سرمایه گذار کیست ؟ نگاهی اجمالی به مفهوم سرمایه گذاری و انواع آن
سرمایه گذار یک شخص یا نهاد (مانند صندوق سرمایه گذاری مشترک یا یک شرکت) است که با هدف دریافت بازده مالی، سرمایه خود را درگیر یک پروژه میکند. سرمایه گذاران معمولا برای افزایش سرمایه و یا تامین مالی دوران بازنشستگی خود از سرمایه گذاری استفاده میکنند.
طیف گستردهای از سرمایه گذاری شامل سهام، اوراق بهادار، کالاها، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، صندوق های قابل معامله، قرارداد های آتی، ارز، طلا، نقره، برنامه های بازنشستگی و املاک وجود دارد. سرمایه گذاران معمولا برای تعیین فرصتهای مطلوب سرمایه گذاری از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال استفاده می کنند و معمولاً ترجیح می دهند ضمن در نظر گرفتن افزایش بازده، ریسک را به حداقل برسانند.
یک سرمایه گذار با یک تریدر تفاوت دارد. سرمایه گذار سرمایه خود را برای سود درازمدت درگیر میکند در حالی که یک تریدر با خرید و فروش دوباره و دوباره اوراق بهادار به دنبال سود کوتاه مدت است. سرمایه گذاران معمولا در دو نوع مشارکت در سرمایه یا سرمایه گذاری های بدهی بازده خود را تولید میكنند.
مشارکت در سرمایه مستلزم نگهداری کوین در قالب سهام شرکت است که علاوه بر سود قابل توزیع سهام را نیز پرداخت میکند. سرمایه گذاری در اوراق بدهی ممکن است به صورت وام به اشخاص دیگر یا شرکت ها باشد یا به شکل خرید اوراق بهاداری که توسط دولتها صادر شده یا موسسه هایی که سود را در قالب کوپن پرداخت میکنند.
سرمایه گذار چگونه کار میکند
سرمایه گذاران یک دسته یکنواخت نیستند. آنها تحمل ریسک، سرمایه، سبک، اولویتها و بازه های زمانی مختلفی را دارند. به عنوان مثال برخی از سرمایه گذاران ممکن است سرمایه گذاریهایی با ریسک کم را ترجیح دهند که سودهای محافظه کارانه مانند گواهی سپرده ها یا برخی محصولات اوراق قرضه را شامل میشوند. در همین حال سرمایه گذاران دیگر برای کسب سود بیشتر تمایل بیشتری به ریسک بیشتر دارند. این سرمایه گذاران ممکن است در ارزها، بازارهای نوظهور یا سهام سرمایه گذاری کنند.
میتوان بین اصطلاحات “سرمایه گذار” و “تریدر” تمایز قائل شد زیرا سرمایه گذاران معمولا برای سالها تا دههها وضعیت معاملاتی خود را نگه میدارند (که “تریدر وضعیت” یا “سرمایه گذار خریدار و نگه دار” نامیده میشوند). در حالی که تریدر ها به طور کلی برای دورههای کوتاه تر وضعیت های معاملاتی را نگه میدارند. برای مثال تریدر اسکالپ وضعیتهای خود را به اندازه چند ثانیه نگه میدارند. از طرف دیگر تریدر سویینگ به دنبال وضعیتهایی هستند که چند روز تا چند هفته نگه داشته میشوند.
سرمایه گذاران سازمانی، سازمانهایی مانند موسسات مالی یا صندوق های سرمایه گذاری مشترک هستند که در سهام و سایر سندهای مالی سرمایه گذاری میکنند و پورتفولیوهای قابل توجهی ایجاد میکنند. غالبا آنها میتوانند برای سرمایه گذاری های بزرگتر از چندین سرمایه گذار كوچكتر (افراد و یا موسسات) سرمایه جمع كنند. به همین دلیل غالبا سرمایه گذاران سازمانی نسبت به سرمایه گذاران خرده فروش از قدرت و تاثیر بیشتری در بازار برخوردار هستند.
نتایج کلیدی
- سرمایه گذاران را میتوان از تریدر ها متمایز کرد زیرا سرمایه گذاران وضعیت های استراتژیک بلند مدت را در شرکت ها یا پروژه ها به دست میگیرند.
- سرمایه گذاران پورتفولیو را یا با یک جهت گیری فعال میسازند که سعی در غلبه بر مبنای شاخص دارند یا یک استراتژی غیرفعال که سعی در پیگیری این شاخص دارد.
- همچنین ممکن است سرمایه گذاران به سمت استراتژی های رشد یا انتخاب سهام حرکت کنند.
سرمایه گذار غیر فعال و فعال
ممکن است سرمایه گذاران استراتژی های مختلف بازار را اتخاذ کنند. سرمایه گذار غیر فعال به خرید و نگه داشتن شاخص های مختلف بازار تمایل دارند و ممکن است با تخصیص ارزش آنها به انواع خاص داراییها بر اساس قوانینی مانند نظریه سبد سهام مدرن (MPT) حداکثر استفاده را ببرند. برخی دیگر ممکن است سهامداران باشند که بر اساس تحلیل فاندامنتال صورتهای مالی صنفی و نسبتهای مالی سرمایه گذاری میکنند.
یک نمونه از این سرمایه گذاران “ارزش” است که به دنبال خرید سهام با قیمت پایین سهم نسبت به ارزش دفتری (Book Value) خود هستند. برخی دیگر ممکن است به دنبال سرمایه گذاری بلند مدت در سهام “رشد” باشند که ممکن است در این لحظه ضرر بدهند اما به سرعت در حال رشد هستند و در آینده سود دهی دارند.
محبوبیت سرمایه گذاری غیر فعال (مبتنی بر شاخص) رو به افزایش است و انتظار میرود تا سال ۲۰۲۰ از استراتژی های فعال سرمایه گذاری به عنوان منطق غالب بازار بورس سبقت بگیرد. به نظر میرسد رشد صندوق های سرمایه گذاری کم هزینه، صندوقهای قابل معامله و رباتهای مشاور دلیل افزایش این محبوبیت هستند.
شما کدام یک از انواع سرمایه گذاران هستید و چه منطقی برای انتخاب خود دارید؟
ده نکته مهم در خرید و فروش سهام و سرمایهگذاری در بورس
بازار سرمایه ماهیتی نوسانی دارد و برای موفقیت در آن باید از دانش و تجربه لازم برخوردار باشیم و بتوانیم زمان لازم برای فعالیت مطلوب در این بازار را اختصاص دهیم. در واقع برای خرید سهام، باید بسیاری از عوامل را بررسی کنیم تا بتوانیم بهترین نتیجه را بگیریم. نکات متعددی برای سرمایهگذاری در بورس وجود دارند که لازم است رعایت شوند، از این رو در این مقاله به بررسی ده نکته مهم در خرید و فروش سهام و سرمایهگذاری در بورس خواهیم پرداخت.
نکات مهم برای خرید و فروش سهام و سرمایه گذاری در بازار بورس
عموما برای فعالیت در هر بازاری لازم است تا نکات اولیه، که لازمه فعالیت درست و منطقی هستند، را آموخته باشیم. بازار سرمایه نیز یکی از بازارهایی است که برای فعالیت در آن لازم است تا شرکتهای بورسی را از ابعاد مختلفی مورد سنجش و ارزیابی قرار دهیم. بازار سرمایه به دلیلی پیچیدگیهای خاصی که دارد، شاید بیش از بازارهای دیگر نیازمند دانش و زمان برای کسب آگاهی و تجربه باشد. این پیچیدگی، هم از حیث اطلاعات کلی بازار و نحوه عملکرد آن است، هم صنایع و شرکتهای بسیاری وجود دارند که باید از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرند. مورد دیگر آن است که حتی نحوه فعالیت در سامانههای معاملاتی نیز نیازمند آموزش است.
چنین بازاری قاعدتا نمیتواند برای افراد بدون آگاهی بازده داشته باشد و این افراد عموما زیانهای سنگین خواهند کرد. پس اولین لازمه فعالیت در بورس کسب دانش و اطلاعات لازم برای فعالیت است و در مرحله بعد لازم است که موارد و نکات مهم و کاربردی موجود در بازار سرمایه را بدانید و به آنها عمل کنید. در واقع ورود بدون علم و آگاهی کامل از صنایع و شرکتهای مختلف، میزان بازده و نحوه عملکرد آنها، به کسب زیان منجر خواهد شد و عوامل دیگری نیز وجود دارند که در ادامه این مقاله به بیان ده مورد از مهمترین نکات در زمینه خرید و فروش سهام و سرمایهگذاری در بورس خواهیم پرداخت:
۱- سرمایهگذاری با پول مازاد
لازم است توجه داشته باشید که میزان پولی را باید وارد بازار سرمایه کنید که در صورت از دسترفتن آن، آسیب جدی به شما وارد نشود. در واقع فروش زمین، ساختمان، ماشین و … برای فعالیت در بورس کاری اشتباه است و هرگز نباید انجام شود. به طور کلی بهترین راه این است که میزان پولی را وارد این بازار کنیم که تاثیری بر زندگی روزمره ما نداشته باشد.
۲- انتخاب صنایع برتر
انتخاب صنایع برتر، یکی از عوامل ضروری برای موفقیت در بازار سرمایه است. در واقع لازم است صنعتی انتخاب شود که چشمانداز روشنی داشته باشد و نیاز بیشتری به آن در چرخه اقتصادی کشور حس شود. مورد بعدی قابل تکثیر نبودن یا تکثیر بسیار کم آن صنعت است و لازم است از ثبات بالایی برخوردار باشد و در بین صنایع برتر جهان قرار داشته باشد. تولیدات داخلی محصولات آنها، ارزانتر از سایر کشورها باشد و امکان واردات نیز وجود نداشته باشد تا بتواند بازار خوبی را برای خود فراهم کند و کشورهایی که از لحاظ صنعتی پیشتر از ما هستند، نتوانند محصولات بهتر و ارزانتری تولید کنند.
۳- تشکیل سبدی متنوع از سهام برتر
یکی از راههای کاهش و کنترل ریسک، تشکیل سبدی متنوع از شرکتهای برتر صنایع مفید و کاربردی است. ابتدا لازم است صنایع و شرکتهای موجود در آنها را بررسی کنید و از هر صنعت، یک یا دو شرکت برتر را انتخاب کنید و پس از بررسی صورتها و گزارشات مالی، سهام برتر را انتخاب کنید. داشتن ۴ یا ۵ شرکت و تخصیص ۲۰ تا ۲۵ درصد دارایی به هر کدام، سبب میشود تا از ریسک کلی پرتفو شما کاستهشود و در صورت کسب زیان از یک صنعت، صنایع دیگر به تعدیل سود و زیان شما کمک خواهند کرد.
۴- بازدهی
لازم است میانگین بازدهی شرکت مورد نظر را در دورههای زمانی مختلف بررسی کنید و هر کدام از شرکتها که میانگین بازدهی بیشتری داشته باشند، برای خرید مطلوب خواهند بود.
۵- نقدشوندگی
میزان معاملات روزانه انجامشده برای سهام نیز، یکی از مولفههای دیگر است که در جهت یافتن سهام مناسب ما را یاری میکند. در واقع حجم معاملات، میزان عرضه و تقاضا و فعالیت بدون توقف برای سهام، از جمله عواملی هستند که بر انتخاب ما تاثیر خواهند داشت. سهامی که معاملات روزانه بالایی دارند و به راحتی خرید و فروش میشوند، در واقع از نقدشوندگی بالایی برخوردار هستند و خرید آنها مناسب خواهد بود. سهامی که معاملات زیادی ندارند، در واقع میزان نقدشوندگی کمی خواهندداشت و نمیتوان بهراحتی آنها را تبدیل به نقدینگی کرد.
۶- سهام شناور آزاد
به میزان سهامی که در دسترس عموم قرار دارند و در میان سرمایهگذاران خرد تقسیم شدهاند، سهام شناور میگویند. لازم است که میزان سهام شناور آزاد سهم بیش از ۱۵ درصد باشد. البته لازم به ذکر است که شرکتهایی که میزان سهام شناور آزاد بسیار زیادی دارند نیز مناسب نیستند چراکه سبب کندشدن روند حرکتی سهم میشوند و به دلیل حرکت فرسایشی سهم، سبب خستگی سهامداران میشوند. در واقع سهمی که شناوری بالا دارد، مانند فردی است که تحصیلات بالایی دارد اما پشتوانه کاری برای او وجود ندارد.
۷- بررسی نسبتهای مالی مانند p/e استراتژی محافظه کارانه بلند مدت سهم و انجام تحلیلهای مختلف
اگر سود پیشبینیشده را بر قیمت روز سهم تقسیم کنیم، نسبت p/e به دست میآید. این نسبت در صنایع مختلف با یکدیگر متفاوت است و برای انتخاب سهام برتر لازم است تا p/e سهام یک صنعت را با صنعت دیگر مقایسه کرده و سهمی که نسبت p/e کمتری دارد را انتخاب میکنیم. بالابودن این مقدار نشان از خوشبینی سهامداران از آینده دارد و بیان میکند که به رشد و کسب بازده برای شرکت باور دارند. لازم به ذکر است که ریسک سهامی که این نسبت برای آنها بالا است نیز بیشتر خواهد بود. نکته دیگری که بسیار اهمیت دارد، انجام تحلیلهای مختلف نظیر تحلیل تکنیکال و بنیادی است که دید جامعی از وضعیت شرکت به ما خواهند داد و میتوانیم با اطمینان بیشتری به سمت کسب بازده بالا حرکت کنیم.
۸- میزان پرداخت سود نقدی
میزان سود نقدی که شرکتها در مجامع سالیانه خود به سهامدارانشان پرداخت میکنند، هرقدر بیشتر باشد، آن شرکت مناسبتر خواهدبود. در واقع شرکتها تعیین میکنند که چه میزان از سود به دستآمده را میان سهامداران با عنوان سود نقدی تقسیم کنند. از این رو سهام شرکتهایی که پیشنهاد پرداخت سودنقدی بالاتر از ۸۰ درصد از سود به دستآمده سالانه خود را دارند، مناسب هستند. برای بررسی این مهم، بررسی سود نقدی سالهای گذشته میتواند موثر باشد.
۹- کنترل رفتارهای هیجانی
بازار سرمایه دارای نوسانات بسیاری است و در اکثر مواقع رفتارهای هیجانی افراد در مقابل با تغییرات قیمتی و شرایط بحرانی، سبب وخامت اوضاع میشود. در واقع رفتارهای سرمایهگذاران در این بازار، بر کل بازار سرمایه اثرگذار است و لازم است تا با دانش لازم و کنترل عواطف و احساسات خود پیش رویم تا از تصمیمات هیجانی و زیانهای بیشتر در امان باشیم.
۱۰- عملکرد مدیریت، طرح های توسعه و قدمت شرکت
عملکرد مدیریت شرکت نیز بسیار مهم است، چرا که برخی از شرکتها با اعلام اعداد و ارقام کذب، سبب زیان سهامداران میشوند و شرکتهایی که عملکرد مدیریت خوبی داشتهاند، با بررسی سوابق گذشته مدیران آنها قابل تشخیص هستند. در این حالت عملکرد خوب مدیران حاکی از آن است که در تعیین عواملی چون قیمت سهم، پیشبینی سود، تعدیل مثبت یا منفی، طرحهای توسعه و افزایش سرمایه، صادقانه عمل کردهاند و تغییری در قیمتها و دیگر عوامل ایجاد نشده است. نکته بعدی قدمت شرکتها است. موفقیت شرکتهای نوپا زمانبر است. در واقع کسب و کارهای نوپا مانند کودکی هستند که نیاز به طیکردن مجموعهای از مراحل دارد تا به حد جوانی و بزرگسالی برسد. اگر شرکت مناسب را انتخاب کنید، با گذر سهام رشد قابل توجهی خواهد داشت اما امکان شکست نیز وجود دارد.
نکات مشترک میان تمامی شرکتهای موفق
در واقع تمامی شرکتهای موفق به نوعی این مولفهها را در خود داشتهاند و به همین دلیل به موفقیتهای چشمگیر دست پیدا کردهاند. در ادامه به استراتژی محافظه کارانه بلند مدت بیان این نکات خواهیم پرداخت:
درآمدهای جاری هر سهم
سود آخرین سه ماهه سهامی که انتخاب میکنید، باید در مقایسه با سهماهه مشابه سال قبل، رشد حداقلی ۲۰ درصد و بالاتر داشته باشد.
درآمدهای سالانه
درآمدهای شرکت طی ۵ سال گذشته، باید رشد قابل توجهی داشته باشند و لازم است تا سهامی انتخاب شوند که سود سالانه آنها از رشد ۲۵ تا ۵۰ درصدی تشکیل شده باشد.
محصولات یا خدمات جدید
بعضی شرکتها به دلیل خدمات متفاوت و و ایجاد نوآوری در کسب و کارشان، میتوانند ارزش افزوده بیشتری ایجاد کنند و پتانسیل کسب سود بیشتری خواهند داشت. لازم به ذکر است که باید از شرکت و خدمات آن مطمئن باشید، چراکه ممکن است هزینههای انجامشده به ثمر نرسند و زیان در بر داشته باشند. از این رو قدمت و سابقه شرکت مورد توجه خواهد بود.
میزان عرضه و تقاضا و حجم سرمایه شرکت
میزان عرضه و تقاضا و حجم معاملات سهام در قیاس با یکدیگر عاملی است که اطلاعات ارزشمندی درباره وضعیت معاملات و تمایل سرمایهگذاران به معاملات آن سهم به ما میدهد. از طرفی سهامی که میزان عرضه و تقاضای بالایی دارند، در واقع میزان نقدشوندگی بالایی نیز خواهند داشت. مورد دیگر این است که در شرایط مساوی و صرفا وجود تفاوت در میزان سرمایه، شرکتهایی که سرمایه کوچکتری دارند، در قیاس با شرکتهای دارای سهام و طول عمر زیاد بهتر هستند. این شرکتها به دنبال رشد هستند و سهام شناور کمتری دارند و در قیاس با شرکتهای بزرگ که معمولا سهام شناور بالاتری دارند، زودتر رشد خواهند کرد.
پیشگام بودن
به طور کلی و در صنایع مختلف، عموما دو یا سه سهم پیشگام موجود است که رشد خوبی دارند.
حمایتهای نهادی
وجود سرمایهگذاران نهادی که عملکرد بهتری از میانگین بازار داشتهاند، به عنوان سهامداران شرکت بسیار مهم است. در واقع این سرمایهگذاران اشخاص حقوقی هستند و به صورت روزانه به ارزیابی شرکتهای مختلف میپردازند و تخصص، تجربه و امکانات بیشتر این اشخاص در قیاس با افراد حقیقی، سبب میشود تا انتخاب بهتری داشته باشند و میتوان بر اساس انتخاب آنها پیشرفت.
جهت بازار
بررسی جهت بازار در تشخیص میزان سود و زیان سهام میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. در واقع با یادگیری تفسیر روزانه شاخصهای عمومی و بررسی عملکرد پیشگامان بازار، میتوانید شرایط عمومی بازار و جهتگیری آن را تشخیص دهید و تغییرات قیمت و حجم سهام مختلف را بررسی کنید
کلام آخر
لازمه فعالیت موفق و سودده در بازار سرمایه، داشتن دانش، تجربه و زمان لازم برای فعالیت است. پس از یادگیری اصول و قواعد بازار، باید به بررسی سهام شرکتهای بورسی از ابعاد و جهات مختلفی بپردازیم. برای انتخاب سهام مناسب لازم است نکات مختلفی را رعایت کنید و عوامل مختلفی چون بررسی نوع صنعت، متنوعسازی پرتفو، کنترل رفتارهای هیجانی، بررسی میزان سود نقدی شرکت، انجام تحلیلهای مختلف، میزان نقدشوندگی، میزان بازدهی و دیگر عوامل را جدی بگیرید و برای سرمایهگذاری به بررسی و استفاده از آنها بپردازید. با انجام این بررسیها و تشخیص جهت بازار، میتوانید سهام مناسب را انتخاب کنید و بازده قابل قبولی کسب کنید.
استراتژی محافظه کارانه بلند مدت
اغلب میان پسانداز و سرمایهگذاری فرقی گذاشته نمیشود و گاهی آنها را بهجای یکدیگر استفاده میکنیم. سرمایهگذاری، به زبان ساده یعنی کار کردن با پولتان. در پسانداز شما بخشی از پول نقد خود را برای مصارف کوتاهمدت کنار میگذارید(مثلا برای هزینههای خانه و پرداخت اقساط بدهی). سرمایهگذاری نگاه به آینده بلندمدت است. همین موضوع مهمترین تفاوت سرمایهگذاری و پسانداز است.
سرمایهگذاری همواره دارای ریسک است؛ چرا که شما امری را به آینده موکول کردهاید و آینده تحت تأثیر عوامل زیادی است. شما ریسک سرمایهگذاری را میپذیرید، به این امید که در آینده به دستاوردهای مالی بیشتری برسید. اگر نمیتوانید ریسک را تحمل کنید، یا اگر نمیتوانید وقت و انرژی کافی برای سرمایهگذاری کنار بگذارید، بهتر است از راه آسانتر یعنی سرمایهگذاری غیرمستقیم استفاده کنید؛ اما استراتژی محافظهکارانه و صرفا پسانداز نمیتواند شما را در رسیدن به اهداف مالی از قبیل حفظ قدرت خرید در برابر تورم، ارتقای کیفیت زندگی، راهاندازی کسبوکار، تأمین بازنشستگی و دیگر اهداف بلندمدتان یاری کند.
مهمترین مزیتی که سرمایهگذاری نسبت به پسانداز دارد، مرکب شدن است. به این معنا که سرمایهگذاری مجدد و عدم برداشت از سود سرمایهگذاری باعث افزایش بیشتر بازدهی شما خواهد شد
مهمترین مزیتی که سرمایهگذاری نسبت به پسانداز دارد، مرکب شدن سود است. به این معنا که سرمایهگذاری مجدد و عدم برداشت از سود سرمایهگذاری باعث می شود استراتژی محافظه کارانه بلند مدت استراتژی محافظه کارانه بلند مدت به سود شما هم سود تعلق بگیرد.
بهطور مثال اگر طی پنج سال گذشته ماهی ۱۰۰ هزار تومان در قلکتان پسانداز کرده باشید، اکنون پولی معادل ۶ میلیون تومان خواهید داشت، اما اگر بهجای پسانداز کردن ۱۰۰هزار تومان را در یک صندوق با درآمد ثابت و با بهره ماهانه ۱.۵درصد سرمایهگذاری کرده بودید، در پایان پنج سال حدود ۹میلیون و ۶۰۰ هزار تومان پول داشتید.
سرمایه گذاری هرچقدر هم که کوچک باشد مهم است، اگر بخشی از درآمد خود را ماهانه سرمایهگذاری کنیم، در درازمدت رویهم جمع شده و مبلغ قابلتوجهی میشود. این مبالغ ما را میتواند در رسیدن به خواستههای بلندمدتمان، حفظ قدرت خرید در برابر تورم، ارتقای کیفیت زندگی، تأمین بازنشستگی، راهاندازی کسبوکار خود و سایر اهداف بلندمدت کمک کند. نمودار زیر تفاوت سرمایهگذاری و پسانداز را نشان میدهد؛ در ضمن عوامل تاثیرگذار بر سرمایه هم نمایش داده شده است.
ارزش ۱۰ میلیون تومان سرمایه گذاری در ۵ سال اخیر (منتهی به ۳۰ فروردین ۹۷)
استراتژی محافظه کارانه بلند مدت
یوتیوب چیست؟ آموزش کار با یوتیوب + 6 راه کسب درآمد از آن
وبلاگ نویسی | 17 نکته برای وبلاگ نویسان
نویسنده تجربه کاربری کیست؟ 15 نکته که هر UX Writer باید بداند
میخوای تازه شروع کنید؟
4 تغییر بزرگ در گوگل آنالیتیکس 4 که باید بدانید
مشکل از دسترس خارج شدن گوگل ادز برای کاربران ایرانی برطرف شد
آشنایی با گوگل آنالیتیکس 4 ابزار تحلیل دادهها
بازاریابی 360 درجه چیست؟ | اجرای کمپین بازاریابی 360 درجه
چهارمین گردهمایی دیجیتال مارکتینگ دهبان برگزار شد
پرفورمنس مارکتینگ (Performance Marketing) | بازاریابی عملگرا چیست؟
برندسازی (Branding) چیست؟ 7 تکنیک برندینگ برای مبتدی ها
پرسونا چیست؟ آموزش قدم به قدم طراحی پرسونا مشتری
معرفی الگوریتمهای، گوگل چطور الگوریتم را عاشق خود کنیم؟
آموزش محتوا نویسی: 0 تا 100 Content writing
پورتفولیو چیست؟ انواع Portfolio
لذت یادگیری رایگان در خبرنامه ما
اگر در فکر داشتن یک کسبوکار موفق در بازار آنلاین هستید، جای درستی آمدهاید! دیجیتال مارکتینگ دانش پولسازی کسب و کارها از فضای دیجیتال است و ما با جامعترین دورههای آموزش دیجیتال مارکتینگ شما را به یک متخصص تمام عیار تبدیل خواهیم کرد.
معرفی کامل الگوی سر و شانه معکوس و بررسی استراتژیهای تهاجمی و محافظه کارانه
اگر شما هم جزء سرمایهگذاران بازار فارکس یا ارزهای دیجیتال باشید، احتمالا نام الگوی سر و شانه معکوس را شنیده اید؛ الگویی که میتواند در تعیین زمان تغییر روند نزولی یک دارایی به شما کمک کند.
این الگوی نمودار، بخشی از تجزیه و تحلیل فنی است که بر مطالعه الگوهای اخیر قیمت برای پیشبینی تحرکات آتی بازار، متکی است. روشهایی مانند این، نه تنها برای معاملهگرانی که به دنبال کسب سود سریع هستند، بلکه به سرمایهگذارانی که به دنبال رشد داراییهای بلند مدت هستند نیز کمک میکند. اگر میخواهید اطلاعات دقیقتری از این الگو به دست آورید، پیشنهاد میکنیم مطالعه این مطلب را از دست ندهید.
الگوی سر و شانه معکوس چیست؟
الگوی Inverse Head And Shoulder یا سر و شانه معکوس، که «سر و شانه پایین» نیز نامیده میشود، نشاندهندهی یک نقطه خستگی احتمالی در بازار است، جایی که معاملهگران میتوانند به دنبال فرصتهای خرید باشند، زیرا بازار نقطه پایینی (کف قیمت) را ایجاد کرده و شروع به صعود میکند.
الگوی معکوس سر و شانه از سه فرورفتگی تشکیل شده است که دو فرورفتگی خارجی از نظر ارتفاع نزدیک به هم هستند و ناحیه میانی عمیقتر از هر دوی آنها است. یک الگوی معکوس سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت دارایی به یک سطح پایین سقوط میکند، سپس افزایش مییابد، برای دومین بار کاهش مییابد، اما این بار سقوط شدیدتر از اولین بار است. قیمت دوباره افزایش مییابد و برای آخرین بار کاهش پیدا میکند.
مشخصات یک الگوی سر و شانه معکوس
تصویر زیر پنج ویژگی یک الگوی معکوس سر و شانه را نشان میدهد. این ویژگیها به ترتیب وقوع عبارتند از: روند نزولی، شانه اول، خط گردن، سر و شانه دوم.
الگوی معکوس سر و شانهها با روند نزولی آغاز میشود. این آغازگر حرکت گسترده به سمت پایین است که در نهایت منجر به فرسودگی و برگشت بیشتر با خروج فروشندگان و افزایش خریداران میشود. این روند نزولی با حمایت جزئی مواجه میشود، که اولین شانه را تشکیل میدهد. با شروع حرکت بیشتر بازار، مقاومت قوی از بین میرود و روند نزولی از سر گرفته میشود. این سطح مقاومت چیزی را ایجاد میکند که خط گردن نامیده میشود.
پس از آن که بازار به پایینترین سطح خود رسید، حمایتی قوی پیدا میکند که سر الگو را تشکیل میدهد. بازار بار دیگر در خط گردن مقاومت میکند و شانه دوم را تشکیل میدهد. در این مرحله سر و شانههای معکوس، درحال شکل گرفتن است اما الگوی آن هنوز تأیید نشده است.
یکی از حوزههایی که بسیاری از معاملهگران در آن اشتباه میکنند، این است که فکر میکنند این الگو به محض شکلگیری شانه دوم، تأیید میشود. اگرچه الگو در این مرحله شروع به شکلگیری میکند، اما تا زمانی که بازار، بالای خط گردن بسته نشود، تأیید نمیشود.
الگو در کدام بازه زمانی تایید میشود؟
تایید الگوی سر و شانه معکوس به بازه زمانی که بهترین مقاومت را در برابر خط گردن رعایت میکند، بستگی دارد. مثالی که به زودی به آن میپردازیم یک سر و شانه معکوس را نشان میدهد که در نمودار ۴ ساعته شکل گرفته است. از این رو، ما باید ۴ ساعت نزدیک خط گردن را ببینیم. تصویر زیر نقطه تأیید الگو را نشان میدهد.
توجه کنید که چگونه بازار درحال حاضر مجددا بالای خط گردن معامله میشود. این تصویر شکست و بسته شدن الگوی معکوس سر و شانهها را تأیید میکند و همچنین نشان دهنده یک فرصت شکست است.
توجه داشته باشید که شکست خط گردن فقط به صورت بستن قیمت، ثابت میشود. بنابراین اگر الگو بر روی نمودار ۴ ساعته شکل میگیرد، باید ۴ ساعت صبر کنید تا بالای خط گردن بسته شود تا تبدیل به یک الگوی قابل معامله شود.
الگوی سر و شانه معکوس در عمل
اکنون که درک خوبی از ویژگیهای تشکیل دهنده سر و شانه معکوس دارید، بیایید ببینیم این الگو در نمودار قیمت چگونه به نظر میرسد.
نمودار AUDUSD بالا الگوی معکوس سر و شانهها را نشان میدهد که در بازه زمانی ۴ ساعته شکل گرفته است. این الگو دارای سر و گردن شفاف و همچنین دو شانه است. همانطور که میبینید، شانه اول نسبت به شانه دوم دارای شیب تندتری به سمت خط گردن است که البته اشکالی هم ندارد. در واقع اغلب این الگوها کاملا متقارن نیستند. حدس بزنید که بر اساس نمودار بالا، سر و شانههای معکوس در چه مرحلهای تأیید میشوند؟ ببینید آیا میتوانید شمع دقیق ۴ ساعته را قبل از حرکت به بخش بعدی تشخیص دهید.
چهار ساعت اول، بسته شدن قیمت در بالای خط گردن الگو را تأیید کرد. به محض بسته شدن این شمع، الگو تأیید شد؛ بنابراین میتوانیم به دنبال فرصتهای خرید در آنجا باشیم.
نحوه تشخیص الگوی Inverse Head And Shoulder در یک نمودار
الگوی سر و شانه معکوس به عنوان شاخص استفاده میشود. این الگو با تغییر روند نزولی قیمت همراه است؛ این یکی از رایجترین علائم معکوس است. وقتی قیمت به سمت پایین حرکت میکند، به نقطه پایینی (ورودی) میرسد و سپس بهبود مییابد و به سمت بالا حرکت میکند. پس از آن، مقاومت بازار آن را به سمت یک حفره دیگر سوق میدهد.
قیمت به حدی کاهش مییابد که بازار نمیتواند از قیمتهای پایین پشتیبانی کند و قیمت دوباره افزایش مییابد. باز هم، مقاومت بازار باعث عقب نشینی قیمت میشود و قیمت برای آخرین بار کاهش مییابد. اگر بازار نتواند از قیمت پایینتری پشتیبانی کند، به پایینترین سطح قبلی نمیرسد. این باعث میشود قبل از افزایش مجدد قیمتها، پایینترین سطح را داشته باشیم. این حرکت سه گودال یا دره ایجاد میکند: شانه چپ، سر و شانه راست.
در الگوی سر و شانه معکوس شاهد دو تجمع یا عقب نشینی خواهید بود که یکی بعد از شانه چپ و یکی بعد از سر، اتفاق میافتد. نقاط بلند این عقبنشینیها با خط روند که به سمت راست امتداد دارد، متصل میشود. این خط روند «خط گردن» یا «خط مقاومت» نامیده میشود.
الگوی معکوس سر و شانه به شما چه میگوید؟
سرمایهگذاران معمولا زمانی وارد بازار میشوند که قیمت از مقاومت خط گردن بالاتر میرود. حرکت بالاتر از مقاومت، که به عنوان خط گردن نیز شناخته میشود، به عنوان سیگنال یک حرکت سریع بالاتر استفاده میشود. بسیاری از معاملهگران به دنبال افزایش شدید حجم هستند تا اعتبار شکست را تأیید کنند. این الگو برعکس الگوی استاندارد و محبوب سر و شانه است، اما برای پیشبینی تغییرات در روند نزولی به جای روند صعودی استفاده میشود.
با اندازهگیری فاصله بین پایین سر و خط گردن الگو و استفاده از همین فاصله برای پیشبینی میزان حرکت قیمت در جهت شکست، میتوان یک هدف سود مناسب را تعیین کرد. به عنوان مثال، اگر فاصله بین سر و یقه ۱۰ نقطه باشد، هدف سود ۱۰ نقطه بالاتر از خط گردن الگو تعیین میشود. میتوان سفارش توقف ضرر را زیر نوار قیمت یا شمع قرار داد. از طرف دیگر، دستور توقف ضرر محافظه کارانه را میتوان در زیر شانه راست الگوی سر و شانه معکوس در نظر گرفت.
روانشناسی پشت الگوی Inverse Head And Shoulder
الگوی معکوس سر و شانهها نشان دهنده نوسانات در بازار است. این نشان میدهد که گاو در تلاش است تا بازار را تحت استراتژی محافظه کارانه بلند مدت کنترل خود درآورد درحالی که خرس با مقاومت در برابر قیمت داراییها به سمت پایین حرکت میکند.
این الگو زمانی تکمیل میشود که قیمت برای سومین بار کاهش یافته و سپس افزایش مییابد تا خط گردن شکسته شود و تأیید میکند که گاو بالاخره تسلط خود را به دست آورده است. با این حال، باید حجم قابل توجهی از حجم مبادلات در طول مرحله افزایش یابد تا روند معکوس را تأیید کند. بدون افزایش حجم، الگو یک شکل برگشتی نخواهد داشت.
نحوه معامله الگوی سر و شانه معکوس
اکنون قسمت سرگرم کننده الگو فرا رسیده است – نحوه معامله (و سودآوری) از این الگو. اما قبل از انجام این کار، اجازه دهید آنچه را که تا به حال به آن پرداختهایم، مرور کنیم. تا اینجا پنج ویژگی الگوی معکوس سر و شانهها را آموخته اید. شما میدانید که چگونه الگو را تشخیص دهید و همچنین چگونه زمان تأیید الگو را تعیین کنید. حالا اجازه دهید توجه شما را به این معطوف کنیم که چگونه میتوانید از این الگو سود ببرید.
در مورد معامله سر و شانه معکوس دو مکتب فکری وجود دارد: تهاجمی و محافظه کارانه.
مدل معامله تهاجمی
سفارش توقف خرید را میتوان درست بالای خط گردن الگوی معکوس سر و شانهها قرار داد. این امر باعث میشود سرمایهگذار در اولین شکست خط گردن وارد بازار شود و شتاب صعودی را به خود جلب کند. از معایب این استراتژی میتوان به احتمال شکست اشتباه و لغزش بیشتر در رابطه با اجرای سفارش اشاره کرد.
الگوی سر و شانه معکوس: مدل معامله محافظه کارانه
یک سرمایهگذار میتواند منتظر بماند تا قیمت بالای خط گردن بسته شود. در واقع او منتظر تأیید صحت شکست است. با استفاده از این استراتژی، یک سرمایهگذار میتواند در اولین بسته شدن قیمت بالای خط گردن وارد معامله شود. متناوبا، یک سفارش محدود میتواند دقیقا زیر شکست خط گردن قرار گیرد و برای تغییر مجدد قیمت منتظر بماند. انتظار برای عقب نشینی احتمالا منجر به افت کمتر میشود. با این حال، در صورت عدم عقب نشینی، امکان از دست رفتن معامله نیز وجود دارد.
نمودار زیر هر دو استراتژی ورود به بازار را نشان میدهد.
اولین گزینه در نمودار بالا نشان استراتژی محافظه کارانه بلند مدت میدهد که سفارش خرید در بازار به محض بسته شدن شمع ۴ ساعته چگونه خواهد بود.
گزینه دوم، یک سفارش خرید معلق را در بازآزمایی مجدد شکست خط گردن به عنوان پشتیبانی جدید نشان میدهد.
محدودیتهای استفاده از الگوی سر و شانه معکوس در معاملات
هر نوع معاملهای همیشه سهم خود را از ریسکها و پاداشها به همراه دارد. یک معاملهگر خوب قبل از تصمیمگیری برای انجام معاملات، وضعیت را برای مدت طولانی با دقت زیر نظر دارد. شکلگیری الگوهای نمودار زمان میبرد و همانطور که پیشتر ذکر شد، رعایت الگو در بازه طولانی مدت بیخطر است.
با این حال، یک محدودیت الگوی سر و شانه معکوس این است که بهطور طبیعی در یک روند نزولی کلی اتفاق میافتد. این بدان معنا است که احتمال زیادی وجود دارد که روند نزولی به سادگی ادامه یابد. اگر از سیگنال خرید کاذب استفاده کنید، با روند نزولی مداوم روبرو خواهید شد و فرصت بسیار کمی برای بازیابی سرمایهتان خواهید داشت.
آیا الگوی Inverse Head And Shoulder قابل اعتماد است؟
جالب است بدانید که بهترین الگوهای معکوس در بازه زمانی روزانه رخ میدهد. بنابراین، تا زمانی که از بازه زمانی طولانی مدت استفاده میکنید و نکات ذکر شده در این مطلب را رعایت میکنید، با وجود محدودیتهای استفاده از الگوی سر و شانه معکوس، باز هم این الگو میتواند فوقالعاده قابل اعتماد و سودآور باشد!
اولین چیزی که باید در مورد الگوی سر و شانه معکوس به یاد داشته باشید این است که اغلب پس از حرکت گسترده بازار در روند نزولی رخ میدهد. این نشان استراتژی محافظه کارانه بلند مدت دهنده نقطهای در بازار است که در آن خریداران میتوانند از فروشندگان سبقت بگیرند و بنابراین قیمتها را بالاتر میبرند. به یاد داشته باشید که الگوی Inverse Head And Shoulder، تنها زمانی تأیید میشود که بازار با مقاومت بالای خط گردن مواجه شود.
تجزیه و تحلیل فنی روش خوبی برای بررسی و پیشبینی تحرکات بازار است و الگوهای نموداری بخش مهمی از تجزیه و تحلیل فنی هستند. الگوی سر و شانه معکوس یکی از زیرمجموعههای الگوهای نموداری به شمار میرود که میتوانید برای اطلاع از تصمیمات معاملاتی خود، از آن استفاده کنید.
با این حال، توجه به روندهای گستردهتر و زمینه بازار قبل از ورود به معامله، امری ضروری است. با گذشت زمان، همانطور که دانش و تجربه خود را در معامله افزایش میدهید، شانس شما برای سودآوری افزایش مییابد. امیدواریم با مطالعه این مطلب توانسته باشید به تمام سوالاتی که در رابطه با این الگو در ذهن دارید، پاسخ دهید.
دیدگاه شما