لوریج چیست ؛ ضریب اهرمی در فارکس
لوریج چیست ؛ ضریب اهرمی در فارکس : اگر یک معامله گر تازه کار و مبتدی هستید، ممکن است سوالاتی مانند موارد زیر بپرسید:
فایده لوریج در فارکس چیست ؟
چگونه ضریب اهرمی را انتخاب کنیم ؟
ضریب اهرمی در دنیای تجارت به چه معناست ؟
معنای لوریج به عنوان ” اهرم مالی ” تعبیر می شود و ابزاری است که شما را قادر می سازد تا بر محیط حساب خود برای تجارت تأثیر بگذارید به گونه ای که نتایج تلاش شما را بدون نیاز به افزایش منابع چندین برابر کند.
اهرم به شما این مزیت را می دهد که بازدهی بزرگ تری را در سرمایه گذاری اولیه کوچک خود به دست آورید، اگرچه توجه به این نکته مهم است که معامله گران ممکن است به همان اندازه در هنگام استفاده از اهرم ضرر بیشتری را متحمل شوند. اهرم می تواند یک شمشیر دولبه باشد، اگر از آن به طور متفکرانه استفاده نکنید.
در حوزه مالی، این زمانی است که به دلیل افزایش قدرت خرید، پول قرض میکنید و با سرمایه اصلی خود سرمایهگذاری میکنید تا بازده بیشتری از سرمایهگذاری به دست آورید. هنگامی که آنچه را که قرض گرفته اید برگردانید، همچنان همان پولی را دارید که بیشتر از سرمایه اولیه خود به دست آورده اید. خیلی ساده، معنی اهرم یا اهرم در زبان عربی ما همین است. بیایید در دنیای تجارت و سرمایه گذاری با جزئیات بیشتری به آن نگاه کنیم تا بتوانیم تصویر روشنی از معنای اهرم در ذهن شما ایجاد کنیم.
لوریج چیست ؟
اهرم به شما این امکان را می دهد که مقادیر بسیار بیشتری از سرمایه سپرده شده خود را که برای معاملات استفاده می شود کنترل کنید. معاملات اهرمی به معاملات مارجین نیز معروف است.
می توانید با همکاری شرکت های بازرگانی واسط یک حساب کوچک باز کنید و سپس برای افتتاح معاملات بزرگ وجه از کارگزار قرض بگیرید. این به معامله گران اجازه می دهد تا میزان سود به دست آمده را افزایش دهند.
با این حال، به یاد داشته باشید که این نیز ضررهای احتمالی را افزایش می دهد. اهرم بازار سهام شامل معاملات سهام و همچنین سایر ابزارهای مالی در بازار پول جهانی است که تنها با بخش کوچکی از سرمایه گذاری شما همراه است. اهرم ارز خارجی نیز در نظر گرفته می شود، زیرا به شما امکان می دهد معاملاتی را با نرخ ارز بیشتر از آنچه موجودی حساب شما به تنهایی تحمل کند باز کنید.
باید به خاطر داشت که اهرم پتانسیل سود معاملات را تغییر نمی دهد. درعوض، میزان سرمایه مورد نیاز برای افتتاح معاملات بزرگ را در مقایسه با سرمایه واقعی شما کاهش می دهد. همانطور که قبلاً اشاره کردیم، معاملات اهرمی نیز یک شمشیر دولبه است که در آن حسابهای دارای اهرم بسیار تحت تأثیر نوسانات قیمت زیاد قرار میگیرند. بنابراین، در مورد معامله ابزارهای مالی با استفاده از اهرم، مطالعه و اجرای استراتژی های مدیریت ریسک خوب ضروری است.
ضریب اهرمی چیست
اهرم به عنوان حمایت و تقویت در حساب معاملات ارزی در نظر گرفته می شود . با کمک اهرم معاملات فارکس، می توانید معاملاتی را باز کنید که 500 برابر بیشتر از سرمایه خود هستند. به عبارت دیگر، اهرم راهی برای دسترسی شما به حجم بسیار بیشتری از معاملات و قراردادها نسبت به آنچه که واقعاً می توانید با مانده حساب واقعی خود به آن دسترسی داشته باشید، است.
تجارت آنلاین ارز یک تجربه هیجان انگیز است و دسترسی به این بازار از طریق پلتفرم های معاملاتی بسیار راحت تر از گذشته ممکن شده است، طبق آخرین آمار، بیش از 9600000 معامله گر آنلاین در سراسر جهان وجود دارد. اگرچه هرکسی دلایل خاص خود را برای معامله در این بازار دارد، اما نسبت های اهرمی موجود هنوز یکی از مهم ترین دلایلی هستند که معامله گران را برای معامله در بازار فارکس انتخاب می کنند.
هنگامی که از وب سایت های شرکت های تجارت آنلاین بازدید می کنید ، احتمالاً شعارهای شاد زیادی را با پیشنهادها مشاهده خواهید کرد، مانند “معامله با لات های 0.01” و “حساب های ECN با اهرم 500:1”. در حالی که هر یک از این عبارات و سایر موارد در ابتدا لازم نیست برای مبتدیان واضح باشد.
لوریج فارکس چیست
بسیاری از معامله گران اهرم را به عنوان اعتباری که کارگزار به مشتریان خود ارائه می دهد تعریف می کنند. این کاملا درست نیست! در جایی که اهرم از تعهداتی که هنگام گرفتن وام اعتباری صادر می شود برخوردار نیست. برای شروع، وقتی با اهرم معامله می کنید، انتظار نمی رود که هیچ بدهی یا اعتباری را بازپرداخت کنید زیرا اهرم به معنای واقعی کلمه وام نیست. شما به سادگی موظف هستید موقعیت های خود را ببندید، یا تا زمانی که با هشدار حاشیه بسته نشده باشند، آنها را باز نگه دارید. برای تسهیل درک، نمی توانید مقدار ارائه شده توسط اهرم را از دست بدهید زیرا اگر موجودی واقعی شما به سطحی برسد که برای باز نگه داشتن آنها کافی نباشد، تمام موقعیت های باز به طور خودکار بسته می شوند. بنابراین، نگران نباشید که شما مجبور به پرداخت مبلغ اضافی یا بیشتر از سقف سپرده خود شوید. از سوی دیگر، اگر این معاملات سودآور باشد، سود بسیار بیشتری نسبت به زمانی که بدون اهرم مالی باشد، به دست خواهید آورد.
علاوه بر موارد فوق، هیچ سود یا کارمزدی در رابطه با اهرم وجود ندارد، در عوض، کارمزد بهره در فارکس معمولاً برای انتقال پوزیشن های باز شما به روز بعد است نه بسته شدن آنها در همان روزی که باز می شوند. با این حال، برخلاف وام های معمولی، کارمزد بهره می تواند در برخی موارد به نفع معامله گر مثبت باشد. در مجموع، اهرم ابزاری است که حداکثر اندازه موقعیتی را که می توانید باز کنید افزایش می دهد. اکنون که درک بهتری از اهرم معاملات فارکس داریم، بیایید نحوه محاسبه اهرم و نحوه عملکرد آن را با مثال هایی ببینیم.
نحوه محاسبه لوریج
اهرم همیشه به صورت نسبت 1 به (x) است. اگر نسبت اهرم 1:500 باشد، به این معنی است که هر 1 دلار در حساب شما به شما قدرت خرید 500 دلار می دهد و اگر نسبت 1:100 است، به این معنی که هر 1 دلار در حساب شما به شما 100 دلار قدرت خرید می دهد و با همان فرمول، می توانید هر اهرم مالی که توسط کارگزار به شما ارائه می شود را محاسبه کنید. به این ترتیب، برای تعمیق درک خود، اگر از اهرم 1:500 استفاده شود، در صورت سود به جای 1 دلار، 500 دلار به دست خواهید آورد. البته ذکر این نکته ضروری است که شما می توانید به همان سرعتی که می توانید پول از دست بدهید.
ضریب اهرمی چگونه کار می کند
فرض کنید 1000 دلار در حساب تجاری خصوصی خود دارید. لات «1» که البته در پلتفرم متاتریدر 4 برابر با 100000 واحد ارز انتخابی است. از آنجایی که امکان معامله لات های کوچک و حتی بسیار کوچک وجود دارد، سپرده ای به این اندازه 1000 دلاری به شما امکان می دهد لات های کوچک (0.01 لات یا 1000 واحد ارزی) را بدون اعمال اهرم باز کنید. با این حال، از آنجایی که یک معامله گر معمولاً به دنبال بازدهی حدود 2٪ در هر معامله است، این تنها می تواند برابر با 20 دلار باشد.
نکته : لات واحد اندازه گیری حجم قراردادهای معاملاتی است و یک لات برابر است با 100000 واحد ارز در فارکس یا 100 بشکه نفت یا 100 اونس طلا. برای اطلاعات بیشتر در مورد اندازه لات برای ابزارهای مختلف معاملاتی، می توانید مشخصات قرارداد را در اینجا مشاهده کنید .
به همین دلیل است که بسیاری از معاملهگران تصمیم میگیرند از اهرم در معاملات خود استفاده کنند این به شما امکان میدهد حجم معامله و سود خود را بیشتر از زمانی که بدون آن معامله میکردید افزایش دهید. فرض کنید امروز 1000 دلار به حساب خود واریز کرده اید و می خواهید معامله بزرگی انجام دهید و ما اهرمی 1:500 به شما ارائه می دهیم. به این ترتیب، می توانید یک معامله بزرگ را باز کنید، به عنوان مثال تا 5 لات، زمانی که بر اساس دلار آمریکا است. به عبارت دیگر با 1000 دلار ضربدر نسبت اهرمی 1:500 شما قادر خواهید بود پوزیشن هایی با حداکثر 500000 تومان باز کنید یعنی می توانید پوزیشن هایی را درخواست کنید که 500 برابر حجم سپرده واقعی خود هستند.
لوریج چیست ؛ نسبت اهرم را انتخاب کنید
تعیین بهترین نسبت اهرمی که باید استفاده کنید دشوار است، زیرا عمدتاً به استراتژی معاملاتی شما و میزان خوبی که واقعاً حرکات بازار آتی را مشاهده می کنید بستگی دارد. به عنوان یک قاعده کلی، هرچه موقعیت شما بیشتر باز بماند، بهتر است از نسبت اهرم کمتری استفاده کنید. در مورد آن فکر کنید و منطقی است، زیرا موقعیت های خرید بلند مدت معمولاً هنگام پیش بینی حرکات بازار بزرگ باز می شوند. با این حال، وقتی به دنبال یک موقعیت بلندمدت هستید، باید نوسانات احتمالی بازار را برای آن دوره در نظر بگیرید، بنابراین باید از فعال کردن «سفارش توقف ضرر» که موقعیت شما را میبندد یا حساب را به طور کامل میبندد، اجتناب کنید. در صورت ادامه از دست دادن او، چنین دستوری را در موقعیت خود مشخص نکنید.
از سوی دیگر، زمانی که می خواهید معامله ای را باز کنید که انتظار می رود چند دقیقه یا حتی چند ثانیه طول بکشد، هدف شما این است که از بزرگترین اهرم موجود برای به دست آوردن حداکثر سود ممکن در این بازه زمانی محدود استفاده کنید. این بهترین انتخاب در بین انواع اهرم برای معاملات در این مورد است، زیرا در نوسانات کوچک بازار معامله می شود.
از این منطق می توان دریافت که نسبت اهرم فارکس به شدت به استراتژی مورد استفاده بستگی دارد. برای ارائه دید کلی بهتر، اسکالپرها و معاملهگران شکست سعی میکنند تا حد امکان از اهرمهای مالی استفاده کنند، زیرا معمولاً به دنبال پیپهای سریع، با حجم بالا و قیمت پایین هستند. معامله گران موقعیتی اغلب با اهرم کم یا بدون اهرم معامله می کنند. اهرم مورد نیاز برای معامله گران موقعیتی معمولاً از 1:5 شروع می شود و تا حدود 1:20 بالا می رود.
هنگام اسکالپینگ، معامله گران ماهر تمایل دارند از اهرم از 1:50 تا 1:500 استفاده کنند. دانستن تأثیر اهرم و نسبت بهینه آن برای تهیه یک استراتژی معاملاتی موفق بسیار مهم است، زیرا هرگز نمیخواهید از محدودیتهای معقول برای معامله فراتر بروید، اما همیشه میخواهید بتوانید از حداکثر معاملات سودآور بالقوه در بازار استفاده کنید. ما معمولاً به مشتریان خود توصیه می کنیم که برای مدتی انواع اهرم را در استراتژی خود آزمایش کنند تا بتوانند مناسب ترین گزینه را برای خود انتخاب کنند.
اهمیت لوریج در سرمایه گذاری چیست؟
اهرم مالی به استفاده از بدهی برای خرید دارایی ها مربوط می شود. این کار برای جلوگیری از استفاده بیش از حد سرمایه انجام می شود. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت اهرمی (نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام) است که در آن هر چه نسبت بدهی بالاتر باشد، اهرم بیشتر است. اگر یک شرکت، سرمایه گذاری، نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی یا دارایی به عنوان “به شدت اهرمی” طبقه بندی شود، به این معنی است که نسبت بدهی بیشتر از حقوق صاحبان سهام است. وقتی از بدهی به گونه ای استفاده می شود که بازده سرمایه گذاری بیشتر از سود مربوط به آن باشد، سرمایه گذار در موقعیت مناسبی قرار می گیرد.
چگونه استراتژی معاملاتی خوب داشته باشیم
به گزارش سرمایه نگر ، هر کسب و کاری نیازمند برنامهریزی است و برای موفقیت در آن باید هدفگذاری کرد. برای سرمایهگذاری در بازار سهام، سهامداران باید استراتژی معاملاتی خود با بچینند تا بتوانند به موفقیت بیشتر دست یابند و معاملاتی سودآور انجام دهند.
طراحی استراتژی معاملاتی کار آسانی نیست و نیازمند شناخت کامل بازار و قدرت تحلیل بالا است. حال سوال این است که چگونه استراتژی معاملاتی نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی خود را بسازیم؟
هر شخصی میتواند سیستم معاملاتی خاص خود را داشته باشد و لزومی ندارد همه از یک روش پیروی کنند. نداشتن یک سیستم معاملاتی همانند این است کسی که شنا کردن بلد نیست، در آب عمیق شیرجه بزند! بنابراین، در بازارهای مالی برای این که بتوانیم دارایی خود را حفظ کنیم و به دور از هیجانات بازار، بر میزان آن بیافزاییم، نیازمند یک استراتژی معاملاتی صحیح و مدون هستیم.
طراحی و ساخت یک سیستم معاملاتی مراحل مختلفی دارد؛
گام اول: برای معاملات خود بازه زمانی انتخاب کنید
اولین مرحله در طراحی یک سیستم معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. برخی از معاملهگران بازه زمانی کوتاه مدت را انتخاب میکنند و برخی دیگر با دید میان مدت یا بلند مدت در بازار فعالیت میکنند. پس اولین قدم انتخاب بازه زمانی مناسب با توجه به دیدگاه انتخابی سرمایهگذار است.
گام دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید
تشخیص شروع یک روند صعودی یا نزولی کار آسانی است و صرفا با ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال قادر به تشخیص درست آن نیستیم. این امر بیش از هر چیز از تجربه سهامدار نشات میگیرد و بهتر است روند غالب در بازار را تشحیص دهیم. به عبارتی، در روند صعودی شاهد سقفها و کفهای بالاتر و در روند نزولی شاهد سقفها و کفهای پایینتر هستیم.
البته در شروع روند ممکن است شاهد افزایش قیمت باشیم اما؛ با تایید روند، سرمایهگذار میتواند با خیال راحتتری به خرید سهام اقدام کند و اطمینان بیشتری در خصوص آینده قیمت سهم داشته باشد.
گام سوم: نسبت ریسک به بازدهی خود را تعیین کنید
همانطور که در گزارش قبلی اشاره شد، هر سرمایهگذار باید حد سود و حد زیان برای معاملات خود تعیین کند. در بحث طراحی سیستمهای معاملاتی نیز باید تعیین کنیم که در یک معامله حاضر هستیم چه میزان ریسک را قبول کنیم؟!
حال تعیین مقدار ریسک یا باید بر مبنای درصدی از حجم کل سرمایهگذاری یا بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R باشد. به عبارت دیگر با تعیین میزان ریسک، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر، تصمیم درست را اتخاذ کند.
گام چهارم: مقدار سرمایه در نظر گرفته شده برای خرید سهم را تعیین کنید
در این مرحله باید تعیین کنیم که حاضریم چه میزان از سرمایه خود را برای خرید سهم اختصاص دهیم و اینکه قرار است خرید یکجا باشد یا به صورت پلهای.
نکته مهم در خرید پلهای در نظر گرفتن پتانسیل سهم است؛ چون در این نوع خرید، حس زیانگریزی موجود در سرمایهگذار برای شناسایی زیان با رسیدن سهم به حد ضرر، موجب خریدهای مجدد با هدف کاهش میانگین قیمت خرید میشود؛ در صورتی که ممکن است سهم مورد نظر، اصلا سهم مناسبی نبوده و سرمایهگذار هم حساسیت بیمورد داشته باشد.
گام پنجم: نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید
بعد از اینکه چهار مرحله ذکر شده را انجام دادید، باید محدوده مناسب برای ورود به سهم را بشناسیم. اغلب سهامداران نقاط ورود به سهم را با ابزارهای تکنیکالی تعیین میکنند. البته باید در کنار این ابزار، روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندهها را در نظر بگیرد و اینجاست که سرمایهگذار قادر به تشخیص یک نقطه بهینه برای خرید سهم است.
باید توجه داشت که با رسیدن سهم به محدودههای مقاومتی، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت است و آیا با یک خرید قوی در سهم مواجه هستیم و یا با یک فروش قوی و سپس تصمیم درست را اتخاذ کنیم.
گام ششم: از سیستم معاملاتی نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی استفاده کنید
مرحله آخر، آزمون استراتژی معاملاتی است. این مرحله، اجرای گام به گام مراحل تدوین شده در سیستم معاملاتی است و هیچ وقت سعی نکنید اصول خود را زیر پا بگذارید. ایردادهای سیستم معاملاتی در طول زمان و با تکرار انجام آن، مشخص میشود و با بهینه کردن سیستم، میزان کارایی آن افزایش مییابد.
کلام آخر
طراحی یک سیستم معاملاتی مطلوب در بورس باید برای هر سرمایهگذاری به عنوان یک اولویت مهم و اساسی مدنظر قرار گیرد چرا که یک سیستم معاملاتی درست و بهینه میتواند به عنوان چراغ راه سرمایهگذار عمل کرده و سرمایهگذار نیزبه راحتی قادر به تشخیص موقعیتهای مختلف در خرید و فروش سهام و اتخاذ استراتژی مربوط به آن موقعیت در بازار سرمایه خواهد بود.
آموزش بازارهای معاملاتی
سعی دارم هر هفته یک مقاله کوچک با زبان ساده در رابطه با معامله گری و چگونگه معامله کردن در هر بازار معاملاتی که دارای چارت باشه از ابتدایی ترین نکات تا مباحث حرفه ای تر تو این صفحه منتشر کنم تا هر کس علاقه داره درباره ی این بازار اطلاعات داشته باشه بدون اینکه هزینه ای پرداخت کنه کاملا رایگان بهش دسترسی داشته باشه.
نکته: تمام آموزش ها مثل یک پازل باید در کنار هم قرار بگیرند تا بیشترین بازدهی را داشته باشند، پس توصیه میکنم اگر قصد مطالعه آموزش ها را دارید از آموزش شماره 1 شروع کنید و قدم به قدم به جلو برید.
زمان ارزشمندترین دارایی هرکسیه ، پس سعی کنیم به بهترین شکل ممکن ازش استفاده کنیم.
آموزش 27 : چرخه بازار
آشنایی نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی با چرخه های مختلف بازار به هر معامله گری کمک می کند تا آینده قیمت را با احتمال بالا پیش بینی کند.داشتن سرمایه زیاد نشانه ی موفقیت در دنیای معامله گری نیست، بلکه موفقیت زمانی رخ میدهد که معامله گر زودتر از بقیه از رفتار آینده قیمت مطلع شود و برای درک این موضوع نیاز هست که چرخه های مختلف بازار را بشناسد. به طور کلی چرخه های بازار به سه دسته ی مختلف تقسیم می شوند.1- چرخه ی اسپایک نشانگر ورود معامله گران بزرگ و سازمانی. 2- چرخه ترندنشانگر ورود معامله گران حرفه ای و 3- چرخه رنج نشانگر ورود معامله گران خرد است. در این آموزش به طور کلی با چرخه های بازار آشنا خواهیم شد.
آموزش 26 : اصول شکست در محدوده ی قیمتی
در آموزش های گذشته با نحوه تشکیل یک روند و همچنین با نحوه ی پایان و تغییر آن آشنا شدیم و سرنخ های مهمی را برای شناسایی موقعیت های مناسب در جهت و خلاف جهت یک روند را یاد گرفتیم حالا زمان آن رسیده که اصول شکست سطوح را بشناسیم و با حرکت های مختلف قیمت در نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی نزدیکی سطوح شکسته شده آشنا شویم.در این آموزش یاد میگیریم چگونه از طریق شناسایی رفتار معامله گران موثر در نزدیکی سطوح شکسته شده در بهترین موقعیت وارد معاملات در جهت یا خلاف جهت روند شویم.
آموزش 25 : شناسایی سطوح کلیدی (استاتیک و داینامیک)
در ابتدای آموزش ها با چارچوب متن بازار و سویینگ های موثر و سطوح تنش که به ما معامله گران اطلاعات خیلی خوبی میداد به طور کامل آشنا شدیم.در این آموزش با استفاده از آموزش های گذشته، با انواع حالت های مختلف سطوح کلیدی ، سطوح طلایی و قاعده ی تغییر فاز آشنا خواهیم شد. اعتبار سطوح طلایی فوق العاده بالاتر از دیگر سطوح هست و معامله گران سازمانی در اکثر مواقع برای دستیابی به ورودهایی با میانگین بهتر و بدست آوردن سودهای بیشتر در معاملات از این قاعده استفاده میکنند. پس استفاده از این سطوح به شما کمک می کند که معاملاتتان با درصد بالاتری وارد سود شود.
آموزش 24 : میزان حرکت قیمت در بازارهای مالی
موومنت به معنای میزان حرکات قیمت در بازار است. یعنی با توجه به میزان حرکاتی که در متن بازار مشاهده میکنیم میتوانیم تقریبا تشخیص دهیم حرکتی که در پیش رو داریم تا چه میزان قدرت حرکت دارد که در واقع به کشف هر چه بهتر قیمت کمک می کند، استفاده از موومنت در کنار استفاده از سرنخ هایی که در آموزش های گذشته یاد گرفتیم، به ما کمک میکنه تا موقعیت های بسیار مناسب تری را شناسایی کنیم و معاملاتی با اطمینان خاطر بیشتری داشته باشیم در این آموزش بطور کامل با موومِنت و طرز بکارگیری آن آشنا میشیم.
آموزش 23 : ضریب سوددهی بازارهای معاملاتی
در علم اقتصاد یک اصل مهم به نام ضریب سوددهی سهام وجود دارد که از طریق این اصل، روند سوددهی یک سهام در آینده محاسبه و پیش بینی می شود.علاوه بر آن میزان سرعت سوددهی سهام نیز با استفاده از این ضریب مشخص می شود. این اصل کاربردی محاسبات پیچیده و سختی دارد، اما در این آموزش من به شما یاد میدم که با یک روش خیلی ساده چگونه روند آینده ی سهام یا نماد معاملاتی را و همچنین سرعت تغییرات قیمت را در عرض چند ثانیه و فقط با مشاهده ی چارت معاملاتی پیش بینی کنید تا بهترین معاملات با بالاترین سودها را تجربه کنید.
آموزش 22 : شناسایی قدرت روندها از طریق زاویه گام ها
پنجمین و آخرین سرنخ شناسایی قدرت در روندها که به وسیله ی آن می توانیم میزانِ قدرتِ حرکت قیمت را شناسایی کنیم، زاویه ی گام قیمت در بازار است یعنی زاویه اکستنشن ها و کارکشن ها. با استفاده از زاویه گام ها قادر خواهیم بود که تغییرات مالی و روانی معامله گرانِ حاضر در بازار را بسنجیم و متوجه ورود و خروج پول با حجم سنگین در آینده بازار شویم که در نتیجه منجر میشه که بهترین تصمیمات معاملاتی رو بگیریم. این روش یکی از بهترین راه کارها برای بررسی قدرت پول در بازار است و با استفاده از زاویه گام ها، معاملات خرید و فروش بهتری خواهیم داشت.
دربارهی نویسنده
سلام ، من حامد هستم و نزدیک به 3 ساله در بازارهای معاملاتی فعالیت میکنم. من آموزش های مختلفی را دیدم تا بتونم آنطوری که دوست دارم از این بازار کسب درآمد کنم و بهترین اون آموزش ها که در این چند سال دیدم، روش معاملاتی چارتیکالِ استاد احمدرضا جبل عاملی هست که میشه به راحتی یاد گرفت و با اطمینان بالا در این بازار بزرگ فعالیت کرد. برای همین این صفحه رو راه انداختم تا تجربیات این سه سال فعالیتم رو با شما به اشتراک بزارم تا اگه کسی خواست وارد این حرفه بشه از همون اول با خیال راحت تری این کار رو شروع کنه.
پس اگه مطالب این سایت بدردت خورد ممنون میشم با دیگران به اشتراک بزاری تا همه باهم تو کارمون موفق بشیم.
ممنونم که وقت گذاشتی
برنامه ساده برای خروج از معاملات
اگر جوابتان خارج شدن از معامله است، باید خدمتتان عرض کنم که درست حدس زدهاید و اگر قبلاً هم سابقه معاملهگری داشتید، از قبل جواب صحیح را میدانستید!
سالهای زیادی است که معاملاتم را بر اساس اصول تحلیل تکنیکال انجام میدهم؛ و تجارب خوبی در رابطه با بهترین نحوه مدیریت و خروج زدن از معاملات کسب کردهام و در این مقاله قصد دارم تا بخشی از آن را با شما در میان بگذارم.
در ابتدا اجازه دهید تا خروج از معامله را تعریف کنم؛ خروج زدن از معامله به معنی مدیریت حد ضرر و هدف سود در یک معامله است. این مسئله، حساسیتهای خاص خود را میطلبد. چون بخش زیادی از علم شیرین و کاربردی مدیریت سرمایه، به نحوه مواجهه شما با معاملات و خروج بهنگام در آنهاست!
پایبندی به حد ضرر مشکل است!
ما انسانها عموماً خروج زدن از معاملات را به لحاظ ذهنی برای خودمان پیچیدهتر ازآنچه واقعاً هست، میکنیم. عموماً در این اوقات، حرص و طمع ما اوج میگیرد، میترسیم و معامله را قبل از زمان صحیح میبندیم، زمان کافی به معاملهمان نمیدهیم، برنامهای برای آن نداریم و…اینها برخی از دلایلی است که خروج زدن از معامله را برای اغلب افراد دشوار میسازد. در ادامه به دو مورد از مهمترین آنها خواهیم پرداخت.
- خیلی بعید است که بتوانید تمامی سود یک معامله را کسب کنید! به همین دلیل میبایست به بخشی از سود (و نه همه آن) قناعت کنید و نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی طمع نکنید. این جمله قدیمی و معروف در بازارهای مالی را به خاطر داشته باشید: گاوها پول درمیآورند، خرسها پول درمیآورند اما خوکها سلاخی میشوند. این، عین حقیقت است!
- شما در آینده ضرر هم خواهید کرد؛ این هم بخشی از بازی است. لازم است بخشی از سودهای کسبشده را در قابل ضررهای کوچک به بازار بازگردانید! بسیاری از تریدر ها، خصوصاً تازهکارها، در بازی تلاش برای اجتناب از ضرر گیر میافتند. آنها تا زمانی که تمام سرمایهشان را به باد دهند این کار را ادامه میدهند تا سرانجام دریابند که باید این حقیقت را بهعنوان بخشی از بازی معامله بپذیرند؛ و برنامهای برای مواجه صحیح با آن تدوین کنند!
همینطور، باید مفهوم خروج موفقیتآمیز از یک معامله را هم در ذهنتان تغییر دهید. اگر در معاملهای ضرر کردید، اما همچنان میزان ضررتان را به میزان از پیش تعیینشده (یک برابر زیان) یا حتی کمتر نگه داشتید، باید بدانید که شما با موفقیت از آن معامله خروج زدهاید. درمجموع، خروج موفقیتآمیز از یک معامله، خروجی است که تحت هدایت احساسات نیست و ممکن است خروج با سود یا با ضرر باشد.
خب؛ تا اینجا گفتیم که خروج از معامله کار سختی است؛ حال، چه برنامهای برای آن دارید؟ گوشهای بنشینید و گریه کنید؟ تسلیم شوید؟ امیدوارم که اینطور نباشد. در ادامه قصد دارم به شما کمک کنم تا ببینید که در این مواقع چهکاری باید انجام دهید.
برنامه خروج دوبل از معامله
پیروی از این برنامه به شما کمک میکند تا از یک سری معامله در بازار سود کسب کنید. بیایید درباره منطق و استدلال نهفته در این برنامه صحبت کنیم و ببینیم که چطور میتواند به سوددهی شما بینجامد. این برنامه چطور کار میکند؟
بهترین نرخ ریسک به ریوارد (بهصورت میانگین)، همان نسبت طلایی ۱ به ۲ است. پیشتر در همایش استراتژی معاملاتی توضیح دادم که بین شانس موفقیت و نرخ ریسک به بازده ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. نرخ ریسک به بازده ۱ به ۲ یک عدد جادویی است! البته این به این معنی نیست که در تکتک معاملات از این نسبت استفاده کنید؛ منظورم میانگین نرخ ریسک به بازده ای است که در معاملات حاصل میشود.
در ادامه برنامه خروج دوبل در معاملات را در ۴ گام برایتان شرح میدهم:
نسبت برابر موقع شروع
هنگام آغاز معامله، میزان ریسک خود را معادل مقدار نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی بازده (بالقوه) در هر معامله تعیین کنید؛ قبل از هر چیز، اگر نمیدانید که منظور من از ریسک معاملات چیست، بهتر است بدانیم، این همان مقدار زیان بالقوه در هر معامله است. درنتیجه، اگر مثلاً، یکمیلیون تومان در هر معامله ریسک میکنید، با خوردن حد سودتان باید یکمیلیون تومان سود کنید؛ و این یعنی نسبت برابر ریسک و بازده.
سپس میتوانیم ریسک بالقوه معامله را به لحاظ ریسک بسنجیم که آن را نرخ ریسک به ریوارد مینامند؛ بنابراین، معاملهای با ریوارد ۲، نرخ ریسک به ریوارد یکبهدو دارد؛ ما در یک برد، دو برابر ریسکمان سود میکنیم. روشن نبود؟ منظورم این است که اگر حد زیان شما طوری تنظیم شود که درنتیجه آن یکمیلیون تومان زیان کنید، آنوقت حد سودتان باید عدد ۲ میلیون تومان باشند.
سپس، هر معامله را با تعیین مقدار ریسک به بازده برابر خود شروع کنید. البته من نمیتوانم این کار را برای شما انجام دهم؛ این شما هستید که باید مقدار ریالی که تحمل از دست دادنش در هر معامله را دارید، محاسبه کنید؛ فراموش نکنید که هر معاملهای ممکن است به ضرر منتهی شود.
تعیین اندازه موقعیت و جایگاه حد ضرر
امنترین و منطقیترین میزان حد ضررتان را مشخص کنید. یادتان نرود که هر معامله، به فضایی برای رشد نیاز دارد و بعضی معاملات به زمان بیشتری برای رشدشان نیاز دارند. طمع نکنید و چون میخواهید پول بیشتری دربیاورید، حد ضرر خیلی کمی را برای معاملهتان در نظر نگیرید! در درازمدت، این مسئله باعث میشود شما در عمل، ضرر کنید.
سطح ریوارد به ریسک بالاتر را محاسبه کنید
وقتیکه میزان ریسک به ریوارد برابر را تعیین کردید و حد ضررتان را نیز در نقطه مناسبی قراردادید، میتوانید ریسک/ریوارد بالقوه هر معامله را بیابید. مهمترین عدد، همان ریوراد دو برابر است. ببینید که اگر سطوح مقاومت و حمایت کلیدی در محدوده معامله قرار دارند، آیا ریوارد دو یا بیشتر امکانپذیر است یا نه؟ در اغلب موارد، همینطور است مگر اینکه سطح مقاومت یا حمایت کلیدی نزدیک به نقطه ورود شما باشد
کمی صبور باشید!
وقتیکه معاملهتان در جریان است تا زمانی که معامله از حد سود دو برابر ریسک عبور نکرده است، حد ضررتان را از منطقه از پیش تعیینشده حرکت نمیدهید. وقتی معامله حداقل دو برابر حد ضرر در سود فرورفت، اکنون شما باید دو تصمیم اتخاذ کنید و در اینجاست که باید از حس ششم و شمتان بهره ببرید.
بسته به شرایط بازار، یا شما باید در همان حد سود دو برابر ریسک از معامله خروج بزنید. یا اینکه حد ضررتان را به نقطه سربهسر تغییر میدهید تا اجازه دهید که سودتان به سطح سه (سه برابر حد ضرر) یا بیشتر برسد. البته تکنیکهای دیگری نظیر خروج فازی هم وجود دارد.
از ضرر کردن نترسید!
یادتان باشد که شما در این مسیر، ضرر هم خواهید کرد و ممکن است در برخی اوقات، شاهد آن باشید که معاملهای تا محدوده دو برابر حد ضرر بالا برود و سپس، تغییر مسیر داده و درنهایت، منتهی به ضرر شود. در این حالت نباید امید خود را از دست بدهید. اگر وارد بازی مدیریت بیشازحد جزییات مربوط به معاملاتتان شوید و بابت هر سود ازدسترفته، گریه و زاری کنید، نمیتوانید روی هدف اصلی و بزرگ خود متمرکز باقی بمانید، اسیر احساسات میشوید و در آخر، شکست میخورید!
البته برای کسب سودهای مستمر به دیسیپلین و نظم نیاز دارید. این امر، نهتنها به شما در کسب سود کمک میکند، بلکه باعث میشود شما معاملهگری ماهر شوید. شخصاً در طول سالها فعالیت معاملهگری و مربیگری، دریافتهام که سود کلان نتیجه صبر و انجام معاملات و نه ترسیدن از ضرر است. پول کلان با بهره بردن از حرکات بزرگ و رسیدن به نسبت سودهای بزرگتر نسبت به حد ضررهایتان است.
اگر شما در یک ماه به یک معامله سود بزرگ برسید، یعنی نهتنها مجموع ضررهایتان را جبران کردهاید، بلکه سود هم برایتان باقی نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی میماند. تنها چیزی که باید تغییر دهید، نحوه تفکرتان است؛ شما باید بدانید که نیاز نیست همیشه و در همه اوقات در بازار حضورداشته باشید! وقتیکه وارد بازی معاملهگری و حضور همیشگی در بازار میشوید، درواقع، در حال قمار روی سرمایهتان هستید.
به خاطر داشته باشید که کارگزاریها قصد دارد شمارا به سمت انجام معاملات بیشتر سوق دهد، چراکه از تعدد معاملات نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی شما سود میکنند؛ اما شما باید به پول درآوردن خودتان بیندیشید، نه اینکه فقط سود را عاید کارگزارتان بکنید!
اگر برای شروع کارتان حساب پُر پیمانی ندارید، باید با موقعیتهای کوچکتر معامله کنید؛ در این صورت، حتی با نسبت ریسک به بازده بالا هم سود زیادی کسب نخواهید کرد؛ اما فکر نمیکنید کسب سود اندک در کنار پیروی مستمر از رویکردتان در طی یک بازه زمانی یکساله، بهمراتب بهتر از دست دادن پول، با انجام صدها معامله و تجربه احساس اضطراب، نگرانی و پریشانی باشد؟
شما باید رؤیای یکشبه ثروتمند شدن را فراموش کنید و رویکردی بلندمدت در پیش بگیرید. تمرکز و توجهتان را به معاملهگری صحیح از طریق پر کردن آهسته حسابتان با سودهای کوچک و مستمر معطوف کنید.
اکثر معامله گران خرد، چه با حسابهای بزرگ و چه کوچک، از همان ابتدا شکست میخورند چراکه بهجای اینکه حواسشان را به فرایند معاملهگری و افزایش آهسته و پیوسته سرمایهشان بدهند، میخواهند یکشبه ره صدساله بروند؛ مطمئنم شما خواننده گرامی واقعبین هستید و تمامی جوانب کار را مدنظر قرار میدهید.
حد ضرر چیست و چه کمکی به معاملات میکند؟
بازار رمز ارز ها فضایی پر تلاطم است. که با تحلیل های تریدر ها پیش روی میکند. در این مقاله به بررسی Stop Loss و یا حد ضرر میپردازیم.
ضرر چیست؟
شرط لازم برای شروع کسب درآمد از بازارهای مالی مانند کریپتوکارنسی داشتن حداقل سرمایه و شرط کافی کسب دانش لازم در این حوزه است. پس در ابتدا برای سرمایه گذاری، نیاز به یک مبلغ پایه برای خرید کوین داریم. این مبلغ از سمت کاربر بسته به آنالیز وی از شرایط مالی و تصمیمات او برای سرمایه گذاری انتخاب و به بازار تزریق میشود.
میتوان ضرر را این گونه تعریف کرد: که با انجام معاملات و قرار گرفتن در فضای پر نوسانات و همچنین اشتباهات پی در پی میزان دارایی نهایی شما از مقدار اولیه سرمایه تان کمتر شده باشد. با این حساب میتوان گفت که ضرر اتفاق افتاده است.
و یا به عقیده برخی تریدر ها از دست دادن موقعیت های ایده آل سرمایه گذاری خود نوعی ضرر به حساب میآید.
حد ضرر چیست؟
هر شخص که برای شروع پا به دنیای سرمایه میگذارد. قطعا به هدف کسب سود بیشتر و یا بهینه کردن دارایی خود با په این عرصه میگذارند. بازار سرمایه قوانین خود را دارد. و به عقیده برخی افراد برای اشتباهات فرصتی را در نظر نمیگیرد. بخصوص اگر تجربه کاربری تان کم باشد.
حد ضرر ابزاری است که با به کار گیری درست آن در موقعیت های مالی بازدهی معاملات را بالا برده و بر کیفیت آن تاثیر گذار بوده است. در واقع با استفاده از تعیین حد ضرر شرطی را متناسب با تحلیل خود برای صرافی مشخص میکنید. که به کمک آن شرط شما در معاملات بخصوص در زمان نوسانات زیاد دچار ضرر نشوید. اگر ارز در موقعیتی که شما شرط را تعیین کرده اید قرار گیرد، آنگاه به صورت اتوماتیک عملیات تریدینگ برای شما ثبت خواهد شد.
مثلا قیمت بیت کوین 2000 دلار است، در نوسانات بازار شما روند صعودی را برای این ارز پیش بینی کرده اید. و فرضا انتظار افزایش قیمت تا سقف 2200 دلار را دارید. اما بلعکس بازار نزولی شده و نمودار قیمت بیت کوین به سمت منفی سوق میکند. در این حالت شما برای ارز خود استاپ لاس را روی قیمت 1800 دلار تعیین کرده اید. به این معنا که اگر قیمت بیت کوین به 1800 دلار رسید. صرافی بیت کوین را به صورت اتوماتیک به فروش برساند. با این کار شما دستوری مبنی بر اینکه بیشتر از 1800 دلار قصد ضرر را ندارم و یا با پایین تر رفتن قیمت از این مقدار جبران ضرر دشوار بوده و ارزش هودل کردن را ندارد.
سنجش موقعیت و اخذ تصمیمات درست در فضای مالی موضوع مهمی است. در بسیاری از معاملات خارج شدن از معامله بیشتر از صبر کردن فایده دارد. چرا که از ضرر بیشتر و از خطر لیکویید شدن جلوگیری میکند.
چگونه نقاط حد ضرر را درست انتخاب کنیم؟
شاید این نکته به نظر خیلی ساده برسد اما برای تعیین حد ضرر، باید طبق تحلیل تعیین شود. نه به صورت شانسی و یا احساسی. زمانی که حد ضرر تعیین میکنید.
برنامه معاملاتی:
با تعیین برنامه معاملاتی، تکلیف خود را از خواسته تان از بازار روشن خواهید کرد. معاملات بایستی در چارچوب اهداف قرار گیرند.اگر برنامه معاملاتی ندارید. بدانید که هدفتان لحظه ای است و احتمالا بیشتر تصمیماتتان احساسی خواهد بود. بر اساس نسبت ریسک پذیری، هدف مالی، و سطح سود برنامه معاملاتی مربوط به خود را تنظیم و بر پایه آن معاملات خود را پیش ببرید.
سنجش بازدهی برنامه معاملاتی:
پس از انتخاب برنامه برای معاملات و تعیین حد ضرر در آن با استفاده از معاملات کوچک با ریسک های کمتر آن را تست کنید. و به اعداد دقیق تری برای برنامه معاملاتی تان برسید. با کنترل و سنجش نتایج حاصل از این تست، میتوانید تسلط بیشتری بر موقعیت و عملکرد داشته باشید.
بهبود برنامه معاملاتی:
پس از سنجش برنامه و کنترل آن، به طبع با نواقص آن روبه رو خواهید شد. از طرفی برنامه باید برای شما سودآور باشد. اگر برنامه شما با سودآوری و یا سایر فاکتور ها هم جهت نیست پس با اضافه و کم کردن برخی ایده ها آن را کامل تر کنید. و کم کم بر شاخ و برگ های این درخت بیافزایید.
تقویت پلن معاملاتی:
پس از گذشت سه مرحله مهم، برای رسیدن به نقشه راه درست، باستی در سطح بزرگتر آن را تست و معاملات جدی تری را انجام دهیم. باید در نظر بگیرید تمامی تصمیم های معاملاتی شما مثل تعیین نقاط حد ضرر، استراتژی های خرید و فروش بر اساس این چارچوب خواهد بود. پس تقویت پلن معاملاتی با استفاده از رصد کردن پی در پی عملکرد و اطلاعات امری مهم خواهد بود.
بر چه اساسی حد ضرر را تعیین کنیم؟
سقف سرمایه گذاری:
در برنامه های معاملاتی دو نقطه افراط و تفریط عدم ریسک پذیری و یا ریسک با کل سرمایه است. هر شخصی که در هر یک از این نقاط ایستاده باشد. سرمایه گذار نبوده و اگر با این دو روحیه وارد بازار سرمایه گذاری شده نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی باشد. باید بگوییم که بازار سرمایه خیلی سریع وی را از میدان خارج میکند.
تعیین حد ضرر با استفاده از درصدی از سرمایه، ساده ترین ایده برای تعیین این سقف است. فرض کنید یک تریدر از کل سرمایه خود 3 درصد آن را برای ریسک درنظر گرفته است. با این حساب تریدر با سنجش وضعیت معاملاتی خود حد ضرر را تعیین میکند. تعیین این مقدار به میزان ریسک پذیری سرمایه گذار بستگی دارد.
آخرین نوسانات بازار:
در این روش با در نظر گرفتن سه فاکتور زیر حد ضرر تعیین میشود:
- آخرین نوسانات بازار
- نوسانات پیشین بازار
- میانگین نوسانات بازر
روشی دیگر توجه به آخرین نوسانات بازار و تعیین ریسک با استفاده از پایین ترین قیمت بازار است. کوچک بودن بازه قیمتی باعث ریسک کمتر شده ولی از طرفی هم ممکن است موقعیت هایی را نیز سوخت کند. که در تعریف ضرر سوخت موقعیت های سود ده، خود نیز ضرر محسوب میشود.
بر همین اساس عده ای از سرمایه گذاران ایده تعیین حد ضرر بر اساس آخرین دیتای معامله قبلی را مد نظر قرار میدهند. که این خود نیز باعث میشود که Stop Loss به داده پرت تبدیل شود و کارایی خوبی نداشته باشد.
ایده بعدی استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک برای آنالیز سطوح مقاومت و قیمتی است. با بهره بردن از این دو فاکتور و بررسی تایم فریم های گوناگون روشی مناسب برای تعیین Stop Loss است. با این روش بایستی استاپ لاس را به صورت مداوم تغییر داد که این خود از معایب این روش است.
سطح حمایت و مقاومت:
در آنالیز نمودار با فشار خریداران قیمت ارز افزایشی و با فشار فروشندگان به بازا قیمت کاهشی است. که این خود بیانگر یک نبرد میان خریداران و فروشندگان است. که با تحلیل این سطوح میتوان حد مناسب Stop Loss را تعیین کرد. توجه داشته باشید که تحلیل درست دراین حالت نکته مهمی خواهد بود. همچنین نوسانات قیمت در تعیین Stop Loss موثر است. که بایستی قبل از تعیین حد ضرر درصد خطایی را برای نوسانات در نظر بگیرید.
نتیجه:
عوامل و شاخص های بسیاری وجود دارد که میتوان با استفاده از آنها به تعیین Stop Loss پرداخت. از طرفی روشی مناسب است که با تحلیل بازار مطابقت کند. استفاده از اندیکاتور ها در این خصوص کمک بسزایی به تریدر ها خواهد کرد.
دیدگاه شما