من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
چرا دلار رشد کرد اما بورس نه؟
کارشناس بازار سرمایه گفت: اختلاف نرخ دلار نیمایی و بازار آزاد یکی از دلایل عدم واکنش بازار سهام به افزایش نرخ دلار است.
به گزارش سرویس بورس مشرق، محمد خبری زاد کارشناس بازار سرمایه در رابطه با این پرسش که بورس ایران تا چه میزان به نرخ دلار وابسته است؟ اظهار کرد: برخی از صنایع بورسی ما به صورت کامل به نرخ دلار از نظر درآمد و هزینه وابسته هستند. صنایع بزرگی مانند پتروشیمیها، پالایشیها، فلزات اساسی و همچنین صنعت هلدینگ ها و شرکت سرمایه گذاری به نرخ دلار وابسته هستند. در کل حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد صنایع بورسی ما با نرخ دلار ارتباط مستقیم دارند.
این کارشناس بازار سرمایه در رابطه با این پرسش که، چرا بورس به افزایش چند وقت اخیر نرخ دلار واکنشی نشان نمیدهد؟ بیان کرد: شاخص بورس از خرداد ماه یک رشد ۲۵ تا ۳۰ درصدی را تجربه کرد و می توان گفت شرکت های بزرگ و بنیادی بعد از آن ریزش شدید، رشد کردند اما چرا این میزان رشد با نرخ دلار هم خوانی نداشته و بازار کمتر به آن واکنش نشان داده است؟ چند دلیل دارد.
او در ادامه تصریح کرد: اول این که شرکت ها با نرخ دلار نیمایی خرید و فروش دارند و دلار نیمایی هم اکنون حدود ۲۳ هزار تومان و دلار آزاد ۲۸ هزار تومان است. این میزان بیانگر اختلاف تقریبا ۲۲ درصدی بین این دو نرخ است که این اختلاف بالاترین میزان در حدود یک ساله گذشته است. این اختلاف سبب می شود یک درآمدی از شرکت های بورسی و سهامداران آن گرفته شود و به صورت رانت بین افرادی که دریافت کننده دلار نیمایی در این سیستم هستند، توزیع شود. بنابراین عدم رشد دلار نیمایی یکی از موارد عدم واکنش بازار بوده است. البته زمزمه هایی از حذف دلار نیمایی به گوش می رسد که اگر این اتفاق رخ دهد به طور قطع به یقین شرکت های بورسی حداقل بین ۲۰ تا ۳۰ درصد رشد ادامه دار خواهند داشت.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه گفت: مورد بعد، موضوع تغییرات نرخ بهره در معاملات اوراق بهادار با درآمد ثابت است. اوراق بهادار درآمد ثابت نسبت به اوراق خزانه نرخ های بالای ۲۴ درصد دارد که نرخ های واقعی و ساده آن ها به حدود ۲۹ درصد رسیده است. این نیز یکی دیگر از دلیل های بود که سبب عقب نشینی خریداران شد.
او در ادامه اظهار کرد: مورد بعد که البته نقش آن نسبت به سایر موارد کمتر است، موضوع اعتماد سهامداران به بازار است. یعنی اگر افزایش نرخ دلار قبل از ریزش بزرگ بازار در مرداد ماه بود، قطعا روند رو به رشدی را شاهد بودیم. اما حالا اعتماد سرمایهگذاران خدشه دار شده است. اگر بازار به ثبات بیشتری برسد و اعتماد به شکل کامل تری به بازار بازگردد، میتواند این اختلاف بین بازار چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ و نرخ دلار نیز کاهش پیدا کند.
رکود تورمی چیست و چگونه بر بازار ارزهای دیجیتال تأثیرگذار خواهد بود؟
رکود تورمی چیست و در رکود تورمی چه باید کرد سؤالهایی است که این روزها بیشتر درباره آن میشنویم. رکود تورمی به زبان ساده به زمانی گفته میشود که رشد اقتصادی یک کشور آهسته شده و آمار بیکاری نسبتاً بالایی نیز به ثبت میرسد و یا رکود اقتصادی به وجود میآید. از طرفی دیگر در همین اوضاع، قیمتها نیز افزایش پیدا میکنند (وجود تورم) با پدیدهای به نام رکود تورمی مواجه میشویم. رکود تورمی را میتوان به شکل دورهای از تورم که همراه با کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP) است؛ تعریف کرد. در ادامه بیشتر به اینکه رکود تورمی چیست و بر بازار ارزهای دیجیتال چه تأثیری خواهد داشت؛ میپردازیم.
رکود تورمی به زبان ساده
رکود تورمی چیست و از کجا شروع شد؟
اصطلاح “رکود تورمی” اولین بار در دهه شصت میلادی در بریتانیا بهکاربرده شد. زمانی که بریتانیا گرفتار مشکلات اقتصادی شده بود، سیاستمدار انگلیسی “این مکلوئد” با صحبت از تورم از یک سو و رکود از سوی دیگر، آن وضعیت را «رکود تورمی» نامید.
سالها بعد دوباره از اصطلاح رکود تورمی برای توصیف دوره رکود در دهه هفتاد میلادی پس از بحران نفت استفاده شد. در این زمان ایالاتمتحده دچار رکود شد و اقتصاد این کشور شاهد کاهش پنجچهارمی رشد تولید ناخالص داخلی بود. تورم در سال ۱۹۷۳ دو برابر و در سال ۱۹۷۴ دو رقمی شد؛ همچنین آمار بیکاری تا ماه مه سال ۱۹۷۵ به ۹ درصد رسید.
رکود تورمی منجر به ظهور شاخصی جدید به نام شاخص فلاکت شد. این شاخص مجموع نرخ تورم و نرخ بیکاری است و به عنوان ابزار نشاندهنده فشار وارده بر مردم در هنگام وقوع رکود تورمی در اقتصاد استفاده میشود.
تاریخچه رکود تورمی
تا مدتها اینطور تصور میشد که وقوع رکود تورمی غیرممکن است و تئوریهای اقتصادی حاکم بر محافل علمی و سیاسی، همواره آن را از دایره مدلهای خود خارج میکردند. ازآنجاییکه در چارچوب سیاست اقتصاد کلان، معمولاً بیکاری و تورم دو نقطه مقابل یکدیگر بوده و یکی با دیگری مبادله میشود؛ این نظریه غیرممکن به نظر میآمد. در مورد این نقطهنظر میتوان به نظریه اقتصادی منحنی فیلیپس که در چارچوب اقتصاد کینزی (Keynesian economics) توسعهیافته است؛ اشاره داشت. این نظریه سیاست اقتصاد کلان را به شکلی که اشاره شد به تصویر کشیده است.
در نتیجه رکود بزرگ و افزایش توجه به رویکرد اقتصاد کینزی در قرن بیستم، اقتصاددانان با خطرات کاهش تورم Deflation درگیر شدند. در نتیجه استدلال کردند که بیشتر سیاستهایی که برای کاهش تورم طراحیشدهاند؛ اوضاع را برای بیکاران سختتر میکنند و سیاستهایی که برای کاهش بیکاری طراحیشدهاند به افزایش تورم منجر میشوند.
ظهور رکود تورمی در سراسر جهان توسعهیافته، در اواسط قرن بیستم نشان داد که این رویکرد واقعیت ندارد. در واقع رکود تورمی نمونهای عالی از این است که چگونه دادههای اقتصادی در دنیای واقعی میتوانند گاهی نادرستی تئوریهای اقتصادی پذیرفته و تجویزشده را ثابت کنند.
از آن زمان به بعد و به عنوان یک قاعده، تورم به عنوان یک شرط کلی حتی در دورههای رشد اقتصادی کند یا منفی در نظر گرفته شد. در ۵۰ سال گذشته، هر رکود اعلامشده در ایالاتمتحده با افزایش مستمر و سالبهسال در سطح قیمت مصرفکننده همراه بوده است. تنها استثناء جزئی در این مورد، بحران مالی ۲۰۰۸ است. در آن زمان قیمت انرژی به طور محدودی کاهش یافت اما قیمت کلی مصرفکننده به غیر از انرژی همچنان در حال افزایش بود.
نظریههای رکود تورمی؛ چرا رکود تورمی رخ میدهد؟
ازآنجاییکه رکود تورمی سرآغاز تاریخی زوال چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ تئوریهای اقتصادی است؛ اقتصاددانان از آن زمان تاکنون تلاش کردهاند تا چندین استدلال در مورد چگونگی وقوع رکود تورمی یا چگونگی تعریف مجدد اصطلاحات نظریههای موجود برای توضیح رکود تورمی، ارائه کنند.
قیمت نفت
یک نظریه معتقد است، رکود تورمی زمانی ایجاد میشود که با افزایش ناگهانی قیمت نفت، ظرفیت تولیدی اقتصاد کاهش پیدا میکند. در اکتبر ۱۹۷۳، سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) تحریمی علیه کشورهای غربی اعمال کردند. همین امر باعث افزایش چشمگیر قیمت جهانی نفت شد. همچنین هزینه کالاها افزایش یافت و به افزایش بیکاری منجر شد.
ازآنجاییکه هزینههای حملونقل با افزایش روبرو شده بود، هزینه تولید محصولات و رساندن آنها به قفسههای فروشگاهها بیشتر شد و قیمتها حتی با بیکار شدن افراد افزایش پیدا میکردند. منتقدان این نظریه خاطرنشان میکنند که بهجز شوکهای ناگهانی قیمت چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ نفت در دهه هفتاد، که منجر به همزمان شدن دورههای تورمی و رکودی شد، دیگر چنین موردی رخ نداده است.
سیاستهای اقتصادی ضعیف
نظریه دیگر تکیه بر این دارد که تلاقی رکود و تورم نتیجه سیاست اقتصادی ضعیف است. مقررات سخت بازارها، کالاها و نیروی کار در یک محیط تورمزا به عنوان علت احتمالی رکود تورمی بیانشده است. در این موضوع برخی به سیاستهای چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ ریچارد نیکسون، رئیسجمهور سابق ایالت متحده اشاره میکنند که ممکن است به رکود سال ۱۹۷۰ منجر شده باشد.
نیکسون برای جلوگیری از افزایش قیمتها، تعرفههایی بر واردات اعمال کرد و دستمزدها و قیمتها را به مدت ۹۰ روز مسدود کرد.
مانند نظریه قبلی، این توضیحی موقت از رکود تورمی دهه هفتاد میلادی است و قادر به توضیح افزایش همزمان قیمتها و بیکاری را که تا به امروز با رکودهای بعدی همراه بوده است؛ نیست.
استاندارد طلا
تئوریهای دیگر به عوامل پولی اشاره میکنند که ممکن است در رکود تورمی نیز نقش ایفا کنند. نیکسون آخرین بقایای غیرمستقیم استاندارد طلا را کاملاً حذف کرد و سیستم مالی بینالمللی برتون وودز را از بین برد.
این امر پشتوانه کالایی را برای ارز حذف کرد و از آن زمان دلار آمریکا و بسیاری از ارزهای دیگر جهان را بر مبنای فیات به بقا ادامه میدهند. این امر به اکثر محدودیتهای عملی در گسترش پولی و کاهش ارزش پول پایان داد.
رکود تورمی در مقابل تورم
همانطور که پیشتر بیان شد رکود تورمی ترکیبی از تورم و رکود اقتصادی یا رشد منفی است. درحالیکه تورم را میتوان بهروشهای مختلفی تعریف کرد؛ اما معمولاً به افزایش قیمت کالاها و خدمات تورم گفته میشود. همچنین میتوان تورم را کاهش قدرت خرید یک ارز تیز توصیف نمود.
چه چیزی باعث رکود تورمی میشود؟
به طور خلاصه، رکود تورمی زمانی رخ میدهد که قدرت خرید کاهش و همزمان سرعت اقتصاد نیز کاهشیافته و عرضه کالا و خدمات نیز کاهش مییابد.
یا بهعبارتیدیگر رکود تورمی زمانی رخ میدهد که عرضه پول در حال گسترش است اما عرضه محدودشده است. در رکود تورمی قیمتها بالا میرود و همزمان قدرت خرید نیز کاهش پیدا میکند.
چرا رکود تورمی یک بحران اقتصادی است؟
رکود تورمی یک تناقض است زیرا رشد اقتصادی آهسته معمولاً افزایش بیکاری را به همراه دارد اما نباید منجر به افزایش قیمتها شود. به همین دلیل است که این پدیده بحرانی در نظر گرفته میشود. از طرفی افزایش سطح بیکاری چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ منجر به کاهش قدرت خرید مصرفکننده میشود. اگر تورم سرسامآور نیز در این قضیه محاسبه شود، به این معنی است که پول در دست مصرفکنندگان ارزش خود را با گذشت زمان از دست میدهد. بنابراین پول کمتری برای خرج کردن وجود دارد و ارزش پول نیز رو به کاهش است.
درمان اقتصادی رکود تورمی؛ در رکود تورمی چه باید کرد؟
مبارزه با رکود تورمی از طریق سیاستهای مالی و پولی محقق میشود؛ اما باید توجه داشت که سیاستهای دقیقی که برای درمان رکود تورمی اعمال میشوند، رابطه مستقیمی با مکتب فکری اقتصاد یک کشور دارد.
پولگرایان
پولگرایان (اقتصاددانانی که معتقدند کنترل عرضه پول، کلید گمشده حل مشکل است) استدلال میکند که تورم مهمترین عاملی است که حتماً باید کنترل شود.
در این سناریو، یک پولگرا ابتدا عرضه پول را کاهش میدهد تا هزینههای کلی کاهش پیدا کند. در ادامه کاهش تقاضا و کاهش قیمت کالاها و خدمات اتفاق میافتد. نکته منفی سیاست پولگرایان این است که این سیاست رشد اقتصادی را تشویق نمیکند. برای تشویق رشد اقتصادی به سیاست پولی منعطفتری نیاز است و در آن بانکها وامهایی با نرخ سود پایین ارائه میدهند.
اقتصاددانان طرف عرضه
مکتب دیگری برای مقابله با رکود تورمی افزایش عرضه در اقتصاد با کاهش هزینهها و بهبود کارایی را پیشنهاد میکند. کنترل قیمت انرژی (در صورت امکان)، سرمایهگذاری در بهرهوری و ارائه یارانه به بخش تولید، به کاهش هزینهها و افزایش عرضه کل اقتصاد کمک میکند. این امر قیمتها را برای مصرفکننده کاهش داده و باعث ایجاد جنبوجوش در تولید اقتصادی و کاهش بیکاری میشود.
بازار آزاد
برخی از اقتصاددانان معتقدند بهترین راه درمان رکود تورمی، واگذاری آن به بازار آزاد است. عرضه و تقاضا درنهایت افزایش قیمتها را حل میکند زیرا مصرفکنندگان قادر به خرید کالا نیستند. این واقعیت درنهایت منجر به کاهش تقاضا و کاهش تورم خواهد شد.
بازار آزاد منجر به کاهش بیکاری میشود. بااینحال، این طرح ممکن است سالها یا دههها طول بکشد تا به موفقیت برسد و جمعیت را با شرایط نامساعدی برای زندگی مواجه کند.
تأثیر رکود تورمی بر ارزهای دیجیتال چگونه خواهد بود؟
تعریف دقیق اثرات رکود تورمی بر ارزهای دیجیتال دشوار است. بااینحال،در صورت ثابت ماندن بازار میتوانیم چند فرض اساسی را میتوان در نظر گرفت.
رشد حداقلی یا منفی
اقتصادی که بهسختی در حال رشد یا کوچک شدن است درنهایت با رکود سطح درآمد یا حتی کاهش درامد مواجه میشود. در این صورت مصرفکنندگان پول کمتری برای سرمایهگذاری دارند. همین مسئله میتواند منجر به کاهش خرید رمزارزها و افزایش فروش شود زیرا سرمایهگذاران کوچک برای خرج و هزینههای روزانه به پول نیاز پیدا میکنند.
رشد اقتصادی آهسته یا منفی همچنین منجر به عدم تمایل سرمایهگذاران بزرگ در سرمایهگذاری در داراییهای با ریسک بالا مثل سهام و رمزارزها میشود.
اقدامات دولت برای مقابله با رکود چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ تورمی
بهطورمعمول دولت ابتدا برای کنترل تورم تلاش میکند تا سپس راهحلی برای مقابله با رشد بیکاری پیدا کند. تورم را میتوان با کاهش عرضه پول مهار کرد و یکی از روشها برای این کار افزایش نرخ بهره است.
این امر سبب کاهش نقدینگی میشود زیرا مردم پول خود را در بانکها نگه میدارند و وام گرفتن گرانتر تمام میشود. با افزایش نرخها، سرمایهگذاریهای پرریسک با بازده کمتر جذابیت خود را از دست میدهند. بنابراین، بازار کریپتو ممکن است شاهد کاهش تقاضا و قیمت در دورههای افزایش نرخ بهره و کاهش عرضه پول باشد.
زمانی که یک دولت تورم را به کنترل درآورد احتمالاً قدم بعدی تحریک رشد است. این امر معمولاً از طریق تسهیل کمی و کاهش نرخ بهره انجام میشود. در چنین سناریویی، به دلیل افزایش عرضه پول، احتمالاً تأثیرات مثبتی بر بازار رمزارزها به وجود میآید.
افزایش تورم
بسیاری از سرمایهگذاران استدلال میکنند که بیت کوین میتواند محافظ خوبی در برابر افزایش نرخ تورم باشد. با رشد تورم فزاینده، نگهداری ثروت به شکل فیات و بدون دریافت سود، ارزش واقعی ثروت کاهش پیدا میکند. برای جلوگیری از این امر، بسیاری برای حفظ قدرت خرید بلندمدت خود و حتی کسب سود به بیت کوین روی آوردهاند. این به دلیل آن است که سرمایهگذاران بیت کوین را به خاطر عرضه و انتشار محدود آن به عنوان یک ذخیره ارزش ، مناسب میبینند.
از لحاظ تاریخی، این استراتژی پوشش ریسک ممکن است برای سرمایهگذارانی که بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را در طول سالها انباشته کردهاند؛ خوب کار کند. بهویژه برای آن دسته که در طول یا پس از دورههای تورم و رشد اقتصادی این کار را انجام دادهاند. بااینحال، استفاده از رمزارزها به عنوان محافظ در برابر تورم ممکن است در بازههای زمانی کوتاهتر، بهویژه در دورههای رکود تورمی، بهخوبی کار نکند. البته شایان ذکر است که عوامل دیگری مانند افزایش همبستگی بین ارزهای دیجیتال و بازارهای سهام نیز در موارد نقش بسزایی ایفا میکنند.
سخن پایانی
رکود تورمی وضعیت منحصربهفردی را برای اقتصاددانان و سیاستگذاران ایجاد میکند زیرا تورم و رشد منفی معمولاً با هم اتفاق نمیافتد. ابزارهای مبارزه با رکود اغلب باعث تورم میشوند؛ درحالیکه استراتژیهای کنترل تورم میتواند منجر به رشد اقتصادی کند یا منفی شود. بنابراین، در زمان رکود تورمی، بهتر است شرایط کلان اقتصادی و عوامل متعدد آن مانند عرضه پول، نرخ بهره، عرضه و تقاضا و نرخ اشتغال را همواره زیر نظر داشته باشیم.
شاخص بورس ۱۲۰۵ واحد رشد کرد
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در جریان دادوستدهای امروز بازار سرمایه تعداد 3 میلیارد و 267میلیون سهم و حقتقدم بهارزش 886میلیارد تومان در 290هزار نوبت مورد دادوستد قرار گرفت و شاخص بورس با رشد 1205واحدی در ارتفاع 169هزار و 115واحد قرار گرفت.
بیشترین اثر مثبت بر رشد دماسنج بازار سهام در روز جاری به نام نمادهای معاملاتی فولاد مبارکه اصفهان، بانک ملت و سرمایهگذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین شد و در مقابل نمادهای معاملاتی پتروشیمی پارس، آلومینیوم ایران و پتروشیمی خارک با افت خود مانع افزایش بیشتر شاخص بورس شدند.
شاخصهای اصلی بازار سرمایه هم روز متعادل و مثبتی را پشت سر گذاشتند بهطوری که شاخص قیمت (وزنی ــ ارزشی) 348واحد، کل (هموزن) 182واحد، قیمت (هموزن) 127واحد، آزاد شناور 1839واحد و شاخصهای بازار اول و دوم به ترتیب 1073و 1527واحد رشد را بهثبت رساند.
بر اساس این گزارش، در بازارهای فرابورس ایران هم با معامله 927میلیون ورقه بهارزش 744میلیارد تومان در 128هزار نوبت، آیفکس 5واحد رشد کرد و در ارتفاع 2095واحد قرار گرفت.
در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمیشود!
این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیدهاند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمیرود، تعداد زیادی از مردم تلاش میکنند به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال میکند که معاملهگری نمیتواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه میخوانید.
«هرگز نفروشید»؛ این توصیهای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو میکند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل میکرد.
کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود بهعنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایهگذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.
اینکه کارتر [مانند اغلب معاملهگران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینههای غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمیرسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.
با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که میخواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده میگیرند. او میگوید:
اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
نمیتوانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شدهام، بنابراین صرفاً میخواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:
شما با سود معامله ثروتمند نمیشوید. با داشتن داراییهای ارزشمند ثروتمند میشوید.
سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.
ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!
در اینجا سادهترین الگوی ثروت دومرحلهای که من میشناسم، ارائه شده است:
۱. باید داراییهایی بخرید که فکر میکنید دارای ارزش بالایی هستند.
۲. نباید آنها را بفروشید.
همه تصور میکنند انتخاب داراییهای مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود میکند.
از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت میکنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمتها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارتهای بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشتهاند.
همه چیز بهطور مداوم بالا میرود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل میکند و میدانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر بهطور کلی با این موضوع دستوپنجه نرم میکند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غولپیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر میتوانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟
قیمتها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها مینویسیم و سپس میگوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ میکنیم و به تبع آن همه اعداد بالا میروند. آیا قیمتها کار دیگری جز بالا رفتن میتوانند انجام دهند؟
تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالاتمتحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا میدانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ بروند.
اگر چاپ پول قیمتها را بهصورت یکنواخت تغییر میداد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازهگیری میشوند، افزوده میشد. از آنجا که این اتفاق رخ نمیدهد برخی حوزهها (جایی که پولهای تازه چاپشده ابتدا جریان مییابد) افزایش بیشتری را تجربه میکنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزههایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه میکنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیهایتر و کمتر قانونگذاریشده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارتهای پوکمون پیدا میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا میروند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر داراییها) را از کلاهی بهصورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دههای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.
با این حال و علیرغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمونها داریم، معمولاً در این قرعهکشی که همه میتوانند در آن برنده شوند، موفق نمیشویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما داراییهای خود را خیلی زود میفروشیم.
یک سرمایهگذار با گذشت زمان درآمد کسب میکند. او کاری ارزشمندتر از این نمیتواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.
چرا میفروشیم؟
چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمیتوان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمیتوانیم اجازه دهیم که بازار از داراییهای ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.
طمع سرمایهگذار زمانی است که شما چیزی را خریدهاید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را میفروشید، زیرا فکر میکنید باهوشتر از بازار هستید و یا تفکر کوتهبینانه بر شما سایه افکنده است.
من در سال ۲۰۱۷ چین لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. میدانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و میخواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور میتوانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را بهراحتی از دست دادم. در واقع من تحتتأثیر تفکر کوتهبینانه قرار گرفتم.
ترس سرمایهگذار هنگامی رخ میدهد که شما چیزی را میخرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون میترسید سودی را که دیگران به دست میآورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشستهاید. سؤالی که به وجود میآید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟
وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکتها انجام میدادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهمهایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماهها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نهتنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ یک سرمایهگذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.
تریدر شدن
اشتباه نکنید؛ گرگ والاستریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیونها به ثروت رسید.
طمع و ترس شما را از یک سرمایهگذار به یک تریدر تبدیل میکند. تریدر شدن حرفهای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمیخواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمیتوانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.
اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر میرسد. اینطور نیست؟
همه میخواهند تریدر شوند. معاملهگری باحال است. جذابیت دارد. باعث میشود احساس زندهبودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهرهوری، سلامت روانی و همچنین ویرانکردن سبد سرمایهگذاریتان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.
اگر مردم میدانستند چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغلهاست، شغلی که صرفاً اگر بهطور مداوم کسب سود کنید، میشود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر میکنند میتوان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن میتوانند در این حوزه مسلط شوند.
وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل میشود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تماموقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوششانس هستید!
خوششانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمیآید. پس چرا بهدنبال کار دوم هستید؟ بهویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزشتر استفاده کنید.
هنگامیکه شما داراییای را میخرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بیمعناست. بهصورت پیشفرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط بهطور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.
فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار میکند؛ نه بهصورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ میدهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که میداند چه کاری دارد انجام میدهد. چرا باید چنین گزینهای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج میکنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را میفروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.
کمبود یک ذهنیت باعث میشود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول میزنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر میدهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایهگذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.
در عوض ما (سرمایهگذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم داراییهای بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.
اگر شما به سرمایهگذاریتان در زمانی که آن را انجام میدهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیبوغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید بهصورت پارهوقت و ضعیف معامله کنید.
یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایهگذار باشید و سپس سعی کنید تا میتوانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنید.
ثروتمند شدن
ثروتمند شدن بهمعنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن بهمعنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگیتان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت داراییهای ارزشمند برای همیشه است.
تمدن این کار را از آنچه فکر میکنیم آسانتر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا میروند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفتهایم در سرمایهگذاری موفق نمیشویم.
روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدیمان مبارزه میکنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایهگذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن میدانیم.
کارتر تیز مجبور شد این درس را بهسختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیهها کاملاً توجه میکند:
من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
شما با کسب سود معامله ثروتمند نمیشوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند میشوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که میخواهید برای همیشه آنها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.
سهامداران در زمان ریزش بورس چه باید کنند؟
تهران- ایرنا- بازار سرمایه در ماههای اخیر دچار افت و خیزهایی شده که ضرر و زیان سهامداران را به دنبال داشته است؛ نوسانهای متعدد بورس باعث شده که برخی سهامداران به ویژه تازهواردها بدون هیچگونه تحلیلی اقدام به رفتارهای هیجانی در این بازار کرده و در صفهای خرید و فروش قرار بگیرند.
به گزارش روز شنبه ایرنا، معاملات بورس از مدتها قبل، تحت تاثیر هیجانات ایجاد شده در این بازار وارد دوران نوسانی شد، این امر باعث ترس سرمایه گذارانی شد که به امید کسب بازدهیهای معقول از بازار سهام از ورود سرمایه های خود به دیگر بازارهای سرمایهگذاری چشمپوشی و اقدام به ورود نقدینگی به بازار سرمایه کردهاند.
با توجه به ورود شاخص بورس بر مدار نزولی از سال گذشته، آمارهای ارائه شده از جریان نقدینگی سهامداران حقیقی، نشاندهنده خروج پول سهامداران خرد از بورس طی چند ماه اخیر بود که این موضوع منجر به اتخاذ تصمیمات جدید برای تشویق بازگشت دوباره رشد به معاملات بورس و نیز کاهش ترس سهامداران از سرمایهگذاری دوباره در این بازار شد.
به دنبال حمایت های صورت گرفته از بورس توسط دولت، زمینه ورود سرمایه حقیقی ها به این بازار و نیز بازگشت شاخص بورس به مدار تعادلی فراهم شد، البته عمر اعتمادهای بازگشته به مردم برای سرمایهگذاری در بورس کوتاه بود و بار دیگر سهامداران تحت تاثیر کوچکترین نوسانی در بازار تصمیم به فروش سهام و خروج از این بازار گرفتند.
زمان مناسب فروش سهام
"مصطفی امیدقائمی"، کارشناس بازار سرمایه امروز (شنبه) در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی ایرنا با ارائه پیشنهاداتی به سهامداران، گفت: زمانی که روند بازار بر مدار نزولی قرار می گیرد، به هیچ عنوان فروش سهام یا خروج از سرمایه گذاری در بازار سرمایه به نفع سهامداران نیست.
وی اظهار داشت: تجربه ثابت کرده است، فقط سهامداران عجول تحت تاثیر هیجانات حاکم در بازار، تصمیمات نوسانی در بازار سرمایه اتخاذ می کنند و با کوچکترین هیجانی از این بازار خارج می شوند که با این اقدام، زمینه ضرر و زیان بیشتر در بازار سهام را فراهم میکنند.
امیدقائمی افزود: سهامداران بهتر است صبوری کنند و در صورت لزوم برای خروج از این بازار در روزهای صعودی شاخص بورس، اقدام به فروش سهام در بازار کنند.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه در مجموع با توجه به افزایش قیمت های جهانی، بازار از پتانسیل خوبی برای سرمایه گذاری برخوردار است، گفت: شاخص ارزی و سودآوری شرکتها نشاندهنده آن است که دوران رونق، پیش روی بازار قرار دارد و می توان در صورت انتخاب سهام درست، بازدهی معقولی را از این بازار کسب کرد.
وی اظهار داشت: سهامداران باید با توجه به وجود چنین وضعیتی در بازار با تحلیل، صبر و نیز دیدگاه بلندمدت وارد بازار سرمایه شوند و به نحوی پرتفوی خود را انتخاب کنند که در بلندمدت سود قابل توجهی را از این بازار کسب کنند.
امید قائمی افزود: با توجه به تغییرات ایجاد شده در قیمت های جهانی و نیز بهبود اقتصاد کشور بعد از کرونا، به نظر می رسد تا هشت یا ١٠ ماه آینده، زمینه رونق منطقی در بازار سرمایه ایجاد شود و شاهد بازدهی معقول در بازار سهام نسبت به سایر بازارهای سرمایه گذاری باشیم.
سهامداران نگران وضعیت نرخ دلار نباشند
همچنین "مصطفی صفاری"، کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی ایرنا به سهامداران توصیه کرد: سهامداران در وضعیت فعلی بازار باید صبوری کنند و به سمت سرمایه گذاری در سهام شرکت های صادرات محور بروند.
وی اظهار داشت: سهامداران نباید به هیچ عنوان بدون توجه به تحلیل شرکت ها به سمت سرمایه گذاری در هر سهامی پیش بروند، چراکه به طور حتم با این اتفاق متضرر می شوند و بخش زیادی از سرمایه خود را از دست خواهند داد.
صفاری ادامه داد: برخی از سهامداران نگران توافق احتمالی مذاکرات هستهای و کاهش قیمت دلار هستند، در حالی که سهامداران باید نسبت به این موضوع آگاه باشند که مذاکرات نمی تواند تاثیر چندان زیادی بر روند بازار داشته باشد.
وی ادامه داد: سهامداران باید با افق بلندمدت وارد این بازار شوند و با انتخاب سهام مناسب برای مدت طولانی در این بازار حضور داشته باشند.
امکان رشد بازار سهام زیاد است
در ادامه "علیرضا کدیور"، دیگر کارشناس بازار سرمایه خطاب به سهامداران اعلام کرد: اکنون رفتار معاملات بورس به دلیل وضعیت حاکم در بازار غیرقابل پیشبینی شده است.
وی با تاکید بر اینکه بازار در وضعیتی قرار دارد که امکان رشد آن بسیار زیاد است، گفت: تنها توصیه ما به سهامدار حقیقی این است که افراد ریسکپذیر در بازار حضور داشته باشند و سهامدارانی که تحمل پذیرش نوسان یا ریسک سرمایه گذاری در این بازار را ندارند از طریق صندوق های سرمایه گذاری و با کمک کارشناسان خبره اقدام به سرمایه گذاری در بازار کنند.
کدیور خاطرنشان کرد: سهامداران خرد می توانند در زمانی که ورود پول سهامداران حقیقی در بازار تداوم پیدا می کند اقدام به ورود در این بازار کنند زیرا این زمان بهترین فرصت برای خرید و سرمایه گذاری در بازار سهام است.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: افرادی که به دنبال نوسان گیری از بورس هستند با احتساب کارمزد نمی توانند سود قابل توجهی را از این بازار کسب کنند؛ بنابراین به هیچ عنوان به کار گرفتن شیوه نوسان گیری از بازار سهام توسط سهامداران درست نیست.
وی خاطرنشان کرد: سهامداران برای کسب بازدهی معقول از این بازار حداقل باید تا پایان امسال در بازار حضور داشته باشند و نباید با کوچکترین هیجان و نوسانی، تصمیم به خروج از بازار بگیرند.
تصور اشتباه سهامداران از سرمایهگذاری بلندمدت در بورس
همچنین "مهدی سوری"، کارشناس بازار سرمایه به خبرنگار ایرنا گفت: در شرایط فعلی اگر فردی به دنبال سرمایه گذاری در بورس است، باید گزینه و سهام کم ریسک را برای سرمایه گذاری انتخاب کند.
وی گفت: کم ریسک ترین گزینه ها، گزینه هایی هستند که نسبت قیمت به سود تقسیمی آنها (P/E) پایین بوده و سودآوری آنها وابسته به پارامترهایی است که از ابهام کمتری در اقتصاد کشور برخوردارند.
سوری با بیان اینکه پارامترهای سودآوری شرکت ها وابسته به برخی از تصمیمات است که نتیجه آن مشخص نیست، ادامه داد: سهامداران باید تنوع بخشی در پرتفوی سهامداری را سرلوحه فعالیت خود در بورس قرار دهند و به اصول مدیریت در سرمایه را مدنظر داشته باشند.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: سرمایه گذاری در بورس باید با سرمایه های مازاد صورت بگیرد، همچنین در این میان سهامداران باید در بازار سرمایه به حد سود و زیان پایبند باشند و زمان مناسبی را برای ورود یا خروج از این بازار مدنظر قرار دهند.
وی خاطرنشان کرد: دید بلندمدت به معنای حضور طولانی سرمایه گذار در بازار سرمایه است و بدین معنا نیست که سرمایه گذار، سهام اشتباهی را در بازار انتخاب و تحت هر شرایطی در آن سهام صبوری کند زیرا این اتفاق باعث ضرر بیشتر فرد خواهد شد.
سوری اظهار داشت: سهامداران اگر سهام درست بازار را براساس برخی از پارامترها انتخاب کنند قادر به بازدهی معقولی از این بازار خواهند بود.
نگاه سرمایهگذاری در بورس باید مشابه سرمایه گذاری در مسکن باشد
در ادامه "احمد اشتیاقی"، کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا معتقد است که اکنون بازار در حالت نوسانی قرار دارد؛ بنابراین سهامداران باید برای چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ سرمایه گذاری در بورس سهام EPS محور را انتخاب و با نگاه دو ساله در این بازار حضور پیدا کند.
وی با بیان اینکه اکنون شاهد حضور سهام بزرگ و بنیادی در بازار هستیم که می توانند سود خوبی را در اختیار سهامداران قرار دهند، افزود: سهامداران با خرید این سهام و نیز نگهداری بلندمدت آن قادر به کسب بازدهی معقول از این بازار خواهند بود و بازدهی بیشتری را نسبت به سایر بازارها کسب می کنند.
اشتیاقی سهامداری را مقوله ای بلندمدت دانست و گفت: متاسفانه اکثر افرادی که وارد بازار شده اند با تمرکز بر مثبت و منفی های تابلوی بورس اقدام به تصمیم فوری برای سرمایه گذاری در بازار سهام یا خروج از این بازار می گیرند.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه سهامداران باید نگاه خود به سرمایه گذاری در بورس را مشابه سرمایه گذاری در بازار مسکن کنند، افزود: سرمایه گذاری که اقدام به خرید مسکن می کند هر روز به دنبال بررسی قیمت آن نیست، در حالی که در مورد سهام هم باید اینگونه برخورد کرد و در خرید سهام مانند خرید مسکن نگاه بلندمدت داشته باشند.
وی با بیان اینکه روند منفی شاخص بورس نمی تواند ادامه دار باشد، تاکید کرد: شرکت ها همچنان در حال فروش و شناسایی سود هستند، این امر نشان دهنده آن است که بازار دوباره به روندصعودی باز می گردد.
اشتیاقی با اشاره به اینکه روند نزولی بازار ناشی از بنیاد شرکتها نیست بلکه این امر تحت تاثیر کمبود نقدینگی در بازار سرمایه صورت گرفته است، گفت: ابهام موجود در بازار با انتشار گزارش ٩ ماه و یکساله شرکت ها برطرف می شود و قیمت سهام شرکت ها به قیمت های ذاتی خود دست پیدا می کنند.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: اکنون قیمت فعلی سهام شرکت ها به دلیل اصلاحی که تجربه کرده است در بهترین فرصت برای خرید و نگهداری آن قرار دارد.
خودداری از ورود سرمایههای ضروری به بورس
به گزارش ایرنا، به دنبال توصیه های کارشناسان به سهامداران برای کاهش ضرر و زیان های متحمل شده از معاملات بورس، فعالان بازار پیشنهاد یکسانی را برای سرمایه گذاری در بازار سهام، ارائه و اعلام کردند که سهامداران باید از ورود هر گونه ورود سرمایه های ضروری خود به این بازار خودداری کرده و فقط به شرط داشتن نگاه بلندمدت به بازار سرمایه اقدام به سرمایه گذاری در این بازار کنند.
کارشناسان بارها به سهامداران توصیه کردند که بهتر است سرمایه گذاران به منظور جلوگیری از ضرر و زیان های احتمالی، از ورود مستقیم به بازار خودداری کنند و با کمک صندوق های سرمایه گذاری و استفاده از تجربیات کارشناسان باتجربه در بازار، سرمایه گذاری غیرمستقیم به این بازار داشته باشند تا بتوانند از این طریق بازدهی معقولی را در مقابل نوسان های حاکم در بازار کسب کنند.
با وجود مطرح شدن چنین پیشنهادی از سوی کارشناسان، اما باز هم سرمایه گذاران به محض باگشت رشد به شاخص بورس، سرمایه های خود را تحت تاثیر رفتارهای هیجانی و بدون توجه به توصیه های ارائه شده توسط کارشناسان به صورت مستقیم وارد این بازار می کنند که همین امر، زمینهساز زیان بخشی از سهامداران شد.
دیدگاه شما