استراتژی نحوه تفکر سیستماتیک درباره تصمیم گیری در معامله گری و زندگی!
استراتژی تولید محتوای الکترونیکی
استراتژی تولید محتوای الکترونیکی غالباً برنامه و موقعیت است
تمامی پنج کاربرد بالا برای استراتژی میتوانند در موقعیت های مختلف موجه باشند؛ اما معمولاً «برنامه » و «موقعیت » بیشتر با معنای استراتژی دردنیای مدیریت تولید محتوای الکترونیکی قرابت دارند . در ابتدای این قسمت در تعریف استراتژی گفتیم که استراتژی یک برنامه عملیاتی است که برای دستیابی به یک هدف خاص طراحی شده است و اساساً از طریق آن به دنبال کسب امتیاز در مقابل رقبا هستیم. لذا برنامه ریزی و کسب موقعیت ممتاز نسبت به رقبا دو رکن مهم از تعریف استراتژی در تولیدمحتوای الکترونیکی را تشکیل میدهند. در قسمت بعد، استراتژی را به عنوان تلاش در جهت کسب یک موقعیت ممتاز بررسی میکنیم .
استراتژی تولید محتوای الکترونیکی به عنوان تلاش در جهت کسب یک موقعیت ممتاز تلقی میشود
انجام بهتر، کارآمدتر، سریعتر و ارزان تر فعالیت های معمول برای کسب سود و بازده بیشتر ضروری است، اما کافی نیست. این به اصطاح «کارآیی عملیاتی » به خودی خود یک استراتژی محسوب نمی شود، بلکه هزینه ای است که برای حضور در دنیای تولید محتوای الکترونیکی باید بپردازید. از طرف دیگر، استراتژی با متمایز کردن سازمان از رقبا سروکار دارد .
بنابراین با تدوین استراتژی تولید محتوای الکترونیکی در انتخاب اقدامات لازم برای ارائه یک محصول یا محتوای آموزشی به شکل متفاوتی عمل میکنیم. به عنوان نمونه، این تلاش برای متفاوت بودن و کسب یک موقعیت ممتاز یا «استراتژیک » نسبت به رقبا می تواند از طریق رو شهای زیر انجام شود :
◆ جایگاه یابی (پیدا کردن موقعیت) گونه محوردرتولید محتوای الکترونیکی
مدرس در زیرمجموع های از آموزش های یک حوزه خاص به طور تخصصی عمل میکند. مثلا فقط آموزش های تخصصی خود را میفروشد و نه سایر آموزش های عمومی دیگر .
◆ جایگاه یابی نیاز محوردرتولید محتوای الکترونیکی
مدرس می تواند در راستای برآوردن نیازهای بیشتری از گروه هدف نسبت به رقبا تلاش کند. مثلانه فقط آموزش مختص خود ، بلکه سایر آموزش های مرتبط را نیز تأمین کند .
◆ جایگاه یابی دسترسی محوردرتولید محتوای الکترونیکی
مدرس می تواندفراگیران خود را با توجه به دامنه دسترسی آ نها به گرو ه های مختلف دسته بندی کند. مثلا فقط به فراگیران که در مناطق تجاری شهرهای بزرگ فعالیت میکنند صندلی بفروشد .
گاهی در تدوین استراتژی تولید محتوای الکترونیکی به منظور کسب موقعیت ممتاز به مصالحه نیاز است؛ به این معنی که دو برنامه با هم تضاد دارند (مثلا می خواهید آموزش های ارزان قیمت بفروشید و در عین حال، طرح های پیشرفته با امکان سفارشی سازی بالا و محتوای ارزشمندی را ارائه کنید) و باید بین آن ها تعادل برقرار کنید. در این حالت طبیعتاً باید از برخی از موارد چشم پوشی کنید.
اساساً هما نقدر که انتخاب کارهایی که باید انجام بدهید در تنظیم استراتژی تولید محتوای الکترونیکی مهم است، به همان اندازه انتخاب آنچه که نباید انجام بدهید نیز اهمیت دارد .
نکته مهم دیگر در مبحث استراتژی، نحوه ترکیب اقدامات مختلف است. باترکیب مناسب اقدامات مختلف، تقلید از فعالیت های ارزش آفرین شما برای رقبا دشوارتر میشود. این ترکیب استراتژیک نه فقط برای ایجاد مزیت رقابتی، بلکه برای حفظ آن امتیاز نیز ضروری است .
بزرگ ترین تهدیدی که در برابر استراتژی درتولید محتوای الکترونیکی وجود دارد، تمایل به رشد است . مصالحه های لازمه استراتژی معمولاً در رشد محدودیت ایجاد میکنند . به علاوه، تلاش برای پیشرفت و رقابت در سطوح متعدد باعث آشفتگی و سردرگمی می شود و انگیز ه ها و تمرکز سازمانی را تضعیف می کند.
راه حل، رشد با تعمیق موقعیت استراتژیک است؛ به این معنی که باید فعالیت ها و اقدامات را خا صتر، منسجمتر و متناسبتر کرد و استراتژ ی های حساب شده تری را تدوین کرد و به مرحله عمل درآورد
مزایای داشتن استراتژی تولید محتوای الکترونیکی
داشتن استراتژی برای تولید محتوای الکترونیکی مختلف در هر انداز ه ای که باشند می تواند مزایای عمده ای را به همراه داشته باشد که از جمله مهم ترین آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد :
✔ استراتژی به تولید محتوا ، تمرکز و جهت می دهد
اگر برای تولید محتوای الکترونیکی و آموزش مجازی خود استراتژی داشته باشید به وضوح می دانید که هم اکنون در کجا قرار دارید، به کجا می روید و برای رسیدن به مقصد باید چه اقداماتی را انجام بدهید. این استراتژی با الزامی که برای تحقق دارد به محتوای الکترونیکی و آموزش شما وضوح، تمرکز و جهت می دهد. د
ر این حالت به جای آنکه تولید محتوا بدون هیچ مقصد و مقصودی حرکت کند، تاش می معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ کنید تا استراتژ ی های تدوین شده را به مرحله عمل درآورید .
✔ استراتژی تولید محتوای الکترونیکی ، نیرو و انگیزه ایجاد میکند
تدوین و اجرای استراتژی تولید محتوای الکترونیکی به شما و تیم کاری تان انگیزه میدهد تا با تکیه بر یک برنامه دقیق و هدفمند بهتر کار کنید و محتوای آموزشی را به جایی که می خواهید برسانید. بدون وجود یک استراتژی منسجم، به تدریج حس رخوت و سستی بر فضای محیط آموزشی حاکم میشود .
✔ استراتژی تولید محتوای الکترونیکی ، درک بهتری از شرایط فعلی ایجاد میکند
برای تدوین استراتژی تولید محتوای الکترونیکی و آموزش مجازی ابتدا باید درک دقیقی از موقعیت فعلی داشته باشید . در این راستا باید کلیت محتوا و آموزش ، از جمله عوامل اصلی و مهمی مانند عملکرد مالی، رضایت فراگیران ، وضعیت جذب و دفع نیرو، امور مرتبط با بازاریابی و فروش، نرخ تبدیل و موارد مشابه را زیر نظر داشته باشید.
به علاوه، باید به نقاط قوت و ضعف و همچنین فرصت ها و تهدیدهایی که در برابر تولید محتوای الکترونیکی وجود دارد توجه داشته باشید و فضای حاکم بر حوزه فعالیتتان و رقبا و بازاری که در آن فعالیت میکنید را درک کنید. از این طریق در وضعیت بسیار بهتری قرار می گیرید و می توانید گام های استوارتری بردارید .
✔ استراتژی تولید محتوای الکترونیکی ، درک بهتر و واقع بینانه تری از آینده فراهم میکند
در طی فرآیند تدوین استراتژی تولید محتوای الکترونیکی در مورد آنچه که می خواهید به آن دست پیدا کنید عملیات یتر و آینده نگرانه تر فکر میکنید. به عنوان مثال شاید بخواهید سودآوری را به 20 درصد برسانید، از فروش آتی منافع بیشتری به دست بیاورید یا اینکه اندازه محتوای الکترونیکی و تولید را در شرایط فعلی حفظ کنید. با کار کردن بر روی استراتژی و چکش کاری مسائل و موضوعاتی که در آن وجود دارد به وضوح برای شما روشن خواهد شد که به دنبال چه چیزی هستید و به کجا می خواهید برسید .
✔ استراتژی تولید محتوای الکترونیکی ، گفتگو، بحث و همکاری را رواج می دهد
برای تدوین استراتژی هایی که همه با آ نها موافق هستند باید بحث و بررسی های متعددی در رابطه با وضعیت فعلی، وضعیتی که می خواهید ایجاد شود و نحوه ایجاد وضعیت مطلوب انجام بگیرد. از این طریق علاوه بر اینکه همه افکار و اقدامات در یک راستا قرار می گیرند و شانس موفقیت افزایش پیدا میکند، فضای پویاتری در محیط کاری به وجود می آید .
✔ استراتژی تولید محتوای الکترونیکی ، فرصت های جدیدی را به وجود می آورد
بررسی و کار کردن بر روی استراتژی تولید محتوای الکترونیکی مستلزم تفکر و خلاقیت فراوان است که به نوبه خود به خلق ایده ها و فرصت های جدیدی درتولید محتوا منجر می شود .
✔ استراتژی تولید محتوای الکترونیکی فرصتی برای اندیشیدن و تعمق ایجاد میکند
وقت گذاشتن برای تدوین استراتژی مستلزم آن است که از فعالیتهای روزمره مرتبط با اداره تولید محتوای الکترونیکی فاصله بگیرید، در مورد تولید محتوای الکترونیکی خود بیشتر بیندیشید و روی همه نواحی و قسمتهای مختلف آن تعمق کنید. از این طریق محتوای آموزشی شما جان تاز ه ای می گیرد و شرایط کنونی به چالش کشیده می شود .
✔ استراتژی تولید محتوای الکترونیکی با روشن کردن مسیر پیش رو احتمال رسیدن به مقصد را افزایش می دهد
اگر استراتژی تولید محتوای الکترونیکی نداشته باشید مسیر و مقصدی که در پیش رو دارید دقیقاً برای شما مشخص نخواهد بود و بسیار بعید به نظر می رسد که بتوانید به جایی که می خواهید برسید. داشتن استراتژی تولید محتوای الکترونیکی شانس رسیدن به مقصد را افزایش می دهد .
✔ به کمک استراتژی تولید محتوای الکترونیکی نتایج بهتری به دست می آورید
از آنجایی که با تدوین و به کار بستن استراتژی تولید محتوای الکترونیکی بر روی مقصد و موقعیت هدف تمرکز میکنید در نهایت عملکرد بهتری را شاهد خواهید بود. در این حالت احتمال اینکه از مسیر اصلی منحرف شوید و وقت خود را بر روی مواردی هدر بدهید که کمکی به رسیدن شما به اهداف بلندمدتتان نمیکنند به مراتب کاهش پیدا میکند .
✔ حال که با استراتژی و مزایای آن آشنایی پیدا کردید به سراغ روش تدوین استراتژی می رویم .
◆چگونه یک استراتژی تولید محتوای الکترونیکی تدوین کنیم؟
استراتژی تولید محتوای الکترونیکی را به رو شهای مختلفی میتوان تنظیم و تدوین کرد. ما در اینجا به یک فرآیند ساده شش مرحله ای برای تهیه استراتژی اشاره میکنیم که به کمک آن می توانید یک استراتژی استاندارد و مؤثر را تدوین کنید .
◆ اطلاعات جمع آوری کنید
برای اینکه بدانید که به کجا باید بروید، ابتدا باید از موقعیتی که در آن قرار دارید آگاه باشید؛ بنابراین قبل از اینکه به آینده نگاه کنید لازم است که عملکرد گذشته یا موقعیت کنونی را به زیر ذره بین ببرید. به تک تک بخش ها نگاه کنید و ببینید که در کجا عملکرد مطلوبی داشت هاید، کجا می توانستید بهتر باشید و چه فرصت هایی وجود دارد .
برای تشخیص نقاط قوت و ضعف باید به داخل و برای شناسایی فرصت ها و تهدیدها باید به خارج از تولید محتوا نگاه کنید. مهمترین بخش از این فرآیند استفاده از ابزارها و افراد مناسب است تا بتوانید بهترین و متناس بترین اطلاعات را گردآوری کنید .
◆ یک «بیانیه چشم انداز » تدوین کنید
بیانیه چشم انداز ( Vision Statement) جهت تولید محتوای الکترونیکی و مقاصد آن در میا نمدت و بلندمدت را تعیین م یکند و به عبارتی اهداف و ارزشهای سازمان را شرح می دهد. اینکه در ابتدا این مرحله را باید انجام بدهید یا مرحله سوم، مورد مناقشه است؛ اما در عمل می توانید هر دو را به طور ه مزمان به انجام برسانید .
◆ یک «بیانیه مأموریت » تنظیم کنید
بیانیه مأموریت ( Mission Statement ) عاوه بر توجه به منظور و مقصود سازمان، اهداف عمده آن را نیز ترسیم میکند. این بیانیه بر روی اقداماتی تمرکز دارد که در کوتا ه مدت باید انجام شود تا چشم انداز بلندمدت سازمان محقق گردد؛ بنابراین برای بیانیه چشم انداز باید به این سؤال پاسخ بدهید : «در 5 سال آینده می خواهیم به کجا برسیم؟ » و برای بیانیه مأموریت به این سؤالات پاسخ می دهید :
✔ چه کار میکنیم؟
✔ چطور آن کار را انجام میدهیم؟
✔ آن کار را برای چه کسی انجام میدهیم؟
✔ چه ارزشی ایجاد میکنیم؟
✔اهداف استراتژیک را شناسایی کنید
هدف از این مرحله، تعیین مجموع های از اهداف بلند برای همه نواحی محتوای الکترونیکی و آموزشی است که با عنوان «اهداف استراتژیک » از آن ها یاد میکنیم. این اهداف باید اولویتها را نشان بدهند و چراغ راهنمای برنامه هایی باشند که تحقق چشم انداز و مأموریت شرکت را تضمین میکند .
با نگاهی به مروری که در مرحله اول داشت هاید می توانید نقاط قوت و ضعف را در اهدافتان لحاظ کنید. دقت داشته باشید که اهداف شما باید دقیق، قابل سنجش، تحقق پذیر، واقع بینانه و زمان بندی شده باشند. به علاوه، باید مواردی مانند شاخصهای کلیدی عملکرد ( KPI ) ، تخصیص منابع و بودجه بندی را نیز مد نظر قرار بدهید .
✔برنامه های تاکتیکی را تنظیم کنید
در این مرحله باید با تبدیل اهداف استراتژیک به برنامه های کوتا ه مدتی که جزئیات معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ دقیقتری دارندموسوم به «برنامه های تاکتیکی » به استراتژی خود پروبال بدهید. این برنامه ها حاوی اعمال و اقدامات مقتضی برای بخشها و فراگیران مختلف خواهند بود. در اینجا می توانید حتی تکلیف تأمین کنندگان را نیز مشخص کنید .
در برنامه های تاکتیکی بر روی نتایج قابل سنجش تمرکز میکنید و برای تمامی افراد دخیل مشخص میکنید که چه کاری را باید در چه موقع و موقعیتی انجام بدهند. در واقع میتوان این برنامه های به اصطاح تاکتیکی را به عنوان مراحلی برای اجرای استراتژی تولید محتوای الکترونیکی و محتوای آموزشی مورد نظر در نظر گرفت .
✔ بر عملکرد خود نظارت داشته باشید
در حین و پس از هر برنامه ریزی و تلاشی که انجام می شود، مرور و بررسی مستمر ضروری است تا مطمئن شوید که در مسیر درستی قرار دارید که به تحقق هدف مورد نظر منتهی می شود. مدیریت و زیر نظر داشتن استراتژی کار ساد های نیست و به تاش پیوسته و دقت نظر نیاز دارد. خلق، مدیریت و مرور هر استراتژی مستلزم آن است که اطلاعات مرتبط را ضبط کنید، آن ها را به قطعات کوچکتری تقسیم کنید، برنامه ریزی کنید، اولویتبندی کنید و پیوسته چشمانداز واضحی داشته باشید .
حرف آخر
داشتن استراتژی تولید محتوای الکترونیکی در هر زمینه ای و از جمله در محیط کسب وکار ضروری است. به کمک آنچه که در این مطلب ذکر شد با مفهوم استراتژی و مزایای آن آشنایی پیدا کردید و یاد گرفتید که چگونه میتوان یک استراتژی مؤثر را در شش گام تدوین و تنظیم کرد. حالا وقت آن است که دست به کار شوید و استراتژی های درست و واقع بینانه ای را برای تولید محتوای الکترونیکی خود تنظیم کنید تا بتوانید به اهدافی که در سر دارید دست پیدا کنید .
دوره های آموزش تولید محتوای الکترونیکی ویژه ساخت آموزشهای مجازی
◆ دوره آموزش سناریونویسی
◆ دوره آموزش ساخت پادکست آموزشی
◆ دوره آموزش ساخت فیلم آموزشی
◆ دوره آموزش ساخت محتوای تعاملی( ساخت محتوای SCORM )
◆ دوره آموزش ساخت اپلیکیشن آموزشی Android
◆ کوچینگ تولید محتوای الکترونیکی
برای ثبت نام در دوره های تولید محتوای الکترونیکی مراحل زیر را انجام دهید:
✔ تماس با محتوای نو
✔ مشاوره با مسئول ثبت نام دوره ها
✔ در صورت تمایل مشاوره با مدرس دوره ها و ارائه اطلاعات به مدرس دوره جهت اثربخش شدن دوره آموزشی و تنظیم سرفصلها مطابق با نیاز شما
✔ ثبت نام نهایی و واریز شهریه دوره
✔ برنامه ریزی دقیق روز و تاریخ برگزاری دوره
✔ شروع کلاسها طبق برنامه ریزی
دوره های آموزش تولید محتوا، تبلیغات انلاین ، بازاریابی محتوا و دیجیتال مارکتینگ
◆ دوره آموزش مفاهیم تخصصی سئو و دیجیتال مارکتینگ
◆ دوره آموزش مقاله نویسی سایت و نوشتن توضیحات صفحات محصول سئو شده
◆ دوره آموزش ساخت پوستر تبلیغاتی
◆ دوره آموزش ساخت پادکست تبلیفاتی
◆ دوره آموزش ساخت فیلم تبلیغاتی و فیلم معرفی محصولات و فیلم معرفی خدمات
◆ کوچینگ تولید محتوا
برای ثبت نام در دوره های تولید محتوا ویژه سئو ، تبلیغات اینترنتی و دیجیتال مارکتینگ مراحل زیر را انجام دهید:
✔ تماس با محتوای نو
✔ مشاوره با مسئول ثبت نام دوره ها
✔ در صورت تمایل مشاوره با مدرس دوره ها و ارائه اطلاعات به مدرس دوره جهت اثربخش شدن دوره آموزشی و تنظیم سرفصلها مطابق با نیاز شما
✔ ثبت نام نهایی و واریز شهریه دوره
✔ برنامه ریزی دقیق روز و تاریخ برگزاری دوره
✔ شروع کلاسها طبق برنامه ریزی
هوش مصنوعی وب سایت محتوای نو ، مطالب زیر را به شما پیشنهاد میدهد :
تماس با ما ■ آدرس : تهران،میدان ولیعصر،کوچه ولدی-پلاک24-واحد7
■ تلفن : 88476788-021
■ پشتیبانی در ساعات اداری(10 صبح الی 16 عصر): 09191195991
ویزیت : روزهای پنجشنبه با هماهنگی قبلی امکان پذیر است
■ سفارش تولید محتوای الکترونیکی
■ سفارش تولید محتوا
دوره های جامع آموزش تولید محتوا
■ آموزش تولید محتوای الکترونیکی آموزشی
■ آموزش تولید محتوا ویژه تبلیغات آنلاین
درباره محتوای نو
ما در حوزه های زیر فعال هستیم:
■ تولید محتوای الکترونیکی ویژه آموزش مجازی و کلاس معکوس
■ تولید محتوا ویژه کسب وکارها و دیجیتال مارکتینگ
■ تولید انواع نرم افزار های آموزش مجازی
■ توانمند سازی سازمانها و موسسات و اشخاص در حوزه تولید محتوا
■ کمک به سازمانها در قالب کوچینگ و مربیگری در راستای تولید محتوا و استقرار انواع سامانه و نرم افزار آموزش مجازی
استراتژی معاملاتی به زبان ساده
در این سری آموزش ها میخواهیم بر خلاف کلیه مقالات و آموزشهایی که در این حوزه به زبان فارسی و انگلیسی نوشته شده نگاه تخصصی و ریشه ای به مبحث استراتژی داشته باشیم تا شما بر اساس یاد گیری مفاهیم تخصصی و به روز استراتژی توانایی طراحی بهترین استراتژی معاملاتی را داشته باشید.
معنی استراتژی چیست؟
وجه مشترک تمام تعاریف برای پاسخ به سوال استراتژی چیست این است که استراتژی بر دستیابی به اهداف خاص تمرکز داردکه شامل تخصیص منابع است؛ و اینکه چند تصمیم یا اقدام سازگار، درست یا منسجم را نشان می دهد.
تعریف استراتژی در دنیای سرمایه گذاری و معامله گری:
جک ولش مدیر افسانهای جنرال الکتریک درباره استراتژی چنین میگوید:
استراتژی یعنی من تصمیم های شفاف و دقیق در مورد رقابت با رقبا بگیرم!
حالا در دنیای سرمایه گذاری من ترجمش میکنم
استراتژی نحوه تفکر سیستماتیک درباره تصمیم گیری در معامله گری و زندگی!
(حرفه ای ها بخوانند! ) اگر تصمیم برای راه اندازی صندوق سرمایه گذاری یا جذب سرمایه هستید، استراتژی معاملاتی شما حرف اول را میزند نه سود شما! پیشنهاد میکنم کتاب trade the trader را مطالعه کنید.
استراتژی معاملاتی به زبان ساده
خوب بیاید فرض کنیم به عنوان یک غریبه وارد یک شهر شدیم که تصمیم داریم از بناهای تاریخی آن شهر دیدن کنیم. به احتمال خیلی زیاد به عنوان یک ایرانی همیشه در صحنه اول فیلتر شکن را روشن میکنیم و بعد میریم وارد Waze میشیم آدرس را وارد میکنیم تا بهترین راه را به ما نشان دهد. خوب حالا مسیر را میخوانیم و به سمتش حرکت میکنیم تا به مقصد برسیم حال اگر در این مسیر به دلایل ترافیک و… مسیر را تغییر داد ما هم مسیر را تغییر میدهیم.
اگر شما هر لحظه مسیرتان را عوض کنید و سر خود به این کوچه و آن کوچه بروید و 1000 بار مسیر عوض کنید یا مجبورید به مردم متوصل شید و از آنها بپرسید یا اینکه ممکنه مسیر یک ساعته را 3 ساعته برید. پس اعتماد به نرم افزار بر اساس صحیح بودن داده های گذشته بسیار ساده تر و راهگشا تر است. پس ما با اعتماد به Waze مسیر خود را دنبال میکنیم و با ایمن ترین راه به مقصد میرسیم. این معنی واقعی انتخاب یک استراتژی برای رسیدن به مقصد است.
به عنوان یک تریدر اگر هر روز در حال تغییر استایل ترید و تست کردن اندیکاتور ها و عضویت در کانالهای سیگنال دهی هستید! پس قطعا دچار ضررهای سنگین می شوید و از این بازار پر سود به طور کامل اوت میشوید (پول شما توسط تریدرهای موفق به تاراج میره و تو هاوایی خونه میخرن)
حال برای داشتن یک استراتژی معاملاتی درست در بازارهای مالی به خصوص ارزهای دیجیتال چه کار باید بکنم؟
اصول پایه طراحی یک استراتژی معاملاتی در بازارهای سرمایه گذاری
بر اساس اصول استراتژیک معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ پورتر یک استراتژی مناسب برای تصمیم گیری را به 4 گام اصلی تقسیم بندی میکنیم و در مورد هر گام به صورت مجزا توضیحاتی را ارائه میکنیم:
گام اول :چه جایگاهی را برای خود تعریف کرده اید؟
در مکتب پورتر به این جایگاه POSITIONING میگویند و انتخاب درست و واقع گرایانهی این موضوع میتواند راه درست را به شما نشاند دهد.
بسته به حجم سرمایه و همچنین نوع معاملات و بازار سرمایه هر تریدر باید برای خود به طور واقع گرایانه جایگاهش را تعریف کند و انتظارات صحیحی داشته باشد. برای مثال یک تریدر تازه کار و کم تجربه به محض ورود به بازار با رویای میلیاردر شدن در یک شب، استراتژی هایی را پیاده سازی میکند که تعجب و خنده تریدرهای با تجربه را بر می انگیزد.(البته تریدرهای حرفه ای از همین میکرو تریدرها سود میکنند)
پس جایگاه خود را خوب بشناسید اگر تازه کارید خودتان را حرفه ای نبینید و اگر بیش از یک سال در بازار متمرکز هستید خودتان را تازه کار و کم تجربه نبینید.
(یک تریدر تازه وارد و یک تریدر کهنه کار در استراتژی معاملاتی بسیار متفاوت عمل میکنند )
سبک های ترید را خوب بشناسید و درست انتخاب کنید
برای مطالعه بیشتر مقاله انواع سبک های ترید یا انواع معامله گر بخوانید و سبک ترید خودتون رو بهتر بشناسید.
گام دوم جمعآوری اطلاعات جامع و کامل (تخصصی سازی)
برای اینکه در بازار مالی خاصی سرمایه گذاری کنیم اول از همه باید رفتار و جنس بازار را به خوبی بشناسیم. بهترین راه شناخت بازار جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه دقیق و تخصصی فلسفه آن بازار و تاثیرات آن بر اقتصاد کلان می باشد.
روشهای شناخت تخصصی بازار کریپتوکارنسی (ارزدیجیتال)
درک جامع بلاکچین از لحاظ فنی
مفاهیم اقتصاد کریپتو
قوانین بین الملل و..
در پایان مرحله اول (در بازارمالی کریپتوکارنسی) باید به این سوالات پاسخ روشنی داشته باشیم که کدام پلتفرم و یا کدام پروژه بلاکچینی ارزش سرمایه گذاری دارد؟
گام سوم: تحلیل و پردازش اطلاعات
در بازارهای مالی هر شخصی بر اساس اطلاعات و نوع تحقیق و درک درست از اطلاعات به دست آمده از گام دوم سرمایه گذاری میکند. بر اساس روش خود و با در نظر گرفتن اصول سرمایه گذاری اقدام به تحلیل کنید و به سوالات زیر پاسخ دهید؟
کدام نوع تحلیل مناسب این سبک سرمایه گذاری است؟(تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال، ….)
چه ابزارهایی در این تحلیل ها به من کمک میکنند؟
گام چهارم: جمع بندی اطلاعات و تصمیم گیری
- در این مرحله باید به یک جمع بندی رسیده باشید و تصمیماتی اتخاذ کنید:
- چه بخشی از سرمایه ام را وارد این بازار یا معامله کنم؟
- چند درصد از پورتفولیو(در ایران به سبد معروفه!) را از این ارز برای مثال اتریوم خرید کنم؟
- حد ضرر را به چه شیوه ای و کجا قرار دهم؟
- حد سود را بر اساس چه روشی و کجا در نظر بگیرم؟
- انتظار زمانی سرمایه گذاری من چقدر است؟
خوب! 4 گام استراتژی را در این مقاله یاد گرفتیم!
برای یافتن بهترین استراتژی معاملاتی چه کارهای لازم است بکنیم؟
حال معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ برای یافتن بهترین استراتژی چه کارهای لازم است بکنیم
اگه صرفا دنبال داشتن استراتژی معاملاتی هستید، میتوانید ساعت ها در صفحه idea تریدینگ ویو دنبال ایده های جدید باشید و از استراتژیهای به اشتراک گذاشته شده لذت ببرید، یا سایت babypips که (مرجع بزرگی از استراتژیهای بازارهای مالی هست) استفاده کنید
اینها هیچ کدام شما را به مقصد و سود دهی نمیرسانند
اما اگر خودتان را یک پله بالاتر از تریدرها (معامله گران) عادی میدانید که از برنامه شخص دیگری کپی کنه، پس باید آستین ذهنتان را بالا بزنید و استراتژی معاملاتی شخصی خودتان را پیاده سازی کنید.
هشدار! این بخش نیازمند تمرکز است. اگر تمرکز لازم را ندارید پیشنهاد میکنم(چون میدونم تریدر هستید) چارت را ببندید و نفس عمیق بکشید زیرا قراره آینده معاملاتتان تغییر کند.
ابتدا باید به یک سری سوال جواب بدید و با خودتان صادق باشید!
با خودتان صادق باشید
اول باید با خودتان رو راست باشید و بدانید دقیقا دنبال چه هستید؟
آیا میخواهید یک معامله گر موفق باشید یا یک تحلیل گر تکنیکال(ترسو) باشید؟ این دو خیلی با هم فرق دارند
شما به کدام دسته از تریدرها ( معامله گران تعلق دارید( برای مطالعه روی این لینک کلیک کنید)
باید با خودتون به این نتیجه برسید که دنبال چه چیزی هستید؟ (شمال حقیقی تان را بیابید پیشنهاد میکنم حتما این کتاب را مطالعه کنید )
آدمی هستید که پوزیشنهای کوتاهمدت باز میکنه یا بلندمدت؟
دوست دارید پوزیشنهاتون در جهت روند باشد؟ یا همیشه خلاف جهت روند، وارد پوزیشن میشوید؟ (این بخش را به زودی در یک مقاله کامل بهتون توضیح میدیم )
انتظارتان از سود چقدر است و اساسا آدم صبوری هستید یا لحظه ای که خرید میکنید منتظر سود هستید؟
در زمانی که پوزیشن بباز دارید، تبدیل به فردی پرخاشگر وبیحوصله میشوید یا نه، ریلکس به انجام کارهاتون مشغولید. (من خودم در اوایل اگر حجم سنگین داشتم به یه غول بی شاخ و دم تبدیل میشدم)
برای اینکه به پوزیشنی ورود کنید، حتما نیاز به تایید چند اندیکاتور دارید یا خیر؟
بعد از چندتا سوال بالا از خودتون بهتره به سوال کلیدیتری جواب بدید
کدوم تایمفریم باید ترید کنم؟ _مقاله انواع تریدر را مطالعه کنید.
آیا به غیر از ترید کردن، مشغول کار دیگهای هم هستید؟ ( تکلیف خود را روشن کنید چرا که اگر مشغول کارهای دیگر هستید نباید به عنوان scalper عمل کنید که جز ضرر چیزی براتون نداره بلکه باید پوزیشن تریدینگ انجام بدید)
“به نظر من هیچ کاری به غیر از ترید کردن نباید داشته باشید. آخه چه کاری از این کار پر درآمدتره؟!
پول در اوردن در بازارهای مالی نمیتونه به عنوان شغل دوم شما باشه، شاید در درازمدت دچار ضرر بشوید”
اگه قرار به این باشه که با اندیکاتورها استراتژیتون رو طراحی کنید، آیا به اونها مسلط هستید؟ نحوه محاسبه هر اندیکاتور را دقیقا میدانید؟ فلسفه استفاده از هر اندیکاتور را باید دقیقا بدانید چرا که عدم تسلط شما به جای سود به شما ضرر سنگین میزند. پس این مرحله را جدی بگیرید.
شما فعلا به این سوالات پاسخ دهید چرا که در مقاله بعدی منتظرتون هستیم تا پاسخ شما را بررسی کنیم و پوزیشن گیری صحیح را با ساخت بهترین استراتژی مخصوص شما به شما آموزش بدیم.
اگر ایده ها و همچنین نظری درباره این مقاله دارید خوشجال میشیم دیدگاهتان را همینجا بیان کنید.
خطمشی سازمان
خطمشی Policy یا سیاست مجموعه اصول مدونی است که برای هدایت تصمیم و دستیابی به اهداف منطقی طراحی شده است. خطمشی سازمان راهنمای عملیاتی دستیابی به اهداف استراتژیک سازمان است.
در مدیریت استراتژیک پس از آنکه چشمانداز و فلسفه وجودی (ماموریت) شرکت مشخص شد، استراتژیهای شرکت طراحی میشود. پس از آن خطمشیهای سازمانی مشخص میشود و در ادامه از طریق روندها، رویهها و قوانین مختلف اجرایی میشوند. هدف از تدوین استراتژی سازمان این است که مأموریت شرکت محقق شود. این امر از طریق برنامهریزی استراتژیک سازمان انجام میشود. این برنامهریزی از ساختاری سلسله مراتبی برخوردار است.
استونر سلسله مراتب برنامهها را به صورت ماموریت یا هدف دوربرد، اهداف کوتاهمدت، استراتژی، برنامه عملیاتی ترسیم کرده است.با بررسی سلسله مراتب سازمانی در مییابیم که برنامهها تعیین کننده فعالیتهای آینده هستند. در سلسله مراتب برنامه ها، هر برنامه، برنامه قبل از خود را تفسیرنموده، بسط میدهد و تعریف عملیاتی از آن ارائه مینماید. خطمشی در سطح سازمان نوعی برنامه است که برای اجرای برنامههای همیشگی و تکراری کمک میکند. راهنمای عمل برای آن گونه برنامه هاست. در این مقاله به تعریف، مفهوم، اهمیت و نحوه تدوین خطمشی سازمان پرداخته شده است.
تعریف خطمشی سازمان
خطمشی باید از صراحت وضوح، قابلیت اجرا، انعطاف پذیری، جامعیت، هماهنگی، مستدل معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ بودن، متمایز بودن از قانون و کتبی بودن برخوردار است. نویسندگان مختلف از مفهوم خطمشی تعاریف گوناگونی را ارائه داده اند: هارولد لاسول خطمشی را یک برنامه طراحی شده از اهداف، ارزشها و اقدامات میداند. آستن رنی خطمشی را به منزله خطوط تعیین شده اقدامات یا بیان خواستهها میداند. بطورکلی، هر آنچه را که سازمانها تصمیم میگیرند که به انجام رسانند یا از اجرای آن ممانعت به عمل آورند، میتوان خطمشی تلقی نمود.
خطمشیها اصولی هستند که با تصمیم ها، اقدامات و فعالیتهای سازمان جهت میدهند و آنها را در مسیر تحقق اهداف تنظیم مینمایند.
خطمشی نشانگر خواستها و انتظارات بخشهای سازمان است که در فرایند تصمیمگیری به صورت آیین نامه ها، قوانین و مقررات اجرایی، تقنینی و قضایی منعکس میشود.
در مجموع آنچه که در همه تعاریف به طور مشترک وجود دارد آن است که خطمشی در مورد فرایند یا الگوی فعالیتها یا تصمیماتی است که برای جبران مشکلات عمومی چه حقیقی و چه مجازی اتخاذ میشود.
خطمشـی، روندها و رویهها
استراتژی روش و ابزار دستیابی به اهداف بلندمدت سازمان است. اهداف بلندمدت نیز از طریق اهداف کوتاهمدت پژوهشگر میشوند. برای انجام اهداف کوتاهمدت از خظمشیها، روندها و رویههایی استفاده میشود که براساس استراتژی سازمانی تنظیم میشوند.
خطمشی (Policy) : مجموعه اصول و قواعدی است که تصمیمگیریهای سازمان را جهتدهی میکند و در بستر آن، رویهها و فرآیندها شکل میگیرند. خطمشی قوانین کسبوکار و دستورالعملهای یک سازمان است که با هدف اطمینان از سازگاری و انطباق مسیر سازمان با اهداف استراتژیک آن تدوین میشود. خطمشیهای سازمان در بستر قوانین آن سازمان، واحد سازمانی یا بخش شکل میگیرد.
روند (Procedure) : الگو و شمای کلی و گامهای اصلی را نشون میدهد که برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت باید طی شود.
رویه (Process) : جزئیات بیشتری از مسیر را جهت دستیابی به اهداف بیان میکند
جایگاه خطمشی در مدیریت سازمان
خطمشی یک مفهوم کلیدی در مدیریت استراتژیک میباشد. بیش از آنکه به جایگاه خطمشی در مدیریت استراتژیک پرداخته شود لازم است تا مروری کوتاه در اهمیت و ضرورت برنامهریزی صورت گیرد.
برنامهریزی از وظایف بسیار مهم مدیران و مقدم بر تمامی جنبههای دیگر مدیریت میباشد. تحقق اهداف فردی و سازمانی مستلزم برنامهریزی است، بطوریکه حتی برای نیل به هدفی کوچک نیز باید برنامهریزی صورت گیرد. برنامهریزی دارای سلسله مراتب ویژهای است که در همه کتب مدیریت استراتژیک به آن تأکید میشود. یک برنامه با بیانیه فلسفه وجودی (رسالت، مأموریت و اهداف بلندمدت) آغاز میشود، سپس اهداف کوتاهمدت بر اساس فلسفه وجودی سازمان تعیین میشود. بعد از اهداف کوتاهمدت استراتژی های، خطمشی ها، رویه ها، مقررات و برنامههای عملیاتی قرار میگیرند. این سلسله مراتب در نمودار زیر به تصویر درآمده است.
- رسالت
- اهداف کوتاهمدت
- استراتژی
- خطمشی
- رویه و مقررات
- برنامههای عملیاتی
با توجه به نمودار فوق و جایگاه خطمشی در برنامیریزی و مدیریت استراتژیک مشخص میشود که خطمشیها مهمترین ابزار مدیران در جهت تحقق استراتژیهای سازمان میباشند.
رویکردهای خطمشی سازمان
وقتی که از رویکردهای تجزیه و تحلیل خطمشی صحبت میشود، منظور روشهای متعددی است که توسط پژوهشگران علوم اجتماعی در مورد تجزیه و تحلیل خطمشی انجام گرفته است. هر تحلیل گر خطمشی به طور صریح یا غیر صریح رویکردی را به کار میگیرد که با شرایط و ویژگیهای او سازگاری بیشتری دارد. با این وجود هیچ دیدگاه واضح و منحصر به فردی برای تجزیه و تحلیل خطمشی وجود ندارد. رویکرد اقتصادسنجی، رویکرد دیگری است که بیشتر مبتنی بر نظریههای اقتصادی است که در آنها فرض میشود. طبیعت و سرشت انسان ذاتاً عقلانی است و یا منافع شخصی محض به آن انگیزه میدهد.
شاید متداول ترین رویکرد مورد قبول تشخیص مراحل فرایند خطمشی و پس از آن تجزیه و تحلیل عوامل تعیین کننده هر مرحله خاص باشد و به آن رویکرد فرایندی، خطمشی گفته میشود. در رویکرد تخصصی، خطمشی به عنوان یک حوزه کاملاً ویژه و مجزا مورد مطالعه قرار میگیرد. اقبال آنچنانی نسبت به این رویکرد وجود ندارد و معمولاً این حیطه از مطالعات به همراه سایر جنبههای برنامهریزی استراتژیک مطالعه میشود. در رویکرد منطقی- اثبات گرا که رویکرد رفتاری و یا عملی نیز نامیده میشود استفاده از نظریه ها، مدل ها، آزمون فرضیه ها، دادههای پیچیده، روش مقایسهای و تحلیل آماری دقیق استنتاج شده قیاسی را توصیه میکند.
جمعبندی بحث
مدیریت و برنامهریزی استراتژیک سازمان از ساختاری سلسلهمراتبی برخوردار است. در راس این هرم تدوین چشمانداز و سپس فلسفه وجود سازمان قرار دارد. پس از آنکه تدوین اهداف بلندمدت و استراتژیهای سازمانی قرار دارند. ابزار پیادهسازی استراتژیهای سازمانی نیز خطمشی میباشد. در سالهای اخیراستفاده از روشهای علمی همچون رویکردهای منطقی- اثبات گرا و اقتصادسنجی در بررسی خطمشی کاهش یافته است. افرادی که با بررسی علمی خطمشی مخالفند، رویکردی را ترجیح میدهند که به وسیله آن قضاوتهای شخصی مهم تر از نظریههای علمی و اثبات گرایی است. این رویکرد اصطلاحاً پدیدارشناسی یا فرا اثبات گرایی نامیده میشود.
رویکرد مشارکتی، جدیدترین رویکردی است که روابط نزدیک با چالشهای فرا اثبات گرایی دارد و در بر گیرنده بخش عظیمی از منافع و ارزشهای سهامداران متعدد در فرایندهای تصمیمگیری خطمشی میباشد. در این رویکرد، منافع جمع کثیری، از طریق یک سری مباحث استدلالی نقش دارد. به هر حال رویکردهای متعددی در زمینه خطمشی وجود دارد. برخی رویکردهای مهم دیگری که در مطالعات انجام گرفته پیشین به آنها اشاره شده است عبارتند از رویکردهای هنجاری، ایدئولوژیکی، تاریخی و غیره. بدیهی است که بررسی و مقایسه تک تک این رویکردها در حیطه این مطالعه نبوده و در این مختصر نمی گنجد.
تصمیم گیری استراتژیک چیست و چه خصوصیاتی دارد؟
تصمیم گیری استراتژیک چیست؟ همه ما روزانه در حال تصمیم گیری و انتخاب هستیم و این انتخابهای ما گاه کوچک، گاه بزرگ و اساسی است و درنهایت سرنوشت ما را رقم میزنند. تفکر استراتژیک به ما کمک میکند تا در شرایط دشوار بتوانیم تصمیم بهتری بگیریم. امروزه واژه استراتژی بیشترین کاربرد را در حوزه مدیریت دارد اما محدود به این بخش هم نمیشود. قدیمیترین کاربرد استراتژی به عهد باستان برمیگردد و اشاره به پیروزی در جنگها دارد. امروزه این واژه در حوزه سازمانی بهکاربرده میشود و اهداف خاصی را دنبال میکند. نویسندگان مختلفی استراتژی را تعریف کردهاند؛ قدیمیترین تعریف
آن از عهد باستان یونان توسط ژنوفن ارائهشده است. او میگوید ” استراتژی انجام کسبوکاری است که آن را میشناسید.” و در سال 1939 مینتز برگ که یکی از کارشناسان بزرگ مدیریت و استراتژی است، برای استراتژی یک مدل 5P را ارائه داده است و آن را اینگونه تعریف می کند ” استراتژی بهعنوان یک برنامه (Plan)، الگو(Pattern) ، شگرد(Ploy) ، جایگاه(Position) و چشم انداز(Perspective) است” که با شناخت دقیق هر کدام از این پنج P میتوان یک استراتژی قوی تدوین کرد.
در این مقاله از رستا قصد پاسخگویی به این دو سؤال راداریم:
- تصمیم گیری استراتژیک چیست؟
- تصمیم گیری استراتژیک چه خصوصیاتی دارد؟
تصمیم گیری و انواع آن
در ابتدا باید بدانیم که تصمیمگیری به معنای انتخاب کردن یک راه و روش مناسب از میان دو یا چند روش است. به عبارت دیگر تصمیمگیری به معنای “یک انتخاب خودآگاهانه” است. تصمیمات ما انواع مختلفی دارند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
- تصمیمات استراتژیک
- تصمیمگیری به روش بررسی فردی و بررسی گروهی
- تصمیمگیری متمرکز و غیر متمرکز
- تصمیمات مناسب برای حل کردن مشکلات
- تصمیمات ناشی از موقعیتهای بحرانی
- تصمیمات فرصت طلبانه
- تصمیمات مقطعی
- تصمیمات شخصی
- تصمیمات سازمانی
یک عامل بسیار مهم در تصمیمگیری عواملی است که خواه ناخواه بر تصمیمگیری ما تأثیر میگذارد. در اینجا به اختصار این عوامل را توضیح میدهیم:
- عوامل روانشناختی: همانطور که مشخص است عامل مهم در تصمیمگیری انسان است و انسان تحت تأثیر عوامل شخصیتی و روانشناختی همچون: ارزشها، آمال، آرزوها، تجربیات مختلف و … است که قطعا تاثیرات خود را بر تصمیمی که توسط او گرفته میشود میگذارد.
- عوامل عقلایی: در اینجا منظور ما عواملی است که قابل اندازهگیری است مانند: هزینه، زمان، پیش بینیها و …
- عوامل فرهنگی: محیط انسان دارای فرهنگهای متعددی است که به آن فرهنگ منطقه، فرهنگ کشور و یا فرهنگ جهانی گفته میشود، این فرهنگها بر تصمیمات فردی و سازمانی تحت عنوان هنجار، ارزش، باور و … تأثیر میگذارد.
- عوامل اجتماعی: موافقت دیگران از عوامل بسیار مهمی است که بر تصمیم گیری تأثیر میگذارد.
از دیدگاه سازمانی تصمیم گیری استراتژیک چیست؟
خداوند انسان را متمایز از دیگر موجودات آفریده است و انسان دارای قوه عقل و اختیار هست. این دو ویژگی باعث شده است تا مسئولیتهای زیادی بر عهده انسان گذاشته شود و او در مسیری قدم بردارد که نتیجه انتخاب و تصمیمهای خودش است. مدیران در سازمانها وظایف و مسئولیتهای مختلفی دارند، گاه این وظایف با شدت کمتری بین آنها و کارکنان قابل انجام است و گاهی با شدت بیشتر بر عهده شخص خودشان است. مانند: رهبری، کنترل، سازماندهی، برنامهریزی و …
در یک نگاه سازمانی خصوصیت اصلی مدیران استراتژیک، تأکید آنها بر تصمیم گیریهای استراتژیک است. مدیریت استراتژیک، روندی فلسفی برای مدیران کسبوکار است و به آن دسته از فعالیتهای مدیران گفته میشود که درنهایت منجر به دستیابی آنها به اهداف کلی سازمان شده و یک جهتگیری کلی به سازمان میدهد. در این میان مدیران باید بهصورت استراتژیک فکر کرده و سپس اندیشههای خود را به مرحله اجرا برسانند. و لازم است در این مرحله تمامی کارکنان این استراتژی معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ را درک کرده تا به بهترین نحو به مرحله اجرا دربیاید. در ادامه برای آنکه بهتر متوجه شوید تصمیم گیری استراتژیک چیست، ما عناصر اصلی و تشکیلدهنده آن را برای شما شرح میدهیم. برای پیاده سازی مدیریت استراتژیک باید چهار مرحله طی شود:
1. تحلیل موقعیت
اولین و مهمترین گام در تصمیم گیری استراتژیک تحلیل موقعیت است. قبل از اینکه شما برای یک فرایند استراتژیک جدید برنامهریزی کنید لازم است تا عملیاتی را که در شرایط فعلی برای رسیدن به هدف انجام میدهید را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهید. در این مرحله اطلاعات مهم و موردنیاز برای ایجاد یک شرح مأموریت از طریق برسی محیط داخلی، محیط خارجی و بدنهسازمانی فراهم میشود. برای بررسی محیط داخلی (مجموعه متغیرهایی که داخل سازمان وجود دارند) مواردی مانند: ارتباط مستقیم کارکنان با یکدیگر، ارتباط مستقیم مدیران با یکدیگر، ارتباط مدیران با سهامداران و … مورد بررسی قرار میگیرد. همچین برای تحلیل محیط خارجی (مجموعه متغیرهایی که در خارج از سازمان وجود دارد) باید مواردی همانند: ارتباط میان شرکت و مشتریان، ارتباط میان شرکت و تأمینکنندگان، رقبای اصلی و … مورد بررسی قرارگرفته شود.
2. تدوین استراتژی
برای رسیدن به پاسخ سوال تصمیم گیری استراتژیک چیست باید بدانید که دومین گام در تصمیمگیری استراتژیک طراحی و تولید است. بعدازاینکه شما اطلاعات مورد نیاز را جمعآوری کردید لازم است تا یک پلن کلی برای رسیدن به اهدافتان تعیین کنید، عملیات تعیینشده باید واضح باشد و در راه رسیدن مستقیم به اهداف سازمان باشد. در ابتدا ما باید سه سطح شرکت، عملیاتی و رقابتی را مورد ارزیابی قرار دهیم. استراتژی شرکت: همان تصمیمگیری در خصوص کسبوکارها در جهت کلی سازمان است. استراتژی عملیاتی: کوتاهمدت بوده و با مواردی مثل منابع انسانی، مالی و… در ارتباط است. استراتژی رقابتی همان روشهای رقابتی در کسبوکار است.
3. اجرای استراتژی
بعدازآنکه شما استراتژی خود را طراحی کردید لازم است تا آن را عملی و اجرا کنید. در این مرحله لازم است برای اطمینان بیشتر از اینکه کار بهدرستی انجام میشود، بر نحوه اجرای آن توسط کارکنان نظارتهای لازم را داشته باشید و مطمئن شوید که آنها با تمام نیرو در حال انجام این کار هستند. استراتژی باید بر اساس جدی بودن مسائل باشد؛ به عیارت دیگر اول باید از بدترین مشکلات شروع کرده و بعد از رسیدگی به آنها به سراغ دیگر مسائل برویم.
4. ارزیابی استراتژی
بعدازاین که ما طرح خود را اجرا کردیم حال باید آن را بررسی کنیم. در این قسمت لازم است تا به دو سؤال اساسی پاسخ دهید:
- آیا به هدف مدنظر رسیدهایم یا خیر؟
- آیا تمام قسمتهای سازمان توانستهاند از عهده انجام این فرایند برآیند؟
بر اساس پاسخهایی که میدهید میتوانید به بررسی دقیق نقاط قوت و ضعف طرح اجرایی بپردازید. ضمن اینکه لازم است تا استانداردهای سازمان به چالش کشیده شود و بررسی کنید که آیا با انجام این استراتژی شما میتوانید به استانداردهای مطلوب سازمان برسید یا خیر؛ اگر جواب این سؤال منفی باشد درنتیجه استراتژی شما بهطورقطع با شکست روبهرو خواهد شد.
ویژگیها و مراحل تصمیم گیری استراتژیک چیست؟
با توجه به اینکه معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ تصمیمهای استراتژی به آینده بلندمدت سازمان مربوط میشود دارای سه ویژگی اصلی و مهم هست:
- نادر بودن
- نتیجه محور بودن
- هدایتگر بودن
برای اینکه بتوانید یک تصمیم گیری استراتژیک، صحیح و اصولی داشته باشید، مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید:
- برسی کردن عملکرد شرکت
- برسی کردن محیط داخلی
- بررسی کردن محیط خارجی
- ارزیابی کردن نتایج عملکرد فعلی شرکت
- تجزیهوتحلیل عوامل استراتژیک
- ارزیابی و انتخاب بهترین استراتژی جایگزین
- اجرا کردن استراتژی انتخابشده
- ارزیابی کردن استراتژی
جنبههای مختلف تصمیم گیری استراتژیک چیست؟
تصمیم گیری استراتژیک را میتوانیم از جنبههای مختلفی مورد بررسی قرار دهیم که در این قسمت بهاختصار بعضی از این عوامل را توضیح میدهیم.
- یکی از جنبههای اصلی تصمیمهای استراتژیک ارتباط نزدیک آن با رهبری است. بهعبارتدیگر یکی از وظایف رهبران تدوین استراتژی است.
- یکی از مهمتری اهداف استراتژی این است که به موقعیتی دست پیدا کند که بتواند خودش را برای تمامی تغییرات آماده کند؛ چراکه هر سازمانی درگیر آینده نامعلومی است که پیش روی آن است.
- یکی از مهمترین جنبهها استراتژی فراهم کردن قابلیتها و ظرفیتهای مختلف برای سازمان است.
- فرهنگها قابل تقلید نیستند و هر سازمانی فرهنگ مخصوص به خودش را دارد. ازآنجایی که استراتژیهای هر سازمان تأثیر پذیرفته از فرهنگ سازمان است، همین عامل باعث میشود که برای هر سازمانی یک مزیت رقابتی بهحساب آید.
تفاوت تصمیم گیری اداری و تصمیم گیری استراتژیک چیست؟
- § تصمیمات استراتژیک بلندمدت و تصمیمات اداری بهصورت روزانه گرفته میشوند.
- تصمیمات استراتژیک برای آینده گرفته میشوند و تصمیمات اداری برای کوتاهمدت و شرایط فعلی.
- تصمیمات استراتژیک مطابق با چشمانداز سازمان بوده و تصمیمهای کوتاهمدت بر اساس تصمیمهای استراتژیک و عملیاتی گرفته میشوند.
- تصمیمات استراتژیک شامل برنامهریزی کلی سازمان هستند و تصمیمات اداری صرفا شامل فعالیت کارمندان است.
- تصمیمات استراتژیک در ارتباط با رشد سازمان گرفته میشود در حالی که تصمیمات اداری در ارتباط با رفاه حال کارمندان است.
سخن آخر
بهعنوان سخن آخر در مقاله تصمیم گیری استراتژیک چیست میتوان گفت که مهمترین ویژگی استفاده کردن از مدیریت استراتژیک، به وجود آوردن شرایط رقابتی برای سازمان است. همانطور که قبلا هم به آن اشاره کردیم مدیریت استراتژیک ترکیبی از برنامهریزی استراتژیک و تفکر استراتژیک است. در ابتدا با استفاده از برنامهریزی استراتژیک اهداف قابل دسترس سازمان مشخصشده و در مرحله تفکر استراتژیک ملزومات و ابزار مورد نیاز برای تحقق اهداف تعیین شده فراهم میشود. بر همین اساس اگر بهطور دقیق بتوانیم این دو بخش را انجام دهیم بهراحتی میتوان مشکلات پیشرو را حل کرده و نسبت به رقبای خود در این معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ امر پیشی بگیریم. امیدواریم به خوبی دریافته باشید که تصمیم گیری استراتژیک چیست و بتوانید از آن در جهت پیشبرد اهداف خود استفاه کنید.
مفهوم مدیریت راهبردی و اهمیت آن
مدیریت راهبردی عبارت است از برنامه ریزی، نظارت، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مداوم آن چه که یک سازمان برای تحقق اهداف و برنامه های خود لازم دارد. تغییرات در فضای کسب و کار، سازمان ها را ملزم می کند که استراتژی های خود را جهت کسب موفقیت به طور دائم ارزیابی کنند.معنی و مفهوم استراتژی چیست؟
فرایند مدیریت استراتژیک به سازمان ها کمک می کند تا وضعیت فعلی خود را مورد بررسی قرار دهند، استراتژی ها را به چالش بکشند، آنها را به مرحله اجرا رسانده و اثربخشی استراتژی های مدیریتی اجرا شده را تحلیل کنند.
مفاهیم مدیریت راهبردی
مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک بر درک واضح سازمان از مأموریت خود یا هدف خود تاکید می کند. هم چنین چشم انداز سازمان درباره جایی که می خواهد در آینده باشد را تحلیل می کند و عواملی که سازمان را جهت رسیدن به آن چشم انداز راهنمایی می کند را بررسی می نماید. در این راستا شاید خواندت مقاله آشنایی با بازی آبجو یا بازی نوشابه نیز برای شما جالب باشد.
این امر هم چنین مستلزم تعهد به برنامه ریزی استراتژیك است، زیر مجموعه مدیریت مشاغل شامل توانایی سازمان برای تعیین اهداف كوتاه مدت و بلند مدت و برنامه ریزی تصمیمات استراتژیك، فعالیت ها و تخصیص منابع مورد نیاز برای دستیابی به آن اهداف است.
فرایند مدیریت راهبردی نیز به سازمان ها کمک می کند تا تصمیمات منطقی بگیرند و اهداف جدید خود را با سرعت مناسبی توسعه دهند تا که بتوانند در فن آوری، بازار و شرایط تجاری در حال پیشرفت خوبی باشند. بنابراین، مدیریت استراتژیک می تواند که به سازمان کمک کند تا دارای یک مزیت رقابتی باشد، میزان سهم بازار را بهبود ببخشد و برای آینده خود هم برنامه ریزی کند.
پنج مرحله از فرآیند مدیریت راهبردی
بسیاری از مکاتب فکری در مورد چگونگی انجام دادن مدیریت راهبردی وجود معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ دارد، و دانشگاهیان و مدیران مجموعه چارچوب های متعددی را برای هدایت کردن فرایند مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک تدوین کرده اند. به طور کلی ، این روند به طور معمول شامل پنج مرحله زیر می باشد:
- ارزیابی نمودن جهت استراتژیک حال حاضر سازمان
- نقاط قوت و ضعف داخلی و خارجی را شناسایی و تحلیل می کند.
- تدوین برنامه های عملیاتی سازمان
- اجرای برنامه های عملیاتی سازمان
- ارزیابی میزان موفقیت در برنامه های عملیاتی و نتایج در هنگام تولید نتایج مطلوب
ارتباطات مؤثر ، جمع آوری داده ها و فرهنگ سازمانی نیز نقش مهمی در فرایند مدیریت راهبردی به ویژه در شرکت های بزرگ و پیچیده ایفا می کنند. عدم ارتباط و فرهنگ منفی شرکت می تواند منجر به سوء استفاده از برنامه مدیریت راهبردی سازمان و فعالیت های انجام شده توسط واحدها و بخش های مختلف تجاری آن شود.
بنابراین، مدیریت استراتژی شامل تجزیه و تحلیل تصمیمات تجاری چند منظوره قبل از اجرای آنها برای اطمینان از مطابقت آنها با برنامه های استراتژیک است.
انواع استراتژی های مدیریت راهبردی
نظم و انضباط مدرن مدیریت راهبردی ریشه های خود را در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نشان داده است. متفکران برجسته در این زمینه عبارتند از: گورو مدیر آمریکایی اتریشی ، پیتر دراکر ، که به عنوان پدر بنیانگذار مطالعات مدیریت نامیده می شود.
در میان بسیاری از فعالیت های او این ایده اصلی بود که هدف از ایجاد کسب و کار ایجاد مشتری است و آنچه مشتری می خواهد تعیین کند این است که یک تجارت چیست. وظیفه اصلی مدیریت این است که منابع را تشدید کرده و کارمندان را قادر می سازد تا به طور مؤثر نیازها و ترجیحات در حال تحقق مشتریان را برطرف کنند.
تمرکز بر روی مشتری
تمرکز روی مشتری که در دهه ۱۹۸۰ توسط استاد تئودور لویت، استاد دانشکده بازرگانی هاروارد ، تقویت شد که با تأکید قبلی بر تولید متفاوت بود زیرا سنگ بنای استراتژی مدیریت یعنی ایجاد یک محصول با کیفیت بالا، موفقیت را تضمین می کرد.
صلاحیت متمایز، اصطلاحی که در سال ۱۹۵۷ توسط جامعه شناس و محقق حقوق فیلیپ سلزنیک معرفی شد، بر ایده صلاحیت های اصلی و مزیت رقابتی در نظریه مدیریت راهبردی تأکید کرد. چارچوب هایی برای ارزیابی نقاط قوت و ضعف یک سازمان در رابطه با تهدیدات و فرصت های موجود در محیط بیرونی آن تهیه شده است.
دانشمند کانادایی رشته مدیریت، هنری مینتزبرگ نتیجه گرفت که فرایند مدیریت راهبردی پویا تر و کم تر از آن چه نظریه پردازان تصور می کردند قابل پیش بینی معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ است.
وی در مقاله خود در سال ۱۹۸۷ با عنوان “مفهوم استراتژی، پنج روان برای استراتژی” گفت: “زمینه مدیریت استراتژیک نمی تواند به یک تعریف واحد از استراتژی اعتماد کند.” در عوض، وی پنج تعریف از استراتژی و روابط متقابل آن ها را تشریح کرد:
- برنامه: استراتژی به عنوان یک مسیر عملی آگاهانه برای مقابله با یک وضعیت.
- شگرد: استراتژی به عنوان یک مانور برای پیشی گرفتن از رقیب ، که می تواند بخشی از یک طرح نیز باشد.
- الگو: استراتژی ناشی از سازگاری در رفتار ، خواه در نظر گرفته شده باشد یا نه و می تواند مستقل از یک برنامه باشد.
- موقعیت: استراتژی به عنوان یک نیروی واسطه یا مطابقت بین سازمان و محیط ، که می تواند با هر مدل روانشناسی سازگار باشد.
- چشم انداز: استراتژی به عنوان یک مفهوم یا شیوه ای تلخ برای درک جهان که می تواند با هر مدل روانشناسی سازگار باشد.
تجزیه و تحلیل SWOT در مدیریت راهبردی
تجزیه و تحلیل SWOT یکی از انواع چارچوب ها در مدیریت راهبردی است که توسط سازمان ها برای ایجاد و آزمایش استراتژی های تجاری خود استفاده می شود. تجزیه و تحلیل SWOT نقاط قوت و ضعف یک سازمان را با فرصت ها و تهدید های خارجی محیط زیست آن شناسایی و مقایسه می کند.
تجزیه و تحلیل SWOT عوامل داخلی، خارجی و سایر مواردی را که می تواند در اهداف سازمان تأثیر بگذارد ، روشن می کند. در این راستا نگاهی به مقاله ی هدف از تحلیل درون سازمانی چیست؟ نیز هم داریم.
فرایند SWOT به رهبران كمك می كند تا تعیین كنند كه آیا منابع و توانایی های سازمان در محیط رقابتی كه در آن مجبور است عمل كند و استراتژی های مورد نیاز برای موفقیت در این محیط را بهبود می بخش ، مؤثر است یا خیر.
کارت امتیازی متوازن در مدیریت راهبردی
کارت امتیازی متوازن، یک سیستم مدیریتی است که اهداف استراتژیک را به مجموعه ای از اهداف عملکردی تبدیل می کند که در صورت لزوم ، برای اطمینان از دستیابی به اهداف استراتژیک، اندازه گیری، نظارت و تغییر می کنند.
کارت امتیازی متوازن رویکرد چهار جانبه ای را برای عملکرد سازمان در نظر می گیرد. این شامل تجزیه و تحلیل مالی سنتی، از جمله معیار هایی مانند درآمد عملیاتی، رشد فروش و بازده سرمایه گذاری است.
هم چنین مستلزم تحلیل مشتری، از جمله رضایت و حفظ مشتری است. تجزیه و تحلیل داخلی، از جمله چگونگی پیوند فرایندهای تجاری با اهداف استراتژیک. و یک تحلیل و یادگیری و رشد، از جمله رضایت و حفظ کارکنان و همچنین شامل عملکرد خدمات اطلاعاتی سازمان می باشد.
مجموعه امتیاز های کارت توازن نیز به شرح ذیل می باشد:
- این سیستم نقاط بین عناصر استراتژی با تصویر بزرگ مانند مأموریت (هدف ها)
- بینایی (آنچه که ما به دنبال آن هستیم)
- ارزشهای اصلی (آنچه به آن اعتقاد داریم)
- مناطق تمرکز استراتژیک (مضامین، نتایج و یا اهداف)
- عناصر عملیاتی بیشتری مانند اهداف (فعالیت های بهبود مستمر)
- اقدامات (یا شاخص های اصلی عملکرد یا KPI ها، که عملکرد استراتژیک را ردیابی می کنند)
- اهداف (سطح عملکرد مورد نظر ما) و ابتکارات (پروژه هایی که به شما در رسیدن به اهداف خود کمک می کنند)
ارزش فرهنگ های سازمانی در مدیریت راهبردی
فرهنگ سازمانی می تواند که میزان موفقیت و عدم موفقیت در یک تجارت را تعیین کند و یک مؤلفه اصلی می باشد که رهبران استراتژیک باید در فرایند مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک مد نظر داشته باشند. فرهنگ عامل اصلی در نحوه تشریح اهداف افراد در سازمان، انجام وظایف و سازماندهی منابع است.
فرهنگ سازمانی قوی باعث می شود تا مدیران انگیزه ی بیشتری برای ایجاد انگیزه در کارکنان برای انجام وظایف خود در راستای استراتژی های مشخص شده داشته باشند.
در سازمان هایی که انتظار می رود مدیران و کارمندان سطح پایین در تصمیم گیری و استراتژی شرکت کنند، فرایند مدیریت راهبردی باید آنها را قادر به انجام چنین کاری کند. مطالعه ی مقاله ی مدیریت تغییر چیست؟ نیز بی تاثیر نمی باشد.
ایجاد کردن استراتژی هایی متناسب با فرهنگ سازمان بسیار مهم است. اگر که یک استراتژی خاص با فرهنگ سازمان مطابقت نداشته باشد ، مانع از توانایی رسیدن به نتایج مورد نظر استراتژیک آن سازمان خواهد شد.
مزایای مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک
همان طور که تصور می شود مدیریت استراتژیک دارای مزایای مالی و غیر مالی بسیاری می باشد. یک فرایند مدیریت استراتژیک به یک سازمان و به ویژه به مجموعه مدیریت آن کمک می کند تا درباره آینده آن سازمان فکر کند و برنامه ریزی کند، بنابراین مسئولیت اصلی را در این زمینه هیئت مدیره یک سازمان بر عهده می گیرد.
مدیریت راهبردی مسیری را برای سازمان و کارمندان آن تعیین می کند. برخلاف برنامه های استراتژیک یک بار مصرف و انجام شده، مدیریت راهبردی مؤثر به طور مداوم برنامه ریزی می کند، فعالیت های یک سازمان را نظارت می کند و آزمایش می کند و منجر به راندمان عملیاتی بالا، سهم بازار و سودآوری بیشتر می شود.
دیدگاه شما