تهیه یک لیست ایمیل از مشتریان است تا بتوان به واسطه آدرس های ایمیل با آن ها ارتباط برقرار نمود . شاید شما فکر کنید که با وجود شبکه های اجتماعی دیگر نیازی به بازاریابی اینترنتی از طریق ایمیل نمی باشد اما باید گفت که این یک تفکر اشتباه است و همچنان ایمیل یکی از بهترین راه های ارتباطی با مشتریان می باشد .

همچنین این نکته را در نظر بگیرید که شبکه های مجازی هر از چند گاهی روش های ارتباطی را تغییر می دهند و ممکن است دیگر نتوان از طریق آن ها به بهترین شکل با مردم ارتباط برقرار نمود اما در عوض با استفاده از ایمیل می توان پیام ها را مستقیما و هر زمان که نیاز باشد به مشتری ارسال نمود.

5_ صاحبان کسب و کارهای کوچک اغلب فکر می کنند امکانات مالی یک برنامه بازاریابی موثر را ندارند:

کسب و کارهای کوچک مشکل بودجه دارند؟ و اگر بتوانند سرمایه گذاری که توانایی حل مشکل بودجه آنها را داشته باشد، از کجا می دانند در قبال بودجه و هزینه ای که صرف می کنند، چه چیز به دست می آورند؟ بسیاری از شرکت های ارائه دهنده خدماتی که در اینترنت استفاده می شوند وجود دارد که کارشان ماهیانه با صدها مشتری گره خورده است. برخی از این شرکت ها می گویند برای شما محتوا تولید می کنیم و برخی می گویند برای شما استراتژی تولید محتوا طراحی می کنیم.

بگذارید این موضوع را با مثالی روشن کنم. فرض کنید می خواهید به ماه بروید. می توانید برای این سفر یک برنامه بریزید، اما هیچ موشکی برای این سفر نساخته اید، شما به ماه نخواهید رسید. پس پلنی را انتخاب کنید که شامل خود موشک هم بشود.

هزینه ها عموما به نتایج و کارکردشان ربط ندارد. پس شاید شما بتوانید با هزینه ای نه چندان گزاف هم مشکلتان را حل کنید. انتظار نداشته باشید که هزینه این خدمات بسیار ارزان باشد، ولی لزوما نیاز نیست هزینه ای نجومی هم پرداخت کنید. فقط باید مطمئین شوید تیمی که انتخاب می کنید، خدمات درستی به شما ارائه بدهد. توضیح دهد برنامه اش چیست. متریک ها را به شما توضیح دهد. برایتان کل راهش را به سادگی و به صورتی قابل فهم توضیح دهد. بینید چقدر تلاش می کند تا شما، کسب وکارتان، محصولات و بازار شما را بشناسد.

اینترنت جایی است که شرکت های کوچک هم می توانند به مانند شرکت های بزرگ، خودشان را نمایان کنند. اگر برای این کار هنوز شروع به فعالیت نکرده اید، اکنون زمان آن رسیده که بلند شوید و از همین امروز شروع کنید.

6_ وارد شدن به دریای سرخ:

منظور از دریای سرخ، صحنه ای از رقابت است که رقبا در آن به شدت قوی هستند. بعضی از افراد میخواهند از ابتدا تبدیل به رقیب برای قول های اینترنتی بشوند و جای آن ها را در صفحات جستجو بگیرند. مطمئنا در این حالت، پس از کمی تلاش و بی ثمر، از ادامه کار خسته میشوند و در هدایت فروشگاه اینترنتی خود شکست میخورند.

7_ شروع با قدم های بزرگ به جای قدم های کوچک:

بعضی از مشتریان به جای شروع کوچک اما پیوسته، میخواهند از همان ابتدا با یک شروع خارق العاده همه را شگفت انگیز کنند و اغلب نیز در این راه شکست میخورند. به طور مثال میخواهند با یک فروشگاه اینترنتی، اقدام به فروش 3 هزار محصول کنند و مطمئن هستند که در فروش تمامی این محصولات موفق خواهند بود.

این افراد بدون نگاه کردن به روند تکاملی فروشگاه های بزرگ، صرفا زمان موفقیت آنهارا میبینند. همانطور که در مقاله سرگذشت فروشگاه های بزرگ گفته شد، فروشگاهی مثل آمازون در ابتدا فقط یک فروشگاه اینترنتی برای فروش کتاب بود و فروشگاه دیجی کالا اوایل کار خود فقط به فروش لوازم عکاسی مشغول بود. پس شروع با قدم های کوچک، باعث رشد و طی کردن روند تکاملی میشود.

8_ خسیس بودن:

شاید فکر کنید که استفاده از خدمات رایگان به مشتریان نمی تواند کمکی به فرایند بازاریابی اینترنتی کند اما سخت در اشتباه هستید . به طور معمول ارائه خدمات ارزشمند به مخاطبین مانند منابع رایگان و سرویس های مکمل یکی از سریع ترین روش ها برای جذب مخاطب ، دریافت آدرس ایمیل و مشخصات آن ها برای تهیه یک لیست ایمیل می باشد .

برای مثال برخی از فروشگاه های اینترنتی ، با ارائه خدمات ارسال رایگان و یا پس گرفتن کالا در مدت زمان مشخص می توانند اعضای بیشتری دریافت نمایند . پس خساست را کنار بگذارید و این نکته را در نظر بگیرید که بخش قابل توجهی از این هزینه ها می تواند به حساب شما برگردد .

9_ انتشار پست در وبلاگ و عدم ترویج آن:

انتشار محتوای تازه و کاربردی در وبلاگ می تواند ایده ای خوب در بازاریابی اینترنتی باشد اما مهم تر از آن ترویج پست های منتشر شده ، در فضای اینترنت به ویژه شبکه های اجتماعی است . همچنین ارسال آخرین پست ها توسط ایمیل نیز می تواند مخاطبین را به وبلاگ شما هدایت کند . روش های زیر برای ترویج پست ها تولید شده بسیار مناسب اند :

– ارسال پست به ایمیل مخاطبین
– ترویج پست ها از طریق شبکه های اجتماعی
– ارائه لینک های مناسب در پست ها به وبلاگ خود
– ساخت المان های گرافیکی مرتبط با پست منتشر شده برای جذب بیشتر کاربران
– صدا زدن برند هایی که از آن ها در پست خود نام برده اید به امید آن که آن ها نیز این مقاله را با کاربران خود به اشتراک بگذارند

همچنین مطمعا شوید که مخاطبین شما می توانند به راحتی پست های شما را با یکدیگر به معامله گر شکست خورده و دلایل شکست اشتراک بگذارند که برای این کار می توانید از کلید و لینک های اشتراک گذاری استفاده کنید.

10_ عدم ایجاد اعتماد:

مشکل دیگری که باعث شکست فروشگاه های اینترنتی میشود، بی توجهی به اعتماد سازی در مخاطب است. در دنیای اینترنت اعتماد کردن یکی از کار های سخت است و اعتماد سازی از آن نیز سخت تر است. بعضی از افراد بدون کوچکترین توجهی به این موضوع، میخواهند تا کاربران برای خرید اجناس آنها به درگاه های پرداخت نامعتبر موجود در سایت اعتماد کنند.

اولین کاری که برای ایجاد اعتماد در فروشگاه اینترنتی باید انجام شود، دریافت نماد اعتبار و پس از آن استفاده از درگاه پرداخت است.
در ادامه نیز با استفاده از روش های بازاریابی مثل ویدیو مارکتینگ و … باید اعتماد به برند در بین مخاطبان افزایش پیدا کند.

11_ توقف بازاریابی اینترنتی:

بازاریابی اینترنتی فرایندی تکرار شونده است و هرگز با یک بار انجام این کار نیاز های یک فروشگاه اینترنتی برآورده نمی شود . شما نمی توانید این فرایند را یک بار انجام دهید و سپس فراموشش کنید . بازاریابی اینترنتی یک فرایند تجربی ، نیازمند صبر و خلاقیت است و با تست های مکرر به بهترین جایگاه خود می رسد . راه های متفاوتی را تکرار کنید و از تلاش دست بر ندارید . هر چند مدت یک بار ، نتایج را برسی کنید تا از اشتباهات بزرگ و تلف شدن زمان و هزینه پرهیز شود.

12 _ عدم بهینه سازی عملکرد:

یک فروشگاه اینترنتی موفق همیشه به دنبال بهبود عملکرد خود جهت افزایش مخاطبان و افزایش رضایت خریداران است. فروشگاه های اینترنتی موفق برای بهبود عملکرد های خود تیم های آنالیز کننده و تحلیل گر استخدام میکنند.

متأسفانه خیلی از افرادی که اقدام به راه اندازی فروشگاه اینترنتی میکنند، به این موضوع بی توجهی هستند و همین امر رفته رفته باعث کاهش رتبه آنها در بین رقبا میشود.

13_ رفتار نامناسب با مشتری:

خرید مشتری از فروشگاه اینترنتی، انتهای کار نیست بلکه ابتدای راه است. رفتار نا مناسب با مشتری و ارائه خدمات بی کیفیت پس از خرید، میتواند باعث ریزش شدید مشتریانی شود که با هزینه های کلان آنها را به سمت خود کشانده اید.

این موضوع متاسفانه در بسیاری از فروشگاه های موفق نیز دیده میشود. اما اگر به چشم یک فرصت به آن نگاه کنیم، با رفتار مناسب با مشتری میتوان یک مزیت رقابتی خوب بین خود و رقبا ایجاد کرد.

14_ تجربه کاربری نامناسب:

موارد مختلف موجود در سایت از زیبایی سایت (UI) تا نحوه کارآمدی آن در فرآیند های مختلفِ خرید، بازدید قسمت های مختلف و… باعث به وجود آمدن تجربه کاربری برای کاربر سایت است. تجربه کاربری یا UX یکی از مواردی است که به صورت نامحسوس کمک بسیار زیادی به افزایش فروش خدمات و محصولا میکند. در اغلب فروشگاه های اینترنتی تیم های UX کار برای بهبود UX سایت فعالیت میکنند.

بی توجهی به UX در نهایت باعث نارضایتی کاربر و کاهش فروش و حتی شکست فروشگاه اینترنتی میشود.

15_ بی توجهی به سرعت سایت و فروشگاه:

سرعت پایین یک سایت علاوه بر تأثیر منفی در سئو سایت، باعث کاهش فروش آن نیز میشود. قبلا در مقالات متعدد مانند مقاله بازاریابی اینترنتی عنوان کردیم که کاربران سرعت پایین سایت را به هیچ عنوان تحمل نمیکنند و مطمئنا در صورت مشاهده به سرعت به سراغ یک فروشگاه دیگر میروند.
بی توجهی به سرعت سایت به شدت به اعتبار و برند سایت لطمه وارد میکند.

۱۱ دلیلی که باعث شکست خوردن رابطه عاطفی شما می‌شود

دلایلی که روابط عاطفی با شکست مواجهه می‌شوند

برخورداری از رابطه‌ی عاطفی موفق یکی از لذت‌بخش‌ترین دستاوردهای هر فرد در زندگی است. چنین رابطه‌ای باعث می‌شود در خلال دردها، مشکلات و چالش‌های زندگی از نظر احساسی پشتوانه‌ای محکم داشته باشیم که به ما برای حل مسائل مختلف قدرت می‌دهد. با این وجود هر روز به تعداد افرادی که در روابط عاطفی خود با شکست مواجه می‌شوند، اضافه می‌شود. علت چیست؟

حتما بخوانید:

چرا نمی‌توانیم بخش عاطفی و احساسی زندگی‌مان را درست مدیریت کنیم؟ داشتن روابطی سالم و لذت‌بخش نیازمند خودآگاهی، کنار گذاشتن خودپسندی، تعهد و البته علاقه‌مندی به تغییر و رشد است. تعهد به ما قدرت می‌دهد تا در سختی‌ها و دشواری‌های زندگی دوام بیاوریم. در مدیریت رابطه‌ی عاطفی باید ادبیات خود را از «من» به «ما» تغییر بدهیم. در ادامه به برخی دلایل شکست روابط عاطفی اشاره می‌کنیم.

۱. خودپسندی، خودشیفتگی و روابط نامتعادل

قلب شکسته

خودپسندی موجب می‌شود تا فرد در انواع تصمیم گیری های روزانه، تنها به خود بیندیشد و دیگری را از یاد ببرد یا به او بی‌توجه باشد. اگر حاضر نباشید در امور منزل یا نگهداری از فرزندان به اندازه‌ی همسرتان مشارکت کنید، همسرتان احساس می‌کند برای او ارزش قائل نیستید و از شما می‌رنجد.

خودشیفتگی آفتی دیگر در رابطه‌ی عاطفی است. این اختلال روانی باعث می‌شود فرد خود را بی‌نهایت جذاب بپندارد، نتواند با دیگران هم‌دردی کند و برای رسیدن به اهداف خود از دیگران سوءِاستفاده کند. بی‌مسئولیتی، ولنگاری و مواردی از این دست از جمله نتایج این اختلال است.

عدم تعادل در رابطه نیز به سرعت روابط عاطفی را خدشه‌دار می‌کند. فرض کنید در رابطه‌ای به سر می‌برید که طی آن تنها به نیازها و خواسته‌های یک طرف توجه می‌شود. مثلا خانواده‌ی همسرتان در برنامه‌های مختلف در اولویت قرار می‌گیرد، یا همیشه یک طرف حرف آخر را می‌زند. چنین روابط نامتعادلی که در آن فقط به یک نفر توجه می‌شود و دیگری نادیده گرفته یا گاهی با قلدری کنار گذاشته می‌شود، دیر یا زود از هم می‌پاشد. باید بپذیرید که رابطه‌ی دونفره به معنای آغاز شراکتی همه‌جانبه است.

وقتی یک سمت رابطه ناراضی باشد، این احساس زخم‌هایی بر روح و قلبش بر جای می‌گذارد که ترمیم‌شان به‌شدت سخت و دشوار است. رابطه باید دوسویه و با توجه به نیازها و خواسته‌های طرفین پیش برود. برای استحکام روابط عاطفی لازم است از یکدیگر قدردانی کنید و مدام در قالب رفتارهای مختلف، به شریک عاطفی خود ابراز علاقه کنید.

۲. در اولویت قرار ندادن رابطه

زوج در حال دعوا

متأسفانه در مدارس و دانشگاه‌ها به ما یاد نمی‌دهند که چطور روابطی موفق با دیگران مثلا با همسر و همراه آینده‌مان داشته باشیم. اگر ندانیم که در اولویت قرار دادن رابطه‌ای که در آن هستیم، سنگ بنای آن رابطه است، خیلی زود به بن‌بستی عاطفی می‌رسیم.

رابطه شما با طرف مقابل همواره به توجه و رسیدگی نیاز دارد. اگر به بهانه‌ی وجود بچه‌ها در زندگی‌ از هم دور بشوید، به‌تدریج فاصله‌ها پررنگ و پررنگ‌تر می‌شوند. نگذارید چیزی رابطه‌‌تان را مخدوش

کند. یادتان باشد اگر کمتر با شریک زندگی‌تان وقت بگذرانید، روابط جسمی و عاطفی‌تان را محدود کنید، کمتر از آرزوها و رؤیاها‌یتان با یکدیگر صحبت کنید، بین شما دو نفر دره‌ای عمیق شکل می‌گیرد.

پس مهارت گوش دادن را یاد بگیرید و بکوشید به درددل‌ها، ماجراها و صحبت‌های همسرتان بادقت گوش کنید، با هم برنامه‌های هیجان‌انگیز و مفرح ترتیب بدهید و نگذارید رابطه‌تان به اولویت چندم زندگی‌تان تبدیل شود. دلایل مختلفی نظیر خانواده‌ی همسران، فشار کاری، سفرهای حرفه‌ای و غیره می‌توانند میان زوج‌ها فاصله بیندازند. هر چه که شما را از هم دور می‌سازد، خیلی زود مدیریت و حذف کنید.

۳. انفجار خشم و عصبانیت

زن و مرد در حال قهر

روابط مخدوش توأم با داد و فریادهای بی‌منطق افراد را به ورطه‌ی منفی‌نگری و بدزبانی نسبت به هم می‌کشاند. روابط میان دو نفر باید تحت مدیریت و کنترل باشد. اگر نتوانید عصبانیت و خشم خود را به درستی مدیریت کنید، نتیجه‌ی آن چیزی جز استرس مزمن نخواهد بود.

زندگی‌های امروزی سرشار است از عوامل استرس زا که همه‌ی ما را تحت فشار قرار می‌دهند. با وجود چنین مواردی هر لحظه امکان دارد طاقت‌مان به پایان برسد. اما باید قوی باشیم و با مدیریت صحیح عصبانیت و نگرانی‌هایمان از بروز فاجعه‌های عاطفی جلوگیری کنیم. هنگام خشم و عصبانیت لازم نیست، واکنش نشان بدهید. سعی کنید آرام باشید و آرام بمانید.

۴. بی‌وفایی

زوج در حال مشاجره

اعتماد خاکی است که در آن عشق و رابطه‌ی مستحکم می‌روید. اگر اعتماد افراد به یکدیگر خدشه‌دار شود، ادامه‌ی رابطه به راه رفتن با زخمی ناسور در پاها می‌ماند. خیانت مقوله‌ای بسیار پیچیده است که اگر رخ دهد، باعث ایجاد خشم و رنج فراوان در طرف خیانت‌دیده می‌شود.

این خشم و غم بسیار ویرانگر است. وقتی شریک شما خیانت می‌کند باید درباره‌ی این موضوع با هم صحبت کنید، او باید مسئولیت رفتار خود را بپذیرد و بکوشد اشتباه خود را جبران کند و اعتماد از دست‌رفته را از نو بسازد. اگر مشکل حل نشود و قضیه مسکوت باقی بماند، لایه‌های خیانت عمیق و عمیق‌تر خواهد شد. دروغ و پنهان‌کاری بیشتر می‌شود و آن وقت است که رابطه‌ی عاطفی به پایان می‌رسد.

متزلزل شدن اعتماد میان افراد عواقبی نظیر ایجاد حس ناامنی، حسادت و احساساتی از این قبیل خواهد داشت. صداقت همواره راه حل خوبی برای حل مشکلات مختلف است. سعی کنید همیشه در رابطه‌ی عاطفی‌تان صداقت داشته باشید.

۵. انتظارات متفاوت

انتظارات افراد در رابطه باید هماهنگ باشد. بعضی از انتظارات غیرمنطقی زندگی مشترک را به خطر می‌اندازند. اگر کسی شما را صرفا به چشم گزینه‌ای قابل‌بررسی برای ادامه‌ی رابطه احساسی خود بداند، نباید او را به اولویت درجه یک خود، یا به عبارت خودمانی‌تر، به سلطان‌ قلب‌تان تبدیل کنید. باید خواسته‌های شما در زندگی باطرف مقابل هم‌خوان و هم‌سو باشد.

دو نفر با چشم‌اندازهای متفاوت در زندگی نمی‌توانند مدتی طولانی کنار یکدیگر دوام بیاورند. در ابتدای شکل‌گیری هر رابطه‌ای جذابیت‌های ظاهری، علایق مشترک، زمینه‌های مرتبط اجتماعی، افراد را جذب می‌کند اما در ادامه، باید جهت نگاه آنها در جاده‌ی زندگی یکسان باشد. باید بدانید انتظارات طرف مقابل‌تان از زندگی مشترک چیست. اولویت‌های او عشق و احساس است یا فقط به دنبال تشکیل خانواده است و بس.

۶. فقدان تطابق

عروس و داماد قهر

سرعت تغییر و رشد افراد باید با یکدیگر مطابقت داشته باشد. به طور قطع، رابطه‌ای که در آن یکی از طرفین با سرعتی زیاد در کار، روابط‌ با سایرین، ظاهر و موارد دیگر پیشرفت دارد و دیگری با تنبلی و کندی روزگار می‌گذراند به جایی نمی‌رسد. زوج‌های موفق با یکدیگر هم‌مسیر هستند و با سرعتی یکسان تغییر می‌کنند. زوج‌ها باید از لحاظ جسمی، روحی، عقیدتی و بسیاری موارد دیگر با هم تطابق داشته باشند.

۷. بی‌احترامی در رابطه

رابطه‌ی زوجین بسیار پیچیده است. رابطه‌ی عاطفی و احساسی که به شکل‌گیری پیوندی دائمی می‌انجامد بسیار عجیب‌تر و پیچیده‌تر از آن است که فکر می‌کنید. بسیاری از شکست‌های عاطفی و احساسی به خاطر خللی که در رابطه‌ی زوجین پیش آمده، رخ می‌دهند.

تحقیر و سرزنش آن روی سکه‌ی احترام و همراهی است. اگر زوجین یکدیگر را سرزنش و تحقیر کنند، نسبت به هم بدزبان باشند، دچار سوءِتفاهم می‌شوند و علاقه‌شان به یکدیگر را از دست می‌دهند. تحقیر و سرزنش ویرانگر رابطه‌ است.

۸. هر نوع سوءِاستفاده

سوءِاستفاده از طرف مقابل می‌تواند به شکل‌های گوناگون رخ بدهد. سوءِاستفاده‌ی کلامی، جنسی، احساسی، فیزیکی و غیره روابط افراد را به‌شدت متزلزل می‌سازد. پرخاشگری، خودشیفتگی آسیب‌شناختی، کنترل‌گری و قلدرمآبی در رابطه می‌توانند ریشه‌های رابطه را به‌سرعت بسوزانند.

۹. عادات نامطلوب و مخرب

یکی دیگر از عواملی که رابطه‌ی مشترک را به سراشیبی سقوط و شکست می‌کشاند، عادات نامطلوب و ویرانگری چون انواع اعتیادهاست. قمار و شرط‌بندی، اعتیاد به الکل، مواد مخدر و هر عادت مخرب دیگری می‌تواند رابطه را از هم بپاشد و ویران کند.

۱۰. کناره‌گیری از یکدیگر، خستگی و بی‌انگیزگی

هر یک از این موارد می‌تواند اثرات مخرب جدی بر رابطه به ویژه بر رابطه‌ی بلندمدت داشته باشد. این مشکلات بیشتر در زوج‌هایی دیده می‌شود که مدت زمانی طولانی‌ در کنار هم بوده‌اند معامله گر شکست خورده و دلایل شکست و بنا به دلایل مختلف مانند فشار کاری، وجود فرزندان و مواردی از این قبیل از همراهی با یکدیگر بازمانده و اسیر خستگی و بی‌انگیزگی شده‌ و از رشد در کنار هم غافل مانده‌اند، یا از همه زده شده‌اند و تمام این موارد دست به دست هم داده‌اند تا میان آنها فاصله بیندازد.

وقتی فرزندان برای تشکیل زندگی مستقل، خانه را ترک می‌کنند، والدین با جای خالی آنان یا به عبارت دیگر با سندرم آشیانه‌ی خالی مواجه می‌شوند. آن وقت است که مشکلات بین زوجین بیشتر خود را نشان می‌دهد، گویی حرف مشترکی با هم ندارند و فاصله‌ای که در بلندمدت میان آنها شکل گرفته، آنها را از هم دور ساخته است.

۱۱. مسائل مالی

این مورد یکی از مهم‌ترین دلایل بروز اختلافات میان زوجین است. اگر مدیریت امور مالی به‌درستی انجام نشود، رابطه با مشکلاتی نظیر بی‌اعتمادی، قدرت‌طلبی و قلدرمآبی، کنترل‌گری بیش از حد و غیره روبه‌رو می‌شود. طبیعی است که طعم چنین رابطه‌ای از زهر هم تلخ‌تر می‌شود. برای پیشگیری از چنین پیامدهایی، بد نیست با ۶ اختلاف رایج زوج‌ها بر سر مسائل مالی آشنا شوید.

کتاب الکترونیکی دلبستگی

اگر می‌خواهید دلیل بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه متوجه شوید، حتما این کتاب را بخوانید.

چگونه در معاملات خود یک استراتژی قوی داشته باشیم؟

شاید بارها واژه ی استراتژی به گوش شما خورده است! اگر به تازگی وارد بازار معاملات مالی شده اید و هنوز با مفهوم این واژه آشنایی ندارید، خواندن این مقاله برای شما مفید خواهد بود.

بسیار هستند افرادی که علیرغم داشتن آموزشهای کافی، شناخت ابزارهای مختلف و آشنایی خوب با مفاهیم اساسی معامله گری و . ، نمی توانند سود مد نظر خود را از بازار بگیرند. این افراد اگر بخواهند برآوردی از عملکرد خود در بازه ی زمانی بلندمدت داشته باشند، بیشتر ضرر کرده اند تا سود. این مسئله در نتیجه ی نداشتن استراتژی صحیح است.

استراتژی (strategy) به معنای نقشه ی مقابله است. وقتی وارد بازار می شویم در حقیقت وارد یک نبرد شده ایم که سلاح ما فقط داده هایی است که از بازار بدست می آوریم. در صورتی که در یک نبرد استراتژی مناسبی نداشته باشیم و از دیتای بازار درست استفاده نکنیم، قطعا شکست خواهیم خورد. پس قبل از ورود به معامله باید بدانیم کجا و بر چه اساسی باید وارد شویم، و برای خروج در صورت کسب سود یا در صورت ضرر باید کجا و بر چه اساسی خارج شویم تا ضرر بیشتری از لحاظ مالی و زمانی متحمل نشویم. البته این تصمیمات باید قبل از انجام یک معامله صورت گیرد چرا که بعد از ورود به بازار دیگر کنترل سرمایه ی شما نه در دست شما که در دست بازار است.

یک استراتژی خوب چه ویژگیهایی دارد؟

در نوشتن یک استراتژی کارآمد، باید تمام قوانین را در نظر بگیریم و از اقدامات شتابزده پرهیز کنیم. استراتژی در حقیقت نقشه ی راه برای یک معامله گر است و باید برای هر معامله گری، چه حرفه ای چه تازه کار کاملا ساده و قابل فهم باشد؛ زیرا هر چقدر ساده تر به بازار نگاه کنیم سود بیشتری کسب خواهیم کرد. استفاده ی زیاد از اندیکاتورها، اوسیلاتورها، فیلترها و ابزارهای مختلف روی نمودار فقط باعث گیجی و سردرگمی بیشتر ما خواهد شد و در نهایت چیزی جز ضرر عاید ما نخواهد کرد. هر چقدر یک استراتژی ساده تر و قابل فهم تر باشد همان قدر بیشتر و بهتر به ما سود می دهد. بهترین حالت این است که چند روش کاربردی را بلد باشیم و در نهایت روشی را که به نظر خودمان برای ما سودمند تر است بکار بگیریم.

نباید استراتژی را با تحلیل تکنیکال یکی بدانیم. با تحلیل تکنیکال می توانیم نقطه ی ورود و خروج و حد سود و حد ضرر خود را مشخص کنیم ولی در استراتژی باید علاوه بر داشتن مهارت در تحلیل تکنیکال در روانشناسی بازار و مدیریت ریسک هم مهارت کافی داشته باشیم.

مدیریت ریسک و سرمایه چه اهمیتی در معاملات دارد؟

چهار رکن اصلی بازارهای مالی عبارتند از تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال، روانشناسی بازار و مدیریت ریسک و سرمایه که مدیریت سرمایه از اهمیت بالاتری نسبت به بقیه برخوردار است؛ زیرا باعث تقویت استراتژی شده، استراتژی و تحلیل تکنیکال ضعیف را پوشش می دهد و پس از یک بازه ی زمانی معامله گر را به سوددهی می رساند.

استراتژی ها به دو دسته تقسیم می شوند: دسته ی اول استراتژی هایی هستند که winning ratio یشان بالاست و دسته ی دوم استراتژی هایی که risk to reward بالایی دارند.

winning ratio یعنی درصد برد معاملات. برای بدست آوردن این عدد تعداد معاملات برنده را تقسیم بر کل معاملات کرده، نتیجه را در صد ضرب می کنند. risk to reward که به اختصار به آن R/R می گویند نسبت سود یک معامله به میزان ریسکی ست که آن معامله برای شما داشته است.

رابطه ی بین این دو آیتم در نمودار زیر آمده است:

این دو استراتژی را نمی توان هیچگاه به موازات یکدیگر بکار برد چرا که از لحاظ مفهومی این دو در جهات مخالف حرکت می کنند.

برای اینکه به زبان ساده تری به شرح این مفهوم بپردازیم لازم است ابتدا کمی راجع به سبد سرمایه صحبت کنیم. همانطور که در بازار سنتی نیز سرمایه گذاری های امن و کم ریسک مانند املاک و طلا و اوراق قرضه داریم (که البته با اینکه احتمال ضرر در آنها بسیار کم است ولی هیچگاه صفر نیست)، در بازار کریپتو کارنسی نیز سه نوع سبد داریم: سبد کم ریسک (مثل بیت کوین و اتریوم)، سبد با ریسک متوسط و سبد پرریسک (رمزارزهای جدید). هرچقدر بیشتر ریسک کنیم و از منطقه ی امن خود دورتر شویم، به همان نسبت سود بیشتری خواهیم داشت و به همان نسبت احتمال ضرر نیز بالاتر می رود. در نتیجه نباید کل سرمایه مان را داخل سبد پرریسک قرار دهیم، چرا که ممکن است با یک معامله ی اشتباه تمام دارایی خود را از دست بدهیم. از طرفی اگر همه ی سرمایه مان را در سبد کم ریسک قرار دهیم احتمال اینکه سود خوبی از بازار بدست بیاوریم بسیار پایین می آید. پس باید بین سبد پرریسک و کم ریسکمان تعادلی ایجاد کنیم و نسبت معقولی را بین میزان ریسک و میزان سودمان رعایت کنیم.

هرچقدر سرمایه ی اولیه ی ما بیشتر باشد باید سبد کم ریسکتری را انتخاب کنیم و باید فقط یک قسمت از سرمایه مان را وارد سبد پرریسک کنیم. در سرمایه گذاری روی سبدهای پرریسک باید میزان سرمایه گذاری به قدری باشد که در صورت ضرر کردن، آن میزان ضرر ضربه ی زیادی به سرمایه ی کلی ما نزند و باز هم بتوانیم در بازار باقی بمانیم. این مسئله را هم در نظر داشته باشیم که هرچند در صورت برد در معامله ی پر ریسک سود خیلی بالایی عاید ما خواهد شد ولی هیجان زیاد و یا کمالگرایی افراطی فقط برای ما ضرر بیشتری در پی خواهد داشت و باعث خواهد شد سرمایه ی خود را در بازار از دست بدهیم. مدیریت سرمایه رمز ماندگاری یک معامله گر در بازارهای مالی است و جلوی اقدامات هیجانی و شکست معامله گر را در بازار می گیرد.

روانشناسی بازار یعنی چه؟

یک معامله گر باید بتواند احساسات خود را در بازار مدیریت کند. تعداد افرادی که به خاطر ترس از باخت و از دست دادن سرمایه وارد بازارهای مالی نمی شوند بسیار زیاد است. یعنی ترس مانع از حرکت و ورود آنها به این بازار می شود. البته ترس تا جایی که منطقی باشد هیچ ایرادی ندارد و حتی ضامن سلامتی و نشانه ی داشتن عقل و منطق سالم است؛ ولی معامله گری را تصور کنید که به خاطر ترس از ضرر وارد بسیاری از معاملات که می توانست او را به سود سرشاری برساند نمی شود.

در نقطه ی مقابل معامله گری را تصور کنید که بدون بررسی های لازم و بی مهابا روی نمادهای مختلف سرمایه گذاری می کند. همانطور که حدس می زنید نتیجه ی اینگونه معاملات چیزی جز ضررهای پی در پی و در نتیجه از دست دادن کل سرمایه و حذف از بازار نیست.

یک استراتژی خوب به ما کمک می کند که احساسات خود را مدیریت کنیم و بین ترس افراطی و بی پروایی مفرط تعادلی ایجاد کنیم تا با حجم سرمایه ی مناسب و در زمان مناسب وارد پوزیشن شویم، از بازگشت قیمت نترسیم و در تا رسیدن به حد سود معامله گر شکست خورده و دلایل شکست مناسب در معامله بمانیم یا در صورت ضرر بدون داشتن امید واهی به بالا رفتن قیمت، در حد ضرر معقول از معامله خارج شویم.

تست یک استراتژی

بعد از ساخت استراتژی، مدیریت ریسک و سرمایه و روانشناسی بازار نوبت به گرفتن بک تست است. بک تست (back test) فرآیندی است که در آن معامله گر نحوه ی عملکرد یک استراتژی را در گذشته بررسی می کند. بک تست گرفتن با این فرض انجام می شود که یک استراتژی موفق در گذشته، در آینده هم می تواند سودآور باشد. بدین منظور معامله گر از تمامی قوانین استراتژی پیروی می کند تا از این طریق یک دید عینی نسبت به عملکرد استراتژی پیدا کند و آن استراتژی به دقیق ترین شکل ممکن تست شود. بک تست گرفتن یکی از مراحل مهم در بهینه سازی عملکرد در بازارهای مالی است. در نتیجه ی بک تست استراتژی به دقت توسط معامله گر ارزیابی شده، ذهنش به استراتژی و میزان سود و ضرر آن قبل از ورود به بازار واقعی عادت می کند.

برای این کار روی یک بازه ی زمانی خاص (شش ماهه، یک ساله، سه ساله و . ) با آن استراتژی رفتار نمادها و سهم های مورد نظرمان را روی نمودار بررسی می کنیم تا ببینیم این استراتژی در این بازه ی زمانی چقدر به ما سود و چقدر ضرر داده است. اگر یک استراتژی در یک بازه ی زمانی نسبتا طولانی سودآور باشد، می توانیم امیدوار باشیم که در آینده نیز همینطور خواهد بود. بک تست گرفتن به مهارت و دقت بالایی نیاز دارد و باید بازه ی زمانی مناسب و قابل تطبیق تری با شرایط فعلی بازار برای بک تست انتخاب شود.

دو نوع بک تست داریم: بک تست دستی و بک تست اتوماتیک.

در بک تست دستی نمودارها و داده های گذشته و میزان سود و زیان و سایر فاکتورهای مد نظرمان را به طور دستی تحلیل و گزارش می کنیم. در بک تست اتوماتیک تمام این فرآیندها به طور اتوماتیک توسط نرم افزارها و کد نویسی انجام می شود.

شکل زیر بک تست اتوماتیک با زبان pine script را نشان می دهد که قسمت آبی رنگ نشان دهنده ی میزان سود دهی استراتژی است.

برای تهیه ی گزارش از عملکرد یک استراتژی توسط بک تست، می توان از شیتهای اکسل و گوگل استفاده کرد. این گزارشات شامل اطلاعات مهمی از جمله پلتفرم معاملاتی، طبقه ی دارایی، دوره ی زمانی معامله، تعداد معاملات سود ده و زیان ده، نسبت شارپ، سود خالص و . می باشند.

برای اطمینان از کارایی یک استراتژی باید به میزان زیادی بک تست انجام داد. بعد از انجام بک تست های متعدد و تهیه ی گزارشات دقیق نوبت به تفسیر نتایج و ارزیابی استراتژی به دور از تعصبات می رسد.

وقتی یک استراتژی از مرحله ی بک تست نیز سربلند بیرون آمد باز هم نباید به یکباره تمام دارایی خود را با این استراتژی وارد بازار کنیم؛ زیرا ممکن است یک استراتژی در شرایط خاصی از بازار در گذشته، سود خوبی به داده باشد ولی در شرایط حال حاضر ضرر بدهد. بهتر است یک درصد پایینی از سرمایه مان را وارد بازار واقعی کنیم و این بار استراتژی مد نظرمان را در بازار واقعی ارزیابی کنیم؛ در هر مرحله سود و ضرر تمام پوزیشنهای خود را به دقت یادداشت کرده، وین ریت، میزان دقیق سود و افت سرمایه و . را محاسبه کنیم. همچنین باید هزینه های معاملات، واریز و برداشت و سایر هزینه های احتمالی را نیز در نظر بگیریم. سپس سعی کنیم نقاط ضعف استراتژی خود را برطرف کنیم و استراتژی خود را قبل از وارد شدن به معاملات بزرگ ارتقا ببخشیم.

همواره این نکته را در نظر داشته باشیم که بک تست گرفتن مانند هر تحلیل دیگر نموداری، با احتمالات سر و کار دارد و هیچ تضمینی وجود ندارد که نتایجی را که در بک تست بدست آورده ایم، در بازار واقعی نیز تجربه کنیم. بک تست گرفتن فقط یافتن تاییدی بر کارایی و اعتبار یک استراتژی در گذشته است و هیچ تضمینی از بازار آینده به ما نمی دهد و به همین دلیل است که همیشه باید مدیریت ریسک و سرمایه داشته باشیم.

در پایان این مقاله لازم است چند نکته ی مهم را مطرح کنیم:

هر استراتژی یک سیکل سوددهی و یک سیکل ضرردهی دارد و تمام استراتژی ها هم می توانند به ما سود دهند و هم حتما ضرر خواهند داشت چون کسی نمی تواند همیشه نقاط چرخش بازار را درست حدس بزند. وقتی یک استراتژی برای خود تعیین می کنیم باید به آن وفادار بمانیم و طبق آن وارد معاملات شویم. اگر یک استراتژی وین ریت خوبی داشته باشد قطعا در درازمدت به ما سود خوبی خواهد داد و برآیند یک دوره ی مالی مشخص می کند که روی سود هستیم یا ضرر. پس نباید دائما استراتژی های مختلف را با هم مقایسه کنیم و همواره در حال عوض کردن استراتژی مان و از این شاخه به آن شاخه پریدن باشیم. چیزی که برای ما باید مهم باشد برآیند آن استراتژی در یک دوره ی زمانی خاص است.

پس هیچگاه گمالگرا نباشیم چرا که کمالگرایی در معاملات مالی در نهایت باعث شکست ما خواهد شد و فراموش نکنیم که هیچ معامله گری تا بحال وجود نداشته که در معاملاتش فقط سود کرده باشد زیرا هیچ استراتژی ای وجود ندارد که فقط سود ده باشد و هیچگاه باعث ضرر نشود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.