این سادهترین مثال خود کنترلی به واسطه خودشناسی است. خود کنترلی و تصمیم گیری در زندگی دو رشته در هم تنیده هستند و از هم تاثیر میپذیرند.
فرصتهای ثروتمند شدن؛ حتی در شرایط تورمی
عظمت ما به عنوان یک ملت بستگی به وضعیت مالی هر یک از ما به عنوان فرد دارد؛ ثروت قدرت است و با آن بسیاری از خواستهها امکانپذیر میباشد. امروزه ثروتمندترین افراد، انسانهایی نیستند که درآمد بالایی دارند یا پول زیادی به دست میآورند، بلکه افرادی هستند که میدانستند چگونه مدیریت مالی داشته باشند. دانش مالی مجموعهای از مهارت و تکنیکهای لازم در کنترل هزینههای غیرضروری، افزایش درآمد، و هدایت پسانداز به سرمایهگذاری و اخذ سود و درآمد مستمر از محل سرمایه گذاریهای حاصله میباشد. برای شروع کار بهتر است در زمینه مالی خود طوری برنامهریزی کنید که بتوانید حداقل ۲۰ درصد از حقوق و درآمد حاصله را پس انداز نمائید. صرف نظر از میزان درآمدتان، حداقل ۲۰ درصد آن را پس انداز نمائید. همچنان که درخت از هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری یک دانه کوچک پدید میآید، ثروت نیز از مبالغ جزئی به وجود میآید و رشد میکند. چنانچه شخصی نتواند این کار را انجام دهد، حتی اگر درآمدش ۱۰ برابر هم باشد به دلیل نداشتن دانش مالی و هنر پس انداز نمودن باز هم فرد موفقی در امور مالی خود نخواهد بود. حتی کسانی که یک شغل کارمندی ساده دارند توانسته اند با استفاده از دانش مالی برای خود یک زندگی ایدهآل بسازند. یکی دیگر از راههای پس انداز کردن، سرمایهگذاری روی خود و توسعه دانش و مهارت جدید است. وقتی شما طالب یادگیری هستید فرصت و امکان یادگیری نیز فراهم میشود. پس انداز خود را به هیچ وجه به صورت نقدینگی و در حساب بانکی خود نگه ندارید، بلکه آن را سرمایهگذاری کنید. چنانچه سرمایه شما اندک است آن را وارد بورس نمائید و با افزایش میزان آن به تدریج به سرمایهگذاریهای بلند مدت و مطمئن (زمین و ملک) روی آورید. در سرمایهگذاریها همواره دید بلند مدت داشته باشید. ریسکپذیر باشید و ریسکهای هوشمندانه انجام دهید. درآمدها و هزینههای خود را همواره در دفتری که به این منظور اختصاص دادهاید ثبت نموده و حداقل ۲۰ درصد از درآمد خود را پسانداز و ۲۰ درصد از هزینههای غیرضروری ماه قبل خود را کاهش دهید و به این ترتیب در ماه بعد شما ۴۰ درصد رشد درآمد خواهید داشت. برای مدیریت نمودن هزینه ها، ابتدا از هزینههای خرد و غیرضروری شروع کنید مانند خرید تنقلات و خوراک و پوشاک غیر ضروری . سپس از خریدهای هیجانی و احساسی خودداری کنید. مانند لوازم دکوری لوکس و تزئینی. وارد شغلی شوید که همواره امکان پیشرفت وجود داشته باشد. افزایش مهارت و تخصص موجب افزایش درآمد و پیشرفت شما خواهد شد. مهارتها و تخصصهای کمیاب را فرا بگیرید. براساس قانون اقتصاد کمیابی یک نوع کالا یا مهارت همواره موجب افزایش قیمت آن خواهد بود. در سالهای اولیه شغلتان سخت تلاش کنید، تمام ریزهکاریهای شغل خود را یاد بگیرید و از خود یک انسان حرفهای بسازید. صرف نظر از اینکه برای کسی کاری میکنید یا اینکه خودتان شغل مستقل دارید. روی هدف خود که افزایش درآمد و ثروت است متمرکز شوید. تصمیم و هدف به انسان قدرت جادویی میبخشد، این نیرو را در سایه دانش و مواردی که تبیین گردید به کار بگیرید تا اثر معجزه آسای آن را در زندگی لمس کنید. زمان را از دست ندهید. زمان موضوعی است که مستقیماً به ثروت و موفقیت گره خورده از منظر مالی. زمان تنها هزینه ای است که غیر قابل جبران میباشد. مهارتهای ارتباطی، قدرت مذاکره و افزایش جاذبه و کاریزمای خود را افزایش دهید. به شکست خوردن عادت کنید و دلایل را در خودتان جستجو کنید نه در اطرافتان. از دلایل شکست خود درس گرفته و آن را به عنصر تشکیل دهنده موفقیت تبدیل کنید. افراد موفق همواره دلیل شکست را به خود نسبت میدهند و همواره به فکر بهبود قدمهای بعدی خود هستند. از راههای مختلف کسب درآمد نمائید. در زمان مناسب کارمند بودن را کنار گذاشته و کسب و کار خود را توسعه دهید و کارآفرین باشید. "نه"گفتن را یاد بگیرید و برای دیگران زندگی نکنید ولی نظرات آنها را بشنوید. از فروشندگان دوره گرد خرید کنید. هیچ وقت با آنها بر سر قیمت کالایشان چانه نزنید و بیمنت خرید نمائید. اثر شگفتآور آن را در افزایش درآمدتان خواهید دید. در شرایط تورمی همواره متناسب با توان باز پرداخت بدهی خود از تسهیلات بانکی استفاده نمائید. با بررسی نرخ تورم واقعی و نرخ سود تسهیلات بانکی به این واقعیت میرسیم که همواره نرخ رشد تورم در کشور ما از نرخ سود تسهیلات بانکی بالاتر بوده و هست. بنابراین براساس یک قانون ساده در اقتصاد "در شرایط تورمی همیشه وام دهنده بازنده و وام گیرنده برنده میباشد." حتی اگر شما با ۱۰ درصد بالاتر از نرخ تورم از تسهیلات بانکی استفاده نمائید باز برنده هستید. مشروط به اینکه وام دریافتی را صرف خرید کالاهای مصرفی ( لباس، پوشاک، خوراک، اتومبیل و . ) ننمائید. بلکه آن را در زمینههای املاک، مستغلات، زمین، بورس و طلا و . سرمایه گذاری نمائید. مطمئن باشید تا پایان دوره تسویه و باز پرداخت بدهی، سرمایهگذاری حاصله از وام دریافتی شما حداقل دو برابر خواهد شد. پیمان طوبائی کارشناس مسائل پولی و بانکی
مهدی نظیفی- تحلیلگر اقتصادی رئیسی گفت:«مذاکره با آمریکا نفعی نصیب ملت ایران نمیکند». در این سخن دو گزاره پنهان را میتوان دریافت: در حالی که دشمنی با آمریکا برای اکثریت مردم ایران نصیبی جز فقیرترین مردم دنیا شدن نداشته منظور از«ملت» میتواند مردم [بیشتر]
آیا عشق ورزیدن، یک هنر است؟
اریک فروم ، روانکاو و جامعه شناس و نویسنده آلمانی است که در سال ۱۹۸۰ میلادی درگذشت. کتاب «هنر عشق ورزیدن» اریک فروم یکی از آثار معروف این نویسنده و روانکاو شهیر است. اریک فروم راست می گوید که برای عشق و عاشقی، باید آموخت. باید یاد گرفت. عشق، مهارت می خواهد. رابطه جنسی، مهارت می خواهد. عین سرمایه گذاری در بورس، عین ماهی گیری، عین نقاشی و موسیقی. همه چیز، مهارت می خواهد و مهارت ،آموختنی است و ارث پدری نیست که به کسی به ارث برسد.
اولین قدم آن است که بدانیم، عشق یک هنر است. همان طور که زیستن یک هنر است. همان طور که شاد زیستن یک هنر است. همان طور که شفاف اندیشیدن یک هنر است. اگر ما بخواهیم یاد بگیریم که چگونه می توان عشق ورزید، باید همان راهی را انتخاب کنیم که برای آموختن هر هنر دیگر، مثل موسیقی و نقاشی به آن نیاز داریم.
مراحل آموختن یک هنر چیست؟
آموختن هنر، ۲ مرحله دارد. اولی تسلط به جنبه نظری و دوم تسلط بر جنبه عملی. اگر بخواهید هنر پزشکی را بیاموزید، باید بدن انسان و بیماری های گوناگون را بشناسید. اگر همه معلومات نظری را بیاموزیم، باز شایستگی پزشکی را نداریم. تنها پس از تجربه زیاد ممکن است در این کار مسلط شویم. یعنی وقتی که نتیجه معلومات نظری من با آنچه از راه تجربه حاصل شده، با هم یکی شود .
آیا می توان تصور کرد که فقط چیزهایی که ما را به پول و مقام می رسانند، ارزش آموختن دارند وعشق که فقط برای روح مفید است و به مفهوم امروزی، سودی عاید ما نمی کند، فقط یک امر تفنیی است که ما حق نداریم نیروی چندانی به آن تخصیص دهیم؟
نظریه عشق
هر نظریه ای درباره عشق، باید با نظریه انسان، یا نظریه هستی بشر آغاز شود. وقتی که ما ، عشق یا به سخت بهنر، چیزی نظیر عشق را در حیوانات مشاهده می کنیم، به خوبی می بینیم که دلبستگی آن ها جزیی از سلسله غرایز آن هاست. اکنون در انسان، فقط ته مانده ای از این سازمان هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری غریزی را می توان جست و جو کرد.
آنچه لازمه هستی انسان است، بیرون آمدن از دنیای حیوانی و سرپیچی از هر گونه انطباق غریزی است. انسان می تواند صرفا از طریق تکامل قوه عاقله خود، با دست یافتن به هماهنگی جدید، یعنی نوعی هماهنگی انسانی، به جای هماهنگی از دست رفته دوران پیش از انسان، که دیگر بازگشت پذیر نیست، پیش برود.
پس، عمیق ترین احتیاج بشر، نیاز است به غلبه بر جدایی و رهایی از این زندان تنهایی. شکست مطلق در رسیدن به این غایت، کار آدمی را به دیوانگی می کشاند. زیرا غلبه بر هراس، ناشی از جدایی مطلق، تنها توسط آن چنان کناره گیری قاطعی از دنیای خارج میسر است که احساس جدایی را نابود کند.
اگر حصول اتحاد بین دو شخص را عشق بنامیم، عشق، فعال بودن است نه فعل پذیری. پایداری است، نه اسارت. به طور کلی، خصیصه فعال عشق را می توان چنین بیان کرد که عشق در درجه اول، نثار کردن است نه گرفتن.نثار کردن چیست؟
ممکن است سوال ساده ای به نظر برسد. ولی پر از ابهام است. معمول ترین اشتباه مردم این است که نثار کردن را ترک چیزها، محروم شدن، قربانی گشتن یکی می دانند. کسانی که هنوز منش های آن ها به اندازه کافی رشد نیافته و از مرحله گرفتن سود بردن و اندوختن فراتر نرفته است، از کلمه نثار کردن درکی همانند مفهوم فوق دارند.
آیا عشق یک هنر است؟ اگر هنر باشد، آیا به دانش و کوشش نیاز دارد؟ آیا عشق، احساس مطبوع است که هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری درک آن بستگی به بخت آدمی دارد، یعنی چیزی است که اگر بخت یاری کند، آدمی به آن گرفتار می شود؟
این به آن معنی نیست که مردم، عشق را مهم نمی انگارند. مردم تشنه عشق هستند. فیلم هایی که مردم درباره داستان های عاشقانه شاد یا غم انگیز می بینند، بسیار است. مردم به صدها آواز مبتذل عاشقانه گوش می دهند . با وجود این، به ندرت کسی این اندیشه را به دل راه می دهد که در عشق، نیاز به آموختن نکته ها و چیزها دارد.
مشکل بسیاری از مردم در وهله اول این است که دوستشان بدارند، نه این که خود «دوست بدارند» یا استعداد مهر ورزیدن را داشته باشند. بعضی ها سعی می کنند تا به اقتضای موقعیت اجتماعی خود، مردمانی موفق صاحب قدرت و ثروت باشند و این در مورد مردان بیشتر صادق است. زنان بیش تر می کوشند تا با پرورش تن، جامه برازنده وغیره آراسته و جالب بنمایند.
هر دو گروه سعی می کنند با رفتاری خوشایند و سخنانی دل انگیز هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری و با فروتنی و یاری به دیگران و خودداری از رنجاندن آن ها، خود را در دل مردم جای دهند. آن چه اغلب مردم در فرهنگ امروز ما، از محبوب بودن می فهمند، اساسا معجونی است از مردم پسند بودن و جاذبه جنسی.
علت این که می گویند که در عالم عشق، هیچ نکته آموختنی وجود ندارد این است که مردم گمان می کنند که مشکل عشق، مشکل معشوق است نه مشکل استعداد. مردم، دوست داشتن را ساده می پندارند و بر آنند که مساله، تنها پیدا کردن یک معشوق مناسب یا محبوب دیگران بودن است. که به آسانی میسر نیست.
2کتاب از اریک فروم
اریک فروم می گوید که در دهه بیست قرن بیستم میلادی، دختری که سیگار می کشید و مشروب الکی می نوشید و خشونت و جاذبه جنسی داشت، در نظر مردان، جالب بود. امروز، اقتضای روز ، علاقه به زندگی خانوادگی و حجب و حیا شده است. در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، مردم بایستی پرخاشگر و جاه طلب باشند. در حالی که امروز باید اجتماعی و صبور بود تا کالای جالبی به نمایش بگذاریم.
به هر صورت، احساس عاشق شدن معمولا با توجه به این حقیقت به وجود می آید که چه کالای انسانی در دست داریم و چگونه می توان آن را با دیگران مبادله کنیم. من می خواهم معامله کنم. متاع، باید از دیدگاه ارزش های اجتماعی، مطلوب باشد. انسان ها گاها در روابط عاشقانه خود نیز، همان روال داد و ستد رایج در بازار کالا و کار را به کار هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری می گیرند.
اشتباه دیگری که در موضوع عشق، اکثر مردم به آن مبتلا می شوند، این گمان است که فکر می کنند که عشق، نیازی به آموختن و آموزش ندارد. این حس از این جا سرچشمه می گیرد که احساس اولیه عاشق شدن را با حالت دائمی عاشق بودن یا بهتر بگوییم ، در عشق ماندن، اشتباه می کنیم. اگر دو نفر که همواره نسبت به هم، بیگانه بوده اند ، چنان که همه ما هستیم، مانع را از میان خود بردارند و احساس نزدیکی و یگانگی کنند، این لحظه یگانگی، یکی از شادی بخش ترین و هیجان انگیز ترین تجارب زندگی شان خواهد شد.
این تصور که هیچ چیز، آسان تر از عشق ورزیدن نیست، گر چه هر روز شواهد بی شماری، خلاف آن را ثابت می کند، هم چنان بین مردم رایج است. هیچ فعالیتی، هیچ کار مهمی وجود ندارد که مانند عشق، با چنین امیدها و آرزوهای فراوان شروع شود و به این سان، همواره به شکست می انجامد. اگر این وضع در کارهای دیگر پیش می آمد، مردم مشتاقانه به دنبال دلایل شکست می رفتند و راه ترمیم را پیدا می کردند.
از آنجا که رفتن از راه دوم در مورد عشق غیر ممکن است، پس برای غلبه بر شکست، تنها یک راه باقی می ماند و آن، مطالعه دقیق علت شکست و دریافتن معنی واقعی عشق است.
عشق مادر به فرزند، بهترین شکل عاشقی در جهان است
نثار کردن، بهترین و برترین مظهر قدرت آدمی است. در حین نثار کردن است که من قدرت خود، ثروت خود و توانایی خود را تجربه میکنم. تجربه نیروی حیاتی و قدرت درونی، که به این وسیله به حد اعلای خود می رسد. مرا غرق در شادی می کند.
ابتدایی ترین مثل آن در مسایل جنسی به چشم می خورد. نقطه اوج کشش جنسی مرد، همان عمل نثار کردن است. مرد، هستی خود یعنی عضو جنسی خود را به زن می دهد. در لحظه اوج لذت جنسی نیز، نطفه خود را به او می دهد. اگر مرد توانا باشد، چاره ای جز هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری نثار کردن ندارد. اگر نتواند نثار کند، ناتوان است. برای زن نیز، جریان غیر از این نیست. گر چه پیچیده تر است. زن از وجود خودش به طفلی که در شکم دارد، زندگی می دهد. به کودک خود شیر می دهد و گرمای بدنش را به او نثار می کند.
در دنیای مادیات، نثار کردن یعنی غنی بودن. آن که می دهد، غنی است نه آن که بسیار دارد. آن که توانایی بخشیدن از خودش را دارد، بی نیاز است. او خود را منزله انسانی، احساس می کند که قادر است از هستی خودش به دیگران ببخشد. فقط کسی نمی تواند از بخشیدن اشیای مادی لذت ببرد که قادر نباشد از حداقل ضروریات زندگی پا را فرا تر بگذارد.
این که عشق به دلسوزی نیاز دارد، به وضوح، در مادر به فرزند دیده می شود. اگر مادر به فرزندش توجه نکند، هرگز نمی توان صمیمیت عشق را قبول کرد. عشق او زمانی ما را تحت تاثیر قرار می دهد که ببینیم که برای کودکش، دلسوزی می کند. عشق عبارت است که رغبت جدی به زندگی و پرورش آن چه به آن نیاز داریم.
هرجا رغبت ، جدی نبود، عشق هم وجود ندارد. آدمی، چیزی را دوست دارد که برای آن رنج برده باشد، رنج، چیزی را بر خویشتن هموار می کند که عاشقش باشد.
احساس مسئولیت کردن، یعنی توانایی و امادگی برای پاسخ دادن. دلسوزی وتوجه، جنبه دیگری از عشق را در بر دارد و آن احساس مسئولیت است. امروز، احساس مسئولیت با اجرای وظیفه یعنی چیزی که از خارج به ما تحمیل شده است، اشتباه گرفته می شود. احساس مسئولیت ، امری ارادی است، پاسخ آدمی است به احتیاجات یک انسان دیگر. خواه بیان شده باشد خواه نباشد.
احترام در عاشقی
اریک فروم می گوید که اگر در عشق، احترام نباشد، احساس مسئولیت به آسانی به سلطه جویی و میل به تملک دیگری سقوط می کند. منظور از احترام، ترس نیست. بلکه توانایی درک طرف، آن چنان که وی هست و آگاهی از فردیت بی همتای اوست. اما رعایت احترام دیگری، بدون شناختن او ممکن نیست. اگر دلسوزی و احساس مسئولیت را دانش رهنمون نباشد هر دوی آن ها کورد می شوند. دانشی که زاده عشق است، سطحی نیست. دیدن دیگران، آن طور که هستند نه آن طور که من می خواهم. .. .
اریک فروم در تعریف عشق می گوید که نفوذ فعالانه در شخص دیگر که ضمن آن، شوق به دانش در نتیجه وصل، آرام می شود. عشق نابالغ می گوید که من تو را دوست دارم، برای این که به تو نیازمندم. عشق رشد یافته می گوید که «من به تو نیازمندم، چون دوستت دارم».
اظهارات جدید و منتشرنشده ظریف/ کِری میگفت اگر برجام را امضا کنید آنقدر تقاضای سرمایهگذاری بیاید که فرصت نکنید ویزا صادر کنید
وزیر خارجه دولت روحانی گفت: وزیر خارجه آمریکا در مقطع امضای برجام به من میگفت « اگر شما برجام را امضا کنید آنقدر تقاضای سرمایهگذاری در ایران خواهند کرد که وقت نمی کنید برایشان ویزا صادر کنید».
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، طی روزهای گذشته و پس از شروع مجدد مذاکرات برجام، فیلمی قدیمی از محمدجواد ظریف وزیر خارجه دولت سابق در شبکههای اجتماعی فراگیر شد که در آن ظریف منتقدانش را به عدم توانایی در نوشتن متن توافق متهم می کند و خطاب به آنها می گوید: « آقایانی که می گویند به ما توافق را نخوانده ایم بیایند به ما نشان دهند که خودشان فقط دو صفحه متن توافق نوشته اند!»
اینکه این فیلم بعد از مدتها به چه منظوری مجددا به صورت گسترده منتشر شد، جای تامل دارد اما به نظر می رسد که فعالان رسانه ای و سیاسی وابسته به جریان اصلاح طلب تلاش دارند اینگونه القا کنند که تیم مذاکره کننده دولت سیزدهم توانایی لازم را ندارد. این در حالی است که کارشناسان مسائل بین الملل معتقدند مقاومت مذاکره کنندگان در مقابل آمریکایی که نه حاضر است امتیاز بدهد و نه تضمینی برای عمل به تعداتش می دهد، بهترین اقدام است.
این مسائل در حالی است که محمدجواد ظریف اخیرا نیز در نشستی که با تعدادی از دانشجویان و اساتید داشته؛ به عدم شناخت نقش اروپا در مذاکرات اذعان کرده و گفته که: اگر ما نقش اروپایی ها را درست تشخیص داده بودیم میفهمیدیم که اروپایی ها در برجام چه باید میکردند، اروپا بازی اش بازی هنجارسازی بود یعنی شما عوامل رفتار بین المللی را بسازید.
اظهارات ظریف در این نشست درباره عدم شناسایی نقش اروپاییها در مذاکرات در حالی مطرح شده که بارها منتقدان برجام، به همدستی اروپا با آمریکا و نقشی که اروپائیان در برجام داشتند اشاره کرده بودند.
وزیر سابق هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری امور خارجه همچنین در این جلسه گفته که اروپاییها یک مشخصه ای دارند که آمریکایی ها ندارند، و در تشریح آن تاکید کرده: آمریکایی ها از دنیا دور هستند و 60 درصد سناتورهای آمریکایی تا قبل از مسئولیت خود از آمریکا خارج نشدند.
ظریف در این نشست مطالبی را نیز درباره چین و روسیه و اینکه چین و روسیه علاقه ای به ورود ایران به شانگهای ندارند، مطرح کرده! و معتقد است همکاری روسیه با ایران در سوریه بعد از برجام شکل گرفت!
ظریف به نقش نیروی قدس سپاه در حمایت از دولت سوریه مقابل گروهکهای وهّابی و تکفیری و همکاری ایران و سوریه در بخشی از این مسیر اشاره نمیکند.
وزیر سابق امور خارجه در بخش دیگری از این نشست هم به تلاش آمریکا برای ایجاد هژمونی نظامی بعد از جنگ سرد تا پایان دوره اول بوش پسر اشاره می کند و ضمن ارائه توضیحاتی درباره جنگ عراق و کویت می گوید: هدف حمله اول آمریکا ( ائتلاف نیروهای ملل متحد به رهبری ایالات متحده آمریکا) به عراق، عراق نبود، هدف آزادی کویت هم نبود هدف این بود که آمریکا بگوید در دنیا جدید من قدرت اول هستم. در زمان کلینتون هم آمریکا هر سال یک حمله نظامی انجام میداد برای اینکه خود را قدرت برتر جهان نشان دهد.
ظریف در بخش دیگری از این نشست به تحولات بعد از 11 سپتامبر و تلاش آمریکا برای نهادینه کردن قدرت خود در افغانستان اشاره کرده و گفته است که آمریکا دشمنان خودش را دشمن جهانی نشان دهد و اسرائیل هم در این بازی بسیار فعال است به دلیل آنکه فضای جهانی بعد از جنگ سرد و تک بعدی شد.
ظریف در این نشست با بیان اینکه امنیت سازی جهان مبتنی بر روایت هاست، گفته که روایت ها تعیین کننده هستند و در این بازی اسرائیل قدرت بسیار خوبی دارد.
وزیر سابق امور خارجه همچنین تاکید کرده که: اسرائیل دشمن جهان عرب است و به تدریج با روایت سازی ایران را به دشمن جهان عرب تبدیل کرده و خود را از دشمنی کنار زده است. این رژیم با روایت سازی و تهدید نشان دادن ایران، خود را به متحد جهان عرب تبدیل کرده و زمین جنگ خود را به جای لبنان به بحرین آورده، که به این بازی می گویند بازی امنیتی سازی از طریق روایت سازی.
وی تاکید می کند: اسرائیل میخواهد دو روایت متفاوت در دنیا مطرح کند که اولین روایت مظلومیت است. یک پیام و روایت اسرائیل مظلومیت است و همزمان یک پیام دیگر هم دارد که آن هم شکست ناپذیری اسرائیل است!
ظریف در ادامه با بیان اینکه در هالیوود فیلمی بر ضد رژیم غاصب اسرائیل وجود ندارد، می گوید: یک فیلم اگر توانستید در هالیوود بر ضداسرائیل پیدا کنید، در صورتی که فیلم بر ضد آمریکا و خدا و. هم ساخته شده است. از طرفی هالیوود هرچه فیلم می سازد سرباز اسرائیلی و آمریکایی را شکست ناپذیر نشان می دهد.
وی معتقد است که رژیم صهیونیستی نگران مشکل جمعیتی و افزایش جمعیت عرب در اسراییل است.
وزیر سابق امور خارجه در بخش دیگری تاکید می کند جامعه ما درک روابط بین الملل را کم دارد.
ظریف همچنین گفته است که هر زمان آمریکا امنیتی رفتار کرد ضرر کرده اما هر زمان امنیتی سازی کرد ایران را به تهدید امنیتی جهان تبدیل کرد.
وزیر سابق امور خارجه در بخشی دیگری از سخنانش درباره شوخی های که با «جان کری» داشته می گوید و تاکید می کند که: من با آقای کری یک قاعده ای داشتم، کری میگفت «اگر شما برجام را امضا کنید آنقدر می آیند در ایران سرمایه گذاری کنند که وقت نمی کنید برایشان ویزا صادر کنید» و من به او گفتم: « ببین ما یک اصطلاحی داریم در فارسی می گوییم هندوانه زیر بغل ما نگذار، از این به بعد تو هر وقت خواستی یک چیز بگویی من می گویم هندوانه زیر بغل ما نگذار! من که می دانم محصولات سرمایه گذاری در ایران چیست تو به من نگو صف میبندند سرمایه گذاری کنند! »
ظریف در بخش دیگری از این نشست به این سوال که آیا در شرایط بین المللی هیچ قراردادی با تضمین وجود دارد؟ پاسخ منفی می دهد و میگوید: هر کس به شما گفت وجود دارد دروغ گفته!
وزیر امور خارجه سابق کشورمان در حالی امروز معتقد است که در شرایط بین المللی هیچ قراردادی با تضمین وجود ندارد که خودش زمانی معتقد بود امضای «کری» تضمین است!
وی به اظهارات برخی کارشناسان و مسئولان فعلی هم انتقاد می کند و میگوید که برخی می گویند اگر کنگره آمریکا برجام را تصویب کرده بود تضمین بود! اما در روابط بین الملل من که نمیتوانستم دختر اوباما را در ایران گروگان نگه دارم که تعهداتشان را انجام بدهند!
ظریف ادامه میدهد: در روابط بینالملل بالاترین تضمین شورای امنیت است که آمریکا عضو دائم آن است؟ یا دیوان بینالمللی دادگستری است یا تصویب یک کنوانسیون یا قرارداد در کنگره؟
وی تاکید می کند: ما یک قرارداد داریم با آمریکا به نام عهدنامه مودت ایران و آمریکا در سال ۱۹۵۵میلادی، هم مصوبه سنای آمریکا را دارد هم مراجعه به دیوان بینالمللی دادگستری و بارها هم به دیوان مراجعه کردیم و دیوان هم رای داد خب چه شد؟ اجرا شد؟ در نتیجه آمریکا از معاهده خارج شد عین برجام آیا سنای آمریکا آمد بگوید چرا خارج شدی؟ آیا خود دیوان بین المللی دادگستری آمد یک بیانیه بدهد؟
ظریف در ادامه مجددا تکرار می کند که در روابط بین الملل تضمین وجود ندارد، و ادامه می دهد که اگر دنبال تضمین رفتید؛ سرکار هستید! تضمین در روابط بین الملل این است که در زمینی باز کنید که خودتان در آن مزیت ببرید. در زمینی که دشمن مزیت میبرد بازی کنید، این تضمین در روابط بین الملل است. تضمین در روابط بینالملل این است که شما روایتی بسازید که برای طرف تخطی را هزینه زا کند. کاری کنید که علیه ترامپ ۱۱۰ رای جمع شود، نه اینکه شما را ببرد آنجا بر ضد شما قطعنامه صادر کنند.
وی می گوید: اتفاقا بزرگ ترین تضمین برجام همان اسنپ بک است یعنی هر دو طرف میتوانند به شرایط قبل از برجام برگردند، یعنی تو تخطی کردی من بر می گردم، من تخطی کردم تو برگرد! برای همین است که امروز ما زمانی که دولت را تحویل دادیم وضع هسته ای ما در سپتامبر ۲۰۲۱ بهتر از سپتامبر ۲۰۱۳ است.
ظریف در ادامه مدعی میشود که دولت قبل توانسته بدون اینکه شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ای صادر کند، صنعت هسته ای را گسترش دهد! ادعایی که البته خیلی از کارشناسان صنعت هستهای در گذشته و امروز آن را رد کردهاند.
وی تاکید می کند که: نمی گویم با این قطعنامه ها دنیا زیر رو میشود، ممکن است هیچ تاثیری نداشته باشد، اما یکی از حوزه های قدرت است.
ظریف تصریح می کند: آیا شما می توانید با آمریکا درگیری نظامی پیدا کنید؟ آمریکا ۷۸۰میلیار دلار سالانه هزینه نظامی می کند ما چقدر هزینه کردیم ؟ چین ۳۰۰میلیارد دلار هزینه میکند با این همه امکانات، آمریکا ۷۸۰ میلیارد دلا، عربستان ۷۸ میلیارد دلار، امارات متحده ۲۲میلیارد دلار، خب شما باید تشخیص بدهید حوزه مزیت نسبی شما کجاست؟
وزیر خارجه دولت سابق، در هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری بخش دیگری به جنگ با رژیم بعث هم اشاره میکند و از قدرت مردم می گوید و از مسئولان می خواهد حواسشان را جمع کنند تا مردم را از دست ندهند! وی اشاره ای به عملکرد و کارنامه اقتصادی دولت قبل نمی کند؛ عملکردی که تحلیلگران مشارکت 50 درصدی در انتخابات ریاست جمهوری 1400 را معلول آن میدانند.
ظریف در ادامه به ماجرای اوکراین هم اشاره می کند و با تاکید بر اینکه آمریکا را بزرگ ترین برنده جنگ اوکراین میداند، می گوید: اوکراین را قربانی جنگ اوکراین و اروپا را بزرگ ترین بازنده جنگ اوکراین می دانم حتی از روسیه بیشتر! روسیه بازنده است در جنگ اوکراین چرا که در جنگ روایت ها، جنگ امروز فقط نبرد میدانی نیست ضمن اینکه در نبرد میدانی هم باخته.
وزیر سابق امور خارجه ادامه می دهد: روسیه ابر قدرت است و دو سه ماه است در اوکراین گیر کرده و حتی نتوانسته هنوز منطقه شرقی اوکراین را به صورت کامل تصاحب کند. روسیه به دنبال این بود که ظرف یک هفته اوکراین را صاحب شود و یک حکومت دست نشانده در اوکراین ایجاد کند حتی اگر روسیه این کار را هم کرده بود در جنگ روایت ها شکست خورده بود.
FATF موضوع دیگری است که ظریف به آن اشاره می کند و در این باره می گوید: شما اگر عضو FATF نباشید یک آزادی هایی دارید اما با شما معامله نمیکنند، و به بانک شما که میخواهد معامله کند به جای اینکه شما بگویی مشتری ات چه کسی هست، می گویند مشتری، مشتری ات کیست، اما شما اگر عضو FATF باشی مجبوری بگویی مشتری شما چه کسی است ولی دیگر مجبور نیستی بگویی مشتری مشتری مشتری شما کیست. اینجا محدودیتی پذیرفتی اما این محدودیت را قانونمند کردی!
ظریف در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به این سوال که آیا کوتاه آمدن ما در برجام و رفتار دیپلماسی باعث خروج آمریکا نشد؟ می گوید: الان که اروپاییها و آمریکایی ها خارج نشدند، هر دو هستند! اتفاقا الان دارند یک بازی را انجام می دهند به اسم بازی شماتت! یعنی ما بازی را از دست دادیم.
وی تاکید می کند: من نمیخواهم از خودم تعریف کنم، ولی بازی شماتت را ما در زمان ترامپ بردیم، و این بازی را ما در زمان بایدن به خصوص بعد از دولت (دوازدهم)، باختیم! حالا بعد از اینکه شما بازی شماتت را باختی الان دیگر اگر دوباره آمریکا رفت به شورای امنیت یک رای نمی آورد. یعنی اگر اروپا، اسنپ بک کند نه آمریکا به وتو نیاز دارد نه انگلیس، نه فرانسه برای اینکه قطعنامه 9 رای نخواهد آورد.
ظریف همچنین تصریح می کند: بر اساس منشور ملل متحد شما در شواری امنیت هیچ قطعنامه ای با کمتر از 9 رای تصویب نمی شود. وِتو مرحله بعد است، یعنی اگر 9 رای آورد وتو نیاز است، آمریکا و اروپا میتوانند رای ممتنع بدهند. روسیه و چین را داریم و حداکثر 4 کشور دیگر که رای بدهند به نفع ایران. آیا این وضعیت پارسال هم بود؟ یقینا نبود و خود این برای آمریکا هزینه ایجاد کرد.
وزیر امور خارجه دولت سابق ادامه می دهد: آنچه که باعث میشود آمریکا نتواند شما را تحریم کند نه قطعنامه است نه اخلاق آنها، این است که از تحریم شما چقدر ضرر کنند. آمریکا وقتی میخواست نفت ایران را تحریم کند بازار جهانی را از نفت ما بی نیاز کرد و این وضعیت درست شدنی نبود جز در این قضیه روسیه که آن هم نکاتی دارد.
ظریف در بخش دیگری می گوید که ما خیال کردیم اگر تنش در خلیج فارس بالا برود نفت 150 دلار می شود، اما نفت چقدر شد؟ مفت شد، برای این که آمریکا کل ذخایرش در بازار ریخت.
وی در ادامه نکاتی را هم درباره مصوبه لغو تحریم ها بیان می کند و می گوید: آن کسی که خیال میکرد ظریف میخواهد کاندیدای ریاست جمهوری شود، آن کسی که این مصوبه را دنبال کرد و میخواست خودش کاندیدای ریاست جمهوری شود نمیدانست نه خودش می شود نه ظریف قصد کاندید شدن داشت.
ظریف در بخش دیگری هم با اشاره به شهادت شهید فخری زاده، میگوید: شهید فخری زاده یکی از بیمبالاتترین آدمها در حوزه امنیت است، یعنی به هیچ شکل، گوش به حرف نمیداد، الان محافظان من اینجا نشستند، از پایین به من میگویند بیا توی این اتاق، می گویم چشم! میگویند نیا، می گویم چشم، اما شهید فخری زاده گوش نمیکرد یعنی اسرائیل هر وقت میخواست میتوانستند ایشان را بزند.
وزیرخارجه دولت سابق ادامه میدهد: یعنی اسرائیل فخری زاده را زد، که برجام را نابود کند، همزمان داد که توییت بزنند جواب کشتن فخری زاده توسط برجام است. حالا ما هم یک مصوبه مجلس تصویب کردیم، که امروز اگر ایران به توافق برسد باید از آن مصوبه برود پایین. زیرا امکان اجرای آن مصوبه قطع برجام است.کِی اسرائیلیها ایشان را ترور کردند؟ بعد از انتخاب بایدن به عنوان رئیس جهمور. بعد ما که قانون مبارزه راهبردی و همان تحریم راهبردی را نمیدانم چه چرتی است اسمش، تصویب کردیم در واقع در پاسخ به کشتن فخری زاده توسط اسرائیل ضد برجام بود.
وی تاکید می کند: آن کسی که این مصوبه را دنبال کرد، آن بدبخت خیال میکرد، ظریف میخواهد کاندید ریاست جمهوری بشود و میخواست خودش کاندید ریاست جمهوری شود، نمیدانست نه خودش میشود نه ظریف قصد کاندید شدن داشت.
پیشنهاد خرید بهترین کتاب خودشناسی
کتاب خودشناسی چگونه به ما کمک می کند؟ ساعتها از عمر گران بها و کمیابی که به ما ارزانی شده است صرف ارتباطمان با دیگران، ساختن پل ارتباطی و کنار آمدن با آنها میشود؛ اما در حقیقت تنها ارتباطی که در زندگی ما با ثبات و همیشگی است و ارزش سرمایه گذاری دارد ارتباط با خودمان است. ارتباطی که شبیه به یک سفر طول و دراز به اعماق وجودمان است و در هر دوره از زندگی جذابیتهای خاص خود را دارد.
به قول سقراط بزرگ خودشناسی آغاز خرد است. باید بپذیریم که در مسیر فراز و نشیب زندگی هرگز در خودشناسی خودکفا نمیشویم و شاید بد نباشد از تجربیات دیگران در این مسیر استفاده کنیم. تجربیاتی که گاه در قالب انواع بهترین کتاب خودشناسی گردآوری میشوند و تا به دست آوردن آنها یک گام بیشتر فاصله نداریم: انتخاب کتابی که در مسیر شکوفایی و شناخت خود به ما کمک کند.
قبل از هر چیز یک کاغذ و قلم بردارید و همراه راهنمای خرید امروز بهنظر باشید. در ادامه تمام المانهایی که در مسیر خودشناسی به دست میآورید را مرور میکنیم. سپس بهترین آثار خودشناسی را نقد و بررسی خواهیم کرد.
معرفی و بررسی بهترین کتابهای خودشناسی
کتاب هنر شفاف اندیشیدن اثر رولف دوبلی نشر نیک فرجام
- تعداد صفحات: 311 صفحه
- مناسب برای: بزرگسالان
"ناتوانی در شفاف اندیشی یک انحراف اصولی از منطق است؛ انحراف از افکار و رفتار بهینه، عقلانی و مستدل. منظور من از "اصولی" خطاهای گاهبهگاه در تصمیمگیری نیست. بلکه منظور اشتباههای متداول و موانعی بر سر راه منطق ما است که دائما ما را گرفتار میکنند. الگوهایی که نسلهای گوناگون در قرون مختلف تکرار میکنند. مثلا دستبالا گرفتن اطلاعات خودمان خیلی متداولتر از دستکم گرفتنشان است."
این بخشی از مقدمه کتاب هنر شفاف اندیشیدن است که نویسنده در آن به روایت تجربیات جهان بینی خود میپردازد. این کتاب حاوی یک سری دستورالعمل نیست که بخواهید با آن در مدت زمان کوتاهی به اوج خودشناسی برسید. در عوض به بررسی خطاهای شناختی انسانها میپردازد که چطور حق آرامش و شادی را از آنها سلب میکنند.
کتاب نیمه تاریک وجود اثر دبی فورد انتشارات نیک فرجام
- تعداد صفحات: 240 صفحه
- مناسب برای: بزرگسالان
اگر احساس نارضایتی از خودتان و عملکردتان دارید و احساس میکنید همه چیز ناامید کننده شده این کتاب خاص شما نگارش شده است. نویسنده در کتاب نیمه تاریک وجود به کنکاش لایههای درونی وجودی میپردازد که در پشت نقابهای رنگارنگ انسانها پنهان شده است.
کتاب نیمه تاریک وجود یک اثر ارزشمند در زمینه روانکاوی است که کمک میکند بیشتر از خودمان رضایت داشته باشیم. به زبان دیگر نویسنده سعی دارد به مخاطب ثابت کند که تمام نقاط قوت دیگران در وجود دیگران هم دیده میشود و ذات همه یکسان است.
کتاب هنر خودشناسی اثر آرتور شوپنهاور نشر مرکز
- تعداد صفحات: 96 صفحه
- مناسب برای: بزرگسالان
شوپنهاور نویسنده مجموعه کتابهای هنر خودشناسی است که بر اساس تجربیات شخصی مخاطب را راهنمایی میکند. در اثر هنر خودشناسی نویسنده مطالب را از زبان خودش روایت کرده و همزمان با این خودش را به ما معرفی میکند ما را به سمت خودشناسی سوق میدهد!
کتاب هنر همیشه بر حق بودن اثر آرتور شوپنهاور نشر ققنوس
- تعداد صفحات: 136 صفحه
- مناسب برای: بزرگسالان
در بخشی از کتاب هنر همیشه بر حق بودن میخوانیم:
"اگر میبینید طرف مقابل طبق استدلالی پیش میرود که به شکست خوردن شما ختم میشود نباید به او اجازه دهیدکه استدلال خود را به نتیجه برساند؛ بلکه باید در وقت مناسب صحبت او را قطع کنید، وسط حرفش بپرید، او را از موضوع اصلی بحث منحرف کنید و توجه او را به چیزهای دیگری جلب کنید."
با این مقدمه به خوبی متوجه میشوید که قرار است در اثر " هنر همیشه بر حق بودن" با تکنیکهای عملی اثبات خود و حقوقتان آشنا شوید. این اثر گرانبها مجموعه راهکارهای کلیدی برای پیروزی در مباحثه و بحث است؛ اما نه به معنای کلیشهای آن. نویسنده معتقد است گاهی برای بر حق بودن باید سکوت کرد و از جدال با عوام دست کشید.
كتاب هنر و علم خودشناسي اثر پيتر هالينز انتشارات نوين
- تعداد صفحات: 156 صفحه
- مناسب برای: بزرگسالان
در كتاب هنر و علم خودشناسي پيتر هالينز لازمه رسیدن به اهداف را خودشناسی و خودآگاهی معرفی کرده است. در این کتاب بیش از این که با راهکارهای عملیاتی آشنا شوید ابتدا با اهمیت شناخت خودتان و جایگاهتان در این جهان آشنا میشوید. به زبان سادهتر شناخت خود، اصل و ریشه برای رسیدن به اهداف زندگی ضرورت دارد.
کتاب خودشناسی به روش یونگ اثر مایکل دانیلز نشر نو
- تعداد صفحات: 241 صفحه
- مناسب برای: بزرگسالان
بر خلاف بسیاری از آثار خودشناسی، در کتاب خودشناسی به روش یونگ قرار است این بار با تکنیک رمزواژه تیپ شخصیتی خود را بشناسید. مهمترین نقطه قوت این اثر سبک نگارشی سرگرم کننده و روان آن برای مخاطب است. بنابراین در این کتاب قرار نیست با جملات شعارگونه مواجه شوید و در عوض خودتان را با علم مدرن روانشناسی تجزیه تحلیل میکنید.
کتاب خودشناسی اثر آلن دوباتن انتشارات کتاب سرای نیک
- تعداد صفحات: 87 صفحه
- مناسب برای: بزرگسالان
کتاب خودشناسی اثری جامع در شش بخش جداگانه است. نویسنده در این کتاب با تکنیک تعمق در خویشتن، شناخت عاطفی خویش، روراستی با خود، قضاوت خود و شکگرایی عاطفی به خودشناسی میپردازد. این تکنیکها سرفصلهای اثر هستند که خواننده را به تامل وامیدارد. این اثر حجم کمی دارد و با نثر روان نوشته شده است.
مزه خودشناسی را خودتان بچشید!
من تو را بهتر از خودت میشناسم
این جمله را ممکن است از زبان اطرافیان بارها و بارها شنیده باشید؛ اما هیچ چیزی به اندازه این که خودتان مزه خودشناسی را بچشید لذت بخش نیست.
در جستجوی خود واقعی دستاوردهای پنهانی وجود دارد. دستاوردهایی که با پیروزی در میدان رقابت، کسب نمره یا رتبه علمی قابل قبول یا پیشرفت کاری تفاوت دارد و از دریای وجودتان نشات میگیرد.
خودشناسی، شادی و کاهش تعارضهای درونی
اولین نتیجه شناخت خود کسب آرامش درونی است. وقتی که در ظاهر فرد دیگری هستید و درونتان زمزمههای دیگری میشنوید تعارضهای درونی آغاز میشود.
مهمترین نتیجهای که خودشناسی به دنبال دارد دوست داشتن خودتان است. وقتی که زیبایی و زشتیهای درونتان را بشناسید راحتتر خودتان را میپذیرید و کمتر برای بهبود آنها با خودتان کلنجار میروید. البته این بدین معنا نیست که از تلاش برای رشد و تعالی خود در مسیر زندگی دست بکشیم!
اگر رفتار، حس و خواستهای درون شما شکل میگیرد وقت آن فرا رسیده تا با خودشناسی بدان افتخار کنید؛ نه این که مدام خودتان را سرکوب کنید. در کتابهای خودشناسی یاد میگیرید که چطور از لحظات بیهوده زندگی که شاید بطالت آنها کسل کننده و عذاب آور به نظر برسد لذت ببرید.
یکی از نتایج اصلی خودشناسی استفاده از تمام موقعیتهای زندگی در مسیر تعالی است. عشق اگرچه این روزها پیش پاافتاده به نظر میرسد اما عاملی برای پیشرفت، رشد و حرکت رو به جلو است؛ به شرط آن که درون خودتان را با کمک آثار و کتب خودشناسی به خوبی کنکاش کرده باشید.
خودکنترلی و تصمیم گیری بهتر با خودشناسی
خودشناسی آغاز خودکنترلی است؛ اما این کنترل جنبههای مختلفی دارد. مهمترین مزیت خودکنترلی دوری از عادات اشتباه و متمایل شدن به سمت خواستههای منطقی است. همین که تاب مقاومت در برابر نخوردن را داشته باشید یعنی خودتان را شناختهاید و میدانید با یک غذای هوس انگیز کنترلتان از دست میرود!
این سادهترین مثال خود کنترلی به واسطه خودشناسی است. خود کنترلی و تصمیم گیری در زندگی دو رشته در هم تنیده هستند و از هم تاثیر میپذیرند.
با خودشناسی حقوقتان را بهتر بشناسید!
کلیشه " نه گفتن" در برابر اصرار دیگران اگرچه موضوعی کسل کننده به نظر میرسد اما همچنان اهمیت زیادی دارد. ما قربانی موقعیتهایی هستیم که در نه گفتن و رد کردن آنها ناتوان بودهایم. در بسیاری از کتابهای خودشناسی مهارتهایی با تمرکز بر قدرت اراده و کنترل موقعیتها معرفی شده است.
شناخت حقوقتان به نحوی با حقوق دیگران مرتبط است. در خیلی از موارد با خودشناسی میتوانیم موقعیتهای بحرانی و خطرساز را مدیریت کنیم. شاید ریشه این حد از تعارض، مشکلات اجتماعی و نزاعهایی که در میان تودههای مردم شکل گرفته ناشی از عدم خودشناسی باشد.
گام به گام در مسیر خودشناسی و تعالی
در اکثر کتابهای خودشناسی این مهم به عنوان یک علم معرفی میشود. در واقع شناخت خود شاخهای از علم روانشناسی است که باید به صورت کاربردی معرفی و مورد استفاده قرار گیرد.
قبول داریم که بسیاری از کتابهای خودشناسی جنبه شعارگونه دارند؛ اما برخی از آثار محبوب دنیا عملگرا هستند و به جای حاشیه رفتن تکنیکهای کلیدی در جهت خودشناسی معرفی کردهاند. تکنیکهایی که در چند گام به صورت خلاصه بررسی میکنیم:
گام اول: ارزش گذاری و هدف گذاری در زندگی
همه یک ارزش برای حرکت رو به جلو دارند؛ یک گیمر که روزش را با روشن کردن سیستم حرفهای بازی شروع میکند، یک کارمند که برای ارتقا حقوق ماهانه تلاش میکند یا یک دانشجو که برای ادامه تحصیل برنامه ریزی دارد.
گام دوم: نزدیک کردن اهداف به ویژگیهای شخصیتی
خیلی از اوقات هدفگذاریهای ما نتیجه نمیدهند و این ناکامی چیزی جز ناامیدی به دنبال ندارد. شاید به این دلیل باشد که هدفگذاریهای ما با توانمندیها و روحیاتی که داریم همخوانی ندارد. مثل تلاش برای قبولی در یک رشته دانشگاهی که با روحیه هنر دوستتان در تضاد است.
گام سوم: اولویت بندی خواستهها در زندگی
انسان موجودی محدود با توامندیهای مشخص است و در آن واحد نمیتواند تمام اهداف را محقق کند؛ اما شاید بتوان با اولویت بندی آنها مسیر به دست آوردن خواستهها را تا حدودی هموار کرد.
سخن هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری آخر
ابزارهای زیادی برای آنالیز ویژگیهای فیزیکی بدن وجود دارد؛ اما هیچ چیز به اندازه انواع بهترین کتابهای خودشناسی در مسیر ارزیابی درونی به ما کمک نمیکنند. این وجه انسانی به مرور زمان توسط افراد شناخته میشود؛ اما موفقیت واقعی از آن کسانی است که زودتر به خودشناسی و ثمرات آن از جمله خودکنترلی، شادی و تصمیم گیری بهتر دست مییابند.
ترس از شکست یعنی چه؟
هیچ کس از شکست خوردن لذت نمی برد. ترس از شکست می تواند آنقدر شدید باشد که اجتناب از شکست انگیزه موفقیت را از بین ببرد. عدم اطمینان از انجام درست کار ها باعث می شود بسیاری از افراد به طور ناخودآگاه شانس موفقیت خود را خراب کنند. ترس بخشی از ذات انسان است. کارآفرن معروفی در ارتباط با ترس می گوید: من به عنوان یک کارآفرین با همین ترس روبرو شدم. منیت و هویت من با کار من عجین شد و وقتی همه چیز طبق برنامه پیش نرفت ، کاملاً تعطیل شدم. من با ترس بر این رابطه ناسالم غلبه کردم و معتقدم شما هم می توانید. با این حال اگر نمی توانید از تکنیک های مقابله با ترس استفاده لازم را ببرید می توانید به مرکز مشاوره همکده به عنوان اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره مراجعه نمایید.
ترس از شکست
اگر از شکست می ترسید ، این تفکر شما باعث می شود از شرایط بالقوه مضر پرهیز کنید. ترس از شکست شما را از تلاش باز می دارد ، ایجاد تردید در ذهنتان می کند ، پیشرفت را متوقف نموده و حتی ممکن است شما را به خلاف اخلاق بکشد. ترس از شکست ممکن است بخشی از اختلال خلقی دیگر مانند اختلال اضطراب یا اختلال خوردن باشد. همچنین اگر کمال گرا باشید ، ممکن است در طول زندگی خود در بعضی مواقع با بیماری ترس های خاص مواجه شده و کنار بیایید.
علائم کلی برای ترس از شکست
همه افراد ترس را به یک شکل تجربه نخواهند کرد. شدت آن از طیف خفیف تا شدید در موارد مختلف وجود دارد .علائم دیگری که ممکن است در روند ترس داشته باشید مشابه علائمی است که در سایر فوبیا ها تجربه می کنید. آنها ممکن است ماهیتی جسمی یا احساسی داشته باشند و هنگامی که به موقعیت های خاصی فکر می کنید که در آن شکست می خورید بیشتر ایجاد شوند. در برخی موارد ، به نظر می رسد علائم شما از هیچ جا خود را نشان نمی دهند.
- علائم جسمی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
تنفس دشوار، ضربان قلب غیر معمول و سریع، تنگی یا درد در قفسه سینه، احساس لرزش ، سرگیجه یا سبکی سر، ناراحتی گوارشی، گرگرفتگی گرم یا عرق سرد .
- علائم احساسی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
احساس وحشت شدید یا اضطراب، نیاز مفرط برای فرار از وضعیتی که باعث ایجاد ترس می شود، احساس جدا شدن از خود، احساس می کنید کنترل موقعیت را از دست داده اید، فکر اینکه ممکن است بمیرید یا از دنیا بروید.
ترس از شکست باعث خراب شدن تلاش ها
بک نوع بیماری دیگری در زمینه ترس از شکست وجود دارد. هنگامی که شما از شکست خوردن به قدری می ترسید که در واقع تلاش های خود را خراب می کنید. به عنوان مثال ، ممکن است شما به سادگی یک پروژه بزرگ را برای مدرسه شروع نکنید و در نتیجه شکست بخورید. ایده در اینجا این است که بهتر است با شروع نکردن شکست بخورید تا اینکه پس از تلاش زیاد شکست بخورید. اگر از این روش استفاده می کنید توصیه ما این است که به مرکز مشاوره همکده، اولین و بزرگ ترین مرکز مشاوره مراجعه نمایید. شما می توانید از خدمات حضوری یا مشاوره تلفنی روان شناسی استفاده ببرید.
چه عواملی باعث ترس از شکست می شود؟
در ادامه دلایل اصلی ترس از شکست را ارائه می دهیم.
الگو هایی از دوران کودکی
بزرگسالان بیش از حد حساس باعث می شوند که کودکان ذهنیت های آسیب رسان را درونی کنند. آن ها اولتیماتوم ها و قوانین مبتنی بر ترس را ایجاد می کنند. این باعث می شود که کودکان نیاز مستمر به درخواست اجازه و اطمینان را احساس کنند. آنها این نیاز به اعتبار سنجی را تا بزرگسالی حمل می کنند.
کمال گرایی
کمال گرایی اغلب ریشه ترس از شکست است. از نظر کمال گرایان ، شکست چنان وحشتناک و تحقیرآمیز است که آن ها تلاش نمی کنند. در این حالت قدم زدن در خارج از منطقه راحتی شما وحشتناک می شود.
بیش از حد به خودمان توجه کنیم .
منیت ممکن است ما را به رابطه نزدیک و بیش از حدی با شکست ها برساند. سخت است که فراتر از شکست به مواردی مانند کیفیت تلاش ، شرایط خاص یا فرصت های رشد نگاه کنیم.
اعتماد به نفس کاذب
افراد با اعتماد به نفس واقعی می دانند که همیشه موفق نخواهند شد. فردی با اعتماد به نفس شکننده از خطرات جلوگیری می کند. آنها ترجیح می دهند در منطقه امن خود باشند تا چیز جدیدی را امتحان کنند.
چگونه ترس از شکست مانع موفقیت شما می شود؟
ترس از شکست باعث می شود که شما فرصتهای ارزشمند را از دست دهید اگر برخی از افراد به دلیل فریب موفقیتهای اولیه نتوانند به جواب کامل برسند ، افراد بیشتری به دلیل تعهد خودخواهانه خود به آنچه در گذشته اتفاق افتاده است ، شکست می خورند. شما این مورد را اغلب در افراد سالخورده مشاهده می کنید ، خصوصاً افرادی که سال ها پیش با معرفی برخی تغییرات مهم خود را به شهرتی کم یا زیاد رسانده اند.
آنها از نوآوری بیشتر طفره می روند ، زیرا می ترسند این بار شکست بخورند و جلوه ای را که سعی در حفظ نام آنها دارد از دست بدهند. این افراد فکر می کنند شکست پیروزی گذشته را کاهش می دهد. علاوه بر این ، آنها استدلال می کنند ، موفقیت چیزی جدید حتی ممکن است ثابت کند که دستاوردهایی که در گذشته داشته اند ، چندان چشمگیر نبوده اند. چنین افرادی عمیقاً در منافع خود و افتخارات گذشته خود سرمایه گذاری می کنند. آن ها ترجیح می دهند فرصت های با شکوه آینده را کنار بگذارند تا اینکه حتی احتمال شکست را به ذهن خود راه دهند.
افراد موفق و عکس العمل های خاص با ترس
افراد با موفقیت بالا بازنده می شوند. هر استعدادی حاوی یک عکس العمل است که گاهی اوقات آن را به یک مشکل تبدیل می کند. افراد موفق دوست دارند برنده شوند و به استانداردهای بالایی برسند. این می تواند آنها را از شکست چنان وحشت زده کند که زندگی شان را نابود کند. وقتی یک ویژگی مثبت ، مانند موفقیت ، در زندگی کسی بیش از حد قوی شود ، در راه تبدیل شدن بهموفقیت واقعی، یک مانع بزرگ خواهد بود. موفقیت برای بسیاری از افراد موفق یک ارزش قدرتمند است. آنها زندگی خود را بر اساس آن ساخته اند. این افراد در هر کاری که انجام می دهند به موفقیت دست می یابند: مدرسه ، دانشگاه ، ورزش ، هنر ، سرگرمی و کار. هر دستاورد تازه ای به قدرت و ارزش زندگی شان می افزاید.
به تدریج ، شکست غیر قابل تصور می شود. شاید آنها هرگز در کاری که کرده اند شکست نخورده اند هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری ، بنابراین هیچ تجربه ای برای بهبود شرایط ندارند. شکست به عالی ترین کابوس تبدیل می شود: وحشت ترسناکی که آنها باید به هر قیمتی از آن اجتناب کنند. ساده ترین راه برای انجام مدل خاصی از زندگی، این است که هرگز ریسک نکنید ، سخت گیرانه به آنچه می دانید می توانید انجام دهید ، پایبند باشید ، از خود محافظت کنید ، با طولانی ترین ساعت کار کنید ، همه چیز را دوبار و سه باره بررسی کنید و با وجدان ترین و محافظه کارترین فرد جهان باشید!
چگونه بر ترس از شکست غلبه کنیم؟
برای این که بتوانیم بر ترس خود از شکست غلبه کنیم، راه های خاصی وجود دارد.
بفهمید ترس از کجا ناشی می شود.
از خود بپرسید که دلیل اصلی باور منفی شما چه می تواند باشد؟ وقتی به چهار دلیل اصلی ترس از شکست نگاه می کنید ، کدام یک از آنها برای شما طنین انداز است؟ بنویسید که فکر می کنید ترس از کجا ناشی می شود و سعی کنید آن را به عنوان یک فرد خارجی درک کنید. تصور کنید که می خواهید به یکی از بهترین دوستان خود کمک کنید. شاید ترس شما ناشی از اتفاقی است که در کودکی شما رخ داده است ، یا ناشی از ناامنی عمیق است.
باور های مربوط به هدف خود را دوباره تنظیم کنید داشتن یک ذهنیت همه یا هیچ وقت بعضی وقت ها باعث می شود همه چیز را از دست دهید. دید واضحی برای آنچه می خواهید به انجام برسانید داشته باشید اما یادگیری چیز های جدیدی هم در هدف خود داشته باشید. اگر همیشه هدف شما پیشرفت و یادگیری است ، احتمال اینکه شکست بخورید بسیار کم است.
یاد بگیرید که مثبت فکر کنید.
در بسیاری از موارد ، آنچه را که به خود می گویید ، باور دارید. گفتگوی درونی شما بر نحوه واکنش و رفتار شما تأثیر می گذارد. جامعه ما وسواس موفقیت دارد ، اما مهم است که تشخیص دهیم حتی افراد موفق نیز با شکست روبرو می شوند. والت دیزنی یک بار از روزنامه ای اخراج شد زیرا آنها فکر می کردند او فاقد خلاقیت است. وی در ادامه یک استودیوی انیمیشن سازی را تاسیس کرد که شکست خورد. او هرگز تسلیم نشد و اکنون دیزنی نامی محبوب است.
استیو جابز نیز یک بار قبل از بازگشت به عنوان چهره سال ها پیش از اپل اخراج شد. اگر دیزنی و جابز به بازخورد منفی اعتقاد داشتند ، نمی توانستند به موفقیت برسند. این شما هستید که می توانید متوجه صحبت درونی و منفی خود شوید و عوامل محرک را شناسایی کنید. افکار منفی را با واقعیت های مثبت در مورد خود و موقعیت جایگزین کنید. شما قادر خواهید بود اسکریپت های ذهنی جدیدی را ایجاد کنید که وقتی احساس منفی می شود ، می توانید به آنها دسترسی پیدا کنید. صدای داخل سر شما تأثیر زیادی در روند زندگی تان دارد.
تمام نتایج را تجسم کنید.
عدم اطمینان از آنچه در آینده رخ خواهد داد ترسناک است. برای تجسم نتایج احتمالی تصمیم خود وقت بگذارید. به بهترین و بدترین سناریوها فکر کنید. اگر قبلاً فرصتی برای آماده سازی ذهنی برای آنچه ممکن است اتفاق بیفت داشته باشید، در نهایت احساس بهتری خواهید داشت. ترس از ناشناخته ها ممکن است شما را از شغل جدید باز دارد. جوانب مثبت و منفی را بسنجید ، و موفقیت ها و ناکامی های احتمالی را در تصمیم گیری برای تغییر زندگی تصور کنید. دانستن اینکه شرایط چگونه می تواند رقم بخورد ممکن است به شما کمک کند تا ترس را کنار بگذارید.
دیدگاه شما