تابلو خوانی، روانشناسی و رفتار شناسی بازار بورس
تابلو خوانی، روانشناسی و رفتار شناسی بازار بورس بهعنوان یکی از مهمترین فاکتورهای تحلیلی جهت خرید و فروش سهام میبایست مدنظر هر تحلیلگری قرار گیرد. خیلی از معاملهگران بازار سرمایه با تحلیلهای بنیادی (فاندامنتال) و تکنیکال آشنا هستند اما به دلیل عدم توجه به تابلو خوانی، روانشناسی و رفتار شناسی بازار، نمیتوانند تحلیل دقیق و کاملی از روند سهم داشته باشند که این موضوع به دلیل نداشتن تجربهی کافی در بازار است.
در این مطلب مهمترین نکات تابلو خوانی، روانشناسی و رفتار شناسی بازار بورس را که از ارکان اصلی تحلیل بازار سرمایه میباشند و آشنایی و یادگیری آنها بهاندازهی تحلیل بنیادی و تکنیکال مهم است، بیان میکنم و به مرور مطالب و نکات جدید را به آن اضافه و آپدیت خواهم کرد.
توجه: هرگونه کپیبرداری از این مطالب بدون درج نام و لینک منبع ممنوع و پیگرد قانونی خواهد داشت.
بیش از 90 نکتهی مهم و کاربردی در تابلو خوانی، روانشناسی و رفتار شناسی بازار بورس:
- رشد یا افت شاخصهای بورس را همواره درصدی بررسی کنید، نه واحدی.
- قیمت آخرین معامله، قیمت لحظهای سهم در طول روز معاملاتی است.
- قیمت پایانی، میانگین وزنی قیمت معاملات سهم در طول روز است.
- قیمت اولین معامله، اولین قیمتی است که سهم در روز معامله شده است.
- قیمت دیروز، قیمت پایانی روز معاملاتی قبل است.
- تعداد معاملات، تعداد سفارشاتی است که در طول روز در سامانهی معاملاتی ثبت شده است.
- حجم معاملات، تعداد سهامی است که در طول روز مورد داد و ستد قرار گرفته است.
- «ارزش معاملات» یک سهم از حاصلضرب «حجم معاملات» در «قیمت سهم» بهدست میآید.
- «ارزش بازار» یک سهم از حاصلضرب «تعداد سهام» در «قیمت سهم» بهدست میآید.
- بازهی روز، محدودهی کمترین تا بیشترین قیمتی است که سهم در طول روز معاملاتی در آن نوسان داشته است.
- قیمت مجاز، محدودهی کمترین تا بیشترین قیمتی است که سهم میتواند در طول روز معاملاتی در آن نوسان داشته باشد. (مثبت و منفی 5% قیمت پایانی دیروز)
- بازهی هفته، محدودهی کمترین تا بیشترین قیمتی است که سهم در طول یک هفتهی اخیر نوسان داشته است.
- بازهی سال، محدودهی کمترین تا بیشترین قیمتی است که سهم در طول یک سال اخیر (365 روز اخیر) نوسان داشته است.
- تعداد سهام، تعداد کل سهمهای شرکت است که دست سهامداران میباشد. تعداد سهام یک شرکت بزرگی یا کوچکی آن را نشان میدهد.
- سرمایهی یک شرکت از حاصلضرب «تعداد سهام» در «قیمت اسمی هر سهم» (1000 ریال) بهدست میآید.
- حجم مبنا، تعداد سهامی است که هر روز میبایست مورد معامله قرار گیرد تا کل درصد تغییر آن روز در قیمت روز بعد ملاک باشد.
- سهام شناور، تعداد سهامی است که دست سهامداران خرد (غیر عمده) قرار دارد.
- میانگین حجم ماه، میانگین حجم معاملات 30 روز اخیر سهم است.
- اگر قیمت آخرین معامله بیشتر از قیمت پایانی شد، به احتمال زیاد «اول وقت فردا» معاملات سهم مثبت است.
- اگر قیمت آخرین معامله کمتر از قیمت پایانی شد، به احتمال زیاد «اول وقت فردا» معاملات سهم منفی است.
- اگر اختلاف قیمت آخرین معامله با قیمت پایانی حداقل مثبت 2% و قدرت خریداران حقیقی بیشتر از قدرت فروشندگان حقیقی باشد، «الگوی ساعت مثبت یا تیک صعودی» محسوب میشود که سیگنالی مثبت است.
- اگر اختلاف قیمت آخرین معامله با قیمت پایانی حداقل منفی 2% و قدرت فروشندگان حقیقی بیشتر از قدرت خریداران حقیقی باشد، «الگوی ساعت منفی یا تیک نزولی» محسوب میشود که سیگنالی منفی است.
- EPS در تابلوی سهم، سود (زیان) خالص 12 ماهه اخیر شرکت به ازای هر سهم است.
- به P/E دورهی بازگشت سرمایه نیز میگویند؛ به عبارتی دیگر، قیمت لحظهای شرکت، چند برابر سود هر سهم آن است؛ معمولاً میانگین P/E کل بازار را با سود بانکی و اوراق مشارکت مقایسه میکنند.
- P/E صرفاً یکی از معیارهای تصمیمگیری جهت سرمایهگذاری در شرکتها میباشد و نباید به تنهایی ملاک انتخاب و خرید و فروش سهام قرار گیرد. عوامل متعددی در بالا یا پایین بودن P/E یک شرکت تأثیرگذار است که میبایست بهطور دقیق وضعیت بنیادی و تکنیکال سهم بررسی و P/E شرکت با P/E گروه خود و میانگین P/E کل بازار مقایسه شود.
- P/E گروه، میانگین P/E شرکتهای بورسی یا فرابورسی یک گروه (صنعت) را نشان میدهد.
- P/E شرکتها معمولاً بهسمت P/E گروهشان میل میکند. P/E گروههای بورسی و فرابورسی یک صنعت، مجزا محاسبه میشود.
- هر P/E بالایی الزاماً به معنای بد یا حبابی بودن سهم نیست و میتواند نشاندهندهی انتظار بازار از رشد سودآوری شرکت باشد. به عنوان مثال، شرکتهایی که طرحهای توسعهی مهم و تأثیرگذار دارند، معمولاً P/E بالاتری نسبت به سهام همگروه خود میگیرند؛ لذا P/Eهای خیلی بالا و غیرقابل توجیه، نشاندهندهی حبابی شدن سهم یا گروه است.
- هر P/E پایینی نیز الزاماً به معنای خوب، ارزنده یا سودآور بودن شرکت نیست. در بررسی شرکتهای دارای P/E پایین، حتماً میبایست به این نکته توجه داشت که EPS بالای شرکت بر مبنای سود عملیاتی تحقق یافته، یا سود غیرعملیاتی؛ در صورتی که مقدار زیادی از سود خالص شرکت غیرعملیاتی (غیرقابل تکرار) باشد، P/E پایین آن میتواند گمراه کننده باشد.
- سرمایهگذاران معمولاً در زمان رکود بازار به شرکتهای دارای P/E پایین روی میآورند تا از سود نقدی (DPS) بهرهمند شوند و در زمان رونق بازار به شرکتهای دارای P/E بالا که در حال رشد قیمت هستند روی میآورند تا سود بیشتری کسب کنند.
- اصلاح P/E یک سهم یا گروه اصطلاحاً به معنای ریزش قیمت آن سهم یا گروه است.
- اگر P/E سهمی بیشتر از گروهش باشد، جهت میل کردن به سمت گروه میبایست مقدار EPS آن افزایش و یا قیمت آن کاهش یابد.
- اگر P/E سهمی کمتر از گروهش باشد، جهت میل کردن به میانگین کم کردن در بازار نزولی سمت گروه میبایست مقدار EPS آن کاهش و یا قیمت آن افزایش یابد.
- اگر P/E سهمی بیشتر از گروهش باشد، در صورتی که مقدار EPS آن کاهش و قیمت آن افزایش یابد، میتواند منجر به شکلگیری «حباب مثبت» شود.
- اگر P/E سهمی کمتر از گروهش باشد، در صورتی که مقدار EPS آن افزایش و قیمت آن کاهش یابد، میتواند منجر به شکلگیری «حباب منفی» شود.
- شرکتهایی که زمینهی فعالیت یکسان و داراییهای تقریباً برابری داشته باشند، در بلندمدت ارزش بازارشان به هم نزدیک خواهد شد.
- خرید و فروش حقوقیها دلایل متعددی میتواند داشته باشد، مانند خرید و فروش دستوری، کد به کد، شناسایی سود در روند صعودی، خرید پلکانی در روند نزولی، پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان و… لذا تحلیل دقیق خرید و فروش آنها کاری دشوار و احتمال خطا در تحلیل بالاست.
- فروش حقوقیها در روند صعودی میتواند باعث رشد بیشتر سهم و خرید آنها در روند نزولی باعث افت بیشتر سهم شود. هرگز معیار اصلی تحلیل خرید و فروش خود را تحلیل حقوقیهای بازار قرار ندهید. حقوقیها ترجیح میدهند در روند صعودی بهصورت پلهای بفروشند و تا فروش آنها تمام نشود، میتوان به رشد سهم امیدوار بود و در روند نزولی بهصورت پلهای خرید میکنند و تا خریدشان تمام نشود، نمیتوان انتظار رشد سهم را داشت.
- سهامداران حقیقی با نیت سود کردن وارد سهام میشوند و با نیت سیو سود یا ضرر نکردن از سهام خارج میشوند. پس رفتار سهامداران حقیقی تحلیلپذیرتر است.
- «معمولاً» سهام با ورود پول حقیقیهای قدرتمند رشد میکند و با خروج پول آنها افت میکند.
- «قدرت خریداران حقیقی» یعنی «حجم خرید خریداران حقیقی» تقسیم بر «تعداد خریداران حقیقی» که برابر است با «متوسط خرید هر حقیقی»
- «قدرت فروشندگان حقیقی» یعنی «حجم فروش فروشندگان حقیقی» تقسیم بر «تعداد فروشندگان حقیقی» که برابر است با «متوسط فروش هر حقیقی»
- سرانه خرید هر حقیقی یعنی «متوسط خرید هر حقیقی» ضربدر «قیمت پایانی»
- سرانه فروش هر حقیقی یعنی «متوسط فروش هر حقیقی» ضربدر «قیمت پایانی»
- نسبت خریدار به فروشندهی حقیقی یعنی «متوسط خرید هر حقیقی» تقسیم بر «متوسط فروش هر حقیقی»؛ هر چه جواب بیشتر از 1 شود، قدرت خریدار حقیقی بیشتر از قدرت فروشندهی حقیقی است و در صورتی که جواب کمتر از 1 شود، یعنی قدرت فروشندهی حقیقی بیشتر از قدرت خریدار حقیقی است.
- نسبت خریدار به فروشندهی حقیقی بیشتر از 1 یعنی «ورود پول حقیقی»
- نسبت خریدار به فروشندهی حقیقی کمتر از 1 یعنی «خروج پول حقیقی»
- «کد به کد حقوقی به حقیقی» یعنی بیش از 50 درصد حجم معاملات را حقوقیها فروشنده و بیش از 50 درصد حجم معاملات را حقیقیها خریدار باشند که در این صورت سیگنال (اتفاق) مثبتی در تابلوی سهم محسوب میشود.
- «کد به کد حقیقی به حقوقی» یعنی بیش از 50 درصد حجم معاملات را حقیقیها فروشنده و بیش از 50 درصد حجم معاملات را حقوقیها خریدار باشند که در این صورت سیگنال (اتفاق) منفیای در تابلوی سهم محسوب میشود.
- افزایش نامتعارف «تعداد» خریداران حقوقی (صرفنظر از درصد خریدشان)، سیگنالی مثبت و افزایش نامتعارف «تعداد» فروشندگان حقوقی (صرفنظر از درصد فروششان)، سیگنالی منفی محسوب میشود؛ زیرا نشان دهندهی اجماع نظر تحلیلگران آنهاست. این افزایش نامتعارف برای هر شرکتی متفاوت است و باید با سابقهی معاملاتشان مقایسه شود.
- ترتیب قویترین فاکتورهای ورود پول حقیقی در تابلو خوانی (سیگنال مثبت):
- قدرت خریداران حقیقی + کد به کد حقوقی به حقیقی + افزایش نامتعارف تعداد خریداران حقوقی
- قدرت خریداران حقیقی + کد به کد حقوقی به حقیقی
- قدرت خریداران حقیقی + افزایش نامتعارف تعداد خریداران حقوقی
- قدرت خریداران حقیقی
- ورود پول حقیقی
- افزایش حجم معاملات بیش از میانگین حجم ماه
- قیمت آخرین معامله بیشتر از قیمت پایانی
- قیمت آخرین معامله در بازهی مثبت روز
- قدرت فروشندگان حقیقی + کد به کد حقیقی به حقوقی + افزایش نامتعارف تعداد فروشندگان حقوقی
- قدرت فروشندگان حقیقی + کد به کد حقیقی به حقوقی
- قدرت فروشندگان حقیقی + افزایش نامتعارف تعداد فروشندگان حقوقی
- قدرت فروشندگان حقیقی
- خروج پول حقیقی
- افزایش حجم معاملات بیش از میانگین حجم ماه
- قیمت آخرین معامله کمتر از قیمت پایانی
- قیمت آخرین معامله در بازهی منفی روز
توجه: هرگونه کپیبرداری از این مطالب بدون درج نام و لینک منبع ممنوع و پیگرد قانونی خواهد داشت.
قیمت سیفمون به پایین ارزش خود در ۲۰۲۲ رسید
در چند هفته گذشته قیمت سیفمون به طور ناگهان افزایش یافت. پس از افزایش قیمت سیفمون و سود بالا این رمز ارز در حال کاهش قیمت است و در حال حاضر به پایینترین ارزش خود در سال ۲۰۲۲ رسید. چه اتفاقی خواهد افتاد؟
- قیمت Safemoon پس از افزایش قیمت در حال کاهش است.
- شاخصهای متعدد نشان میدهد که یک روند نزولی در راه است.
- پس از عبور از میانگین متحرک و مواجه با موانع؛ شروع روند نزولی آغاز خواهد شد.
- قیمت سیفمون میتواند در مراحل ابتدایی کاهش بسیار بیشتری باشد.
قیمت سیفمون در حال کاهش است
قیمت Safemoon باعث شده است که معامله گران صعودی وارد چرخه نزولی شوند؛ زیرا کاهش شدید معاملات این هفته را آغاز شده است. کاهش نقدینگی تحت نوسان پایین ماه می در ۰٫۰۰۰۲۷۱۶ دلار را از بین برده است.
سیفمون Safemoon در حال حاضر با قیمت ۰٫۰۰۰۰۰۰۲۶ دلار معامله می شود. کاهش فعلی قیمت با حجم معاملات کم همراه است، در حالی که شاخص SFM بالای یک کانال موازی نزولی تنها نشانه مثبتی است که باید مراقب آن بود. جدای از آن، شاخص قدرت نسبی خطی را شکسته است که گاوها را برای حمایت از قیمت SFM در بازار توجیه می کند. میانگین متحرک نمایی ساده ۲۱ روزه و میانگین متحرک نمایی ۸ روزه، تمام تلاش های صعودی در آخر هفته را رد کرد.
با ترکیب این عوامل، قیمت سیفمون می تواند در روزهای آینده شاهد کاهش چشمگیر باشد. در چشم انداز های قبلی ذکر شده است که هدف نزولی برای ارز دیجیتال بحث برانگیز در منطقه ۰٫۰۰۰۱۱۰۰ دلار قرار دارد. این روند منجر به کاهش ۶۰ درصدی قیمت لحظهای سیفمون خواهد شد.
اگر گاوها بتوانند هر دو میانگین متحرک را مانع شوند، روند نزولی از بین رود. چنین حرکتی میتواند منجر به افزایش به سمت ۰٫۰۰۰۳۹۵۰ دلار شود که منجر به افزایش ۵۰ درصدی قیمت سیفمون میشود.
افزایش ۱۲ درصدی قیمت کاردانو در این هفته
با این که روند نزولی در بازار رمز ارزها همچنان برقرار است اما انتظار میرود در این هفته شاهد افزایش ۱۲ درصدی قیمت کاردانو باشیم.
پرایس اکشن کاردانو (ADA) می تواند در این هفته فرصتی عالی برای معامله گران ایجاد کند تا در بازار نزولی سرمایه گذاری خود در بلند مدت را آغاز کنند. اگرچه رویدادهای بزرگ کنونی و خطرات موجود هنوز بسیار وجود دارند، اما در چندین جبهه تشدید دیگری داشته اند و ممکن است اکنون به اوج خود رسیده باشند، که می تواند به معنای کاهش آنها در این هفته باشد. به این ترتیب، بازارها ممکن است در این هفته با ریسک هایی مواجه شوند، به طوری که بازارها به طور بالقوه در حال جهش هستند و سهام و دلار در حال کاهش، فضایی را برای رشد ارزهای دیجیتال فراهم می کند.
قیمت ADA برای ۱۰% رشد در روزهای آینده افزایش یافت
کاردانو در ۲۴ ساعت گذشته یک درصد افزایش قیمت را نشان میدهد، اما پیشبینی امیدوارکنندهای از سودهای بیشتر در این هفته دارد. معامله گران و بازارها در آخر هفته فرصت کافی برای فیلتر کردن چندین عنوان خبری در مورد خرابکاری نوردستروم اول و سخنرانی پوتین داشته اند که برخی از کلمات تند را نسبت به غرب بیان می کند.
بنابراین قیمت کاردانو بر اساس این پویایی افزایش می یابد. یک هدف خود را در میانگین متحرک ساده ۵۵ روزه (SMA) نشان می دهد که بیش از ۱۲ درصد سود دارد. هر گونه سود بیشتر ممکن است بسیار کوتاه مدت باشد زیرا رویدادهای تحت الشعاع فعلی هنوز وجود دارند و به نظر نمی رسد به این زودی ها از بین بروند.
اگرچه این خطرات دنباله دار قرار است در این هفته یک گام به عقب بردارند، اما این بدان معنا نیست که پایان خواهند یافت. بلکه می توانند به راحتی در هر زمانی با هر عنوان یا رویدادی دوباره منفجر شوند یا دوباره افزایش یابند. معامله گران باید این را در مدیریت تجارت خود به خاطر بسپارند، زیرا قیمت ADA به راحتی می تواند به ۰٫۳۸۸ دلار، زیر ۰٫۴۰۰ دلار، پایین ترین سطح ۰۷ ژانویه ۲۰۲۱، در یک خبر بد کاهش یابد.
آخرین ترکش های روند نزولی بازار
منفی های این روزها، آخرین ترکش های روند نزولی بازار است؛ ولی پایان روند نزولی بازار به معنای آغاز روند صعودی دیگری نیست و اتفاقا بعد از این، بازاری متعادل و منطقی شاهد خواهیم بود.
به گزارش بورس نیوز ، شاخص کل بورس امروز با افت ۱۴۸۷۰ واحدی در محدوده ۱ میلیون و ۴۱۳ هزار واحدی قرار گرفت.
مازیار فتحی کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با بورس نیوز در خصوص وضعیت بازار سرمایه بیان کرد: معتقدم منفی های بازار در روزهای اخیر تا حدودی ناشی از شایعات بی پایه و اساس و نگرانی عده ای از سرمایه گذاران بابت طرح این شایعه بوده است. البته آفت همیشگی بازار سرمایه ما، تحلیل تکنیکال شاخص کل بوده و هست و حالا هم این تحلیل در منفی شدن بازار موثر بوده است. علاوه بر این، همواره بعد از یک ریزش شدید در هر بازاری، سرمایه گذاران آن بازار که در منفی ها متحمل ضرر و زیان شده اند، نسبت به آن بازار یا آن دارایی بدبین شده و مترصد فرصتی هستند تا با زیان کمتر از آن بازار خارج شوند. در بازار سرمایه ما هم بعد از ریزش سنگین بازار در ماه های قبل، با مثبت شدن روند بازار اگرچه خیلی از سهم ها رشد کردند ولی رشد بسیاری از سهم ها هم آنقدر نبود که ضرر و زیان سهامداران را جبران کند.
وی افزود: عده ای از سرمایه گذاران هم با استفاده از تکنیک میانگین کم کردن، این روزها به نزدیکی نقطه سر به سر رسیده اند. پس شاید از منظر این عده از سهامداران، منطقی است که گروهی از سهامداران تمایل به فروش سهم (حتی با تحمل زیان) داشته باشند تا به نوعی از فشار ضرر و زیان سهم خارج شوند. طرح یک شایعه بی اساس و اعلام مقاومت های پیش روی شاخص توسط تکنیکالیست ها هم به این قضیه دامن زده و فروش ها را تقویت می کند. این شرایط فقط مختص بازار سرمایه نیست و سایر بازارها هم بعد از یک ریزش سنگین، به محض اندکی رشد با فشار فروش مواجه می شوند.
فتحی ضمن تاکید بر اینکه منفی های بازار دلیل بنیادی نداشته، گفت: نرخ ارز در این چند روز افت نداشته و حتی اگر منفی های بازار را به چشم انداز کاهش احتمالی نرخ ارز گره بزنیم، باز هم این ریزش منطقی نیست؛ چرا که در ۲_۳ روز اخیر سهم های ریالی هم با فشار فروش مواجه شده اند.
وی اضافه کرد: معتقدم در میان مدت بازار سرمایه ما روند متعادلی پیش رو خواهد داشت. بازار سرمایه این روزها بازار معقولی است و نوسان گیری در این بازار جذاب خواهد بود. بازار سرمایه در یک ماه اخیر نسبت به بازار صعودی ۵ ماه ابتدای سال و بازار ریزشی بعد از آن، منطقی تر رفتار می کند و هیجانی نیست. منفی های این روزها، آخرین ترکش های روند نزولی بازار است؛ ولی پایان روند نزولی بازار به معنای آغاز روند صعودی دیگری نیست و اتفاقا بعد از این، بازاری متعادل و منطقی شاهد خواهیم بود.
این کارشناس بازار سرمایه در معرفی گزینه های مناسب برای سرمایه گذاری اظهار کرد: به رشد سهم های ریالی خوشبین تر از سهم های دلاری هستم. منظور از سهم های ریالی، سهم هایی است که وابستگی کمتری به نرخ ارز دارند و ثبات نرخ ارز برای آنها شرایط بهتری رقم خواهد زد؛ مثلا دارویی ها و غذایی ها. سهم های ساختمانی را جزو سهم های ریالی طبقه بندی نمی کنم؛ چرا که قیمت ها در بازار مسکن بیشتر تابعی از نرخ ارز است و ضمنا عموم شرکت های ساختمانی عملکرد مطلوبی نداشته و نتوانسته اند از دوران رونق بازار مسکن برای فروش پروژه های خود، استفاده مناسبی کنند.
کسب مهارت در روش میانگین کم کردن
بسیاری از معامله گران در معاملات خود از روش میانگین کم کردن یا averaging down استفاده می کنند.
در این استراتژی، هر زمان که قیمت سهام، ETF، صندوق ها و..افت پیدا کند، معامله گر، بیشتر خرید می کند، بنابراین، افراد با خرید سهام بیشتر با قیمت های پایین تر، هزینه اولیه را کاهش می دهند.
اما این استراتژی دارای چندین مشکل است:- هربار که ما دارایی خود را با قیمت پایین تری خریداری می کنیم، پول بیشتری را می پردازیم و در نتیجه خود را در معرض ریسک بیشتری قرار می دهیم.
- مدیریت پول یا استراتژی مدیریت پول آن بر پایه مارتینگال است (زمانی که ببازم، خرید می کنم) این استراتژی زمانی که سرمایه بی نهایتی داشته باشیم کاملاً مناسب است.
- استفاده از این استراتژی را به شما پیشنهاد نمی دهیم مگر اینکه مهارت لازم را در این زمینه کسب کرده باشید. اگر نتوانید این استراتژی را به درستی انجام دهید، با ضررهای بزرگی رو به رو می شوید.
- صندوق های ETF (شامل شرکت های زیاد و خوب است) براساس احساسات موجود در بازار نوسان می کنند و روندی نزولی را در پیش می گیرند.
توجه داشته باشید که نوسانات قیمت این صندوق ها،وابسته به عملکرد شرکت های سازنده آن ها نیست.
بنابراین شما به عنوان یک معامله گر می توانید از نقدینگی این موقعیت ها استفاده کنید. - نکته بالا درباره یک شرکت منفرد نیز، صادق است. توجه داشته باشید که نباید میانگین خود را در این شرکت ها کاهش دهید.
تنها در صورتی مجاز به این کار هستید که در خواندن ترازنامه مهارت داشته باشید و نسبت به قضاوت خود درباره شرکت مورد نظر، اطمینان داشته باشید.
اگر همچنان تمایل دارید که از این روش استفاده کنید، می توانید کار را با این مثال دنبال کنید:
فرض کنید که شرکت XZY با میانگین رشدی برابر با 7% ، شرکتی بزرگ است که میزان ضرر آن بسیار بسیار کم است.
بعد از خواندن ترازنامه آن، به این اطمینان می رسید که با ورود به این شرکت، می توانید از قیمت های فعلی آن برای کسب سود استفاده کنید. ارزش اصلی هر سهم آن برابر با 100 یورو است که در حال حاضر قیمت آن 60 یورو در نظر گرفته شده است.
بنابراین، در این شرایط می توانید سهام مورد نظر را با 40% تخفیف، خریداری کنید. به نظر من، چنین تخفیفی برای ورود به بازار و کسب بازده مناسب در طولانی مدت، مناسب است.فرض کنید سرمایه اولیه شما برای سرمایه گذاری برابر با 10 هزار یورو است. اگر قیمت هر سهم برابر با 60 یورو باشد، ارزش 100 سهم آن برابر با 6 هزار یورو می شود.
به دلیل وضعیت کنونی بازارها و فاز چرخه ای که در آن قرار داریم، این احتمال وجود دارد که بازار با این نرخ قیمت مقابله کند و این نرخ، کاهش پیدا کند. همین مسئله امکان خرید سهام بیشتر (ریسک بیشتر) را در ازای کاهش هزینه متوسط (سودآوری بیشتر) فراهم می کند.
به این ترتیب، زمانی که قیمت های موجود به ارزش اصلی خود نزدیک شوند، می توانید سود بیشتری دریافت کنید.حال بیایید بفهمیم که بهترین قیمت چقدر است. بهترین قیمت، قیمتی است که شرکت به واسطه آن، فرصت مناسبی را برای سرمایه گذاری شما فراهم می کند و در طولانی مدت بازده خوبی را برای شما رقم می زند.
در مثال مطرح شده در بالا، به نظر من، بهترین قیمت برای این شرکت برابر با 40 یورو برای هر سهم است و نباید به پایین تر رسیدن آن اهمیت دهید زیرا می توانید با قیمتی که سهام این شرکت را خریداری کرده اید، بازده و سود مناسبی را بدست بیاورید.در این مرحله، میزان نقدینگی شما 4 هزار یورو است و اختلاف بین قیمت فعلی سهام و بهترین قیمت آن برابر با 20 یورو است. اکنون باید اختلاف بین قیمت فعلی (60 یورو) و بهترین قیمت را (40 یورو) به قطعات مساوی تقسیم کنید و همین روند را برای تقسیم بندی نقدینگی خود، انجام دهید.
در این صورت، باید سرمایه خود را به 4 قسمت، تقسیم کنید و هر قسمت را برابر با 1000 یورو در نظر بگیرید و اختلاف 20 یورویی را هم به 4 قسمت تقسیم کنید که در این صورت هر بخش برابر با 5 یورو می شود.
با این روش، سطوحی داریم که در آن هر بار که قیمت 5 یورو کاهش یابد 1000 یورو اضافی سرمایه گذاری خواهید کرد و تا زمانی که قیمت به بهترین حالت خود برسد، نقدینگی کافی خواهید داشت.یکی از قوانین مناسب برای شما این نیست که قیمتی را که بین خرید اولیه و خرید بعدی کمتر از 8٪ اختلاف داشته باشد، میانگین گیری کنید. من به شخصه، زمانی که هر سهم را به قیمت 60 یورو خریداری کرده باشم ، دوباره روی همان سهم با قیمت 59 یورو سرمایه گذاری نمی کنم.
چنین اختلاف کمی بین قیمت ها، نمی تواند در بازده طولانی مدت شما، تأثیرگذار باشد.
در مثالی که توضیح دادیم، میزان اختلاف بین دو قیمت بیشتر از 8% بوده است بنابراین ضمن پذیرفتن ریسک، می توانید نسبت به سرمایه گذاری مجدد و بازده آن در طولانی مدت، امیدوار باشید.اگر در مثال بالا، به جای 6 هزار یورو آغازی، ارزش سهام خریداری شده ما برابر با 3 هزار یورو باشد، به طور متوسط، میزان نقدینگی ما برابر با 7 هزار یورو می شود. در این شرایط باید اختلاف قیمت فعلی و بهترین قیمت را به 3 یا 4 یا 5 قسمت مساوی تقسیم بندی (بسته به انتخاب معامله گر) و دوباره آن را با قیمت مورد نظر، خریداری کنید.
این روش، روش استاندارد میانگین گیری است.با میانگین گیری به روش های مختلف می توانیم میزان ریسک را کاهش یا افزایش دهیم
- افزایش ریسک: فرض کنید به جای تقسیم کردن سرمایه خود به 4 قسمت، پول بیشتری را برای آخرین خرید خود پرداخت کنید. برای مثال، به جای هر بار خرید به ارزش 1000 یورو، هربار قیمت را 5 یورو پایین می آورید. با پایین آوردن 5 یورو اول( قیمت برابر با 55 یورو می شود) تنها 500 یورو خریداری می کنید (میزان نقدینگی شما برابر با 3500 یورو می شود، خرید دوم را با قیمت 50 یورو انجام می دهید و 800 یورو برای آن پرداخت می کنید، برای سومین خرید 1200 یورو و چهارمی، 1500 یورو)
- کاهش ریسک: دقیقاً مانند نکته قبلی اما در این حالت ، اولین خرید به طور متوسط بیشترین پولی است که سرمایه گذاری می کنید و برای آخرین مورد، کمترین هزینه را پرداخت می کنید.
به این ترتیب، در ابتدای کار، با رسیدن قیمت به 55 یورو، تنها 1500 یورو پرداخت می کنید و زمانی که قیمت به 50 یورو برسد، 1200 یورو پرداخت می کنید، با رسیدن قیمت به 45 یورو، 800 یورو می پردازید و زمانیکه قیمت به 40 یورو برسد، در نهایت 500 یورو می پردازید.
در قسمت بالا و روش کاهش ریسک، به حالت کلی و عمومی در معاملات اشاره نکرده ایم بلکه هدف ما هدف ما، کاهش ریسک در استراتژی میانگین کاهشی بوده است.
- در روش میانگین، اگر میزان سرمایه گذاری شما از 6 هزار یورو به 4 هزار یورو تغییر کند، همه چیز تغییر می کند. هرچه پول بیشتری را در یک قیمت خاص سرمایه گذاری کنید، هزینه متوسط شما، بیشتر به این قیمت نزدیک می شود.
- می توانید از 3 روش میانگین گیری استفاده کنید ، فقط باید هدف و میزان ریسک خود را تعیین کنید.
- هرگز در اختلاف قیمت های زیر 8%، دوباره سرمایه گذاری نکنید.
این ریسک نمی تواند ضرر شما را جبران کند. - در مثال بالا به شما نشان دادیم که اگر قیمت بعدی برابر با 59 یورو شود نباید مجدد خرید داشته باشید و تنها زمانی که قیمت برای مثال به 40 یورو برسد و اختلاف بین دو قیمت قبل و بعد بیش از 8% شود، خرید خود را انجام دهید.
- من به شما توصیه نمی کنم که روش میانگین گیری را برای شرکت ها استفاده کنید. درباره شاخص ها، وضعیت متفاوت است، سعی کنید که شاخص شرکت های بزرگ را انتخاب کنید برای مثال، شاخص های SP500, Eurostoxx300, the VT گزینه های بسیار مناسبی هستند. برای اطلاع پیدا کردن از بهترین و کمترین قیمت هر شاخص بهتر است به بازده بخش های تقسیم شده ای توجه کنید که می توانند بهترین بازگشت سرمایه را برای شما داشته باشند.
در پایان باید بگوییم که استفاده از این استراتژی با ریسک زیادی همراه است و به عنوان آخرین راهنمایی به شما پیشنهاد می دهیم که اگر در اجرای این روش مهارت خاصی ندارید از آن برای خرید سهام شرکت ها و شاخص ها استفاده نکنید. اکنون با مطالعه این مقاله توانسته اید اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید و به این ترتیب نسبت به موقعیت های خطرناک، آگاهی پیدا کرده اید.
چگونه از سرمایه گذاری احساسی دوری کنیم؟
پایش فعال و بیوقفه سبد دارایی برای همگام شدن با فراز و نشیب بازارهای مالی بسیار حیاتی است. با این حال، برای سرمایهگذاران فردی هم بسیار مهم است که از سرمایه گذاری احساسی که میتواند با بالا و پایین شدن بازار ایجاد شود، دوری کنند.
سؤال اصلی اینجا است که سرمایهگذاران چگونه میتوانند با بازارهای پرنوسان ارز دیجیتال همگام باشند و در عین تنوعبخشی به سبد دارایی برای کسب بیشترین سود، بر احساسات خود هم مسلط باشند؟ کلید اصلی، درک انگیزههای پشت سرمایه گذاری احساسی و دوری از تلههای خوشی و ناامیدی است که منجر به تصمیمگیری ضعیف میشوند. با ما همراه باشید تا با شرح کامل مسائل مختلف مرتبط با احساسات سرمایهگذاران، راهحلی برای مدیریت آن ارائه کنیم.
رفتار سرمایهگذار
رفتار سرمایهگذاران معمولاً تمرکز اصلی بسیاری از تحقیقات و تئوریهای مختلف بوده است تا مشخص شود که چرا وقتی صحبت از معامله بر سر پول میشود، خریداران و فروشندگان حسهای مختلفی مثل پشیمانی یا واکنش بیش از حد را تجربه میکنند. واقعیت اصلی این است که روان سرمایهگذار میتواند مانع از تفکر منطقی فرد در طول زمانهای پراسترس شود؛ حال این استرس میتواند ناشی از سرخوشی باشد یا ترس و وحشت.
انتخاب رویکردی منطقی و واقعگرایانه برای سرمایهگذاری، مخصوصاً در برهههای زمانی مهم ناشی از سرخوشی یا ترس، اهمیت فوقالعاده بالایی دارد. یک سرمایهگذار غیرحرفهای معمولاً پول نقدی که برای کسب آن زحمت زیادی کشیده شده است را به خاطر کسب سود بیشتر، سرمایهگذاری میکند. از این رو، وقتی این فرد میبیند که ارزش دارایی او در یک برهه زمانی کاهش یافته، دچار استرس و شک میشود. به همین خاطر است که وقتی صحبت از سرمایهگذاری میشود، بسیاری از سرمایهگذاران تحمل ریسک بسیار پایینی دارند؛ زیرا ضرر کردن درد روانی زیادی دارد.
احساسات مخرب در سرمایهگذاری
در روندهای صعودی یا نزولی بازار سهام، میانگین سود سرمایهگذاران همواره کمتر از میزان فراز و فرود شاخص سهام بوده است. علت این عملکرد ضعیفتر این است که سرمایهگذاران اغلب در روندهای نزولی دارایی خود را میفروشند و بعد از شروع یک روند صعودی و معمولاً در قلهها شروع به خرید میکنند.
این همان سرمایه گذاری احساسی است که مانع سوددهی میشود. مهمترین احساساتی که مانع کسب سود از سرمایهگذاری میشود عبارتند از: ترس، طمع، درماندگی و عجله.
مارس 2009 یکی از سالهای مهم در بازار سهام بود؛ زیرا فرصتی بسیار خارقالعاده برای خرید سهام شرکتهای عظیم جهان با قیمتی بسیار پایین ایجاد کرده بود. سهام شرکتهایی مثل Bank of America ،General Electric و Wells Fargo با ارقام تک رقمی معامله میشدند. بسیاری از این سهامها حالا سودی بیش از 500 درصدی ایجاد کردهاند.
با این حال، ترس باعث شد که بسیاری از کارگران طبقه متوسط از بازار سهام خارج شوند. در اواسط دهه 2000، تقریباً 65 درصد از کل آمریکاییها در بازار بورس سرمایهگذاری کرده بودند ولی بعد از رکود بزرگ بازار، این آمار به 50 درصد رسید.
همین سرمایهگذاران ترسیده، یکی از طولانیترین روندهای صعودی تاریخ که از سال 2009 تا 2020 به طول انجامید را از دست دادند. در واقع آنها اجازه دادند که ترس مانع ثروتسازی شود.
همین وضعیت در این سوی معادله هم صدق میکند. یعنی همان سرمایهگذارانی که با ریزش بازار با ترس و وحشت دارایی خود را فروخته بودند، بعد از شروع روند صعودی و تغییر شرایط بازار، شروع به خرید میکنند.
ولی احتمالاً آن زمانی که صرف تماشا و ایجاد اعتماد دوباره شده بود، روند صعودی بخش زیادی از حرکت خود را تکمیل کرده بود. در واقع بهترین زمان برای ورود به روند صعودی، هفتهها و ماههای ابتدایی هستند. به همین خاطر است که سرمایهگذارانی که با طمع وارد بازار میشوند، معمولاً بخشی زیادی از روند صعودی را از دست میدهند.
درماندگی و عجله
تا حالا شده یک دارایی را به خاطر خستگی و درماندگی از حرکات بیروند آن فروخته باشید و کمی بعد شاهد جهش قیمت عظیم آن شده باشید؟ خشم و درماندگی میتواند باعث شود که یک سرمایهگذار، دارایی بسیار ارزشمندی را بفروشد تا از شر انتظار برای صعود نجات یابد.
البته گاهی اطلاعات جدید میتواند نظر و تحلیل یک میانگین کم کردن در بازار نزولی سرمایهگذار را تغییر دهد؛ از این رو یک سرمایهگذار باید منعطف باشد و با لجبازی در یک روند بازنده باقی نماند. از طرف دیگر اگر یک دارایی، فاندامنتال یا بنیاد خوبی دارد، نباید به خاطر حرکات بیروند یا خستگی آن را از دست داد.
گاوها و خرسهای بازار
روندهای صعودی یا گاوی دورههایی هستند که قیمتها حرکتی افزایشی دارند و گاهی این حرکت بسیار انفجاری و سریع است. وقتی روند صعودی آغاز و جو کلی بازار مثبت شود، ممکن است سرمایهگذاران متوجه فرصتهای سرمایهگذاری شوند و حتی به توصیه دیگران بخواهند سرمایهگذاری در بازارهای مالی را امتحان کنند. این هیجان میتواند منجر به این شود که سرمایهگذاران سعی کنند از داراییهایی که به خاطر وضعیت صعودی بازار در حال افزایش قیمت هستند، سود کسب کنند.
از طرف دیگر، وقتی سرمایهگذاران مقالاتی درباره وضعیت بد اقتصادی میخوانند یا اخباری درباره نوسان یا وضعیت بد بازار میشنوند، ترس از ضرر میتواند منجر به فروش داراییها شود. روندهای نزولی یا بازارهای خرسی همیشه در کمین هستند و اخطارهای خاص خودشان را دارند که درک و توجه به آنها برای سرمایهگذاران اهمیت میانگین کم کردن در بازار نزولی زیادی دارد. برخلاف بازارهای گاوی، گاهی ممکن است بازارهای مالی برای ماهها و حتی سالها حرکات ریزشی داشته باشند.
معمولاً بازارهای نزولی به خاطر عوامل محیطی مثل افزایش نرخ بهره ایجاد میشود؛ زیرا این اتفاق باعث میشود که داراییها از گزینههای پرریسکی مثل سهام یا ارز دیجیتال به سمت گزینههای کمریسک بروند. تعامل با روندهای نزولی میتواند بسیار دشوار باشد؛ زیرا سرمایهگذاران به عینه میبینند که ارزش دارایی آنها کاهش مییابد و از طرف دیگر داراییهای امن جذابتر میشوند. در طول این دورهها، انتخاب بین خرید دوباره همان سهام در قیمتهای پایینتر و نقد کردن دارایی و خرید محصولات سودده دشوار میشود.
زمانبندی بد
سرمایه گذاری احساسی معمولاً در زمانبندی بد در بازار رخ میدهد. دنبال کردن رسانهها و خبرگزاریها یک راه خوب برای تشخیص روندهای صعودی و نزولی است؛ زیرا گزارشهای روزانه بازار سهام یا ارز دیجیتال کاهش مییابد و فعالیت در وبسایتهای مختلف کمرنگ میشود.
به طور کلی، سرمایهگذاران فردی مسئول تصمیمات معاملاتی خود هستند؛ به همین خاطر باید در هنگام یافتن فرصت سرمایهگذاری بر اساس اخبار، توجه کافی داشته باشند. استفاده از تفکر منطقی و واقعگرایانه برای درک زمان مناسب برای سرمایهگذاری، در ارزیابی فرصتهای جالب توجه و مقاومت در برابر سرمایه گذاری احساسی بسیار حیاتی است.
یک فرضیه معتبر
این نظریه که بسیاری از مشارکتکنندگان بازار در قلهها خرید میکنند و در کفهای بازار میفروشند، به وسیله تحلیل گذشته جریان پول قابل اثبات است. تحلیل جریان پول در واقع به میزان جریان سرمایه در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک اشاره دارد و معمولاً ثبت قله یا دره بازار را نشان میدهند.
شرایط غیر عادی در بازار مثل بحرانها میتوانند دورههای زمانی مفیدی برای مشاهده این پدیده باشند. در طول بحران اقتصادی سال 2007 تا 2008، سرمایهگذاران پول خود را از بازارها برداشت کردند و این باعث منفی شدن جریان پول از صندوقهای سرمایهگذاری شد. خروج سرمایه از صندوقها در کف بازار به قله خود رسید؛ چیزی که همواره در کفها رایج است و در آخر منجر به تغییر روند کلی بازار و حرکت صعودی آن میشود.
استراتژیهایی برای دوری از سرمایه گذاری احساسی
دو رویکرد مهم و بسیار محبوب حوزه سرمایهگذاری، یعنی میانگین گرفتن و تنوعبخشی، میتواند تا حد زیادی اتکا به حدس و گمان را در تصمیمات سرمایهگذاران کاهش دهد و همچنین ریسکهای ناشی از تصمیمگیری ضعیف به خاطر سرمایه گذاری احساسی را کم کند. یکی از مؤثرترین روشها نیز میانگین کم کردن ارزش دلاری سرمایهگذاری است.
میانگین کم کردن، به استراتژی خرید پلهای با مقادیر یکسان گفته میشود. این استراتژی را میتوان در انواع شرایط بازار اجرایی کرد. در یک روند نزولی، سرمایهگذاران به صورت پله ای و در سطوح قیمتی پایینتر دست به خرید میزنند.
نکته مهم در استراتژی کم کردن میانگین این است که طبق برنامه پیش بروید. این یعنی یک استراتژی ایجاد کنید و تا زمانی که تغییری عظیم در روند بازار ایجاد نشده باشد، به استراتژی خود پایبند باشید. این نوع از استراتژی در سرمایهگذاریهای ماهانه که مقدار مشخصی از حقوق فرد به سرمایهگذاری اختصاص مییابد، کاربرد بیشتری دارد.
تنوعبخشی که به فرآیند خرید مجموعه مختلفی از داراییهای مختلف به جای یک یا دو دارایی گفته میشود، رویکرد دیگری است که میتواند واکنش احساسی به نوسانات بازار را خنثی کند. به طور کلی، در تاریخ بازارهای مالی موارد بسیار کمی وجود دارد که همه داراییها در یک سمت حرکت کرده باشند و این میتواند تا حدی به محافظت از دارایی فرد کمک کند. در چرخههای عادی بازار، استفاده از استراتژی تنوعبخشی تا حدی مفید است؛ زیرا کاهش ارزش برخی از داراییها معمولاً منجر به افزایش ارزش داراییهای دیگری میشود.
خلاصه مطلب
به طور کلی باید بدانید که احساسات در زمان سرمایهگذاری میتواند آسیبی جدی به سرمایه شما بزند. مهمترین نکته در حذف این احساسات ترس و طمع، داشتن نگاهی بلندمدت نسبت به سرمایهگذاری است. در واقع شما باید بر اساس هدف و نیاز خود، یک استراتژی سرمایهگذاری برای خود ایجاد کنید. سپس آن استراتژی را بدون توجه به شرایط بازار یا وضعیت کلی آن اجرایی کنید.
به طور کلی باید بدانید که روندهای صعودی در بدترین شرایط بازار آغاز میشوند و ریزشهای شدید نیز زمانی که اغلب مشارکتکنندگان بازار منتظر صعود هستند رخ میدهند. بسیاری از متخصصان و فعالان بازارهای مالی معتقدند که بزرگترین دشمن آنها سرمایه گذاری احساسی است. از این رو رمز موفقیت در این حوزه که میتواند بسیار ثروتساز هم باشد، مدیریت احساسات و جلوگیری از تأثیر آنها روی تصمیمگیریها است.
دیدگاه شما