تسهیلات سرمایه گذاری
ریاست تسهیلات سرمایهگذاری در عرصههای تشویق، ترغیب و جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی، ارایه خدمات برای جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و انعکاس افغانستان به حیث مقصد مناسب برای سرمایهگذاری تشکیل گردیده است.
نقش ریاست تشویق و حمایت از سرمایهگذاری
ریاست تسهیلات سرمایهگذاری نقش مهم و اساسی را جهت ایجاد بستر مناسب برای جلب، جذب و تشویق سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی غرض نیل به اهداف اصلی و تطبیق استراتژی وزارت صنعت و تجارت به منظور رشد و توصعه اقتصادی در کشور ایفا مینماید.
ریاست تسهیلات سرمایهگذاری به اساس استراتژی ملی افغانستان که بر وفق ماده (10) قانون اساسی که چنین صراحت دارد (دولت از سرمایهگذاری و تشبثات خصوصی در چوکات اقصاد بازار تشویق و حمایت به عمل آورده و حفاظت آنرا مطابق احکام قانون تضمین میکند.) تشکیل گردیده است
دیدگاه
انعکاس افغانستان به حیث مقصد مناسب برای سرمایهگذاری که باعث ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی فراگیر شود.
ماموریت ریاست تسهیلات سرمایهگذاری
ریاست تسهیلات استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ سرمایهگذاری تمرکز برای ارتقای سرمایهگذاری و تجارت متقابل بین افغانستان و بقیه کشورها منطقه و جهان تلاش نموده و از طریق ارایه خدمات ملموس و غیرملموس جهت جذب سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی و داخلی به منظور انکشاف و توسعهی سرمایهگذاری و اقتصاد کشور ادای مسئولیت میکند.
فعالیتهای ریاست تسهیلات سرمایهگزاری
- جلب و جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی از طریق ارایه معلومات در مورد فرصتهای سرمایهگذار؛
- ارایه خدمات سرمایهگذاری و همچنان سکتورهای بالقوه؛
- ترتیب، تنظیم و تحقیق فرصتهای سرمایهگذاری و استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ تشریک آن به اتاقهای چهارگانه، درج آن در دیتابیس و ارایه آن به سرمایهگذاران و جوانب ذیربط؛
- ترتیب بستههای تشویقی برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی به تفکیک هر سکتور جهت تشویق و جذب سرمایهگذاران در سکتورهای خاصی که افغانستان دارای مزیت برتری و رقابتی میباشد؛
- ارایه خدمات به سرمایهگذاران خارجی از قبیل (رهنمای سرمایهگذاران برای آگاه شدن از قوانین و مقررات و چگونگی سرمایهگذاری در افغانستان و ارایه خدمات در بخشهای اخذ زمین برای ایجاد شرکتها، قوانین بانکهای افغانستان، چگونگی ثبت و راجستر شرکتها، ارایه خدمات اخذ ویزه و پاسپورت) و. برنامههای حمایتی؛
- ترتیب و تنظیم پالیسی و پلانهای دراز مدت ریاست تسهیلات سرمایهگذاری مطابق پلان استراتژی وزارت صنعت و تجارت و راهکارهای تطبیقی آن؛
- ارایه خدمات حمایوی و تشویقی به سرمایهگذاران در تمام مراحل سرمایهگذاری جهت تقویت آنها؛
- طرح راهکارهای موثر حمایوی و تشویقی به منظور حمایت از سرمایهگذاری در ساحات صنعتی کشور؛
- طرحریزی، اولویتبندی و مدیریت برنامهها متعدد برای ارایه تصویر مثبت از افغانستان به عنوان مقصد مناسب برای سرمایهگذاری؛
- همآهنگی با ریاستها و آمریتهای وزارت صنعت و تجارت در مرکز و ولایات برای جمعآوری اطلاعات در مورد فرصتهای سرمایهگذاری و در اختیارگذاشتن آنها به سرمایهگذاران؛
- ایجاد روابط با سرمایهگذاران جهت جلب آنها برای سرمایهگذاری در کشور؛
- ارایه خدمات اخذ پاسپورت و ویزه برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی؛
تطبیق بوردعالی حمایت از سرمایهگذاری در کشور، براساس تعهد مقام عالی ریاست جمهوری اسلامی افغانستان که در رأس وزارت صنعت و تجارت قرار دارد؛ وظیفه سپرده شده تا اقدامات را در عرصه فراهمآوری محیط مناسب برای سرمایهگذاران خارجی انجام دهد.
سرمایه گذاری ثابت در بورس
بورس، یکی از مولفه های مهم در اقتصاد کشور ها است. این عامل تاثیر گذار، بهترین شاخصه برای تحلیل سهام شرکت ها و خرید و فروش سهام می باشد. شما با سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری نه تنها ضرر نمی کنید؛ بلکه در طولانی مدت سود خوبی به دست می آورید. به همین سبب امروزه اکثر افراد به خصوص قشر مرفه جامعه در صندوق های سرمایه گذاری مشارکت می کنند. سرمایه گذاری در بورس از نظر ریسک به انواع مختلفی تقسیم بندی می شود. تنوع در ریسک صندوق های سرمایه گذاری، سبب شده تمامی افراد در هر قشری مشتاق به سرمایه گذاری در بورس شوند.
سرمایه گذاری ثابت در بورس، برترین نوع سرمایه گذاری در این زمینه می باشد؛ لذا دارایی اصلی بدون هیچ تغییری در صندوق سرمایه گذاری به ثبت می رسد و همین طور در پایان استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ هر ماه سودی به حساب شخصی فرد واریز می شود. به همین علت، متقاضیان این صندوق بسیار زیاد است. سرمایه گذاری ثابت در بورس، در نرخ های مختلفی انجام می شود. بنابراین اگر به خاطر پول از مشارکت در این صندوق ها، پشیمان شده اید؛ اصلا دلیل موجهی نیست.
شما می توانید، حتی با 500 هزارتومان نیز در صندوق های درآمد ثابت، سهام بخرید. بنابراین، به خاطر نداشتن سرمایه کلان ناامید نشوید. داشتن سرمایه های اندک نیز برای مشارکت در بازار بورس مناسب است؛ چرا که هیچ محدودیت قیمتی در صندوق های ثابت سرمایه گذاری وجود دارد.
در ادامه مقاله به صورت مفصل در رابطه با سرمایه گذاری ثابت در بورس توضیح داده شده است؛ برای کسب اطلاعات بیشتر با ما همراه شوید.
سرمایه گذاری به چه معناست؟
سرمایه گذاری ثابت در بورس
تا در بین گفت و گو هایمان حرفی از سرمایه گذاری زده می شود؛ موضوع بحث را عوض می کنیم؛ لذا معتقدیم، سرمایه گذاری برای قشر مرفه جامعه است، اما این اعتقاد کاملا اشتباه و نادرست می باشد. سرمایه گذاری راه حلی مناسب و مفید برای تضمین آینده است. بنابراین بهتر است، تا حدی در رابطه با چگونگی عملکرد سرمایه گذاری بیاموزیم؛ تا زندگی بهتری برای خود و عزیزانمان به ارمغان بیاوریم.
سرمایه گذاری در لغت به معنای کسب درآمد به واسطه سپرده کردن دارایی ها است. فرقی ندارد، دارایی شما ملک، خودرو، طلا، پول و… باشد. در هر حال می توانید با سپرده کردن آن ها در کسب و کار های مختلف سودی هنگفت به دست بیاورید. یکی از خصوصیات سرمایه داران، ریسک پذیری است, ریسک پذیری به معنای غلبه بر بحران های مالی می باشد. بنابراین با تسلیم در برابر مشکلات آن را اشتباه نگیرید.
سرمایه گذاری زمانی سودمند و فوق العاده است؛ که شما با برنامه ریزی پیش بروید و از مشکلات مالی یا نوسانات بازار نترسید. سرمایه گذاری در تمامی کسب و کار هایی همچون بازار بورس، بازار فارکس، واحد های تولیدی و خدماتی، مجموعه های تجاری و… انجام می گیرد. بنابراین نرخ سود هر سرمایه گذاری به نوع کسب و کار و میزان دارایی فرد بستگی دارد.
سرمایه گذاری ترسی ندارد؛ فقط ملزم به صبر و حوصله می باشد، لذا در طولانی مدت اثر خود را می گذارد. به همین خاطر بدیهی است، در ماه های اول، سود خوبی به دست نیاورید.
سرمایه گذاری ثابت در بورس چیست؟
یکی از سرمایه گذاری های پر رونق که متقاضیان بسیاری را به خود جلب کرده است؛ سرمایه گذاری در بورس می باشد. سرمایه گذاری در بورس، کار سختی نیست؛ لذا متقاضیان تنها نوع صندوق سرمایه گذاری خود را انتخاب کنند، مابقی امور همچون کنترل چالش ها توسط صندوق داران خبره استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ و توانمند انجام می گیرد.
بازار بورس از هر قشری، متقاضی به خود جلب کرده است؛ لذا برای مشارکت در صندوق های سرمایه گذاری نیازی به سرمایه کلان ندارد. متقاضیان می توانند با کمترین مقدار که حداقل 500 هزار تومان است؛ در صندوق های سرمایه گذاری درآمد سب کنند. هر چقدر هم که سود سرمایه گذاری کم باشد؛ بهتر از نگهداری دارایی تان در بانک ها است. به همین دلیل سعی کنید، حداقل در کسب و کار های کوچک که احتمال ریسک آن ناچیز است؛ دارای های خود را سرمایه گذاری کنید.
سرمایه گذاری در بورس به طور کلی از لحاظ ریسک به صندوق هایی با درآمد ثابت، مختلط و سهامی تقسیم بندی می شود. در بین این دسته بندی، صندوق سهامی دارای بیشترین ریسک و صندوق درآمد ثابت از کمترین ریسک برخوردار است. صندوق با درآمد ثابت بیشترین سهام را در خود جای داده است؛ لذا از سراسر این سرزمین متقاضی دارد. به همین خاطر همواره با این که بر تعداد متقاضیانش افزود می شود.
سرمایه گذاری ثابت در سود از کمترین ریسکی برخوردار است. بنابراین اگر از ریسک گریزان هستید و نمی دانید دارایی خود را در چه عرصه ای سرمایه گذاری کنید؛ پیشنهاد ما صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت است. این صندوق علاوه بر محافظت از دارایی شما در هر ماه سودی نیز به حساب تان واریز می کند. به همین خاطر بر میزان ارزش مادی سپرده تان نیز افزوده می شود.
سرمایه گذاری ثابت در بورس، درست است؟
یکی از کسب و کار هایی که نزدیک به 50 سال از ورود آن به ایران می گذرد؛ بازار بورس است. بازار بورس از بازار های پر رونق و هیجان انگیز می باشد؛ که بر اقتصاد کشور نقش مهمی دارد. این بازار در هر ثانیه با نوسانات قیمت مختلفی رو به رو است؛ اما با این حال برای سرمایه گذاری بسیار مناسب می باشد، لذا باعث شده بر ارزش مادی دارایی ها در بهره زمانی طولانی ای افزوده شود.
نرخ تورم یکی از شاخصه های مهم بازار بورس است. از آن جایی که امروزه نرخ تورم در کشور ما بالا است و تا به الان با افت قیمت ناچیزی رو به رو شده سرمایه گذاری دارایی در صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت، بسیار مناسب و اقتصادی می باشد.
سرمایه گذاری ثابت در بورس همانند سیبل تیر اندازی است. در تیراندازی با این که فرد انتخابات بسیاری دارد؛ اما فقط نقطه وسط سیبل در هر زمانی بهترین انتخاب می باشد. حال سرمایه گذاری ثابت در بورس نیز به همین صورت است؛ اگر شما در صندوق های درآمد ثابت سرمایه گذاری کنید، بدیهی است در هر زمان یا بهره ای می توانید سود خوبی به دست بیاورید. بازدهی صندوق های درآمد ثابت، مطلوب و خوشایند است. چرا که در چالش های کمتری قرار می گیرد.
پارامتر هایی که بر سرمایه گذاری ثابت در بورس تاثیر دارد؟
برای این که پاسخی عقلانی به پرسش سرمایه گذاری در بورس چیست؟ بدهید، بایستی پارامتر هایی که بر سرمایه گذاری ثابت در بورس تاثیر دارد؛ را بشناسید. مهم ترین پارامتر، نرخ تورم می باشد. هر چه نرخ تورم بیشتر باشد؛ بدیهی است، ارزش مادی دارایی شما نیز افزوده می شود. به همین سبب سود بیشتری در پایان هر ماه دریافت می کنید.
دیگر شاخصه ای که بر سود سرمایه گذاری های ثابت در بورس موثر است؛ میزان دارایی سپرده شما می باشد. هر چه میزان اموال سپرده شما در صندوق های سرمایه گذاری بیشتر باشد؛ شما در اثر گذر زمان سود بیشتری از سرمایه گذاری تان دریافت می کنید.
سرمایه گذاری ثابت در بورس مناسب چه اشخاصی از جامعه است؟
سرمایه گذاری ثابت در بورس، یکی از سرمایه گذاری های موفق و سودمند می باشد؛ که در تمام بهره های زمانی متقاضیان بسیاری را به خود جلب کرده است. سرمایه گذاری در صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت بسیار رایج می باشد؛ لذا محدودیت سنی، تحصیلی یا مادی ندارد. به همین سبب، تنها عده خاصی از جامعه خواستار فعالیت در این عرصه نیستند.
در زمینه سرمایه گذاری ثابت در بورس اشخاص مختلفی فعال هستند؛ لذا همگی آن ها با مشارکت در بازار بورس سود خوبی استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ به دست می آورند. صندوق های سرمایه گذاری ثابت از نظر گنجایش نامحدود اند. به همین خاطر از ظرفیت بالایی بهره مند هستند. گنجایش بالا این ابزار آلات سبب شده، روند صعودی بازار ها روز به روز افزایش یابد؛ چرا که در هر زمان، افراد زیادی را به خود جلب کرده است.
سرمایه گذاری ثابت در بورس، مختص به اشخاص خاصی از جامعه نیست. تمامی افراد در هر گوشه از این سرزمین با هر رده تحصیلی ای می توانند برای سرمایه گذاری ثابت در بورس اقدام کنند. فرقی ندارد؛ زن یا مرد هستید، در هر صورت برای این که بر ارزش دارایی های خود بیافزایید، بایستی در سرمایه گذاری ها شرکت کنید.
برترین سرمایه گذاری که برای تمامی اشخاص جامعه، امکان پذیر است؛ سرمایه گذاری ثابت در بورس می باشد. سرمایه گذاری ثابت در بورس از هر لحاظ به نفع مشتری است؛ لذا سبب شده با خرید اوراق اجاره ای یا شرکتی بر ارزش سهام مشتری افزوده استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ شود. بنابراین در پایان هر سال سودی هنگفت بر حساب متقاضی واریز می شود.
جوامع از اقشار ضعیف، متوسط و ثروتمند تشکیل شده است. کسب درآمد برای اقشار متوسط و ثروتمند آسان تر می باشد؛ لذا آن ها از لحاظ معیشت از امکانات بیشتری برخوردار هستند. به همین سبب، امروزه با طراحی و ارائه صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت، زندگی برای اقشار ضعیف جامعه نیز راحت تر شده است.
هدف از سرمایه گذاری ثابت در بورس
سرمایه گذاری در کسب و کار ها، بر رفاه و اقتصاد کشور نقش به سزایی دارد؛ به همین سبب در کشور های قدرتمند کاربرد فراوانی دارند. یکی از راه های مطمئن برای سرمایه گذاری، سرمایه گذاری ثابت در بورس می باشد.
ملت ها از سرمایه گذاری ثابت در بورس اهداف مختلفی دارند. مهم ترین هدف سرمایه گذاری ثابت در بورس، تضمین رفاه و معیشت افراد جامعه است. هر چه معیشت افراد در رده بهتری قرار داشته باشد؛ آن جامعه نیز برای زندگی مناسب تر است.
هدف دیگر از انجام این عملیات، افزایش ارزش مادی دارایی افراد است. در دنیای امروز، در هر ثانیه تغییراتی بر جامعه حاکم می شود. بنابراین بایستی نسبت به نگهداری اموال تان کوشا باشید، تا بتوانید در موقعیتی مناسب نسبت به خرید یا فروش آن اقدام کنید.
مهم ترین هدف از انجام این سرمایه گذاری، کسب درآمد به واسطه دارایی های شخصی می باشد. هر چه ارزش دارایی شما بیشتر باشد؛ سود بیشتری از مشارکت در صندوق ها به دست می آورید. بنابراین سعی کنید، حداقل بیش از ۱ میلیون تومان در صندوق هایی با درآمد ثابت، سپرده خریداری کنید.
سخن آخر
سرمایه گذاری در بورس کمک شایانی به اقتصاد کشور می کند. به همین خاطر در چندین دهه متوالی افراد زیادی روی به سرمایه گذاری در بازار های بورس آورده اند. برترین نوع سرمایه گذاری در این عرصه، سرمایه گذاری ثابت در بورس می باشد؛ لذا از سرمایه اولیه کاسته نمی شود؛ بلکه سود روزانه این سرمایه ماهیانه به حساب شخص واریز می شود.
استراتژی خروج
استراتژی خروج استراتژی خروج یک طرح احتمالی است که توسط سرمایه گذاران، معامله گران، سرمایه گذاران ریسک پذیر یا صاحبین مشاغل با هدف تسویه حساب یا نقد کردن داراییهای مالی و… در زمان خروج، برنامهریزی میشود. این استراتژی میتواند برای خروج از یک کسب و کار بدون سود اجرا شود. که در این شرایط هدف اجرای این استراتژی کم کردن ضرر است. استراتژی خروج را همچنین میتوان در زمانی که سرمایهگذار به هدف سود خود رسیده است، اجرا کرد. برای مثال سرمایهگذاران فرشته در یک کسب و کار میتوانند پس از رسیدن به مرحله عرضه عمومی اولیه، این استراتژی را اجرا کنند. از دلایل دیگری استفاده از ای استراتژی، ایجاد تغییرات قابل توجه در بازار است.
محتویات
تعریف استراتژی خروج
استراتژی خروج به برنامهای از پیش تعیینشده گفته میشود که هریک از کارآفرینان، سرمایهگذاران، معامله گران و صاحبان مشاغل با هدف تسویهحساب یا نقد کردن داراییهای مالی و… در زمان خروج اجرا میگردد که میتواند فراتر از توافقات انجامشده صورت بگیرد. این استراتژی ممکن است برای خروج از سرمایهگذاری غیر فعال و اتمام یک سرمایهگذاری بدون سود انجام گیرد بنابراین در این صورت هدف از اجرای استراتژی خروج محدود کردن زیان و ضرر است. ممکن است این استراتژی زمانی اجرا شود که سرمایهگذار به سود هدفگذاری شده رسیده باشد. بهعنوانمثال، یک سرمایهگذار فرشته ممکن است در یک شرکت استارت آپ استراتژی خروج را در اولین مراحل کار اجرا نماید. از دیگر دلایل اجرای این استراتژی را میتوان به تغییرات چشمگیر بازار به دلیل اتفاقات فاجعهبار، دلایل قانونی اشاره کرد و همچنین ممکن است سرمایهگذار به دلیل بازنشستگی از کار دست بکشد و درآمد خود را نقد نماید. خروج کسبوکارها نباید با استراتژی خروج بازارهای اوراق بهادار جهانی اشتباه گرفته شود. نکات کلیدی
- استراتژی خروج، برنامهای از پیش تعیینشده برای نقد کردن اموال مالی است که در یک سرمایهگذاری تجاری انجامشده است.
- استراتژی خروج، میتواند شامل عرضه سهام در اولین مراحل کار، مالکیت، خرید های فرعی باشد ولی ممکن است بهصورت استراتژیک و با هدف جلوگیری از ورشکستگی و ضرر اجرا گردد.
- استراتژی های خروج همواره بر توقف روشهای زیانبار و بدون سود در معاملات تأکید دارند.
گزینههای خروج برای سرمایه گذاران خطر پذیر و بنیان گذاران
خروج از استارتاپ (Exit) به چه معناست؟ چرا خروج از استارتاپ مهمترین مرحله از فرآیند مدیریتی یک صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر است؟ سرمایه گذاران خطرپذیر به طور متوسط چند سال پس از سرمایه گذاری روی استارتاپ از آن خروج میکنند؟ انواع گزینههای خروج از یک استارتاپ کدامند؟ خروج موفق از استارتاپ مستلزم چه عواملی است؟ زمانبندی خروج چه نقشی را در پرتفلیوی سرمایه گذار خطرپذیر بازی میکند؟ در این مطلب با مفهوم خروج از استارتاپ، اهمیت و گزینههای آن و در مطالب بعدی بلاگ با اهمیت زمانبندی، نمونههایی از موفقترین خروجها و همچنین رفتار خروج صندوقهای سرمایه گذاری خطرپذیر در جهان آشنا میشوید.
خروج بنیانگذاران از استارتاپ
اگر مسیری که بنیانگذار هر استارتاپ طی میکند را به چهار مرحله تفکیک کنیم، آن مراحل عبارتند از:
- ساختن
- جذب سرمایه از سرمایه گذاران خطرپذیر
- افزایش مقیاس
- خروج
خروج از استارتاپ و دریافت نقدینگی در ازای سهام تحت مالکیت، آخرین مرحله و تعیین کننده سهم کارآفرین از ارزش ماجراجویی خود خواهد بود. فرض کنید استارتاپی موفق در مراحل میانی توسعه، درخواستی مبنی بر فروش تمامی سهام خود به شرکتی بزرگ و همصنعت را دارد. شرکت بزرگتر با انگیزه بکارگیری تکنولوژی استارتاپ در راستای ایجاد مزیت رقابتی و افزایش سود اقتصادی، پیشنهاد خرید با مبلغی بسیار بالاتر از ارزشگذاری استارتاپ در آخرین مرحله جذب سرمایه را داده است. واضح است که در صورت موافقت هیئت مدیرهی استارتاپ، تمامی سهامداران اعم استراتژیهای سرمایهگذاری چیست؟ از بنیانگذاران، سرمایه گذاران خطرپذیر و شاید پرسنل، سهام خود را در ازای دریافت وجه نقد، سهام شرکت خریدار و یا ترکیبی از این دو فروخته و از استارتاپ خروج میکنند. (البته در مواقعی که استارتاپ پیشنهاد خریدی دریافت نمیکند، خود بنیانگذاران در صورت تمایل به خروج فرآیند زمانبر معرفی استارتاپ به شرکتهای دیگر را طی میکنند.) میتوان گفت اهمیت خروج برای بنیانگذاران استارتاپ در مقایسه با سرمایه گذاران خطرپذیر کمتر است؛ چرا که معمولا کارآفرینان برخلاف سرمایه گذاران خطرپذیر محدودیت زمانی ندارند. عمر یک صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر محدود (10 سال) است. به این معنا که تا پایان این بازه زمانی، بایستی صندوق از تمامی استارتاپهای موجود در پرتفلیو خروج و بازده را میان سرمایه گذاران صندوق (نهادهای ثروتمند مانند صندوقهای بازنشستگی، بعضا بانکها و بیمهها، نهادهای خیریه و دانشگاهی، شرکتهای بزرگ و…) تقسیم کند.
از طرف دیگر کارآفرین ممکن است بدلیل پیوند عمیقی که با استارتاپ خود دارد، شاید بتوان گفت رابطهای پدرانه/ مادرانه با استارتاپ:) به صورت جدی به خروج فکر نکند.
به عقیده من، کارآفرین واقعی (فردی که بتواند شرکتهای دیگری را هم از الف تا ی بسازد) در صورت عدم خروج (البته پس از اطمینان از پایداری نسبی وضعیت استارتاپ) و راهاندازی استارتاپهای دیگر، به توانمندیهای خود خیانت کرده است. (پیشنهاد میکنم این پادکست از راجر دیکی، بنیانگذار Gigster را بشنوید).
خروج صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر
اگر مسیری که یک صندوق یا شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر طی میکند را به 4 مرحله تفکیک کنیم، آن چهار مرحله عبارتند از
- جذب سرمایه از نهادهای ثروتمند
- شناسایی استارتاپها و سرمایه گذاری
- مدیریت و نظارت بر استارتاپهای موجود در پرتفلیو
- خروج
از دیدگاه یک سرمایه گذار خطرپذیر خروج و دریافت نقدینگی در ازای سهام تحت مالکیت، آخرین و مهمترین مرحله از این فرآیند است که به طور متوسط 5 الی 7 سال پس از سرمایه گذاری رخ میدهد. مهمترین مرحله از این منظر که تعیینکننده میزان بازده سرمایهگذاری (Capital Gain) خواهد بود. این فرآیند علاوه بر “کلیدی بودن” ویژگی دیگری دارد: “دشوار بودن”
برخلاف سرمایهگذاران فعال در بازارهای مالی عمومی، سرمایهگذاران خطرپذیر بدلیل عدم بهرهمندی از امکان فروش سهام مالکیت خود در بازار بورس با مشکلات بزرگی در زمینه قیمتگذاری سهام (Pricing) و نقدینگی (Liquidity) مواجه هستند.
بنابراین اهمیت بررسی گزینههای موجود برای خروج مطرح خواهد شد که متأسفانه از تنوع چندانی نیز برخوردار نیستند. در ادامه به معرفی یکایک گزینههای خروج خواهیم پرداخت.
گزینههای خروج از استارتاپ
تملیک (Acquisition)
اصلیترین استراتژی خروج از استارتاپ، فروش سهام به شرکتی بزرگتر در صنعت مورد فعالیت یا صنعتی مشابه در ازای دریافت وجه نقد، سهام شرکت خریدار و یا ترکیبی از این دو میباشد. معمولا هدف شرکت بزرگتر (خریدار) از تملیک، بهرهمندی و بکارگیری محصول و یا تکنولوژیِ بکار رفته در شرکت کوچکتر (شرکت هدف) است بگونهای که به مزیت رقابتی و در نهایت به افزایش سود اقتصادی منجر گردد. معمولاً در این نوع خروج، مدیران و کارکنان کلیدی که سهامدار میباشند، تا زمانی پس از تملیک که سهام طبق برنامه واگذاری تعیین شده به ایشان واگذار شود همکاری خود با شرکت خریدار را ادامه میدهند. در واقع اساس این نوع از تملیک، همافزایی پیشبینیشده بین محصول و یا خدمت ارائه شده توسط شرکت هدف و شرکت خریدار است. نوع دیگری از تملیک (Acquihire) نیز بر اساس توانمندی تیم بنیانگذار شرکت هدف صورت میگیرد. بعبارت بهتر، شرکت خریدار ارزشی برای محصول فعلی شرکت هدف قائل نیست و خواستار تملیک تیم و انتقال آنان به شرکت خود از طریق ارائه پیشنهادهایی مبنی بر حقوق و مزایایی بسیار بالاست. از آنجا که این نوع تملیک در مراحل ابتدایی توسعه انجام میشود به بازده چندان چشمگیری برای سهامداران نمیانجامد.
ادغام و تملیک (Mergers and Acquisitions)
این فرآیند شامل ادغام دو شرکت مشابه و هماندازه (Merger of equals) و خرید یا تملیک (Acquisition or takeover) شرکت کوچکتر (هدف) توسط شرکتی بزرگتر (خریدار) است. تفاوت دو فرآیند نامبرده در تشکیل و عدم تشکیل شرکتی جدید است. به عبارت بهتر در حالت ادغام، شرکتی جدید ایجاد میشود حال آنکه در تملیک، تغییری در نام و برند خریدار پس از خرید شرکت هدف ایجاد نمیشود. هدف از این فرآیند که در آن شرکت توسط شرکتی مشابه و بزرگتر خریداری میگردد، افزایش کارایی، سهم از بازار و در نهایت سود اقتصادی شرکت خریدار با بهرهبرداری از برخی ویژگیهای شرکت هدف از قبیل موارد زیر است:
- قابلیتها
- منابع
- محصولات
- منطقه جغرافیایی سرویسدهی
- تکنولوژی و یا دارایی فکری
- پتانسیل رشد سهام
- جامعه مشتریان
- عملیات سودده
البته گاهی دو شرکت همصنعت و رقیب یکدیگر بوده و هدف از ادغام و تملیک صرفاً حذف رقابت موجود است. برای مشاهده نمودار مربوط به ارزش کل معاملات ادغام و تملیک صورت گرفته در مقیاس جهانی و از سال 1985 تا 2018 به این لینک مراجعه کنید. بدلیل پیچیدگی ادغام و تملیک، بسیاری از شرکتهایی که قصد خرید شرکتهای کوچکتر را دارند این فرآیند را در کنار شرکتهای مشاوره مالی و همچنین تأمین سرمایهها پیش میبرند. برخی شرکتهای بالغ و بزرگ برنامهای نظامیافته برای پایش گزینههای ادغام و تملیک موجود و سپس انجام این فرآیند بصورت سالانه (Programmatic M&A) دارند. در ایران تعداد خروجها از هر دو روش معرفی شده، بسیار کم است. دلیل آن هم میتواند تعداد بسیار کم شرکتهای تکنولوژی محورِ بزرگ و با منایع مالی کافی برای خرید استارتاپها، نداشتن دیدگاه استراتژیک این شرکتها و یا عدم وجود استارتاپهای موفق و قابل خریداری ست.
بازخرید سهام (Buy Back)
این فرآیند خروج که بیشتر در مورد سرمایهگذاران در مراحل بلوغ شرکتها، صندوقهای اختصاصی (Private Equities) رخ میدهد ساده و بسیار محبوب است. در این نوع خروج، خود بنیانگذار و یا شرکت، سهام سرمایه گذار خطر پذیر را خریداری میکند. پیشنیاز امکان چنین خروجی وجود قرارداد سهام با اختیار فروش (Puttable Shares) میان سرمایهگذار خطر پذیر و بنیانگذار است. نکته بسیار مهم در این نوع خروج، وضعیت نقدینگی بنیانگذار میباشد. در واقع امضای این قرارداد و اعطای حق بازخرید سهام به بنیانگذار، در صورت کافی نبودن نقدینگی در دسترس او ممکن است ریسک مذاکرات و چانهزنیها مبنی بر کاهش قیمت سهام و یا در نظر گرفتن بازه زمانی برای پرداخت بخشی از مبلغ تعیین شده را به دنبال داشته باشد.
فروش سهام در بورس (IPO or the sale after the IPO)
رؤیای هر سرمایهگذار خطرپذیر، خروج از طریق عرضه اولیه سهام شرکت در بورس است چرا که این خروج به بیشترین بازده سرمایهگذاری ممکن میانجامد. البته احتمال وقوع این رؤیا بسیار کم (فرض کنید 1 از 100) است. بعبارت بهتر از هر 100 مورد سرمایه گذاری روی استارتاپها، تنها یک مورد، موفق به فروش سهام به عموم میشود. معمولا این نوع خروج مربوط به زمانیست که شرکت به بلوغ رسیده و امکان جذب سرمایه از صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر و یا صندوقهای اختصاصی را ندارد. این شرکت اگر پیشنیازها و شرایط لازم برای عام شدن را محقق کند، با پشت سر گذاشتن مقدمات لازم و نسبتا پیچیده عرضه اولیه سهام، بخشی از سهام را بصورت عمومی و برای نخستین بار به سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی در بورس میفروشد. البته سرمایهگذاران خطرپذیر ممکن است در صورت مالکیت درصدی قابل توجه نتوانند تا مدتی مشخص پس از این رخداد، سهام خود را بفروشند.
دیدگاه شما