«تراز پرداختها» یکی از مهمترین شاخصهای حاوی اطلاعات مفید به عنوان نشانهای از عملکرد اقتصاد یک کشور در مقابل سایر کشورهای جهان است. تراز پرداختهای ناپایدار ممکن است پیامدهای گستردهای در امور مالی عمومی، نرخ ارز، نرخ بهره و دیگر متغیرهای سیاستهای پولی و مالی داشته باشند. در اصول مالی یک کشور با کسری در تراز حساب جاری باید یک مازاد در حساب سرمایه و برعکس وجود داشته باشد و در نتیجه این خنثیسازی، تراز پرداختها باید همیشه «تراز» باشد و اجزای آن در توازن باشند. اما به دلیل مسائل عملی و واقعی، این اتفاق رخ نمیدهد و در این رابطه، خالص اشتباهات و ازقلمافتادگیها به عنوان یک آیتم ترازکننده و عموماً به عنوان اختلاف آماری در نظر گرفته میشود. اشتباهات و ازقلمافتادگی همواره نشاندهنده آیتمهایی است که در تراز پرداختها ثبت نشده و از اینرو ممکن است نشاندهنده بعضی شیوههای جریان سرمایه غیرقانونی باشد. اگر گزارشدهی نادرستی از حجم تجارت واقعی یا جریان سرمایه رخ دهد، عواقب احتمالی آن برای کل اقتصاد ممکن است شامل از دست دادن درآمد حاصل از مالیات، تامین مالی تجارت غیرقانونی مواد مخدر یا پولشویی باشد. در برخی متون، به عدم صحت در برآورد بدهیهای خارجی یا موقعیت سرمایهگذاری بینالمللی اشاره میکنند که بهطور کلی به عواقب جدی برای پایداری سیستم پولی بینالمللی منجر شده و در نهایت باعث بحران مالی میشود.
ابهام در خطاها و اشتباهات آماری
بر اساس آمارهای موجود، خالص حساب سرمایه(و مالی) در تراز پرداختهای کشور که در سال ۱۳۸۳ حدود شش میلیارد دلار بود، از سال ۱۳۸۴ منفی شده و تا سال گذشته نیز، همچنان منفی بوده است. به گونهای که مجموعاً از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۵(۱۱ سال گذشته) این حساب رقم تجمعی تقریباً منفی ۱۱۰ میلیارددلاری را ثبت کرده است که میتوان به عنوان شاخصی از خروج سرمایه از کشور، آن را مورد توجه قرار داد.
بر اساس آمارهای موجود، خالص حساب سرمایه (و مالی) در تراز پرداختهای کشور که در سال 1383 حدود شش میلیارد دلار بود، از سال 1384 منفی شده و تا سال گذشته نیز، همچنان منفی بوده است. به گونهای که مجموعاً از سال 1384 تا 1395 (11 سال گذشته) این حساب رقم تجمعی تقریباً منفی 110 میلیارددلاری را ثبت کرده است که میتوان به عنوان شاخصی از خروج سرمایه از کشور، آن را مورد توجه قرار داد. از سوی دیگر، یک جزء تقریباً مبهم دیگر از تراز پرداختها یعنی «اشتباهات و از قلمافتادگی» نیز طی سالهای مورد بحث، در سال 1383 حدود مثبت 6 /0 میلیارد بوده است و به شکلی مشابه، از سال 1384 منفی شده و تا سال گذشته هم به روند منفی خود ادامه داده است. به گونهای که طی این 11 سال، رقم تجمعی این شاخص هم حدود منفی 56 میلیارد دلار بوده است. با توجه به ابهاماتی که در زمینه این شاخص وجود دارد، در ادامه برخی از موضوعات و تفسیرهای ممکن برای ارقام این مولفه، بررسی میشود.
چرا تراز پرداختها «تراز» نمیشود؟
«تراز پرداختها» یکی از مهمترین شاخصهای حاوی اطلاعات مفید به عنوان نشانهای از عملکرد اقتصاد یک کشور در مقابل سایر کشورهای جهان است. تراز پرداختهای ناپایدار ممکن است پیامدهای گستردهای در امور مالی عمومی، نرخ ارز، نرخ بهره و دیگر متغیرهای سیاستهای پولی و مالی داشته باشند. در اصول مالی یک کشور با کسری در تراز حساب جاری باید یک مازاد در حساب سرمایه و برعکس وجود داشته باشد و در نتیجه این خنثیسازی، تراز پرداختها باید همیشه «تراز» باشد و اجزای آن در توازن باشند. اما به دلیل مسائل عملی و واقعی، این اتفاق رخ نمیدهد و در این رابطه، خالص اشتباهات و ازقلمافتادگیها به عنوان یک آیتم ترازکننده و عموماً به عنوان اختلاف آماری در نظر گرفته میشود. اشتباهات و ازقلمافتادگی همواره نشاندهنده آیتمهایی است که در تراز پرداختها ثبت نشده و از اینرو ممکن است نشاندهنده بعضی شیوههای جریان سرمایه غیرقانونی باشد. اگر گزارشدهی نادرستی از حجم تجارت واقعی یا جریان سرمایه رخ دهد، عواقب احتمالی آن برای کل اقتصاد ممکن است شامل از دست دادن درآمد حاصل از مالیات، تامین مالی تجارت غیرقانونی مواد مخدر یا پولشویی باشد. در برخی متون، به عدم صحت در برآورد بدهیهای خارجی یا موقعیت سرمایهگذاری بینالمللی اشاره میکنند که بهطور کلی به عواقب جدی برای پایداری سیستم پولی بینالمللی منجر شده و در نهایت باعث بحران مالی میشود.
نسبت خطاها به صادرات و واردات کل
بررسی آمارهای ارائهشده در تراز پرداختها از سال 1383 تا 1394 نشان میدهد نسبت اشتباهات و ازقلمافتادگی به صادرات و واردات کل در بعضی از سالها بیش از پنج درصد است. این در حالی است که بر اساس عرف بینالمللی اندازه عدد اشتباهات و ازقلمافتادگی نباید از مثبت (منفی) پنج درصد از کل صادرات و واردات کالا در طول دوره تجاوز کند. با وجود این، این نسبت از ابتدای دوره مورد بررسی (1383) تا سال 1389 فراتر از پنج درصد نوسان نکرده است، اما در سال 1390 و تا حدی هم تحت تاثیر کاهش مبادلات خارجی، این نسبت به یکباره افزایش چشمگیری داشته است. بهطوری که نسبت خطاها به صادرات کل در سال 1390، منفی 5 /14 درصد و نسبت خطاها به واردات در همان سال بیش از منفی 27 درصد است. پس از آن این نسبت مجدداً کاهش داشته ولی در سالهای 1393 و 1394 نوسان آن به بیش از پنج درصد رسیده است. علاوه بر این، بر اساس ادبیات موجود، به همان میزان که حجم معاملات بینالمللی گسترش مییابد، ارزش مطلق اشتباهات و ازقلمافتادگی نیز افزایش خواهد یافت. بر همین اساس، با نگاهی به دادههای صادرات کل و قدرمطلق اشتباهات و ازقلمافتادگی، مشاهده میکنیم که با افزایش صادرات کل در سال 1390، قدرمطلق اشتباهات و ازقلمافتادگی نیز رشد چشمگیری به نسبت سالهای دیگر داشته است.
تفسیر مولفه خطاها در سایر کشورها
بر اساس تحلیلهایی که روی رفتار اشتباهات و ازقلمافتادگی در کشورهای پیشرفته مختلف شده است، میتوان به شواهدی درباره دلایل افزایش خطاها و اشتباهات آماری دست یافت. بررسی دادههای تراز پرداختها نشان میدهد به عنوان یک نسبت از حساب جاری کل و جریان حساب مالی و سرمایه، اشتباهات و ازقلمافتادگیها با افزایش رشد جریان کل سرعت گرفتهاند. هرچند که اشتباهات و ازقلمافتادگیهای منفی فعلی میتواند به علت کمبرآورد کردن سرمایهگذاری خارجی نیز باشد. با وجود این بررسیها حاکی از این واقعیت است که در طول سالهای اخیر سرمایهگذاری خارجی رشد چندانی نداشته است. به عنوان مثال مطالعات روی دادههای تراز پرداختها در کشور ایسلند، نشانگر منفی بودن اشتباهات و ازقلمافتادگی منفی است که یکی از اشتباهات سرمایهگذاران در سالهای اخیر افزایش چشمگیری نیز داشته است. طبق بررسیها، لغو کنترل ارز و فرصتهای جدید سرمایهگذاری در کنار تغییرات بزرگ در بخش مالی و نداشتن بانک اطلاعاتی در سالهای اخیر؛ بخش مهمی از رشد خطاها را توضیح میدهد. در طول سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰، اشتباهات و ازقلمافتادگیها بهطور مدام منفی بودهاند، که به دلیل اشکالات سیستماتیک -به خصوص در نتیجه لغو کنترل ارز و آزادسازی جریان سرمایه- بوده است. همچنین، در بررسی این موضوع در انگلستان، نتیجه گرفته شده بود که احتمالاً جریان پولی از روسیه برای هدف قرار دادن نوسانهای قیمتی مسکن در لندن موثر بوده است. علاوه بر این، جریان سرمایه ثبتنشده کنونی در سوئد، نروژ یا ایالات متحده آمریکا با مقادیری به مراتب بیشتر از ارزش اسمی منتشرشده، ممکن است بهطور قابل توجهی به دلیل عدم گزارش رسمی میزان سبد دارایی یا سرمایهگذاری مستقیم خارجی رخ داده باشد. جریان سرمایه مفقوده خود را در آیتم خطاها و ازقلم افتادگی نشان میدهد و ممکن است نشاندهنده پارادوکس مهمی در این کشورها باشد. به طور مثال ممکن است در اقتصادهای توسعهیافته عمدتاً به دلیل فقدان کنترل سرمایه و فرار از پرداخت مالیات شرکتهای خصوصی و همچنین خانوارها باشد.
بازده چیست؟
سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایهگذاری، بازده نامیده میشود. این مفهوم نیز همانند ریسک برحسب درصد بیان شده و کیفیت آن، معمولاً بر مبنای دوره زمانی حصول، عملکرد سایر داراییها در مدت مشابه و شاخصهای پولی، ارزیابی میگردد. بازدهی سرمایهگذاران بازار سهام، از دو طریق افزایش یکی از اشتباهات سرمایهگذاران قیمت سهم و سود نقدی سالانه، حاصل میشود. به منظور تعیین درصد بازدهی بهینه، معیار مشخصی وجود ندارد زیرا، همانگونه که در بالا اشاره شد؛ محاسبه بازدهی مطلوب میتواند تابعی از افق سرمایهگذاری، ماهیت دارایی، ریسک، هزینههای معاملاتی، نرخ بهره، درصد تورم و… باشد.
به عبارت دیگر، نحوه ارزیابی بازدهی اوراق دارای درآمد ثابت با سهام موجود در بورس که سود مقرر شدهای برای آنها وجود ندارد؛ کاملاً متفاوت است.
برای مثال اگر نرخ تورم کشور را ۲۰ درصد فرض کنیم، کسانی که در اوراق مشارکت با سود ۲۵ درصد سرمایهگذاری کنند؛ علاوه بر حفظ ارزش پول خود در مقابل تورم، ۵ درصد نیز بازده واقعی داشتهاند. اما زمانی که کارشناسان مالی به ارزیابی عملکرد بازار سرمایه میپردازند، علاوه بر موارد فوق، معمولاً تمرکز اصلی آنها بر مقایسه عملکرد بورس، با سایر بازارهای سرمایهگذاری نظیر ارز و طلا در مدت مشابه میباشد.
بازده در طرف مقابل ریسک بوده و به گونهای، نتیجه تقبل ریسک است. در واقع سرمایه گذاران به منظور دستیابی به بازدهی معقول حاضر میشوند تا درصد ریسک احتمالی مشخصی را تحمل کنند. واژه بازده، الزاماً به کسب سود تعبیر نمیشود و این موضوع به اشتباه در ذهن برخی سرمایه گذاران نقش بسته است. مثبت یا منفی بودن بازدهی، طبیعت سرمایهگذاری است و سود و زیان هر دو، پاداش معاملاتی ما محسوب میشوند. در یک کلام میتوان گفت، کسب بازدهی انگیزه تمام افراد از ورود به دنیای سرمایهگذاری است.
انواع بازده در بازار سهام
در معاملات سهام و بازار مالی، بازده به دو دسته کلی مورد انتظار و واقعی تقسیم میشود.
بازده مورد انتظار؛ پیش از ورود به معامله تعیین شده و بیانگر انتظارات سوددهی، از موقعیت معاملاتی مذکور است. به منظور تعیین بازده مورد انتظار خود از هر موقعیت معاملاتی سهام، باید به متدهای تحلیلی مختلف مسلط باشیم. برحسب تحلیل شرایط بنیادی و گزارشات مالی منتشره از سوی شرکتها، در مورد سود تقسیمی پایان سال، سناریوهایی در نظر میگیریم. سپس وضعیت نموداری سهم را بر اساس اصول و روشهای تکنیکالی بررسی نموده و اهداف قیمتی آینده آن، مشخص خواهند شد. در نهایت بازدهی تقریبی مورد انتظار با توجه به ریسک و حجم معامله، از مجموع پتانسیل سوددهی آتی سهم محاسبه میشود.
بازده واقعی؛ پس از خروج و بر اساس سود قطعی کسب شده از موقعیت معاملاتی، قابل محاسبه میباشد. به بیان ساده، مجموع اختلاف قیمت خرید و فروش سهم، سود نقدی و بعضاً درآمد حاصل از حق تقدمهای سهام، نشان دهنده بازده واقعی شما است. تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار، بیانگر سطح کیفی سرمایهگذاری طی دوره مذکور است.
بسیاری از کارشناسان سرمایهگذاری توصیه میکنند که حین انجام محاسبات تعیین بازده مورد انتظار، رویکرد محافظه کارانهای داشته باشید. زیرا موجب میشود که با داشتن دیدگاهی واقع بینانه، درصد خطا کاهش یافته و از شناسایی سودهای موهومی جلوگیری شود.
نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی
همانگونه که توضیح داده شد؛ برای محاسبه بازده واقعی باید پس از فروش سهام، مجموع سود حاصل شده از این موقعیت معاملاتی را محاسبه نمایید؛ تا درصد بازده نسبت به سرمایه کل مشخص شود. در همین راستا و به منظور درک عمیق مطلب، توجه شما را به یک معامله فرضی جلب میکنیم:
سرمایه گذار الف با دارایی ۵۰ میلیون تومانی خود، در بازار سهام تهران مشغول فعالیت است. وی در ابتدای سال تصمیم میگیرد؛ با افق سرمایهگذاری یکساله، روی سهام شرکت ایران خودرو سرمایهگذاری نماید. طبق تحلیل نموداری، پیش بینی میشود این سهم تا پایان سال، حداقل یک رشد قیمت ۲۰ درصدی را تجربه کند. همچنین نتایج تحلیل بنیادی نشان دهنده این است که شرکت وضعیت سوددهی فوق العادهای داشته و بر اساس سیاستهای مدیریتی فعلی، تقسیم سود نقدی ۲۰۰ تومانی به ازای هر سهم در پایان سال مالی، بسیار محتمل است.
حداکثر ریسک قابل تحمل برای این سرمایه گذار در موقعیت معاملاتی مذکور، ۱۵ درصد نسبت به کل سرمایه میباشد. اگر نقطه ورود مد نظر، در ناحیه قیمتی ۱۰۰۰ تومانی بوده و طبق استراتژی معاملاتی در صورت افت قیمت تا محدوده ۸۰۰ تومان، سرمایه گذار با پذیرش زیان از معامله خارج شود؛ با انجام محاسبات مربوط به تعیین حجم بر اساس مدیریت سرمایه مشخص میشود که این شخص مجاز است حداکثر ۳۷۵۰۰ سهم از این شرکت را خریداری کند.
۵۰/۰۰۰/۰۰۰ × ۱۵% = ۷/۵۰۰/۰۰۰
۱۰۰۰ – ۸۰۰ = ۲۰۰
۷/۵۰۰/۰۰۰ ÷ ۲۰۰ = ۳۷۵۰۰
تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار
طبق تحلیل فوق و با توجه به مقادیر سود مورد انتظار ناشی از رشد قیمت و تقسیم سود نقدی سهام، مجموع بازدهی احتمالی این موقعیت معاملاتی بر اساس حجم حدوداً ۳۰ درصد میباشد، که نشان دهنده شرایط ایدهآل معامله مذکور از لحاظ قوانین مدیریت سرمایه است.
۲۰۰ (سود نقدی احتمالی سهم) + ۲۰۰ (مقدار افزایش قیمت احتمالی سهم) = ۴۰۰ (مجموع بازده مورد انتظار به ازای هر سهم)
۳۷۵۰۰ × ۴۰۰ یکی از اشتباهات سرمایهگذاران = ۱۵/۰۰۰/۰۰۰
اما پس از گذشت یک سال، قیمت سهم به ۱۱۰۰ تومان میرسد (افزایش قیمت ۱۰ درصدی). از طرف دیگر، گزارشات مالی شرکت در سامانه کدال نیز بیانگر این است، که سود نقدی شرکت ایران خودرو در پایان سال مالی مذکور، صرفاً ۵۰ تومان است! پس از انجام محاسبات سود و زیان مشخص میشود؛ این سرمایهگذار مجموعاً در این معامله، ۱۱.۱درصد بازدهی کسب کرده است.
۱۰۰ (سود نقدی سهم) + ۵۰ (مقدار افزایش قیمت سهم) = ۱۵۰ (مجموع بازده واقعی به ازای هر سهم)
۳۷۵۰۰ × ۱۵۰ = ۵/۶۲۵/۰۰۰
با توجه به اختلاف قابل ملاحظه بازده واقعی و مورد انتظار (حدوداً یک سوم)، افق زمانی و مقدار ریسک معامله، به این نتیجه میرسیم؛ که مثال فوق موقعیت معاملاتی چندان پرسودی نبوده است! اما در این قسمت ذکر دو مورد ضروری است.
همانطور که خودتان میدانید، خرید و فروش سهام در بازار بورس شامل کارمزد ۱.۵ درصدی میباشد، که جهت سهولت محاسبات، از در نظر گرفتن آن چشم پوشی کردیم. نکته بعدی این است، که معمولاً فرآیند پرداخت سود نقدی سهام شرکتها، به سرعت و عیناً در پایان سال انجام نمیشود و مسلماً طولانیتر شدن دوره پرداخت، تأثیر منفی یکی از اشتباهات سرمایهگذاران بر بازدهی معاملات دارد. در نتیجه اگر موارد مذکور را نیز در نظر بگیریم؛ سرمایه گذار «الف» بازدهی واقعی کمتری خواهد داشت. چنین نتایج معاملاتی، میتواند ناشی از پیش بینیهای بسیار خوشبینانه، ضعف روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی، ریسکهای سیستماتیک و… باشد. بسیاری از این عوامل، به مرور زمان و پس از کسب تجربه سرمایهگذاری در بازار، قابل اصلاح و اجتناب خواهند بود. در واقع کسب بازدهی مناسب تا حد زیادی، نتیجه مهارت شما در معاملهگری است، زیرا توانستهاید موقعیتهای معاملاتی خود را در تمام مراحل، از لحظه ورود تا خروج به گونهای مدیریت کنید، که بهترین نتیجه ممکن حاصل شود.
تا اینجا سعی شد، مفاهیم ریسک و بازده در بازار سهام و جزئیات مربوط به آنها شرح داده شوند. در مطالب آتی، رابطه ریسک و بازده و نسبتهای کاربردی در مدیریت سرمایه را توضیح خواهیم داد.
5 تصور اشتباه در مورد به روزرسانی مرج اتریوم
با نزدیک شدن به تاریخ به روزرسانی آتی اتریوم به نام مرج (The Merge)، که شامل ادغام دو بلاک چین - شبکه اصلی اتریوم و زنجیره بیکن - است، موجی از هیجانات بازار را فرا گرفته و ناخودآگاه موجب دست به دست شدن شایعاتی در میان کاربران شده است.
با نزدیک شدن به تاریخ به روزرسانی آتی اتریوم به نام مرج (The Merge)، که شامل ادغام دو بلاک چین – شبکه اصلی اتریوم و زنجیره بیکن – است، موجی از هیجانات بازار را فرا گرفته و ناخودآگاه موجب دست به دست شدن شایعاتی در میان کاربران شده است.
این ادغام که مهمترین به روزرسانی در تاریخ اتریوم تعریف می شود، در واقع پایان اثبات کار (PoW) برای بلاک چین اتریوم و انتقال به اثبات سهام خواهد بود. در ادامه پنج تصور اشتباه در این باره را بررسی خواهیم کرد.
تصور اشتباه 1: هزینه های کارمزد اتریوم پس از ادغام کاهش می یابد
اینکه ارتقای اتریوم هزینههای گس اتریوم (کارمزد تراکنش) را کاهش میدهد یکی از بزرگترین تصورات غلطی است که در بین سرمایهگذاران وجود دارد. در حالی که کاهش هزینههای گس در فهرست خواستههای هر سرمایهگذاری قرار دارد، مرج یک تغییر مکانیسم توافقی است که بلاک چین اتریوم را از (PoW) به اثبات سهام (PoS) تبدیل میکند.
اما کاهش هزینههای گس در اتریوم مستلزم کار بر روی افزایش ظرفیت و توان شبکه است. جامعه توسعه دهندگان در حال حاضر روی یک نقشه راه با محوریت فناوری رول اپ کار می کنند تا تراکنش ها را ارزان تر کند.
تصور اشتباه 2: تراکنشهای اتریوم پس از ادغام سریعتر خواهند شد
بهتر است فرض کنیم که تراکنشهای اتریوم بهطور محسوسی سریعتر نخواهند بود. با این حال، حقیقتی در خصوص این شایعه وجود دارد. شبکه بیکن چین (Beacon Chain) به اعتبارسنج ها اجازه میدهد هر 12 ثانیه یک بلاک جدید منتشر کنند، که در شبکه اصلی این زمان تقریباً 13.3 ثانیه است.
در حالی که توسعه دهندگان اتریوم بر این باورند که انتقال به PoS باعث افزایش 10 درصدی سرعت تولید بلاک می شود، این افزایش سرعت جزئی احتمالا مورد توجه کاربران قرار نخواهد گرفت.
تصور اشتباه 3: ادغام منجر به ایجاد وقفه در کار بلاک چین اتریوم می شود
برخلاف شایعاتی که نتایج مثبتی را برای ادغام اتریوم متصور هستند شایعه ای وجود دارد مبنی بر اینکه ارتقای برنامهریزیشده بهطور لحظهای بلاک چین اتریوم را از کار می اندازد.
اما توسعهدهندگان هیچ مشکل یا وقفه ای را پیشبینی نمیکنند زیرا فقط نحوه ساخت بلاک ها با استفاده از PoW به ساخت با استفاده از PoS تغییر میکنند.
تصور اشتباه 4: سهام گذاران می توانند اترهای خود را پس از ادغام برداشت کنند
اترهای سهام گذاری شده در قالب توکنی به نام استیکد اتر (stETH)، با پشتوانه ۱:۱ نسبت به اتر (ETH)، در حال حاضر در زنجیره بیکن قفل شده اند. در حالی که کاربران دوست دارند که دارایی های stETH خود را پس از ادغام برداشت کنند جامعه توسعه دهندگان تایید کرده اند که امکان برداشت بلافاصله پس از به روزرسانی وجود ندارد.
برداشت توکن های stETH پس از به روزرسانی بزرگ بعد از ادغام، که ارتقاء شانگهای نامیده می شود، امکانپذیر خواهد بود. در نتیجه، دارایی ها برای حداقل 6 تا 12 ماه پس از ادغام، قفل شده باقی خواهند ماند.
تصور اشتباه 5: اعتبار سنج ها تا زمان ارتقاء شانگهای نمی توانند پاداش های اتر خود را برداشت کنند.
در حالی که امکان برداشت stETH ها وجود ندارد، تا زمانی که برداشتها پس از ارتقای شانگهای از سر گرفته شود، اعتبارسنج ها امکان برداشت پاداشهای کارمزد و حداکثر ارزش قابل استخراج (MEV) کسبشده از تایید اعتبار بلاک های شبکه اتریوم را پس از ارتقای مرج خواهند داشت.
از آنجایی که پاداش اعتبارسنج ها دیگر در قالب توکنهای تازه صادر شده نخواهد بود، فوراً در اختیار آنها قرار خواهد گرفت.
میهایلو بیلیچ (Mihailo Bjelic) یکی از بنیانگذاران پالیگان با به اشتراک گذاشتن دیدگاه خود در مورد پتانسیل های بالقوه اتریوم، به کوین تلگراف گفت که فناوری zkEVM ، یک راه حل مقیاسپذیری جدید برای اتریوم، به پروتکل قرارداد هوشمند اجازه میدهد از نظر توان عملیاتی تراکنش ها از شرکت ویزا پیشی بگیرد.
ساندیپ نیل وال (Sandeep Nailwal)، یکی دیگر از بنیانگذاران پالیگان نیز گفت راه حل های مقیاس پذیری کارمزدهای اتریوم را تا 90 درصد کاهش می دهد و توان عملیاتی شبکه را به 40 تا 50 تراکنش در ثانیه افزایش می دهد.
چگونه بهترین سبد سرمایه گذاری بسازیم؟ راهنمای ساخت پرتفوی در بازار رمزارزها
ساخت یک سبد سرمایهگذاری از ازل تا ابد یکی از اصول مهم ترید در بازار ارزهای دیجیتال بوده و آگاهی از آن برای تمامی تریدرها الزامی است. طی سالهای اخیر برخی با ساخت سبد سرمایهگذاری برای دیگران درآمد کسب میکردند. آمار نشان میدهد که سود اصلی را در بازار، هولدرها و سرمایهگذاران بلندمدت کسب میکنند. حال ما امروز اینجا هستیم تا به این روند پایان داده تا شما بتوانید سبدی فوقالعاده برای خود ایجاد کنید. با ما در «چگونه سبد سرمایه گذاری بسازیم؟» همراه باشید.
پرتفولیو یا سبد سرمایه گذاری چیست؟
سبد سرمایهگذاری ارز دیجیتال یا پورتفولیو (پورتفوی) مجموعهای از ارزهای دیجیتال مختلف است که در کیف پول یک تریدر قرار دارد. معمولا سبدهای سرمایهگذاری از چند آلتکوین مختلف تشکیل شدهاند. کاربران دارایی موجود در سبد سرمایه گذاری خود را ردیابی کرده تا درصورت رسیدن به قیمت موردنظر آنرا به فروش برسانند.
سبدهای سرمایهگذاری از چند رمز ارز مختلف تشکیل میشوند
آشنایی با اصول اولیه ساخت پورتفولیو
تنوع دارایی و تخصیص دارایی به هر بخش دو اصل مهم در ایجاد سبد سرمایه گذاری هستند و باید با آنها آشنا باشید.
تخصیص دارایی
تخصیص دارایی به معنای سرمایهگذاری در دستههای مختلف داراییها ازجمله ارز دیجیتال، فلزات گرانبها، اوراق قرضه و … است. یکی از اصول تشکیل سبد سرمایهگذاری موفق در تخصیص سرمایه تریدر در بازارهای متنوع است. قرار دادن همه تخم مرغها در یک سبد مثال مشهوری در این زمینه است. بهترین سبد سرمایهگذاری یا پرتفو سبدی است که در آن کلاسهای مختلف دارایی قرار گرفته باشد.
تنوع دارایی
مفهوم تنوع دارایی نیز به توزیع سرمایه در بخشهای مختلف یک بازار اشاره دارد. برای مثال در بازار سهام، خرید سهام در صنایع مختلف، انرژی، خودرو، کشاورزی، سلامت و تکنولوژی، به معنی متنوع سازی سبد سرمایهگذاری شماست. تنوع پرتفو در بازار ارزهای دیجیتال نیز اصل مهمی است. برای مثال خرید رمزارزهایی در حوزه دیفای، متاورس، شبکههای بلاکچین لایه یک، شبکههای لایه دو، NFT، بیمه، تامین نقدینگی، صرافیهای متمرکز، صرافیهای غیرمتمرکز، شبکههای لایه صفر و … به شما در متنوع سازی سبد سرمایهگذاریتان کمک خواهد کرد. تمرکز سبد بر روی یک حوزه همواره ریسک بالایی را به همراه خواهد داشت..
هردو مفهموم تنوع و تخصیص دارایی، ریسک سرمایهگذاری شما را کاهش میدهند.
دستهبندی بازار رمزارزها
در ادامهی مقالهی «چگونه سبد سرمایه گذاری بسازیم؟» به بررسی بخشهای مناسب حضور در سبد سرمایه گذاری میپردازیم و با آنها آشنا خواهیم شد.
اول؛ رمزارزهای پرداخت مالی
طی سالهای اخیر دیگر توکن پرداخت جدیدی متولد نشده و معروفترین رمز ارزهای این بخش از قدمت بالایی برخوردار هستند. بیت کوین شناختهشدهترین و معروفترین رمز ارز این دسته است.
همچنین رمز ارزهای ریپل، بیت کوین کش و لایت کوین نیز در این دسته قرار میگیرند. این رمز ارزها اولین نسل از ارزهای دیجیتال بودند و در آن زمان هنوز اتریوم و قرارداد هوشمندی وجود نداشت.
دوم؛ استیبل کوین
استیبل کوینها رمز ارزهایی با ارزشِ از پیش تعیینشده هستند. بهعنوان مثال قیمت تتر از ابتدا قیمتی معادل دلار آمریکا داشته یا رمز ارز PAXG از زمان تولد قیمتی معادل انس جهانی طلا داشته است.
توجه داشته باشید که حضور استیبل کوینها در سبدهای سرمایهگذاری سود و بازدهی نداشته اما ثبات را برای سبد به ارمغان میآورد. متاسفانه بازار ارزهای دیجیتال نوسانات زیادی داشته و حضور رمز ارزی که از ثبات برخوردار باشد یک نعمت است.
هدف از قرار دادن استیبل کوین در سبد سرمایه گذاری، کاهش ریسک کل سبد سرمایه گذاری ماست.
سوم؛ توکن اوراق بهادار
توکنهای اوراق بهادار فرم دیجیتالی اوراق بهادار سنتی هستند. یک توکن سکیوریتی میتواند سهام یک شرکت، اوراق قرضه صادرشده توسط یک پروژه یا حتی یک حق رای در یک پروتکل باشد. بدین صورت با دیجیتالی شدن اوراق قرضه، توکنهای بهادار متولد میشوند. توکنهای بهادار تحت مقررات قانونگذارها قرار گرفته و قبل از متولد شدن باید مراحل قانونی را طی کنند.
چهارم؛ توکنهای کاربردی
توکنهای کاربردی در راستای کمک به مردم یا برای استفاده از خدماتی ایجاد میشوند. بهعنوان مثال رمز ارز BNB در صرافی بایننس مورد استفاده قرار گرفته و یک توکن کاربردی است. ارزش این دسته از توکنها ارتباط مستقیمی با میزان کاربرد آنها دارد.
پنجم؛ توکنهای حاکمیتی
از این دسته از توکنها در راستای رایگیری و تصمیمگیری و مدیریت یک شبکهی غیرمتمرکز استفاده میشود. با هولد کردن این توکنها قدرت دخالت در یک پروژه در اختیار شما قرار خواهد گرفت. رمز ارزهای Uniswap، PancakeSwap و SushiSwap برخی از مشهورترین توکنهای این دسته هستند. ارزش این توکنها ارتباط مستقیمی با موفقیت پروژه دارد.
علاوه بر این رمز ارزها، ما در مقالهی «در بازار نزولی چه ارزی بخریم؟ معرفی ۵ بخش بازار که همچنان سود ده هستند» به بررسی برترین رمز ارزها برای خرید در بازار نزولی پرداختیم. شما عزیزان میتوانید از این ارزهای دیجیتال نیز در سبد سرمایهگذاری خود استفاده کنید.
دیگر محصولات کریپتو
توکنهای NFT یکی دیگر از داراییهای قابل استفاده در سبد سرمایه گذاری هستند
سبدهای سرمایهگذاری بهطور خاص شامل نگهداری توکنهای مختلف نبوده و استفاده از محصولات کریپتو، تنوع پورتفوی شما را افزایش میدهد. بهعنوان مثال میتوانید روی برنامههای غیرمتمرکز (dApp) و توکنهای NFT سرمایهگذاری کنید.
این محصولات دارای سطوح ریسک مختلفی بوده و بهتر است قبل از سرمایهگذاری با مکانیزم کاری آنها آشنا شوید. در ادامه به بررسی قدمبهقدم چگونگی ساخت سبد سرمایه گذاری میپردازیم. با ما همراه باشید.
آموزش گام به گام ساخت بهترین سبد سرمایهگذاری
تمامی سبدهای سرمایه گذاری یکسان نبوده اما یک سری قوانین کلی در این زمینه وجود دارد که بهتر است رعایت کنید.
گام یک؛ توزیع ریسک پرتفوی
سبد سرمایهگذاری خود را بین داراییهایی با ریسک بالا، متوسط و پایین تقسیم کنید. بهتر است از ساخت پورتفوی با ریسک بسیار بالا خودداری کرده و اصل تعادل را رعایت کنید. داراییهایی با ریسک بالا احتمال کسب سودهای بزرگ را افزایش داده اما در مقابل احتمال سقوط قیمت شدید آنها وجود دارد.
گام دو؛ استفاده از استیبل کوینها
برای کمک به تامین نقدینگی سبد سرمایهگذاری خود از استیبل کوینها استفاده کنید. استیبل کوینها در تمامی نقاط دنیای ارزهای دیجیتال کاربرد داشته و به شما کمک میکنند تا به سرعت وارد معاملههای پرسود شده یا از یک پوزیشن زیان ده خارج شوید.
گام سه؛ تغییر در پورتفولیو
با توکنها و کوینهایی که خریدهاید ازدواج نکنید. به استراتژی خود وفادار باشید و همواره از آن پیروی کنید اما تعصبی روی استراتژی معاملاتی و همچنین رمزارزهایی که خریداری کردهاید نداشته باشید. در صورت مشاهده اشتباه در انتخاب یک دارایی، آن را از سبد خود حذف کنید و آن را بفروشید. شما همانند باغبانی باید سبد خود را اصلاح کنید و ارزهای زیان دهی که امیدی به آینده آن نیست را به سرعت از سبد خود خارج کنید.
گام چهار؛ اختصاص سرمایه بهطور مساوی
سرمایهی خود را بهطور مساوی بین دستههای مختلف از داراییهای دیجیتال پخش کنید. چنین موضوعی باعث میشود تا درصورت افت یک بخش، متحمل ضرر بسیار زیاد نشوید.
گام پنج؛ خودتان تحقیق کنید
بهتر است پیش از سرمایهگذاری، دربارهی داراییها و رمز ارزهای مختلف تحقیق کنید. فقط به نکته و توصیههای دیگران اعتماد نکرده و روند تحقیق و جستوجو را آغاز کنید.
بهتر است به توصیهی دیگران اعتماد نکرده و خود نسبت به رمز ارزها تحقیق کنید
سخن پایانی
ما در این مطلب به بررسی جامع ساخت سبد سرمایهگذاری پرداختیم. شما عزیزان چه تجربهای از ساخت سبد دارید؟ لطفا مورد ششم درخصوص قوانین ساخت سبد سرمایهگذاری را شما با ما و سایر کاربران توکن باز به اشتراک بگذارید. ممنون از اینکه تا پایان مقالهی «چگونه سبد سرمایه گذاری بسازیم؟» همراه ما بودید.
پنج اشتباه رایج در اندازه گیری رضایت مشتریان
با وجود انتشار مقالات علمی متعدد در زمینه اندازهگیری رضایت مشتریان، همچنیان مفهوم میزان رضایت مشتریان در دهههای اخیر دچار تغییر خاصی نشده است. با وجود اینکه شاخص اندازهگیری رضایت مشتریان شاخصی قدیمی است اما در حال حاضر نیز یکی از شاخصهای کلیدی سنجش عملکرد مجموعههای خدماتی و همچنین محصول محور است. شرکتهای مختلف در ایران برخی به خاطر الزام EFQM ،ISO 9000 و یا INQA و برخی نیز به دلیل اعتقاد به ارتقاء رضایت مشتریان به صورت متناوب و دورهای رضایت مشتریان خود را از محصولات و خدمات اندازهگیری میکنند.
در این حوزه برخی خطاها به صورت رایج در بین شرکتهای ارزیابی شونده و حتی بعضا شرکت های تحقیقات بازار در اندازه گیری رضایت مشتریان متداول است که در ذیل این مقاله به صورت مختصر به برخی از آنها می پردازیم:
۱- عدم بهرهگیری از متدولوژی تحقیق
هر تحقیق اندازهگیری رضایت مشتریان نیازمند آن است بر اساس متدولوژی مدون ترسیم و اجرایی گردد.
در این متدولوژی میبایست ارکانی همچون تعیین هدف تحقیق، جامعه هدف، روش نمونهگیری، طراحی و تست ابزار تحقیق و نهایتاً پیادهسازی فاز پایلوت دیده شود. نادیده گرفتن هر یک از ارکان فوق میتواند خطای جبران ناپذیر به خروجیهای طرح تحمیل کند.
۲- روش نمونهگیری تأثیر بسزایی در نتایج دارد.
هنوز نیز هستند کسانی که به اشتباه از جداول Military std جهت تعیین تعداد نمونه مورد نیاز پژوهش استفاده میکنند، در حالی که این جداول جهت رد یا پذیرش یک نمونه بازرسی طراحی شده است. بهترین فرمول نمونهگیری در اینگونه طرح ها بهرهگیری از فرمول کوکران با ضریب تغییرات (cv) است.
۳- طراحی پرسشنامه قاعده و اصول دارد.
این قاعده از تعیین هدف و نیازسنجی آغاز میگردد و با سنجش پایایی، روایی و تست پرسشنامه نهایی میگردد. هنوز نیز سازمانهایی با اجماع نظر مدیران و خبرگان پرسشنامه طراحی میکنند و گمان میکنند پرسشنامه آنها چون آلفای کرونباخ بالایی دارد بنابراین قابل اتکا است.
۴- کیفیت جمعآوری اطلاعات به پرسشگر وابسته است.
همه چیز هم اگر درست باشد اما بدانیم تنها پرسشگران ما هستند که کیفیت داده جمعآوری شده را تضمین میکنند
یک تحقیق مدون بدون آموزش صحیح پرسشگران و از سوی دیگر بدون طراحی روشهای کنترلی سیستماتیک و یکسانسازی روش جمعآوری اطلاعات امکان موفقیت ندارد.
حساسترین بخش تحقیق جمعآوری اطلاعات است که بعضاً انرژی لازم جهت اجرای صحیح آن صرف نمیگردد.
۵- آمار توصیفی همه چیز را نمیگوید.
اطلاعات اولیه و خام، نتایج دموگرافیک جامعه، میانگین و فیلترهای مختلف تنها بخشی از آمار توصیفی قابل بهرهگیری در تحلیل نتایج است.
کار را در این حوزه به کاردان (کارشناس آمار خبره) بسپارید. اطلاعات اولیه مانند میانگین، دامنه، واریانس یکی از اشتباهات سرمایهگذاران و میانه برای تحلیل نتایج مفید است، اما کارشناس خبره آماری میتواند شاخصهای تصمیمساز متعددی را همراه با تحلیل نوین به ما ارائه دهد. انواع آزمونهای فرض، همبستگی، روشهای پارامتریک و غیر پارامتریک و… ابزارهایی است که با توجه به نیاز شما کارشناس تحلیل از آنها بهره میگیرد.
دیدگاه شما