شش روش ساده برای تشخیص روند بازار
روش یک: تنها یک نگاه ساده به نمودار می تواند روند را مشخص کند!
تشخیص روند همیشه روش دقیق و کاملاً عملی ندارد. اما حتی با نگاه ساده به نمودار قیمتی هم میتوان روند بازار را مشخص کرد. اگر نظر سایر معامله گران بازار فارکس یا سهام را در رابطه با روند بازار بپرسید، پاسخهای متفاوتی دریافت خواهید کرد. برخی از آنها از روندهای کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت حرف خواهند زد. اما با این حال مهمترین روند بازار، روند غالب در نمودار روزانه است. شما میتوانید بهراحتی تنها با نگاه کردن به نمودار روزانه روند کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت را مشخص کنید.
وضعیت نمودار روزانه در یک یا دو سال گذشته (روند بلندمدت)، وضعیت نمودار روزانه در شش یا سه ماه گذشته (روند میان مدت) و وضعیت نمودار در چند هفته گذشته (روند کوتاهمدت) میتوانند معیار مناسبی برای تحلیل روند بازار باشند. با این کار شما میتوانید روند بازار را از سمت چپ نمودار قیمتی تا سمت راست بررسی کنید. اگر باز هم روند بازار مبهم باشد، کافی است که تایم فریم را تغییر دهید. هیچوقت در تحلیل روند بازار شرایط را پیچیده نکنید، تنها کافی است که به این سؤال پاسخ دهید: آیا قیمت در حال افزایش است یا در حال کاهش؟
از نمودار روزانه برای تعیین روند بازار استفاده کنید.
تنها با نگاه کردن به نوسانات کلی بازار در سه ماه تا یک سال گذشته میتوان روند کلی بازار را تشخیص داد.
روش دو: تشخیص روند بازار به کمک اوج و کفهای قیمتی
با پیشروی قیمتها در نمودار همیشه اوج و کفهایی در بازار تشکیل میشود. اگر به این اوج و کفها توجه کنید، میتوانید روند بازار را تشخیص دهید. در نمودار زیر میتوان به راحتی روند صعودی S&P 500 را تشخیص داد. به نواحی رنگی در نمودار قیمتی توجه کنید، این سطوح حمایت کفهای قیمتی در بازار هستند. تشکیل کفهای قیمتی نشانگر روند صعودی بازار هستند و به تدریج این کفهای قیمتی در سطوح بالاتری تشکیل میشوند و پلهپله بالا میروند.
کف های قیمتی برای تشخیص روند صعودی و اوج های قیمتی برای تشخیص روند های نزولی به کار می روند. همیشه تغییرات کف و اوج های قیمتی را زیر نظر داشته باشید.
توجه داشته باشید که در روندهای نزولی به جای کف، اوجهای قیمتی در بازار نمایان میشوند. معمولاً اوجهای قیمتی به تدریج در سطوح پایینتر تشکیل میشوند تا نشانگر یک روند نزولی باشند.
روش سه: اوج و کفهای بالاتر و اوج و کفهای پایینتر
با تشخیص اوج و کفهای تشکیل شده در بازار به راحتی میتوان گفت که آیا اوج و کفهای جدیدتر در سطوح بالاتری تشکیل شدهاند یا در سطوح پایینتر؟ به طور کلی وقتی روند بازار صعودی است، اوج و کفهای جدید در سطوح بالاتری تشکیل میشوند و نشانگر گرانی در بازار هستند. در نمودار قیمتی زیر روند بازار صعودی است. به نحوه تشکیل اوج و کفها توجه کنید.
تشخیص روند می تواند کار ساده ای باشد، اگر واقعا بدانید که به دنبال چه هستید.
روش چهار: آیا بازار در واکنش به یک سطح کلیدی جهش کرده است؟
رفتار حرکات قیمتی در زمان اصلاحها را بررسی کنید. آیا قیمت در حال نزدیک شدن به میانگینهای متحرک یا سطوح مقاومت و حمایت کلیدی است؟ قیمت در واکنش به سطوح تکنیکال کلیدی به کدام سمت جهش میکند؟ در روندهای صعودی باید جهش هم صعودی باشد. در روندهای نزولی هم جهش باید به سمت پایین باشد. چنین رفتارهای قیمتی تأییدی از وجود روند در بازار هستند.
واکنش قیمت به حمایت یا مقاومت در بازار های روند دار همیشه قابل توجه است. واکنش های قوی در اکثر مواقع با روند بازار همسو هستند.
در نمودار بالایی میتوان بازگشتهای قیمتی بازار به سطوح مقاومتی و میانگین متحرک نمایی ۲۱ روز را مشاهده کرد. هر بار برخورد بازار به این سطوح با حرکت نزولی قوی همراه بوده است. این یعنی روند غالب بر بازار نزولی است.
روش پنج: به سیگنالهای پرایس اکشن توجه کنید
اگر سیگنالهای پرایس اکشنی همسو با روند بازار تشکیل شوند، میتوان به روند بازار اعتماد کرد. همچنین اگر سیگنالهای پرایس اکشنی که صادر شدهاند پشت سر هم باطل شوند، بایستی برای تغییر روند آماده شد.
سیگنال های پرایس اکشن هم می توانند تغییر روند را نشان دهند و هم می توانند از شروع روند جدید حکایت داشته باشند. سیگنال های پرایس اکشن تنها نشانه های اولیه هستند، باید برای تایید از سایر ابزار های تکنیکال استفاده کرد.
در نمودار بالایی به پین بار صعودی که در حمایت تشکیل شده توجه کنید. این پین بار صعودی توانسته یک روند صعودی جدیدی را به راه بیندازد. باطل شدن سیگنالهای فروش هم از تغییر روند نزولی به صعودی حکایت دارد.
روش شش: تغییر روند
اگر بازاری روند نزولی دارد، باید به اوجهای قیمتی اخیر توجه کنید. اگر روند بازار صعودی باشد باید همه توجه شما به کفهای تشکیل شده باشد. چرا؟ وضعیت اوجهای قیمتی در روند نزولی و کفهای قیمتی در روند صعودی میتوانند نشان دهند که آیا روند هنوز هم ادامه دارد یا خیر؟ به طور مثال اگر چند اوج قیمتی جدید در سطوح بالاتری تشکیل شود و در ادامه کف قیمتی هم بالاتر از کفهای قبلی تشکیل شود، میتوان گفت که روند بازار صعودی است. اما اگر کف قیمتی قبلی بازار شکسته شود و کف قیمتی پایینتری شکل بگیرد، یعنی روند بازار نزولی است.
پس همیشه در روندهای نزولی آخرین اوج قیمتی بازار را در نظر بگیرید، اگر این اوج شکسته شد، به احتمال زیاد بازار در حال تغییر روند است. در روندهای صعودی هم همیشه به کفهای قیمتی نگاه کنید، شکست آخرین کف قیمتی میتواند اولین نشانه از تغییر روند باشد.
شکست آخرین اوج در روند نزولی و شکست آخرین کف در روند صعودی نشانه قوی از تغییر یا پایان یک روند است.
پنج راه برای شناسايی جهت روند، تحلیل تکنیکال
معامله كردن با روند در تحلیل تکنیکال اين است كه در جهت روند بازار معامله كنيد . چرا وقتي كه روند غالب صعودی است شما به دنبال معاملات فروش هستيد در حالي كه معاملات خريد مثل هلو برو تو گلو ست ؟ خيلي از معامله گران آماتور حتي وقتي كه با روند هاي لانگ كه ماههاست ادامه دارد مواجه ميشوند نميتوانند دست از پيش بيني بازگشت روند بكشند . در حالي كه ميتوانند به سادگي با ملحق شدن به روند پول خيلي بيشتري به جيب بزنند. حتي اگر شما يه معامله گر در جهت روند نيستيد مي توانيد مفاهيم معامله كردن روند های تايم فريم های بالا تر را با رويكرد جاري خودتان تركيب كنيد . شما با تايم فريم روزانه شروع مي كنيد و مي بينيد كه آيا روند صعودی يا نزولي يا خنثي هست، و از اطلاعات بدست آمده در تايم فريم پايينتر استفاده مي كنيد تا بتوانيد حركات قيمت ، روند ها و جهت روند ها رو و به درستي بخوانيد، حالا ما مي خواهيم موثر ترين روش براي تحليل يك چارت را معرفي كنيم.
فاز هاي متفاوت بازار
قبل از اينكه ما شروع كنيم كه بدونيم چطور مي توان روند ها را با تحلیل تکنیکال شناسايي كرد، ما بايد اول به طور واضح بدانيم در پي چه چيزي هستيم. بازار ميتواند يكي از سه حالت ؛ صعودي ، نزولي يا سايد( خنثي) را داشته باشد.
عكس بالا نشون ميده شما سه سناريو ممكن داريد و بازار چگونه بين فاز ها جابه جا ميشه اما معما چون حل شود آسان شود . بخش مشكل پيدا كردن اين حركت هاست ، درست زماني كه در حال اتفاق افتادن هستند، وقتي كه بازار در شرايط لايو و واقعي هست و حركت ميكنه و فضاي سمت راست چارت خالي است، آنجا جايي است كه اين مقاله به كار مياد. به طور واضح اين مقاله نميخواد به شما نشان بدهد كه چطور وارد نقاط ورود به معامله را شناسايي كنيد بلكه هدفش اين است كه قيمت و روند را به شكل موثر تري درك كنيد.
1- راه ساده : خط گراف
اكثر معامله گران وقتي چارت ها را مشاهده ميكنند فقط از كندل ها و ميله ها ي چارت استفاده ميكنند اما خط گراف را كه يك ابزار خيلي ساده و موثر است كه به آنها اجازه مي دهد وراي همه شلوغي و همهمه كه در بازار هست رو ببينند ، را فراموش ميكنند – هدف كندل ها و ميله ها اين است كه اطلاعات جزيي در باره آنچه كه در چارت اتفاق ميافتد را به ما بدهند اما آيا وقتي كه روند كلي رو شناسايي ميكنيم انها ضروري هستند ؟ احتمالا خير
معامله گري كه گاهاً ( حد اقل يك بار در طول هفته) به تايم فريم بالاتر مي رود تا تصوير واضح تري از آنچه در بازار اتفاق ميافتد داشته باشد و از آنجايي كه هدف ما تنها شناسايي جهت هست خط گراف يك شروع عالي ست به ويژه اينكه ما در تايم فريم بالاتر هستيم و ميخواهيم جهت كلي بازار رو شناسايي كنيم
2- قله ها و دره ها
اين روش مورد علاقه من براي تحليل تکنیکال چارت ها است كه خيلي هم ساده است، همان چيزي ست كه شما احتياج داريد تحليل تكنيكال متداول ميگويد كه داخل يك روند صعودي شما قله اي بالاي قله قبلي داريد( يعني هاير هاي بعد از هاي ) چون خريدار ها در اكثريت هستند و قيمت را بالا ميبرند و دره ها هم بالاي دره قبلي تشكيل ميشود( هاير لوي داريم بعد از لو ها) چون خريدار ها به خريد ادامه مي دهند و قيمت را به بالا هل ميدهند ،و در روند نزولي شما در ه اي پايين دره قبلي داريد ( يعني لور لو بعد از لو داريد) چون فروشندگان در اكثريت هستند و قيمت را پايين مي برند و قله ها هم زير قله قبلي تشكيل مي شود ( لورهاي بعد از هر های)
بازهم زياد مهم نيست اگر فراموش كنيد كه از جهت روند صرفا به عنوان يك فيلتر براي معاملاتتون در تحلیل تکنیکال استفاده كنيد. در اكثر موارد شما بايد نسبتا قادر باشيد به سرعت بگيد كه در يك روند صعودی نزولی يا خنثي هستيد اگر نميتوانيد سريعا تشخيص دهيد چه اتفاقي روي نمودار در حال رخ داد است معمولا بهتر است كنار بايستيد و دست نگهداريد تا دوباره واضح ببينيد دارد چه اتفاقي مي افتد.
3- ميانگين متحرک
ميانگين هاي متحرك معروف ترين ابزار معاملاتي تحلیل تکنیکال براي تشخيص جهت بازار هستند ، عالي اند اگر چه بايد به چند نكته وقتي جهت روند را با ميانگين ها متحرك تحليل ميكنيد آگاه باشيد طول ميانگين متحرك (دوره ميانگين متحرك) روي سيگنال هايي كه از چرخش بازار ميگيريد تاثير ميگذارد ميانگين متحرك هاي كوچك سيگنال هاي زود هنگام و غلط زيادي ميدهد همچنين به حركت هاي كوچك بازار خيلي سريع واكنش ميدهد به عبارت ديگر ميانگين هاي متحرك سريع ميتونند شما را زود از بازار بيرون بيارن وقتي كه نزديك تغيير است. ميانگين متحرك هاي كند( با دوره بالا) خيلي دير سيگنال ميدهد يا به شما كمك ميكنند كه روند را مدتي بيشتر همراهي كنيد و نويز ها را فيلتر ميكند. در عكس ذيل ما از ميانگين متحرك 50 به عنوان يك ميانكين متحرك متوسط استفاده ميكنيم . شما مي تونيد ببنيد كه در يك روند صعودي قيمت هميشه به خوبي بالاي ميانگين متحرك مي ايستد و وقتي كه ميانگين متحرك را قطع ميكند وارد حالت رنج ميشود قيمت خيلي توجهي به ميانگين متحرك نميكند چون در وسط رنج افتاده است . اگر ميخواهيد از ميانگين متحرك به عنوان يك فيلتر استفاده كنيد ميتوانيد ميانگين متحرك 50 را در تايم فريم روزانه استفاده كنيد و سپس فقط دنبال معاملات در جهت ميانگين متحرك روزانه در تايم فريم هاي پايينتر باشيد.
4 – كانال ها و خطوط روند
كانال ها و خطوط روند راه ديگري براي تشخيص جهت روند هستند و ميتوانند براي تشخيص بازار رنج و خنثي بيشتر كمك كننده باشند. اگر چه ميانگين هاي متحرك و تحليل هاي ها و لو ها ميتوانند در مرحله اوليه روند استفاده شوند ، خطوط روند براي مراحل بعدي روند مناسب تر هستند چرا كه شما به دو نقطه تماس (بهتر 3 تا ) احتياج داريد. من عمدتا از خطوط روند براي تشخيص تغييرات آغاز روند استفاده ميكنم وقتي كه شما يك روند قوي داري و ناگهان خط روند شكسته ميشود اين ميتونه يه سيگنال براي تبديل به يك روند جديد باشه. خطوط روند در داخل حالت رنج ايده آل هستند وقتي كه به دنبال سناريو هاي بريك اوت كه قيمت دوباره وارد حالت روند ميشه . همچنين خطوط روند ميتوانند به خاطر ويژگي هاي اغراق آميز شون به زيبايي با ميانگين ها متحرك تركيب شوند. اگر ميخواهيد در مورد خطوط روند بيشتر بياموزيد چند دقيقه وقت بزاريد و اين ويدئو ي بياموزيم چكونه خطوط روند را رسم كنيم را ببينيد.
5- چگونه از انديكاتور ای دی ايكس استفاده كنيم
يك انديكاتوري است كه ميتوانيد براي تشخيص جهت روند در تحلیل تکنیکال به كار ببريد ADX اين انديكاتور شامل 3 خط است .خطوط انديكاتور قدرت روند و قدرت آن را (كه ما حدف ش كرديم در اين مثال چون فعلا فقط ميخوايم جهت روند رو تحليل كنيم ) به شما ميگويند قدرت صعودي را نشان ميدهد (خط سبز )و DI+خط نشان دهنده قدرت نزولي ست (خط قرمز )DI +خط همون طور كه در تصوير پايين ميبينيد سيگنال انديكاتور صعودي است وقتي كه خط سبز بالاي خط قرمز قرار دارد و وقتي كه خط قرمز بالاتر از خط سبز باشد سيگنال نزولي است و وقتي كه قيمت رنج و خنثي هست دو خط انديكاتور خيلي نزديك به هم هستند و اطراف خط مياني مي پلكند اين انديكاتور ميتواند با انديكاتور ميانگين متحرك به خوبي تركيب شود و ميتوانيد ببينيد كه وقتي كه خطوط انديكاتور با هم برخورد ميكنند در خطوط ميانگين متحرك هم برخورد خطوط را داريم.
تركيب بهترين ابزار های معامله گری
همون طور كه در اين مقاله ديديم هر ابزار و مفهومي مزيت ها و محدوديت هاي خودشو داره — هيچ چيزي براي همه زمان ها به درد بخور نيست اگر چه تا وقتي بردهاتون از باخت هاتون بيشتره ضرورتي نداره كه راهي رو پيدا كنيد كه 100 برنده باشيد (چيزي كه اصلا اتفاق نمي افته) . در نهايت به اين ميرسيد كه بيايد ببينيد كه چه طور به خوبي از ابزار معامله گري استفاده كنيد ، چطور به خوبي درك شون كنيد و چطور ميتوانيد درشرايط بازار زنده ( لايو) ميتوانيد به خوبي به كار ببريد.
خط روند چیست؟ انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
استفاده از تحلیل تکنیکال در نمودارها، یکی از بهترین روشها برای پیش بینی شرایط بازار و تعیین استراتژی ورود یا خروج به آن است. تحلیل تکنیکال ویژگیهای متنوعی دارد که یادگیری آنها میتواند نقشی کلیدی در سرمایهگذاریهای کاربران داشته باشد.
در این مقاله با خط روند و انواع روندها در تحلیل تکنیکال آشنا میشویم. همچنین سه استراتژی مهم معاملاتی را بررسی خواهیم کرد.
روند (Trend) چیست؟
یک روند، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. در بیان بهتر، روندها از افت و خیز قیمتها تشکیل میشوند و جهت این افت و خیزها، روند بازار را تعیین میکنند. روندها میتوانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب مربوط به بازارهای صعودی و نزولی است. جهت کلی بازار نیازی به بازه زمانی مشخصی برای تشکیل خط روند ندارد، اما هر چه بازه طولانیتر باشد، روند تشکیل شده اعتبار بیشتری دارد. روندها با رسم خطوطی که به عنوان خطوط روند شناخته میشوند.
انواع مختلف روند
روندها نقشی حیاتی برای معاملهگران دارند و توانایی شناسایی آنها و بکارگیریشان در معاملات میتواند کمک شایانی به تریدرها کند. به طور معمول سه نوع مختلف خط روند در بازار وجود دارد:
روند صعودی (Uptrend)
یک خط روند صعودی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله افزایش یابد. بهعنوانمثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار افزایش یابد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار کاهش داشته باشد و پس از این افت و خیز مجدداً ۵ دلار افزایش یابد، روند تشکیل شده صعودی خواهد بود.
روند نزولی (Downtrend)
خط روند نزولی دقیقاً نقطه مقابل روند صعودی است. یک روند نزولی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله کاهش یابد. بهعنوان مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار کاهش داشته باشد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار افزایش داشته باشد و پس از این افت و خیز، کندل بعدی ۵ دلار کاهش یابد، روند تشکیل شده نزولی خواهد بود.
روند جانبی (Sideways trend)
خط روند جانبی زمانی شکل میگیرد که بازار ثابت بماند، یعنی قیمت ارز دیجیتال به بالاترین یا پایین ترین نقطه قیمتی نرسد. بسیاری از معاملهگران حرفهای توجه زیادی به روند جانبی ندارند با این حال روندهای جانبی نقش مهمی در معاملات اسکالپینگ دارند.
نحوه ترسیم خطوط روند روی نمودار
یکی از راههایی که یک تحلیل گر میتواند خط روند را ببیند، ترسیم خطوط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که ۲ یا چند نقطه قیمت را به هم متصل میکند. این خط روی نمودار ادامه مییابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت عمل کند.
شما از این روشهای ترسیم میتوان در ابزارهایی مانند تریدینگ ویو استفاده کرد.
ترسیم خط روند صعودی
خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده شده است , ۲ یا چند نقطه پایین را به هم متصل میکند. نقطه پایین دوم در ترسیم خط روند صعودی، باید بالاتر از نقطه ابتدایی باشد. خطوط روند صعودی به عنوان پشتیبان عمل میکند و نشان میدهد که حتی با افزایش قیمت، تقاضا نسبت به عرضه بیشتر است. تا زمانی که قیمتها بالای خط روند باقی بمانند، روند صعودی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست زیر خط روند صعودی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
ترسیم خط روند نزولی
خط روند نزولی خط مستقیمی است که به سمت راست و پایین کشیده شده است که ۲ یا چند نقطه اوج را به هم متصل میکند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط شیب رو به پایین داشته باشد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل میکند و نشان میدهد که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمتها زیر خط روند باقی میمانند، روند نزولی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست بالای خط روند نزولی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
آشنایی با تحلیل روند
تحلیل خط روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. تحلیل روند به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در بازههای دورتر، با کمک دادههای بهدستآمده توسط روندها است. تحلیل روند از دادههای تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی روند بلندمدت احساسات در بازار استفاده میکند. تحلیل روند سعی میکند یک روند مانند روند صعودی بازار را پیشبینی کند و آن روند را تا زمانی که دادهها نشاندهنده معکوس شدن روند باشند، دنبال کند.
تجزیه و تحلیل خط روند از آن جهت دارای اهمیت است که حرکت روندها در نهایت منجر به کسب سود برای سرمایهگذاران میشود. بررسی یک روند با کمک دادههای تاریخی ارز مورد نظر، آینده قیمتی آن ارز را برای معاملهگران پیش بینی میکند.
ابر ایچی موکو یکی دیگر ابزارهایی است که میتوان در تحلیل بازار از آن استفاده کرد.
استراتژیهای معاملاتی با خطوط روند
اکنون که معنای خط روند و انواع آنها را درک کردهایم، بیایید به استراتژیهایی که بسیاری از معامله گران برای شناسایی روندها استفاده میکنند نگاه کنیم.
شاخص معاملات MACD
شاخص واگرایی میانگین متحرک (MACD)، میانگین قیمت یک ارز را در یک بازه زمانی خاص برای کمک به معامله گران در شناسایی روندها پیدا میکند. MACD مؤثرترین استراتژی معاملاتی روند است چرا که چندین معاملهگر در یک بازه زمانی خاص وارد یک موقعیت خرید میشوند که در این موقعیت خرید، میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت پیشی میگیرد. با این حال، اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، معاملهگران میتوانند موقعیت کوتاهمدت را نیز در نظر بگیرند.
معامله گران معمولاً روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از تحلیل تکنیکال ادغام میکنند تا سیگنالها را فیلتر کرده و روند را تعیین کنند. میانگین متحرک نیز نقشی حیاتی در کمک به تحلیل روند ایفا میکند.
شاخص معاملاتی RSI
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک استراتژی است که به شناسایی حرکت قیمت ارز و همچنین سیگنالهای خرید و فروش کمک میکند. RSI با مشاهده میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام را تعیین میکند. RSI به شکل درصدی نشان داده میشود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.
نشانگر ADX
اندیکاتور ADX به معامله گران کمک میکند قدرت معامله گران را اندازه گیری کنند. ADX همچنین معاملهگران را قادر میسازد تا قدرت قیمتی ارز مورد نظر را در دو جهت مثبت و منفی تخمین بزنند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر میکند. اگر اندیکاتور مقادیر ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که یک روند قوی در حال رخ دادن است، در حالی که اگر مقادیر به زیر ۲۵ سقوط کنند، نشان میدهد که روند ضعیفی در حال رخ دادن است.
روندها تمام داستان را بازگو نمیکنند!
درست است که روندها نقشی کلیدی در تحلیل تکنیکال ایفا میکنند، اما بسیاری معتقد هستند که تحلیل روندها، بازگوی تمامی اتفاقات بازار نخواهند بود چرا که هر بازهای از زمان در بازار، خواه یک ثانیه خواه چندین روز، حاوی اطلاعات ارزشمند هستند. ضمن آنکه بررسی روندها بیشتر از روی گذشته قیمتی یک ارز انجام میشود و پیش بینی آینده کاری بسیار سخت و پر ریسک است. همچنین احساسات کاربران در بازار میتواند روند قیمتی یک ارز را به طور کل تغییر دهد. کارشناسان معتقدند تحلیل روند به تنهایی پاسخگوی نیاز سرمایهگذاران نخواهد بود و میبایست تحلیل بنیادی نیز در دستور کار آنها قرار بگیرد.
خطوط روند ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال
استفاده از خط روند و تحلیل آنها، یکی از جنبههای مهم تحلیل تکنیکال است، اما به خاطر داشته باشید که این تنها یکی از ابزارها و تکنیکهای موجود است. هنگامی که یک خط روند شکسته میشود، باید فقط به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود که روند ممکن است در حال تغییر باشد. برای تأیید تغییر روند باید از ابزارها و سیگنالهای بیشتری استفاده کرد تا تضمین بیشتری را برای شما داشته باشد.
روند صعودی، روند نزولی و روند جانبی.
نوعی تحلیل تکنیکال که سرمایه گذاران برای تعیین حرکات آتی قیمت اوراق بهادار دنبال میکنند. روندها از قلهها و نزولها در طول زمان تشکیل شدهاند، که به فرد امکان میدهد حرکت کلی قیمت یک اوراق بهادار را پیش بینی کند.
استراتژی معامله با خط روند به زبان ساده
استفاده از استراتژی معامله با خط روند به شما عزیزان کمک می کند تا بتوانند معاملات خود را به بهترین شکل بهینه کنند. این که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چطور باید آن را رسم کرد را اشاره هایی کرده ایم و در ادامه به بررسی استراتژی معامله با خط روند پرداخته ایم و چند استراتژی موثر و مختلف را مورد بررسی قرار داده ایم که از هر کدام از این استراتژی های می توانید در بازارهای مالی مختلف مثل بازار ارز دیجیتال، بورس، فارکس، طلا و سکه، دلار و … استفاده نمایید. بنابراین اگر شما هم دوست دارید این استراتژی های معامله با خط روند را یاد بگیرید، همین الان این مطلب آموزشی و رایگان را تا انتها مطالعه کنید.
استراتژی معامله با خط روند
خط روند یا همان Trendline بهترین و مرسوم ترین ابزار تحلیل تکنیکال به حساب می آید و چنانچه اصولی استفاده شود، می تواند عملکرد تریدر را تا حدود زیادی بهبود بخشد. در این مطلب قصد داریم با چهار استراتژی قدرتمند معامله با خطوط روندی آشنا شویم، ولی پیش از این که معرفی استراتژی ها را آغاز کنیم، در نظر داشته باشید که خطوط روندی دو قابلیت مهم دارند؛ یک این که حداقل بازار سه بار به آن ها برخورد کرده و واکنش نشان داده، ثانیاً خط روندی هیچ وقت از بدنه کندل عبور نخواهد کرد.
خط روند می تواند از روی دنباله کندل عبور کند، ولی نباید از روی بدنه کندل عبور کرده باشد. پیش از این که استراتژی های کاربردی استفاده از خط روند برای انجام معاملات را بررسی کنیم، بهتر است به این که خط روند دقیقا به چه صورت رسم می شود و اصول ترسیم آن چگونه است پرداخته ایم تا دید مناسبی نسبت به این موضوع پیدا کنید و استراتژی های خط روند را بهتر درک نمایید.
اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند یکی از ابتدایی ترین مواردی است که در آموزش تکنیکال با آن مواجه می شوید. به صورت کلی رسم خط روند صعودی از اتصال نقاط پایین های بالاتر و خط روند نزولی نیز با اتصال نقاط بالاهای پایین تر در نمودار قیمتی قابل ترسیم است. پایین های بالاتر یعنی اتصال دره هایی که یکی پس از دیگری بالاتر می روند. بالاهای پایین تر یعنی اتصال قله هایی که با گذر زمان، پایین تر می آیند. در نظر داشته باشید که خط روند صعودی در پایین نمودار قیمتی با شیب مثبت و خط روند نزولی در بالای نمودار قیمتی با شیب منفی رسم می شود.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
دو نوع تفکر در رسم خط روند داریم؛ گروه نخست بر این باور است که برای ترسیم خط روند باید از سایه های بالایی و پایینی کندل ها کمک بررسی قدرتروند وترید در روند بگیرد. در روش گروه اول، هیچ بخشی از کندل ها بر روی خط روند قرار نخواهند گرفت. گروه دوم نیز بر این باورند که باید از انتهای بدنه کندل ها به منظور رسم خط روند نیز بهره برد. نکته حائز اهمیت اینجاست که هیچکدام از این دو روش را نمی توان اشتباه دانست، ولی توصیه ما بر این است که هر روشی را که انتخاب کردید، به هیچ عنوان آن را تغییر ندهید و همواره از همان روش بهره بگیرید.
تغییر روش امکان دارد موجب برداشت اشتباه از تحلیل شود. به صورت معمول روش دوم، سیگنال ها را سریع تر خواهد داد، ولی ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت. نکته حائز اهمیت اینجاست که خط روندی که به صورت کامل منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع های قیمتی باشد، در مواقع نادر ایجاد خواهد شد. لذا به صورت کلی قاعده خاص و تثبیت شده ای در این خصوص وجود ندارد و هر شخص قادر است بر اساس دیدگاه و تجربه های فردی خود یکی از دو روش را مورد استفاده قرار دهد.
۱) استراتژی خط روند پرچم – Trendline Flag
استراتژی خط روند پرچم برای معاملات پیرو روندی بهترین گزینه محسوب می شود. در این استراتژی شما می بایست برای اصلاح بازار خط روندی کوتاه ترسیم نمایید و در ادامه مانند الگوی پرچم در جهت روند غالب بر بازار وارد معامله شوید. در اینجا باید توجه داشته باشید که خط روند رسم شده، همان خطی است که برای الگوی پرچم رسم می شود و منظور از روند غالب هم روند بازار پیش از تشکیل الگوی پرچم به می باشد.
در تصویر بالا بازار ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت و در ادامه بازار وارد فاز اصلاحی شده و الگویی شبیه به پرچم را تشکیل داد. در اینجا هدف ما رسم خط روندی برای این الگوی شبیه به پرچم است و چنانچه الگوی پرچم هم نباشد، اشکالی نخواهد داشت، لذا این نکته حائز اهمیت است که خط روند کوتاهی را برای این حرکت اصلاحی ترسیم نماییم. شکست این خط روندی کوتاه مثل الگوی پرچم یا Flag عمل خواهد کرد و این بدین معنی است که با شکست آن، بازار در راستای روند غالب حرکت می کند.
شما می توانید در استفاده از این استراتژی از میانگین متحرک ۵۰ نیز برای تشخیص روند غالب بر بازار بهره بگیرید. در این استراتژی شما فقط در راستای روند غالب بر بازار می بایست معاملات خود را تنظیم کنید. یعنی چنانچه روند بازار نزولی بوده و در ادامه حرکت اصلاحی آغاز شده، خط روندی برای این حرکت اصلاحی ترسیم نمایید و با شکست خط روندی وارد معامله فروش شوید.
۲) استراتژی معامله با جهش از خط روندی – Trendline Bounce
این استراتژی نیز در راستای روند غالب بازار مورد استفاده قرار می گیرد، ولی با این وجود در این استراتژی از خود خطوط روند برای ورود به معامله استفاده نمی شود، بلکه خط روند در قالب حمایت یا مقاومت عمل می کند. در تصویر زیر قیمت از خط روندی برای سومین بار متوالی جهش کرده و قدرت خط روند تایید خواهد شد. در ادامه تریدر می بایست به دنبال دیگر الگوی های تکنیکال در اطراف این جهش باشد. در این تصویر یک خط مقاومت افقی بعد از جهش بازار از خط روندی نشان داده شده است.
شکست بررسی قدرتروند وترید در روند این خط روند برای ورود به بازار کفایت می کند. در این استراتژی تریدران محافظه کار قادرند حد ضرر یا استاپ لاس را در زیر خط روند قرار دهند و یا حد ضرر را به زیر خط مقاومتی ببرند. همچنین می توان از استراتژی جهش از خط روند در تایم فریم های گوناگون استفاده کرد که این موضوع می تواند برای معامله گران مختلف بسیار جذاب باشد. زمانی که خط روند بلندمدت تائید شده، معامله گر می تواند به تایم فریم پایین تر نگاه کرده و از دیگر سطوح تکنیکال مانند حمایت برای زمان بندی ورود به معامله فروش بهره بگیرد.
این بدین معنی است که در نمودار روزانه خط روندی را تشخیص داده و در نمودار ۱ ساعته با شکست الگو یا خط حمایتی وارد بازار شده است. در نمودار ۶۰ دقیقه یا ۱ ساعته نخستین جهش از خط روند نزولی و روزانه در AUDUSD مشاهده خواهد شد.
در اینجا نوسانات بازار شدید بودند، از همین روی شاید ورود به معامله کار خیلی ساده ای نباشد، ولی در نمودار سمت راستی، الگوی سر و شانه ایجاد شده است و به کمک این الگوی تکنیکال می توان زمان ورود به معامله را به سادگی مشخص نمود.
۳) استراتژی شکست و برخورد دوباره – Retest
استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از استراتژی های پرطرفدار و مرسوم بین تریدران بازارهای فارکس و سهام به حساب می آید ولی با این وجود از این استراتژی می توان برای دیگر بازارها مانند بازار رمزارز و معاملات بیت کوین نیز بهره گرفت. گفتنی است که در این استراتژی پس از این که خط روند فعال بازار را مشخص کردید، باید برای شکست خط روند منتظر بمانید. بعضی مواقع شاید بازار پس از شکست خط روندی دیگر هیچ وقت با آن برخورد نداشته باشد ولی در بیشتر اواقت بازار پس از شکست خط روندی مجددا با آن برخورد خواهد داشت.
اما هنگامی که بازار برخورد مجدد به خط روندی را انجام داد، بهترین وقت برای ورود به معامله خواهد بود و باید در تایم فریم های پایین تر به دنبال سیگنال بود. خط روند می تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد و هم محلی برای تعیین حد ضرر. به صورت معمول حد ضرر را در سمت دیگر خط روندی قرار می دهیم و خط روند نیز به عنوان مانعی عمل خواهد کرد که نمی گذارد حد ضرر فعال شود. هر اندازه تعداد برخوردها به یک خط روندی بیشتر باشد، استراتژی شکست و برخورد مجدد نیز عملکرد بهتری از خود نشان خواهد داد.
در تصویر بالا بازار حداقل سه تا چهار بار با خط روند برخورد داشته است. در زمان شکست خط روند، نوسانات زیادی را در بازار مشاهده کردیم و قیمت در اطراف خط روند نوساناتی را تجربه کرده است. شدت نوسانات بازار در اطراف خط روند می تواند بیانگر این باشد که چقدر زودتر باید وارد بازار شد. چنانچه نوسانات زیاد باشد، تریدران ریسک پذیر قادرند با نخستین برخورد مجدد به خط روند شکسته شده وارد بازار شوند، ولی معامله گرانی که جوانب احتیاط را بیشتر رعایت می کنند، بهتر است که صبر کنند تا تایید سیگنال صادر شود. برای مثال زمانی که خط روند مقاومتی یا نزولی شکسته می شود، بهتر است که قبل از ورود به موقعیت خرید، صبر کنید و منتظر شکست نخستین مقاومت جزئی و نزدیک بمانید.
۴) استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی شماره ۴ استراتژی معاملاتی در روند خنثی است که باید در کف سهم را خرید و در سقف آن را به فروش رساند. البته به منظور خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی می بایست عواملی مثل حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. برای مثال این طور فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه ۵۰۰ هزار سهم باشد؛ از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش پیدا کند، بنابراین می توان گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرف دیگر در حمایت ها یا بایستی تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا این که قدرت خریدار به فروشنده بیشتر باشد.
در مورد هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال باید گفت که هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی می تواند استفاده کند ولی نکته حائز اهمیت، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود می باشد. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و بر خلاف روند معامله را انجام ندهیم و این بدین معنی است که وقتی که روند میان مدت سهم نزولی است، در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را به شرط تغییر روند نزولی و آغاز روند جدید در سهم انجام دهیم.
البته این را هم باید گفت که در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلندمدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم و این به این معنی است که امکان دارد شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و تریدر نیز قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد، ولی نکته بسیار مهم اینجاست که معامله با قصد نوسان گیری و به دست آوردن بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه است.
در مورد اعتبار روند هم باید گفت که هر اندازه نموداری از روند طولانی تری برخوردار باشد، اعتبار تحلیل به مراتب بیشتر خواهد بود. برای مثال تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه از اعتبار معاملاتی بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توانیم به تحلیل ها و روند های بلندمدت اعتماد کنیم و بر اساس آن ها معامله نماییم.
نکات مهم در مورد خطوط روند
- اعتبار خط روند به بازه زمانی مورد بررسی سهم وابسته است. برای مثال امکان دارد سهم شرکت الف در بازه زمانی دو ماه اخیر از خط روند نزولی برخوردار باشد و این در حالی است که در بازه زمانی ۱ ساله، خط روند صعودی داشته باشد و نزولی که در دو ماه اخیر داشته، صرفا یک اصلاح میان مدتی باشد. هر اندازه دوره زمانی بلندمدت تری را به منظور رسم خط روند انتخاب کنیم، اعتبار آن افزایش خواهد یافت.
- شیب زیاد خط روند موجب خواهد شد که تغییرات قیمتی سریع تر اتفاق افتد. این شیب زیاد، حاصل یک جهش یا افت ناگهانی در یک بازه زمانی کوتاه مدت می باشد. به صورت کلی در نظر داشته باشید که هر اندازه شیب خط روند بیشتر باشد، خط روند نامعتبرتر خواهد بود و احتمال شکست آن افزایش خواهد یافت. شیب ۴۵ درجه در تحلیل خط روند، شیبی مناسب و معتبر به شمار می رود.
- به منظور ترسیم خط روند بررسی قدرتروند وترید در روند به حداقل ۲ نقطه احتیاج خواهیم داشت. با وجود دو نقطه نمی توان انتظار اعتبار بالایی از خط روند ترسیم شده داشت. هر اندازه تعداد نقاط برخورد با خط روند بیشتر باشد، خط روند اعتبار و ارزش به مراتب بالاتری خواهد داشت.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۴ استراتژی معامله با خط روند را به شما عزیزان آموزش داده ایم.
همچنین اگر دوست دارید آموزش پرایس اکشن به زبان ساده و عامیانه را نیز مطالعه کنید، از این مطلب کمک بگیرید.
به نظر شما استفاده از خط روند میتواند سیگنال خرید به ما بدهد؟
سبک پرایس اکشن لنس بگز
در دنیای پرایس اکشن تعداد سبک های مختلفی وجود دارد که البته هر سبک سود سازی نسبی خودش را به همراه دارد. تیم تحلیل همیار کریپتو در این مقاله به معرفی یکی از مهمترین سبک های پرایس اکشن که سبک پرایس اکشن لنس بگز) است، میپردازید.
لنس بگز چه کسی است؟
لنس بگز (Lance Beggs) یکی از معامله گران پولساز بازارهای مالی است که در حال حاضر در قاره استرالیا زندگی میکند. او پیش از ورود به جهان ارزهای دیجیتال خلبان هلیکوپتر بوده. از علاقهمندیهای لنس بگز میتوان به حوزههای امور ایمنی، خلبانی و حوزه تجارت مخصوصا دانش کامل مدیریت ضرر اشاره کرد.
لنس بگز در دنیای پرایس اکشن نیز دارای روش معاملاتی مخصوص است. روش معاملاتی او یکی از مدل های محبوب در تحلیل بازار و پرایس اکشن به شمار میرود.
روش معاملاتی در سبک پرایس اکشن لنس بگز
یکی از اصلیترین و جذابترین روش های تحلیل بازارهای مالی، روش پرایس اکشن لنس بگز است. او قصد دارد به تریدر در حال آموزش این روش بیاموزد که با شناخت کامل حرکات گذشته و دیدن رفتارهای لحظهای، تریدر بتواند به شناخت کلیت روندی بازار و ساختار آینده قیمتها برسد.
در عمل سبک پرایس اکشن لنس بگز چگونگی کسب درآمد دائم را در شناخت و دیدن زون های زمانی میداند که معامله گران برای بدون ترس در آن قیمت معامله میکنند. به این دلیل که بر اساس باور لنس بگز قیمت در محیط دارای استرس یا طمع به روند گیری و حرکت درمیآید؛ یعنی هنگامی که یک تریدر بازار مالی متوجه میشود اشتباه کرده و از ترید خود خارج میشود. بر طبق روش لنس بگز موقعیت های مهم در معامله در روند موافق قدرت و شناخت معامله گران به دام افتاده به دست خواهد آمد.
دو هدف مهم این روش معاملاتی، ترید در مسیر روند قالب بازار و عدم ترید در روند ضعیف است. به شکل ساده میتوان گفت لنس بگز در روشش قصد دارد روند ضعیف و در حال از بین رفتن را بشناسد و در خلاف جهت آن معامله کند.
حوزه فعالیت، روش معاملاتی، بازارها و روش های لنس بگز
پایه روش معاملاتی لنس بگز، سبک پرایس اکشن است. این روش معاملاتی بر اساس تصمیمات خود تریدر است (در مقابل روشهای بر اساس عمل صرفاً بر طبق سیستم معاملاتی همچون سبک های ئو ویو). روش معاملاتی لنس بگز دارایی سه تایم فریم به منظور شناخت و ترید روندها است که این سه تایم فریم شامل تایم فریم بالاتر، تایم فریم میانی و تایم فریم پایینتر میشود.
از دیدگاه لنس بگز آشنایی با ساختار واقعی حرکات قیمت به معامله گر امکان شناخت پوزیشن های معاملاتی را میدهد. در مدل پرایس اکشن لنس بگز تریدر یاد میگیرد که چگونه رفتار قیمت را در محمدوه حمایت و مقاومت بررسی کرده و چگونه ساختاری برای شناسایی رفتار آینده قیمت ایجاد کند و نهایتا تریدر باید بتواند این ساختار را با داده ها و اطلاعات مربوط به وضعیت مارکت که کندل به کندل آشکار میشوند، به روزرسانی کند. علاوه بر این نشان داده میشود که در بخش ساختار بازار و روند ان که موردبررسی واقع شده، چه پوزیشن های معاملاتی سود سازی وجود دارد.
برای آموزش ارز دیجیتال در مشهد از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.
ساختار بازارها در پرایس اکشن لنس بگز
بیشتر تریدرها در اصل در حال انجام عملی هستند که شناخت درستی از آن ندارند. این اتفاق یکی از مهمترین علل شکست تریدر ها در بازاهای مالی و عدم در کسب سود دائم و موفقیت است. چراکه آنها نمیتوانند ساختار حقیقی مارکت و ساختار حقیقی بازی ترید را درک کنند، زیرا در اکثر دورههای معامله گری، روی معامله کردن بر اساس سیگنال های اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، تمرکز کردهاند ولی به درک مفهوم کلیدی و دلیل شکل گیری این رفتارها، ساختارها و سیگنال ها نرسیدهاند.
سبک پرایس اکشن لنس بگز و واقعیت روند مارکت
واقعیت ها و چیزهایی که میدانیم و به آن ها عقیده داریم بر طبق آن دانشی و تجربهای است که کسب کردهایم؛ اما هنوز واقعیت نهفتهای وجود دارد که آن را باور نکردهایم؛ به عبارت دیگر چیزی که ما در عمل میدانیم ضرورتاً میتواند صحیح نباشد. بیشتر اوقات واقعیت عمیق تری وجود دارد که هنوز مطلع نیستیم یا هرچه فکر میکنیم واقعیت است در عمل یک تصور و خیال است. همین امر در مورد ترید نیز صدق میکند. بسیاری از اشخاص درک نمیکنند مارکت چیست؟ این افراد فقط چارت ها را میبینند و تصور میکنند که رفتار قیمت نتیجه سیگنال ساختارها و تحلیل تکنیکال و اندیکاتورها هستند و تصور میکنند که اینها عامل حرکت بازار هستند واقعیت هستند. درحالی که حقیقت مهم تری در مارکتها وجود دارد. بسیاری از تریدر ها بر اساس شادو ها ترید میکنند، اغلب بدون هیچگونه شناختی از حقیقتی که در پس این شادو ها قرار دارد.
تریدر ها هنگامی که با اندیکاتورها هیچ شانسی برای سود به دست نمیآورند به جست جوی نوسان نماهای جدید با ساختار و پارامترهای بروز میروند درعینحال که این واقعیت را درک نکردهاند که درواقع این افراد بر طبق سایه ها معامله میکنند. تری موفق از دیدگاه لنس بگز، دیدن حقیقتی است که در عمل سایه ها را ایجاد میکند. واقعیت و حقیقتی که ساختار روند، نوسان نماها و ساختارهای قیمتی را به وجود میآورد. حقیقت تنها روند بازار نیست. حقیقت در سطح مهمتری از دیدن نمای ساده چارت وجود دارد که حرکت قیمت را ایجاد میکند.
برای آموزش فارکس در مشهد از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.
برای آموزش فارکس از صفر تا پیشرفته
همین الان با 199 هزار تومان پیش ثبت نام کن
رفتار قیمت ساختارهای تحلیل تکنیکال و سیگنال نوسان نماها همه معلولِ علت اصلی دیگری است اما چه امری باعث رفتار قیمت میشود؟ برای درک ساختار واقعی مارکتها باید در یک راه چندمرحلهای حرکت کرد و این همان بخش تمایز و قابلیت برتر روش پرایس اکشن لنس بگز نسبت به اندیکاتورها و سایر مدل های تحلیل تکنیکال است.
چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال و شروع خرید و فروش را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایه گذاری موفق در ارزهای دیجیتال میتوانید از آموزش کریپتو در همیار کریپتو استفاده کنید.
در پرایس اکشن لنس بگز تریدر ها با موارد بسیار پایهای و اولیه شروع میکند: قیمت چیست و چگونه رفتار میکند؟ و مارکت چیست؟
بهطور خیلی کوتاه قیمت ارزشی است که خریدار و فروشنده برای جا به جایی دارایی از یک معامله گر به دیگر معامله گر بر آن ترازی میکنند؛ یعنی قیمت در عمل انتخاب به معامله در بین دو تریدر است. رفتار قیمت نیز بسته به عرضه و تقاضاست. در مارکت های مالی سیستم معامله نیازمند 2 طرف است. به طور یکسان تعدادی تریدر برای خرید و تعدادی تریدر برای فروش در مارکت تلاش میکنند.
بحث اصلی موارد اولیه یا نحوه تحلیل و بررسی و غیره نیست، نکته مهم افراد هستند و خواسته ها و عقیده آن ها درباره روند مارکت مهم است. به کلام آسان تر قیمت بر طبق نتیجه کل تمایلات و انگیزه یه همه تریدر های موجود در مارکت حرکت میکند.
مارکت ها، دارای تعدادی از معامله گرها هستند که همه آنها بر طبق انگیزه نزولی یا صعودی شان قصدهای معاملاتی میگیرند و بر طبق آن رفتار میکنند. این رفتار باعث مجموعه ای از سفارشات نزولی یا صعودی مخصوص میگردد و این مجموعه سفارشات منجر به معلول یا همان رفتار قیمت میشود.
تریدر هایی که با نظر به یک نمودار، رفتار قیمت را بررسی میکنند باور دارند مارکت همان رفتار قیمت است در حالی که مارکت ها رفتار قیمت نیستند.
هدف از بررسی مارکت در سیستم لنس بگز
مارکت ها از دیدگاه لنس بگز موجودی دارای احساسات است زیرا بر طبق باور معامله گران است. هدف از بررسی مارکت در این سیستم، بیشتر شدن دانش در مورد موقعیت بازار، دانش نسبت به وضعیت حال حاضر قیمت و مارکت و داشتن تمرکز است؛ یعنی این که قیمت در چه جایی بوده و بررسی نقاط ریسک و قدرت حال حاضر روند قیمت و بررسی کردن حرکت آینده قیمت است. قیمت کجا بوده و به کدام سمت میرود. همچنین برای انجام بررسی کامل مارکت درک و شناخت بسیار عمیق تری لازم است که در دوره آموزش پرایس اکشن در مشهد آکادمی همیار کریپتو بهطور بسیار کامل تری بدان پرداختهشده است.
ستاپ های ترید در پرایس اکشن لنس بگز
ستاپ ترید به جهت کنار هم قرار دادن موارد و ترکیب چند مورد متفاوت است. ستاپ های معاملاتی در پرایس اکشن لنس بگز به وسیله شناخت ضعفهای موجود در روند حاضر قیمت و تریدرهای ضرر ده به دست میآید.
ستاپ های ترید به صورت ذیل است:
ستاپ رسیدن قیمت به محدوده حمایت و مقاومت (TST): حمایت و مقاومت محدودهای بر روی چارت هستند که باعث توقف بر روند قیمت حاضر میشوند. محدوده حمایتی به عنوان کف فعالیت میکند که از روند رو به پایین بیشتر جلوگیری میکند. محدوده مقاومت به عنوان سقف عمل میکند که روند رو به صعود بیشتر را محدود میکند.
ترید بر اساس شکست ناموفق: ترید بر طبق شکست ناموفق یا BOF، قیمت یک محدوده میتواند حمایت یا مقاومت را رد کند اما نمیتواند در روند جدید ثابتشده و دوباره به داخل محدوده خود برمیگردد.
ترید بر اساس پول بک بعد از شکست: در BPB قیمت یک ناحیه از زون های حمایت و مقاومت را رد کرده و در طرف دیگر ان قیمت پذیرش شده و پول بک ضعیف در محدوده جدید شکل میگیرد. با بررسی دقیق رفتار قیمت و بررسی نشانه های ضعف، در حالتی که بیان کننده عدم قدرت کافی در شکست باشد، به دنبال پوزیشن ترید BOF یا شکست ناموفق خواهیم بود و در صورت دیده شدن ضعف در پول بک بعد از شکست به دنبال پوزیشن ترید BPB خواهیم بود.
ستاپ پول بک ساده در روند: ورود به ترید بعد از تکمیل اصلاح در مسیر روند اصلی
ستاپ پول بک پیچیده در حرکت قیمت: پولبک همراه با چند نوسان یا اصلاح حرکتی طولانی مدت
برای آموزش فارکس از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.
جمعبندی
پرایس اکشن لنس بگز به عنوان یکی از مدل های تحلیل تکنیکال و روش های پرایس اکشنی، با استفاده از جهت قیمتها تلاش در شناخت روند مارکت و حرکت آینده قیمتها دارد. در این مدل تریدر میآموزد که چگونه رفتار قیمت را در ساختار حمایت و مقاومت بررسی کند و بر اساس آن ساختار و روشی را برای شناخت رفتار آینده قیمت ایجاد میکند و استراتژی را با دیتا ها و موارد مربوط به مارکت که کندل به کندل نمایان میشوند، به روز رسانی میکند. قابلیت پرایس اکشن لنس بگز نسبت به نوسان نماها در این است که ترید را بر اساس حقیقت مارکتها و ترکیبی از حالات مختلف نشان میدهد.
این دورهها بر اساس تحلیل بازار و متناسب با نیاز مخاطبان از پایه تا پیشرفته طراحی و بروز میشوند. تیم همیار کریپتو برای کمک به علاقهمندانی که قصد ورود به این بازار رادارند دوره آموزش ارز دیجیتال در مشهد را بهصورت حضوری در مشهد و غیرحضوری برای علاقه مندان در نقاط مختلف کشور در فضای اسکای روم برگزارمیکند.
سؤالات متداول
1_در صورت دیده شدن ضعف در پولبک چه ستاپ معاملاتی خواهیم داشت؟
ستاپ معاملاتی BPB و ترید در جهت روند اصلی و خلاف پولبک.
2_مزیت و قابلیت برتر پرایس اکشن لنس بگز چیست؟
قابلیت برتر این روش این است که ترید را براساس حقیقت مارکت ها و ترکیبی از حالات مختلف نشان میدهد.
3_در روش پرایس اکشن لنس بیشتر به چه چیزی در چارت توجه میشود؟
به محدوده های حمایت و مقاومت و نحوه رفتار کندل ها در هنگام واکنش به این محدوده ها برای ورود به پوزیشن.
دیدگاه شما