ایلان ماسک نیروهای قدیمی را اخراج می کند
پیش از نهایی کردن معامله خرید توییتر، هنگامی که ماسک به سرمایه گذاران گفته بود 75 درصد از حدود 7500 کارمند توییتر را اخراج خواهد کرد.
- به گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرگزاری موج، یک منبع آگاه به بلومبرگ گفت: این میلیاردر کارآفرین که خرید 44 میلیارد دلاری توییتر را پنج شنبه گذشته تکمیل کرد، از مدیران این شرکت خواسته است فهرست اعضای تیم که باید اخراج شوند را تهیه کنند.
روزنامه نیویورک تایمز پیش تر گزارش کرده بود تعدیل کارمندان توییتر ممکن است از روز شنبه آغاز شود.
نماینده توییتر در این باره حاضر نشد اظهارنظر کند.
پیش از نهایی کردن معامله خرید توییتر، هنگامی که ماسک به سرمایه گذاران گفته بود 75 درصد از حدود 7500 کارمند توییتر را اخراج خواهد کرد، نگرانی های فراوانی نسبت به اخراج های گسترده وجود داشت.
ایلان ماسک بعدا منکر تصمیم برای اخراج کارمندان توییتر شد اما درباره طرحهای حذف مشاغل در این شرکت توضیحی نداد.
روزنامه واشنگتن پست روز شنبه گزارش سایت قطره و به نقل ازکرد ممکن است50 درصد از کارکنان توییتر تعدیل شوند.
یکی از نخستین واحدهایی که هدف این تعدیل قرار می گیرد، احتمالا تیم حقوقی و اعتماد و ایمنی خواهد بود که بر کنترل محتوا، نظارت دارد.
ماسک اکثر تیم مدیریت توییتر از جمله مدیرعامل، مدیرمالی و دو کارمند حقوقی ارشد را اخراج کرده است.
ایلان ماسک نیروهای قدیمی را اخراج می کند
همه حقوق این سایت برای قطره محفوظ است. قطره مسئولیتی در قبال محتوای مطالب ندارد.
تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.
10 اخراج سرمایه گذاران کوتاه مدت توصیه جرمی گرانتهام در سرمایه گذاری
Jeremy Grantham
جرمی گرانتهام، سرمایهگذار مشهور ارزشی، میگوید بهترین بازده سرمایهگذاریها از پذیرش بزرگترین ریسکها به دست نمیآید، بلکه از خرید ارزانترین داراییها به دست میآید.
او میگوید هر چه سرمایهگذار پول کمتری برای جریان درآمد بپردازد(P/E پایین تر)، شانس بازگشت او در طول زمان بیشتر خواهد بود. شما برای ریسک کردن پاداشی دریافت نمی کنید. شما برای خرید دارایی های ارزان پاداش دریافت می کنید. اگر داراییهایی که خریداری کردهاید صرفاً به این دلیل که مخاطرهآمیز بودهاند، قیمتشان بالا رفته است، برای ریسک کردن پاداشی دریافت نمیکنید. در نهایت شما به خاطر آن مجازات خواهید شد و ضرر می کنید."
جرمی گرنتهام یک سرمایه گذار بریتانیایی و یکی از بنیانگذاران و مدیر استراتژی سرمایه گذاری Grantham Mayo Van Otterloo (GMO)، یک شرکت مدیریت دارایی مستقر در بوستون آمریکا است. جرمی گرنتهام میگوید، خطرناکتر کردن این سفر این است که سهام در سراسر جهان یا قیمت مناسبی دارند یا تقریباً چنین است. سرمایهگذارانی که اکنون خرید میکنند میتوانند انتظار بازدهی ناچیزی را طی هفت سال آینده داشته باشند. به گفته GMO، بهترین بخش بازار ایالات متحده، سهام باکیفیت خواهد بود که حدود 25 درصد از S&P 500 را منعکس می کند، با افزایش انتظاری سالانه 5 درصد. گرانتام خاطرنشان می کند که در این صورت، 75 درصد باقیمانده از شاخص بازدهی کمتر یا منفی خواهند داشت.
شرکت او پیش بینی می کند که بازده مورد انتظار در خارج از ایالات متحده جالب تر است. سود سالانه از سهام بین المللی با سرمایه بزرگ می تواند 5.2٪ و 5.6٪ از بازارهای نوظهور باشد. شرکتهای کوچک در خارج از کشور نیز با بازدهی پیشبینی شده 3.8 درصد عقب هستند. شرکت GMO پیش بینی می کند که همه اوراق به نوبه خود پس از تورم در هفت سال آینده بازنده پول هستند، به استثنای اوراق قرضه بازارهای نوظهور.
استراتژی سرمایه گذاری بر اساس ایده بازگشت میانگین ساخته شده است. او انتخاب های سرمایه گذاری خود را با جستجوی سهام هایی با قیمت های غیر منطقی انجام می دهد.
او میگوید داراییهای مالی میتوانند در هر لحظه خیلی گران یا خیلی ارزان باشند، اما همیشه به حالت میانگین برمیگردند. او میگوید بدترین کاری که سرمایهگذاران میتوانند انجام دهند این است که به دلیل ترس ساده از عقب ماندن از همتایان خود خرید و فروش کند.
چرا سرمایه گذاران حقیقی در مزیت هستند؟
گرانتهام می گوید: حقیقت اساسی سرمایه گذاری این است که رفتار سرمایه گذار توسط ریسک شغلی هدایت می شود. او احساس میکند که بیشتر مدیران سرمایهگذاری از کارهای جسورانه میترسند و ترجیح میدهند با جریان و کاری که همتایان خود انجام میدهند، ادامه دهند، زیرا این امنترین گزینه برای بقا در صنعت سرمایهگذاری است.گرانتهام میگوید که سرمایهگذاران فردی میتوانند از این رویه مدیران سرمایهگذاری استفاده کنند، زیرا باعث ایجاد گله میشود و بنابراین قیمتها را بسیار بالاتر یا پایینتر از ارزش منصفانهشان هدایت میکند.
«دستورالعمل اصلی اولین و آخرین این است که شغل خود را حفظ کنید. برای انجام این کار، هرگز و هرگز نباید به تنهایی اشتباه کنید. برای جلوگیری از این فاجعه، سرمایه گذاران حرفه ای به کارهایی که سرمایه گذاران دیگر به طور کلی انجام می دهند توجه بی رحمانه ای دارند. اکثریت بزرگ «با جریان پیش می روند»، یا به طور کامل یا جزئی. او میگوید: این باعث ایجاد حرکات گله ای میشود که قیمتها را بسیار بالاتر یا بسیار پایینتر از قیمت منصفانه میبرد.
او با ذکر مثالی از حباب اینترنت، میگوید شرکتهایی که زیانهای بزرگی متحمل میشدند و آینده نداشتند، ارزشهای میلیارد دلاری دریافت میکردند و مدیران صندوقها آنها را با قیمتهای گزاف میخریدند، فقط به این دلیل که انحراف از عملکرد همتایان خود میترسیدند.
گرانتهام 10 درس سرمایه گذاری بی انتها را برای سرمایه گذاران فردی که در سفرهای خطرناک سرمایه گذاری قرار می گیرند، فهرست می کند.
«همه حباب ها می شکنند. همه دیوانگی های سرمایه گذاری از بین می روند. "بازار به طرز باشکوهی ناکارآمد است و از قیمت منصفانه دور است، اما در نهایت، پس از شکستن قلب و صبر شما . به ارزش منصفانه باز خواهد گشت. وظیفه شما این است که تا زمانی که این اتفاق بیفتد؛ زنده بمانید.»
- 2. «نه قرض دهنده باشید و نه قرض گیرنده»
هرگز برای سرمایه گذاری وام نگیرید. تمام.
گرانتهام می گوید: «اهرم؛ دارایی حیاتی سرمایه گذار یعنی "صبر" را کاهش می دهد. اما بدهی بیش از حد موذیانه است. "بدهی؛ پرخاشگری مالی، بی پروایی و طمع را تشویق می کند." بدهی؛ کشورها، جوامع، شرکت ها و مصرف کنندگان را ویران کرده است. او می نویسد: ثابت شده است که آن قدر اغوا کننده است که افراد به طور دسته جمعی خود را در مقاومت در برابر آن ناتوان نشان می دهند، گویی یک ماده مخدر است.
- 3. تمام گنج خود را در یک قایق قرار ندهید
واضح است، بله، اما ارزش تکرار دارد. در نهایت، تنوع در مورد بازده نیست. گرانتهام میگوید این در مورد انعطافپذیری است. هرچه سرمایهگذاریهای بیشتری داشته باشید و متفاوتتر باشند، احتمال زنده ماندن از آن دورههای بحرانی که شرطهای بزرگ شما علیه شما هستند، بیشتر میشود.
- 4. صبور باشید و روی بلند مدت تمرکز کنید
او می گوید: «منتظر کارت های خوب باشید. وقتی چیزی برای خرید پیدا می کنید، لازم نیست فورا اقدام کنید. صبر کنید تا به محدوده قیمت شما برسد. همانطور که گرانتهام توضیح می دهد، "این حاشیه امنیت شما خواهد بود." اکنون بخش سخت فرا می رسد: مدیریت درد ناشی از ضرر سرمایه گذاری. اما اغلب این رنج ارزش آن را دارد. همانطور که گرانتام خاطرنشان می کند، «سهام های فردی معمولا بهبود می یابند، اما کل بازارها همیشه بهبود می یابند. . در زمان بمباران اخبار بد دوام بیاورید.»
- 5. مزایای خود را نسبت به حرفه ای ها بشناسید
صبر یکی از مزایای کلیدی افراد نسبت به معامله گران و مدیران پول است. با این حال، بسیاری از مردم این مزیت را هدر می دهند و به رویدادهای روزمره واکنش نشان می دهند و به دنبال آخرین سهام یا بخش داغ هستند. سرمایه گذار خرد در موقعیت بسیار بهتری قرار دارد تا صبورانه منتظر زمین مناسب باشد و در عین حال به کاری که دیگران انجام می دهند توجهی نکند. گرانتهام می گوید که چنین تجملی برای حرفه ای ها "تقریبا غیرممکن" است. او اضافه میکند که وال استریت نگران مشاغل، پاداشها و مواردی از این دست است و برای به دست آوردن مزد خود، باید مشغول به نظر برسد (بخوانید: تجارت پرهزینه، مکرر).
- 6. سعی کنید خوش بینی طبیعی را در خود نگه دارید
گرانتهام خاطرنشان می کند که هیچ کس دبی داونر را دوست ندارد، اما در وال استریت برای تجارت بد است. بسیاری از حرفه ای ها به دلیل رفتار بیش از حد نزولی اخراج شده اند. (به امنیت شغلی بالا مراجعه کنید.)
خوش بینی می تواند دوستانی را برای شما به دست آورد و بر مردم تأثیر بگذارد، اما یک استراتژی سرمایه گذاری بد است. گرانتهام می گوید، باید مایل باشید اخبار بد و نزولی در مورد خطراتی که با پول خود متحمل شده اید بشنوید - و تصمیمات آگاهانه ای در مورد آن بگیرید. این در مواقعی که خریداران و دلالان پر رونق هستند، دو برابر صادق است.
- 7. در موارد نادر، بسیار تلاش کنید تا شجاع باشید
سرمایه گذاران حرفه ای اغلب به معامله ها توجه می کنند، اما (و این مهم است) آنها نمی توانند و همیشه به آن عمل نمی کنند. به این دلیل است که به گفته گرانتهام، قیمت اشتباه، حتی برای چند ماه، بسیار بالاست. مدیری که چند فصل از همتایان خود عقب می ماند، شروع به دریافت سؤالات کاوشگر از مشتریان ناراضی می کند. اگر آن مشتریان پول خود را بکشند، روسای مدیر ناراحت خواهند شد. اگر ناراحت شوند، ممکن است تصمیم بگیرند که شخص دیگری برای این کار بهتر است. افراد حقیقی این نگرانی را ندارند. بنابراین اگر سرمایهگذاری را پیدا کردید که اخراج سرمایه گذاران کوتاه مدت ارزان به نظر میرسد، حتی اگر ممکن است برای مدتی نامطلوب باشد، به تحقیقات خود اعتماد کنید. گرانتهام میگوید: «اگر اعداد به شما میگویند که این یک بازار نادرست است، دندانهایتان را به هم فشار دهید و آن را دنبال کنید.»
- 8. در مقابل جمعیت مقاومت کنید. فقط اعداد را گرامی بدارید
حباب های بازار و جنون خرید افراد هیجان انگیز هستند (البته تا زمانی که برای ما نباشند.) گرانتهام توصیه میکند که هر چند سخت است، به دلیل اینکه دیگران خرید کرده اند، شما وارد بازار نشوید. به ویژه اخبار کوتاه مدت را نادیده بگیرید. جزر و مد اخبار کوتاه اقتصادی و سیاسی بی ربط است.» چه چیزی مرتبط است؟ اعداد و محاسبات شما. گرانتهام می گوید: "اندازه گیری های ساده خود را از ارزش شرکت ها انجام دهید یا یک منبع قابل اعتماد پیدا کنید."
سهام، بر اساس انتظارات برای ارزش آتی سود سهام و سود یک شرکت خرید و فروش می شود. بنابراین اگر سهامی با کاهش چند برابری سود بلندمدت معامله میشود، سرمایهگذاران میتوانند فرض کنند که با گذشت زمان این شکاف کاهش مییابد و قیمت افزایش مییابد. برعکس، اگر قیمت سهام بالاتر از حد متوسط باشد، احتمالاً قیمت در طول زمان کاهش مییابد و به میانگین باز میگردد. گرانتهام میگوید برآوردها و پیشبینیهایی مانند آنچه GMO برای هفت سال آینده انجام میدهد، پیچیده نیست. "این تخمین ها در مورد تفاوت های ظریف یا مدارک دکترا نیستند. آنها در مورد نادیده گرفتن جمعیت، ایجاد نسبت های ساده مالی و صبور بودن هستند."
- 10. "مهمتر از همه: برای خودت صادق باش"
ویلیام شکسپیر احتمالاً با دانش عمیق خود از طبیعت و ناتوانی های انسان، سرمایه گذار بزرگی بود. جرمی پیشنهاد میکند که یک صفحه کاغذ سفید بگیرید و در سرمایهگذاری از پول و اشتباهات خود صرفهجویی کنید. او میگوید: «این کاملاً ضروری است که محدودیتها و همچنین نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید». "شما باید آستانه درد و صبر خود را دقیقاً بشناسید و بالاتر از حد خود بازی نکنید. اگر نمی توانید در برابر وسوسه مقاومت کنید، مطلقاً نباید پول خود را مدیریت کنید.» گرانتهام خاطرنشان می کند که در این صورت، یک مدیر ماهر استخدام کنید یا یک صندوق شاخصی بورس بخرید و تا زمانی که بازنشسته نشده اید به آن نگاه نکنید. از سوی دیگر، اگر صبر، آستانه درد مناسب، توانایی مقاومت در برابر ذهنیت گلهای، شاید ریاضی در سطح دبیرستان و عقل سلیم دارید، آن را دنبال کنید.
"به نظر من، شما به اندازه کافی فرصت دارید و بیشتر حرفه ای ها را شکست خواهید داد (که متأسفانه، اما در واقع، یک مانع نسبتاً متوسط است) و ممکن است واقعاً عملکرد خوبی داشته باشید."
برای تحلیل های بیشتر من را در اینستاگرام PeymanMedia دنبال کنید.
بانکها چگونه اخراج سرمایه گذاران کوتاه مدت مقررات بانک مرکزی را دور میزنند؟
با توسعه و تحول بازار سرمایه در ایران از سال 1384 و ظهور نهادها، ابزارها، و محصولات و مقررات، سرمایهگذاران با علایق و انتظارات متنوعتر، این فرصت را یافتند که بر اساس ریسک و بازده مورد نظرشان در بازار سرمایه حضور پررنگی داشته باشند.
گروه اقتصادی- یکی از مهمترینِ این ابزارها، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک به طور عام و صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت هستند که معمولا مورد توجه سرمایهگذاران هستند. در واقع این صندوقها ترکیبی از داراییهای ریسکی و بدون ریسک، با محوریت دارایی بدون ریسک هستند که حضور مدیر و متولی صندوق نیز بدلیل دارا بودن دانش و تجربه تخصصی، نقش تعیینکنندهای در ایجاد بازدهی برای صندوق دارد. به گزارش افکارنیوز، به منظور جذاب شدن سرمایهگذاری در این نوع از صندوقها، معمولا میزان بازدهی تضمین شده (یا نرخ بازده پیشنهادی به صورت علی الحساب) بالاتر از نرخ سود نظام بانکی تعیین میشود تا دانش و تجربه مدیران صندوق در تامین این بازدهی اضافی، به نمایش درآید.
در حال حاضر تعداد 50 صندوق سرمایهگذاری مشترک با درآمد ثابت وجود دارد که جمع خالص داراییهای تحت مدیریت این صندوقها حدود 67 هزار میلیارد تومان با میانگین نرخ سود پیشبینی شده یا تضمین شده 20 درصد (به صورت روزشمار) است. لازم به ذکر است که ارزش بازار سهام بورس و فرابورس، در تاریخ تهیه این گزارش حدود 428 هزار میلیارد تومان است که ارزش روز صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت حدودا 17.4 درصد ارزش کل بازار سهام ایران است.
ارزش بازار بورس- میلیارد ریال
ارز بازار فرابورس- میلیارد ریال
ارزش صندوقها- میلیارد ریال
نسبت به ارزش بازار سرمایه
اخیرا تحولاتی در بازار پول کشور و مقررات بانک مرکزی به وجود آمد که ملاحظات و سوالات خاصی را در مورد نحوه فعالیت صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت ایجاد میکند. شورای پول و اعتبار در جلسه 94.11.27 نرخ سود سپردههای مدتدار یکساله را به میزان 18 درصد و سپردههای کوتاه مدت را 10 درصد به تصویب رساند. این اتفاق مهم باعث شد نقش این صندوقها با سود تضمین شده 20 درصد بیش از گذشته به چشم بیاید و مورد توجه سرمایهگذاران و سهامداران قرار بگیرد.
همانطورکه میدانیم، دارایی این صندوقها به دو بخش کلی تفکیک تقسیم میشود. بر طبق الزامات سازمان بورس این صندوقها نمیتوانند بیش از30 درصد دارایی خود را در سهام و حق تقدم سرمایهگذاری کنند، در نتیجه حداقل70 درصد داراییهای این صندوقها باید در اوراق با درآمد ثابت که بازدهی بزرگتر مساوی 20 درصد دارند، سرمایهگذاری شده باشد. به بیان دیگر حداقل70 درصد ارزش همه صندوق باید در اوراق با درآمد ثابت و یا سپردههای بانکی است.
در واقع 70 درصد از 67 هزار میلیارد تومان کل ارزش صندوقها -رقمی نزدیک به 47 هزار میلیارد تومان- باید در خارج از بازار سهام سرمایهگذاری شده باشد که در حال حاضر سود 18 درصدی برای آنها تعیین شده است. پس چگونه باید بازدهی 20 درصدی صندوق تامین شود. از دیدگاه ایدهال عملیاتی، اینطور انتظار میرود که هنر و تجربه مدیران صندوق باید بهگونهای باشد که بتوانند با مدیریت 30 درصد از داراییها که به بازار سهام وارد میشود، بازدهی 24 درصد کسب کنند تا میانگین موزون بازدهی صندوق روی 20 درصد قرار گیرد . در حالی که طبق آخرین آمار، در پایان اسفند 94 رقمی حدود 98 درصد دارایی این صندوقها، در اوراق با درآمد ثابت و انواع سپردههای بانکی بوده است. بنابراین میتوان گفت که این صندوقها برای تامین بازدهی مورد انتظار به بازار پول متوسل شده باشند و اساسا در بازار سرمایه فعالیتی ندارند.
از مشاهدات و بررسیها اینطور استنباط میشود که انواع اوراق اجاره و مرابحه و. در اندازهای نیستند که نیاز این صندوقها را پوشش دهند، بنابراین بخش عمدهای از داراییهای آنها تا قبل از مقررات اخیر و سختگیری بانک مرکزی، در انواع قراردادها با نرخهای بالای 20 درصد در سپردههای ویژه سرمایهگذاری شده است که همچنان معتبر است. لازم به ذکر است که اکثریت قریب به اتفاق صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت، بعد از کاهش نرخ سود بانکی به 18 درصد، نرخهای تضمینی و پیشبینی خود را به عدد 20 رساندهاند.
همانطور که ملاحظه میشود، یا باید پذیرفت که صندوقهای مذکور در بازار سرمایه با مدیریت فعال و بهینه 2 درصد داراییها (سهام)، کسری بازده 2 درصدی بخش دیگر را جبران میکنند، و یا اینکه آنها داراییهای خود را مجددا و با روشهای خاص و حسابهای ویژه در گذشته یا حال، به سیستم بانکی بر میگردانند و بالای 20 درصد از ابزارهای پولی کسب درآمد میکنند. اما در هر دو حالت، شاید بتوان گفت این روش جذب منابع توسط صندوقها (که وابستگیهای بانکی مشخصی هم دارند) راهحلی است برای حفظ منابع سپردهگذاران، نزد بانکهایی که در پشت این صندوقها قرار دارند. نکته مهمی که برای صندوقهای بزرگ اتفاق افتاده این است که داراییهای آنها از قبل، با نرخهای بالا و طبق قراردادهای بلند مدت در اختیار بانکها قرار گرفته است. به عنوان مثال صندوقی که داراییهای خود را (تا قبل از ابلاغیه جدید سود بانکی) مثلاً با نرخ 24 درصد سپردهگذاری کرده باشد، حتی اگر منابع ورودی جدید را هم با نرخ 18 درصد در بانک سرمایهگذاری کند، همچنان میتواند میانگین بازدهی 20 درصد را به مشتریان صندوق ارائه کند در این حالت در واقع صندوق، سود آتی خود را هموار سازی میکند و تا زمانی که آن قرار بلندمدت وجود دارد، در ظاهر صندوق میتواند با اهرم سود بالاتر منابع خود را حفظ کند.
در موضوع کسب بازده و سود بالا در صندوقهای سرمایهگذاری دو نکته قابل تامل وجود دارد: نخست اینکه، پرداخت سود بالای 20 درصد همچنان منجر به بالا رفتن هزینه تمام شده پول در بانکها میشود که با منطق سیاستهای بانک مرکزی و البته کسبوکار بانکداری در تضاد است. چرا که بانک مرکزی و شورای پول اعتبار با علم به رکود اقتصادی و وضعیت بانکها و ناتوانی آنها در پرداخت سودهای بالا اقدام به کاهش نرخ کردهاند. این کار میتواند با توجه به شرایط رکودی حاکم بر اقتصاد، وضعیت آن دسته از بانکها را بدتر از گذشته نیز بکند. بنابراین میتوانیم ادعا کنیم که صندوقهایی که با بانکها در ارتباط هستند، راهکاری برای دور زدن مقررات بانک مرکزی به منظور حفظ مشتریان بانکها و حفظ منابع سپردهگذاری تبدیل شدهاند. دوم اینکه در مورد تاثیر این اخراج سرمایه گذاران کوتاه مدت صندقها بر بازار سرمایه میتوان گفت که وقتی نسبت P / E بازار حدود 7.5 مرتبه است و شرایط رکودی نیز بر آن حاکم باشد دریافت سود، آن هم بالای نرخ رسمی شبکه بانکی، جذابیت بالایی خواهد بود و چه بسا بسیاری از سرمایهگذاران، ریسک حضور در این بازار پر تلاطم را نپذیرند و با نقد کردن سهام خود، پول آن را در اختیار این صندوقها قرار دهند. صندوقهایی که این پول را به بازار سرمایه برنمیگردانند. در نتیجه اتفاقی که میافتد، خروج پول از بازار سرمایه است که در شرایط رکودی فعلی به هیچ وجه بصلاح نیست.
با این توضیحات به نظر میرسد بانک مرکزی میبایست نظارت جدیتری در مورد نحوه تعامل بانکها با صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت داشته باشد و عملا تمهیداتی اتخاذ کند که بانکها نتوانند به وسیله این نوع از صندوقها مقررات بانک مرکزی را دور بزنند.
نهنگ ها چگونه بازارهای ارز دیجیتال را تحت تاثیر قرار می دهند؟
بازار های ارز دیجیتال تحت تاثیر گستره وسیعی از عوامل قرار دارند. علاوه بر عواملی مانند قوانین حکومتی، سیکل های سرمایه گذاری و FUD (ترس، عدم یقین و شک)، یک عامل کلیدی دیگر که این بازار ها را تحت تاثیر قرار می دهد، فعالیت افرادی است که اصطلاحا نهنگ ها نامیده می شوند. نهنگ به شخصی گفته می شود که مقدار بسیار بالایی سرمایه برای سرمایه گذاری در بازار های ارز دیجیتال دارد. به این افراد نهنگ می گویند زیرا که نهنگ ها بزرگترین موجودات داخل اقیانوس ها می باشند، بنابراین نهنگ های ارز دیجیتال بزرگترین بازیگران بازار های ارز دیجیتال می باشند.
اگرچه تعدادی از سرمایه گذاران فردی نیز نهنگ هستند اما این نهنگ ها می توانند گروه ها یا شرکت هایی مانند صندوق های سرمایه گذاری یا اتحادیه ها باشند. هر شخص حقیقی یا حقوقی که دارای سرمایه بسیار بالایی برای سرمایه گذاری در ارز دیجیتال باشد را می توان نهنگ به حساب آورد.
نهنگ های شناخته شده ارز دیجیتال
افراد و گروه هایی وجود دارند که در حال حاضر به عنوان نهنگ شناخته شده اند. تعدادی از شناخته شده ترین نهنگ های بیت کوین که فرد می باشند شامل موارد زیر هستند:
- کامرون و تایلر وینکلواس
- راجر ور
- چارلی شرم
ناکاموتو خالق اصلی بیت کوین است و گفته می شود که حدود یک میلیون بیت کوین را دارا می باشد. اگرچه می توان او را از لحاظ فنی یک نهنگ محسوب کرد اما غیر محتمل به نظر می رسد که او حداقل یکباره همه ذخیره بیت کوین خود را خالی کند.
دوقلو های وینکلواس گفته می شود که صد ها هزار بیت کوین را دارا می باشند. این دوقلو ها بیت کوین را به عنوان سرمایه گذاری خریدند، بنابراین این احتمال می رود که در زمان خاصی در آینده دارایی های خود را بفروشند. برای نشان دادن اهمیت سرمایه گذاری آنها باید گفت که یکصد هزار بیت کوین در حال حاضر ارزشی در حدود ۱۱۰۰۰۰۰۰۰۰ دلار دارد. این کامرون و تایلر را به همراه ناکاموتو تبدیل به میلیاردر های بیت کوینی می کند.
بسیاری از نهنگ های فردی برجسته دیگر نیز به زودی می توانند تبدیل به میلیاردر های بیت کوینی شوند، به شرطی که قیمت بیت کوین روند رو به بالای خود را ادامه دهد. علاوه بر نهنگ های شناخته شده فردی ارز دیجیتال، تعدادی از نهنگ های شناخته شده وجود دارند که گروه و شرکت می باشند. این گروه ها نیز مقادیر زیادی بیت کوین و دیگر ارز های دیجیتال را کنترل می کنند و آنها شامل موارد زیر می باشند:
گروه سرمایه گذاری Fortress
صندوق بیت کوینی Pantera
آیا حکومت ایالات متحده نیز یک نهنگ می باشد؟
در واقع، زمانی حکومت ایالات متحده نیز یک نهنگ بود زیرا آنها تقریبا ۱۴۴۰۰۰ بیت کوین را از یک سایت مبادله غیر قانونی کالا یعنی Silk Road مصادره کرده بودند. حکومت ایالات متحده Silk Road را به دلیل چیز های غیر قانونی که در این سایت فروخته می شد مانند مواد مخدر، اسلحه و مهمات تعطیل کرد.
وقتی که ایالات متحده این سایت را تعطیل کرد، حدودا ۱۴۴۰۰۰ بیت کوین را به تصاحب خود درآورد که به زودی اقدام به فروش آن کرد. حکومت ایالات متحده تقریبا ۴۸ میلیون دلار از فروش این بیت کوین ها کسب کرد. وقتی که حکومت ایالات متحده همه بیت کوین های تحت کنترل خود را فروخت، قیمت وقت بیت کوین تنها ۳۳۴ دلار بود. اگر ایالات متحده تنها چند سال دیگر برای فروش صبر کرده بود، به جای ده ها میلیون دلار، میلیارد ها دلار کسب می کرد.
تاثیر نهنگ ها بر بازار
فعالیت نهنگ ها می تواند تاثیر برجسته ای بر بازار های ارز دیجیتال داشته باشد که از جمله آنها می توان به قیمت های فردی کریپتو و سرمایه بازار اشاره کرد. وقتی که نهنگ ها ترید می کنند، اغلب ده ها و یا حتی صد ها میلیون دلار جابجا می شود. این سفارش های عظیم خرید یا فروش می تواند منجر به تغییر قیمت برجسته و ناگهانی شود. وقتی که یک خرید عظیم انجام می شود، قیمت یک ارز دیجیتال خاص می تواند بسیار بالا برود زیرا چنین امری این سیگنال را به بازار می فرستد که تقاضا برای این دارایی خاص بالاتر رفته است.
وقتی که نهنگ ها فروش عظیمی را انجام می دهند، قیمت می تواند در جهت متضاد حرکت کند زیرا آن سیگنال متضاد را به بازار می فرستد و باعث می شود که چنین به نظر برسد که این دارایی خاص تخلیه شده است. اساسا وقتی نهنگ ها خرید و فروش های عظیمی انجام می دهند، آنها می توانند بازار را تحت تاثر قرار دهند و به دنبال آنها سیل عظیمی از سفارش های خرید یا فروش ایجاد خواهد شد.
تخمین زده می شود که تقریبا ۴۰درصد همه بیت کوین های موجود توسط تقریبا ۱۰۰۰ نفر نگهداری می شود. با توجه به این که افراد کمی تقریبا اکثریت بیت کوین ها را دارا می باشند، هر گونه خرید و یا فروش برجسته از جانب این سرمایه گذاران عظیم می تواند بازار بیت کوین را در هر جهتی حرکت دهد.
پتانسیل دستکاری
این حقیقت که درصد بالایی از بازار های ارز دیجیتال در کنترل تعداد محدودی نهنگ می باشد، برای بعضی این ترس را ایجاد می کند که ارز های اخراج سرمایه گذاران کوتاه مدت دیجیتال مستعد دستکاری می باشند. حتی اگر تعداد محدودی نهنگ با همدیگر تبانی کنند تا یک سفارش فروش عظیم ایجاد کنند، آنها می توانند قیمت یک ارز دیجیتال خاص را به طور برجسته ای پایین بیاورند. سپس آنها می توانند در قیمت پایین آمده دوباره آن ارز را بخرند و این ارز دیجیتال خاص را از چنگ ماهی های کوچک درآورند. ماهی های کوچک افرادی هستند که تنها مقادیر کمی ارز دیجیتال را دارا می باشند.
در جامعه ارز دیجیتال در مورد مساله دستکاری در بازار مباحثه وجود دارد و احساسات و نگرش های متنوعی به نسبت این قضیه مطرح است. بعضی بر این باورند که دستکاری ارز دیجیتال خیلی واقعی است، افراد دیگری فکر می کنند که چنین نیست و افرادی هم فکر می کنند که این دستکاری ها ممکن است واقعی باشند که در این صورت اهمیت چندانی ندارند.
نظر افراد در مورد این قضیه هرچه که باشد، نمی توان انکار کرد که بازار های ارز دیجیتال فراز و نشیب های شدیدی را تجربه می کنند. در واقع، نوسانات قیمت در فضای ارز دیجیتال به قدری شدید است که ارز های دیجیتال را تبدیل به یکی از پرنوسان ترین دارایی های جهان کرده است و در نتیجه معامله این دارایی ها نیز بسیار پرریسک می باشد.
اهمیت نوسان های قیمت ایجاد شده توسط نهنگ ها
بیت کوین در تاریخ تقریبا ۹ تا ۱۰ ساله خود از نوسانات عظیم قیمت گذر کرده است. یکی از این نوسانات وقتی بود که قیمت بیت کوین از حدود ۲۰۰۰۰دلار به تقریبا ۹۰۰۰ دلار سقوط کرد و در عرض چند هفته بیش از ۵۰ درصد از ارزش خود را از دست داد.
علی الرغم افت قیمت های برجسته ای که بیت کوین و ارز های دیجیتال مشابه به طور دوره ای تجربه می کنند، بسیاری از این ارز ها به نظر می رسد که سریعا بهبود پیدا می کنند. در اواخر تابستان ۲۰۱۷، بیت کوین از ۵۰۰۰ دلار به حدود ۳۳۰۰ دلار سقوط کرد. سپس سریعا برگشت و قصد دارد به زودی قله های جدید قیمت را ثبت کند. این به نظر می رسد که الگوی اصلی ارز های دیجیتال باشد؛ آنها به طور ناگهانی فرو می ریزند و سپس سریعا بهبود پیدا می کنند و ارزش آنها بیش از ارزش قبل از افت می شود.
در این حالت این سنهنگ مطرح می شود که دستکاری یا فعالیت نهنگ ها واقعا تا چه اندازه اهمیت دارد؟ به نظر می رسد جواب این باشد که چنین چیز هایی در کوتاه مدت می توانند بر ارز دیجیتال تاثیر بگذارند اما در دراز مدت، ارز های دیجیتال خود را از قید چنین تاثیراتی آزاد می کنند.
دارایی نهنگ ها چه می شود؟
در حالی که بعضی از نهنگ ها دوست دارند معاملات بزرگی را انجام دهند و سود های کوتاه مدت کسب کنند، دیگران دوست دارند که دارایی های خود را نگه دارند. دوقلو های وینکلواس مثال برجسته ای از نهنگ های دسته دوم می باشند. کامرون و تایلر گزارش داده اند که آنها از لحظه سرمایه گذاری ۱۱ میلیون دلاری خود در بیت کوین تا به امروز، حتی یک بیت کوین را هم نفروخته اند. آنها این سرمایه را از مارک زاکربرگ به دنبال دعوی حقوقی دزدی دارایی عقلانی فیسبوک دریافت کردند.
به احتمال زیاد بسیاری از نهنگ های دیگر نیز اقدام به نگهداری کوین های خود کرده اند. در نهایت افرادی که مایل به سرمایه گذاری کلان در بیت کوین و یا دیگر ارز های دیجیتال در روز های اولیه بوده اند، احتمالا افرادی هستند که بیشترین اعتقاد را به ارز دیجیتال دارند. افرادی با این سطح اعتقاد احتمالا بر این باورند که ارز دیجیتال در آینده ارزش بسیار بیشتری خواهد داشت. بنابراین آنها مجبور نیستند که در حال حاضر کوین های خود را بفروشند، در حالی که می توانند آنها را نگه دارند و در آینده میلیون ها و یا حتی میلیارد ها دلار کسب کنند.
وقتی که نهنگ ها کوین های خود را نمی فروشند و آنها را نگه می دارند، مقدار کل کوین هایی که برای خرید در بازار موجود می باشد کاهش پیدا می کند. این می تواند فشار وارد کند و باعث بالا رفتن قیمت ارز های دیجیتال شود. هرچه ارز های دیجیتال کمتری موجود باشند، کمیاب تر می شوند. کمیابی عاملی است که می تواند قیمت ها را بالاتر ببرد و بخش بزرگی از این استدلال می باشد که چرا دارایی هایی مانند الماس و طلا چنین قیمت های بالایی دارند.
اساسا نهنگ هایی که مقادیر زیادی ارز دیجیتال را نگه می دارند، عاملی مشارکت کننده در افزایش قیمت دارایی های کریپتویی به مرور زمان می توانند باشند. با توجه به این حقیقت که قیمت بسیاری از ارز های دیجیتال مانند بیت کوین و اتریوم در خلال سال ها پیوسته بالا رفته است، به احتمال زیاد نهنگ هایی که در حال نگهداری این کوین ها هستند، به نگهداری آنها برای دراز مدت ادامه می دهند.
اگر زمانی بیاید که همه نهنگ ها تصمیم به فروش یکباره بگیرند، یک روند نزولی جدی می تواند در بازار ایجاد شود. اما چنین رویدادی از طرف دیگر می تواند فرصتی برای مردم باشد تا به خرید این کوین ها بپردازند. نهنگ های جدید می توانند حتی با چنین رویداد هایی ایجاد شوند.
کلام پایانی در مورد نهنگ ها
نهنگ ها مولفه بسیار مهمی از فضای ارز دیجیتال هستند. اقدامات آنها می تواند باعث نوسانات قیمت به بالا و پایین شود و این می تواند عکس العمل هایی قوی را در بازار موجب شود. بعضی از نهنگ ها غالبا ترید هایی در حجم بالا می کنند، در حالی که بسیاری دیگر تنها به انباشتن ارز های دیجیتال تا آنجا که می توانند، خواهند پرداخت.
نهنگ ها چه کوین ها را نگه دارند و چه آنها را ترید کنند، بر بازار تاثیر خود را خواهند گذاشت. در حالی که نگهداری این کوین ها کمیابی ایجاد می کند، ترید فعالانه آنها نیز نوسان ایجاد می کند. بسیاری از صندوق های سرمایه گذاری و سازمان های سرمایه گذاری نهنگ استریت به تازگی شروع به ترید ارز دیجیتال کرده اند. این عمدتا به دلیل این حقیقت است که قرارداد های آتی بیت کوین اخیرا توسط CME و CBOE راه اندازی شده اند.
همزمان که بانک ها و صندوق های سرمایه گذاری بیشتری ارز های دیجیتال را انتخاب می کنند و آنها را به دارایی های خود اضافه می کنند، طبقه کاملا جدیدی از نهنگ ها می تواند ایجاد شود که قبلا دیده نشده است. این می تواند حجم ترید را به مقدار عظیمی بالا ببرد و حتی اگر ETF برای بیت کوین و دیگر ارز های دیجیتال تایید شود، قضیه جدی تر نیز خواهد شد. قبلا اقدامات متعددی برای تایید ETF صورت گرفته که تا کنون با شکست مواجه شده اند.
علی الرغم این حقیقت که بسیاری از سرمایه گذاران موسساتی بزرگ در حال وارد شدن به بازار های ارز های دیجیتال هستند و تبدیل به نهنگ می شوند، بسیاری دیگر نیز این موقعیت را از دست می دهند. JP Morgan Chase & CO مثالی از بانک هایی است که با ترید ارز دیجیتال مخالف هستند. Jamie Dimon مدیر عامل JP Morgan حتی تریدر های خود را در صورت ترید بیت کوین تهدید به اخراج کرده است.
در چند سال آینده احتمالا معلوم خواهد شد که آیا Jamie Dimon و بسیاری از منتقدان برجسته دیگر ارز دیجیتال در مورد این موقعیت اشتباه کرده اند و یا اینکه تشخیص آنها درست بوده است. در حال حاضر آنها می توانند با سرمایه گذاری مقادیر عظیمی پول تبدیل به نهنگ شوند. اگر ارز های دیجیتال یک تمایل زودگذر یا حباب از آب درآیند، صحت گفته های منتقدان اثبات می شود. اما اگر ارز های دیجیتال رشد کنند و حتی طبقه قدرتمند تری از دارایی ها شوند، نهنگ ها ثروتمند تر هم می شوند و حتی بخش بزرگتری از دریای کریپتو را کنترل خواهند کرد.
ایلان ماسک دستور اخراج گسترده کارکنان توئیتر را صادر کرد
نیویورک تایمز با انتشار خبری گفت که ایلان ماسک توئیتی را منتشر و دستور اخراج سراسری کارمندان این شرکت را صادر کرده است.
به گزارش فارس، نیویورک تایمز با انتشار خبری اعلام کرد ایلان ماسک توئیتی را منتشر و دستور اخراج سراسری کارمندان این شرکت را صادر کرده است. گزارش ها حاکی از آن است که روز شنبه، او به مدیران گفته که شروع به تهیه لیستی از کارمندانی کنند که باید برکنار شوند، کنند.
تایمز نتوانست تعیین کند که ماسک قصد دارد چه تعدادی از کامندان را اخراج کند، اما این تصمیم برخی از تیم ها را بیشتر از سایرین تحت تأثیر قرار خواهد داد. ماسک قبل از تکمیل معامله خرید توئیتر، به سرمایه گذاران گفته بود که قصد دارد تا ۷۵ درصد از ۷۵۰۰ نفر نیروی کار قوی توئیتر را اخراج کند. گفته می شود که ماسک در ملاقات با کارکنان به آنها گفته که تعداد کارکنان شرکت را تا این حد چشمگیر کاهش نخواهد داد.
اخراج های آتی احتمالا قبل از اول نوامبر اتفاق می افتد. این زمان ممکن است به ماسک این فرصت را بدهد که از پرداخت کمک های مالی به کارگران اخراجی خودداری کند. به گفته تایمز، چنین پرداخت هایی «معمولاً بخش قابل توجهی» از دستمزد یک کارمند است.
او هنوز درباره اینکه چه تصمیمی برای نیروی کار این شرکت خواهد گرفت اعلام نکرده و بیشتری توئیت هایش در روزهای اخیر مربوط به غذا بوده است.
ماسک قبلاً بخشی از تیم رهبری توئیتر را برکنار کرده و پاراگ آگراوال مدیرعامل و ند سگال مدیر ارشد مالی را در روزی که مالکیت شرکت را به دست گرفت، اخراج کرد. به گفته گاردین، انتظار میرود که این حرکتها برای ماسک حداقل ۱۲۰ میلیون دلار هزینه داشته باشد.
دیدگاه شما