تفاوت های مهم بین بازاریابی و فروش چیست؟
شاید اگر از شما بپرسند که نظرتان درباره تفاوت بازاریابی و فروش چیست، در وهله اول هیچ تفاوتی به نظرتان نرسد؛ چون واقعیت این است که بازاریابی و فروش مکمل یکدیگر هستند و تا حد زیادی به هم وابستهاند اما این وابستگی دلیل بر هم معنی بودن دو مفهوم مورد بحث نیست. در مشاغل و کسبوکارهای کوچک تفاوت زیادی بین این دو مفهوم وجود ندارد چون بودجه کافی برای جذب نیروی متخصص در هر یک از موارد در دسترس نیست ولی شرکتها و کسبوکارهای بزرگ چطور؟ آیا آنها هم از یک گروه برای انجام هر دو کار استفاده میکنند؟ آیا در این شرکتها هم تفاوت بازاریابی و فروش چندان محسوس نیست؟
اگر بدانید تفاوت بازاریابی و فروش در دیجیتال مارکتینگ چیست و به جای ادغام این دو مبحث، دو بخش جداگانه برای آن ها در نظر بگیرید؛ رشد کسب وکار خودتان را تضمین خواهید کرد. برای گرفتن پاسخ سوال های مطرح شده و همچنین، درک تفاوت بین دو مفهوم بازاریابی و فروش تا انتهای این مقاله با رشدانا همراه باشید.
تعریف فروش و بازاریابی
قبل از بررسی تفاوت بازاریابی یا Marketing و فروش، لازم است برای این دو موضوع یک تعریف جامع و قابل قبولی ارائه کنیم تا درک ویژگیهای مشترک و غیرمشترک آنها راحتتر شود. ابتدا به سراغ تعریف بازاریابی میرویم.
بازاریابی
به کلیه فعالیتهایی گفته می شود که در بستر کسبوکار در جریان است و جریان کالا و خدمات را از سمت تولید کننده به مصرف کننده هدایت میکند. این یک تعریف کلی است. هر فرآیند بازاریابی، مراحل خاص خودش را دارد. ابتدا باید درباره نیازهای بازار و مصرف کننده تحقیق کنید؛ سپس باید محصول یا خدمت مورد نظر را به مخاطبان خود بشناسانید. به این شکل، آنها متقاعد میشوند که برای رفع نیاز خود باید این محصول یا خدمت را خریداری کنند.
تبلیغات نقش به سزایی در متقاعد کردن مشتری دارد. مهمترین ویژگی محصول، بعد از کیفیت مبحث قیمت است. باید در ازای کیفیت مناسب، قیمت مناسب و بهصرفهای انتخاب کنید تا هم شما سود ببرید و هم مشتری از خرید خود راضی باشد. تمام این مراحل در بازاریابی وجود دارد و باید یک به یک طی شوند تا مسیر درستی از معرفی و ایجاد نیاز در مخاطب شکل بگیرد.
نیازسنجی و برآورد نگاه مخاطب به محصول یا خدمت در گروه بازاریابی انجام میشود. در این بخش، تیم مارکتینگ پیشبینی میکنند که نحوه نگاه خریداران به محصول یا خدمت چیست؟ یا برای ایجاد نیاز در کاربر هدف باید چه اقداماتی انجام شود؟ بررسی سهم کسبوکار مورد نظر و شرکتهای رقیب از بازار هم در لیست مسئولیتهای تیم مارکتینگ است.
به کمک این کارها، گروه بازاریابی میتواند برنامهریزی کند که در چه مدت زمانی و براساس چه شرایطی، میتواند چه اندازه از بازار را در دست بگیرد. تمام تعاریفی که در این قسمت برای بازاریابی ارائه کردیم تنها بخش کوچکی از وظایف آن است. در ادامه به بررسی تعریف دنیای فروش میپردازیم.
حتما بخوانید: مدل AIDA و کاربرد آن در بازاریابی و فروش
تبدیل کردن خدمات و محصول به پول کاری است که تیم فروش از پس آن به خوبی بر میآید. در این قسمت، افراد ماهر و متخصصی در کنار هم قرار گرفتهاند و براساس اهداف کوتاه مدت تعریف شده به فروش محصول میپردازند. روش و نحوه فروش هر محصول یا خدمت نسبت به سایر موارد متفاوت است. مهمترین وظیفه تیم فروش، ارتباط موثر با مشتریان بالقوه و تکمیل فرآیند ایجاد نیاز است که در نهایت به خرید منجر میشود.
همراهی با مشتری، از بین بردن احساس نگرانی یا عدم قطعیت در انتخاب محصول یا خدمت، هموار کردن مسیر خرید و ایجاد اطمینان در مشتری برای تکمیل فرآیند خرید، از جمله وظایف متخصصین فروش است.
پیشنهاد ویژه: آموزش تکنیک های ویژه فروش اینترنتی محصولات و خدمات
تفاوت بازاریابی و فروش
براساس تعاریف بالا حالا به سراغ بررسی دقیق تمایز بین بازاریابی و فروش میرویم:
- بازاریابی به این معنا است که محصولات یا خدمات بیزنس خود را به ذهن مصرف کنندگان وارد کنیم و آنها را ترغیب به خرید کنیم. در حالی که مفهوم فروش عبارتست از برانگیختن ذهن مصرف کننده نسبت به کالاها و خدمات مربوطه.
- نقطه آغازین مفهوم بازاریابی، بازار هدف است و در مقابل، نقطه شروع فروش، کارخانه است.
- یکی از مهمترین تفاوتهای میان بازاریابی و فروش، تمرکز این دو تیم است. تمرکز بازاریابی بر روی نیازهای مشتری است، اما تمرکز فروش بر اعمال فشار بیشتر برای خرید محصولات موجود میباشد.
- بازاریابی دیدگاه بیرونی دارد، اما مفهوم فروش، نوعی دیدگاه درونی است.
- ماهیت بازاریابی رضایت مصرفکنندگان است، اما مفهوم فروش تکیه بر انتقال مالکیت محصول از شخصی به شخص دیگر دارد.
- در بازاریابی، برنامهریزی تجاری بلندمدت وجود دارد که تمرکز آن بر وفاداری برند و هزینه سوییچینگ بالا است. در حالی که فروش، یک برنامهریزی تجاری کوتاه مدت است.
- بازاریابی به منظور به حداکثر رساندن سود انجام میشود، ولی فروش برای افزایش خرید مشتریان صورت میپذیرد.
- تلاشهای مربوط به فروش به منظور ارتقا و ترغیب است. در حالی که تلاشهای بازاریابی به صورت یکپارچه با مفهوم بازاریابی در ارتباط است که شامل استراتژیهای گوناگون میباشد.
- یک بازاریاب داستانی درمورد شرکت، برند، محصول و… برای مخاطبین خود بازگو میکند. از سویی دیگر، در هنگام فروش این داستانها جان میگیرند.
- فرآیند بازاریابی به صورت یک به چند است، اما فروش تقریبا یک به یک انجام میشود.
- بازاریابی به دنبال شهرت برند است، اما فروش روابط را توسعه میدهد و بیشتر رابطه محور است.
- بازاریابی میانگینی از آنچه که در بازار در حال رخ دادن است را به عنوان تحلیل ارائه میدهد. از طرفی، فروش با ابهامات و جزئیات هر فرد کار دارد و ربطی به میانگینها ندارد.
- فرآیند بازاریابی چیزی را که مخاطب در زمان خرید یا تست یک محصول به آن توجه دارد را بررسی میکند. در حالی که در زمان فروش، رفتار مشتریان بالقوه تجزیه و تحلیل میشود تا درنهایت این فرآیند به یک فروش موفق ختم شود.
جمع بندی پایانی
در این مقاله، درباره تفاوت بازاریابی و فروش صحبت کردیم. هر کدام از این دو مبحث دنیای متفاوتی دارد که متاسفانه در بین اغلب مردم کاملا مترادف معنی شده است در حالی که این طور نیست. بازاریابی نگاه جامعتری به وضعیت بازار دارد و برنامهریزی مدتدار مجموعه و شرکت در گرو تحلیلهای این گروه است؛ از طرفی بخش فروش، چشمانداز کوتاه مدت تعیین میکند و فروش در لحظه را به عنوان هدف انتخاب میکند که این مساله در جای خود بسیار حائز اهمیت است.
پیشنهاد ویژه: دوره دیجیتال مارکتینگ
در نهایت، بخش بازاریابی و فروش باید به شکل کاملا پیوسته و مکمل برای تحقق اهداف شرکت همراه یکدیگر باشند و در تفاوت تحلیل بازار و تحقیق بازار یک راستا حرکت کنند. به نظر شما برای موفقیت و به دست آوردن سود بیشتر باید روی کدام موضوع تمرکز کرد؟ دید طولانی مدت بازاریابی یا اهداف کوتاه مدت فروش؟ نظرات ارزشمندتان را با ما در میان بگذارید.
تحلیل رقبا | ۱۲ مرحله تحلیل رقبا برای به دست گرفتن بازار+استراتژیهای بازاریابی
آخرین باری که تحلیل رقبا را انجام دادید کی بود؟ و مهمتر از همه اینکه چگونه این کار را انجام دادید؟ اگر مطمئن نیستید، یا اگر آخرین تحلیل و بررسی رقابتی را که انجام دادهاید در حد مطالعه سریع شبکههای اجتماعی و وب سایت رقیب بوده است، احتمالا فرصتهای زیادی را در بازار از دست دادهاید و این مقاله میتواند به رشد برند شما کمک کند.
با تحلیل رقبا قادر خواهید بود که نقاط ضعف و قوت آنها را با نقاط ضعف و قوت خود مقایسه کنید. با انجام این کار، میتوانید موقعیت شرکت خود را بهتر کرده و زمینههایی را برای بهبود برند خود کشف کنید.
قبل از اینکه رقبای خود را به طور دقیق مقایسه کنید، باید یک پایه و اساس برای تحلیل خود تعیین کنید. از مطالب کاربردی این مقاله برای ایجاد معیارها و پایههای تحلیل رقبای خود استفاده کنید.
فهرست مطالب
تجزیه وتحلیل رقبا چیست؟
تحلیل رقبا یک استراتژی است که در آن رقبای اصلی را شناسایی کرده و در مورد محصولات، فروش و استراتژیهای بازاریابی آنها تحقیق میکنید. با انجام این کار، میتوانید استراتژیهای تجاری محکمی طراحی کنید که بر اساس شناسایی و تحلیل رقیبان شما به وجود آمده باشد.
تجزیه و تحلیل رقبا میتواند به شما در یادگیری نکات و چگونگی عملکرد رقبای شما کمک کند و فرصتهای بالقوهای که میتوانید از آنها استخراج کنید را شناسایی کنید. همچنین به شما کمک میکند تا ارزش پیشنهادی منحصر به فرد محصول خود را تشخیص دهید و آنچه را که محصول شما را از رقبا متمایز میکند، شناسایی کنید که میتواند تلاشهای بازاریابی شما را بسیار بهبود بخشد.
شما را قادر میسازد که به درستی تشخیص دهید که رقیب شما چه کار میکند. به شما میگوید که رقبای شما در چه مواردی کوتاهی میکنند. این به شما کمک میکند تا فرصتهای موجود در بازار را شناسایی کرده و استراتژیهای بازاریابی منحصر به فرد جدیدی را که از آنها استفاده نکردهاند، آزمایش کنید. معیارها و میزانهایی را در اختیار شما قرار میدهد که بر اساس آن میتوانید رشد خود را اندازه گیری کنید.
تحلیل رقبا در بازاریابی
هر برندی میتواند از تحلیل رقبا به طور منظم استفاده کند. با انجام تجزیه و تحلیل رقبا، میتوانید:
- شکافهای موجود در بازار را شناسایی کنید
منظور از شکاف بازار موقعیت هایی است که دیده نشده است. رقبای شما همیشه همه موارد را بررسی نکرده اند و فرصت هایی برای بررسی وجود دارد.
در برخی موارد موقعیت هایی است که به حد مورد نیاز قوی نیست و به نوعی اسیب پذیر است و شما می توانید به این موارد حمله کنید.
حالت آخر مواردی است که بیشترین بازدهی را داشته است. شاید به خوبی روی آن کار شده باشد اما به دلیل بازدهی بسیار بالا می توانید از این زمینه استفاده کنید. همیشه طرح های جدید در این موارد بازدهی خوبی داشته است. - توسعه محصولات و خدمات جدید
برای رقابت باید همیشه و همیشه در حال بهتر شدن و توسع باشید. خدمات و کالای شما محدودیت هایی دارد اما در بسیاری از موارد ممکن است راهکا های بهتری برای کسب و کارتان پیدا کنید. - تشخیص روند بازار
تحلیل برترین برند ها و جهت گیری آنها + بررسی راهکار های دیده نشده = تحلیل روند بازار - بازاریابی و فروش موثرتری داشته باشید
با بررسی تمامی موارد بالا می توانید به سادگی میزان فرو خود را افزایش دهید.
یادگیری هر یک از این چهار مزیتی که تجزیه و تحلیل رقبا در اختیار شما قرار میدهد، کسب و کار و برند شما را در مسیر دستیابی به موفقیتهای بیشتر قرار میدهد.
در مرحله بعد، بیایید به ۱۲ مرحله ای که میتوانید برای انجام یک تحلیل جامع رقابتی بردارید بپردازیم.
تحلیل رقبا با 12 مرحله
- رقبای خود را مشخص کنید.
- تعیین کنید که رقبای شما چه محصولات و خدماتی را ارائه میدهند.
- در مورد تاکتیکها و نتایج فروش رقبای خود تحقیق کنید.
- بررسی قیمت رقبا و همچنین مزایای آنها.
- اطمینان حاصل کنید که مزیت رقابتی هزینههای حمل و نقل را برآورده میکنید.
- تجزیه و تحلیل کنید که چگونه رقبای شما محصولات خود را به بازار عرضه میکنند.
- به استراتژی محتوای رقبای خود توجه داشته باشید.
- بیاموزید که فناوری مورد استفاده رقبای شما چیست.
- سطح مشارکت در محتوای رقیب خود را تجزیه و تحلیل کنید.
- مشاهده کنید که چگونه محتوای بازاریابی را تبلیغ میکنند.
- به حضور در رسانهها و استراتژیهای آنها توجه کنید.
- یک تحلیل و بررسی SWOT انجام دهید تا از نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای آنها آگاه شوید.
برای اجرای یک تحلیل رقابتی کامل و موثر، از این دوازده الگو استفاده کنید.
۱.برای تحلیل رقبا باید اول مشخص کنید که رقبای شما چه کسانی هستند
ابتدا باید مشخص کنید که واقعا با چه کسانی رقابت میکنید تا بتوانید دادهها را به طور دقیق مقایسه کنید. آنچه در کسب و کار مشابه شما کارایی دارد ممکن است برای برند شما کارساز نباشد. بنابراین بهتر است رقبای خود را به دو دسته مستقیم و غیر مستقیم تقسیم کنید.
رقبای مستقیم مشاغلی هستند که محصول یا خدماتی را ارائه میدهند که میتواند جایگزین مشابه شما باشد و در همان منطقه جغرافیایی شما فعالیت میکنند. از طرف دیگر، یک رقیب غیر مستقیم کسی است که محصولاتی را ارائه میدهد که یکسان نیستند اما میتوانند نیاز یکسانی را برآورده کنند. هنگام مقایسه نام تجاری خود، فقط باید بر رقبای مستقیم خود تمرکز کنید! این اشتباهی است که بسیاری از کسب و کارها انجام میدهند.
بیایید از یک مثال استفاده کنیم: Stitch Fix و Fabletics هر دو سرویسهای مبتنی بر اشتراک هستند که به صورت ماهانه لباس میفروشند و به مشتریان مشابه خدمت میکنند. با نگاه عمیقتر، میبینیم که محصول واقعی (لباس در این مورد) در واقع یکسان نیست. یکی از برندها روی لباسهای شیک روزمره تمرکز میکند در حالی که برند دیگر فقط لباس تفریحی و ورزشی دارد.
بله، این برندها نیازهای یکسانی را برای خانمها برطرف میکنند (هر ماه لباسهای شیک را جلوی در منزل تحویل میدهند)، اما این کار را با انواع مختلف لباس انجام میدهند و آنها را به رقیبی غیر مستقیم تبدیل میکند.
این بدان معناست که تیم Fabletics نمیخواهند وقت خود را صرف مطالعه دقیق Stitch Fix کنند زیرا مخاطبان آنها احتمالا بسیار متفاوتاند. حتی اگر اندک باشد، این تنوع کوچک برای ایجاد یک تفاوت بزرگ کافی است. در هر صورت این مثال به این معنا نیست که شما باید رقبای غیر مستقیم خود را به طور کامل نادیده بگیرید.
۲. تعیین کنید که رقبای شما چه محصولاتی را ارائه می دهند
در قلب هر کسب و کار، محصول یا خدمات آن قرار دارد و همین امر باعث میشود که این یک گزینه مناسب برای تحلیل رقبا باشد. شما میخواهید خط کامل محصولات رقیب خود و کیفیت محصولات یا خدمات ارائه شده توسط آنها را تجزیه و تحلیل کنید. همچنین باید به قیمت آنها و تخفیفهایی که به مشتریان ارائه میدهند توجه داشته باشید.
برخی از سوالات قابل بررسی در این مورد عبارتند از:
- آیا آنها این کار را کم هزینه یا گران انجام میدهند؟
- آیا آنها عمده فروشی انجام میدهند یا فروشهای خرد نیز دارند؟
- سهم بازار آنها چقدر است؟
- مشتریان ایده آل آنها چه ویژگیها و نیازهایی دارند؟
- آیا آنها از استراتژیهای مختلف قیمت گذاری برای خریدهای آنلاین در مقابل خریدهای حضوری استفاده میکنند؟
- چگونه شرکت خود را از رقبای خود متمایز میکنند؟
- چگونه محصولات و خدمات خود را توزیع میکنند؟
۳. برای تحلیل رقبا باید در مورد تاکتیک ها و نتایج فروش آنها تحقیق کنید
اجرای تجزیه و تحلیل فروش رقبا میتواند کمی مشکل باشد. شما به پاسخ سوالاتی مانند سوالات زیر احتیاج دارید:
- فرایند فروش چگونه است؟
- از چه کانالهایی میفروشند؟
- آیا آنها فروشگاههای متعددی دارند و این چه مزیتی برای آنها دارد؟
- در حال گسترش هستند یا کوچک شدن؟
- آیا آنها برنامههای فروش مجدد دارند؟
- دلایل مشتریان آنها برای عدم خرید چیست؟
- درآمد آنها در هر سال چقدر است؟ حجم کل فروش چطور؟
- آیا آنها مرتبا برای فروش محصولات یا خدمات خود تخفیف ارائه میدهند؟
- یک فروشنده چقدر در این فرایند دخیل است؟
شما میتوانید برخی از این اطلاعات را با جستجو در اتوماسیون CRM خود و تماس با مشتریانی که از خدمات و محصولات رقیب شما نیز استفاده میکنند بیابید. دریابید که چه چیزی باعث شده است آنها محصول یا خدمات شما را به سایرین ترجیح دهند.در ادامه برای یادگیری بیشتر در مورد اتوماسیون CRM و تماس با مشتریان ،می توانید به مقاله مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) مراجعه کنید
اگر این دادهها را تاکنون ثبت نکردهاید، با واحد بازاریابی و فروش خود صحبت کنید تا سیستمی را پیاده سازی کنید که در آن از مشتریان در مورد سایر شرکتهایی که در کنار شما در نظرشان دارند سوال کنند. هنگامی که یک رقیب مشخص میشود، از تیم فروش خود بخواهید تا با عمق بیشتری سوال کنند.
چرا آنها به دنبال استفاده از محصول رقیب هستند. اگر معامله را قبلا از دست دادهاید، مطمئن شوید که با دنبال کردن این موضوع میتوانید دلیل شکست خود را در برابر رقیب خود مشخص کنید. چه خدمات یا ویژگیهایی مشتری را جذب کرده است؟ در مورد قیمت بود؟ برداشت مشتری از روند فروش شما چیست؟ اگر آنها قبلا برند و محصول خود را تغییر دادهاند و دیگر از محصولات برند شما استفاده نمیکنند، دریابید که چرا این تصمیم را گرفتهاند.
۴. نگاهی به قیمت و تاکتیک های آن ها می تواند در تحلیل رقبا به شما کمک کند
چند عامل مهم در قیمت گذاری صحیح محصول شما وجود دارد و یکی از مهمترین آنها این است که بدانید رقبای شما برای یک محصول یا خدمات مشابه چقدر هزینه دریافت میکنند. اگر احساس میکنید محصول شما دارای ویژگیهای برتری نسبت به رقبا است، ممکن است محصول یا خدمات خود را گرانتر از استانداردهای صنعت در نظر بگیرید.
با این حال، اگر این کار را انجام دهید، باید اطمینان حاصل کنید که نمایندگان فروش شما آماده هستند تا توضیح دهند که چرا محصول شما ارزش هزینه اضافی را دارد.
از طرف دیگر، شاید احساس میکنید در صنعت شما شکافی برای محصولات مقرون به صرفه وجود دارد. در این صورت، ممکن است هدف شما این باشد که هزینهای کمتر از رقبا دریافت کنید و برای مشتریانی که به دنبال محصول با کیفیت و ارزان هستند جذاب شوید.
البته عوامل دیگری نیز در تعیین قیمت صحیح یک محصول وجود دارد، اما بسیار مهم است که در جریان قیمت گذاری صنعت قرار بگیرید تا اطمینان حاصل کنید که محصول خود را به گونهای تعیین میکنید که از نظر مشتریان منطقی باشد.قیمت گذاری صحیح محصولات اصول و قواعدی دارد که مقاله (قیمت گذاری روی محصول) می تواند به شما کمک کند.
علاوه بر این، به مزایای ارائه شده توسط رقبای خود و نحوه برخورد آنها با این مزایا برای رقابت نگاهی بیندازید. به عنوان مثال، شاید رقبا از تخفیف ارجاع عمده یا نسخه آزمایشی یک ماهه رایگان استفاده کنند.
این مزایا میتواند دلیل از دست دادن مشتریانتان باشد، بنابراین اگر برای شما نیز منطقی به نظر میرسد، فکر کنید که در کجا میتوانید خود را مطابقت دهید و برخی از مزایای منحصر به فرد خود را ارائه کنید. اگر رقبا این کارها را انجام نمیدهند، شما حتما این کار را انجام دهید.
۵. اطمینان حاصل کنید که مزیت رقابتی هزینه های حمل و نقل را برآورده می کنید
آیا میدانید حمل و نقل گران دلیل شماره یک رها کردن سبد خرید است؟ امروزه حمل و نقل رایگان یک مزیت رقابتی عالی است که میتواند مصرف کنندگان را به سمت ترجیح یک برند به برند دیگر سوق دهد.
اگر در صنعتی کار میکنید که حمل و نقل عامل اصلی یا از عوامل اصلی آن است، مانند تجارت الکترونیک، باید هزینه حمل و نقل رقبا را بررسی کنید و اطمینان حاصل کنید که این مزیتها را برآورده میکنید.
اگر اکثر رقبای شما حمل و نقل رایگان ارائه میدهند، شما هم گزینه مربوط به شرکت خود را بررسی کنید. اگر ارسال رایگان برای تجارت شما یک گزینه عملی نیست، در نظر بگیرید که چگونه میتوانید از طریق مزیتها و راههای دیگر متمایز شوید. از جمله برنامههای وفاداری، تخفیفات یا هدایایی در رسانههای اجتماعی.
۶. با تحلیل رقبا متوجه می شوید که رقبای شما چگونه محصولات خود را به بازارعرضه می کنند
تجزیه و تحلیل وب سایت رقبا سریعترین راه برای سنجش تلاشهای بازاریابی آنها است. به هر یک از موارد زیر توجه داشته باشید و آدرسهای اینترنتی را برای مراجعات بعدی خود ذخیره کنید:
- آیا آنها وبلاگ دارند؟
- آیا آنها از مقاله سفید یا یک دفترچه راهنمای الکترونیکی استفاده میکنند؟
- آیا آنها ویدئو یا وبینار ارسال میکنند؟
- آیا پادکست دارند؟
- آیا از محتوای بصری ثابت مانند اینفوگرافیک و کارتون استفاده میکنند؟
- آیا آنها بخش پرسشهای متداول دارند؟
- آیا مقالات برجستهای وجود دارد؟
- آیا کیت رسانهای دارند؟
- مطالعات موردی چطور؟
- آیا آنها راهنمای خرید و برگه اطلاعات را منتشر میکنند؟
- آنها چه نوع کمپینهای تبلیغاتی آنلاین و غیرحضوری را اجرا میکنند؟
۷. تحلیل رقبا با استراتژی محتوای آنها
به مقدار این موارد توجه کنید. آیا آنها چند صد پست وبلاگ دارند یا تعدادی انگشت شمار؟ آیا چند مقاله سفید و فقط یک کتاب الکترونیکی وجود دارد؟
در مرحله بعد، زمان بندی ارائه این داراییهای محتوایی را تعیین کنید. آیا هر هفته چیز جدیدی منتشر میکنند یا ماهی یکبار؟ هر چند وقت یکبار یک کتاب الکترونیکی جدید یا مطالعه موردی منتشر میکنند؟
به احتمال زیاد، اگر با آرشیو قوی محتوا روبرو شدید، رقیب شما مرتبا در حال انتشار است. بسته به موضوعات مورد بحث آنها، این محتوا ممکن است به شما کمک کند تا استراتژیهای ایجاد سرنخ آنها را تقویت کنید و برای خود به کار بگیرید.
در مرحله بعدی باید به ارزیابی کیفیت محتواهای آنها بپردازید. اگر کیفیت پایین باشد، مهم نیست با چه فواصلی پست میگذارند، زیرا مخاطبان هدف آنها ارزش زیادی در آنجا دستگیرشان نمیشود و آنها را دنبال نمیکنند.
به جای پرداختن به تک تک قطعات برای مدیریت بیشتر، تعداد انگشت شماری از نمونهها را برای بررسی انتخاب کنید. نمونه گیری شما باید شامل قطعات محتوایی مختلف باشد که موضوعات مختلفی را پوشش میدهد، بنابراین با این روش تصویری کامل از آنچه رقیب شما با مخاطبان هدف خود به اشتراک میگذارد، خواهید داشت.
تحلیل چیست و تحلیلگر کیست ؟ | انواع تحلیل در بازارهای مالی
همانطور که میدانید، ورود به هر زمینه و حرفهای نیاز به دانش دارد که بازار بورس نیز از این قاعده مستثنا نیست. ولی متاسفانه به علت دسترسی آسان به بازار بورس و سهام، کاربران این امر مهم را نادیده میگیرند. عموما کاربران تازه وارد در بازار بورس، بر اساس فاکتور شانس عمل میکنند.
شما جهت داشتن یک سرمایه گذاری و معامله موفق باید با علم تحلیل در بورس آشنا باشید. چرا که، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک میکند که تمامی فرآیند سرمایه گذاری، خرید و فروش سهام خود را با آگاهی کامل انجام دهید و بازده بالایی در بازار بورس داشته باشید. در واقع، شناخت انواع تحلیل در بورس به شما کمک میکند که با حداقل سرمایه، حداکثر سود را ببرید.
منظور از تحلیل و تحلیلگر چیست؟
برای درک بهتر موضوع باید ابتدا با مفهوم تحلیل آشنا شوید:
تحلیل به بررسی یک موضوع واحد به صورت همه جانبه و کامل و همچنین، مورد بحث قرار دادن عوامل موثر بر آن موضوع را تحلیل میگویند.
تحلیلگر فردی است متخصص، که با بررسی کامل و عمیق، سعی در پیدا کردن چگونگی روند بازار و پیشبینی آن دارد. این در حالی است که، معاملهگر رفتاری کاملا متفاوت را نشان میدهد. نکته اساسی در اینجاست که، تحلیلگر و معاملهگر دو نقش کلیدی اما کاملا متفاوت را در بازار بورس دارند. در واقع، تحلیلگر و معاملهگر مکمل یکدیگر هستند و به هیچ وجه جایگزین یکدیگر نمیشوند.
معاملهگر عموماً فردی است که پول به بازار تزریق میکند و تنها به فکر سود و زیان در بازار میباشد. معاملهگران مطالعات چندانی درباره پیرامون بازار سهام ندارند و با توجه به اطلاعات خود و همینطور تحلیل ها و اخبار روز اقدام به معامله میکنند. این درحالی است که، تحلیلگران اطلاعات موجود پیرامون بازار را به طور جامع مورد بررسی قرار میدهند و اطلاعات احتمالی از روند و رویکرد بازار را دارا میباشند. تحلیلگران معتقدند پیشبینیهایشان احتمالی است و بهتر است هر معاملهگری که قصد ورود به بازار و برای خرید یا فروش نیاز به تحلیل دارد، تحلیل های تحلیلگران را نوعی پیشنهاد برای خود در نظر بگیرند. امروزه، تحلیل گری یک شغل و حرفه است که در بازار بورس از اهمیت بالایی برخوردار است.
انواع تحلیل در بورس
حتما تا کنون برای شما هم این سوال پیش آمده که بین صدها سهم موجود در بازار سهام، بهتر است کجا سرمایهگذاری کنید؟ معاملهگران بازار بورس، همواره با این مسئله روبهرو هستند.
شناخت انواع تحلیل در بورس روشی است که معاملهگران را در تصمیمگیری درست یاری میدهد. به طور کلی، تحلیل در بازار بورس ایران به دو بخش تحلیل بنیادی (فاندامنتال) و تحلیل تکنیکال (فنی) تقسیم میشود که، هر کدام پیروان به خصوص خود را دارند. به کارگیری درست و اصولی این دو روش ریسک سرمایهگذاری را تا حد ممکن کاهش داده و اطمینان خاطر برای معاملهگران بازار بورس به ارمغان میآورد.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
در این روش، با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و دادههای مالی و تمامی عواملی که بر ارزش یک سهام تاثیر دارند، ارزش ذاتی و حقیقی سهام مورد نظر تخمین زده میشود. در واقع، تحلیل بنیادی روشی برای به دست آوردن ارزش واقعی سهام و اوراق بهاداری است که در بازار بورس به درستی ارزشگذاری نشده است. همانطور که میدانید، ارزش ذاتی و ارزش بازاری دو مبحث کاملا متفاوت هستند. ارزش بازاری ارزشی است که، سهام را با آن خرید و فروش میکنند اما ارزش ذاتی، ارزشی است که با توجه به قابلیتهای سهام ارزشگذاری میشود. به طور مثال؛ چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن کمتر باشد آن سهام در موقعیت فروش است و چنانچه ارزش ذاتی یک سهام از ارزش بازاری آن بیشتر باشد آن سهام ارزش خرید و سرمایهگذاری دارد. به طور کلی، در شیوه تحلیل بنیادی دو نوع رویکرد وجود دارد:
- رویکرد بالا به پایین؛ در این رویکرد تحلیلگر، تحلیل خود را از سطح بالایی همچون شاخصهای اقتصاد جهانی آغاز میکند. در واقع، نقطه آغازین در این نوع از رویکرد، اقتصاد جهانی و نقطه پایانی آن، تحلیل سهام شرکت مورد نظر میباشد. رویکرد بالا به پایین برای افراد حرفهای مناسبتر است.
- رویکرد پایین به بالا؛ در این نوع رویکرد تحلیلگر، سهام شرکت مورد نظر خود را مبدا تحلیل خود قرار میدهد. در واقع، نقطه آغازین این رویکرد، تحلیل شرکت و نقطه پایانی آن اقتصاد جهانی میباشد. رویکرد پایین به بالا برای افراد مبتدی مناسبتر است.
ممکن است در نظر شما این روش بسیار زمانبر باشد، اما این روش به شما کمک میکند تا به واقع بینانهترین شکل ممکن اقدام به سرمایهگذاریهای بلند مدت کنید. تحلیل بنیادی همچنین، این امکان را به شما میدهد که با شناسایی حرکت بعدی سهام مورد نظرتان در بازار بورس، تا حد ممکن جلوی ضرر و زیان را گرفته و امکان سودآوری را افزایش دهد.
* برای آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال کلیک کنید.
تحلیل تکنیکال در بورس
تحلیل تکنیکال یکی از رایجترین روشهای تحلیل در بورس است. در روش تحلیل تکنیکال یا فنی، با توجه به بررسی و تجزیه و تحلیل تاریخچه نمودار قیمتها، ارزش احتمالی یک دارایی در آینده را پیشبینی میکنند. این روش در تمامی بازارهایی که با اصل عرضه و تقاضا فعالیت دارند (طلا، دلار، مسکن، ارز دیجیتال و …) کاربرد دارد. فرضیه ساختاری این روش این است که، فعالیتهای معاملاتی گذشته به صورت مستقیم بر روند آینده بازار تاثیر دارند. به بیان سادهتر، تاریخ تکرار شونده است. در این روش، تمام تفاوت تحلیل بازار و تحقیق بازار تمرکز بر روی قیمتها است. تحلیلگران در این نوع تحلیل معتقدند که روند قیمتها در بازار تصادفی نیست. به همین منظور، با مطالعه جدولهای نمودار، تاریخچه سهام مورد نظر و روند شناسایی الگوها، سعی در پیشبینی قیمت سهام در آینده دارند. لازم به ذکر است که، تحلیل تکنیکال بر پایه قانون احتمالات پیش میرود و نمیتوان گفت پیشبینیهای این روش به طور صد در صد به واقعیت بدل میشوند. در واقع، ما با توجه به قانون احتمالات خود را آماده میکنیم تا بهترین تصمیم در مقابل حرکت سهام در بازار بورس را بگیریم. در تصویر زیر، نمونهای از یک تحلیل تکنیکال را مشاهده نمایید.
به طور کلی، تحلیل تکنیکال بر پایه سه اصل استوار شده است:
- قیمت همه چیز است و همه چیز در قیمتها تعریف میشود. تحلیلگران روش تکنیکال، اساس کار خود را قیمت قرار میدهند و معتقدند که تمام اطلاعات مورد نیاز در قیمتها موجود است.
- تحلیلگران معتقدند که قیمتها طبق یک روند مشخص حرکت میکنند و حرکت آنها تصادفی نیست. پس با مطالعه گذشته یک سهام، سعی در پی بردن به چگونگی روند الگوی رفتاری آن سهم در بازار را دارند. بیشتر استراتژیهای معاملاتی در روش تکنیکال با تکیه بر این اساس است.
- تاریخ تکرار میشود. این تکرار ناشی از عوامل روانشناختی همچون ترس و هیجانات است. این عوامل روانشناختی پیشبینی قیمتها را برای تحلیلگر آسانتر میکند. تحلیلگر برای درک بهتر روند بازار، از الگوهای نمودار قیمت برای تجزیه و تحلیل روند بازار استفاده میکند.
تاریخچه علم تکنیکال
بد نیست بدانید که این روش دارای قدمت زیادی است و پیشینه آن به صدها سال پیش بر میگردد. علم تحلیل تکنیکال اولین بار توسط تاجر برنج ژاپنی در قرن 18 پدید آمد. گفته میشود این فرد بنیانگذار تحلیل تکنیکال بر اساس نمودار شمعی است. بعدها این روش در قرن 19 در آمریکا به شهرت زیادی دست یافت. چارلز هنری داو کسی بود که در این زمینه شروع به فعالیت کرد و امروزه او را با نام پدر علم تحلیل تکنیکال نوین میشناسند. متاسفانه هیچ کتابی از چارلز هنری داو در زمینه علم تکنیکال منتشر نشده است. اما، او بود که علم تحلیل تکنیکال را به بازارهای سرمایه معرفی کرد.
* برای آموزش تحلیل تکنیکال کلیک کنید.
مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
سوال همیشگی کاربران این است که؛ تحلیل تکنیکال بهتر است یا تحلیل بنیادی؟
این سوال تاریخی هرگز پاسخ دقیقی نداشته است. همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، این دو روش ساختار، مزایا و معایب کاملا متفاوتی دارند. اما این روشها هر دو یک هدف را دنبال میکنند که آن هدف تجزیه و تحلیل در بورس است. اما برای تصمیمگیری در این باره ابتدا باید با تمامی خصوصیات این دو روش آشنا شوید. از این رو، با مطالعه پیرامون مزایا و معایب هر دو روش و مقایسه آنها میتوانید بهترین روش تحلیلی متناسب با شرایط سرمایهگذاری خود را داشته باشید.
مزایا و معایب تحلیل بنیادی
در روش تحلیل بنیادی تمام تمرکز بر ارزش ذاتی شرکت است و تحلیلگر با مطالعه جامع پیرامون شرکت (صورتهای مالی، وضعیت فعلی شرکت و عملکرد رقبا و . ) سعی در پیدا کردن تفاوت قیمت فعلی سهام با ارزش واقعی و ذاتی آن را دارد. در صورت پیدا کردن تفاوت قیمت، اقدام به ارزیابی جهت سرمایه گذاری میکند و در صورت سرمایه گذاری منتظر میماند تا شرکت به ارزش ذاتی خود برسد. با این حساب میتوان گفت، روش تحلیل بنیادی جهت سرمایه گذاری هایی با بازده زمانی بلند مدت مناسبتر است.
مزایای تحلیل بنیادی
- نبودن هیچگونه تعصب و جهتگیری شخصی
- تحلیل وضعیت اقتصادی یک سهم در بلند مدت
- محاسبه دقیق ارزش یک دارایی
- کمک به افزایش درک جامعه در مورد تجارت با آموزش تحلیل بنیادی
- این شیوه تحلیل برای محاسبه بتا به عنوان عامل ریسک سیستماتیک به درستی ایفای نقش میکند.
معایب تحلیل بنیادی
- زمانبر بودن این روش با توجه به مطالعه و بررسی زیاد
- مشخص نبودن زمان دقیق رسید سهام به ارزش ذاتی خود
- در این روش، عامل غیر منتظره همچون تغییرات سیاسی یا تغییر قانونگذاریها میتواند بسیار مشکلساز باشد.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
در روش تحلیل تکنیکال اوضاع کمی متفاوت است. این روش به علت استفاده از مباحث ریاضی و هندسه، دارای پیچیدگیهای بیشتری نسبت به تحلیل بنیادی است. در صورتی که، عموما افراد تصور میکنند که این روش آسانتر از روش بنیادی است. در این روش، حرکت قیمتها در بازار و رفتار بازار مورد بررسی قرار میگیرد و مانند روش بنیادی خبری از چشماندازهای بلند مدت نیست. پس میتوان نتیجه گرفت که، این روش برای معاملهگریهایی با بازده زمانی کوتاه مدت مناسبتر است.
مزایای تحلیل تکنیکال
- تشخیص زمان مناسب ورود و خروج به بازار
- اطلاع از حجم عرضه و تقاضا که منجر به شناخت تمایل بازار میشود.
- ارائه اطلاعات بدون تاخیر
- یادگیری آسان؛ به دلیل وجود منابع آموزشی فراوان و همچنین، وجود ابزار و شیوههای گسترده، فراگیری و یادگیری این شیوه آسان است.
- نبودن هیچگونه محدودیت زمانی در تحلیل و معاملهگری
معایب تحلیل تکنیکال
- وجود سیگنالهای ضد و نقیض میتواند موجب سردرگمی شود.
- با توجه به نادیده گرفتن فاکتورهای بنیادین در این روش، احتمال ریسک در بلند مدت افزایش مییابد.
- امکان تحلیل بدون تعصبات شخصی تحلیلگر
تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی
یکی از مهارتهایی که این روزها زیاد راجع به آن صحبت میشود، مهارت تابلو خوانی است. تابلو خوانی روشی برای تحلیل در بازار بورس نیست؛ ولی میتواند در این زمینه به شما کمک کند. در واقع، به مشاهده اطلاعات سهام شرکتهای بورسی و تجزیه و تحلیل آنها تابلو خوانی گفته میشود. استفاده از مهارت ت ابلو خوانی نیاز به دقت و تجربه دارد. تابلو هر سهم در سایت tsetmc.com قابل مشاهده است؛ فقط کافی است نام سهام مورد نظر خود را جستجو کنید. تابلوخوانی به سهامداران کمک میکند تا اطلاعاتی مانند میزان خرید و فروش سهام، میزان عرضه و تقاضا، نوسانات سهم، حجم معاملات، خرید و فروش اشخاص حقیقی و حقوقی را به دست بیاورند و در مواقع اضطراری تصمیماتی بگیرند که تا حد امکان از ضرر و زیانشان جلوگیری کند.
نتیجهگیری
موفقیت در بازار بورس هرگز بر اساس شانس نبوده است، پس داشتن دانش علم بورس امر مهمی برای افزایش میزان موفقیت شما در این زمینه است. شناخت روشهای تحلیل در بورس و همچنین، روانشناسی بازار بورس و استفاده از آنها، اصلیترین عواملی است که از شما یک معاملهگر موفق میسازد. اینکه شما از کدام روش برای تحلیل در بازار بورس استفاده میکنید کاملا به نیاز و نوع معاملهگری و سرمایهگذاری شما بستگی دارد. اما توصیه ما به شما این است که، مهارت خود را در هر دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال افزایش داده و تا حد امکان از هر دو روش استفاده کنید؛ چرا که استفاده از هر دو روش قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری به شما میدهد.
سوالات متداول
تحلیل بنیادی چیست؟
به روشی که با بررسی و تجزیه و تحلیل پارامترها و داده های مالی یک شرکت به ارزش ذاتی سهام آن شرکت پی میبرد تحلیل بنیادی می گویند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
به روشی که می شود در آن با مطالعه گذشته سهام و بررسی نمودارها، آینده آن سهام را پیش بینی کرد، تحلیل تکنیکال می گویند.
کارگزاری هوشمند رابین
کارگزاری فارابی
این مقاله به کوشش سهیلا حاجی عرب و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
تحلیل کالا و تحقیق بازار و 10 نکته کلیدی و اساسی بابیروش
تحلیل کالا و تحقیق بازار یکی از مسایل بسیار مهم در شروع هر کسب و کار محسوب میشه. به خاطر این که ما در ایران دادههای شفاف رو به راحتی پیدا نمیکنیم یا اکثر افراد و سازمانهای مجموعههای مختلف در این زمینه داده هاشون رو به خوبی در اختیار نمیگذارند این فرایند بسیار پیچیده و سخت میشه.
فرایند بسیار مهم در شروع هر کسب و کاری
تحلیل کالا و تحقیق بازار
وقتی میخوایم صادرات کنیم دادههای بیشتری وجود داره و تصمیمگیری خیلی راحتتر است. یکی از فرایندهای بسیار مهمی که در شروع هر کسب و کاری انجام میشه بررسی کردن این دادهها بر اساس پارامترهای مختلفی ست که میتونه شمارو به این جمع بندی برسونه که آیا در این کالا کار کنم یا خیر.
پارامترهای تحلیل یک کالا
1) حجم تولید یکی از پارامترهاست مثلا بر فرض این که این کالا چه مقدار در ایران تولید میشه ، حالا ممکنه به صورت حجمی، متراژی، متر مربع یا پارامترهای دیگری در سنجش اون کالا در نظر گرفته بشه.
2) پارامتر دیگر بحث این ست که ما چه تعداد تامین کننده میتونیم در ایران پیدا کنیم.
3) پارامتر سوم اینکه آیا صادرات کالای مورد نظرمان مجوزهای خاص یا محدودیتی نیاز دارد یا خیر
4) بررسی سوابق صادراتی آن کالا در ایران داشته یا خیر.
(ادامه توضیح پارامترها در مثالهای زیر ذکر شده است.)
صادرات گچ ؛ صادرات زعفران
ممکن است کالایی در نظر داشته باشید که سابقه صادراتی ندارد ولی تولید خوبی در ایران دارد! چون بعضی از کالاها حجم کمش خیلی زیاد و بعضی حجم زیادش خیلی کم است. به عنوان مثال حجم صادرات هزار تن گچ قابل مقایسه با صادرات صد کیلو زعفران نیست!
در مقایسه نسبتی درسته هزار تن گچ فرستادید اما صد کیلو زعفران به مراتب ارزش صادراتی بیشتر و ارزش افزوده بالاتری ایجاد میکند.
صادرات کالاهایی که تعداد تولید کننده ی محدودی دارد
5) اگر قصد دارید کالایی کار کنید که فقط دو تا تولیدکننده دارد مثلا صادرات کنتر آب تعداد تولید کنندههاش بسیار کم و محدود است. اگر هر کدام از تولیدکننده ها در تامین کالا با مشکل مواجه بشن این شمایید که به مشکل بر می خورید.
کالایی که مجوز صادراتی به سختی برایش صادر می شود
6) صادرات کالایی که مجوز صادراتی به سختی برایش صادر می شود مثلا برای روغن و دانه های روغنی امکان مجوز صادراتی وجود ندارد. یا مثلا تخمه آفتاب گردان خوی به خاطر این که دانهروغنی ست مجوز صادرات بهش تعلق نمیگیره. اما این عدم صدور مجوز صادراتی برای این چنین محصولات و کالاهایی مثل روغن در تفاوت تحلیل بازار و تحقیق بازار این بازه زمانی ست ، ممکن است در زمان دیگری مجوز برایشان صادر شود.
پس شما عملا اگه بخواید این محصولات سخت مجوز رو کار کنید با معضلات بسیار و دردسر و چالش رو به رو میشید . بنابراین بررسی اینکه آیا مجوز صادراتی به راحتی به کالا یا محصولمون تعلق میگیره یا خیر از پارامترهای مهم تحلیل و انتخاب محصول صادارتی محسوب میشه.
تاثیر سابقه صادراتی کالاها
تاثیر کالایی که سابقهی صادراتی ندارد یا سابقهی صادراتی دارد روی پارامترها ممکن است تاثیر معکوس بگذاره. مثلا کالاهایی که سابقهی صادرات خیلی زیادی دارند شرایط صادراتی خیلی سختتری دارند چون نشان دهندهی این است که تاجرهای بیشتر و فعالتری هستند . برعکس تصور خیلی از افراد که فکر میکنند باید کالاهایی که سابقهی صادراتی خوبی دارند کار کنند ،در صورتی که این ملاک نمیتونه صرفا مورد تصمیمگیری باشه.
پارامتر مقرون به صرفه بودن کالای صادراتی
7) صادرات کالای مورد نظر به نسبت وزن و قیمتی که دارد تا چه فاصلهای از کشور ما مقرون به صرفه است یعنی بعضی از کالاها مثل آجر طبق محاسبات و تحلیل انجام شده تا شعاع سه هزار و پونصد کیلومتری مقرون به صرفه است ، فاصله ی دورتر معمولا به صرفه نیست.
کالاهای فسادپذیر و منجمدی
8) کالاهایی هستند که به خاطر بحث فساد پذیری بعد مسافت زیادی نمیشه ازشون ببریم. کالاهای منجمدی هزینه حملشون به خاطر برق و شرایط نگهداریشون زیاد میشه.
اگر چه معمولا این کالاها در یک معادلهی حجم به نسبت مقدار خرید بعد مسافت بیشتر میشه. مثلا کالایی که منجمدی ست اگر حجمش کم باشه برای صادرات نمی صرفه اما اگر حجمش زیاد باشه میصرفه.
به عنوان مثال واردات گوشت از برزیل به ایران یا محصولات مشابه در حجم زیاد به کشورهای مختلف نشون میده معادله میتونه در مقدار حجم تغییر کنه.
پارامتر حمل در صادرات
9) نوع حملکننده هم یکی از پارامترهای مهم است . اگر حمل کالای منجمدی هوایی باشه نمیصرفه . بعضی کالاها مثل گل که کالای خاص و خیلی زود فسادپذیر است باید هوایی حمل شود مثلا صادرات گل از آفریقا به هلند بسیار زیاد و در حدود یک میلیارد دلار در سال است . پس نوع کالا مهم است.
پارامتر مقدار مصرف جهانی کالا
10) یکی دیگر از پارامترهایی که در تحقیق و بررسی کالا باید مورد توجه قرار بدیم اینست که خریدار کالای موردنظرتان در بازار جهانی چه مقدار مصرف میکنند. هر کالایی مقدار مصارفش متفاوت است. ممکن است کالایی مصرفش خیلی زیاد باشه یا مصرفش خیلی کم ولی ارزش بالایی دارد.
ممکن تفاوت تحلیل بازار و تحقیق بازار است کالایی در بازار عرضه بشود که پتانسیل خرید دارد ولی عرضه نشده است. کالاهایی وجود دارند که عرضه بالایی دارند و عملا برای کار کردن در بازار مناسب نیستند.
اینها پارامترهایی ست که در تحلیلها باید در نظر بگیریم .یعنی پتانسیلهایی که یک کالا دارد رو در هر کشوری بررسی می کنیم . تحلیلها، تکنیکها و ابعاد بسیار زیادی وجود دارد که ما همهی اینها رو نمیتونیم در یک فایل صوتی مطرح کنیم.
تحلیل و تحقیق بازار چه کمکی به ما می کند ؟
تحلیل و تحقیق بازار به ما کمک میکنه دیدگاهی جدید با همهی این چشماندازی که داریم ببینیم و باید توجه داشته باشیم که قرار است در این بازار سهم یک در ده هزاری داشته باشیم.
شما در شروع هر بیزینسی توقع ندارید که ده یا صد درصد سهم بازار رو به دست بیارید. چون با مبالغی که ما داریم در بازار جهانی کار میکنیم معمولا یک سهم بسیار کمی به ما تعلق گرفته و کمکم سهممون رو در بازار گسترش میدیم . پس این عدد معمولا بیشتر از توقع ما محقق میشود و ما نباید این انتظار رو داشته باشیم که وقتی کالایی رو میخواهیم کار کنیم حتما یک سهم بزرگی به ما تعلق بگیرد.
در بازار ایران اگر ما در هشت میلیارد جمعیت دو سه مشتری صادراتی پیدا کنیم بیشتر از تمام عددهایی ست که فکر می کردیم برای ما اتفاق میافتد. مثلا شخصی در زمینه کاشی و سرامیک فعالیت داشت و انتظار صد مشتری رو داشت ! این مقدار از انتظار اشتباست چون اگر دو یا سه مشتری گیرت بیاد دیگه نمی تونی به راحتی در سالهای اول کار کنی چون حجم خرید بالاست ، مقدار ترانزیت و کارهای مختلفشون زیاد می شه. پس با هر مقدار سرمایه ای که شروع کردید در سالهای بعد بیشتر از اون هزینهای که کردید درآمد کسب میکنید و می تونید توسعه تدریجی داشته باشید.
برای توسعهی بسیار زیاد و ناگهانی، بودجه ،صبر و هزینهی بیشتری نیاز است که بر اساس اون صبر و هزینه باید پیش بریم تا بتونیم خروجیها رو به دست بیاریم.
انتخاب بهترین محصول صادراتی
انتخاب محصول
خدمات تحلیل کالا بابیروش به چه صورت است ؟
سه سطح تحلیل کالا
سطح 1) ما برای دوستانی که علاقهمند هستند به چند روش تحلیل کالا رو انجام میدیم . در تحلیلهای اولیه به بررسی بازار پرداخته و رقبا رو فرصت سنجی میکنیم و یک گزارش عمومی بهشون ارائه میکنیم. یک گزارش عمومی در چند صفحه و با توجه به نوع محصول ، فرصتهاش در کشورهای دیگر، مقدار صادرات واردات و اطلاعاتی از مصرفکنندههای بازار جهانی که کدام کشورها هستند داده می شود یک روندی از میزان تقاضا و عرضه داشت بررسی می شود.
سطح 2) در سطح دوم ما به غیر از اینکه به صورت عمومی بررسی میکنیم که در بازار جهانی چه اتفاقی در حال رخ دادن است تیم کارشناسی ما میان سه تا جامعه هدف خاص برای شما در نظر میگیرن و در اون سه جامعه هدف خاص اطلاعات بیشتری به دست میارن یعنی بررسی کامل رو انجام میدهیم .
البته تیم تحلیلی ما در این حالت صورت هزینهی بیشتری دریافت میکند و خب اساتید و متخصصینی که در این زمینه هستند ما رو همراهی میکنند و اطلاعات کامل این تحلیل رو برای شما به دست میارند.
بازار سه کشوری که مورد توجه باشد رو بررسی کرده ، رفتار، میزان تقاضا، قیمت، رقبا و اطلاعات بیشتری به دست می آوریم.
این اطلاعات کاملا متفاوت از نوع اولیه که فقط یک جامعهی هدف یعنی کل دنیا ، اینکه چه کشورهایی میخرند یا کدام کشورها واردات میکنند و مسائل این مدلی رو بررسی می کردیم.
در سطح دو ، سه کشور به صورت خاص بررسی شده و این در واقع خیلی تخصصیتر هست.
سطح 3) در این تحلیل سطح سه هم وجود دارد که ما رقبا و فرصت سنجی کالا رو به صورت عمومی و تخصصی در پنج جامعهی هدف بررسی می کنیم. قاعدتا کسی که قصد دارد سرمایهگذاری بیشتری کند نیازمند این مدل تحلیل هست و تیمی از کارشناسان و محققانی که داریم و بعضا از بزرگترین اساتید بازاریابی و تحلیل کالا هستند در حین زمان کار بهتون ارائه میشه .
این اساتید نسبت به بررسی کالا و تحلیل اون اقدام میکنند . در این بررسی ، تحلیل جزییات کالا و بازارهایی که وجود دارد و پنج جامعهی هدف رو به صورت کامل رصد میکنند.
داده کاوی در بازاریابی
تجزیه و تحلیل سبد بازار یک تکنیک مدل سازی است که بر اساس این تئوری است که اگر گروه خاصی از اقلام را خریداری کنید ، احتمال خرید گروه دیگری از اقلام نیز بیشتر است. این روش ممکن است به خرده فروش این امکان را بدهد تا رفتار خرید یک خریدار را درک کند. این اطلاعات ممکن است به خرده فروش کمک کند تا نیازهای خریدار را بشناسد و طرح فروشگاه را بر این اساس تغییر دهد. با استفاده از تجزیه و تحلیل دیفرانسیل مقایسه نتایج بین فروشگاه های مختلف ، بین مشتریان در گروه های مختلف جمعیتی می توان انجام داد.
آنالیز سبد بازار یک تکنیک داده کاوی است که توسط خرده فروشان برای افزایش فروش با درک بهتر الگوهای خرید مشتری استفاده می شود. این شامل تجزیه و تحلیل مجموعه داده های بزرگ ، مانند سابقه خرید ، برای آشکار کردن گروه بندی محصولات و همچنین محصولاتی است که احتمالاً با هم خریداری می شوند.
داده کاوی چیست و چه کاربردهایی دارد؟
پذیرش تجزیه و تحلیل سبد بازار با ظهور سیستم های فروش الکترونیکی (POS) کمک شد. در مقایسه با سوابق دستی که توسط دارندگان فروشگاه نگهداری می شود ، سوابق دیجیتالی تولید شده توسط سیستم های POS پردازش و تجزیه و تحلیل حجم زیادی از داده های خرید را برای برنامه ها آسان می کند.
اجرای تجزیه و تحلیل سبد بازار به زمینه ای در علم آمار و داده و همچنین برخی مهارت های برنامه نویسی رایانه ای الگوریتمی نیاز دارد. برای کسانی که مهارت فنی لازم را ندارند ، ابزارهای تجاری و خارج از قفسه وجود دارد.
یک نمونه ابزار خرید سبد خرید در Microsoft Excel است که داده های معاملات موجود در صفحه گسترده را تجزیه و تحلیل می کند و آنالیز سبد بازار را انجام می دهد. مواردی که باید تحلیل شوند باید توسط شناسه معامله مرتبط باشند. سپس ابزار تجزیه و تحلیل سبد خرید دو صفحه کار ایجاد می کند: صفحه کار گروه های خرید سبد خرید ، که لیستی از مواردی را که اغلب با هم خریداری می شوند لیست می کند و برگه مقررات سبد خرید است که نحوه ارتباط اقلام را نشان می دهد (به عنوان مثال خریداران محصول A به احتمال زیاد خرید محصول B).
انواع تحلیل سبد بازار
دو نوع تجزیه و تحلیل سبد بازار وجود دارد:
۱- تحلیل پیش بینی سبد بازار: این نوع اقلام خریداری شده به ترتیب را برای تعیین فروش متقابل در نظر می گیرد
۲- تجزیه و تحلیل سبد بازار دیفرانسیل: این نوع داده ها را در فروشگاه های مختلف و همچنین خریدها از گروه های مختلف مشتری را در زمان های مختلف روز ، ماه یا سال در نظر می گیرد. اگر یک قانون در یک بعد (مانند فروشگاه ، دوره زمانی یا گروه مشتری) حاکم باشد ، اما در سایر موارد رعایت نشود ، تحلیلگران می توانند عوامل استثنا را تعیین کنند. این بینش ها می تواند منجر به پیشنهادات جدید محصولات شود که فروش بالاتری را رقم می زند.
الگوریتم های مرتبط با تجزیه و تحلیل سبد بازار
در تجزیه و تحلیل سبد بازار ، از تفاوت تحلیل بازار و تحقیق بازار قوانین انجمن برای پیش بینی احتمال خرید محصولات با هم استفاده می شود. قوانین انجمن تعداد دفعات مواردی را که با هم اتفاق می افتد ، محاسبه می کند و به دنبال یافتن ارتباطاتی است که خیلی بیشتر از حد انتظار اتفاق می افتد.
الگوریتم هایی که از قوانین ارتباط استفاده می کنند شامل AIS ، SETM و Apriori هستند. الگوریتم Apriori به طور معمول توسط دانشمندان داده در مقالات تحقیقاتی در مورد تجزیه و تحلیل سبد بازار ک ذکر می شود و برای شناسایی موارد مکرر در پایگاه داده مورد استفاده قرار می گیرد ، سپس با گسترش مجموعه های داده به اندازه های بزرگتر ، فرکانس آنها را ارزیابی می کند.
بسته arules برای R یک مجموعه ابزار منبع باز برای استخراج ارتباط با استفاده از زبان برنامه نویسی R است. این بسته از الگوریتم Apriori همراه با الگوریتم های استخراج دیگر از جمله arulesNBMiner ، opusminer ، RKEEL و RSarules پشتیبانی می کند.
برای دانلود دوره آموزشی نرم افزار R کلیک کنید.
نمونه هایی از تحلیل سبد بازار
وب سایت آمازون یک نمونه شناخته شده از تحلیل سبد بازار را به کار گرفته است. در صفحه یک محصول ، آمازون محصولات مرتبط را تحت عناوین “اغلب با هم خریداری می شوند” و “مشتریانی که این کالا را خریداری کرده اند” نیز به کاربران ارائه می دهند.
تجزیه و تحلیل سبد بازار در مورد فروشگاه های آجر و ملات نیز صدق می کند. اگر تجزیه و تحلیل نشان داد که خریدهای مجله اغلب شامل خرید نشانک (که می تواند یک ترکیب غیر منتظره در نظر گرفته شود ، زیرا مصرف کننده کتابی خریداری نکرده است) ، بنابراین فروشگاه کتاب ممکن است مجموعه ای از نشانک ها را در نزدیکی قفسه مجله قرار دهد.
مزایای تحلیل سبد بازار
تجزیه و تحلیل سبد بازار می تواند میزان فروش و رضایت مشتری را افزایش دهد. با استفاده از داده ها برای تعیین اینکه محصولات اغلب با هم خریداری می شوند ، خرده فروشان می توانند جای محصول را بهینه کنند ، معاملات ویژه ای ارائه دهند و بسته های محصول جدیدی ایجاد کنند تا فروش بیشتر این ترکیبات را تشویق کنند.
این پیشرفت ها می تواند فروش بیشتری را برای خرده فروش ایجاد کند ، در حالی که تجربه خرید را برای مشتریان مثمر ثمر و با ارزش می کند. با استفاده از تجزیه و تحلیل سبد بازار ، مشتریان می توانند احساسات شدیدتر یا وفاداری به برند نسبت به شرکت احساس کنند.
دیدگاه شما