کلام آخر در مورد واگرایی MACD


روندها : نقش اساسی در تحلیل نمودار دارند که از معروف ترین آنها میشود به ایچیموکو و اندیکاتور پارابولیک اشاره کرد ، این دسته بر روی نمودار قرار گرفته و جهت روند نمودار را به معامله گر نشان میدهند که در سایت الیمپ ترید olymp trade میتوانید به راحتی روی صفحه اصلی این اندیکاتور را انتخاب کنید.بیل ویلیامز : چند اندیکاتوری که اقای ویلیامز ابداع کرده را به احترام ایشان در دسته ای جداگانه قرار داده اند یکی از اندیکاتور های معروف ایشان میتوان به اندیکاتور الیگیتور اشاره کرد.حجم ها : این دسته از اندیکاتورها ارزش معاملات و حجم آنها را مورد بررسی قرار میدهد.اسیلاتورها : اما اسیلاتور ها که در بازار ایران به ارتعاش سنج معروف هستند به معامله گرها در تشخیص زمان ورود کمک میکند ، بطور کلی اسیلاتور ها میزان هیجان معامله گران در آن سهام را اندازه گیری کرده و به شما نشان میدهد که از معروف ترین آنها میشود به اسیلاتور rsi اشاره کرد .

اندیکاتور MACD چیست؟

یکی از گام‌های اولیه برای شروع سرمایه‌گذاری، شناخت و آگاهی لازم در فرایند سرمایه‌گذاری است. بازار بورس یکی از بسترهای ایده‌ال سرمایه‌گذاری در کشور به شمار می‌رود. سرمایه‌گذاران موفق، با استفاده از تکنیک‌ها و استراتژی‌های مناسب در این بازار، به سودهای قابل توجه‌ای دست پیدا می‌کنند. تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روش‌ها برای بررسی و ارزیابی انواع سهام در بازار بورس است. ابزارهای متعددی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که یکی از این ابزارها، اندیکاتورها هستند. معامله‌گران با استفاده از این ابزار می‌توانند جهت روند قیمت سهم را در بازار پیش‌بینی کنند. در این مقاله قصد داریم به «آموزش اندیکاتور MACD» بپردازیم و نحوه استفاده از آن را در روند معاملات سهام، بیان کنیم. با ما همراه باشید.

اندیکاتور MACD چیست؟

اندیکاتور مکدی مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence است. تحلیل‌گران با استفاده از این اندیکاتور می‌توانند مولفه‌های مهمی نظیر میانگین متحرک، قدرت، جهت و شتاب یک سهم را از طریق نمودار آن، بررسی کنند. اندیکاتور مکدی از نوع اسیلاتورها هستند و با استفاده از آن به راحتی می‌توانید سیگنال خرید و فروش دریافت کنید. در ادامه به نحوه استفاده از این اندیکاتور در فرآیند معاملات سهام، می پردازیم.

اندیکاتور MACD در پنل معاملاتی کارگزاری آگاه

در صورت دسترسی به سامانه معاملاتی آنلاین کارگزاری آگاه، می‌توانید از این اندیکاتور برای تحلیل سهم‌های بورسی استفاده کنید. بعد از ورود به سامانه معاملاتی و جستجوی نماد مدنظر، باید روی «آیکن نمودار» در کنار نماد کلیک کرده و وارد پنل تحلیل تکنیکال آساتریدر آگاه شوید. همان‌طور که در تصویر پایین مشخص است، مطابق بخش شماره 1، روی آیکن اندیکاتورها کلیک کنید و در قسمت جستجو، نام اندیکاتور MACD ثبت کنید، بعد از انتخاب اندیکاتور مطابق بخش شماره 3، یک نمودار نواری شکل در قسمت پایین نمودار اصلی سهام، نمایش داده می‌شود.

اجزای تشکیل دهنده اندیکاتور MACD

اندیکاتور مکدی از دو بخش تشکیل شده است. مطابق با تصویر زیر، بخش اول «میله‌ها» هستند و بخش بعدی شامل خط سیگنال قرمزرنگ و خط مکدی آبی‌رنگ است. به صورت کلی زمانی که میله‌ها از بخش بالایی به سطح صفر نزدیک می‌شوند، شاهد یک «حمایت» در سهم خواهیم بود و اگر این میله‌ها از پایین به سطح صفر نزدیک شوند، یک «مقاومت» در روند معاملات سهم به وجود خواهد آمد. به زبان ساده سطح صفر در این اندیکاتور، تشخیص دهنده سطوح حمایتی و مقاومتی در سهم است.

دریافت سیگنال از اندیکاتور MACD

در بخش قبل اشاره کردیم که اندیکاتور مکدی از ترکیب دو خط میله‌ای و سیگنالی تشکیل شده است. تقاطع این دو خط در محدوده مثبت، نشان‌ دهنده سیگنال خرید و فروش است. تقاطع خطوط سیگنال و میله‌ای نزدیک به خط صفر، به معنی سیگنال خرید است و تقاطع این دو خط در ارتفاع بیشتر، به معنی سیگنال فروش است. در ادامه ممکن است این دو خط در محدوده منفی هم یکدیگر را قطع کنند. تقاطع خطوط سیگنالی و میله‌ای در محدوده منفی و نزدیک به خط صفر، به معنی سیگنال فروش و تقاطع این دو خط در ارتفاع بیشتر و دورتر از خط صفر، به معنی سیگنال خرید خواهد بود.

واگرایی‌ها در اندیکاتور MACD

در بعضی موارد، ممکن است شاهد یک واگرایی در اندیکاتور مکدی باشیم. این واگرایی به این شکل است که در نمودار اصلی سهم، یک قله بلندتر از قله قبلی وجود دارد و در نمودار اندیکاتور، قله‌ای پایین‌تر از قله قبلی را مشاهده می‌کنیم. به زبان ساده اگر با استفاده از خطوط روند دو قله نمودار اصلی را به هم وصل کنیم و در قسمت اندیکاتور دو قله متناظر را هم به هم وصل کنیم شاهد یک واگرایی منفی خواهیم بود. واگرایی منفی به معنی سیگنال فروش است. در نقطه مقابل، واگرایی مثبت بین نمودار اصلی سهم با اندیکاتور مکدی، نشان‌دهنده سیگنال خرید است.

کلام آخر

بازار بورس یک بستر ایده‌ال برای سرمایه‌گذاری است. معمولا تمام افراد جامعه بدون هیچ محدودیتی، می‌توانند در این بازار سرمایه‌گذاری فعالیت کنند. یکی از گام‌های مهم برای شروع معاملات در بازار بورس، آشنایی با مفتهیم و تکنیک‌های معاملاتی است. معامله‌گران موفق در این بازار، با تنظیم یک استراتژی معاملاتی، کسب سود می‌کنند. یکی از روش‌های آشنایی و ارزیابی سهم‌ها، «تحلیل تکنیکال» است. ابزارهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارد و یکی از ابزارهای معروف در آن، «اندیکاتورها» هستند. معامله‌گران با استفاده از اندیکاتورها می‌توانند جهت روند سهم را پیش‌بینی کنند. در این مقاله به صورت کامل به اندیکاتور مکدی پرداختیم. برای یادگیری نحوه دریافت سیگنال خرید و فروش از طریق اندیکاتور MACD، این مقاله را مطالعه کنید.

اموزش فارکس به سبک نوین مورتین

اموزش وپشتیبانی در مهارت تجارت الکترونیک مخصوصا فارکس

راه درست استفاده از واگرایی (( دایورجنس ))

واگرایی و هم گرایی: چه معنایی در فارکس دارند، چه تفاوتی باهم دارند و چطور می توان از آن ها هنگام معاملات استفاده کرد.

امروز ما یکی از ملاک های مرتبط با قیمت را که تریدر های بسیاری با آن درامد زایی می کنند را بررسی خواهیم کرد. واگرایی و هم گرای یعنی چه؟ چگونه می توان واگرایی را تشخیص داد؟ کدام اندیکاتور ها برای شناسایی واگرایی مناسب می باشند و کدام یک در این مورد کاربردی نمی باشند. آیا استراتژی مکملی برای شناسایی واگرایی ها وجود دارد؟ آیا یک فرد می تواند همیشه به سیگنال هایی که از واگرایی می گیرد اطمینان کند؟ در این مقاله به تمام این سوالات پاسخ داده خواهد شد.

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

واگرایی و هم گرایی در فارکس

منظور از همگرایی در فارکس تطابق یا شباهت نمودارهای قیمت با اندیکاتور های تحلیل تکنیکال می باشد. برای مثال هنگامی که یک روند نزولی در نمودار قیمت و در اندیکاتور تکنیکال مشاهده شد، و پیک ها نیز در حال کاهش بود یعنی هر دو در یک جهت حرکت کنند، می توان گفت که یک همگرایی تشکیل شده است. همانند مثال زیر:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

همانطور که در شکل بالا هم مشاهده می شود، در این مورد ،از اسیلاتور AO یا همان "Awesome Oscillator" برای شناسایی همگرایی استفاده شده است. البته می توانید از اسیلاتور MACD نیز استفاده کنید. اما این اسیلاتور در پلتفرم معاملاتی چندان جذابیتی ندارد، چرا که در کل این اوسیلاتور برای این کار ساخته نشده است. بنا به دلایلی، توسعه دهندگان نسخه جدید MACD، روی ترکیب دو میانگین متحرک تمرکز کرده اند و قرار است از این طریق سیگنالهایی برای ورود به بازار بدهند. من واقعا نمی فهمم در صورتی که میانگین های متحرک (EMA) دقیق تری وجود دارند چه لزومی برای انجام این کار بوده است. با این حال، این موضوع اصلی بحث ما نمی باشد. بیایید برگردیم به بحث همگرایی. بنابراین، خطوط آبی در نمودار بازتاب شیب روند های فعلی می باشد. اگر به شیب خطوط نمودار قیمت و اندیکاتور در یک زمان نگاه کنید متوجه خواهید شد که هر دو در یک جهت در حال حرکت هستند. به عبارت دیگر، مقادیر بر هم منطبق هستند، که این نکته نشانگر اصل همگرایی می باشد. همگرایی دارای خواص عملی نبوده و سیگنالی برای ورود به بازار ارائه نمی دهد. این پدیده فقط نشان دمی دهد که روند فعلی به اندازه قابل قبولی قوی بوده و در مرحله توسعه می باشد همچنین به احتمال زیاد روند فعلی ادامه دار خواهد شد.

واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت در نمودار و اندیکاتور مخلاف هم باشند. به عبارتی دیگر زمانی واگرایی اتفاق می افتد که نمودار قیمت صعودی بوده و اندیکاتور های تکنیکال نزولی باشد، یا به عبارت دیگر مسیر (اسلوپ) ها در این دو شاخص متفاوت می باشند، مانند شکل زیر:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

دوباره، در اینجا از AO برای شناسایی واگرایی استفاده می کنیم. در شکل بالا به طور مشابه واگرایی نیز مانند همگرایی نشان داده شده است. فقط در اینجا ما متوجه شدیم که دامنه های خطوط آبی در نمودار قیمت و در اندیکاتور به صورت مخالف هم حرکت می کنند. به عبارتی دیگر، از هم دور شدن این خطوط معنی اصلی کلمه ی واگرایی می باشد. واگرایی کاربرد های عملی بسیاری دارد. اصلی ترین کاربرد آن این است که واگرایی معمولا زمانی رخ می دهد که روند در حال ضعیف تر شدن می باشد و هر لحظه ممکن است معکوس شود. می توان گفت، واگرایی یکی از اصلی ترین سیگنال های تغییر روند است.

تصورات و توصیه های اشتباه در تعیین واگرایی

قبل از نوشتن این مقاله، طبق معمول من تصمیم گرفتم اطلاعات بیشتری درباره این موضوع در پایگاه های آموزشی فارکس پیدا کنم. من واژه “ مثال های واگرایی” را سرچ کردم و با مثال هایی آشنا شدم که ارزش بررسی کردن هم نداشتن چرا که بیشتر آن ها از یک دیگر کپی شده بودند و بخشی از آن ها هم کلا مثال های غلطی از واگرایی بودند. و قسمت نارحت کننده ماجرا آنجا بود که این کمپانی های آموزشی مثال های غلط را از یکدیگر کپی هم کرده بودند!

تصمیم گرفتم در این مورد زمان بیشتری را صرف تحقیق کنم و یک لیست کوچک از اشتباهاتی که تریدر ها و نویسندگان مقالات آموزشی در مورد تشخیص واگرایی دارند را تهیه کنم:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

  1. من متوجه شدم بسیاری از وب سایتها و نویسندگان، واگرایی را اشتباه تشخیص می دهند. دلایل این اشتباهات: اگر جهت اندیکاتور صعودی باشد، آنها فکر می کنند خط ترسیم شده تحت قله های اندیکاتور در بیشینه حالت ممکن قرار دارد بنابراین آن ها پیک ها را با یک خط به هم وصل می کنند. به همین ترتیب در مورد روند صعودی نیز، زمانی که پیک های اندیکاتور در بالای خط 0 باشد، کف های قیمتی نمودار را به هم وصل می کنند. به عبارتی دیگر، آنها باور دارند اگر اندیکاتور کاهشی بودن را نشان دهد، باید کف ها را به هم وصل کنند و اگر صعودی بودن را نشان دهد سقف ها را به هم دیگر وصل می کنند. مثال چنین تشخیصی در شکل فوق نشان داده شده است (1). اما این تشخیص کاملا غلط می باشد. در زمانی که روند نزولی می باشد، اگر میله های اندیکاتور زیر خط 0 باشد، ما خطوط را با کف ها در نمودار قیمتی رسم می کنیم. اگر میله های اندیکاتور بالا خط 0 اندیکاتور باشد، زمانی که روند صعودی می باشد، سقف ها را در نمودار قیمت به هم دیگر وصل می کنیم.
  2. دومین خطا معمول، زمانی رخ داده بود که تریدر ها واگرایی را با اتصال پیک های مجاور اندیکاتور تشخیص داده بودند اما خط 0 اندیکاتور را چک نکرده بودند که آیا زمان تشکیل این پیک ها، میله های اندیکاتور از خط 0 عبور کرده اند یا خیر. در داخل تصویر چنین شرایطی با شماره ی (2) نمایش داده شده است. در آنجا کف ها و سقف های اندیکاتور به شکل صحیحی به هم متصل شده اند اما مهم ترین شرط رعایت نشده است. در واقع ایراد کار این است که، در زمان شکل گیری پیک های قیمتی، روند با تغییر مواجه شده بود، که عبور میله ها از خط 0 اندیکاتور، نشان گر این مساله می باشد. در این شرایط پیک های مجاور که به هم متصل شده اند نشانگر یک روند واحد نمی باشند. پیک ها هر کدام از روند های مختلفی می باشند که نمی توان آن ها را به هم دیگر متصل کرد. برای شناسایی واگرایی، فقط می توان نکات نشان دهنده یک روند را با هم مقایسه کرد.
  3. خطای دیگر زمانی رخ می دهد که فکر کنید، اگر در اندیکاتور شیب صعودی وجود داشته باشد و در نمودار قیمت شیب نزولی وجود داشته باشد، این همگرایی است. نمی توانید فقط به دلیل این که دامنه خطوط در یک نقطه معین همگرا می شوند، نتیجه بگیرید که الگوی مشاهده شده یک همگرایی است. و اگر شیب خطوط رسم شده در اندیکاتور، نزولی باشد، و در نمودار قیمت، صعودی باشد - پس این واگرایی است، زیرا خطوط واگرا می شوند و اختلاف ایجاد می شود. در شکل بالا، چنین نمونه ای نیز نشان داده شده است (3). احتمالاً تا الان متوجه شده اید که این یک نظریه کاملاً غلط است و با تعاریف دقیقی از این پدیده ها مغایرت دارد.
  4. همچنین یک عقیده رایج در بین تریدرها وجود دارد که سیگنال های واگرایی را می توان با استفاده از اسیلاتور هایی نظیر RSI نیز دریافت کرد. این نظریه کاملا اشتباه می باشد. شما می توانید از طریق این اسیلاتور اختلاف های موجود را ببینید. زیرا این شاخص بر اساس یک اصل کاملا متفاوت به وجود آمده است و یک میانگین متحرک نمی تواند نشان دهنده واگرایی باشد. اگر اثبات واگرایی با میانگین متحرک امکان پذیر بود. هر تغییر در جهت حرکت نمودار قیمت، نشان گر یک واگرایی بود که طبعا این تغیرات نشان گر تغییر روند نمی باشد.

چگونه از واگرایی ها سیگنال بگیریم

بعد از بررسی اشتباه های رایج بیایید راه های اصلی شناسایی واگرایی را بررسی کنیم و ببنیم چطور می توان با استفاده از واگرایی، سیگنال هایی برای ورود یا خروج دریافت کرد.

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

ما اصول اساسی دریافت سیگنال را در مراحل مختلف بررسی خواهیم کرد:

  1. اول از همه، شما باید در حال حاظر جهت حرکت روند را در نمودار تعیین کنید. در هر دو مورد، روند صعودی است.
  2. سپس، شما باید کف ها و سقف ها را در روند اصلی تشخیص دهید. ما بیشتر به سقف ها علاقه مندیم چرا که روند در نمودار قیمت صعودی می باشد.
  3. سپس برای تعیین واگرایی باید 2 سقف را شناسایی کرده و آن ها را با خطوطی به هم دیگر وصل کنیم.
  4. در مرحله بعدی یک اندیکاتور به نمودار قیمت اضافه می کنیم، که می توانیم آن را از بین AO یا MACD انتخاب کنیم. من شخصا AO را ترجیح می دهم.
  5. سپس بلند ترین نقاط در بین میله های اندیکاتور را انتخاب کرده و به هم وصل می کنیم و این کار را در نمودار قیمت هم تکرار می کنیم قبل از انجام این کار زمان بندی نقاط را به گونه ای هماهنگ می کنیم که با هم دیگر تطابق داشته باشند.
  6. با توجه به این که در هر دو مورد اختلاف (واگرایی) وجود دارد، می توانیم متوجه شویم که روند در حال تغییر می باشد که این نکته می تواند در روند معاملات کاربردی باشد.
  7. حال ما باید نقاط ورود به بازار را تشخیص دهیم. نقطه ی ورود به سیگنال های واگرایی: پس از تشخیص واگرایی منتظر می مانیم تا در داخل اندیکاتور یک میله ی قرمز تشکیل شده و هه زمان با این میله باید یک کندل کاهشی نیز در نمودار قیمت مشاهده کنیم، که این کندل نقطه ی ورود ما می باشد (Sell zone)
  8. نقطه خروج اولین کندل استیک در نمودار قیمتی می باشد، که مطابق با میله اول نمودار اندیکاتور می باشد و بالای میله قبلی بسته شده است وبرخلاف قبلی (قرمز)، دارای رنگ متفاوتی می باشد (سبز) (profit zone)
  9. در یک استراتژی پایه، ما از حد ضرر استفاده می کنیم و آن را کمی بالاتر از سقف قیمتی که توسط واگرایی تشخیص داده ایم تعیین می کنیم.( stop zone)

ویژگی های دریافت سیگنال واگرایی از اسیلاتور

ما این خصوصیات را از طریق مثال اندیکاتور AO در نظر خواهیم گرفت :

  1. اندیکاتور AO دارای دو رنگ می باشد که به واضح بودن آن کمک می کند. میله های سبز نشان دهنده افزایش قیمت بوده و میله های قرمز حاکی از کاهش قیمت می باشند.
  2. شرایطی وجود دارد که پس از دریافت سیگنال واگرایی، میله های اندیکاتور قله های دیگری را تشکیل می دهند و قیمت سقف و کف های دیگری تشکیل می دهد. این پدیده انباشت واگرایی (یا تجمع واگرایی) نام دارد. در این مورد بعدا صحبت خواهیم کرد.
  3. هرچه واگرایی یا شیب خطوط بیشتر باشد، سیگنال قوی تر خواهد بود و در نتیجه این سیگنال قوی تر خواهد بود.

انباشت واگرایی.

تقریبا هر کسی که با واگرایی سر و کار داشته است با این پدیده مواجه شده است اما هرکسی نمی داند که در این شرایط چه کاری باید انجام دهد.

زمانی که با اندیکاتور هایی مانند AO و MACD کار می کنید، شاید متوجه شده باشید که بعد از سیگنال واگرایی، اندیکاتور به درستی کار نمی کند بلکه برعکس یک کف و سقف را تشکیل می دهد در حالی کلام آخر در مورد واگرایی MACD که از خط 0 عبور نمی کند. و ما دو پیک را مشاهده نمی کنیم بلکه سه پیک یا بیشتر وجود دارد. شاید در ابتدا به ذهنمان برسد که این یک خطا بوده و گزینه ای دیگر برای تعیین حد ضرر یا بستن معامله نمی بینیم.

اما اگر بیشتر به شرایط شکل گیری بازار توجه کنیم، خواهیم دید که سیگنال کنسل نمی شود ولی به زمان (تایم فریم) و شرایط دیگری در بازار منتقل می شوند. به عبارت دیگر سیگنال ها با هم جمع (انباشت) می شوند. چرا این اتفاق می افتاد؟ جواب ساده است، زیرا ما در تشخیص واگرایی ها، فقط از قسمتی از روند کلی بازار استفاده می کنیم و گاهی اوقات واگرایی های ما با واگرایی های تایم های بالاتر برخورد می کنند. به عبارت دیگر سیگنال اولیه این معنی را می رساند که روند محلی در محدوده جهانی در حال تغییر است. بنابراین این روند محلی یک حرکت اصلاحی نامیده می شود. پس اندیکاتور نشان می دهد که وجود واگرایی در زمان شروع حرکت اصلاحی و بعد تمام شدن اصلاح و زمانی که روند اصلی در جریان می باشد، اندیکاتور متوجه اشتباه خود شده و بدون تغییر روند کلی شروع به دنبال کردن قیمت می کند (بالاتر از خط 0 نمی رود). زمانی که این روند تمام می شود، اندیکاتور سیگنال واگرایی مجدد می دهد که در داخل سیگنال قبلی جای گرفته است. و هم اکنون این سیگنال یک سیگنال تنها می باشد. این ممکن است تا تغییر روند کلی ادامه پیدا کند. آنطور که من در یاد دارم قوی ترین نوعی سیگنالی که تا به امروز با آن مواجه بودم سیگنای بود که به طور متوالی بین پنج پیک شکل گرفت. اما چنین سیگنالهایی بسیار نادر هستند. در بازار مدرن، مدت هاست که هیچ سیگنالی وجود ندارد که بیش از سه پیک در تایم فریم میان مدت و بیشتر به وجو آمده باشد. در فواصل کوتاه، می توانید 5 یا 6 مورد از این گونه سیگنال ها را بیابید اما چنین سیگنال هایی نمی توانند قابل اطمینان باشند.

بنابراین بیایید ببینیم چگونه می توان از این نکته برای اهداف خود و سود گرفتن استفاده کرد:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

طبق قوانینی که در بالا توضیح داده شد، پس از دریافت سیگنال تغییر روند، واگرایی را تعیین می کنیم (منطقه فروش 1). سیگنال با استفاده از قیمت ها کار می کند، اما این به چه معنی می باشد؟ بعد از تشکیل شدن تعداد زیادی از میله های قرمز، میله های سبز تشکیل می شوند اما هیچ جابجایی در اطراف خط 0 در اندیکاتور نشان داده نمی شود. در نمودار قیمت، سقف دیگری (یعنی سقف سوم) به صورت موازی شکل می گیرد. حالا یک واگرایی بین سقف دوم و سوم و همچنین بین سقف اول و سوم شکل میگیرد. پس ما با واگرایی های زیادی رو به رو هستیم و یکی پس از دیگری ظاهر می شوند. البته شما در اینجا باید پوزیشن اولیه خود را حفظ کرده و سفارش های را با در نظر گرفتن حد ضرر ببندید در غیر این صورت کل سرمایه شما ارزش خود را از دست خواهد داد. موثرترین روش برای استفاده از این خاصیت، ادغام آن با روش topping up می باشد که در این مورد در مقاله ای دیگر به صورت مفصل بحث خواهیم کرد. بنابراین باز کردن سفارش جدید روی یک سیگنال جدید منطقی به نظر می رسد. در این حالت ما سیگنال فروش دوم را دریافت می کنیم (منطقه فروش 2). در نتیجه دو سفارش فروش جدید باز خواهد شد. در اینجا ما فقط به تعیین سطح سود نیاز خواهیم داشت (سطح سود کلی). خوشبختانه ما می دانیم که این کار باید چگونه انجام شود فقط باید به اندازه کافی صبر داشته باشیم. علاوه بر این، اگر عبور از خط 0 طولانی شود، ما سیگنالی مبنی بر بستن سفارش ها دریافت می کنیم. همه معاملات در یک منطقه بسته هستند و ما با هر دو روش سود خواهیم داشت.

جمع بندی :

در شکل بالا، من به طور واضح نشان دادم که واگرایی و هم گرایی می توانند جواب های متفاوتی را برای چگونگی تشخیص صحیح روند داشته باشند.

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

بسیاری از تریدر ها استراتژی مختلف و مستقل از همی را بر اساس نتایج سیگنال های واگرایی از اندیکاتور های AO و MACD اعمال می کنند در بالا در مورد چگونگی باز کردن معاملات با استفاده از این استراتژی توضیح دادیم.کلام آخر در مورد واگرایی MACD

این فرایند می تواند کاملا قابل اعتماد باشد، اما باید به یاد داشته باشیم که اگر سیگنال در زمانی دریافت شود که در تایم فریم بالاتری قرار دارد، سیگنال قابل اعتماد تری خواهد بود. طبق تجربه شخصی من با این استراتژی، موثرترین بازه زمانی بازه H1 خواهد بود.

به نظر من حتی اگر از این روش به عنوان یک استراتژی معاملاتی استفاده نکنید، باز هم میتوان از آن به عنوان نشانه برای تغییر روند استفاده کرد.

10 اندیکاتور تحلیل تکنیکال که هر فعال بورسی باید بشناسد

اندیکاتورها مجموعه‌ای از فرمول‌ها و ابزارهای ریاضی هستند. تحلیلگران با استفاده از اندیکاتور تحلیل تکنیکال می‌توانند:

  • نقاط دقیق ورود و خروج به بازار مورد نظر خود را پیدا کنند.
  • جهت روند بازار را به درستی تشخیص دهند.
  • تأثیر احساسات و هیجانات انسانی روی تصمیم‌گیری‌های خود را به حداقل برسانند.

درمجموع دو نوع اندیکاتور تحلیل تکنیکال وجود دارد: اندیکاتورهای متقدم و اندیکاتورهای متأخر. اندیکاتورهای متقدم کمک می‌کنند تا با پیش‌بینی قیمت سهام در آینده، کسب سود کنید. اندیکاتورهای متقدم با وجود افزایش ریسک، سود بیشتری را برای سرمایه‌گذار فراهم می‌کند. این اندیکاتورها از طریق اندازه‌گیری میزان اشباع خرید یا اشباع فروش سهام عمل می‌کنند. دلیل نامگذاری این اندیکارتورها آن است که اندیکاتورهای متقدم، همواره کمی جلوتر از قیمت بازار هستند. به این معنا که هر تغییری در روند بازار، ابتدا در اندیکاتورهای متقدم ظاهر شده و سپس در بازار مشاهده می‌شود. اندیکاتورهای متأخر برای بررسی جابجایی قیمت‌ در روندهای نسبتاً طولانی مناسب است. البته این اندیکاتورها درباره همه تغییرات احتمالی قیمت هشدار نمی‌دهند. اندیکاتورهای متأخر همواره عقب‌تر از روند بازار حرکت می‌کنند. هر تغییری در روند قیمت بازار، با کمی فاصله زمانی در این اندیکاتورها مشاهده می‌شود. شاید این‌طور به نظر برسد که اندیکاتورهای متقدم جزء بهترین اندیکاتورها هستند. اما درحقیقت، به دلیل درصد خطای بالای آن‌ها، چندان مورد اطمینان نیستند. در این مقاله به آموزش اندیکاتور می‌پردازیم و بهترین اندیکاتورها را در بازار بورس معرفی می‌کنیم.

میانگین متحرک (MA)

اندیکاتور میانگین متحرک

میانگین متحرک (MA) یا میانگین متحرک ساده (SMA)، اندیکاتوری است که برای شناسایی جهت روند فعلی قیمت، بدون در نظر گرفتن حرکات شارپی کوتاه‌مدت استفاده می‌شود. منظور از حرکات شارپی، افزایش یا کاهش ناگهانی قیمت در مقیاسی بزرگ و قابل توجه، و در یک بازه زمانی کوتاه است. اندیکاتور تحلیل تکنیکال میانگین متحرک، میانگین قیمت را در یک بازه زمانی مشخص محاسبه نموده و سپس همراه با حرکت قیمت، به سمت جلو پیش می‌رود. با استفاده از این اندیکاتور تحلیل تکنیکال می‌توان بدنه اصلی حرکت قیمت را تعیین نموده و درنتیجه جهت روند بازار را مشخص کرد. داده‌های مورد استفاده، بستگی به طول میانگین متحرک دارد. به عنوان مثال یک میانگین متحرک 200 روزه، به 200 روز داده نیاز دارد. با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک می‌توانید سطوح حمایت و مقاومت را بررسی کرده و تاریخچه بازار را مشاهده کنید. این بدان معناست که می‌توانید با استفاده از این اندیکاتور، الگوهای قیمت سهام در آینده را نیز پیش‌بینی کنید.

میانگین متحرک نمایی (EMA)

اندیکاتور تحلیل تکنیکال میانگین نمایی

میانگین متحرک نمایی شکل دیگری از میانگین متحرک است. این اندیکاتور برخلاف میانگین متحرک ساده، وزن بیشتری را روی داده‌های جدید قرار می‌دهد. در صورت استفاده از سایر شاخص‌ها، میانگین متحرک نمایی به معامله‌گران کمک می‌کند تا حرکت‌های قابل‌توجه بازار را پیش‌بینی کرده و مشروعیت آن‌ها را ارزیابی کنند. محبوب‌ترین میانگین‌های متحرک نمایی برای دوره‌های کوتاه‌مدت، میانگین متحرک نمایی 12 و 25 روزه است. درحالی که میانگین متحرک نمایی 50 و 200 روزه به عنوان اندیکاتورهای بلندمدت مورد استفاده قرار می‌گیرند.

اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic)

اندیکاتور استوکاستیک

جورج سی.لین، مبدع اندیکاتور تحلیل تکنیکال استوکاستیک، معتقد بود قیمت تمایل دارد در روندهای صعودی به سقف قیمت، و در روندهای نزولی به کف قیمت نزدیک شود. سی.لین، اندیکاتور استوکاستیک را برمبنای همین نظریه تعریف کرده است. استوکاستیک اندیکاتوری است که قیمت بسته شدن یک سهم را با طیف وسیعی از قیمت‌های آن در طی زمان مقایسه می‌کند. این اندیکاتور از یک مقیاس صفر تا 100 استفاده می‌کند و یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص نقاط مطلوب خرید یا فروش سهام است. مقادیر زیر 20 به طور کلی نمایانگر بازار اشباع فروش و مقادیر بالای 80 نشان‌دهنده بازار اشباع خرید است. اگر یک روند جدی وجود داشته باشد، لزوماً اصلاح یا افزایش قیمت رخ نخواهد داد.

اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی و واگرایی (MACD یا مکدی)

اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی

اندیکاتور مکدی برای نخستین بار توسط دکتر بیل ویلیامز، معرفی شده است. مکدی اندیکاتوری است که با مقایسه دو میانگین متحرک، تغییرات مومنتوم (momentum) را تشخیص می‌دهد. معامله‌گران با استفاده از این اندیکاتور تحلیل تکنیکال می‌توانند فرصت‌های خرید و فروش بالقوه را در نزدیکی سطوح حمایت و مقاومت شناسایی کنند. همگرایی به این معناست که دو میانگین متحرک مورد نظر در حال جمع شدن هستند، در حالی‌که واگرایی به معنای دور شدن از یکدیگر است. همگرایی میانگین‌های متحرک به معنای کاهش مومنتوم، و کاهش قدرت بازار است. در حالی که اگر میانگین‌های متحرک در حال واگرایی باشند، مومنتوم افزایش می‌یابد، درنتیجه قدرت بازار نیز رو به افزایش خواهد بود.

اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger bands)

اندیکاتور باند بولینگر

منحنی نرمال به منحنی گفته می‌شود که بیشتر داده‌های آن حول محور میانگین آن‌ها قرار دارند. شکل این منحنی معمولاً به صورت یک زنگوله است. انحراف معیار یا واریانس نیز کمیتی است که متوسط فاصله داده‌ها از مقدار میانگین را نشان می‌دهد. شخصی به نام آقای بولینگر، با استفاده از تعریف منحنی نرمال و انحراف معیار، اندیکاتور تحلیل تکنیکال باند بولینگر را معرفی کرده است. این اندیکاتور، یکی از بهترین اندیکاتورها در تحلیل رفتار قیمت است و توسط بسیاری از تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. باند بولینگر اندیکاتوری است که بیانگر دامنه معاملات یک سهام است. افزایش یا کاهش عرض باند نشان‌دهنده نوسانات اخیر است. هر چه این باندها به هم نزدیکتر باشند (یا نازکتر باشند)، نوسانات بازار کمتر است. همچنین هرچقدر باندها عریض‌تر باشند، نوسانات بازار نیز بیشتر می‌شود. اندیکاتور تحلیل تکنیکال باند بولینگر، برای تشخیص زمانی که سهام خارج از سطح معمول خود معامله می‌شود، مفید است. از این ابزار بیشتر برای پیش‌بینی تغییرات طولانی‌مدت قیمت استفاده می‌شود. وقتی قیمت به طور مداوم خارج از حد بالای پارامترهای باند، نوسان کند، می‌تواند در حالت اشباع خرید قرار بگیرد. همچنین در صورتی که پایین‌تر از حد پایین باند، نوسان کند، می‌تواند در حالت اشباع فروش باشد.

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)

آموزش اندیکاتور تحلیل تکنیکال

اندیکاتور تحلیل تکنیکال شاخص قدرت نسبی، بیشتر برای شناسایی حرکت و شرایط بازار، و همچنین سیگنال‌های هشداردهنده شروع نوسانات قابل‌توجه قیمت به کار می‌رود. این اندیکاتور که توسط فردی به نام جی. ولز. وایلدر ابداع شده است، میانگین افزایش قیمت‌ها را در یک بازه زمانی تعیین شده محاسبه کرده و عدد به دست آمده را بر میانگین کاهش قیمت در همان بازه زمانی تقسیم می‌کند. درنهایت، نتیجه به دست آمده از این روش، به صورت عددی بین صفر تا 100 بیان می‌شود. یک دارایی در سطح 70، اغلب به عنوان اشباع خرید در نظر گرفته می‌شود. در حالی که دارایی با RSI حدود 30، به عنوان اشباع فروش شناخته می‌شود. یک سیگنال اشباع خرید نشان می‌دهد که سودهای کوتاه‌مدت ممکن است به نقطه بلوغ خود برسند و سهم‌ها در حالت اصلاح قیمت قرار بگیرند. در مقابل، یک سیگنال اشباع فروش می‌تواند به این معنا باشد که کاهش کوتاه‌مدت، می‌تواند به بلوغ برسد و دارایی‌ها افزایش قیمت بدهند.

فیبوناچی اصلاحی

فیبوناچی اصلاحی

فیبوناچی اصلاحی شاخصی است که می‌تواند میزان حرکت یک بازار را در مقایسه با روند فعلی خود مشخص کند. اصلاح، زمانی رخ می‌دهد که بازار دچار یک افت موقتی ‌شود. این وضعیت همچنین با عنوان پولبک نیز شناخته می‌شود. معامله‌گرانی که فکر می‌کنند بازار در حال حرکت است، از فیبوناچی اصلاحی برای تأیید نظر خود استفاده می‌کنند. دلیل این امر کمک به تشخیص سطوح مقاومت و حمایت احتمالی، ودرنتیجه شناسایی روندهای نزولی یا صعودی است. از آنجا که معامله‌گران می‌توانند با استفاده از این اندیکاتور سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنند، قادر خواهند بود درباره زمان‌های ورود یا خروج خود به یک سهم با اطمینان بیشتری تصمیم‌گیری کنند.

ابر ایچیموکو (Ichimoku cloud)

ابر ایچیموکو

ابر ایچیموکو مانند بسیاری از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال دیگر، سطوح حمایت و مقاومت را مشخص می‌کند. با این حال، اندیکاتور تحلیل تکنیکال ابر ایچیموکو حرکات قیمت را نیز تخمین زده و سیگنال‌هایی در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد تا در تصمیم‌گیری‌های خود استفاده کنند. معنی ایچیموکو در زبان انگلیسی «one-look equilibrium chart» است. اگر بخواهیم این عبارت را به فارسی ترجمه کنیم، باید بگوییم تحلیلگران با یک نگاه به نمودار می‌توانند به سیگنال‌های خرید و فروش دست یابند. به همین دلیل این اندیکاتور تحلیل تکنیکال توسط معامله‌گرانی که نیاز به کسب اطلاعات زیاد از یک نمودار دارند، استفاده می‌شود. به طور خلاصه، این اندیکاتور روند بازار و سطوح حمایت و مقاومت فعلی را نشان داده و سطوح قیمت آینده را پیش‌بینی می‌کند.

انحراف معیار (Standard deviation)

انحراف معیار

انحراف معیار اندیکاتوری است که به اندازه‌گیری میزان حرکت قیمت‌ها کمک می‌کند. معامله‌گران با استفاده از این اندیکاتور تحلیل تکنیکال مشخص می‌کنند که نوسانات تا چه حد در قیمت‌ها اثرگذارند. البته با این روش نمی‌توان تعیین کرد که روند قیمت صعودی خواهد بود یا نزولی. فقط می‌توان گفت که قیمت تحت تأثیر نوسانات قرار خواهد گرفت یا خیر. انحراف استاندارد، حرکات قیمت روز را با نوسانات گذشته قیمت مقایسه می‌کند. بسیاری از معامله‌گران معتقدند که حرکت‌های بزرگ قیمت به دنبال تغییرات قیمت کوچک ایجاد می‌شوند.

اندیکاتور شاخص میانگین جهت‌دار (ADX)

اندیکاتور شاخص میانگین جهت‌دار

اندیکاتور تحلیل تکنیکال میانگین جهت‌دار، اهمیت روند قیمت را نشان می‌دهد. این اندیکاتور در مقیاس صفر تا 100 عمل می‌کند. در این مقیاس، مقادیر بالای 25، روند قوی و زیر 25 نیز تصادفی در نظر گرفته می‌شود. معامله‌گران می‌توانند از این اطلاعات برای پی بردن به تداوم صعودی یا نزولی بودن روند قیمت استفاده کنند. اندیکاتور میانگین جهت‌دار معمولاً بر اساس میانگین متحرک دامنه قیمت 14 روزه محاسبه می‌شود. البته نباید فراموش کرد که اندیکاتور شاخص میانگین جهت‌دار هرگز نشان نمی‌دهد که روند فعلی قیمت ممکن است ادامه یابد یا خیر، فقط قدرت و اهمیت کلام آخر در مورد واگرایی MACD آن را مشخص می‌کند. با کاهش قیمت، اندیکاتور میانگین جهت‌دار افزایش می‌یابد. این مسئله نشانگر روند نزولی شدید است.

قبل استفاده از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال این نکات را در نظر بگیرید

اولین قانون استفاده از اندیکاتورهای معاملاتی این است که هرگز خود را به یک اندیکاتور محدود نکنید و البته بیش از حد از اندیکاتورهای مختلف نیز استفاده نکنید. روی تعداد معدودی از اندیکاتورها متمرکز شوید که فکر می‌کنید بهترین نتیجه را برای شما خواهند داشت. همچنین باید اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را درکنار ارزیابی‌های شخصی خود از روند قیمت‌ها به کلام آخر در مورد واگرایی MACD کار ببرید. نکته مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که تلاش شما در جهت تأیید یک سیگنال خاص باشد. اگر از یک اندیکاتور تحلیل تکنیکال سیگنال خرید دریافت کردید و از بررسی روند قیمت به سیگنال فروش رسیدید، باید از یک اندیکاتور دیگر یا بازه‌های زمانی مختلف استفاده کنید. نکته مهم دیگر آن است که هیچ‌وقت از استراتژی معاملاتی خود صرف نظر نکنید. قوانین تعیین شده شما در تجارت، هنگام استفاده از اندیکاتورها نیز باید در نظر گرفته شوند.

کلام آخر

اندیکاتورها یکی از مهم‌ترین ابزارهای کلام آخر در مورد واگرایی MACD تحلیل تکنیکال هستند. با تسلط روی این ابزارها قادر خواهید بود بهترین نقاط را برای خرید و فروش خود پیدا کنید و میزان سود حاصل از سرمایه‌‎گذاری خود را افزایش دهید. آکادمی دکتر ژند با آموزش اندیکاتور و معرفی بهترین اندیکاتورها در بازار بورس، شما را با روش به کارگیری این ابزارها آشنا می‌کند. پکیج اندیکاتورها، اسیلاتورها و استراتژی یک بسته آموزشی کامل است که شما را از هر منبع آموزشی دیگری بی‌نیاز می‌کند. جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره این بسته آموزشی اینجا کلیک کنید.

اموزش فارکس به سبک نوین مورتین

اموزش وپشتیبانی در مهارت تجارت الکترونیک مخصوصا فارکس

راه درست استفاده از واگرایی (( دایورجنس ))

واگرایی و هم گرایی: چه معنایی در فارکس دارند، چه تفاوتی باهم دارند و چطور می توان از آن ها هنگام معاملات استفاده کرد.

امروز ما یکی از ملاک های مرتبط با قیمت را که تریدر های بسیاری با آن درامد زایی می کنند را بررسی خواهیم کرد. واگرایی و هم گرای یعنی چه؟ چگونه می توان واگرایی را تشخیص داد؟ کدام اندیکاتور ها برای شناسایی واگرایی مناسب می باشند و کدام یک در این مورد کاربردی نمی باشند. آیا استراتژی مکملی برای شناسایی واگرایی ها وجود دارد؟ آیا یک فرد می تواند همیشه به سیگنال هایی که از واگرایی می گیرد اطمینان کند؟ در این مقاله به تمام این سوالات پاسخ داده خواهد شد.

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

واگرایی و هم گرایی در فارکس

منظور از همگرایی در فارکس تطابق یا شباهت نمودارهای قیمت با اندیکاتور های تحلیل تکنیکال می باشد. برای مثال هنگامی که یک روند نزولی در نمودار قیمت و در اندیکاتور تکنیکال مشاهده شد، و پیک ها نیز در حال کاهش بود یعنی هر دو در یک جهت حرکت کنند، می توان گفت که یک همگرایی تشکیل شده است. همانند مثال زیر:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

همانطور که در شکل بالا هم مشاهده می شود، در این مورد ،از اسیلاتور AO یا همان "Awesome Oscillator" برای شناسایی همگرایی استفاده شده است. البته می توانید از اسیلاتور MACD نیز استفاده کنید. اما این اسیلاتور در پلتفرم معاملاتی چندان جذابیتی ندارد، چرا که در کل این اوسیلاتور برای این کار ساخته نشده است. بنا به دلایلی، توسعه دهندگان نسخه جدید MACD، روی ترکیب دو میانگین متحرک تمرکز کرده اند و قرار است از این طریق سیگنالهایی برای ورود به بازار بدهند. من واقعا نمی فهمم در صورتی که میانگین های متحرک (EMA) دقیق تری وجود دارند چه لزومی برای انجام این کار بوده است. با این حال، این موضوع اصلی بحث ما نمی باشد. بیایید برگردیم به بحث همگرایی. بنابراین، خطوط آبی در نمودار بازتاب شیب روند های فعلی می باشد. اگر به شیب خطوط نمودار قیمت و اندیکاتور در یک زمان نگاه کنید متوجه خواهید شد که هر دو در یک جهت در حال حرکت هستند. به عبارت دیگر، مقادیر بر هم منطبق هستند، که این نکته نشانگر اصل همگرایی می باشد. همگرایی دارای خواص عملی نبوده و سیگنالی برای ورود به بازار ارائه نمی دهد. این پدیده فقط نشان دمی دهد که روند فعلی به اندازه قابل قبولی قوی بوده و در مرحله توسعه می باشد همچنین به احتمال زیاد روند فعلی ادامه دار خواهد شد.

واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت در نمودار و اندیکاتور مخلاف هم باشند. به عبارتی دیگر زمانی واگرایی اتفاق می افتد که نمودار قیمت کلام آخر در مورد واگرایی MACD صعودی بوده و اندیکاتور های تکنیکال نزولی باشد، یا به عبارت دیگر مسیر (اسلوپ) ها در این دو شاخص متفاوت می باشند، مانند شکل زیر:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

دوباره، در اینجا از AO برای شناسایی واگرایی استفاده می کنیم. در شکل بالا به طور مشابه واگرایی نیز مانند همگرایی نشان داده شده است. فقط در اینجا ما متوجه شدیم که دامنه های خطوط آبی در نمودار قیمت و در اندیکاتور به صورت مخالف هم حرکت می کنند. به عبارتی دیگر، از هم دور شدن این خطوط معنی اصلی کلمه ی واگرایی می باشد. واگرایی کاربرد های عملی بسیاری دارد. اصلی ترین کاربرد آن این است که واگرایی معمولا زمانی رخ می دهد که روند در حال ضعیف تر شدن می باشد و هر لحظه ممکن است معکوس شود. می توان گفت، واگرایی یکی از اصلی ترین سیگنال های تغییر روند است.

تصورات و توصیه های اشتباه در تعیین واگرایی

قبل از نوشتن این مقاله، طبق معمول من تصمیم گرفتم اطلاعات بیشتری درباره این موضوع در پایگاه های آموزشی فارکس پیدا کنم. من واژه “ مثال های واگرایی” را سرچ کردم و با مثال هایی آشنا شدم که ارزش بررسی کردن هم نداشتن چرا که بیشتر آن ها از یک دیگر کپی شده بودند و بخشی از آن ها هم کلا مثال های غلطی از واگرایی بودند. و قسمت نارحت کننده ماجرا آنجا بود که این کمپانی های آموزشی مثال های غلط را از یکدیگر کپی هم کرده بودند!

تصمیم گرفتم در این مورد زمان بیشتری را صرف تحقیق کنم و یک لیست کوچک از اشتباهاتی که تریدر ها و نویسندگان مقالات آموزشی در مورد تشخیص واگرایی دارند را تهیه کنم:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

  1. من متوجه شدم بسیاری از وب سایتها و نویسندگان، واگرایی را اشتباه تشخیص می دهند. دلایل این اشتباهات: اگر جهت اندیکاتور صعودی باشد، آنها فکر می کنند خط ترسیم شده تحت قله های اندیکاتور در بیشینه حالت ممکن قرار دارد بنابراین آن ها پیک ها را با یک خط به هم وصل می کنند. به همین ترتیب در مورد روند صعودی نیز، زمانی که پیک های اندیکاتور در بالای خط 0 باشد، کف های قیمتی نمودار را به هم وصل می کنند. به عبارتی دیگر، آنها باور دارند کلام آخر در مورد واگرایی MACD اگر اندیکاتور کاهشی بودن را نشان دهد، باید کف ها را به هم وصل کنند و اگر صعودی بودن را نشان دهد سقف ها را به هم دیگر وصل می کنند. مثال چنین تشخیصی در شکل فوق نشان داده شده است (1). اما این تشخیص کاملا غلط می باشد. در زمانی که روند نزولی می باشد، اگر میله های اندیکاتور زیر خط 0 باشد، ما خطوط را با کف ها در نمودار قیمتی رسم می کنیم. اگر میله های اندیکاتور بالا خط 0 اندیکاتور باشد، زمانی که روند صعودی می باشد، سقف ها را در نمودار قیمت به هم دیگر وصل می کنیم.
  2. دومین خطا معمول، زمانی رخ داده بود که تریدر ها واگرایی را با اتصال پیک های مجاور اندیکاتور تشخیص داده بودند اما خط 0 اندیکاتور را چک نکرده بودند که آیا زمان تشکیل این پیک ها، میله های اندیکاتور از خط 0 عبور کرده اند یا خیر. در داخل تصویر چنین شرایطی با شماره ی (2) نمایش داده شده است. در آنجا کف ها و سقف های اندیکاتور به شکل صحیحی به هم متصل شده اند اما مهم ترین شرط رعایت نشده است. در واقع ایراد کار این است که، در زمان شکل گیری پیک های قیمتی، روند با تغییر مواجه شده بود، که عبور میله ها از خط 0 اندیکاتور، نشان گر این مساله می باشد. در این شرایط پیک های مجاور که به هم متصل شده اند نشانگر یک روند واحد نمی باشند. پیک ها هر کدام از روند های مختلفی می باشند که نمی توان آن ها را به هم دیگر متصل کرد. برای شناسایی واگرایی، فقط می توان نکات نشان دهنده یک روند را با هم مقایسه کرد.
  3. خطای دیگر زمانی رخ می دهد که فکر کنید، اگر در اندیکاتور شیب صعودی وجود داشته باشد و در نمودار قیمت شیب نزولی وجود داشته باشد، این همگرایی است. نمی توانید فقط به دلیل این که دامنه خطوط در یک نقطه معین همگرا می شوند، نتیجه بگیرید که الگوی مشاهده شده یک همگرایی است. و اگر شیب خطوط رسم شده در اندیکاتور، نزولی باشد، و در نمودار قیمت، صعودی باشد - پس این واگرایی است، زیرا کلام آخر در مورد واگرایی MACD خطوط واگرا می شوند و اختلاف ایجاد می شود. در شکل بالا، چنین نمونه ای نیز نشان داده شده است (3). احتمالاً تا الان متوجه شده اید که این یک نظریه کاملاً غلط است و با تعاریف دقیقی از این پدیده ها مغایرت دارد.
  4. همچنین یک عقیده رایج در بین تریدرها وجود دارد که سیگنال های واگرایی را می توان با استفاده از اسیلاتور هایی نظیر RSI نیز دریافت کرد. این نظریه کاملا اشتباه می باشد. شما می توانید از طریق این اسیلاتور اختلاف های موجود را ببینید. زیرا این شاخص بر اساس یک اصل کاملا متفاوت به وجود آمده است و یک میانگین متحرک نمی تواند نشان دهنده واگرایی باشد. اگر اثبات واگرایی با میانگین متحرک امکان پذیر بود. هر تغییر در جهت حرکت نمودار قیمت، نشان گر یک واگرایی بود که طبعا این تغیرات نشان گر تغییر روند نمی باشد.

چگونه از واگرایی ها سیگنال بگیریم

بعد از بررسی اشتباه های رایج بیایید راه های اصلی شناسایی واگرایی را بررسی کنیم و ببنیم چطور می توان با استفاده از واگرایی، سیگنال هایی برای ورود یا خروج دریافت کرد.

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

ما اصول اساسی دریافت سیگنال را در مراحل مختلف بررسی خواهیم کرد:

  1. اول از همه، شما باید در حال حاظر جهت حرکت روند را در نمودار تعیین کنید. در هر دو مورد، روند صعودی است.
  2. سپس، شما باید کف ها و سقف ها را در روند اصلی تشخیص دهید. ما بیشتر به سقف ها علاقه مندیم چرا که روند در نمودار قیمت صعودی می باشد.
  3. سپس برای تعیین واگرایی باید 2 سقف را شناسایی کرده و آن ها را با خطوطی به هم دیگر وصل کنیم.
  4. در مرحله بعدی یک اندیکاتور به نمودار قیمت اضافه می کنیم، که می توانیم آن را از بین AO یا MACD انتخاب کنیم. من شخصا AO را ترجیح می دهم.
  5. سپس بلند ترین نقاط در بین میله های اندیکاتور را انتخاب کرده و به هم وصل می کنیم و این کار را در نمودار قیمت هم تکرار می کنیم قبل از انجام این کار زمان بندی نقاط را به گونه ای هماهنگ می کنیم که با هم دیگر تطابق داشته باشند.
  6. با توجه به این که در هر دو مورد اختلاف (واگرایی) وجود دارد، می توانیم متوجه شویم که روند در حال تغییر می باشد که این نکته می تواند در روند معاملات کاربردی باشد.
  7. حال ما باید نقاط ورود به بازار را تشخیص دهیم. نقطه ی ورود به سیگنال های واگرایی: پس از تشخیص واگرایی منتظر می مانیم تا در داخل اندیکاتور یک میله ی قرمز تشکیل شده و هه زمان با این میله باید یک کندل کاهشی نیز در نمودار قیمت مشاهده کنیم، که این کندل نقطه ی ورود ما می باشد (Sell zone)
  8. نقطه خروج اولین کندل استیک در نمودار قیمتی می باشد، که مطابق با میله اول نمودار اندیکاتور می باشد و بالای میله قبلی بسته شده است وبرخلاف قبلی (قرمز)، دارای رنگ متفاوتی می باشد (سبز) (profit zone)
  9. در یک استراتژی پایه، ما از حد ضرر استفاده می کنیم و آن را کمی بالاتر از سقف قیمتی که توسط واگرایی تشخیص داده ایم تعیین می کنیم.( stop zone)

ویژگی های دریافت سیگنال واگرایی از اسیلاتور

ما این خصوصیات را از طریق مثال اندیکاتور AO در نظر خواهیم گرفت :

  1. اندیکاتور AO دارای دو رنگ می باشد که به واضح بودن آن کمک می کند. میله های سبز نشان دهنده افزایش قیمت بوده و میله های قرمز حاکی از کاهش قیمت می باشند.
  2. شرایطی وجود دارد که پس از دریافت سیگنال واگرایی، میله های اندیکاتور قله های دیگری را تشکیل می دهند و قیمت سقف و کف های دیگری تشکیل می دهد. این پدیده انباشت واگرایی (یا تجمع واگرایی) نام دارد. در این مورد بعدا صحبت خواهیم کرد.
  3. هرچه واگرایی یا شیب خطوط بیشتر باشد، سیگنال قوی تر خواهد بود و در نتیجه این سیگنال قوی تر خواهد بود.

انباشت واگرایی.

تقریبا هر کسی که با واگرایی سر و کار داشته است با این پدیده مواجه شده است اما هرکسی نمی داند که در این شرایط چه کاری باید انجام دهد.

زمانی که با اندیکاتور هایی مانند AO و MACD کار می کنید، شاید متوجه شده باشید که بعد از سیگنال واگرایی، اندیکاتور به درستی کار نمی کند بلکه برعکس یک کف و سقف را تشکیل می دهد در حالی که از خط 0 عبور نمی کند. و ما دو پیک را مشاهده نمی کنیم بلکه سه پیک یا بیشتر وجود دارد. شاید در ابتدا به ذهنمان برسد که این یک خطا بوده و گزینه ای دیگر برای تعیین حد ضرر یا بستن معامله نمی بینیم.

اما اگر بیشتر به شرایط شکل گیری بازار توجه کنیم، خواهیم دید که سیگنال کنسل نمی شود ولی به زمان (تایم فریم) و شرایط دیگری در بازار منتقل می شوند. به عبارت دیگر سیگنال ها با هم جمع (انباشت) می شوند. چرا این اتفاق می افتاد؟ جواب ساده است، زیرا ما در تشخیص واگرایی ها، فقط از قسمتی از روند کلی بازار استفاده می کنیم و گاهی اوقات واگرایی های ما با واگرایی های تایم های بالاتر برخورد می کنند. به عبارت دیگر سیگنال اولیه این معنی را می رساند که روند محلی در محدوده جهانی در حال تغییر است. بنابراین این روند محلی یک حرکت اصلاحی نامیده می شود. پس اندیکاتور نشان می دهد که وجود واگرایی در زمان شروع حرکت اصلاحی و بعد تمام شدن کلام آخر در مورد واگرایی MACD اصلاح و زمانی که روند اصلی در جریان می باشد، اندیکاتور متوجه اشتباه خود شده و بدون تغییر روند کلی شروع به دنبال کردن قیمت می کند (بالاتر از خط 0 نمی رود). زمانی که این روند تمام می شود، اندیکاتور سیگنال واگرایی مجدد می دهد که در داخل سیگنال قبلی جای گرفته است. و هم اکنون این سیگنال یک سیگنال تنها می باشد. این ممکن است تا تغییر روند کلی ادامه پیدا کند. آنطور که من در یاد دارم قوی ترین نوعی سیگنالی که تا به امروز با آن مواجه بودم سیگنای بود که به طور متوالی بین پنج پیک شکل گرفت. اما چنین سیگنالهایی بسیار نادر هستند. در بازار مدرن، مدت هاست که هیچ سیگنالی وجود ندارد که بیش از سه پیک در تایم فریم میان مدت و بیشتر به وجو آمده باشد. در فواصل کوتاه، می توانید 5 یا 6 مورد از این گونه سیگنال ها را بیابید اما چنین سیگنال هایی نمی توانند قابل اطمینان باشند.

بنابراین بیایید ببینیم چگونه می توان از این نکته برای اهداف خود و سود گرفتن استفاده کرد:

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

طبق قوانینی که در بالا توضیح داده شد، پس از دریافت سیگنال تغییر روند، واگرایی را تعیین می کنیم (منطقه فروش 1). سیگنال با استفاده از قیمت ها کار می کند، اما این به چه معنی می باشد؟ بعد از تشکیل شدن تعداد زیادی از میله های قرمز، میله های سبز تشکیل می شوند اما هیچ جابجایی در اطراف خط 0 در اندیکاتور نشان داده نمی شود. در نمودار قیمت، سقف دیگری (یعنی سقف سوم) به صورت موازی شکل می گیرد. حالا یک واگرایی بین سقف دوم و سوم و همچنین بین سقف اول و سوم شکل میگیرد. پس ما با واگرایی های زیادی رو به رو هستیم و یکی پس از دیگری ظاهر می شوند. البته شما در اینجا باید پوزیشن اولیه خود را حفظ کرده و سفارش های را با در نظر گرفتن حد ضرر ببندید در غیر این صورت کل سرمایه شما ارزش خود را از دست خواهد داد. موثرترین روش برای استفاده از این خاصیت، ادغام آن با روش topping up می باشد که در این مورد در مقاله ای دیگر به صورت مفصل بحث خواهیم کرد. بنابراین باز کردن سفارش جدید روی یک سیگنال جدید منطقی به نظر می رسد. در این حالت ما سیگنال فروش دوم را دریافت می کنیم (منطقه فروش 2). در نتیجه دو سفارش فروش جدید باز خواهد شد. در اینجا ما فقط به تعیین سطح سود نیاز خواهیم داشت (سطح سود کلی). خوشبختانه ما می دانیم که این کار باید چگونه انجام شود فقط باید به اندازه کافی صبر داشته باشیم. علاوه بر این، اگر عبور از خط 0 طولانی شود، ما سیگنالی مبنی بر بستن سفارش ها دریافت می کنیم. همه معاملات در یک منطقه بسته هستند و ما با هر دو روش سود خواهیم داشت.

جمع بندی :

در شکل بالا، من به طور واضح نشان دادم که واگرایی و هم گرایی می توانند جواب های متفاوتی را برای چگونگی تشخیص صحیح روند داشته باشند.

LiteForex: واگرایی در فارکس چیست؟ واگرایی و هم گرایی: از تئوری تا عمل

بسیاری از تریدر ها استراتژی مختلف و مستقل از همی را بر اساس نتایج سیگنال های واگرایی از اندیکاتور های AO و MACD اعمال می کنند در بالا در مورد چگونگی باز کردن معاملات با استفاده از این استراتژی توضیح دادیم.

این فرایند می تواند کاملا قابل اعتماد باشد، اما باید به یاد داشته باشیم که اگر سیگنال در زمانی دریافت شود که در تایم فریم بالاتری قرار دارد، سیگنال قابل اعتماد تری خواهد بود. طبق تجربه شخصی من با این استراتژی، موثرترین بازه زمانی بازه H1 خواهد بود.

به نظر من حتی اگر از این روش به عنوان یک استراتژی معاملاتی استفاده نکنید، باز هم میتوان از آن به عنوان نشانه برای تغییر روند استفاده کرد.

فرق بین اندیکاتور و اسیلاتور چیست

فرق بین اندیکاتور و اسیلاتور چیست

یکی از ابهاماتی که بین معامله گران تازه کار دیده میشود و متاسفانه آن را جدی نمیگیرند این هست که فرق بین اندیکاتور و اسیلاتور را واقعا نمیدانند و اینجور برداشت کردند که کاربرد اندیکاتور و اسیلاتور ها مثل یکدیگر است . در صورتی که این طرز فکر کاملا اشتباست و شاید دلیل خیلی شکست هایمان این باشد که کاربرد های اندیکاتور ها و اسیلاتور ها را واقعا درک نکرده ایم ، زمانی که بدانیم هر ابزار در متاتریدر چه کمکی به ما میکند و یا حتی اگر جزئی تر بنگریم و به نوع فرمول ابزار توجه کنیم که برای چه کاری ابداع شده میتوانیم سیگنال هایی بسیار دقیق تر از بازارها بدست آوریم.

اندیکاتورindicator چیست

یکی از بخش های اساسی و مهم تحلیل تکنیکال اندیکاتورها میباشند.

به اندیکاتور ها در بازار ایران مقیاس گفته میشود که ورودی از مجموع حجم معاملات یا انواع میانگین ها برای سنجش میزان قدرت روند و یا به نوعی پیش بینی نسبی آینده بازار در کنار بقیه الگوهای تحلیلی مورد استفاده قرار میگیرد و همچنین آلارم هایی برای ورود و خروج از بازار به ما میدهد.

اندیکاتور یک دسته بندی کلی از ابزار های روی چارت بازار است ، اسیلاتور ها زیر مجموعه اندیکاتورها میباشند .

به طور کلی اندیکاتور ها شامل 4 زیر مجموعه هست.

روندها : نقش اساسی در تحلیل نمودار دارند که از معروف ترین آنها میشود به ایچیموکو و اندیکاتور پارابولیک اشاره کرد ، این دسته بر روی نمودار قرار گرفته و جهت روند نمودار را به معامله گر نشان میدهند که در سایت الیمپ ترید olymp trade میتوانید به راحتی روی صفحه اصلی این اندیکاتور را انتخاب کنید.

بیل ویلیامز : چند اندیکاتوری کلام آخر در مورد واگرایی MACD که اقای ویلیامز ابداع کرده را به احترام ایشان در دسته ای جداگانه قرار داده اند یکی از اندیکاتور های معروف ایشان میتوان به اندیکاتور الیگیتور اشاره کرد.

حجم ها : این دسته از اندیکاتورها ارزش معاملات و حجم آنها را مورد بررسی قرار میدهد.

اسیلاتورها : اما اسیلاتور ها که در بازار ایران به ارتعاش سنج معروف هستند به معامله گرها در تشخیص زمان ورود کمک میکند ، بطور کلی اسیلاتور ها میزان هیجان معامله گران در آن سهام را اندازه گیری کرده و به شما نشان میدهد که از معروف ترین آنها میشود به اسیلاتور rsi اشاره کرد .

اسیلاتور چیست؟

به مجموعه ای از اندیکاتور ها اسیلاتور میگویند ، که میزان هیجان بین فروشنده ها و خریدار ها را اندازه گیری میکند و جزئی از اندیکاتور میباشند.

تفاوت های اندیکاتور با اسیلاتور

تا اینجا متوجه شدیم که اسیلاتورها زیر مجموعه اندیکاتور هستند به نوعی اسیلاتور جزئی از اندیکاتورها میباشد ، اما در ادامه مقاله به تفاوتهای اصلی این دو ابزار خواهیم پرداخت.

  • اسیلاتورها در اکثرمواقع در پنجره ای جدید زیر چارت ظاهر میشوند مانند مکدی ، آر اس آی ، استوکاستیک ، cci و… که میتوان یکی از تفاوت های این دو ابزار حساب نمود.
  • اسیلاتورها دارای دو محدوده اشباع خرید و اشباع فروش میباشند که معمولا عددی بین 0 تا 100 را شامل میشود ، به عکس زیر که نمودار eur usd است توجه کنید. اسیلاتور rsi زیر خط 30 قرار گرفته که به معنی اشباع فروش است همین مورد یک سیگنال بسیار عالی برای وارد شدن به یک پوزیشن خرید میباشد ، تنها در اسیلاتورها همچین قابلیتی وجود دارد .

تفاوت-اندیکاتوربا-اسیلاتور

  • اما تفاوت سوم اندیکاتورها و اسیلاتور ها در تشخیص دادن واگرایی است توجه داشته باشید که فقط در Oscillator ها میتوان واگرایی را تشخیص داد که در مقاله ای بصورت کامل در این مورد صحبت کردیم. از کاربردی ترین اسیلاتور ها برای تشخیص واگرایی میتوان به rsi و macd اشاره کرد .

تفاوت میان اندیکاتور و اسیلاتور در تحلیل تکنیکال چیست؟

با استفاده از میانگین حجم معاملات در اندیکاتور ها میتوانید به پیش بینی کردن روند ها و سنجیدن قدرت روند ها بپردازید .

روند حرکت اندیکاتور ها معمولا بر روی نمودار سهم می باشد و از این شیوه اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار تحلیل کنندگان میگذارند .

فرق بین اندیکاتور و اسیلاتور در چیست؟

اسیلاتور ها در قسمتی خارج از نمودار و در پنجره پایین آن نمایش داده می شود که میزان هیجان بین فروشنده ها و خریدار ها را اندازه گیری میکند .

فرق بین اندیکاتور و اسیلاتور در چیست؟

مزایای اندیکاتور ها و استفاده از آن در تحلیل تکنیکال:

  • با استفاده از اندیکاتور تحلیلگر میتواند تا حدودی معاملات خود را به شکل رباط انجام دهد .
  • با استفاده از اندیکاتور تحلیلگر میتواند تا حدودی روند بازار را شناسایی کند .
  • استفاده از اندیکاتور ها برای افرادی که تازه با بازارهای مالی آشنا شدند میتواند کمک کننده باشد ولی توجه داشته باشید که استفاده مطلق از اندیکاتور ها به هیچ عنوان هیچ موفقیت مستمری برای شما نخواهد داشت .

تریدر و تحلیل کنندگان با یادگیری اندیکاتور های مختلف میتوانند فرمول های مخصصوص به خود را پیدا کنند ، این نکته را فراموش نکنید برای ترید کردن ابزار های متفاوتی در اختیار شما قرار دارد که اندیکاتور ها یکی از این ابزارها است و شما در استفاده از اندیکاتور ها آزاد هستید ولی بهترین گزینه آن است تعادل را در انتخاب نوع و تعداد اندیکاتور ها رعایت کنید.

کلام آخر: دوستان عزیزم حتما باید از این دو ابزار در کنار یکدیگر استفاده کنید تشخیص اینکه ترکیب کدام یک از اندیکاتور ها و اسیلاتور ها با یکدیگر بازدهی بالایی دارد را باید با تجربه چندین ماهه و یا گاها چند ساله بدست بیاورید و یا اینکه از تجربه تیم باینری آپشن جاب استفاده کنید و آموزش بهترین استراتژی فارکس را پشت سر بگذرانید تا بتوانید در 90 درصد معاملات خود سود و بازدهی کسب کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.