سودهایی که ضرر می رسانند!
این یکی از مقالات پنج ستاره سایت است و البته شاید با خواندن عنوان مقاله امروز کمی متعجب شوید، ولی تا آخر بحث با ما باشید تا تعجب شما بر طرف شود. چطور ممکنه سود باعث ضرر بشه؟ ماهیت سود یعنی رشد حساب پس چطور می تونه به شما آسیب برسونه.
ما یه بحثی داریم در زمینه روانشناسی بازارهای مالی به نام اثر پول قمار یا پول باد آورده. اجازه بدهید مثالی برای شما بزنم، آخر هفته است و شما به یک مرکز تفریحی رفته اید و از اتفاق به سمت یکی از بازی های شرطی جذب شده اید، اگر صد هزارتومان در این بازی ها از دست بدهید برای بار بعدی با ریسک کمتر و با هوشیاری بیشتری ادامه میدهید، تا ضرر نکنید. ولی اگر صد هزارتومان بر حسب اتفاق برنده شده باشید در نوبت بعدی ریسک بیشتری می کنید و با دقت کمتری وارد بازی می شوید. و ممکن است چندین برابر پول اولیه خود را دست بدهید.
اساس سیستم های شرط بندی و کازینو داری روی همین اصل مغزی کار می کنند و جیب شما را خالی می کنند. هیچ با خود اندیشیده اید چرا کازینو ها هیچ وقت ورشکسته نمی شوند و همچنین با خود اندیشیده اید که چرا در بازارهای مالی درصد زیادی بازنده هستند؟
بله اصل داستان همین است، وقتی شما در بازارهای مالی سودی بدست می آوردید دچار اثر روانی پول قمار می شوید و به دنبال آن مغز شما دنبال راهی می گردد که این پول را به مارکت بازگرداند از همین رو در معاملات بعدی به طور ناخود آگاه به شما دستور می دهد که حجم معاملات را بالاتر ببرید (با سرمایه بیشتری وارد شوید) و همچنین دقت خود را پایین بکشید. این است که در معامله بعدی کل سود قبلی را از دست داده و حتی متضرر می شوید.
پس مواظب سودهای سمی باشید. این یکی از ارکان اساسی روانشناسی معاملات و پیشرفت در بازارهای مالی است. هنگامی که سودی کسب کردید خود را مالک صد درصدی آن بدانید و به چشم یک پول بادآورده به آن نگاه نکنید تا دچار اثر روانی پول قمار در معاملات نشوید. وقتی سود چشم گیری می کنید برای مدتی دست از معامله بکشید تا این اثر روانی از شما دور شود و بتوانید در معاملات بعدی بازهم سود کنید.
پول شویی چیست؟
اگر درخصوص این سؤال که «پول شویی چیست؟» از مردم نظرسنجی کنید، پاسخ اکثر آنها این است چیزی نمی دانند. چنین پاسخی از سوی مردم یکی از مشکلات دولت در مقابله با این جرم است. به نظر می رسد جرمی بدون قربانی است.
پول شویی هیچ یک از وضعیت های ناگواری که همراه با دزدی یا هرگونه ترس از جنایت خشونت آمیز که بر اذهان اثر می گذارد را ندارد. اما می توان گفت پول شویی فقط پس از ارتکاب جرم های مشهوری ازقبیل دزدی، سرقت یا معامله قاچاق مواد مخدر روی می دهد. عدم ا طلاع مردم از پول شویی عادی است، که همین امر مسئله را به مشکلی نامحسوس و درنتیجه صعب العلاج مبدل می سازد.
پول شویی فرآیندی است که ازطریق آن مبلغ زیادی پول را که به صورت غیرقانونی از قاچاق مواد مخدر، فعالیت های تروریستی یا جرایم سنگین دیگر کسب شده، به صورت قانونی جلوه دهند. پول شویی در تسهیل دست یابی به اهداف قاچاقچی مواد مخدر، تروریست، جرایم سازمان یافته، دلالان داخلی، مالیات گریزان و همچنین افراد بسیار دیگری که می خواهند توجه مقامات را از چگونگی کسب ثروت های بادآورده خود از فعالیت های غیرقانونی دور کنند، نقش اساسی دارد.
● مراحل پول شویی:
اولین مرحله در چرخه پول شویی، سرمایه گذاری است. پول شویی تجارتی نقدینگی است که مبالغ عظیمی پول را از فعالیت های غیرقانونی ایجاد می کند (برای مثال: خرید و فروش خیابانی مواد مخدر که پرداخت ها به صورت نقد در مبالغ کم صورت می گیرد). پول ها وارد سیستم مالی یا اقتصاد خرد شده یا به صورت قاچاق از کشور خارج می شوند.
هدف پول شویان، خارج کردن پول از محل کسب شده است تا بدینوسیله از ردیابی مقامات رسمی دور بماند و درنتیجه آن را به صورت های دیگر همانند چک های مسافرتی، سفارشات پستی و غیره تبدیل می کنند.
▪ لایه بندی کردن:
در روند لایه بندی کردن، اولین تلاش برای پنهان سازی یا تغییر شغل منبع مالکیت سرمایه ها از طریق ایجاد لایه های پیچیده معاملات مالی می باشد که مانع ردیابی حسابرسی می شود و نوعی بی هویتی ایجاد می کند. هدف لایه بندی، جدانمودن پول های غیرقانونی از منبع جرم است که عمداً با ایجاد شبکه ای پیچیده از معاملات مالی با قصد پنهان سازی از هرگونه روند حسابرسی همچون منبع و مالکیت وجوه صورت می گیرد.
نمونه بارز این مسئله این است که با جابجایی پول ها به داخل و خارج حساب های بانکی خارج از کشور که متعلق به سهام بی نام شرکت های سوری می باشد، لایه بندی هایی ازطریق انتقال سرمایه به طور الکترونیکی صورت می گیرد. با این فرض که بیش از ۵۰۰۰۰۰انتقالات الکترونیکی صورت می گیرد و نمایانگر بیش از یک تریلیون دلار انتقال وجوه به طور روزانه از طریق الکترونیکی است که اغلب آن قانونی است. اطلاعات واضح و کافی درمورد هریک از انتقالات الکترونیکی مبنی بر اینکه دریابیم پول رد و بدل شده کثیف است یا تمیز وجود ندارد.
بنابراین روشی عالی برای پول شویان تلقی می گردد که می توانند پول کثیف خود را جابجا نمایند. سایر روش هایی که از سوی پول شویان مورداستفاده قرار می گیرد عبارت است از معاملات پیچیده با سهام، کالا و معاملات کارگزاران بازارهای آتی با فرض حجم خالص معاملات روزانه و میزان بالایی از منابع بی نام موجود شانس ردیابی معاملات بسیار ناچیز می باشد.
▪ ادغام کردن:
آخرین مرحله در چرخه پول شویی، ادغام کردن است. مرحله ای که پول با سیستم مالی و اقتصادی قانونی ادغام شده و با تمامی دارایی های دیگر در این سیستم یکسان می شود. پول شویان پول پاک شده را در اقتصاد ادغام نموده و وانمود می نمایند که از راه قانونی بدست آمده است. با انجام این مرحله، تشخیص قانونی یا غیرقانونی بودن ثروت بسیار مشکل است. روش های متداول پول شویان در این مرحله از عملیات بدین صورت است:
تأسیس شرکت های سوری در کشورهایی که حق پنهان کاری در آنها تضمین می شود. پس آنها قادر هستند طی یک معامله قانونی آتی از پول شسته شده به خودشان وام دهند. به علاوه، برای افزایش سود خود، خواستار کاهش مالیات بر بازپرداخت های وام هستند و در ازای وامی که می گیرند برای خود بهره قائل می شوند.
فرستادن فاکتورهای غلط صادراتی- وارداتی که کالاها را بیش از قیمت واقعی نشان می دهد، به پول شویان اجازه می دهد پول را از یک شرکت یا کشور به جای دیگری جابجا کنند، درحالی که فاکتورها که ظاهراً منبع پول را نشان می دهند در مؤسسات مالی گنجانده می شود.
روش ساده تر این است که پول (به وسیله انتقال الکترونیکی) از بانک پول شویان به یک بانک قانونی انتقال داده شود، زیرا از بانک های دردسترس به سادگی می توان به عنوان پایگاه های مالیاتی استفاده کرد.
پس انداز پول با ۴۴ روشی که برای روز مبادا باید بدانید
همهی ما میدانیم که برای آیندهی آسوده به پسانداز نیاز داریم. بعضی از افراد پسانداز برای آینده را نوعی خساست درنظر میگیرند و با این پندار غلط، بهدنبال سبک زندگیای میروند که باعث شود در اواسط ماه از دیگران پول قرض کنند. اما پسانداز پول و به فکر آتیه بودن نهتنها عادت و اخلاق بدی نیست، بلکه رازورمز بسیاری از ثروتمندان هم هست. ما در این مقاله چند نکته به شما ارائه میکنیم که برای پسانداز هرچه بیشتر برای آیندهی خود و خانوادهتان به شما انگیزه میدهند. پس با ما همراه باشید.
حتما بخوانید:
نکات عمومی
۱. یک حساب اضطراری باز کنید
بهبیان دیگر، باید به اندازهای در حساب پسانداز خود پول داشته باشید که اگر مجبور شدید بین سه تا شش ماه از جیب بخورید، هزینههایتان را تأمین کند. خانوادههای کمدرآمدی که در حساب اضطراری خود حدود ۱۰ میلیون تومان پول دارند، نسبت به خانوادههای مرفهی که کمتر از این مقدار پسانداز دارند یا اصلا پسانداز ندارند، در وضعیت مالی بهتری بهسر میبرند.
۲. بودجهبندی کنید
اگر بهدنبال راه آسانی برای تعیین بودجهی خانوار میگردید، بهتر است در اولین روز ماه رسید همهی چیزهایی را که میخرید داشته باشید؛ از رسید رستوران، سوپرمارکت، درمانگاه گرفته تا قبض شارژ ساختمان که مدیر یا سرایدار آپارتمان به شما میدهد. در پایان ماه بهروشنی خواهید دانست که در طی ماه چه مقدار خرج کردهاید.
۳. بهجای کارت اعتباری، اسکناس استفاده کنید
وقتی کارت اعتباری همراه آدم باشد، ممکن است وسوسه شود و هرچه به چشمش میآید، بخرد. بهتر است مقدار معینی اسکناس داخل کیف پول بگذارید و برای خریدهای خود مرز تعیین کنید. با این روش، وقتی پول داخل کیف تمام شد، میدانید که دیگر راه برگشتی برایش نیست!
۴. برای آتیهی خود پسانداز کنید
فرق است بین پسانداز و پسانداز برای آتیه. پس فقط کارتان این نباشد که کمتر خرج کنید و به خودتان گرسنگی بدهید، بلکه پول را در حساب پسانداز بگذارید تا هنگام بازنشستگی به کارتان بیاید.
۵. به صورت خودکار پسانداز کنید
پساندازهای خودکار راحتترین و مؤثرترین راه برای پسانداز هستند، چراکه پول را از جلوی چشم شما دور نگه میدارند. منظور از پسانداز خودکار این است که از کارفرمای خود درخواست کنید که از حقوق ماهیانهتان مقداری را کسر کند و آن را به حساب پسانداز یا بازنشستگیتان واریز کند. از مسئول منابع انسانی ادارهی خود بپرسید چطور میتوان این کار را کرد یا میتوانید از بانکی که در آن حساب دارید هم درخواست کنید از مقدار حقوق پرداختیتان کسر و به حساب پساندازتان واریز کند. هرچه پول از جلوی چشمانتان دورتر باشد، کمتر خرجش خواهید کرد.
۶. برای پسانداز کوتاهمدت هدفگذاری کنید
هدفتان این باشد که هفتهای پنجاههزار تومان کنار بگذارید. با پسانداز کوتاهمدت خیلی بهتر میتوان به موفقیت مالی دست یافت، تا اینکه عهد ببندید هر ساله مقدار مشخصی پسانداز کنید.
۷. هرچه زودتر برای بازنشستگیتان شروع به پسانداز کنید
ممکن است بیستوپنجساله باشید و به این توصیه بخندید و بگویید چهل سال فرصت دارم. اما اشتباه نکنید! اتفاقا وقت پسانداز برای بازنشستگی از همین دورهی جوانی است. مگر سود سرمایهگذاری و سپرده را فراموش کردهاید؟ اگر از حالا شروع به پسانداز بکنید، با احتساب نرخ سود، در شصت سالگی اگر نگوییم ثروتمند شدهاید، اما از رفاه برخوردار خواهید بود.
۸. بیمهی عمر یا تأمین اجتماعی یادتان نرود
این نکته هم برای آتیه خوب است. اگر کارمند دولت نیستید و یا به صورت خوداشتغالی کار میکنید، میتوانید با پرداخت حقبیمه آتیهی خود و خانوادهتان را تضمین کنید.
۹. از پولهای بادآورده حداکثر استفاده را کنید
این پولها ممکن است از راه ارثومیراث، یا برندهشدن در قرعهکشی بهدست شما برسند. مقداری از آنها را به زخم زندگی خود و نیازمندان محروم بزنید و بقیهاش را پسانداز کنید.
۱۰. برنامهی پسانداز تهیه کنید
افرادی که برنامهی پسانداز دارند دو برابر بیشتر از افرادی که ندارند، با موفقیت پسانداز میکنند. از کارشناسان مالی در این زمینه کمک بگیرید.
۱۱. قلک فقط برای بچهها نیست
پول خردها را داخل قلکی بیندازید و ببینید طی یک سال چه مقدار خواهد شد. حتما تعجب خواهید کرد. آن را هم در حساب پساندازتان واریز کنید.
۱۲. از قاعدهی ۲۴ ساعت استفاده کنید
این قاعده شما را ملزم میکند که از خرید کالاهای گران یا خرید از روی هواوهوس جلوگیری کنید. حداقل طی یک ۲۴ ساعت، به تمام چیزهای غیرضروری که خریدهاید، فکر کنید. این قاعده هنگام خرید آنلاین بیشتر به کارتان میآید، چراکه میتوانید اقلامی را که چشمتان گرفته، در سبد کالا قرار بدهید تا بعدا آنها را بخرید.
۱۳. برابر با پاداشی که به خودتان میدهید پسانداز هم بکنید
هزینهی خریدها را با مقدار پول پساندازشدهتان تطبیق دهید. برای نمونه اگر طی مسیری در یک روز گرم تابستانی، خودتان را به آبمیوهی خنک مهمان میکنید، همان اندازهی پولی را که صرف خرید آن آبمیوه کردهاید هم پسانداز کنید. آنوقت اگر نتوانستید این مقدار پول را پسانداز کنید، آن آبمیوه را بر خودتان غدغن کنید.
۱۴. خریدها را بر اساس دستمزد ساعتیتان محاسبه کنید
فرض کنیم میخواهید یک شلوار صدهزار تومانی بخرید. دستمزدتان هم برای هر ساعت مثلا بیستهزار تومان است. آنوقت با خودتان محاسبه کنید که پول خرید این شلوار، مطابق با چند ساعت کاریتان است؟ آیا ارزشش را دارد؟
۱۵. عضویت خود را از ایمیلها و پیامهای تبلیغاتی مغازهها و وبسایتها لغو کنید
باید بدانید طبق قانون حق دارید این کار را بکنید. هر ایمیلی که برایتان ارسال میشود، باید لینک لغو عضویت هم داشته باشد.
۱۶. روی کارت اعتباریتان بنویسید «پسانداز یادت نرود»
با این روش قادر خواهید شد تا پس از انجام هر خرید غیرضروری با کارت اعتباریتان، عذاب وجدان بگیرید و کمکم به فکر پسانداز بیفتید.
نکات مربوط به بانک، حسابهای اعتباری و بدهی
۱۷. حتیالامکان کارتبهکارت نکنید
عابربانکها به خاطر واریز به کارت شخصی دیگر از کارت شما مقداری پول کم خواهند کرد. بهتر است از شماره شبا استفاده کنید.
۱۸. کارت اعتباریتان را منجمد کنید
لطفا نخندید! کارتاعتباریتان را داخل کیسهی آب قرار دهید و در فریزر بگذارید. آنوقت وقتی برای خریدهای آنچنانی وسوسه شدید، مجبورید اول یخ کارتاعتباری را آب کنید. تا آن آب شود، فکرش از سرتان پریده است.
۱۹. از مشاوران مالی کمک بگیرید
مشاورهگرفتن فقط مشورتکردن با روانشناسان نیست. اگر خیال سرمایهگذاری دارید، حتما با مشاوران خبره مشورت کنید تا همان مقدار پولتان که با زحمت پسانداز کردهاید بر باد نرود.
نکات مربوط به تفریح و خانواده
۲۰. بهجای خرید کتاب، از کتابخانه استفاده کنید
قبول دارم خرید کتاب لذت دیگری دارد اما زمانه عوض شده است. صنعت نشر وارد فضای دیجیتال شده و بسیاری از کتابها نسخهی دیجیتالی و اسکنشده دارند و امروزه، کتابخانهها کتابهای الکترونیکی هم عرضه میکنند و نیازی نیست حتما به کتابخانه بروید.
۲۱. وسط هفته سینما بروید
بلیت سینماها در وسط هفته ارزانتر است. با یک تماس تلفنی به سینما و یا تئاتر مورد نظرتان میتوانید از تخفیفها باخبر شوید.
۲۲. هدیهها را محدود کنید
با اعضای خانوادهی خود در مورد حدومرز هدیهدادن به فامیل و دوستان صحبت کنید و مثلا به توافق برسید که در تعطیلات به هر نفر فقط یک هدیه داده شود. اینگونه میتوانید مخارج را کاهش دهید.
۲۳. هدیهها را از قبل برنامهریزی کنید
با این کار خواهید توانست بهترین هدیهها را که معمولا گرانترین هم نیستند، بخرید. همچنین، ممکن است این هدیهها در حراج هم باشند.
۲۴. سیسمونی را خرج دانشگاه بچه کنید
درست مثل آن جوان بیستوپنج ساله که باید از همین الان به فکر بازنشستگیاش باشد، شما هم از هنگام خرید سیسمونی باید به فکر خرجومخارج دانشگاه و تحصیلات فرزند دلبندتان باشید. از بزرگترها بخواهید بهجای لباس و هدایای معمول سیسمونی، پول دانشگاه بچه را بدهند تا آن را پسانداز کنید.
۲۵. لباسهای ارزان را بهخاطر ارزانی نخرید
گاهی اوقات، باید پول را فدای کیفیت کرد نه برعکس. هنگام خرید لباس این تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن موضوع واقعا صدق میکند. فکرش را بکنید در یک حراج، کاپشن ارزانی را خریدهاید و فکر میکنید سود کردهاید. دیماه که تمام شد، اواسط بهمن زیربغل پارهشدهاش به شما لبخند میزند و از شما عاجزانه تقاضا دارد او را با کاپشن دیگری عوض کنید. چه حسی خواهید داشت؟ البته خرید لباس ارزان برای نوزادان و بچههای کوچک معقولتر است، زیرا زود قد میکشند و رشد میکنند. اما ما بزرگترها، ممکن است چند سال لباسی را بپوشیم. پس بهتر است لباس باکیفیت بخریم.
۲۶. با فامیل و دوستان، اقلام مورد نیازتان را مبادله کنید
توصیه میکنیم دروهمسایه و دوستان را دور هم جمع کنید و از آنها بخواهید هر چه لباس، کتاب، لوازمالتحریر، اسباببازی دستدوم دارند رو کنند. برای هر قلم جنس از آنها یک بلیت دریافت کنید. هر بلیت به شما اجازه میدهد یک قلم جنس را با هم تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن مبادله کنید. مثلا اگر شش کتاب بدهید، شش کتاب و اگر هفتدست لباس بدهید، هفتدست لباس خواهید گرفت.
۲۷. یک روز در هفته را «روز بدون خرجکردن» بنامید
هفتهای یک شب را بدون هیچ خرجی تعیین کنید و فقط داخل منزل دور هم لذت ببرید. اگر عادت دارید هر روز بیرون غذا بخورید، این بار داخل منزل غذا تهیه کنید، فیلم ببینید و نهایتا در پارک پیادهروی کنید.
نکات مربوط به تغذیه
۲۸. ناهارتان را سر کار ببرید
حتما خیلیها را دیدهاید که ناهارشان را با خود به سر کار میبرند؛ یا به این دلیل که دستپخت همسر یا مادرشان را با هیچچیز عوض نمیکنند و یا میخواهند پول غذا را پسانداز کنند.مثلا اگر یک ظرف غذای بیرون ده هزار تومان برایتان تمام میشود و غذای داخل منزل پنج هزار تومان، حساب کنید با خوردن غذای خانگی در طی سال چه مقدار پسانداز خواهید کرد.
۲۹. هر ماه، مصرف غذای بیرون را کمتر و کمتر کنید
بی اینکه سبک زندگی خود را تغییر دهید، گامهای هرچند کوچکی برای کاهش هزینهی غذا در رستورانها بردارید. فقط کافی است تعداد دفعاتی را که به رستوران میروید، در هر ماه کم کنید.
۳۰. برای اقلام مصرفیتان فهرست تهیه کنید
کسانی که مواد غذایی را طبق فهرست میخرند، نسبت به افرادی که بدون فهرست به مراکز خرید میروند، پول کمتری خرج میکنند. شما دوست دارید در کدام دسته باشید؟
۳۱. بر حسب قیمت واحد خرید کنید
بسیاری از مراکز خرید و سوپرمارکتها اجناس خود را بر حسب کیلو میفروشند. هنگام خرید این اجناس به قیمت برچسب آنها توجه کنید.
۳۲. مواد اولیهی غذا را دوبرابر کنید
دفعهی بعدی که اعضای خانواده را به یک شام یا ناهار خوشمزه مهمان کردید، میزان مواد اولیه را دوبرابر کنید و مقدار غذای باقیمانده را فریز کنید و دفعهی بعدی بخورید. در بازار کیسههای آلومینیومی ارزانی وجود دارند که میتوانید از آنها برای فریزکردن و گرمکردن مجدد غذاها استفاده کنید.
نکات مربوط به سلامت
۳۳. مرتب بازبینیهای پزشکی انجام دهید
خیلی از افراد به این موضوع بیتوجه هستند. یک عمر مصرف غذاهای ناسالم و دخانیات و سبک زندگی غلط، باعث شده آنها از آزمایشهای پزشکی هراسان باشند که در نهایت یک روز از بیمارستان سر درخواهند آورد. واقعیت این است که اگر این افراد خود را به آزمایشهای منظم متعهد کرده بودند، میتوانستند از خیلی از بیماریها و درنتیجه هزینههای سرسامآور بابت مداوای آنها رهایی یابند. در این میان، بازبینی سلامت دهان و دندان اهمیت ویژهای دارد.
۳۴. قیمت داروهای تجویزشده را با هم مقایسه کنید
فقط به داروخانهی سرکوچهتان بسنده نکنید چراکه ممکن است هر داروخانه داروهایش را به قیمتهای مختلفی عرضه کند. سعی کنید از داروخانههای آنلاین، سوپرمارکتها و سایر داروخانهها هم قیمت بگیرید.
نکات مربوط به خانه
۳۵. قیمت بیمههای خانه را مقایسه کنید
قبل از تجدید سالیانهی بیمهی خانه، نرخ سایر شرکتهای بیمه را هم بررسی کنید.
۳۶. مصرف انرژی داخل منزل را کاهش دهید
بهجای لامپهای رشتهای از لامپهای کممصرف استفاده کنید. از سرایدار یا مدیر ساختمان خود بپرسید، راههای کاهش مصرف انرژی ساختمان چیست. او حتما راههایی را به شما خواهد گفت که سالانه صدها هزار تومان به سودتان تمام خواهد شد.
۳۷. دیوارهای خانه را درزگیری کنید
هر شکاف و سوراخی را که ممکن است در دیوار و سقف خانه باشند، مسدود کنید. با اینکار در زمستان از اتلاف هوای گرم و در تابستان از اتلاف هوای سرد جلوگیری میکنید و دهها و شاید صدها هزار تومان در مصرف انرژی صرفهجویی خواهید کرد.
۳۸. پردههای اتاقها را تیره کنید
استفاده از پردههای تیره در تابستان، مانع تابش آفتاب گرم میشود و هوای داخل خنکتر خواهد ماند.
۳۹. مصرف آب را کمتر کنید
از سردوش و شیرهای آبی استفاده کنید که مصرف آب و هزینههایش را کم میکنند.
۴۰. مصرف پودر لباس شویی را نصف کنید
شویندههایی که اینروزها فروخته میشوند، خیلی غلیظ و قوی هستند. از قرصها و شویندههای رقیقتر و ارزانتر استفاده کنید. گاهی اوقات میتوانید با یک قاشق غذاخوری پودر لباسشویی تمام لباسهایتان را تمیز کنید. در بسیاری از موارد، مصرف کمتر پودر و قرص لباسشویی باعث میشود لباسها بهتر تمیز شوند چراکه کف اضافی در لباسها باقی نمیماند.
۴۱. درجهی آبگرمکن را کم کنید
با هر درجه کاهش میتوانید ۵ درصد در هزینههای گرمایش آب صرفهجوبی کنید.
نکات مربوط به حملونقل
۴۲. بهجای ماشین شخصی از وسایل حملونقل عمومی استفاده کنید
همه میدانیم ماشین خرج دارد: بنزین، بیمه، تعمیرات و استهلاک. بهعلاوه باعث آلودگی هوا هم میشود. چه بهتر که هم محیطزیست را آلوده نکنیم و هم در هزینهها صرفهجویی کنیم. مترو، تاکسی و اتوبوس جایگزینهای بهتری هستند.
۴۳. ماشین خود را منظم معاینه کنید
درست مثل بدن انسان که در بالا ذکر شد، ماشین هم به بازبینی و کنترل مرتب نیاز دارد. با بررسی تایرها، موتور و کلاچ و سایر قطعات، میتوانید در هزینهی تعمیرات ماشین صرفهجویی کنید.
۴۴. انواع وبسایتهای فروش بلیت را بررسی کنید
میخواهید سفر بروید؟ و دوست دارید بلیت هواپیما یا قطار را از اینترنت بخرید؟ توصیه میکنیم به یک وبسایت بسنده نکنید و در بین وبسایتهای مختلف قیمت بلیتها را با هم مقایسه کنید تا هرچه بیشتر تخفیف بگیرید.
شما چه راهکارهایی برای صرفهجویی در هزینهها و پسانداز دارید؟ آنها را با ما درمیان بگذارید.
در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمیشود!
این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیدهاند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمیرود، تعداد زیادی از مردم تلاش میکنند به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال میکند که معاملهگری نمیتواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه میخوانید.
«هرگز نفروشید»؛ این توصیهای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو میکند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل میکرد.
کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود بهعنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایهگذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.
اینکه کارتر [مانند اغلب معاملهگران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینههای غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمیرسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.
با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که میخواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده میگیرند. او میگوید:
اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
نمیتوانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شدهام، بنابراین صرفاً میخواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:
شما با سود معامله ثروتمند نمیشوید. با داشتن داراییهای ارزشمند ثروتمند میشوید.
سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.
ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!
در اینجا سادهترین الگوی ثروت دومرحلهای که من میشناسم، ارائه شده است:
۱. باید داراییهایی بخرید که فکر میکنید دارای ارزش بالایی هستند.
۲. نباید آنها را بفروشید.
همه تصور میکنند انتخاب داراییهای مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود میکند.
از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت میکنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمتها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارتهای بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشتهاند.
همه چیز بهطور مداوم بالا میرود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل میکند و میدانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر بهطور کلی با این موضوع دستوپنجه نرم میکند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غولپیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر میتوانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟
قیمتها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها مینویسیم و سپس میگوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ میکنیم و به تبع آن همه اعداد بالا میروند. آیا قیمتها کار دیگری جز بالا رفتن میتوانند انجام دهند؟
تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالاتمتحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا میدانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.
اگر چاپ پول قیمتها را بهصورت یکنواخت تغییر میداد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازهگیری میشوند، افزوده میشد. از آنجا که این اتفاق رخ نمیدهد برخی حوزهها (جایی که پولهای تازه چاپشده ابتدا جریان مییابد) افزایش بیشتری را تجربه میکنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزههایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه میکنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیهایتر و کمتر قانونگذاریشده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارتهای پوکمون پیدا میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا میروند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر داراییها) را از کلاهی بهصورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دههای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.
با این حال و علیرغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمونها داریم، معمولاً در این قرعهکشی که همه میتوانند در آن برنده شوند، موفق نمیشویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما داراییهای خود را خیلی زود میفروشیم.
یک سرمایهگذار با گذشت زمان درآمد کسب میکند. او کاری ارزشمندتر از این نمیتواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.
چرا میفروشیم؟
چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمیتوان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمیتوانیم اجازه دهیم که بازار از داراییهای ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.
طمع سرمایهگذار زمانی است که شما چیزی را خریدهاید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را میفروشید، زیرا فکر میکنید باهوشتر از بازار هستید و یا تفکر کوتهبینانه بر شما سایه افکنده است.
من در سال ۲۰۱۷ چین لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. میدانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و میخواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور میتوانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را بهراحتی از دست دادم. در واقع من تحتتأثیر تفکر کوتهبینانه قرار گرفتم.
ترس سرمایهگذار هنگامی رخ میدهد که شما چیزی را میخرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون میترسید سودی را که دیگران به دست میآورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشستهاید. سؤالی که به وجود میآید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟
وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکتها انجام میدادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهمهایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماهها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نهتنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایهگذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.
تریدر شدن
اشتباه نکنید؛ گرگ والاستریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیونها به ثروت رسید.
طمع و ترس شما را از یک سرمایهگذار به یک تریدر تبدیل میکند. تریدر شدن حرفهای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمیخواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمیتوانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.
اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر میرسد. اینطور نیست؟
همه میخواهند تریدر شوند. معاملهگری باحال است. جذابیت دارد. باعث میشود احساس زندهبودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهرهوری، سلامت روانی و همچنین ویرانکردن سبد سرمایهگذاریتان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.
اگر مردم میدانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغلهاست، شغلی که صرفاً اگر بهطور مداوم کسب سود کنید، میشود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر میکنند میتوان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن میتوانند در این حوزه مسلط شوند.
وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل میشود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تماموقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوششانس هستید!
خوششانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمیآید. پس چرا بهدنبال کار دوم هستید؟ بهویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزشتر استفاده کنید.
هنگامیکه شما داراییای را میخرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بیمعناست. بهصورت پیشفرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط بهطور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.
فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار میکند؛ نه بهصورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ میدهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که میداند چه کاری دارد انجام میدهد. چرا باید چنین گزینهای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج میکنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را میفروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.
کمبود یک ذهنیت باعث میشود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول میزنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر میدهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایهگذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.
در عوض ما (سرمایهگذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم داراییهای بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.
اگر شما به سرمایهگذاریتان در زمانی که آن را انجام میدهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیبوغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید بهصورت پارهوقت و ضعیف معامله کنید.
یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایهگذار باشید و سپس سعی کنید تا میتوانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنید.
ثروتمند شدن
ثروتمند شدن بهمعنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن بهمعنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگیتان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت داراییهای ارزشمند برای همیشه است.
تمدن این کار را از آنچه فکر میکنیم آسانتر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا میروند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفتهایم در سرمایهگذاری موفق نمیشویم.
روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدیمان مبارزه میکنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایهگذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن میدانیم.
کارتر تیز مجبور شد این درس را بهسختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیهها کاملاً توجه میکند:
من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
شما با کسب سود معامله ثروتمند نمیشوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند میشوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که میخواهید برای همیشه آنها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.
7 کتاب برتر برای کسب موفقیت مالی
به خاطر نگرانیهای مالی، کسب درآمد بیشتر خصوصاً در کشور ما پررنگتر از بقیه جاهاست.
اگر کسی بگوید پول برایش مهم نیست اشتباه میکند، چون شاید پول نتواند خوشبختی ما را تضمین کند اما شرط اصلی خوشبختی است.
پول بهمنزله سوخت برای ماشین است. اگر ما گرانقیمتترین ماشین دنیا را هم داشته باشیم و این ماشین سوخت نداشته باشد نمیتوانیم از آن استفاده کنیم.
تصور کنید از لحاظ مالی به آزادی برسید و بتوانید هر چیزی که دوست دارید بخرید، مثلاً برای همسرتان هدیههای ارزشمند بخرید و از زحماتش قدردانی کنید، بتوانید به هرکسی که دوست دارید کمک مالی بکنید، به هر جایی که دوست دارید سفر کرده و ماجراجویی کنید و بتوانید اسباب رفاه یک زندگی آرام و مفرح را آماده کنید، آیا این لذتبخش نیست؟
پیشنهاد ما برای بدست آوردن سواد مالی و کسب موفقیت مالی، خواندن کتاب است. خواندن کتابهایی که در ادامه معرفی میکنیم میتواند به شما برای رسیدن به موفقیت مالی کمک کند.
1. کتاب قطار سرعت به سوی ثروت – دارن هاردی
یکی از مهمترین روشهای رسیدن به موفقیت مالی، ثروتمند شدن از طریق کارآفرینی است.
کارآفرینی؛ ابزاری برای رسیدن به موفقیت مالی است.
اگر میخواهید با دنیای کارآفرینی آشنا بشوید خواندن این کتاب از نان شب برای شما واجبتر است.
در این کتاب با تصور واقعی از کارآفرینی مواجه هستید نه تصورات رؤیایی که عدهای از مدرسان قصد دارند به مغز مردم فروکنند!
دارن هاردی در این کتاب، کارآفرینی را بهقطار وحشت تشبیه کرده که سوارشدن به آن هم خیلی ترسناک است که عدهای از آن جا میزنند و هم خیلی هیجانانگیز که آدم را مسحور خودش میکند.
و او بههیچوجه نمیگوید کارآفرینی راحت است بلکه آن را کاری بسیار سخت میداند که افرادی سرسخت را میطلبد.
در این کتاب داستان موفقیتها، شکستها، انگیزهها و چالشهای افراد موفق نوشتهشده که میتواند الگوی خوبی برای شما باشد تا بتوانید ثروت ساز باشید.
2. ثروتمندترین مرد بابل- جورج سمیوئل کلاسون
میگویند درگذشته بابل یکی از ثروتمندترین شهرهای دنیا بوده
داستان کتاب در 8000 سال پیش رخ میدهد و در مورد کارگری است که با به کار بردن روشهایی، ثروتمند شده و در این کتاب آن روشها را با ما به اشتراک میگذارد.
این کتاب هم جزو کتابهای پرفروش و قدمی است.
یکی از مهمترین توصیههای این کتاب این است؛ مراقب حقهبازها باشید.
نباید بگذارید رؤیای ثروتمندی شمارا به راههایی ببرد که سراب هستند.
مثلاً روشهای سرمایهگذاری که در مورد آنها اطلاعاتی نداریم همانقدر که میتوانند دلربا و جذاب باشد همانقدر هم میتواند ما را به زمین بکوبد.
یک روش دیگر که در این کتاب توصیهشده این است که از حداقل درآمدی که داریم 10 درصدش را پسانداز کنیم.
بعد از یک سال مال مقداری پول خواهیم داشت که میتوانیم آن را در جای درست سرمایهگذاری کنیم.
3. اسرار ذهن میلیونرها – تی هارو اکر
یکی دیگر از کتابها موفقیت مالی کتاب اسرار ذهن میلیونرهاست.
با خواندن این کتاب میتوانید به اسراری که باعث ثروتمند شدن افراد موفق شده پی ببرید و بتوانید از آنها الگوبرداری کنید
میگویند نویسنده با به کار بستن اسرار این کتاب توانسته در مدت دو و نیم سال میلیونر شود.
نویسنده در بخشی از متن کتاب میگوید:
آدمهای بیپول خودشان را قربانی شرایط و محیط میدانند و غر میزنند اما این ثروتمندان هستند که مسئولیت تغییر شرایط را پذیرفته و برای تغییر قدم برمیدارند.
ثروتمندان هیچوقت خودشان را قربانی شرایط نمیپندارند بلکه هر شکستی را بهمنزله تجربهای برای موفقیت حساب میکنند
او در این کتاب یکی از تفاوتهای اصلی بین ثروتمندان و افراد فقیر را غر زدن میداند که افراد فقیر مدام غر میزنند و از شرایط شکایت میکنند.
چند توصیه که میتوانیم از دل این کتاب بیرون بکشیم اینها هستند:
• هرچه بیشتر پول داشته باشید آزادی بیشتری دارید، آزاد هستید چیزهایی که میخواهید را بخرید و کارهایی که دوست دارید را انجام بدهید.
• پول کمک میکند تا از چیزهای بیشتر و باکیفیتتری در زندگی لذت ببرید، میتوانید با کمک کردن به دیگران حس انساندوستیتان را راضی کنید و دیگر نگران این نیستید که برای انجام کاری پول نداشته باشید.
• درآمد شما به میزان رشد خودتان بیشتر میشود، اگر میخواهید درآمدتان بیشتر شود خودتان را رشد بدهید.
4. پول، رهبر بازی است – آنتونی رابینز
آنتونی رابینز را معمولاً با آموزههای روانشناسی کاربردی و انگیزشی، خصوصاً مجموعه کتابهای بهسوی کامیابی میشناسیم اما او پس از سالها ننوشتن، این بار در زمین دیگری بازی کرده و در این کتاب جنبههای دیگری از آموزههایش را به نمایش گذاشته است.
او در این کتاب که در ایران با نامهای مختلف مانند اهرمهای پولدار شدن، پول و آزادی مالی ترجمهشده، به خاطر ارتباطات وسیعی که دارد مثل یک روزنامهنگار حرفهای با 50 ثروتمند مشهور دنیا مانند وارن بافت و… مصاحبه کرده و از تجربهها، دیدگاهها و راههای موفقیت مالی آنها نوشته است.
چکیده این مصاحبهها را در این کتاب منتشر کرده و این کتاب میتواند اهرم شما برای رسیدن به موفقیت مالی باشد.
5. موضوع راجع به پول نیست – باب پراکتور
اگر به دنبال تصویر ذهنی ثروتمند هستید این کتاب میتواند بهصورت واضح این تصویر را برای شما نمایش بدهد
این کتاب تنها راجع به پول نیست بلکه میتوانید با استفاده از این کتاب در جنبههای دیگر ذهنتان هم اثر مثبت بگذارید
یک نکته جالب در زندگی باب پراکتور این است که خواندن کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید سرآغاز تحول در او بود به شکلی که با خواندن و عمل کردن به دستورات این کتاب به نتایج فوقالعادهای رسید.
6. بیندیشید و ثروتمند شوید – ناپلئون هیل (توصیه شده)
یک کتاب قدیمی و جذاب برای رسیدن به موفقیت مالی.
نویسنده این کتاب را حدود 100 سال پیش منتشر کرده اما هنوز که هنوز است در آمریکا تجدید چاپ میشود.
او برای نوشتن این کتاب 20 سال زمان گذاشت و با حدود 500 فرد ثروتمند و مشهور مصاحبه کرد و چکیده نکاتی که از این مصاحبهها به دست آورده را متن این کتاب کرده است.
پس بیدلیل نیست که تا سال 2016 حدود 100 میلیون نسخه از این کتاب در سراسر دنیا به فروش رفته است و هنوز هم جزو پرفروشترین کتابهای حوزه موفقیت مالی است.
یکی از دلایل جذابیت نوشتههای ناپلئون هیل برای خوانندگان این است که او راز شکستها و موفقیت افراد مشهور را برملا میکند.
همانطور که در عنوان کتاب آمده، این کتاب در مورد طرز فکر است و مسئله اصلی کتاب این است که آن چیزی که موجب ثروتمند شدن ما میشود طرز تفکر ماست و بهتر بگویم اتفاقات بزرگ در ذهن ما انجام میپذیرد.
ناپلئون هیل دریکی از جملاتش میگوید:
هر چیزی که انسان در ذهنش باور کند، میتواند به آن برسد.
پیشنهادم این است که خواندن این کتاب را حتماً در برنامهتان قرار بدهید، پشیمان نمیشوید.
7. پدر پولدار و پدر بیپول – رابرت کیوساکی
گفتیم برای رسیدن به موفقیت مالی ابتدا باید ذهنیت ثروتمندی داشته باشیم و نقش والدین برای شکلگیری ذهنیت فرزندان خیلی مؤثر است.
این کتاب تقابل دو پدر است:
- پدر بیپول که پدر واقعی رابرت کیوساکی بوده و یک معلم فقیر و با ذهنیت فقیر است.
پدر پولدار که ذهنیت ثروتمندی دارد و الگوی او در موفقیت مالی بوده است. این فرد پدر دوست اوست.
یکی از جملات زیبا و مهم این کتاب این است که پولدارها هیچوقت برای پول کار نمیکنند و پول برای آنها کار میکند درحالیکه فقرا برای پول کار میکنند.
سه نقلقول از این کتاب:
• ماشین شما و خانه محل سکونت شما، سرمایه نیست
• فکر نکنید تمام پولدارها ثروت خود را از راه استثمار دیگران به دست آوردهاند
• پول و ثروت بادآورده برای فقرا زیانآور است
این کتاب در سال 2001 نوشتهشده و تا سال 2016 حدود 26 میلیون نسخه از آن به فروش رفته است.
آموزههایی که رابرت کیوساکی، این ژاپنی – آمریکایی دوستداشتنی در این کتاب ارائه کرده میتواند زندگی مالی شما را ازاینرو به آن رو بکند.
سخن آخر
اگر دقت کرده باشید در تمام این کتابهایی که معرفی کردیم مسئله ذهنیت ثروتمند برای رسیدن به موفقیت مالی بسیار مهم است به این منظور که اگر ما ذهنیت ثروتمندی نداشته باشیم به موفقیت مالی نمیرسیم.
آدم پولدار با آدم ثروتمند تفاوت دارد.
آدم پولدار کسی است که فقط پول دارد ولی ذهنیتی برای آن ندارد و این پول را ممکن است بهراحتی از دست بدهد و بیپول بشود.
اما آدم ثروتمند خالق پول است. میتواند با ذهنیت ثروتمندی که دارد خودش را بالا بکشد و آدم ثروتمند معمولاً هیچوقت بیپول نمیشود.
و مهمترین مورد بعد از ذهنیت ثروتمند بحث عملگرایی است. آدمهای ثروتمند عملگرا هستند.
خیلی از ما آدمها کتابهای موفقیت مالی را میخوانیم و کلی نکته و تکنیک میآموزیم اما در عمل کردن به آنها تنبلی میکنیم اما تا زمانی که عمل نکنیم نمیتوانیم به موفقیت برسیم.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
دیدگاه شما