آموزش کامل ۱۵ الگوی معروف نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (Candlesticks) یکی از رایجترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، برای بررسی الگوها و روندهای قیمتی است. این نمودارها قرنهاست که برای شناسایی و پیشبینی الگوهای قیمتی مورد استفاده معامله گران و سرمایهگذاران قرار میگیرد. در ادامه میتوانید با برخی از مهمترین و مشهورترین الگوهای نمودار شمعی آشنا شده و در تحلیل تکنیکال خود از آنها کمک بگیرید.
چگونه از الگوهای نمودار شمعی استفاده کنیم؟
در واقع الگوهای شمعی بیشماری وجود دارد که معامله گران میتوانند به کمک آنها، ناحیههای موردنظر خود را در یک نمودار شناسایی کرده و درباره آینده آن تصمیمگیری کنند. از این موارد میتوان برای معاملات روزانه، معاملات نوسان گیری (Swing) و حتی معاملات بلندمدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعی ممکن است نقطهنظر و دیدگاهی در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهند، برخی دیگر از این الگوها ممکن است نشاندهنده تغییر یا ادامه روند و یا عدم تصمیمگیری باشند.
باید توجه داشت که الگوهای شمعی تنها معیار و سیگنال خریدوفروش نیستند. در عوض از آنها به عنوان راهی برای بررسی ساختار بازار و یافتن نشانهای بالقوه از یک فرصت پیش رو استفاده میشود. به همین ترتیب، بررسی الگوها همیشه مفید است.چراکه نشانههای گستردهتر در فضای بازار و سایر عوامل بازار، میتواند در این الگوها نمود پیدا کند.
به طور خلاصه، مانند سایر ابزار تجزیهوتحلیل بازار، الگوهای شمعی نیز در ترکیب با دیگر روشها و تکنیکها، کاربرد دارند. این تکنیکها ممکن است شامل روش ویکوف (Wyckoff Method)، نظریه امواج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، استوکاستیک RSI، باندهای بولینگر ، ابر ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD نیز در این مسئله کاربرد دارند.
مشهورترین الگوهای نمودار شمعی
الف – الگوهای بازگشت صعودی
چکش (Hammer)
شکل این الگو، به صورت شمعی است که دم یا فتیله آن در سمت پایین تشکیلشده است و اندازه این فتیله حداقل دو برابر بدنه اصلی شمع است. تصویر این شمع به خوبی شکل چکش را تداعی میکند.
چکش نشان میدهد که اگرچه فشار فروش در این بخش زیاد بوده است، اما بازار گاوی یا صعودی قدرتمند ظاهرشده است و توانسته بر این حجم بالای فروش غلبه کند. بهطورکلی چکش را به عنوان نشانه تغییر بازار می دانند. چکش میتواند به رنگ قرمز یا سبز باشد، اما چکشهای سبز نشاندهنده قدرت بیشتر بازار گاوی از بازار خرسی است، در نتیجه میتوان نتیجه گرفت تمایل بازار به صعود قیمت است.
چکش وارونه
این الگو که به نام چکش معکوس نیز شناخته میشود، دقیقاً مانند الگو چکش است. اما فتیله بلند آن در قسمت بالای بدنه تشکیل میشود. درست مانند الگوی چکش، اندازه فتیله بالایی باید حداقل دو برابر خود بدنه شمع باشد.
یک چکش وارونه در کف روند نزولی رخ داده و میتواند نشاندهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا و تغییر جهت روند باشد. فتیله بالایی تشکیلشده در شمع نشان میدهد که اگرچه فروشندگان تلاش کردهاند قیمت نزدیک به قیمت شروع، بسته شود اما قیمت از مسیر حرکتی نزولی درآمده است. بهاینترتیب، چکش وارونه ممکن است نشاندهنده این باشد که خریداران بهزودی کنترل بازار را به دست میگیرند.
سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز سفید از سه شمع سبز متوالی تشکیل میشود، هر یک از آنها در بدنه شمع قبلی باز میشوند و در سطحی بالاتر از حد شمع قبلی خود بسته میشوند.
به طور ایده آل، در این شمعها نباید فتیلههای بلند به سمت پایین تشکیل شود. در این صورت سه سرباز سفید به معنای فشار خرید مداوم و نهایتاً افزایش قیمت است. البته از اندازه شمعها و اندازه فتیلهها میتوان بازار را قضاوت کرد و پی بهاحتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.
هارامی صعودی
الگوی هارامی صعودی، تشکیلشده از یک شمع قرمز بلند است که به دنبال آن یک شمع سبز کوچکتر تشکیل میشود و همچنین شمع سبز کاملاً در بدنه شمع قرمز جا میشود.
هارامی صعودی میتواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان میدهد نیروی فروش در حال کند شدن است و احتمالاً فروش بهزودی پایان یابد.
ب – الگوهای وارونه نزولی
مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی مرد دار آویخته تقریباً معادل نزولی الگوی چکش است. بهطورمعمول در انتهای یک روند صعودی شمعی با بدنهای کوچک در بالای شمع و فتیلهای بلند، به سمت پایین (شبیه واژه انگلیسی T) شکل میگیرد.
فتیله به سمت پایین نشاندهنده آن است که فروش زیادی در جریان بوده است، اما با این وجود خریداران موفق شدند کنترل قیمت را پس بگیرند و قیمت را بالاتر ببرند. باید در نظر داشت، پس از یک روند قیمتی صعودی طولانیمدت، فروش اینچنینی، ممکن است به عنوان هشداری مبنی بر اینکه خریداران بهزودی کنترل بازار را از دست میدهند و روند نزولی آغاز میشود؛ تلقی شود.
ستاره دنبالهدار
الگوی ستاره دنبالهدار نوعی از شمعها است که دارای یک فتیله بلند در قسمت بالایی و گاهی هم دارای یک فتیله کوچک در بخش پایین است. البته گاهی فتیله کوچک پایینی تشکیل نمیشود. بدنه شمع در اندازهای کوچک است و معمولاً در نزدیکی سطح پایینی شمع تشکیل میشود. ستاره دنبالهدار شکلی مشابه چکش وارونه دارد اما برخلاف چکش وارونه، در پایان یک روند صعودی تشکیل میشود.
این الگو نشان میدهد که بازار به بالاترین سطح رسیده است اما پسازآن فروشندگان کنترل را در دست گرفته و قیمت را به پایین نزول دادهاند. برخی از معامله گران ترجیح میدهند تا چند شمع بعدی هم برای تائید الگو تشکیل شود، سپس تغییر روند برایشان ثابتشده و بر اساس آن تصمیمگیری میکنند.
سه کلاغ سیاه (Three black crows)
الگوی سه کلاغ سیاه از سه شمع قرمز متوالی ساختهشده است که هر یک از آنها در راستای بدنه شمع قبلی باز یا آغاز میشوند و در سطحی پایینتر از سطح شمع قبلی بسته میشوند.
این الگو معادل نزولی سه سرباز سفید است. در حالت ایده آل، این شمعها نباید دارای فتیلههای بلند به سمت بالا باشند. از اندازه شمعها و طول فتیلهها میتوان برای قضاوت در مورد ادامه استفاده کرد و پی بهاحتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.
هارامی نزولی
هارامی نزولی یک شمع به رنگ سبز و بلند است و به دنبال آن یک شمع قرمز کوچکتر تشکیل میشود و همچنین شمع قرمز کاملاً در بدنه شمع سبز جا میشود.
هارامی نزولی میتواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان میدهد نیروی خرید در حال کند شدن است و معمولاً در پایان یک روند نزولی آشکار میشود.
پوشش ابر سیاه (Dark cloud cover)
الگوی پوشش ابر سیاه از یک شمع قرمز تشکیلشده است که در بالای یک شمع سبز قبلی خود باز میشود اما این شمع، در زیر نقطه میانی شمع قبلی خود بسته میشود.
اغلب این الگو میتواند با حجم زیاد همراه بشود، که نشاندهنده آن است که حرکت ممکن است از روند صعودی به روند نزولی تغییر جهت دهد. معامله گران برای تائید این موضوع ممکن است منتظر شمع تغییر روند یا Reversal چیست؟ قرمز سوم در الگو شوند.
پ – الگوهای ادامهدار
الگو سهگانه صعودی(Rising three methods)
این الگو در یک روند صعودی اتفاق میافتد، جایی که سه شمع قرمز متوالی با بدنههایی کوچک در روند صعودی به دنبال یکدیگر در نمودار ظاهر میشوند. در حالتی ایده آل، شمعهای قرمز نباید محدوده شمع قبلی خود را نقض کنند.
ادامهدار بودن این روند با ظاهر شدن یک شمع سبز با بدنهای بلند تائید میشود، که نشاندهنده آن است که گاوها دوباره کنترل روند را در دست گرفته اند و روند صعودی ادامه دارد.
الگو سهگانه نزولی (Falling three methods)
این الگو نقطه عکس الگو سهگانه صعودی است و نشاندهنده آن است که ادامه حرکت به سوی روند نزولی است.
دوجی (Doji)
الگو دوجی زمانی تشکیل میشود که نقطه باز شدن و بسته شدن یک شمع یکسان باشد (یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد). قیمت میتواند به سمت بالا یا پایین نقطه باز شدن شمع حرکت کند اما در نهایت در نقطه باز شدن قیمت یا نزدیک آن بسته میشود. بهاینترتیب،از یک الگو دوجی میتوان بلاتکلیفی بین نیروهای خریدوفروش را مشاهده کرد.
در این الگو، بسته به جایی که خط(Line) باز شدن/بسته شدن شمع اتفاق میافتد ، میتوان دوجی را به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱- دوجی سنگ قبر(Gravestone Doji) :
شمع وارونه نزولی که از یک فتیله بلند در قسمت بالایی تشکیلشده و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع نزدیک پایین شمع ظاهر میشود.
۲ – دوجی پا بلند (Long-legged Doji) :
شمع بلاتکلیف که دارای دو فتیله هم در قسمت پایین و هم در قسمت بالای شمع است و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع هم نزدیک به نقطه میانی ظاهر میشود.
۳- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) :
الگویی است که بسته به شرایط هم میتواند صعودی باشد و هم نزولی. این الگو از یک فتیله بلند به سمت پایین ساختهشده است و نقطه باز شدن و بسته شدن قیمت هم در نزدیکی سطح بالای شمع نمایان میشود.
طبق تعریف اولیه دوجی؛ نقطه باز و بسته شدن شمع باید دقیقاً یکسان باشد اما اگر این نقطه دقیقاً یکسان نباشد اما بسیار به هم نزدیک باشند چه؟ در این حالت با کندل اسپینینگ تاپ (spinning top) مواجهیم. ازآنجاییکه بازار رمزارزها میتواند بسیار بیثبات باشد ، یک دوجی دقیق خیلی نادر رخ میدهد. بهاینترتیب اغلب ازاسپینینگ تاپ به جای دوجی استفاده میشود.
سخن پایانی
حتی اگر قصد استفاده از الگوهای شمعی را نداشته باشید، آشنایی حداقلی با آنها برای هر معاملهگری ضروری است.
علاوه بر این استفاده بدون هیچ ابزار دیگری از آنها نیز بههیچعنوان توصیه نمیشود. آنها میتوانند بدون شک برای تجزیهوتحلیل بازارها مفید باشند، اما فراموش نکنید که بر اساس هیچ اصول علمی یا قانونیای نبوده و تنها نقش بصری نیروهای خریدوفروش هستند.
تغییر روند در فارکس
روند بازار یعنی جهت حرکت قیمت ها. به عبارت دیگر روند در بازار نشاندهنده وضعیت نرخ دارایی ها و چگونگی تغییرات آن هاست. روند های بازار یا صعودی هستند و یا نزولی. همچنین این روند ها از نظر زمانی به دوره های بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم می شود. بدیهی است در تغییر روند همیشه جهت حرکت قیمت ها به جهت دیگر تغییر می یابد. بنابراین تغییر روند در فارکس یعنی جریان قیمت ها در فارکس از یک جهت به جهت دیگر تغییر می یابند.
این تغییر گاهی از روند صعودی به روند نزولی یا برعکس از نزولی به صعودی رخ می دهد. تغییر روند های بلند مدت تغییراتی هستند که تا مدت زمان نسبتا طولانی ادامه می یابند و جهت خود را دوباره تغییر نمی دهند. تغییر روند های کوتاه مدت نیز در دوره های زمانی کوتاهی ادامه دارند و ممکن است خیلی زود جهت دیگری به خود بگیرند.
پیشبینی درست تغییر روند در بازار فارکس می تواند عملکرد معاملاتی آینده معامله گران را مشخص کند و بیشترین سود را برای آنان حاصل کند. برای پیشبینی درست تغییر روند در فارکس باید نشانه های تغییر روند را به طور کامل بشناسید و از آن ها برای تشخیص روند آینده بازار بهره بگیرید. تغییر روند تکنیکالی از مهم ترین بخش های تحلیل تکنیکال است و به این معناست که معامله گر توانایی تشخیص روند را از طریق تحلیل تکنیکال داشته باشد. تغییر روند تکنیکالی از روش های رایج تشخیص روند بازار است.
اصلاح روند در فارکس چیست؟
اصلاح روند زمانی است که یک حرکت کوتاه مدت و موقت قیمتی بر خلاف جهت اصلی رخ می دهد. اصلاح روند در فارکس با تغییر روند در فارکس کاملا متفاوت است. تغییر روند در بازار فارکس زمانی رخ می دهد روند حرکتی بازار از صعودی به نزولی و یا برعکس اتفاق بیفتد . در حالی که اصلاح قیمت را موقتا مخالف جهت اصلی حرکت می دهد، حتی اگر این روند قیمت به تازگی دچار تغییر شده باشد.
بنابراین اصلاح روند جزئی و کوتاه تر از تغییر روند است و می تواند در تغییر روند رخ دهد. بسیاری از معامله گران با یک حرکت اصلاحی به راحتی گول می خورند و دست به معاملاتی در جهت اصلاح می زنند. اما پس از مدت کوتاهی اصلاح از بین می رود و روند اصلی بازار ادامه یابد و موجب ضرر معامله گران می شود. علاوه بر نشانه های تغییر روند در فارکس ، معامله گران باید با نشانه های اصلاح نیز آشنا باشند با ایجاد آن مشکلی برایشان ایجاد نشود.
چگونه می توانید تغییر روند در فارکس را پیدا کنید؟
برای تشخیص تغییر روند راه های گوناگونی پیش روی معامله گران وجود دارد. تمام این راه ها نشانه های تغییر روند را به معامله گران ارائه می دهند و معامله گران می توانند با این نشانه ها، روند آینده بازار را به درستی تشخیص دهند. انواع نمودار ها، سیگنال های پرایس اکشن، کف و اوج های قیمت و… از جمله راه های تشخیص تغییر روند در فارکس هستند.
از رایج ترین روشها برای تشخیص تغییر روند در فارکس، استفاده از اندیکاتور تغییر روند می باشد. یک اندیکاتور مناسب مانند ADX می تواند برای یافتن تغییر روند بازار، کمک شایانی به معامله گران کند. این اندیکاتور تغییر روند ٣ خط دارد که نشان دهنده نیروی روند هستند. این اندیکاتور می تواند ترکیب خوبی با اندیکاتور میانگین متحرک داشته باشد به گونه ای که در زمان برخورد خطوط اندیکاتور با یکدیگر، می توان برخورد خطوط میانگین متحرک را نیز مشاهده کرد.
بهترین شاخص روند
شاخص های روند در جهت تشخیص تغییر روند در فارکس استفاده می شوند. شاخص روند نوعی شاخص تاخیری به شمار می روند و به همین دلیل تعیین کننده روند است. همچنین از شاخص های روند برای پرهیز از سیگنال های نادرست بهره گیری می شود.
حتما می دانید که ADX نشان دهنده واگرایی روند می باشد. زمانی که قیمت به بالاترین حد خود برسد و ADX به حد پایین تر برسد، واگرایی منفی یا عدم تایید وجود دارد. به طور کلی می توان گفت واگرایی سیگنالی برای برگشت نمی باشد، بلکه درواقع یک هشدار برای تغییر حرکت روند است و تغییر روند در فارکس رخ داده است.
در این حالت ممکن است مناسب باشد که استاپ ضرر را کاهش دهید یا سود جزئی بگیرید. زمانی که روند تغییر بازار رخ داد، زمان ارزیابی و یا مدیریت ریسک فارکس فرا رسیده است. واگرایی می تواند منجر به ادامه روند، تثبیت، اصلاح یا معکوس آن شود.
چگونه می توانید روند های بلند مدت در فارکس را بیابید؟
همانطور که گفته شد، تغییر روند در فارکس می تواند بلند مدت یا کوتاه مدت باشد. معامله گران روزانه به دنبال روند های کوتاه مدت هستند تا تصمیمات معاملاتی متعدد را در هر روز مطلع کنند. معامله گران بلند مدت به دنبال روندهایی هستند که چندین روز، هفته، ماه یا حتی سال را در بر می گیرند تا از حرکت های بزرگتر ناشی از عوامل اقتصادی اساسی مانند نرخ بهره و سایر عوامل موثر بر بازار فارکس استفاده کنند. دانستن چگونگی تعیین روند معاملات روزانه و روندهای بلند مدت در بازار فارکس برای هر معامله گر فارکس مهم است.
استفاده از میانگین متحرک چندگانه در یک نمودار کوتاه مدت می تواند به شما این امکان را بدهد که به جای تغییر فریم های زمانی، روندهای کوتاه مدت و بلند مدت را در یک نمودار شناسایی کنید و طول دوره های تغییر روند در فارکس را بدانید. برای شناسایی روند بلند مدت در نمودار کوتاه مدت، کافی است یک میانگین متحرک دوم و احتمالاً سوم را به نمودار اضافه کنید و از تعداد دوره های بیشتری برای محاسبه استفاده کنید.
به عنوان مثال، اگر از میانگین متحرک ۶٠ دوره ای در نمودار ١۵ دقیقه ای استفاده می کنید، می توانید یک میانگین متحرک ٢٠٠ دوره ای را اضافه کنید تا تغییر روند در فارکس در دوره زمانی بلند مدت را نشان دهید. نتیجه میانگین متحرک ٢٠٠ دوره ای در نمودار ١۵ دقیقه ای مشابه با میانگین متحرک ۶٠ دوره ای در نمودار یک ساعته خواهد بود و این مفهوم را می توان در هر بازه زمانی اعمال کرد.
سخن پایانی
تغییر روند در فارکس نشان دهنده تمایل قیمت ها به حرکت کوتاه مدت یا بلند مدت به یک سمت خاص است. این سمت و سوی بازار فارکس می تواند نزولی و یا صعودی باشد. در هر یک از این شرایط نزولی یا صعودی معامله گران معاملات با این شرایط را انجام می دهند تا به سود برسند. به همین دلیل است که پیشبینی تغییر روند در بازار فارکس همواره در میان معامله گران از ارزش بالایی برخوردار بوده است و آموزش دیدن در این زمینه بسیار مهم می باشد. بر خلاف پیشبینی درست روند ها، اصلاح روند امری غیرمعمول در بازار است که زمینه ساز ضرر و زیان برای معامله گران می باشد. اصلاح روند بر خلاف تغییر روند در فارکس، به صورت ناگهانی و موقتی بر خلاف جریان اصلی رخ می دهد. بسیاری از معامله گران به این روند موقت اعتماد می کنند و سرمایه خود را با این اعتماد از دست می دهند.
ما در این مقاله، تغییر روند در فارکس و راه های تشخیص آن را به شما ارائه دادیم تا بتوانید با بهره گیری از این مطالب، معاملات خود را در جهت سودآوری تنظیم کنید.
لطفا نظرات ارزشمند خود را برای ما بنویسید و در صورت وجود هرگونه سوال در این زمینه با تغییر روند یا Reversal چیست؟ مشاورین نیکس تماس حاصل فرمایید.
تغییر روند یا Reversal چیست؟
الگوهای تغییر روند در آموزش فارکس فرمت های خاصی از پرایس اکشن هستند که اکثرا تریدرها از آنها استفاده می کنند.منظور از الگوهای برگشت قیمت، همانطور که از عنوان آن پیداست، تغییر جهت روند جاری است که میتواند نزولی یا صعودی باشد.
برای مثال، اگر از لحاظ پرایس اکشن (رفتار قیمت) روند فعلی بازار صعودی باشد، این الگوها باید نشانی از پایان این روند باشند. به عبارت دیگر، روند نزولی باید آغاز شود.
تغییر جهتهای قیمت را میتوان به سادگی روی نمودار تشخیص داد. اگرچه معاملهگران مبتدی معمولا زمانی متوجه آنها میشوند که کاملا شکل گرفتهاند.
در این مقاله به منظور کمک به معاملهگران در شناسایی به موقع تغییر روندها، به انواع متداول الگوهای بازگشت قیمت پرداخته میشود.
رایجترین الگوهای تغییر روند
الگوهای تغییر روند بسیاری وجود دارند که در ادامه تعدادی از متداولترین آنها بیان میشوند:
- سقفهای دوقلو و کفهای دوقلو
- سقفهای سهقلو و کفهای سهقلو
- سر و شانه و سر و شانه معکوس
- گوه صعودی و گوه نزولی
هر یک از این الگوهای تغییر روند در طول یک دوره معاملاتی چندین مرتبه تشکیل میشوند.
اما تشکیل شدن این الگوها به چند ویژگی مختلف بستگی دارد. یکی از این مشخصهها پرایس اکشن است و دیگری نوسانات بازار.
نحوه شناسایی الگوهای تغییر روند
یکی از بهترین روشهای تشخیص الگوهای تغییر روند، شناسایی آنها از طریق پرایس اکشن است.
پرایس اکشن به معاملهگر کمک میکند که هم تغییر روندها را شناسایی کند و هم ادامه روند را تشخیص دهد.
زمانی که به دنبال سیگنالی مبنی بر تغییر روند هستید، رفتار قیمت پیرامون سقف و کفهای گذشته، روندهای حمایتی و مقاومتی و سطوح تلاقی اهمیت بسیار بالایی پیدا میکند. بعلاوه، الگوهای کندلاستیک (نمودار شمعی) مانند دوجی، کندل پوششی (Engulfing) یا پینبارها میتوانند اعتبار تغییر روند در حال شکلگیری را افزایش دهند.
تمام موارد فوق میتوانند نشانههایی مبنی بر خستگی حرکت در جهت روند فعلی و تغییر جهت قیمت باشند. معمولا خستگی با یک دوره از حرکات خنثی همراه میشود که خود میتواند نشانی دیگر از تغییر روند پیش رو باشد.
معاملهگران فارکس میتوانند جهت اعتبارسنجی سیگنالهای تغییر روند، از تعدادی از اندیکاتورها مانند RSI و نوارهای بولینجر نیز استفاده کنند. در این صورت باید در اندیکاتور RSI شرایط اشباع خرید و اشباع فروش را در سطوح ۳۰ و ۷۰ درصدی آن بررسی کنید و یا اینکه میزان انحراف یا گذر قیمت از نوارهای بولینجر را در نظر بگیرید.
همچنین ابزار فیبوناچی انبساطی (Fibonacci Extension) نیز میتواند در تحلیلهای پرایس اکشن مفید باشد. برای مثال، اگر قیمت به سطح ۲٫۶۱۸ درصدی فیبوناچی انبساطی برسد، شرایط برای تغییر روند مساعد است.
چگونه به هنگام تغییر روندها معامله کنیم
زمانی که هر یک از شرایط مذکور سیگنالی برای تغییر روند صادر کردند، بایستی به دنبال حرکت قیمت و شکست سطوح در جهت مخالف باشید.
روشهای مختلفی برای معامله کردن در شرایط تغییر روند وجود دارد. میتوان برای بازگشت قیمت به سطح حمایتی یا مقاومتی شکسته شده منتظر ماند و سپس به معامله ورود کرد. یکی از سطوحی که خوب است شکست آنها مد نظر قرار گیرد، شکست خط گردن است.
خط گردن یک ناحیه مورب حمایتی یا مقاومتی یا یک خط روند است. قیمت پیش از شکستن این ناحیه برای مدتی در طول آن حرکت میکند. در مثالی از این روش، ما به دنبال ضعیف شدن این خط روند و شکست آن برای شروع یک تغییر روند هستیم تا به دنبال آن یک معامله انجام دهیم.
یک نمونه موقعیت برای معامله”
یک معاملهگر فارکس در صورت تسلط روی پرایس اکشن میتواند به آسانی نواحی مقاومتی اصلی و عدم توانایی قیمت در عبور از آن را تشخیص دهد، که این حالت میتواند نشانی از یک تغییر روند در آینده باشد.
فرض کنید یک الگوی سقف دوقلو در انتهای یک روند صعودی و زیر یک منطقه مقاومتی قوی پرایس اکشنی از تایم فریم های بالاتر را مشاهده می کنید، این الگو نشانی از تغییر روند است. همچنین الگوی کندلاستیک دوجی در همان سقف دوقلو نیز تشکیل شده. بعلاوه به دنبال دوجی، الگوی مرد آویزان (Hanging man) و سپس کندل پوششی نیز شکل گرفتهاند که همگی تائیدی برای تغییر روند محسوب میشوند.
به دنبال تمام موارد فوق، قیمت در ادامه حرکت خود از سقف های دوقلو به سمت پایین(خلاف روند صعودی اخیر) یک منطقه مقاومتی را شکسته و در ادامه قیمت مجددا از زیر به آن منطقه بازگشت نموده است. در این حالت شما می توانید وضعیت بازار را برای تغییر روند مورد بررسی قرار دهید.
این نمونه یک روش محتاطانه برای معامله کردن با استفاده از شکست خط مقاومتی در الگوی سقف دوقلو و تغییر روند است. ممکن است یک معاملهگر بدون ملاحظه و بیپروا از همان ابتدا وارد معامله شود، اما در نظر داشته باشید که خیلی از مواقع شکست سطوح ممکن است کاذب باشد. یکی از مهمترین نکات در استفاده از الگوها این است که بدانید الگوی مورد نظر در نزدیکی یک سطح مقاومتی یا حمایتی قرار گرفته است.برای تشخیص سطوح قوی تغییر روند توصیه می کنیم مقاله” چگونه سطوح قوی تغییر روند را شناسایی کنیم؟ “را مطالعه نمایید.
اندیکاتور RSI چیست و چطور با کمک آن معامله کنیم؟
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی یک نوسانگر است که به طور گسترده در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. بسیاری از استراتژیهای معاملاتی از آن بهعنوان ابزاری برای تایید سیگنالهای خرید یا فروش بهره میبرند.
در این راهنما قصد داریم نحوه کار این اندیکاتور و چگونگی استفاده از آن را آموزش دهیم.
مروری بر مفهوم اندیکاتور RSI و تاریخچه آن
شاخص قدرت نسبی (RSI) که توسط جیولز وایلدر (J. Welles Wilder) توسعه داده شده، یک نوسانگر مومنتوم یا پیشرو است که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازهگیری میکند. RSI بین صفر تا 100 در نوسان است، به همین دلیل میتوان آن را اسیلاتور (نوسانگر) هم نامید. به گفته وایلدر، RSI در زمانی که بالای 70 باشد، اشباع خرید و در زیر 30 اشباع فروش خواهد بود. سیگنالها همچنین میتوانند با جستجوی واگراییها و نوسانات شکست تولید شوند. RSI همچنین میتواند برای شناسایی روند کلی مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور RSI یک شاخص حرکتی بسیار محبوب است که در طی سالها در تعدادی از مقالات، مصاحبهها و کتابها نشان داده شده است. به طور خاص، کتاب کنستانس براون (Constance Brown)، تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفهای، مفهوم بازار صعودی و بازار نزولی برای محدوده RSI را ارائه میدهد. اندرو کاردول (Andrew Cardwell)، مربی RSI براون، واگراییهای مثبت و منفی را برای RSI معرفی کرد و مفهوم واگرایی را به معنای واقعی کلمه تغییر داد.
وایلدر RSI را در کتاب خود با عنوان مفاهیم جدید در سیستمهای تکنیکال معاملات در سال 1978 نشان میدهد. این کتاب همچنین شامل SAR پارابولیک، میانگین برد واقعی و مفهوم حرکت جهتدار (ADX) است. علیرغم توسعه پیش از عصر کامپیوتر، شاخصهای وایلدر آزمون زمان را پس داده و بسیار محبوب هستند.
اندیکاتور RSI چگونه کار میکند؟
برای ساده کردن توضیح محاسبات، RSI به اجزای اصلی آن تقسیم شده است:
RS، میانگین سود و میانگین ضرر. این محاسبه RSI بر اساس 14 دوره است که وایلدر به طور پیش فرض در کتابش پیشنهاد کرد. زیانها به صورت ارزشهای مثبت بیان میشوند نه ارزشهای منفی.
اولین محاسبات برای میانگین سود و ضرر متوسط، میانگینهای ساده 14 دورهای هستند:
محاسبات دوم و بعد از آن بر اساس میانگینهای قبلی و از دست دادن سود فعلی است:
در نظر گرفتن مقدار قبلی به اضافه مقدار فعلی، یک تکنیک هموارسازی و مشابه روشی است که در محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده میشود. همچنین به این معنی است که مقادیر RSI با طولانی شدن دوره محاسبه دقیقتر خواهند بود. سایت SharpCharts از حداقل 250 نقطه داده، هنگام محاسبه مقادیر RSI خود استفاده میکند. یعنی برای تکرار دقیق اعداد RSI، یک فرمول به حداقل 250 نقطه داده نیاز دارد.
فرمول وایلدر RS (نسبت سود به ضرر) را نرمال کرده و آن را به یک نوسانگر تبدیل میکند که بین صفر تا 100 در نوسان است. در واقع، نمودار RS درست شبیه نمودار RSI است. مرحله نرمالسازی تشخیص را آسانتر میکند چون RSI محدود به یک بازه است. وقتی میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI هم صفر است.
با فرض یک RSI 14دورهای، یک مقدار RSI صفر به این معنی است که تغییر روند یا Reversal چیست؟ قیمتها در تمام 14 دوره کاهش یافته و هیچ سودی برای اندازهگیری وجود ندارد. زمانی که میانگین ضرر برابر با صفر باشد، RSI 100 است. این به این معنی است که قیمت ها در تمام 14 دوره بالاتر رفته و هیچ ضرری برای اندازهگیری وجود نداشته است.
فرآیند هموارسازی بر مقادیر RSI تأثیر میگذارد. مقادیر RS پس از اولین محاسبه هموار میشوند. میانگین ضرر برابر است با مجموع ضرر تقسیم بر 14 برای اولین محاسبه. محاسبات بعدی مقدار قبلی را در 13 ضرب کرده، آخرین مقدار را اضافه و سپس کل را بر 14 تقسیم میکنند. این یک اثر هموارسازی ایجاد خواهد کرد.
همین امر در مورد میانگین سود نیز صدق میکند. به دلیل این هموارسازی، مقادیر RSI ممکن است بر اساس کل دوره محاسبه متفاوت باشد.
اگر میانگین ضرر برابر با صفر باشد، وضعیت «تقسیم بر صفر» برای RS رخ میدهد و RSI طبق تعریف روی 100 تنظیم میشود. به طور مشابه، زمانی که میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI برابر با صفر است.
اندیکاتور RSI چه چیزی را به ما میگوید؟
روند اولیه سهام یا دارایی ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح خواندن شاخص است. بهعنوان مثال، تحلیلگر معروف بازار، کنستانس براون، این ایده را ترویج کرده است که افزایش فروش در اندیکاتور RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بیشتر از 30درصد، و افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی بسیار کمتر 70 درصد است.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، در طول یک روند نزولی، RSI نزدیک به سطح 50 درصد به جای 70درصد، به اوج خود میرسد که میتواند توسط سرمایهگذاران برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. بسیاری از سرمایهگذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح 30 تا 70 درصد اعمال میکنند. اصلاح سطوح اشباع خرید یا فروش، زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد اغلب غیر ضروری است.
مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا فروش، تمرکز بر سیگنالهای معامله و تکنیکهایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنالهای نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که RSI میتواند ایجاد کند، کمک خواهد کرد.
مولفههای RSI
دوره پیشفرض RSI 14 است، اما میتوان آن را برای افزایش حساسیت کاهش، یا برای کاهش حساسیت افزایش داد. RSI 10 روزه نسبت به 20 روزه احتمال بیشتری دارد که ناحیه اشباع خرید یا فروش برسد.
اندیکاتور RSI در زمانی که بالاتر از 70 باشد، به معنای اشباع خرید و در زمانی که زیر 30 باشد، به معنای اشباع فروش در نظر گرفته میشود. اما معاملهگران کوتاهمدت گاهی اوقات اشباع خرید و فروش را بین بازه 20 تا 80 در نظر میگیرند.
ناحیه اشباع خرید و فروش
وایلدر در اندیکاتور RSI اشباع خرید را بیش از 70 و اشباع فروش را زیر 30 در نظر گرفت. نمودار زیر مک دونالد را با RSI 14روزه نشان میدهد. این نمودار دارای نوارهای روزانه به رنگ خاکستری با میانگین متحرک 1 روزه به رنگ صورتی است تا قیمتهای بسته شدن را بهتر نشان دهد. (چون RSI بر اساس قیمتهای پایانی است).
سهام در اواخر جولای بیش از حد فروخته شد و در قیمت حدود 44 حمایت شد. پایین آمدن قیمت میتواند یک فرآیند باشد، به محض اینکه میزان اشباع فروش مشخص شد، این سهم دیگر پایین نیامد. سطوح اشباع فروش، در اواسط سپتامبر به بالای 70 حرکت کرد تا اشباع خرید تبدیل شود.
با وجود این افزایش خرید، سهام کاهشی نداشت. در عوض، رشد آن برای چند هفته متوقف شد و سپس به سمت بالا ادامه داد. قبل از اینکه سهام در نهایت در دسامبر به اوج خود برسد، سه اشباع خرید دیگر اتفاق افتاد. سه قرائت اول اشباع خرید، ادغام را پیشبینی میکرد. چهارمین با یک اوج قابل توجه مصادف شد. سپس RSI در ژانویه از اشباع خرید به اشباع فروش تغییر کرد. سهام در نهایت چند هفته بعد به 46 رسید.
مانند بسیاری از نوسانگرهای مومنتوم، مقادیر اشباع خرید و فروش برای RSI زمانی بهترین عملکرد را دارند که قیمتها در یک محدوده حرکت کنند.
مانند نمودار زیر:
واگراییهای صعودی و نزولی در اندیکاتور RSI
به گفته وایلدر، واگراییها نشاندهنده یک نقطه بازگشت بالقوه هستند چون جهت حرکت قیمت را تایید نمیکند. یک واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که نمودار سهم مورد نظر، یک روند را نشان میدهد، اما RSI روند مخالف با آن را نمایش خواهد داد. این موضوع نشاندهنده تقویت حرکت است. یک واگرایی نزولی زمانی شکل میگیرد که نمودار روند صعودی و RSI روند نزولی را نشان میدهد. RSI روند صعودی را تایید نمیکند و این نشاندهنده شتاب ضعیف است.
نمودار زیر سهام شرکت EBAY را با واگرایی نزولی در اوت تا اکتبر نشان میدهد. سهام در ماههای سپتامبر تا اکتبر به بالاترین حد خود رسید، اما RSI واگرایی نزولی را تشکیل داد. شکست بعدی در اواسط اکتبر، تضعیف حرکت را تأیید کرد.
یک واگرایی صعودی در ژانویه تا مارس رخ داد. واگرایی صعودی با حرکت eBay به پایینترین سطح در ماه مارس و حفظ RSI بالاتر از پایینترین حد قبلی شکل گرفت. RSI حرکت نزولی کمتری را در طول کاهش فوریه تا مارس منعکس کرد. شکست اواسط مارس، تاییدی بر بهبود حرکت بود. واگراییها زمانی قویتر تغییر روند یا Reversal چیست؟ میشوند که پس از اشباع خرید یا فروش به وجود آیند.
قبل از اینکه در مورد واگراییها بهعنوان سیگنالهای تجاری عالی هیجان زده شوید، باید توجه داشت که واگراییها در یک روند قوی گمراهکننده هستند. یک روند صعودی قوی میتواند واگراییهای نزولی متعددی را قبل از تحقق یک قله نشان دهد. برعکس، واگراییهای صعودی میتوانند در یک روند نزولی قوی ظاهر شوند و با این حال روند نزولی ادامه داشته باشد.
نمودار زیر سهمی را با سه واگرایی نزولی و روند صعودی نشان میدهد. این واگراییهای نزولی ممکن است در مورد یک عقبنشینی کوتاهمدت هشدار دهند، اما به وضوح هیچ تغییر عمدهای از روند وجود ندارد.
نوسانات شکست
وایلدر همچنین نوسانات شکست را بهعنوان نشانههای قوی از یک بازگشت که بهزودی رخ میدهد، در نظر گرفت. نوسانات شکست مستقل از عملکرد قیمت هستند و تنها بر روی RSI برای سیگنالها تمرکز میکنند و مفهوم واگرایی را نادیده میگیرند.
نوسان شکست صعودی زمانی شکل میگیرد که RSI به زیر 30 میرسد، بعد به بالای 30 میرود، پولبک میکند، بالای 30 میماند و سپس بالاترین سطح قبلی خود را میشکند.
یک نوسان شکست نزولی زمانی شکل میگیرد که RSI به بالای 70 حرکت کند، پولبک کند، جهش کند، از 70 فراتر نرود و سپس پایینترین حد قبلی خود را بشکند.
شناسه روند
کنستانس براون در تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفهای، پیشنهاد میکند که نوسانگرها بین 0 تا 100 حرکت نمیکنند. براون یک محدوده بازار صعودی و یک بازار نزولی تغییر روند یا Reversal چیست؟ را برای RSI مشخص کرده است.
RSI تمایل دارد بین 40 تا 90 در یک بازار صعودی (روند صعودی) با مناطق 40-50 بهعنوان پشتیبانی در نوسان باشد. این محدودهها ممکن است بسته به پارامترهای RSI، قدرت روند و نوسانات متفاوت باشد.
نمودار زیر RSI 14 هفتهای را برای سهم SPY در طول بازار صعودی از 2003 تا 2007 نشان میدهد. RSI در اواخر سال 2003 به بالای 70 رسید و سپس به محدوده بازار صعودی خود (40-90) رفت. در ژوئیه 2004 یک نزول به زیر 40 وجود داشت، اما RSI منطقه 40-50 را حداقل پنج بار از ژانویه 2005 تا اکتبر 2007 نگه داشت (فلشهای سبز). در واقع، توجه داشته باشید که پوبلکها به این منطقه، نقاط ورود کم ریسک را برای مشارکت در روند صعودی فراهم میکنند.
از طرف دیگر، RSI تمایل دارد بین 10 تا 60 در بازار نزولی (روند نزولی) با منطقه 50-60 بهعنوان مقاومت در نوسان باشد. نمودار زیر RSI 14 روزه را برای شاخص دلار آمریکا در طول روند نزولی آن در سال 2009 نشان میدهد. RSI در ماه مارس به 30 رسید تا نشاندهنده شروع یک محدوده خرسی (نزولی) باشد. منطقه 50-60 تا زمان شکست در دسامبر، مقاومت نشان داد.
معکوسهای منفی و مثبت
اندرو کاردول معکوسهای مثبت و منفی را برای RSI ایجاد کرد که برعکس واگراییهای نزولی و صعودی است. کتابهای کاردول به پایان رسیده است، اما او سمینارهایی را در مورد جزئیات این روشها ارائه میکند. قبل از بحث در مورد تکنیک معکوس، باید توجه داشت که تفسیر کاردول از واگراییها با وایلدر متفاوت است. کاردول واگراییهای نزولی را پدیدههای بازار صعودی در نظر گرفت. به عبارت دیگر، واگراییهای نزولی بیشتر در روندهای صعودی شکل میگیرند. به طور مشابه، واگراییهای صعودی بهعنوان پدیدههای بازار نزولی در نظر گرفته میشوند که نشاندهنده یک روند نزولی است.
یک برگشت مثبت زمانی شکل میگیرد که RSI یک کف و نمودار هم کف را تشکیل میدهد. این پایینترین سطح در اشباع فروش نیست، اما اغلب بین 30 تا 50 است. نمودار زیر نشان میدهد که سهام MMM یک معکوس مثبت در ژوئن 2009 شکل داده است. MMM چند هفته بعد مقاومت را شکست و RSI به بالای 70 حرکت کرد. برخلاف حرکت ضعیفتر، RSI پایینتر رفت و نمودار بالاتر از سطح قبلی خود باقی ماند و قدرت اساسی را نشان داد. در اصل، قیمت بر شتاب غلبه کرد.
معکوس منفی برعکس معکوس مثبت است. RSI به سط بالاتری رفت، اما نمودار کاهش داشت. RIS همچنان در منطقه 50-70 است. نمودار زیر نشان میدهد که سهم استارباکس (SBUX) یک سقف پایینتر را تشکیل میدهد، همانطور که RSI یک سقف بالاتر را تشکیل داده است. حتی با وجود اینکه RSI یک سقف جدید ایجاد کرد و حرکت قوی بود، اقدام قیمت بهعنوان سقف پایینتر تایید نشد. این برگشت منفی، شکست بزرگ حمایتی در اواخر ژوئن و کاهش شدید قیمت را پیشبینی میکرد.
جمعبندی
اندیکاتور RSI بهعنوان یک اندیکاتور همه کاره، آزمون زمان را پس داده است. علیرغم تغییرات در نوسانات و بازارها در طول سالها، RSI در حال حاضر به همان اندازه که در دوران وایلدر معتبر بود، اعتبار دارد. در حالی که تفاسیر اصلی وایلدر برای درک اندیکاتور مفید است، کار براون و کاردول تفسیر RSI را به سطح جدیدی میبرد.
وایلدر شرایط اشباع خرید را برای بازگشت آماده میداند، اما اشباع خرید میتواند نشانهای از قدرت باشد. واگراییهای نزولی هنوز هم سیگنالهای فروش خوبی را ایجاد میکنند، اما تحلیلگران باید مراقب روندهای قوی باشند، بهخصوص زمانی که واگراییهای نزولی، واقعا طبیعی هستند.
معکوسهای مثبت و منفی، قیمت سهم را اول و اندیکاتور را در درجه دوم قرار میدهند، که همانطور که باید باشد. واگراییهای نزولی و صعودی اندیکاتور را در درجه اول و اقدام قیمت را در درجه دوم قرار میدهد. با تأکید بیشتر بر عملکرد قیمت، مفهوم معکوسهای مثبت و منفی تفکر ما را نسبت به نوسانگرهای حرکتی به چالش میکشد.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
روند قیمت (Trend Price) چیست و قیمت های آینده چگونه پیش بینی می شوند؟
یکی از روش های تحلیل تکنیکال قیمت در بازارهای مالی، استفاده از خطوط روند است. با استفاده از مفهوم Trend Price می توانید قیمت های آینده را برای خود پیش بینی کنید و مطابق آن سیگنال خرید یا فروش صادر نمایید. اگرچه این تحلیل نمی تواند به تنهایی اعتبار کافی برای خرید یا فروش سهم را برای شما مهیا کند، اما می توانید از آن به عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال استفاده کنید.
روند قیمت (Trend Price) چیست و قیمت های آینده چگونه پیش بینی می شوند؟
روند قیمت ( Trend Price )
یکی از موارد بسیار مهم در بررسی و تحلیل عملکرد یک سهام، در نظر گرفتن قیمت پایانی آن سهم، در هر روز معاملاتی است. با بررسی این اعداد، می توان ارزش سهم را محاسبه کرد یا برای خرید و فروش آن، تصمیم گرفت. روند قیمت یا Trend Price ، مفهومی است که پس از به هم وصل کردن قیمت پایانی هر روز معاملاتی به روی نمودار قیمت سهم به دست می آید.
در صورتی که قیمت پایانی یک سهم را در هر روز معاملاتی به هم متصل کنید، می توانید خطی را بسازید که صعودی یا نزولی شدن قیمت سهم را نشان می دهد. به طور کلی 3 روند برای قیمت هر سهم وجود دارد:
1.روند صعودی
در روند صعودی، تغییرات قیمت سهم به گونه ای است که هنگام مقایسه قیمت در یک بازه زمانی، قیمت نهایی بیشتر از قیمت ابتدایی باشد.
2.روند نزولی
در روند نزولی، تغییرات قیمت سهم به گونه ای است که هنگام مقایسه قیمت در یک بازه زمانی، قیمت نهایی کمتر از قیمت ابتدایی باشد.
3.روند ثابت
تغییرات قیمت سهم در روند ثابت به گونه ای است که پس از اتمام بازه مورد نظر، تغییر محسوسی در قیمت ابتدایی و انتهایی سهم به وجود نمی آید.
نکته ای که باید درباره 3 روند بیان شده در نظر داشته باشید، آن است که این تغییرات همیشگی نیست و یک سهم، ممکن است در طول سال یا از ابتدای عرضه ی خود در بورس، بارها و بارها این روندها را تجربه و تکرار کند. اینکه یک سهم، تنها یک روند را در طول عمر خود طی کند، امری غیرممکن است. بنابراین می توانید در نمودار هر سهم دلخواه، تمامی این روندها را مشاهده کنید. (1)
خطوط روند چه مفهومی دارند و چه چیزی را به ما نشان می دهند؟
خطوط روند، قیمت های روز و رایج هر سهم را نشان می دهد. با ترسیم خطوط روند می توانید صعودی یا نزولی بودن قیمت سهم را تشخیص داده و برای خرید یا فروش سهم، تصمیم بگیرید. البته نمی توان تنها به رسم خطور روند و بررسی آن در تحلیل تکنیکال بسنده کرد. فارغ از آن که خطوط روند را می توان فاکتوری مهم در تحلیل تکنیکال قیمت هر سهم دانست، اما اطلاع از این قیمت ها و روندها، به تنهایی نمی تواند سیگنال فروش یا خرید را تغییر روند یا Reversal چیست؟ برای سهم صادر کند.
بسیاری از سهامداران، از خطوط روند برای پیش بینی قیمت سهام در آینده استفاده می کنند و سعی می کنند تا با استفاده از قانون "تکرار تاریخ روند" در بورس، حرکت قیمت سهام را به دست آورند. روندهای صعودی، نزولی یا ثابت را می توان در تمامی بازارهای بورس، طلا، فارکس و . مشاهده کرد و بالا و پایین رفتن آن را بر طبق حرکت اقتصادی ماه به ماه، در نظر گرفت. (1)
در حرکت صعودی، تغییر روند یا Reversal چیست؟ کف قیمت رو به بالا بوده و حتی در صورت افت قیمت در مسیر روند، اعداد رو به رشد هستند. پس از پایان روند صعودی، قیمت سهم افزایش قابل ملاحظه ای خواهد داشت. برخلاف این روند، روند نزولی قرار دارد که در طی آن، سقف قیمت رو به پایین بوده و حتی در صورت صعود قیمت در مسیر روند، اعداد رو به افت هستند.
پس از پایان روند نزولی، قیمت سهم کاهش قابل ملاحظه ای خواهد داشت. در کنار این دو روند اصلی، روند فرعی ثابت نیز قرار دارد که ترکیبی از روندهای صعودی و نزولی است. در طی این روند، کف و سقف قیمت هر بار تکرار شده و اختلاف قیمتی در پایان بازه ی روند، مشاهده نمی شود.
ساختار کلی خط روند چگونه است؟
با مشاهده عکس بالا می توانید به راحتی روند صعودی ( Uptrend ) ، روند ثابت ( Sideways Trend ) و روند نزولی ( Downtrend ) را تشخیص دهید. در ادامه هر کدام از این روندها تغییر روند یا Reversal چیست؟ را، دقیق تر بررسی می کنیم:
1.روند صعودی
در روند صعودی، قیمت سهم از ابتدای بازه شروع به حرکت می کند و در ادامه برای خود، قیمت سقف 1 را می سازد. حال ممکن است قیمت سهم افت کرده و به کف 1 برسد. پس از آن قیمت مجدداً صعودی شده و به سقف 2 که بالاتر از سقف 1 قرار دارد، می رسد. در نهایت اگر قیمت سهم به کف 2 افت کرد، باید این کف، بالاتر از کف 1 قرار داشته باشد تا روند صعودی ساخته شود.
2.روند نزولی
در روند نزولی، قیمت سهم از ابتدای بازه شروع به حرکت می کند و در ادامه برای خود کف 1 را می سازد. حال ممکن است قیمت سهم رشد کرده و به سقف 1 برسد. پس از آن قیمت مجدداً نزولی شده و به کف 2 که پایین تر از کف 1 قرار دارد، می رسد. در نهایت اگر قیمت سهم به سقف 2 صعود کند، باید این سقف، پایین تر از سقف 1 قرار داشته باشد تا روند نزولی ساخته شود.
3.روند ثابت
هنگامی که با روند ثابت در یک نمودار سهم مواجه می شویم، کف ها و سقف های نمودار به گونه ای است که همدیگر را خنثی کرده و هر کف در همان قیمت قبلی تکرار می شود. به همین ترتیب برای سقف ها نیز هر بار سقف قبلی تکرار شده و قیمت از حد تعیین شده برای روند، بالاتر یا پایین تر نمی رود.
شناسایی روندها در نمودار سهم، مهمترین کاری است که باید برای آغاز تحلیل تکنیکال انجام دهید. اما برای شروع تحلیل تکنیکال با استفاده از خطوط روند، بهتر است ابتدا محدودیت های این خطوط را در نظر داشته باشید. (2)
محدودیت های خط روند کدامند؟
تحلیل خط روند سعی می کند تا با استفاده از پیش بینی روند، رفتار روند صعودی، بازارهای گاوی و زمان رسیدن به بازار خرسی از بازار گاوی را اعلام کند. تحلیل خطوط روند می تواند گزینه جذابی برای سرمایه گذاران باشد زیرا می توانند با همراهی روند، سود بیشتری را کسب کنند. با در نظر گرفتن تحلیل خطوط روند، شما می توانید به راحتی بین خرید و فروش تصمیم گرفته و برای کسب سود بیشتر، آماده شوید.
اما یکی از مشکلاتی که در تحلیل تکنیکال خطوط روند وجود دارد، پویایی قیمت سهام است. برای تحلیل خط روند، شما تمامی اطلاعات را از قیمت سهام در هر روز و روزهای قبل از آن به دست می آورید. اما به دلیل پویایی قیمت سهام، نمی توان اطمینان کامل به این خطوط داشت؛ زیرا الزامی برای تکرار تاریخ قیمت سهم وجود ندارد و سهم می تواند کف ها و سقف های جدیدی را نیز تجربه کند. یعنی حتی با وجود قانون "تکرار تاریخ" در بازارهای مالی، گذشته لزوماً آینده را پیش بینی نمی کند.
فارغ از آن، برای بسیاری از شرکت ها و کارخانه های حاضر در بازارهای مالی، روند قیمتی روز به روز و تحولات اقتصادی داخلی و خارجی در قیمت گذاری لحاظ می شود و عملاً الگو یا روند خاصی برای آن قابل تصور نیست. در این گونه موارد تحلیل تکنیکال خطوط روند کارساز نیست و باید از مدل های دیگر تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده کرد. با وجود این محدودیت ها، هنوز هم می توان از تحلیل خطوط روند برای دریافت سیگنال خرید یا فروش استفاده کرد.
چگونه می توان با استفاده از مفهوم روند قیمت، قیمت های آینده را پیش بینی کرد؟
در دنبال کردن خطوط روند، ابتدا باید روند حاضر را تشخیص داد. به این ترتیب می توان روندهای بعدی را پیش بینی کرد و با استفاده از روش های دیگر تحلیل، سیگنال خرید یا فروش را دریافت نمود. با در نظر گرفتن اینکه این تحلیل ها شامل اطلاعات و داده های زیادی می شوند، نمی توان همیشه به روی درست بودن قطعی آن ها اطمینان داشت و باید ضریب خطا و احتمال اشتباه را همیشه در نظر گرفت.
برای شروع تحلیل می توانید ابتدا یک سهم را در نظر گرفته و بخشی از نمودار سهم که روند دارد را انتخاب کنید. این نمودار می تواند در انواع بازارهای مالی باشد. استفاده از خطوط روند در بورس، فارکس، طلا و نفت و. کاربرد دارد. پس از آن که بازه ی روند را پیدا کردید، می توانید عملکرد سهام را در آن بازه بررسی کنید. این بررسی می تواند شامل بررسی عوامل داخلی و خارجی به روی قیمت سهم باشد.
برای مثال تغییرات درون کارخانه یا وضع شدن قانون جدید در اقتصاد خارجی چه تغییری به روی قیمت و نمودار می گذارد. آنالیز کردن این داده ها می تواند ادامه حرکت روند را برای شما مشخص کند. (3)
برای کشیدن خط روند به روی نمودار سهم، ابتدا صعودی یا نزولی بودن سهم را مشخص کنید. سپس، در صورتی که نمودار نزولی است، سقف های قیمتی را با کشیدن یک خط مستقیم به هم وصل کنید. در صورتی که این خط، سقوط قیمت و نزولی بودن آن را تایید کرد، روند نزولی ساخته می شود. دقت کنید، که سقف های قیمتی باید هر بار پایین تر از سقف قبلی تشکیل شود.
برای نمودارهای صعودی نیز، باید کف های قیمتی را با خطی مستقیم به هم وصل کنید. در صورتی که این خط، صعود و رشد قیمت را تایید کند، روند صعودی ساخته می شود. به همین ترتیب، باید کف های جدید، هر بار بالاتر از کف قبلی ساخته شود. فاکتورهایی وجود دارد که به شما کمک می کند تا اعتبار پیش بینی خود را مشخص کنید: (4)
1.شیب خط روند
برای خطوط روند معتبر و اطمینانی، شیب کمی را به روی نمودار می بینیم. در صورتی که خط روند شما شیب تند کاهشی یا افزایشی داشته باشد، احتمال شکسته شدن قریب الوقوع آن وجود دارد و نمی توان مطابق آن سیگنال خرید یا فروش صادر کرد. بهترین خطوط روند که ضریب اطمینان بالایی نیز داشته باشند، شیب کمتر از 45 درجه دارند.
2.تعداد برخورد خط روند
هر چه تعداد برخورد نمودار سهم با خط روند بیشتر باشد، می توان با اطمینان بیشتری، روند خط را در نظر گرفت. در بازه هایی که بعد از کشیدن خطوط روند، 3، 4 یا تعداد بیشتر برخورد را شاهد هستید، می توانید به روی کاهشی یا افزایشی بودن روند اطمینان بیشتری داشته باشید. البته نمی توان این تعداد برخورد را در بازه های کوتاه مدت مشاهده کرد و احتمالاً باید بازه های بلند مدت را در نظر بگیرید.
3.شدت کاهش یا افزایش
موج های بلندتر در نمودار سهم، خبر از شکسته شدن قریب الوقوع خط روند می دهد. در صورتی که در نمودار سهم خود، موج های بلند و اختلاف کف و سقف زیادی را می بینید، می توانید احتمال شکست روند را در نظر داشته باشید و طبق آن تصمیم خرید و فروش نگیرید. به همین ترتیب، اگر فاصله ی کمی را در نمودار کاهش و افزایش قیمت سهم می بینید، می تواند سیگنال خوبی به اعتبار خط روند باشد.
4.بازه روند
نکته آخری که باید هنگام تحلیل خط روند در نظر داشته باشید، بازه بررسی روند است. روندهای معتبر را می توانید در بازه های شش ماهه و یکساله مشاهده کنید. نمودارهای کمتر از این بازه، نمی تواند مثال خوبی برای بررسی و تحلیل روند قیمتی سهم باشد و احتمال شکست و اشتباه در آن بسیار بالاست.
دیدگاه شما