مومنتوم بازار چیست ؟
مومنتوم یا شتاب بازار در واقع نوعی نماگر احساسی است . اگر بخواهیم مومنتوم را تعریف کنیم باید بگوئیم در واقع به تعداد تیک های یک کندل گویند. به زبان ساده تر مومنتوم یعنی تعداد دفعات انجام معامله به ازای یک کندل خاص. زمانی که می گوئیم " مومنتوم بازار بالاست " در واقع به این نکته اشاره داریم که ضربان یا ضرب آهنگ حرکت بازار به ازای هر کندل بالاست یا به عبارتی حجم کلی معاملات بالاست یا حتی می توان گفت که معامله گران بطور احساسی معامله می کنند.
در اهمیت مومنتوم همین بس که بدانیم یکی از اصلی ترین علل ایجاد ضرر و زیان های تریدرها عدم توجه به مومنتوم می باشد.
راهکار جالب توجهی برای تحت تاثیر قرار گرفتن از مومنتوم وجود ندارد. فی الواقع پناه بردن به تایم فریمهای بالا به نوعی راهکاری تدافعی جهت این امر می باشد، اما عموماً تریدرهای کم تجربه سعی در انجام خرید و فروش در ساعاتی دارند که بازار مومنتوم کمتری دارد و یا به عبارت بهتر حجم پول بسیار بالایی وارد بازار نشده است که می توان جهت این امر به ساعات باز و بسته شدن بازارهای جهانی توجه کرد.
سئوال اکثر تازه واردان به بازار این است که آیا با نشانگر یا نوسانگری می توان مومنتوم را به دست آورد ؟
اسیلاتوری به نام مومنتوم وجود دارد که به نوعی نمایانگر روند افزایش یا کاهش مومنتوم می باشد.
اگر اسیلاتور فوق الذکر را با حجم در زمان ترکیب کنیم به نوعی می توان تا حدی افزایش و کاهش مومنتوم بازار در هر کندل را یافت و اما در بحث فوائد مومنتوم می توان گفت که در صورت تشخیص درست، می توان گفت که سرعت رسیدن به اهداف قیمت در مومنتوم بالا افزایش می یابد. فی الواقع در صورت استفاده صحیح از الگوریتمهای معاملاتی و سیستم های ترید می توان بهترین استفاده را از مومنتوم برد. یکی از موارد مورد استفاده آن فی المثل می توان به نوسانگیری اشاره کرد. در واقع افزایش مومنتوم جهت دار در بازار نشاندهنده سرعت و حرکت بالای نمودار قیمت سهم در یک جهت خاص می باشد، که بهترین نشان دهنده و کمک کننده به نوسانگیران جهت تشخیص اینکه در یک معامله قیمت زودتر به هدف رسیده و خروج از معامله انجام شده و استرس کاهش می یابد.
آموزش آکادمیک تجارت الکترونیک
آموزش بورس و سهام - آتی سکه - ارزها -اونس-Academic training in e-commerc
آموزش اندیکاتور Stochastic Momentum Index
(شاخص مومنتوم استوکاستیک( معرّفي و تفسير شاخص مومنتوم استوکاستیک (SMI) نخستينبار توسّط «ویلیام بلاو» در «مجلهي تحليل تكنيكال سهام و كالا» معرّفي شد. در این شاخص نسبت به استوکاستیک یک تغییر جالب توجه داده شدهاست: در حالی که نوساننمای استوکاستیک فاصلهي قیمت پاياني را نسبت به نقاط بالا و پایین در بازهي X دورهای اخیر نشان میدهد، این شاخص این فاصله را نسبت به نقطهی میانی دامنهي بالا و پایین این بازه نشان میدهد؛ نتیجهی این امر تشکیل نوساننمایی است که بین 100– تا 100+ نوسان دارد و در مقایسه با یک نوساننمای استوکاستیک با دورهی مشابه بینظمی کمتری دارد و از ثبات بیشتری برخوردار است. در تفسیر اين شاخص ميتوان گفت هرگاه قیمت بسته شدن از نقطهی میانی محدودهی موردنظر بالاتر باشد، SMI مثبت خواهد بود و بالعكس اگر پایینتر باشد SMI منفی است. سيگنالها سيگنالهاي SMI کم و بیش مشابه نوساننمای استوکاستیک است. سه روش برای استفاده از SMI وجود دارد: -1مناطق اشباع خريد/ اشباع فروش: جهت تشخيص مناطق اشباع خريد و اشباع فروش معمولاً از اعداد 40+ و 40- استفاده ميشود؛ به اين ترتيب كه اگر SMI بالاتر از 40+ باشد، به معناي قرار گرفتن قيمت در منطقهي اشباع خريد است؛ در مقابل اگر SMI پايينتر از 40- باشد، نشانگر حضور قيمت در منطقهي اشباع فروش است؛ بنابراين: سيگنال خريد زماني است كه SMI از پايين به بالا خط 40- را قطع كند. سيگنال فروش زماني است كه SMI از بالا به پايين خط 40+ را قطع كند. حتماً توجّه داريد كه تنها زماني ميتوان از اين سيگنالها استفاده كرد كه بازار بدون روند باشد؛ در غير اين صورت تنها به سيگنالهاي همسو با روند توجّه كنيد و سيگنالهاي مخالف روند را ناديده بگيريد. 2) تقاطع با خط سيگنال: سیگنال خرید زمانی است کهSMI از پايين به بالا خط سيگنال را قطع كند و سیگنال فروش زمانی است کهSMI بالا به پايين خط سيگنال را قطع كند. 3) واگرايي: واگرايي صعودي، سيگنال خريد و واگرايي نزولي سيگنال فروش است ) Chande Momentum Oscillator نوساننماي مومنتوم چاند) معرّفي و تفسير شاخص CMO توسّط «توشرچاند» ابداع شد. «چاند» هدف خود از مطرح کردن این شاخص را به دست آوردن «اندازه حرکت (مومنتوم) خالص» بیان میکند. CMO ارتباط و وابستگی زیادی با سایر شاخصهای اندازهگیری مومنتوم مانند RSI ، استوكاستيك و ….. دارد. از این میان ارتباط و شباهت CMO با RSI بیش از سایر شاخصها میباشد. امّا تفاوتهایی نیز با RSI دارد که ذیلاً به آن اشاره میشود: 1 ـ CMO از دادههاي روزهای صعودي و روزهای نزولي توأماً استفاده میکند؛ بنابراین دقیقاً مومنتوم را اندازهگیری میکند. 2 ـ محاسبات این شاخص بر مبنای اطّلاعات خام (تعدیلنشده) میباشد بنابراین حركات كوتاهمدت قيمت نيز در آن منعكس ميشود. لذا در صورت لزوم، تعدیل و اصلاح اطّلاعات هنگام محاسبهي این شاخص به کار میرود. 3 ـ مقیاس حرکت این شاخص از 100 – تا 100 + میباشد در نتیجه به تحلیلگراجازه میدهد با استفاده از سطح صفر تغییر در مومنتوم خالص را به وضوح مشاهده کند. این نحوهي مقیاسبندی همچنین به تحلیلگر اجازه میدهد تا به راحتی مقادیر مومنتوم سهمهای مختلف را با هم مقایسه کند. سیگنالها 1) تشخیص مناطق اشباع خرید/ اشباع فروش: سادهترین روش استفاده ازCMO استفاده از آن جهت مشخّص کردن منطقهي اشباع خرید و منطقهي اشباع فروش است. به عنوان یک قانون کلّی آقای «چاند» خط 50 + را به عنوان خط مرزی منطقهي اشباع خرید مشخّص میکند و بنابراین مقادیر بین 50 تا 100 جز منطقهي اشباع خرید محسوب میشود. به همین ترتیب خط 50 - نیز به عنوان خط مرزی منطقهي اشباع فروش شناختهمیشود بنابراین مقادیر بین 50 - تا 100 - نیز به عنوان منطقهي اشباع فروش محسوب میشود. در 50 + اندازه حركت صعودی سه برابر اندازه حرکت نزولی است. به همین ترتیب در 50 - اندازه حرکت نزولی سه برابر اندازه حرکت صعودی است. به طورکلّی ميتوان سطوح 50 + و50- در CMO را به ترتیب مشابه سطوح 70 و30 درRSI دانست. 2) مشخّص کردن میزان قدرت روند: CMO همانند شاخص «فيلتر افقي ـ عمودي» میتواند در اندازهگیری میزان قدرت روند نیز به کار رود. به این ترتیب که هرچقدر CMO بالاتر باشد روند قویتر است. مقادیر پایین CMO نشانگر يك بازار بدون روند است. 3) واگرایی: واگرایی میان نمودار CMO و نمودار قیمت فرصت مناسبی برای معامله فراهم میآورد. سیگنال خرید زمانی است که یک واگرایی صعودی در نمودار CMO پدید آید و سیگنال فروش نیز زمانی صادر میشود که یک واگرایی نزولی درنمودار CMO پدیدار گردد. مانند سایر شاخصها، واگرايي معمولاً برای تشخیص بازگشت روند به کار میرود (این مورد را «چاند» در کتاب خود «معاملهگر سیگنالهای خریدوفروش مومنتوم تكنيكي نوین» مطرح نکردهاست.) 4) کاربردهای دیگر: در نمودار CMO میتوان از الگوهای تحلیل تکنیکال (مثلاً الگوی سر و شانهها و . )، نوسانهاي ناقص و خطوط حمايت و مقاومت نيز استفاده كرد. (براي توضيح بيشتر در اين زمينه به شاخص RSI مراجعه كنيد.) نوسان نماي تصوير(Projection Oscillator) معرّفي و تفسير نوساننماي تصوير توسّط «مل وايدنر» ابداع شد. این شاخص یکی از مشتقات نوارهاي تصوير به حساب میآيد. نوساننماي تصوير در واقع یک استوکاستیک است که بر مبنای شیب تنظیم شده است. این شاخص ارتباط میان قیمت فعلی و بیشترین و کمترین قیمت در دورهي مشخّصشده را نشان میدهد. نوساننماي استوكاستيك نیز همین عمل را انجام میدهد با سیگنالهای خریدوفروش مومنتوم این تفاوت که در نوساننماي تصوير نحوهي تنظیم بیشترین و کمترین قیمت در بالا و پایین نمودار به کمک شیب رگرسيون خطي انجام میگیرد. این نوع تنظیم سبب میشود که نوساننماي تصوير نسبت به حرکات کوتاهمدّت قیمت حساستر از نوساننماي استوكاستيك باشد. اگر بخواهیم از منظري دیگر این شاخص را بررسی کنیم میتوان گفت سیگنالهای خریدوفروش مومنتوم که نوساننماي تصوير نمایانگر مکان فعلی قیمت نسبت به نوارهاي تصوير است. به عبارت دیگر اگر نوساننماي تصوير مقدار 50 را نشان دهد، بیانگر آن است که قیمت فعلی دقیقاً وسط دو باند قرار گرفته است. نشان دادن مقدار 100 توسّط نوساننماي تصوير نمايانگر قرار گرفتن قیمت در تماس با باند بالایی است. در مقابل، مقدار صفرِ نوساننماي تصوير بیانکنندهي قرار گرفتن قیمت در تماس با باند پایینی است. سیگنالها نوساننماي تصوير را میتوان هم به عنوان ابزاری جهت معاملات کوتاهمدت و هم به عنوان ابزاری جهت معاملات میانمدت به کار برد. (بسته به دورهي زمانیای که از آن استفاده میشود.) چندین روش برای استفاده از نوساننماي تصوير وجود دارد: 1) مناطق اشباع خرید/ اشباع فروش: جهت مشخّص کردن مناطق اشباع خرید و اشباع فروش در این شاخص اعداد مشخّصی وجود ندارد. امّا معمولاً از اعداد 80 و 20 بهترتیب برای مشخّص کردن مناطق اشباع خرید و اشباع فروش استفاده میشود؛ بنابراین سیگنال خرید زمانی است که نوساننما خط 20 را در جهت صعودی قطع کند. (از پايين به بالا خط 20 را قطع كند.) به همین ترتیب سیگنال فروش زمانی است که نوساننما خط 80 را در جهت نزولی قطع کند. (از بالا به پايين خط 80 را قطع کند.) باز هم تأکید میکنیم که پیش از استفاده از سیگنالهای مناطق اشباع خرید/ اشباع فروش حتماً باید رونددار یا بدون روند بودن بازار مشخّص شود. اگر بازار بدون روند بود میتوان از سیگنالهای مناطق اشباع خرید / اشباع فروش استفاده کرد. امّا در صورتی که بازار رونددار باشد بهتر است از این سیگنالها استفاده نشود. 2) تقاطع: سیگنال خرید زمانی صادر میشود که نوساننما خط نقطهچین را از پايين به بالا قطع کند. به همین ترتیب سیگنال فروش زمانی است که نوساننما از بالای خط نقطهچین آن را قطع کند و به زیر آن برسد. 3) واگرایی: سیگنال خرید زمانی است که در نمودار شاخص، واگرایی صعودی نسبت به نمودار قیمت ظاهر گردد و سیگنال فروش زمانی است که در نمودار شاخص، واگرایی نزولی نسبت به نمودار قیمت ظاهر گردد
ترکیب اندیکاتورهای MACD و RSI
هر دو اندیکاتور معاملاتی میانگین متحرک واگرا-همگرا (MACD) و شاخص قدرت نسبی (RSI) در میان محبوبترین اندیکاتورهای کاربردی معاملات فارکس قرار دارند.
اندیکاتورهای MACD و RSI در ترکیب با سایر شاخصهای تکنیکال میتوانند در شناسایی فرصتهای معاملاتی و زمانبندی مناسب به شما در کنترل بهینه ریسک کمک کنند.
پایه عملکرد (MACD)
اندیکاتور(MACD) اندیکاتوری است که براساس روند حرکت میکند و رابطه بین دو میانگین قیمت اوراق بهادار را نشان می دهد.
با کم کردن میانگین متحرک نمایی بیست و شش دورهای (EMA) از (EMA) دوازده دورهای، لاین (MACD) ظاهر میشود.
با رسم EMA نه روزه MACD به نام «خط سیگنال» در بالای خط MACD از سیگنالهای آن برای خرید و فروش استفاده کنید.
معمولا معاملهگران زمانی که MACD از بالای سیگنال خود عبور میکند، خرید میکنند و زمانی که MACD از زیر خط سیگنال میگذرد دارایی خود را میفروشند.
شاخصهای واگرایی میانگین متحرک (MACD) را میتوان به روشهای مختلفی تفسیر کرد.
از جمله روشهای رایجتر میتوان به کراساوور، واگرایی و فراز و فرود سریع نیز اشاره کرد.
پایه عملکرد RSI
شاخص قدرت نسبی در مقیاس 100 نقطهای، تغییرات قیمت یک جفت ارز فارکس را نشان میدهد.
این شاخص میتواند نواحی اشباع خرید و فروش را براساس تغییرات مومنتوم مشخص کند.
شاخص RSI میزان مومنتوم را براساس رویکردهای مختلف آنالیتیکال اندازهگیری میکند.
RSI میتواند فرصتهای خرید را با مشخص کردن فرصتهای معاملاتی و سطوح اشباع خرید و فروش، و همچنین موقعیتهای مناسب برای کسب سود در معاملات را به شما نشان دهد.
در شرایط اشباع خرید، RSI نشان دهنده کاهش قیمت ها و نزولی شدن روند بازار است.
این اندیکاتور در شرایط اشباع فروش به شما نشان میدهد که ممکن است معامله گران با واکنشهای اغراق آمیز، موجب کاهش قیمت و ارزش جفت ارز شوند.
مزایای استفاده از RSI
شاخص قدرت نسبی به یک شاخص پرکاربرد در فارکس تبدیل شده است، این اندیکاتور به نوعی زندگی معاملهگرانی را که به دنبال کسب سود هستند، آسانتر میکند.
زمانی که از این اندیکاتور به تنهایی استفاده میکنید از مزایای زیر بهرهمند می شوید:
طرحی ساده و خوانا
برخلاف سایر شاخصها و الگوهای نمودار، یک معاملهگر تازهوارد نیز میتواند فوراً از RSI برای شناسایی شرایط اشباع خرید و فروش استفاده کند.
تعیین سرعت مومنتوم
هنگامی که میخواهید براساس تغییرات قیمت در فارکس سرمایهگذاری کنید، سرعت مهم است.
روند قیمت موضوعی جداست اما به این معنی نیست که حرکت قیمت در هر بازه زمانی ادامه خواهد داشت.
RSI میتواند به شما کمک کند دوام حرکت قیمت را بر اساس حرکت فعلی تخمین بزنید.
استفاده از RSI برای باز و بستن کردن پوزیشن
اگرچه اندیکاتور RSI به شما در شناسایی فرصتها کمک میکند اما میتوان از آن برای خروج از پوزیشن در زمان مناسب و کسب سود نیز استفاده کرد.
معایب استفاده از RSI
هیچ اندیکاتوری در فارکس کامل نیست و نمیتواند موفقیت 100٪ شما را تضمین کند.
به عنوان یک معاملهگر باید محدودیتهای اندیکاتور مورد نظر خود را شناسایی کنید تا بتوانید با درک و آگاهی بالا وارد بازار معاملات فارکس شوید.
از جمله معایب اندیکاتور RSI عبارت اند از:
عدم ارائه سیگنالهای ثابت
اگرچه این اندیکاتور برای شناسایی موقعیتهای اشباع خرید و فروش مناسب است اما بسیاری از جفتارزهای فارکس اغلب مواقع در شرایط ثبات قیمت هستند.
در این شرایط اندیکاتور RSI هیچ سیگنالی منتشر نمیکند در نتیجه معاملهگران باید برای یافتن موقعیتهای معاملاتی از اندیکاتورهای دیگری استفاده کنند.
ارسال سیگنال ورود اشتباه
در شرایطی که این اندیکاتور سیگنالهای اشباع خرید و فروش را صادر کنند، جفت ارزها به سرعت اصلاح نخواهند شد.
در بسیاری از مواقع این شرایط در یک بازه زمانی بلند مدت، ادامهدار خواهد شد و معاملهگران کوتاه مدت را با مشکل مواجه خواهد کرد.
مومنتوم قوی در عملکرد اندیکاتور RSI مشکل ایجاد می کند
زمانی که یک جفت ارز فارکس مومنتوم قوی را تجربه میکند، بهتر است از اندیکاتورهای دیگر برای تصمیم گیری در معاملات خود استفاده کنید.
ترکیب دو اندیکاتور MACD و RSI
میتوانید از این اندیکاتورها برای تدوین استراتژی معاملاتی و آنالیز معاملات خود استفاده کنید.
با استفاده از موارد زیر میتوانید ارزش سیگنالهای MACD و RSI را به حداکثر برسانید.
MACD و RSI را برای تأیید مومنتوم قیمت ترکیب کنید
ترکیب این دو اندیکاتور باهم میتواند به شما در شناخت درست مومنتوم قیمت کمک کند.
اگر یک نشانگر، حرکت در جهت خاصی را نشان میدهد، نشانگر دیگر را بررسی کنید و ببینید آیا نشانگر دیگر در همان جهت است یا خیر.
زمانی که این دو اندیکاتور دیدگاههای مختلفی را به شما ارائه دهند، در تصمیمگیری خود برای باز کردن پوزیشن دچار شک و تردید خواهید شد.
اگر هر دو آنها یک نتیجه را به شما ارائه دهند، میتوانید با اطمینان بیشتری تصمیم گیری کنید .
وقتی MACD و RSI واگرا میشوند از پوزیشن خارج شوید
در صورت تایید این دو اندیکاتور، معاملهگران پوزیشن خود را باز میکنند اما زمانی که یک اندیکاتور سیگنال تغییر مومنتوم را صادر کند، معاملهگر پوزیشن خود را میبندد.
بسته به استراتژی معاملاتی شما، منطق این نوع تصمیمگیری متفاوت است.
برخی معاملهگران معتقدند که واگرایی یک اندیکاتور میتواند سیگنال اندیکاتور دیگر را تضعیف کند.
برخی دیگر معتقدند که تغییر مومنتوم سیگنال میتواند در تغییر جهت سیگنال دیگر متناسب با مومنتوم قیمت تاثیرگذار باشد.
از استاپ لاس برای مدیریت ریسک استفاده کنید
اگرچه این دو اندیکاتور به صورت جداگانه اندیکاتورهای ارزشمندی هستند اما احتمال ارائه سیگنالهای معاملاتی نادرست از سوی آنها حتی در ترکیب با هم وجود دارد.
به عنوان یک معاملهگر باید همیشه از روشهای مدیریت ریسک استفاده کنید تا بتوانید خود را در برابر ضررهای معاملاتی محافظت کنید.
زمانی که هر دو اندیکاتور سیگنالی را در یک جهت ارائه دهند میتوانید با اطمینان بیشتری معامله کنید.
توجه داشته باشید که سیگنال این اندیکاتورها بدون خطا نیستند، گاهی اوقات اعتماد بیش از حد به این شاخصها میتواند منجر به ضررهای پرهزینه شود.
بنابراین استفاده از استاپ لاس می تواند بهترین گزینه برای مدیریت ریسک باشد.
سایر شاخصهای قابل استفاده به همراه MACD و RSI
میانگین متحرک ساده (SMA)
این اندیکاتور میتواند آگاهی شما را در زمینه تغییرات قیمت و عوض شدن جهت حرکت آن افزایش دهد.
میانگین وزنی حجمی قیمت (VWAP)
این اندیکاتور محاسبات خود را براساس حرکت قیمت و حجم انجام میدهد که میتوانید از سیگنالهای آن به عنوان تاییدی برای سیگنالهای MACD و RSI استفاده کنید.
باندهای بولینگر
اگر روند معکوسی را برای قیمت پیش بینی میکنید، با دنبال کردن این باندها میتوانید متوجه شوید که قیمت به کدام یک از آنها نزدیک میشود.
پنج اندیکاتور تکنیکال که باید بشناسید
ابزار اصلی معاملهگرانی که از روش تحلیل تکنیکال برای بررسی بازار و تصمیمگیری، به اندیکاتور ها یا شاخصهای تکنیکال هستند. البته انتخاب اندیکاتور ها با شماست و هیچ استاندارد مشخصی برای این که از چه شاخصی کمک بگیرید وجود ندارد. بلکه هر معاملهگری ابزارهایی که بیشتر با سبک شخصیاش سازگار است را برگزیده و در ادامه تلاش میکند در استفاده از آن به استادی برسد. به همین دلیل هم برخی معاملهگران ترجیح میدهند مومنتوم یا سرعت حرکت بازار را زیر نظر بگیرند، در حالی که برخی دیگر بهدنبال فیلتر کردن نویز بازار و اندازهگیری تلاطم یا Volatility آن میروند. اما آیا راهی برای شناسایی بهترین و کارآمدترین اندیکاتور ها وجود دارد؟
خوب، همانطور که گفتیم هر معاملهگری در این باره نظر خود را به شما خواهد گفت. به بیان دیگر آنچه از نظر یک معاملهگر بهترین اندیکاتور (Indicator) تاریخ است، از نظر دیگری سیگنالهای خریدوفروش مومنتوم کاملا بیمصرف است. هرچند، برخی از اندیکاتور ها بین تمامی فعالان بازار محبوب هستند و تقریبا همه حداقل از یکی از این شاخصها در کنار گزینههای دیگر استفاده میکنند.
در ادامه پنجتا از مهمترین اندیکاتور های تحلیل تکنیکال که هر معاملهگری باید با آنها آشنا باشد را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
مقدمه
معاملهگران از اندیکاتور های تکنیکال برای افزایش اطلاعات خود درباره تحرکات قیمت داراییهای مختلف در بازار استفاده میکنند. بکارگیری این اندیکاتور ها شناسایی الگوها در نمودارهای شمعی قیمت را آسانتر کرده و میتوانند به شما در تشخیص بهتر نقاط مناسب برای ورود و خروج از بازار کمک کند. اندیکاتور ها انواع مختلفی دارند و برای کارهای مختلف از معاملات کوتاهمدت تا سرمایهگذاریهای بلندمدت مورد استفاده قرار میگیرند. حتی برخی تحلیلگران حرفهای و معاملهگران قدیمی اندیکاتور های شخصی برای خودشان درست میکنند.
در این مقاله، میخواهیم شرح مختصری بر محبوبترین اندیکاتور های مورد استفاده معاملهگران بازارهای مالی و رمزارزی را به شما معرفی کنیم.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (یا Relative Strength Index) با نام RSI نیز شناخته میشود. این اندیکاتور مومنتوم یا شدت حرکت بازار را نشان میدهد و با یک نگاه مختصر به آن میتوانید بفهمید که دارایی موردنظرتان در وضعیت بیشخرید (Overbought) یا بیشفروش (Oversold) قرار گرفته است. این کار با اندازهگیری مقدار نوسانات اخیر قیمت (که بهصورت استاندارد 14 دورهزمانی اخیر – مثل چهارده روز، چهارده ساعت و … – درنظر گرفته میشود) انجام میگیرد. دادههای بدست آمده سپس در یک اندیکاتور نوسانی (یا Oscillator) که مقدار آن بین صفر و 100 متغیر است نمایش داده میشود.
از آنجا که شاخص RSI نشانگر مومنتومی است، با بررسی آن میتوانید از نرخ (مومنتوم) تغییر قیمت آگاه شوید. این یعنی وقتی نرخ افزایش قیمت در یک بازار صعودی بالا برود، روند قدرتمندی شکل گرفته و خریداران بهطور فزآینده در حال ورود به بازار هستند. از طرف دیگر، اگر مومنتوم یا نرخ افزایش قیمت در یک بازار صعودی کاهش یابد، ممکن است نشاندهنده تغییر احتمالی روند در آینده و مسلط شدن فروشندگان بر بازار باشد.
معمولا وقتی شاخص RSI یک دارایی یا کالا بالاتر از 70 باشد، در وضعیت بیشخرید (اشباع خرید – Overbought) قرار دارد. در مقابل، وقتی عدد این شاخص به زیر 30 نزول کند، آن کالا یا دارایی در وضعیت بیشفروش (اشباع فروش – Oversold) است. در نتیجه، اعداد بسیار نزدیک به صفر یا صد میتواند نشانهای از تغییر روند یا بازیابی قیمتها در آینده نزدیک باشد. با این حال، در نهایت بهتر است به اعداد نمایش داده شده توسط شاخص RSI بهعنوان سیگنالهای مستقیم خرید و فروش نگاه نکنید. زیرا این شاخص هم مانند بسیاری از روشهای دیگر مورد استفاده در تحلیل تکنیکال (TA) میتواند حاوی اطلاعات غلط یا گمراهکننده باشد. بنابراین بهتر است همیشه قبل از شروع معامله، سایر شاخصها و عوامل مهم را در نظر داشته باشید.
میانگین متحرک (MA)
یک میانگین متحرک یا Moving Average با فیلتر کردن نویز بازار و نمایش جهت روند آن، به شما کمک میکند سریعتر حرکات قیمتی یک دارایی یا کالا را بررسی کنید. از آنجا که این شاخص براساس دادههای قبلی کار میکند، در رده شاخصهای پیرو یا Lagging Indicator قرار میگیرد. این دسته از شاخصها، تنها بر مبنی اطلاعات پیشین کار میکنند و در نتیجه چندان برای پیشبینی روندهای آتی بازار کارایی ندارند. همچنین، عبارت متحرک در نام این شاخص به حرکت آن همراه با نمودار قیمت اشاره دارد. به بیان دیگر، هر نقطه از نمودار میانگین متحرک با استفاده از دادههای تعداد مشخصی از بازههای زمانی قبلی تعیین میشود و بههمین دلیل هم همواره در حال همراهی نمودار قیمت است.
دو تا از رایجترین میانگینهای متحرک مورد استفاده معاملهگران میانگین متحرک ساده (SMA/MA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) است. میانگین متحرک ساده یا SMA با تجمیع دادههای قیمتی در یک بازه زمانی معین و محاسبه میانگین آنها ترسیم میشود. برای مثال، میانگین متحرک 10 روزه با محاسبه قیمت میانگین در ده روزه اخیر محاسبه میشود. در مقابل فرمول محاسبه میانگین متحرک نمایی یا EMA بهگونهای است که وزن بیشتری برای قیمتهای جدیدتر قائل باشد. در نتیجه، این میانگین متحرک به نوسانات اخیر قیمت واکنش بیشتری نشان میدهد.
همانطور که اشاره کردیم، نمودارهای میانگین متحرک در رسته شاخصهای پیرو قرار میگیرند. در نتیجه، هرچه بازه زمانی درنظر گرفته شده برای میانگین متحرک بیشتر باشد، حساسیت آن به تغییرات قیمت کمتر خواهد بود. این یعنی سرعت واکنش میانگین متحرک ساده 200 روزه به آخرین تغییرات قیمت، کمتر از میانگین متحرک 50 روزه خواهد بود. معاملهگران معممولا برای سنجش روند بازار، از رابطه قیمت یک دارایی با میانگینهای متحرک بخصوص استفاده میکنند. برای مثال، بیشتر آنها بازار دارایی یا کالایی که مدتهاست بالاتر از خط میانگین متحرک 200 روزه قرار سیگنالهای خریدوفروش مومنتوم گرفته است را کاملا صعودی (گاوی) میدانند.
همچنین، نقاط تلاقی خطوط میانگین متحرک هم میتوانند به شما برای ورود و خروج از معامله کمک کنند. برای مثال اگر خط میانگین متحرک 100 روزه خط میانگین متحرک 200 روزه را قطع کرده و به زیر آن برود، میتوانید آن را نشانه مناسبی برای فروش در نظر بگیرید. اما دقیقا چرا؟ این وضعیت یعنی قطع خط میانگین متحرک200 روزه توسط میانگین متحرک 100 روزه و حرکت به زیر آن، نشان میدهد که میانگین قیمت در 100 روز اخیر از میانگین قیمت در 200 روز اخیر کمتر شده است. دلیل فروش در این نقطه هم عدم پیروی حرکات کوتاهمدت قیمت از روند کلی صعودی بازار و احتمال تغییر جهت قیمتها است.
همگرایی-واگرایی میانگین متحرک (MACD)
شاخص MACD برای تعیین نرخ تغییر قیمت یک دارایی با استفاده از رابطه بین دو میانگین متحرک آن بکار میرود. این اندیکاتور از دو خط تشکیل شده که خطوط MACD و سیگنال نامیده میشوند. خط MACD با تفریق مقادیر میانگین متحرک نمایی 26 دوره زمانی از میانگین متحرک نمایی 12 دوره زمانی بدست میآید. سپس این خط در کنار میانگین متحرک نمایی 9 دوره زمانی خط MACD – یا خط سیگنال – ترسیم میشود. همچنین در بسیاری از پلتفرمهای ترسیم نمودار و تحلیل تکنیکال حاوی یک هیستوگرام نیز هست، که فاصله بین خط MACD و خط سیگنال را بهصورت گرافیکی به شما نشان میدهد.
معاملهگران تلاش میکنند با یافتن واگراییهای موجود بین شاخص MACD و حرکات قیمتی، میزان قدرت روند فعلی بازار را تخمین بزنند. برای مثال، اگر قیمت در حال ثبت سقفهای بالاتر (Higher High) بوده و MACD در حال ایجاد کف بالاتر (Lower High) باشد، احتمالا در آینده نزدیک شاهد برعکس شدن روند بازار خواهیم بود. اما در این شرایط شاخص MACD دقیقا چه چیزی به ما میگوید؟ این حرکت اندیکاتور MACD به ما نشان میدهد که قیمت علیرغم کاهش مومنتوم یا نرخ تغییرات قیمت در حال کاهش است، بنابراین احتمال بازیابی قیمتها یا معکوسشدن روند بالا است.
معاملهگران همچنین میتوانند بهدنبال نقاط تلاقی بین خود خطوط MACD و سیگنال باشند. برای مثال، وقتی خط MACD خط سیگنال را قطع کرده و از آن بالاتر میرود احتمالا موقعیت مناسبی برای خرید ایجاد شده است. در مقابل اگر خط MACD خط سیگنال را قطع کرده و از آن پایینتر برود، میتوانید آن را نشانهای برای فروش در نظر بگیرید.
شاخص MACD معمولا در کنار شاخص RSI بکار میرود، چرا که هر دو مومنتوم یا نرخ تغییرات قیمت را با روشهای مختلف اندازه میگیرند. در نتیجه اگر بین هر دو این شاخصها همخوانی مناسبی وجود داشته باشد دیدگاه بهتری از شرایط تکنیکال بازار در اختیار شما قرار میدهند.
شاخص RSI تصادفی
شاخص RSI تصادفی یا Stochastic RSI یک نشانگر نوسانی (Oscillator) نرخ تغییرات قیمت است که به ما نشان میدهد یک کالا یا دارایی در وضعیت بیشخرید یا بیشفروش قرار دارد. همانطور که از نام این شاخص هم پیداست، این اندیکاتور از RSI مشتق شده و از دادههای آن بهجای دادههای قیمتی استفاده میکند. به بیان دیگر، شاخص RSI تصادفی با اعمال فرمول نوسانگر تصادفی روی مقادیر RSI بدست میآید. معمولا، مقادیر شاخص RSI تصادفی در محدوده بین 0 تا 1 (یا گاهی بین صفر تا 100) نمایش داده میشود.
این شاخص بهدلیل سرعت واکنش بالاتر و حساسیت بیشتر، سیگنالهای متعددی در اختیارتان قرار میدهد که تفسیر درست آنها میتواند کمی چالشبرانگیز باشد. در نتیجه بیشتر در مواقعی که نزدیک به بیشترین و کمترین مقادیر بازه خود قرار دارد، مورد استفاده قرار میگیرد. معمولا اگر مقدار شاخص RSI تصادفی بیشتر از 0.8 یا کمتر از 0.2باشد، دارایی یا کالای مورد نظر بهترتیب در وضعیت بیشخرید یا بیشفروش در نظر گرفته میشود. رسیدن این شاخص به صفر نشاندهنده این نکته است شاخص RSI در کمترین مقدار خود در بازه زمانی مورد نظر (که معمولا 14 دوره زمانی، مثل 14 ساعت، 14 روز و …) قرار دارد. در مقابل، رسیدن این شاخص به 1 نشان میدهد که شاخص RSI در سقف خود در بازه زمانی مورد نظر است.
البته این را هم درنظر داشته باشید که درست مثل شاخص RSI، نمیتوانید تنها با اتکا به وضعیت بیشخرید یا بیشفروش نشانداده شده در شاخص RSI تصادفی روی برعکس شدن روند قیمت حساب کنید. شاخص RSI تصادفی تنها نشان میدهد که مقادیر اندیکاتور RSI (که مبنی محاسبه مقادیر شاخص RSI تصادفی است) نزدیک به کف یا سقف اخیر خود قرار دارند. همچنین باید بخاطر داشته باشید که شاخص RSI تصادفی در مقایسه با شاخص RSI حساسیت بیشتری نسبت تغییرات قیمت دارد، در نتیجه احتمال نمایش سیگنالهای غلط توسط آن بیشتر است.
باندهای بولینگر (BB)
شاخص باندهای بولینگر یا Bollinger Bands در کنار نمایش وضعیت بیشخرید یا بیشفروش برای یک دارایی، میزان تلاطم یا Volatility بازار را هم به شما نشان میدهد. این شاخص از سه خط – یک میانگین متحرک ساده یا SMA بهعنوان خط میانی و دو خط بالایی و پایینی – تشکیل شده است. معاملهگران مختلف از تنظیمات مختلفی برای این شاخص استفاده میکنند، اما معمولا خطوط بالایی و پایینی دو انحراف استاندارد از خط میانی هستند. با افزایش یا کاهش تلاطم بازار، فاصله بین این دو خط بالایی و پایینی بهترتیب زیاد یا کم میشود.
بهطور کلی، هرچه قیمت به خط بالایی نزدیک باشد دارایی موردنظر بیشتر به وضعیت بیشخرید نزدیک شده است. در مقابل، هرچه قیمت به باند پایینی نزدیک شود بیشتر به وضعیت بیشفروش نزدیک شدهایم. در بیشتر موارد، قیمت در بین دو خط بالایی و پایین یا همان باند بولینگر قرار دارد. اگرچه در موارد معدودی ممکن است شاهد بالاتر یا پایینتر رفتن قیمت از محدوده باند هم باشیم. البته این وضعیت را نمیتوان بهعنوان سیگنالی مشخص برای خرید یا فروش درنظر گرفت، اما میتوان با قطعیت گفت که در چنین شرایطی بازار وضعیت بسیار حادی دارد.
یک مفهوم مهم دیگر در استفاده از شاخص باند بولینگر، فشردگی یا Squeeze است. این حالت در شرایط آرامش بازار، که تمامی خطوط باند بولینگر به یکدیگر نزدیک میشوند، دیده میشود و معمولا نشانه افزایش تلاطم بازار در آینده نزدیک است. در مقابل، اگر خطوط باند بولینگر شروع به فاصله گرفتن از یکدیگر کنند، میتوانیم منتظر کاهش تلاطم بازار در روزهای آتی باشیم.
جمعبندی
یادتان باشد که تفسیر هر کس از دادههای شاخصها میتواند متفاوت باشد. در نتیجه، بهتر است همیشه قبل از تصمیمگیری یک گام به عقب بازگشته و بررسی کنید که آیا تمایلات شخصی شما بر نتیجهای که از تحلیل تکنیکال خود گرفتهاید تاثیرگذار بودهاند یا خیر؟ چرا که آنچه یک معاملهگر سیگنال خرید میداند، میتواند از نظر دیگری سیگنالی برای فروش درنظر گرفته شود. همچنین این نکته را هم بخاطر داشته باشید که شاخصهای تکنیکال، درست مثل سایر روشهای تحلیل بازار، وقتی کارایی دارند که سیگنالهای خریدوفروش مومنتوم در کنار سایر ابزارهای تحلیلی مثل تحلیل بنیادی بکار گرفته شوند.
جزئیات خبر
در بازارهای مالی، اصطلاح خرید افراطی (به انگلیسی Overbought) زمانی به کار میرود که برای یک دارایی خریدهای زیادی در قیمتهای بالا انجام میشود.
خرید افراطی یعنی اینکه فشار خرید مستمری در آن دارایی وجود داشته است. خرید افراطی میتواند به دلایلی مانند اخبار خوب از شرکت یا بطور کلی صنعت باشد.
بالعکس، اصطلاح فروش افراطی (به انگلیسی Oversold) نیز برای زمانی به کار میرود که در یک دارایی به شکل بیش از حد فشار فروش افزایش یافته است.
در تحلیل تکنیکال زمانی که شاهد خرید افراطی در یک سهام یا دارایی هستیم، پیشنهاد میشود از ورود به سهم خودداری شود زیرا احتمال اصلاح و کاهش قیمت آن بالاست.
با اسیلاتور RSI که به عنوان یک اندیکاتور مومنتوم نیز شناخته میشود، اندازه خرید افراطی یا فروش افراطی را در اوراق بهادار میتوان تعیین کرد.
RSI به عنوان یک نوسانگر (یک نمودار خطی که بین دو مقدار نوسان میکند) در نمودارهای قیمت نمایش داده میشود. نرمافزارهای تحلیل تکنیکال این نوسانگر را بصورت خودکار محاسبه کرده و نمایش میدهند.
این نوسانگر میتواند محدودهای بین 0 تا 100 داشته باشد.
تعبیر سنتی در خصوص RSI این است که وقتی نوسانگر روی عدد 30 یا پایینتر قرار دارد، دارایی موردنظر در محدوده فروش افراطی وارد شده است.
از سمت دیگر، وقتی نوسانگر روی عدد 70 یا بالاتر قرار بگیرد، گفته میشود دارایی مدنظر در محدوده خرید افراطی واقع شده است.
در این شرایط احتمال تغییر روند به میزان زیاد وجود دارد.
روند اصلی یک سهام یا دارایی، در درک صحیح از RSI اهمیت زیادی دارد. به عبارت دیگر، در خواندن RSI باید به روند سهم یا دارایی مدنظر توجه شود.
برای مثال بهتر است محدوده فروش افراطی در زمانی که سهم در روند صعودی قرار دارد، بیش از عدد 30 و همچنین محدوده فروش افراطی در حین یک روند نزولی بیش از عدد 70 در نظر گرفته شود.
سطوح خرید و فروش افراطی
در تحلیل بازار و سیگنالهایی که صادر میشود، زمانی که RSI به زیر 30 میرسد گفته میشود خرسها بر بازار حاکم هستند و زمانی که این نوسانگر به بالای 70 میرسد نشاندهنده تسلط گاوها بر بازار است.
از آنجایی که برخی داراییها دارای نوسان بیشتری هستند و سریعتر از دیگران حرکت میکنند، در این بازارها اعداد 80 و 20 نیز به عنوان سطوح خرید و فروش افراطی در نظر گرفته میشود.
محدودههای RSI
در یک روند صعودی، RSI تمایل دارد نسبت به روند نزولی بین سطوح خاصی باقی بماند. این رفتار منطقی به نظر میرسد زیرا RSI محاسبه سودها در برابر زیانها را انجام میدهد.
در یک روند صعودی، سودهای بیشتری بدست میآید و به همین دلیل RSI در سطوح بالاتری باقی میماند.
در یک روند نزولی، RSI گرایش به ماندن در سطوح پایینتر دارد.
در یک روند صعودی، RSI گرایش دارد بالای عدد 30 باقی بماند و اغلب مواقع به 70 برسد.
از سمت دیگر در یک روند نزولی، به ندرت میتوان RSI را بالای 70 مشاهده کرد و این نوسانگر اغلب مواقع به عدد 30 یا پایینتر نزول میکند.
چنین درکهای درستی از RSI میتواند در تشخیص قدرت روند و نقاط بازگشتی احتمالی به شما کمک کند.
بطور مثال در یک روند صعودی اگر RSI در چند موج قیمت نتواند به 70 برسد و سپس به زیر 30 نزول کند نشاندهنده این است که روند تضعیف شده و ممکن است روند قیمت به زودی تغییر کند.
در روند نزولی، شرایط برعکس است. اگر RSI در موج نزولی نتواند به 30 یا پایینتر برسد و سپس به بیش از 70 دست یابد، نشاندهنده این است که روند نزولی تضعیف شده و احتمالا به زودی شاهد تغییر روند خواهیم بود.
مقایسه RSI و MACD
اندیکاتور MACD نیز یکی دیگر از اندیکاتورهای مومنتوم (دنبالکننده روند) است که رابطه بین دو میانگین متحرک را در یک دارایی نشان میدهد.
MACD از طریق تفریق میانگین متحرک نمایی 26 روزه و میانگین متحرک نمایی 12 روزه محاسبه میشود. سپس یک میانگین متحرک 9 روزه که با نام خط سیگنال شناخته شده در بالای خط MACD رسم میشود و به عنوان علامتی برای سیگنال خرید و فروش عمل میکند.
معاملهگران زمانی که MACD از خط سیگنال به سمت بالا حرکت میکند آنرا نشانه خرید و زمانی که MACD از خط سیگنال به پایین نزول میکند آنرا نشانه فروش میدانند.
دیدگاه شما