حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری


قواعد تعیین حدضرر خروج

۵ توصیه مهم برای مدیریت ریسک در بازار فارکس

برای معامله گری در بازار فارکس، نکات زیادی وجود دارد که باید حتما هنگام معامله در نظر داشته باشید. با این حال، یک موضوع بسیار مهم وجود دارد که همواره باید بیش از هر چیزی به آن بها بدهید و آن مدیریت ریسک در بازار فارکس است. استفاده از لوریج یا اهرم در بازارهای فارکس می تواند آن را بسیار جذاب کند، اما همین اهرم می تواند همچون یک شمشیر دو لبه بسیار خطرناک باشد.

در مقاله پیش رو، به پنج نکته مختلف برای کاهش خطرات معاملات فارکس پرداخته می شود. بدین ترتیب می توانید به درک کاملی از نحوه رشد مطمئن و مؤثر حساب خود برسید. تنها با کمی نظم و انضباط و پیروی از استراتژی های مربوط به ریسک، معاملات تان بسیار سود ده تر خواهد شد.

مدیریت ریسک در فارکس چیست؟

مدیریت ریسک در فارکس در واقع محافظت از حساب تان است. این مهمترین شغل و وظیفه یک معامله گر است؛ زیرا اگر حساب خود را نابود کنید، همه چیز تمام شده است.

اگر بیش از حد ریسک کنید، نمی توانید در درازمدت سودآور باشید. چرا که اگر زیادی به شانس خود متکی باشید، در نهایت شانس شما تمام خواهد شد! کار شماره یک در معامله گری این است که حساب خود را نابود نکنید.

مدیریت ریسک حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری در فارکس یعنی استفاده از مواردی مانند حد ضرر، اندازه معامله متناسب با اندازه حساب تان و نیز درک اینکه آیا استراتژی های شما در طولانی مدت به خوبی عمل می کنند یا خیر. توانایی استفاده از این ابزارهای در دسترس تأثیر بزرگی بر سودآوری شما در بلندمدت خواهد داشت. یک تریدر و معامله گر حرفه‌ای هر بار که معامله ای باز می کند، «بی گدار به آب نمی زند». بلکه بخوبی می دانند مسیر موفقیت، رشد دادن حساب در طول زمان و به روشی ثابت می باشد.

معامله‌گران موفق می‌دانند که چیزی به نام «قمار مطمئن» وجود ندارد. این بدین معناست که ترید به نوعی، بازی کردن با احتمالات است.

باید در نظر داشته باشید که هر چیزی ممکن است در هر زمانی اتفاق بیفتد. برای مثال یک تیتر خبری که بازار را به راحتی تکان داده و به یک جهت سوق می دهد. در چنین حالتی، مدیریت ریسک در فارکس بسیار حیاتی می شود و می تواند میزان ضرر و زیان را کنترل کند.

فارکس چه خطرات و ریسک هایی دارد؟

بازار فارکس، درست مثل هر بازار دیگری خطراتی ذاتی دارد. از عمده خطرات این بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد:

اهرم یا لوریج: می تواند حتی حرکات کوچک بازار را نیز خطرناک کند. اهرمی که در معاملات فارکس می توان به کار برد به این معنی است که حرکات کوچک بازار می توانند فوق العاده خطرناک باشند. اگر اهرم ۵۰، ۱۰۰ یا حتی ۲۰۰ در معاملات تان استفاده می کنید، باید به خاطر داشته باشید که نه تنها سود، بلکه میزان ضرر هم بطرز چشمگیری افزایش می یابد.

بازار فارکس ورودی های متعددی دارد و توسط عوامل بسیاری هدایت می شود. از جمله تفاوت های ژئوپلیتیکی، عوامل اقتصادی و تفاوت های نرخ بهره. به همین دلیل، پیش‌بینی نرخ ارز مستلزم کار و تلاش زیادی است و گاهی اوقات می‌تواند بسیار دشوار باشد.

نوسانات: بازار فارکس می‌توانند به‌طور فوق‌العاده‌ای بی‌ثبات و دارای نوسان باشد و به همین دلیل گاهی سردردهای زیادی را برای یک معامله‌گر ایجاد می کند. با این حال، همین نوسانات است که فارکس را بسیار سودآور می کنند. البته به شرطی جهت معامله را درست تشخیص دهید.

خطرات کارگزاری: شما باید یک بروکر معتبر، رگوله و تحت نظارت فارکس را انتخاب کنید. زیرا در گذشته بروکرهایی وجود داشته اند که ورشکسته شده اند. در این شرایط، ممکن است نتوانید پول خود را پس بگیرید.

چگونه در فارکس مدیریت ریسک داشته باشیم؟

اکنون که برخی از ریسک‌های اصلی معاملات فارکس را درک کرده‌اید، زمان آن فرا رسیده است که در مورد چگونگی مدیریت ریسک در معاملات فارکس خود تمرین و صحبت کنید تا بتوانید معامله گری و ترید را به عنوان یک حرفه طولانی و پربار داشته باشید. در اینجا ۵ گام وجود دارد که می توانید انجام دهید که تفاوت قابل توجهی در حساب معاملاتی شما ایجاد می کند:

نسبت ریسک به ریوارد (RR)

نمی توان بیان کرد نسبت ریسک به ریوارد تا چه اندازه در مدیریت ریسک معاملات فارکس اهمیت دارد. اهمیت این مورد به هیچ وجه اغراق نیست. چرا که بعضی از معاملات تان ضررده خواهد بود، پس باید مطمئن شوید که میانگین ضررو زیان شما از میانگین سودتان کوچکتر باشد.

بدین منظور، اکثر معامله گران حداقل به دنبال نسبت RR 1 به ۲ هستند. این یعنی به ازای هر ۱ دلاری که ریسک می کنند، قصد دارند ۲ دلار به دست آورند. سایر معامله گران حتی تا RR 1 تا ۳ یا حتی فراتر نیز می روند.

مزیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد بالا این است که برای کسب سود در بلندمدت مجبور نیستید همه یا حتی بیشتر اوقات صحیح و دقیق عمل کنید. اگر تنها در ۵۰ درصد موارد با استفاده از RR 1 به ۲ درست و صحیح رفتار کنید، به طور خودکار بسیار سودساز خواهید بود.

بسیاری از اینها به روانشناسی برمی گردد. وقتی صحبت از معامله به میان می آید، بایدضرر و زیان را نیز بپذیرید، اما اگر به عنوان مثال هدف تان RR 1 به ۵ باشد، باید با ضررهای زیاد و متوالی مشکلی نداشته باشید.به این دلیل که بازارهای مالی نوسان دارند، و برای به دست آوردن پنج واحد سود به ازای هر یک واحد ریسک، شاهد خواهید بود که معاملات زیادی علیه شما پیش می رود.

بهترین رویکرد این است که حد سود ثابت نداشته باشید، بلکه باید نظاره گر پیشرفت معاملات تان باشید و سودتان را محقق و ضررها را کمتر کنید.

مثالی از یک معامله فروش با ریسک به ریوارد مناسب

استفاده از Stop Loss و Limit Orders

هنگام ترید الزاما باید از حد ضرر استفاده کنید. اهمیت استفاده از حدضرر زمانی بیشتر به چشم می آید که معامله ای برعکس انتظار و پیش بینی شما تا جایی پیش رود که باید میزان ضرر خود را کاهش دهید. دقت داشته باشید که حد ضررتان منطقی باشد. پس آن را در سطحی قرار دهید که در صورت رسیدن مارکت به آن سطح ثابت شود تحلیل شما برای ورود به معامله نادرست بوده است. همچنین باید این اطمینان را حاصل کنید که حد ضرر شما از لحاظ اندازه هم نسبتا منطقی و معقول باشد.

به یاد داشته باشید که ما در یک بازار ۲۴ ساعته معامله می کنیم و اگر موقعیتی را باز بگذارید، ممکن است اتفاقاتی در طول شب رخ بدهد. این موضوع یکی از دلایل اصلی اهمیت استفاده از حد ضرر است: برای محافظت. معامله‌گران کوتاه‌مدتی نیز باید از حد ضرر استفاده کنند، زیرا یک خبر غیرمنتظره می‌تواند بازار را خیلی سریع به ضررشان پیش ببرد. هیچ موقعیتی وجود ندارد که استفاده از حد ضرر برایش ایده بدی باشد.

در مورد limit orders می توان گفت که کاملا به سبک معاملاتی شما بستگی دارد. اگر می‌دانید که می‌خواهید در کجا سود ببرید، می‌توانید یک لیمیت اوردر بکارید. با این حال، معامله گران روندی و معامله گران نوسانی لزوما از لیمت اوردر استفاده نمی کنند، زیرا آنها روزها، هفته ها یا حتی ماه ها در معامله می مانند. استفاده از سفارش محدود لزوما ایده بدی نیست، اما اگر معامله گر طولانی مدتی هستید، ممکن است خیلی به کارتان نیاید و بخواهید از آن صرف نظر کنید.

درک و کنترل اهرم

درک مفهوم لویج یا اهرم و یادگیری نحوه کنترل آن برای موفقیت شما بسیار حائز اهمیت است. مهم‌ترین نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که حتی اگر احتمالاً اهرم‌های هنگفتی از کارگزار خود می توانید دریافت کنید، مجبور نیستید از همه آن استفاده کنید.

باید به این درک برسید که اگر با اهرم ۱۰۰ معامله کنید، حساب شما با یک حرکت قیمتی ۱% در جهت عکس انتظار شما از بین خواهد رفت. چنین تحرکاتی هر روزه در بازار اتفاق می افتد.

با کنترل اهرم خود، می توانید به معامله خود فضای بسیار بیشتری برای حرکت بدهید و شاید حتی بهتر از آن، متحمل ضررهای سنگین نشوید.حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری

از معامله با اندازه مناسب استفاده کنید

درست مانند استفاده از اهرم بیش از حد، مهم است که در هر معامله ریسک خیلی زیادی نکنید. باید بپذیرید که برای اکثر معامله‌گران یا حتی استراتژی‌های معاملاتی خودکار، احتمال وجود ۲۰ معامله ضررده یا حتی بیشتر هست که طی یک سال یا بیشتر اتفاق بیفتد. اگر به ازای هر معامله ۱۰ درصد از موجودی حساب خود را به خطر می اندازید، پس از پایان چنین دوره حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری ای حساب تان به کجا می رسد؟ همچنین به یاد داشته باشید که وقتی ۲۰درصد افت سرمایه در حساب تان داشته باشید، سود مورد نیاز برای بازگرداندن موجودی اولیه حساب به طور تصاعدی به بیش از ۲۰% افزایش می یابد. اگر ۵۰ درصد از حساب خود را از دست دادید، باید مقدار موجودی باقیمانده تان را دو برابر کنید تا به حالت اول برگردد.

یکی دیگر از کارهایی که می توانید در این مورد انجام دهید این است که اندازه هر معامله را به صورت درصدی از موجودی حساب تان در نظر بگیرید، و نه به شکل یک مبلغ ثابت. به این ترتیب، حداقل در حد تئوری، حساب تان هرگز صفر نمی شود. این ابزار قدرتمندی برای محدود کردن ضررها و افزایش سودتان است. چراکه اندازه معاملات شما در طول دوره ضرردهی کوچک می‌شود و در طول دوره سوددهی گسترش می‌یابد.

از یک بروکر قابل اعتماد استفاده کنید

معامله گران آنقدر روی معامله گری متمرکز می شوند که گاهی اوقات فراموش می کنند که یک بروکر متقلب و بی بنیاد می تواند به سادگی با ورشکستگی بدون محافظت یا جداسازی یا با امتناع از ارسال درخواست برای برداشت، حساب حتی بهترین معامله گران را نابود کند. شما می توانید این خطر را با انتخاب یک بروکر معتبر و رگوله با شهرت خوب که در یک حوزه قضایی قوی تنظیم شده است کاهش دهید. حتی اگر بروکر صادق و قانونی باشد، خطر ورشکستگی وجود دارد و ممکن است در بازگرداندن پول خود با تاخیر یا مشکلاتی مواجه شوید. اگر با مبلغ زیادی معامله می کنید، باید سپرده های خود را بین دو یا چند بروکر تقسیم کنید تا این ریسک را کاهش دهید.

سخن پایانی

در کمال تعجب، مدیریت ریسک در فارکس کاملا تحت کنترل شماست. با برداشتن چند قدم، می توانید نه تنها شانس بقا بلکه سودآوری خود را تا حد زیادی افزایش دهید. توانایی تمرین مدیریت ریسک یکی از معدود مواردی است که می توانید کنترل کنید. به هر حال، هنگامی که یک معامله انجام می دهید، بازار هر کاری که بخواهد انجام می دهد. با این حال، اگر برای محافظت از حساب خود همیشه آمادگی داشته باشید، می توانید در طولانی مدت پیشرفت کنید.

مطمئن شوید که همیشه هدف تان بیشتر از آنچه باشد که ریسک می کنید، مقدار مناسبی از سرمایه تان را به خطر بیندازید، و در کل آگاه باشید که سیستم شما در طولانی مدت کارایی دارد.

با بک تست گیری استراتژی های معاملاتی خود بر روی داده های قیمتی تاریخی بلندمدت، می توانید متوجه شوید که آیا سودآوری دارد یا خیر. توانایی پذیرش این حقیقت که ما احتمالات را معامله می کنیم و نه قطعیت را به این معناست که توجه به این موضوعات بسیار مهم است.

آموزش روانشناسی معامله‌گری در دلفین وست

روانشناسی معامله‌گری

روانشناسی معامله‌گری

روانشناسی معامله گری در فارکس به عنوان مهمترین مهارت و ویژگی در معامله گران فارکس شناخته می‌شود که با نداشتن مهارت های آن ، حتی با داشتن استراتژی های سود ده هم امکان ماندگاری در این بازار مالی را نخواهید داشت. در این مقاله قصد داریم تا به صورت کامل به مبحث روانشناسی معامله گری در فارکس پرداخته و راهکارها و نکات مهمی در این رابطه را به شما آموزش دهیم.

روانشناسی معامله گری چیست؟

روانشناسی معامله گری، مهمترین مهارت و جنبه در بازارهای مالی بوده که هر معامله گری حرفه ای در هرکدام از بازارهای مالی باید به آن، مسلط باشد. در مبحث روانشناسی معامله گری، داشتن طرز فکر درست در رابطه با بازارهای مالی، روش کنترل احساسات و فرایند های تصمیم گیری از مهمترین بخش های این موضوع می‌باشد. موضوعی که به اهمیت روانشناسی معامله گری اشاره دارد این است که با استفاده از همین مهارت ها، شانس یک معامله گر حتی با داشتن سبک های معاملاتی ضعیف تر نیز افزایش پیدا می‌کند.

با وجود گسترده بودن مبحث روانشناسی معاملاتی یا معامله گری، هنوز هم به صورت کلی در جهان، چند مورد از احساسات افراد باعث انجام معاملاتی و رفتارها در این بازارها می‌شود:

روانشناسی معاملاتی در فارکس چیست؟

روانشناسی معامله گری در فارکس را می‌توان مهمترین بخش مهارت های یک معامله گر فارکس دانست. در مهارت رواشناسی معامله گری در فارکس که اهمیت آن بسیار زیاد است، اگر شما به عنوان یک معامله گر فارکس، به انواع استراتژی های سود ده و مهارت های مفید دیگر مجهز باشید، اگر نتوانید در بازار پر نوسانی مانند فارکس، بر روی احساسات خود کنترل مناسبی داشته باشید، با اینحال دچار ضرر و زیان های بسیاری خواهید شد.

قطعا با تکنیک ها و روش های مربوط به روانشناسی معامله گری، شانس شما برای موفقیت در معاملات فارکس افزایش پیدا کرده و در کمترین زمان ممکن، می‌توانید درست ترین تصمیم را بگیرید. همان طور که گفته شد، فارکس یک بازار پرنوسان بوده و تصمیم های شما در لحظه باید گرفته شود. همین کم بودن زمان و بالا بودن سرعت در فارکس، نیازمند داشتن ذهنی آرام و سریع می‌باشد که با روش های روانشناسی معامله گری در فارکس قابل انجام است.

احساس ترس و خشم در فارکس

قطعا داشتن ترس و خشم در هر فرد جزئی از وجود اوست و خداوند نیز انسان را با همین ویژگی ها خلق کرده است. اما نکته مهم در مورد این دو ویژگی در انسان و یک معامله گر در فارکس این می‌باشد که یک معامله گر باید بتواند با روش های مختلف بر روی این دو ویژگی کنترل مناسبی در هنگام معاملات داشته باشد. در رابطه با ترس حتما در بازارهای مختلف دیده اید که افراد با مشاهده ریزش کل بازار، دچار ترس شده و سریعا اقدام به فروش سهام یا بستن معاملات خود در فارکس می‌کنند.

در رابطه با موضوع خشم نیز، هنگامی که معامله گر دچار ضرر و زیان های زیادی شده، دچار خشم شده و به نیت انتقام از بازاری مانند فارکس، بدون داشتن دید بی طرفانه از بازار فارکس، اقدام به خرید و فروش جفت ارزهای مختلف می‌کند که در اینجا احساسات بر او غلبه کرده حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری و تصمیم و تحلیل درستی نمی‌گیرد.

همان طور که در بالا مطالعه کردید، عوامل تحریک احساسات خود را در این دو موضوع مطلع شده اید و قطعا به این موضوع رسیده اید که یک معامله گر فارکس باید به دنبال دلایل به وجود آمدن این دو احساس در خود باشد. برای کنترل ترس و خشم در فارکس، نیازمند داشتن تمرینات ذهنی بوده تا کنترل این دو ویژگی را در خود افزایش دهید.

طمع و بی صبری در فارکس

پس از دو ویژگی احساسی ترس و طمع در روانشناسی معامله گری فارکس، به سراغ طمع و بی صبری در فارکس می‌رویم. این دو ویژگی ذهنی معامله گر فارکس، برخلاف دو مورد قبلی، به دلیل ایجاد شرایط مثبت و لذت بخش در فارکس به وجود می‌آید. از جمله باورهای اشتباه در رابطه با فارکس این است که افراد تازه کار در آغاز ورود خود به این بازار، به سودهای کلان و فوق العاده دست پیدا می‌کنند. با وجود اینکه ما در بازارهای فیزیکی تنها به دنبال سودهای کم و مستمر هستیم، اما در بازارهای مالی از این ویژگی مثبت غافل بوده و به دنبال یک شبه پولدار شدن هستیم.

از جمله ویژگی های مثبت یک معامله گر حرفه ای در فارکس این است که او به صورت مداوم به دنبال سودهای کم ولی مستمر بوده و بی صبری و طمع را در خود کنترل می‌کند. قطعا یک معامله گر مبتدی، با نداشتن صبر در معاملات فارکس، به سودهای کم راضی نبوده و با افزایش ریسک معاملات خود، به دنبال سودهای بزرگ است که همین عامل باعث ایجاد ضررهای بزرگ برای او می‌شود.

طمع نیز به عنوان یک از شخصیت های ذاتی ما انسان ها بوده و در ضرب المثل ها هم گفته می‌شود که آدم طماع هفت کیسه دارد, هر هفت تا هم خالی! این مثال به این معنی است که طمع در انسان باعث ضررهای بسیار برای او می‌شود. این ویژگی در انسان نیز باعث ایجاد ضررهای بزرگ می‌شود. دلیل آن هم این است که بازارهای مالی مانند فارکس به صورت مداوم دارای روند نبوده و افراد با طمع زیاد به دنبال گرفتن تمامی موقعیت های معاملاتی در فارکس هستند. اما این بازار در برخی اوقات دچار نوسانات شدیدی نیز می‌شود که طمع باعث از دست رفتن سودهای شما خواهد شد.

روش های بهبود روانشناسی معامله گری در فارکس

پس از بررسی ویژگی های شخصیتی در فارکس، به سراغ روش های بهبود آن ها در مبحث روانشناسی معامله گری در فارکس می‌رویم. با این نکات تا حد زیادی می‌توان بر روی این موارد کنترل بهتری داشته باشید.

بررسی شخصیت خود در فارکس

دانستن و کشف شخصیت خود یکی از مهمترین بخش های روانشناسی معامله گری در فارکس می‌باشد. قطعا شما به عنوان یک معامله گر دارای شخصیت های مختلف هستید که با دانستن اینکه آیا بر روی ترس و طمع خود کنترل دارید یا خیر، می‌تواند در انجام معامله و اعتماد به آن به شما کمک زیادی کند. با بررسی شخصیت و درک آن، در شرایط پرنوسان فارکس نیز سربلند بیرون خواهید آمد.

داشتن برنامه معاملاتی در فارکس

داشتن یک برنامه معاملاتی در فارکس بسیار کمک کننده بوده و به شما کمک می‌کند تا استراتژی معاملاتی خود را به صورت دقیق پیاده سازی کنید. این برنامه همچنین از فراموش موارد مهم مانند : ورود به معاملات با حجم مناسب و همچنین بررسی دقیق حد سود و حد ضرر در فارکس به معامله گر فارکس کمک می‌کند.

به دنبال ثروت یک شبه در فارکس نباشید!

راز موفقیت در فارکس و هر بازار مالی دیگر، کسب سودهای مستمر و کوچک بوده و شما به جای کسب سودهای کلان در کمترین زمان ممکن، باید به دنبال معاملات مستمر باشید. قطعا در دنیای واقعی نیز به مشاغل مختلف مشغول هستید و نحوه کسب درآمد را دیده اید. در این مشاغل هیچکس به دنبال کسب سود سریع نبوده و درآمد امروز او، نتیجه تلاش و استمرار او در آن کار و حرفه بوده است.

حریص و طمع کار در فارکس نباشید!

قطعا این نکته در فارکس برای شما کمی ساده به نظر خواهد رسید. اما با بررسی همین نکته می‌توان موارد مختلفی را مشاهده کرد که سرمایه خود را به دلیل عدم کنترل طمع در بازار فارکس از دست داده اند. معامله گران فارکس بدون برنامه شخصیت خود در بخش طمع در روانشناسی معامله گری، معمولا به دنبال ورود بیش از حد در معاملات فارکس بوده و بیش از حد بر روی تحلیل های خود تعصب دارند. فارکس و هر بازار مالی دیگری به صورت مداوم در حال تغییر بوده و ما به عنوان یک معامله گر در این بازارها نباید تعصبی رفتار کنیم.

قطعا مواردی که در بالا برای روانشناسی معامله گری گفته شد، کامل نبوده و این مبحث دارای نکات بسیار زیادی در فارکس می‌باشد. امیدواریم از توضیحات داده شده لذت ببرید و اگر در این رابطه سوالی دارید از بخش نظرات این صفحه امکان ارسال آن را دارید. موفق باشید.

قواعد تعیین حدضررهای خروج ( STOP LOSS) چیست؟✔

ضرر

یک‌راه مهم برای کنترل ریسک معاملاتی تعیین حدضرر‌های خروجی است. حدضرر خروجی ابزاری کاربردی برای مدیریت‌رسیک است و طراحی استراتژی مناسب برای آن یک هنر است. از سوی دیگر، نباید حدضررها را به گونه‌ای نزدیک تعیین کنید که باعث شود مدام از بازار خارج شوید و نباید آن‌ها را به اندازه‌ای آزاد بگذارید که اصلاً معاملاتتان در سود قفل نشود.

راهش این است که رویکردی را در پیش بگیرید که تعادلی میان این دو هدف است و بر پایه حرکت بازار باشد.

استراتژی تعیین حدضررتان باید به‌گونه‌ای باشد که مجال تنفس به معامله‌تان بدهد تا معامله‌تان در بالا و پایین شدن‌های عادی و طبیعی بازار، دوام بیاورد و بسته نشود.

دنیایی از ریسک در دادوستد وجود دارد

فهرستی از ریسک‌هایی که باید با آن‌ها زندگی کنید:

ارزش و اهمیت تعیین حدضرر پیش از ورود به بازار این است که بدون این‌که دستخوش هیجانات شوید، می‌توانید بهترین خروج ممکن را برای انواع ریسک‌هایی که معرفی می‌کنیم، تعیین کنید. ورود به معامله، پیش از فکر‌کردن به این‌که کی می‌خواهید از بازار خارج شوید، بازی با دم‌شیر است. در ادامه فهرستی از ریسک‌ها آمده است که حدضرر خروج می تواند در حفاظت شما در برابر آن‌ها به شما کمک کند.

۱ـ ریسک معامله:

ریسک محاسبه شده‌ای که در هر معامله می‌پذیرید و با تغییر حجم معامله‌تان تنظیم می‌شود. این تنها ریسکی است که می‌توانید کنترل کنید. یک قاعده خوب و درست این است که در هر معامله، روی بیش از ۲ درصد سرمایه حسابتان ریسک نکنید.

۲ـ ریسک بازار:

ریسک ذاتی بودن درون بازار، ریسک بازار نام دارد و هیچ‌گونه کنترلی روی این‌گونه ریسک نداریم. این ریسک دربردارنده بیشترین ریسک ممکن در بازار است.

ریسک بازار ممکن است باعث شود که ریسک معامله‌ای را که به‌دقت محاسبه کرده‌اید بیش از میزان پیش‌بینی‌تان شود. ریسک بازار می‌تواند بسیار بیشتر از ریسک معامله باشد. به این دلیل بهتر است که هیچ‌گاه با بیش از ۱۰ درصد کل سرمایه‌تان معامله نکنید. این‌گونه ریسک شامل حوادث فاجعه‌بار جهانی و سقوط بازارهاست که باعث فلج کامل در بازار می‌شوند. همچنین، وقایعی که باعث ایجاد شکاف در نرخ در جهت خلاف معامله‌تان می‌شوند نیز ریسک بازار هستند.

۳ـ ریسک وجه تضمین:

ریسک این‌که ضررتان بیش از پول موجود در حساب معاملاتی‌تان شود. چون که از لورج استفاده می‌کنید. اگر بازار خلاف جهت‌تان حرکت کند، به کارگزارتان بدهکار خواهید شد.

۴ـ ریسک نقدشوندگی:

اگر هنگامی که می‌خواهید بفروشید، خریداری نباشد، آن‌گاه با مشکل ریسک نقدشوندگی روبرو هستید. علاوه بر این مشکل، این‌گونه ریسک می‌تواند گاهی بسیار هزینه به بار بیاورد، مثلا هنگامی که نرخ مستقیم دارد به سمت صفر می‌رود و نمی توانید از معامله خارج شوید. ریسک نقدشوندگی می‌تواند در پی یک واقعه پدید آورنده ریسک بازار ایجاد شده، یا شدت پذیرد.

۵ـ ریسک شبانه:

برای کسانی که روزانه معامله می‌کنند، ریسک شبانه نگرانی بزرگی است، از این بابت که اتفاقی که در طول شب رخ می‌دهد، یعنی هنگامی که بازار بسته است، می‌تواند به‌صورت ناگهانی بر ارزش معامله‌شان تأثیر بگذارد. این احتمال وجود دارد که با آغاز روز کاری شکاف نرخ رخ دهد و نرخ بازشدن بسیار از نرخ بسته شدن روز گذشته فاصله داشته باشد.

این‌گونه شکاف می‌تواند روی ارزش حساب‌تان تأثیری منفی بگذارد.

۶ـ ریسک پویایی:

در بازاری که بالا و پایین‌های ناگهانی زیاد باشد، ممکن است حدضررتان مرتب خورده شود و کاهش سرمایه سنگینی را تجربه کنید. ریسک پویایی هنگامی رخ می‌دهد که حدضررهای خروج‌تان با بازار سازگار نیستند و نمی‌گذارند معامله‌تان با توجه به جزرومد کنونی نرخ، مجال تنفس داشته باشد.

هفت حدضرر پایه‌ای

این مباحث که حدضررها را کجا باید گذاشت به سیستم معاملاتی مربوط می‌شود. نقاط خروج باید با نقاط ورود هماهنگ باشند و این هم یک مهارت معاملاتی است که باتجربه پیشرفت می‌کنند. انتخاب حدضرر واقعاً جدای از مدیریت سرمایه است. اما چنان با هم در ارتباط‌ اند که مهم است به‌عنوان بخشی از بحث‌مان نگاهی کلی به حدضررهای مختلف بیاندازیم.

چند نوع حد ضرر داریم که می‌توانید آن‌ها را در سیستم معاملاتی خود جای دهید. هفت نمونه‌ای که در زیر آمده‌اند، آن‌هایی هستند که ارزشمندترند.

۱ـ حد‌ضرر اولیه(نخست):

نخستین حدضرری که در آغاز معامله تعیین می‌کنید، این نوع حدضرر پیش از ورود به بازار تعیین می‌شود. حدضرر اولیه برای تعیین حجم معامله نیز به کار می‌رود. این بیشترین ضرری است که در معامله کنونی خود می‌پذیرید.

۲ـ حد ضرر دنبال شونده:

با پیشرفت بازار، جلو می‌رود. این حد ضرر این توانایی را می‌دهد که هم‌زمان با حرکت بازار طبق پیش‌بینی شما، معامله‌تان را در سود قفل کند.

۳ـ حد ضرر مقاومتی:

این یک نمونه حدضرر دنبال شونده است که در روندها کاربرد دارد. این حدضرر درست زیر روند اصلاحی باز‌گشتی در یک روند تعیین می‌شود.

۴ـ حدضرر سه‌میله‌ای:

در یک روند هر‌گاه که به نظر بیاید بازار در حال از دست دادن جنبش است و پیش‌بینی بازگشت کنید، این حدضرر به کار می‌رود.

۵ـ حدضرر تک‌میله‌ای:

هنگامی که نرخ وارد محدوده هدف سود شما وارد شده، این حد ضرر را به‌ کار ببرید. همچنین وقتی که بازار هیجانی در یک جهت حرکت می‌کند و می‌خواهید که در سود قفل شوید نیز می‌توانید آن‌را به کار ببرید. معمولا، آن‌را هنگامی استفاده کنید که سه تا پنج میله نرخ با قدرت زیادی در جهت پیش‌بینی تان حرکت کرده باشد.

۶- حد‌ضرر خط روندی:

در یک روند افزایشی خط‌روند را باید زیر کف‌های نرخ رسم کرد و در روند کاهشی بالای سقف‌های نرخ، هنگامی‌که این‌گونه ضررها را تعیین کنید، وقتی‌که نرخ در ‌جهت خلاف خط بسته شد، معامله‌تان بسته می‌شود.

۷ـ حدضرر بر پایه خط کانال بازگشتی:

در این نمونه حد‌ضرر با توجه به کانال بازگشتی حد‌ضررها را تعیین می‌کنید. کانال بازگشتی بسیار به خط روند شبیه است. اما کانالی بسیار دقیق را میان سقف‌ها و کف‌های نرخ تشکیل می‌دهد و معمولا پهنای روند را نشان می‌دهد. در روند افزایشی حدضرر خارج از کف کانال تعیین می‌شوند و در روند کاهشی خارج از سقف کانال. برای این‌که حدضرر خورده شود نرخ باید خارج از کانال بسته شود.

دیگر حالت‌های ممکن برای تعیین حدضرر نیز معمولاً گرفته شده از همین هفت‌گونه‌اند. برای تعیین حدضرر، شما که معامله‌گرید باید داوری کنید. این داوری به تجربه شما بستگی دارد و این‌که چگونه معامله‌گری هستید. حدضررها را باید بر پایه رویکرد روانی و سطح راحتی خود تعیین کنید.

نکات مهم در قواعد تعیین حدضرر

اگر بازار خیلی زیاد به حدضررتان برخورد می‌کند، یا خیلی سریع از روندها خارج می‌شوید احتمالاً این‌گونه است که با ترس معامله می‌کنید. تلاش کنید و خود را از ترس رها نمایید و حد ضررها در نقاط منطقی بازار بگذارید.

حد ضررها را به نسبت حرکت نرخ بازار تعیین کنید و یک نقطه بدون فکر و غیر‌منطقی را انتخاب نکنید. بسیاری از معامله‌گرها به اشتباه به‌گونه‌ای حدضرر را انتخاب می‌کنند که در صورت خورده‌شدن حدضررشان همیشه مقدار دلاری که ضرر می‌کنند یکسان باشد. کسانی که این کار را می‌کنند کاملاً نقاط حمایت و مقاومت معناداری را که ضررها باید در آن نقاط باشد نادیده می‌گیرند.

می‌توانید حدضرر نخست‌تان را سه درصد دورتر از خط حمایت بگذارید.

نخست باید محدوده حمایت را مشخص کنید و آن‌گاه حد ضررتان را ۳ درصد دورتر از آن حمایت بگذارید.

رویکرد دیگری که می‌توانید امتحان کنید این است که حدضررتان را یک واحد دورتر سطح حمایت بگذارید. برای نمونه، در یک روند افزایشی، حد ضررتان را یک واحد پایین‌تر سطح حمایت بگذارید و برعکس، در یک روند کاهشی، حدضررتان را یک واحد بالاتر از حمایت بگذارید.

قواعد تعیین حدضرر خروج | آموزش مدیریت سرمایه | آکادمی پارسیان بورس

قواعد تعیین حدضرر خروج

نگذاشتن حدضرر

اگر اصلاً حدضرر نگذارید، راه شکست را در پیش گرفته‌اید. برای نمونه، وقتی که سهام معامله می‌کنید، اگر حدضرر نگذارید و ضررتان را تا لحظه‌ای نگه دارید که از لحاظ روانی فکر کنید نمی‌توانید از معامله خارج شوید چون که ضرر خیلی بزرگ است، در چنین مواقعی سرنوشت خودتان را به آن سهام پیوند زده‌اید. امّا ممکن است سهامی هم نباشد که بخواهید روی آن سرمایه‌گذاری کنید.

برخی سهام تنها برای معامله کوتاه‌مدت مناسب‌اند، چون تنها از جنبش آن‌ها سود می‌بریم ممکن است به هیچ‌وجه به مدت طولانی معامله در این سهام را باز نگه نداریم و روی آن سرمایه‌گذاری نکنیم. اگر می‌بینید که آرزو می‌کنید یک معامله عوض شده و خوب شود، درست معامله نمی‌کنید. برپایه دلایلی که با آن‌ها وارد معامله شده‌اید و محل حدضررتان، همواره باید در یک ثانیه بدانید که در معامله خواهید ماند یا از آن خارج خواهید شد.

حد ضرر روانی

در برخی بازارها، بهتر است که هنگام باز کردن معامله، حدضررتان را در بازار تعیین نکنید. برخی بازارسازها حد ضررتان را می‌بینند و اگر به اندازه کافی معامله‌گرهای دیگری هم باشند که حدضرر مشابهی داشته باشند. ممکن است بازارسازها تلاش کنند و حدضررتان را بزنند. آن‌گاه آن‌ها پول به دست می‌آورند و نه شما.

در چنین بازارهایی، می‌توانید در ذهن خود حدضرر را تعیین کنید و به محض این‌که بازار به آن نرخ رسید خارج شوید. اطمینان حاصل کنید که از دید روانی به اندازه کافی سفت و سخت هستید و انضباط لازم را برای خروج در زمانی که باید، دارید. اگر این‌گونه نیستید هنگام باز کردن معامله حدضرر را وارد کنید.

حدضرر متحرک

هیچ‌گاه بر پایه هیجان حدضررتان را جابه‌جا نکنید، مخصوصاً حدضرر اولیه‌تان. هنگامی که حدضررهای دنبال‌شونده جدید تعیین شدند، می‌توانید حدضررتان را جابه‌جا کنید تا در سود قفل شوید. اگر هم به حجم معامله سودده‌تان می‌افزایید، حدضررتان باید به گونه‌ای تنظیم شود که ریسک‌تان نسبت به حجم معامله جدید، ثابت بماند.

هنگامی که در پی افزایش حجم معامله، حدضررتان را تنظیم می‌کنید، همیشه حدضررتان را به معامله کنونی‌تان نزدیک کنید تا ریسک را نسبت به حجم معامله بیشتری که گذاشته‌اید ثابت نگه‌دارید. افزایش در حجم معامله معمولاً در پی افزودن به حجم یک معامله سودده انجام می‌پذیرد. هنگامی که این کار را انجام دادید، هیچ‌گاه حدضررتان را به عقب برنگردانید، چرا که حجم معامله بیشترتان مستلزم حدضرری نزدیک‌تر است تا بدین‌گونه کنترل لازم را بر روی ریسک داشته باشید.

بسیاری از معامله‌گرها پیرامون تعیین حدضرر برپایه بازه‌های زمانی مختلف سؤال می‌کنند. این روشی پیشرفته است. به‌عنوان یک قاعده کلی، همیشه حدضررتان را بر پایه همان بازه زمانی تعیین کنید که با توجه به آن وارد معامله شده‌اید. به عبارتی دیگر اگر با توجه به نمودار روزانه ورود به معامله‌تان را تعیین می‌کنید، با همان نمودار روزانه هم حدضرر اولیه‌تان را مشخص کنید.

این قاعده استثناهایی دارد، اما تنها پس از به‌دست آوردن تجربه کافی به این کار دست بزنید. نخست تلاش کنید با کار روی یک بازه زمانی به سودآوری برسید، پس از آن اگر خواستید به بازه‌های زمانی چندگانه بپردازید.

قواعد تعیین حدضرر خروج | آموزش مدیریت سرمایه | آکادمی پارسیان بورس

قواعد تعیین حدضرر خروج

قواعد نگه‌داشتن معامله در ساعات تعطیلی (طی شب):

هنگامی‌که معامله‌گرهای روزانه معامله‌ای را طی شب باز می‌گذارند، ریسکی را متحمل می‌شوند. از آنجا که همواره این احتمال وجود دارد که طی آن ساعات اتفاقات پیش‌بینی ناپذیری رخ‌دهد. اتفاقات ناخواسته می‌توانند باعث شوند که بازار با شکاف باز شود و به‌گونه بدی بر حساب شما تاثیر بگذارد.

برای نمونه، اگر روی نمودار ۱۵ دقیقه‌ای معامله می‌کنید، حدضرر و حجم معامله‌تان همان بازه ۱۵ دقیقه‌ای خواهد بود. امّا تصور کنید که پنج دقیقه به پایان ساعت کاری مانده و معامله‌تان نیز سودده است و بر پایه نمودار ۱۵ دقیقه‌ای در صورت باز نگه داشتن معامله احتمال سود بیشتر نیز وجود دارد.

هنگامی که چنین اتفاقی می‌افتد، ۵ قاعده را در نظر بگیرید:

۱. معامله باید در آن‌ زمان در سود باشد.

۲. نمودار ۱۵ دقیقه‌ای باید نشان دهد که روندی قوی وجود دارد.

٣. بر‌پایه نمودار روزانه، باید حدضرری جدید تعیین کنید.

۴. از حجم معامله‌تان بکاهید تا بر پایه حدضرر جدید که روی نمودار روزانه تعیین می‌شود ریسک‌تان بیش از ۲ درصد حسابتان نشود.

۵. روز بعد که بازار باز شد، حتما لحظه باز شدن بازار، معامله‌تان را بررسی کنید.

بدین‌گونه ریسک‌های باز نگه داشتن معامله را در نظر گرفته‌اید. این کار ریسک‌تان را از بین نمی‌برد، اما آن را کاهش خواهد داد.

مشکل حدضررهایی که خوب انتخاب نمی‌شوند.

این‌که این نظم و انضباط را داشته باشید که حد ضرری را تعیین کنید و به حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری آن پایبند بمانید، بهتر از آن است که اصلاً حد ضرری نداشته باشید؛ حتی اگر آن‌را خیلی خوب انتخاب نکنید. البته، هرچه راهبرد تعیین حد ضررتان بهتر باشد، سودآوری بیشتری خواهید داشت. پس از دیدگاه اقتصادی، بهینه‌سازی رویکردتان بسیار ضروری است.

اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی

مدیریت سرمایه

جهت یک سرمایه‌گذاری هوشمندانه، باید قبل از ورود به بازارهای مالی آموزش دیده و اصول اصلی فرآیند معامله‌گری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به طور کامل فراگیرید. یادگیری این مفاهیم، از روش آموزش‌های تئوری و تجربه خرید و فروش در بازارهای مالی، میسر می‌گردد. در این بین، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. چون، مستقیماً با بقای فرد در بازار ارتباط داشته و به طریقی می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معامله‌گران دانست. برای اجرا نمودن قوانین مدیریت سرمایه در بازارهای سرمایه، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد بسیار ضروری می باشد.

قطعاً معامله‌گری که این مفهوم را به خوبی بفهمد و اجرایی کند، از آرامش روحی و روانی بیشتری معامله برخوردار است. علت این موضع این است که با درنظر گرفتن تمام ریسک‌های موجود اقدام به سرمایه‌گذاری کرده و همین موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی پیروزی در بازارهای مالی است. در این مقاله به بیان اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی پرداخته ایم تا بتوانیم شما را با این اصل مهم در بازار های مالی آشنا نماییم.

مدیریت سرمایه چیست؟

اگر بخواهیم یک تعریف کلی و جامع بیان کنیم، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با حداق ریسک در جهت کسب بازدهی بیشتر را مدیریت سرمایه می‌نامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در مرحله اول، کنترل ریسک و حفظ سرمایه است. به همین علت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک تعبیر می‌کنند. به بیان بهتر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای کسب بازدهی مورد نظز خود باید حداقل ریسک معینی را محتمل شد. طبق اصول حرفه‌ای معامله‌گری و به منظور توقف ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید قبل از ورود به موقعیت معاملاتی، مقادیر این بازده و ریسک معلوم به گونه‌ای متعادل شده باشند که در برابر انتظار برای کسب بازده ای معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.

اعمال صحیح قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، این قابلیت را دارد که در راستای کاهش ضرر و زیان، تأثیر بسزایی داشته باشد. به کارگیری یک استراتژی معاملاتی کارامد به همراه مدیریت سرمایه، ضمن پیش‌گیری از وقوع ضررهای سنگین ، رفته رفته منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، قوانین مشخص ندارد و بین معامله گران و سرمایه داران متفاوت است. در واقع جزئیات و طریقه اجرای مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایه‌گذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات معامله گر بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویارویی سرمایه‌گذاران در برابر ریسک را تشخیص داده و آن‌ها را در دو دسته کلی ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر تقسیم می‌کنند. برای آگاهی بیشتر در رابطه با مفهوم مدیریت سرمایه می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.

در نتیجه معامله‌گران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کرده که با شخصیت سرمایه‌گذاری آن‌ها متناسب باشد. در این گونه موارد نمی‌توان برای هر معامله گر نسخه‌ای واحد تجویز نمود. بطور مثال، میزان ریسک پذیری معامله‌گران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افراد با دیدگاه بلند مدت ، کاملاً متفاوت است می باشد.

رویای یک شبه ثروت مند شدن

بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن به بازارهای مالی ورود کرده و انتظار دارند ظرف مدت زمان کوتاهی، سرمایه خود را چندین برابر نمایند! چنین سرمایه‌گذارانی را حتی نمی‌توان جز دسته شدیداً ریسک پذیر جای داد. زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آن‌ها کاربرد ندارد و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود فکر می کنند. چنین تریدری حتی امکان دارد برای مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه نماید. اما، در انتها به خاطر عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون فکر و محدودیت ریسک، سرمایه خود را به زوال می‌کشاند. به جد می‌توان ادعا داشت؛ یکی از اصلی ترین تفاوت معامله‌گران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.

امروزه برای مدیریت ریسک راه های متفاوتی موجود است. اما همگی این روش‌ها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیت‌های معاملاتی بصورت انفرادی است . در نهایت این روش چهارچوب‌های مشخص برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران را تعیین می‌نماید.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی چیست؟

هرچند مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی ندارد؛ اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار، شاخص‌های معین و مرسومی موجود است که مهم‌ترین آن‌ها به شرح زیر هستند:

  • ریسک
  • بازده
  • نسبت بازده به ریسک
  • حجم معاملات
  • نسبت افت سرمایه

به منظور انجام معاملاتی اصولی و پر بازده، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود به معامله، بررسی نموده و و تصمیم گرفت. در واقع پس از تشخیص این موارد می بینیم که نقاط خروج و حداکثر سود و زیان مورد نظر از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت تعیین می‌گردد. آشکارا مشاهده می‌کنیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً مهمی را بازی می‌کند.

چگونه می‌توان ریسک را کنترل نمود؟

برای این کار طریق مختلفی موجود است و مشاوران مالی هرکدام از زوایای مختلفی آن را بررسی کردند. مثلا برخی متخصصین مالی پیشنهاد می کنند تک سهمی نباشید و سبدی از سهام داشته باشید تا مدیریت سرمایه به درستی صورت گیرد. با این حرکت اگر جایی شکست خوردید جای دیگر پیروز می شوید و … .
برخی دیگر توصیه می‌کنند که به متخصصین مالی در شرکت های مشاور سرمایه گذاری و صندوق های سهام رجوع کنید.

من با این روش ها مخالف نیستم ولی در عمل نفرات کمی این توصیه ها را می پذیرند و عملیاتی می کنند.

نسخه عامیانه که می توان برای کنترل ریسک پیچید این است که مقداری از سرمایه خودتان را سهام بخرید که هر روز نخواهید آنرا چک کنید. به قول معروف فنجان چایی در دستان شما نلرزد و ضرر احتمالی روان و زندگی شما مختل نکند

برخی از قواعد مرسوم بازار

  • محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات می‌باشد.
  • طبق اصول سرمایه‌گذاری و توصیه پیشکسوتان، نهایت مقدار ریسک در هر پوزیشن معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود. (برای معامله گرانی با ریسک پذیری بالا تا حداکثر ۵ درصد.)
  • حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، ۱ می باشد و در غیر این صورت، ورود به معامله اصلا توصیه نمی‌گردد.
  • در صورت نیاز به داشتن چندین پوزیشن باز به صورت همزمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
  • زمانی که به سود نجومی معاملات اهرم دار می‌اندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آن‌ها را نیز مد نظر قرار دهید.
  • آستانه تحمل ضرر خود را دقیق مشخص نمایید.هنگامن ضرر شما به محدوده خطر رسید، بدون درنگ فرآیند معاملات خود را برای مدتی کاهش دهید.

بزرگترین نقطه ضعف در بازارهای مالی، عدم توانایی در محاسبه ریسک است. شما معمولا مفهوم ریسک را خیلی خوب می دانید. اما، به دلیل اینکه در زندگی واقعی ریسک های مالی معمولا خیلی از ما دور بودند، در بازار سرمایه سایه سنگین و نزدیکشان را متوجه نمی شویم.
شما اینگونه می‌اندیشید سهمی که می خرید مثل خرید خودرو است و نهایت درصد منفی آن ۵ یا ١٠ درصد است. باور نمی کنید که سهمی که می خرید می تواند ۸۰٪؜ قیمتش کاهش پیدا کند.

جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع ثروت آفرینی مراجعه کنید.

شما هنوز نیاموخته اید طمع تان را کنترل نمایید. برای همین در روزهای مثبت هیجان زده عمل نموده و صف خرید تشکیل می دهید و بدون تفکر سهم می خرید. آتش طمع چشم های شما را کور خواهد کرد. در حالت پایین آمدن هم برعکس این فرایند عمل می‌کنید، ترس وجودتان را فرا گرفته و سراسیمه اقدام به فروش سهم می نمایید. پس این موضوع را فراموش نکنید که در بازار های سرمایه نباید احساسی عمل کنید.

اصلی ترین رکن استراتژی یک معامله گر موفق باید بقا باشد

شما فرصت زیادی درحد یک عمر دارید تا در بازار سهام میلیاردر شوید. اما به شرطی که زنده ماندن را یاد بگیرید. شما نمی توانید قهرمان دو المپیک شوید، مادامی که دویدن نمی دانید. پس در گام نخست اصلی ترین و مهمترین فکر شما باید این باشد که : چگونه در بازار های سرمایه زنده بمانیم؟
برای مدتی ریسک پذیریتان را به سمت صفر هدایت کنید و مدیریت سرمایه داشته باشید. درک کنید ریسکی که اکثر شما در روزهای اول ورود به بازار سرمایه می‌کنید چند برابر ریسکی هست که یک حرفه ای بعد از ١۵ یا ۲۰ سال کار می‌پذیرد.

آموزش مدیریت ریسک در معاملات ارز دیجیتال

مدیریت ریسک چیست؟

۹۵ درصد از تریدر‌های مبتدی ارز‌های دیجیتال ضرر می‌کنند؛ دلیل اصلی این ضرر‌ها هم فقدان مهارت‌های مدیریت ریسک است که می‌تواند منجر به اقدامات عجولانه شود. به همین دلیل است که مدیریت ریسک یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های تجارت ارز‌های دیجیتال است. داشتن درک درست از چگونگی مدیریت ریسک می‌تواند به شما کمک کند تا کل سرمایه خود را حفظ کنید. ریسک‌های مالی اشکال و اندازه‌های مختلفی دارند و ممکن است به روش‌های مختلفی طبقه‌بندی شوند. فرآیند مدیریت ریسک در این مقاله توضیح داده شده است. همچنین در این مقاله برخی از استراتژی‌هایی که به کاهش ریسک مالی کمک می‌کند، آورده شده است.

مدیریت ریسک چیست؟

ما دائماً در حال مدیریت ریسک در طول زندگی هستیم- جه در حین انجام کار‌های روزمره مانند رانندگی یا در هنگام تهیه بیمه. در واقع مدیریت ریسک اساساً در مورد تجزیه و تحلیل و واکنش به ریسک‌ها است. اکثریت ما در زمان انجام فعالیت‌های روزمره به صورت ناخودآگاه آن‌ها را مدیریت می‌کنیم. با این حال، زمانی که صحبت از بازار‌های مالی و مدیریت آن‌ها می‌شود، ارزیابی ریسک به یک عمل مهم و آگاهانه تبدیل می‌شوند.

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک در اقتصاد به عنوان چارچوبی تعریف می‌شود که توضیح می‌دهد چگونه یک شرکت یا سرمایه‌گذار ریسک‌های مالی را که در همه انواع سازمان‌ها وجود دارد، مدیریت می‌کند. برای تریدر‌ها و سرمایه‌گذاران این چارچوب ممکن است به منظور مدیریت چندین طبقه دارایی، حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری مانند ارز‌های دیجیتال، بازار فارکس، بازار سهام، املاک و مستغلات باشد.

مدیریت ریسک چگونه کار می‌کند؟

شناسایی اهداف، شناسایی خطرات، ارزیابی ریسک، ایجاد اقدامات و نظارت، پنج فرآیند برای مدیریت ریسک هستند. با این حال، بسته به موقعیت، این فرآیند‌ها ممکن است بسیار متفاوت باشند.

شناسایی اهداف

مرحله اول شناسایی اهداف اولیه است. اغلب به میزان تحمل ریسک شرکت یا فرد مرتبط است. به عبارت دیگر، برای رسیدن به اهداف خود آماده پذیرش چه میزان خطر هستند؟

شناسایی ریسک

مرحله دوم شناسایی و تعریف ریسک‌‌‌های احتمالی است. هدف از این مرحله درک انواع رویداد‌هایی است که ممکن است پیامد‌های زیانباری داشته باشد. این مرحله همچنین ممکن است اطلاعات مفیدی را ارائه دهد که به خطرات مالی در دنیای تجارت مرتبط نیست.

ارزیابی ریسک

مرحله بعدی ارزیابی فراوانی و شدت پیش‌بینی‌شده خطرات آن‌ها است. در این مرحله خطرات به ترتیب اهمیت اولویت‌بندی می‌شوند تا توسعه یا اجرای راه حل مناسب را آسان‌تر شود.

تعریف پاسخ‌ها (واکنش‌ها)

مرحله چهارم، شناسایی پاسخ‌ها برای هر دسته از ریسک بر اساس درجه اهمیت آن‌ها است. این مرحله مشخص می‌کند که در صورت بروز یک حادثه منفی چه اقداماتی باید انجام شود.

مانیتورینگ

مرحله نهایی در اجرای فرایند مدیریت ریسک، ارزیابی میزان مؤثر بودن آن در واکنش به خطرات است. این امر اغلب مستلزم جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل مداوم داده‌ها است.

فرآیند مدیریت ریسک

مدیریت ریسک مالی

یک استراتژی یا راه‌اندازی تجارت ممکن است به دلایل مختلفی شکست بخورد. برای مثال، اگر بازار خلاف موقعیت قرارداد آتی یک تریدر حرکت کند یا اگر احساسی شود و در جو فروش قرار گیرد، ممکن است ضرر کند. تریدر‌ها معمولاً استراتژی‌های اولیه خود را دلیل احساسات عاطفی نادیده می‌گیرند و یا کنار می‌گذارند. این امر به ویژه در زمان رکود بازار‌ها و لحظات تسلیم اتفاق می‌افتد.

اکثر افراد در بازار‌های مالی معتقدند داشتن یک برنامه مدیریت ریسک خوب برای موفقیت آن‌ها حیاتی است. در حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری عمل، این برنامه‌های می‌تواند شامل قرار دادن حد ضرر (Stop-Loss) یا برداشت سود (Take-Profit) باشد.

یک استراتژی معاملاتی مستحکم باید مجموعه روشنی از گزینه‌ها را ارائه دهد که به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا برای مقابله با سناریو‌های مختلف آمادگی بیشتری داشته باشند. با این حال، همانطور که قبلاً گفته شد، راه‌های مختلفی برای مدیریت ریسک وجود دارد. استراتژی‌ها باید به طور‌ایده‌آل تغییر کرده و به طور منظم تطبیق داده شوند. در ادامه چند نمونه از ریسک‌های مالی، همراه با توضیح کوتاهی در مورد چگونگی کاهش آن‌ها آورده شده است.

انواع مختلف ریسک‌های مالی چیست؟

انواع مختلف ریسک‌های مالی چیست؟

ریسک بازار

این نوع ریسک را می‌توان با استفاده از سفارشات حد ضرر در هر معامله کاهش داد تا به طور خودکار پوزیشن‌ها قبل از اینکه بیش از حد سقوط کنند، خاتمه یابد.

ریسک نقدینگی

تجارت در بازار‌های با حجم بالا می‌تواند به کاهش ریسک نقدینگی کمک کند. دارایی‌هایی که ارزش بازاری بالایی دارند معمولاً نقدشوندگی بیشتری دارند.

ریسک اعتباری

این ریسک را می‌توان با معامله از طریق یک صرافی معتبر، که نیاز وام گیرندگان و وام‌دهندگان (یا خریداران و فروشندگان) را برای اعتماد به یکدیگر از بین می‌برد، کاهش داد.

ریسک عملیاتی

سرمایه‌گذاران با تنوع بخشیدن به پرتفوی خود و اجتناب از قرار گرفتن در معرض یک پروژه یا شرکت واحد، می‌توانند ریسک عملیاتی را کاهش دهند. آن‌ها همچنین ممکن است برای شناسایی سازمان‌هایی که احتمال کمتری مشکلات عملیاتی دارند، تحقیق کنند.

ریسک سیستمیک

تنوع پرتفوی همچنین می‌تواند به کاهش ریسک سیستمیک کمک کند. با این حال، تنوع در این سناریو باید شامل ابتکاراتی با مفاهیم منحصر به فرد یا شرکت‌هایی از صنایع مختلف باشد. ترجیحاً آن‌هایی که کمترین همبستگی را دارند.

کلام آخر

تریدر‌ها و سرمایه‌گذاران باید قبل شروع یک موقعیت معاملاتی یا تخصیص وجوه به یک سبد، یک برنامه مدیریت ریسک را در نظر بگیرند. با این حال، یادآوری این نکته که خطرات مالی هم ممکن است اجتناب ناپذیر باشند، ضروری است.

به طور کلی، مدیریت ریسک نحوه برخورد با خطرات را توصیف می‌کند، اما تنها در مورد اجتناب از آن‌ها نیست. همچنین مستلزم تفکر استراتژیک به منظور پذیرفتن خطرات اجتناب ناپذیر به مؤثرترین روش ممکن است. به بیان دیگر، شناخت، تجزیه و تحلیل و نظارت بر خطرات در پرتو موقعیت و برنامه است. هدف مدیریت ریسک ارزیابی نسبت ریسک/پاداش است تا بتوان بهترین موقعیت را انتخاب کرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.